کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب دعوا (جدال)

تعبیر دعوا و جدال در خواب، دوستی و رفاقت در بیداری است. اگر خواب ببینید با عده ای دعوا می کنید دوستان فراوانی خواهید یافت و اگر مشاهده کنید که شما دسته جمعی با یک نفر سرگرم جنگ و دعوا هستید، انسان شریفی سر راهتان قرار می گیرد که همه مشتاق دوستی با او می شوند.

تعبیر دعوا با آشنا یا غریبه

اگر دعوا منحصر به عصبانیت و ابراز خشم باشد و با کسی دعوا کنید که او را نمی شناسید، از خویشاوند و عضوی از فامیل، آزردگی پیدا می کنید که بعد به صلح و دوستی می انجامد ولی اگر آن که با او دعوا می کنید آشنا و از اعضای خانواده بود، و او بود که با شما دعوا می کرد، از طرف بیگانه ای به شما خیر و نیکی می رسد و اگر شما با او دعوا می کردید شما هستید که به دیگری محبت و خدمت می کنید که ناآشنا و غریبه است. اگر دیدید دو نفر با هم دعوا می کنند، موردی پیش می آید که خوشحال می شوید.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

451 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

ارام

ارام : خانوم هراتي جان، من ديشب شب پراسترسي رو گذروندم. وقتي خوابيدم ديدم كه در منزلمون هستم، اما خونه واقعيمون نبود؛ يه خونه بزرگ و قديمي بود، تميز و مرتب با ديوارهاي سفيد. صبح زود بود و من خواب بودم، با صداي جيرجير در كه ناشي از بازوبسته شدن مداوم بود از خواب پريدم، از اتاقم رفتم بيرون و خواب الود به خواهرم كه تيپش مشكي بود و داشت دكمه شلوارش رو ميبست گفتم: انقد در رو بازوبسته نكن، مگه نميبيني صدا ميده؟؟؟
اونم شروع كرد بي ادبي و فحاشي. توحرفاش گفت: "تو رژ لبت رو عين گوريل ميزني"!!! بعدش اونيكي خواهرم به دفاع ازش اومد اونهم بددهني كرد. من متاسف شدم ، اما راضي بودم كه تونستم خودمو كنترل كنم و مثل اون دوتا بي حرمتي نكردم. برگشتم تو اتاقم

پاسخ
لینک۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۷ ساعت ۱۷:۲۰:۱۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : استرس شب گذشته شما، افکاری جدیدی را راجع به نیازهای اولیه و امنیت و ارزشها به ذهن شما آورده است. شما روح بزرگ و مجرب و اصیلی دارید و انسانی پاک و مرتب هستید. شما به باورهای قدیمی خود معتقدید ولی خواهرهایتان مرتب افکار جدیدی را مطرح می کنند و راهکارهای جدیدی را تجربه می کنند که بعضا با موفقیت هم همراه نیست و این کار آنها اعصاب شما را خورد کرده است. خواهر شما معتقد است که شما دروغ های بزرگی می گویید ولی در عین حال در دل خود شما را تحسین می کنند. شما نهایتا تصمیم می گیرید که به کار آنها دخالت نکنید و سرتان به کار خودتان گرم باشد.

پاسخ
لینک۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۷ ساعت ۱۹:۳۵:۲۴
Aref

Aref : سلام بر شما شبی خواب دیدم تو یه روز آفتابی در خیابان دانشگاه هستم یه ذره پایین تر از دانشگاه افرادی من رو احاطه کردن و با من دعوا میکنن اما من همشون رو زدم و هر کی به من نزدیک میشد میزدمش که می افتاد روی زمین

پاسخ
لینک۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۷ ساعت ۰۷:۱۷:۲۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما در رابطه با یک موقعیت در بیداری حالت تدافعی گرفته اید و معتقد بودید که اوضاع خیلی هم خوب است و نباید گله و شکایت کرد ( به دلیل شرایط آن روز و آفتابی بودن) و از رفتار کسانی که از لحاظ عقیده با شما مخالفند احساس نارضایتی می کنید و سعی می کنید آنها را خوار کرده و نهایت حقانیت حرف خود را به آنان اثبات کنید. ( احساساتی که تند و لحظه ای نشان داده می شوند، اغلب گناه آلود بوده و بعدا متوجه خواهید شد که راه حل های ملایمتر می توانست کارسازتر باشد. به همین جهت است که فروخورندگی خشم - کاظم الغیض بودن از القاب خدای الرحم الراحمین است!!)

پاسخ
لینک۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۷ ساعت ۱۲:۳۷:۳۱
الناز کشانی

الناز کشانی : : باسلام وقت بخیر ممنون از پاسخگویی شما دیشب خاب دیدم با خانواده شوهرم خیلی سفت و سخت دعوا میکردم حتی شوهرم منو پس زده بود توی خاب خیلی ترسیده بودم یه تفنگ داشتم که وقتی بهشون میزدم برق میگرفتشون هرچند توی خاب نفرتشون رو بهم نشون میدادن ولی اونا از این تفنگ میترسیدن نصف شب وقتی همه خابیدن یکی از خاهر شوهرام رفت حمام بعد چون میترسید بیاد بیرون اون خاهرش رفته بود دنبالش که بیارتش در عالم خاب اونجا خونه مادر شوهرم بود ولی بیداری خونشون یه شکل دیگس من خیلی ترسیده بودم پناه بردم به شوهرم اونم که حالمو دید باهام خوب شد ولی وقتی بقیه دیدن این رفتاره شوهرمو با نفرت به با نگاه کردن و رفتن لطفا تعبیرشو بگید ممنونتون میشم

پاسخ
لینک۵ خرداد ۱۳۹۷ ساعت ۱۶:۵۴:۲۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما تحت تنش و استرس زیادی هستید و انرژی های منفی در بدن شما زیاد است. شما احساس می کنید که هر وقت می خواهید به آنان محبت کنید، آنان محبت شما را به بدی برداشت می کنند وشر به پا می کنند. خواهر شوهر شما سعی می کند روح خود را آرام کند و خواهرش هم حامی اوست. شما در جنبه های مختلف زندگی تان نگران هستید و راه حل این نگرانی ها این است که با آغوش باز با شوهرتان راجع به این نگرانی ها صحبت کنید و آنها را حل و فصل کنید. نفرت در خواب شما ترس از رودررویی و خشم سرکوب شده ای است که خانواده همسرتان از مشاوره شما با همسرتان احساس می کنند. و حس می کنند که نمی توانند نظرات خود را به شما تحمیل کنند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۵ خرداد ۱۳۹۷ ساعت ۱۷:۴۳:۳۷
Hesam

Hesam : سلام
تو خواب دیدم با مادرم داریم از کوچه ای که سالها پیش اونجا ساکن بودی میگزریم یهو مادرم حالش بد شد سره کوچه میوه فروشی بود نشست رو جعبه میوه ها دسته خودش نبود خالت غش بعد اونایی که صاهب اونجا بودن بی احترامی کردن بهش منم خلی عصبانی باهاشون پرخاش کردم یهو چند نفری ریختن سرم با چاقو دورم کردن ۱کیم از پش با نوکه چاقو هی میزد تو کمرم که از خواب پریدم

پاسخ
لینک۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۷ ساعت ۱۴:۴۵:۵۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما و مادرتان یاد کسی خواهید افتاد و یاد سختی های گذشته و دشواری کارها می افتید. دوستان قدیمی شما برای شما احترام زیادی قائل هستند و از شما حمایت می کنند و شما نیز با آنها مهربان خواهید بود. حتی زمانی که پیش آنان نیستید، پشت سر شما از شما تعریف مثبت خواهند کرد.

پاسخ
لینک۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۷ ساعت ۲۰:۱۲:۲۴
    ایلیا

ایلیا : سلام.حالتون خوبه؟وقت بخیر.شوهرم خواب دیده که یکی از خواهراش براش تعریف میکنه که مادرشون با یکی دیگه از خواهراشون دعواش شده ومادرش چنان تنفری از دخترش پیدا کرده که میخوادبره شناسنامشو عوض کنه تاماه تولدش که باماه تولد دخترش یکی هست رو عوض کنه در حالیکه در عالم بیداری اصلا ماه تولد این مادر ودختر یکی نیست.بعدم مادر شوهرم میخواسته از لج دخترش که باهاش دعواش شده بره موهاش رو رنگ کنه در حالیکه در عالم بیداری اصلا موهاشو رنگ نمیکنه حتی اگه بهش اصرار کنن.تعبیرش چی میشه.ممنون

پاسخ
لینک۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۷ ساعت ۰۶:۱۵:۱۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. وقت شمام به خیر. مادر شوهر شما بسیار دخترش را دوست دارد و فکرش با او یکی است و می خواهد تا هرج و مرج گفتاری و اخلاقی را بین خودش و او از بین ببرد و دقیقا خودش را مثل او نشان دهد (در ظاهر) و او را تصدیق کند. ماه تولد در خواب در واقع جذبه و راز و غرایز زنانه است. او برای تایید دخترش حتی سعی می کند روی احساسات واقعی خود سرپوش بگذارد و تجارب و دانش و خرد خود را جور دیگری وانمود کند. یعنی حتی بداند که او اشتباه می کند در ظاهر از او دفاع خواهد کرد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۷ ساعت ۱۰:۴۱:۴۱
Nahal

Nahal : با سلام و قبولی طاعات و عبادات
در خواب با مادرم بحث میکردم و از اینکه مادرم نسبت به من بی اهمیت بود حرص میخوردم
انگار مراسمی در پیش داشتیم که نمیدونم اون مراسم چی بود.
بیشتر فامیل جمع بودند خونه پدر و مادرم ولی اونجا رو نمیشناختم
همه میگفتن بریم آرایشگاه و مامانم گفت همسایه روبرویی آرایشگاه داره
که اکثرا همه رفتن خونه همسایه روبرویی که من نمیشناختمش و تا کنون ندیده مشون
پسرم از سن واقعیش کمتر بود و شده بود یه پسر بچه ۵ تا ۶ ساله
که داشتم به اون رسیدگی میکردم
و وقتی رفتم خونه همسایه دیدم پسر همسایه داره صورت یکی از پسرهای فامیل و اصلاح میکنه و ابروهاشو برمیداره
و من گفتم این پسره میخواد صورت منو اصلاح کنه و داشتم مدام با مادرم بحث میکردم که چرا نسبت به من بی توجهی اگه دخترای فامیل جای من بودند که الان همش میخندیدی و قهقهه میزدی اما به من میرسی اخم و تخم میکنی و روتو اونور میکنی
خانم همسایه اومد و گفت میخوای صورتتو اصلاح کنم بریم تو اتاق
که مادرم بهم گفت ناراحتی پاشو برو
و من از خونه همسایه اومدم بیرون و رفتم خونه پدرم که لباسهامو بپوشم که برم و خاله ام و پدرم اومدن دنبالم که منصرفم کنن

پاسخ
لینک۱۱ خرداد ۱۳۹۷ ساعت ۱۱:۴۵:۵۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما قلبا مادرتان را دوست دارید ولی با او اختلافاتی دارید و این بی محلی او در خواب به اختلافات شما اشاره دارد که از انجام بعضی از کارهای شما دل خوشی ندارد. شما مسئولیت سنگینی از بابت پسرخودتان روی دوشتان هست که حس می کنید پسرتان بدون حضور و دخالت مستقیم شما در کارهایش، مثل بچه ها عمل کرده و از پس خود برنمی آید. همه فامیل می خواهند که تغییرات مطلوب و خوشایندی در زندگی شما به وجود بیاید و کسی که ابروهایش را برمیداشته سعی می کند که خونسردتر باشد و به مشکلات کمتر اهمیت بدهد یا شاید هم آدمی نیست که احساسات خود را ابراز کند. اصلاح صورت شما به معنی سعی در کم کردن مشکلات شما و از بین بردن غصه ها و ناراحتی هاست. اخم مادرتان به شما نگرانی او راجع به شماست و علیرغم دعواهای احتمالی شما دو نفر، او بسیار دلسوز شماست.

پاسخ
لینک۱۱ خرداد ۱۳۹۷ ساعت ۱۳:۵۱:۵۳
maryam

maryam : سلام و عرض ادب
خواب ميديدم با مادر پسري كه دوستش دارم و ايشان با ازدواج ما مخالف است داشتم مشاجره و جر و بحث ميكردم و البته بيشتر من بودم ، توي خوابم ميگفتم خيلي ديگه كوتاه اومدم اينا سوار شدند! و هر چي دلشون ميخواد ميگن.
خواب ميديدم اومدند خواستگاري خواهرم و نه خواستگاري من و باز مخالف هستند .
ممنون ميشم تعبير بفرماييد .

پاسخ
لینک۵ خرداد ۱۳۹۷ ساعت ۰۰:۲۸:۲۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. مادر کسی که شما او را دوست دارید از خواهرتان خوشش نمی آید و پیش خواهرتان ایشان وجهه ای ندارند. شما تحت تنش و استرس زیادی هستید و دوست دارید با آنها روابط خوبی داشته باشید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۵ خرداد ۱۳۹۷ ساعت ۱۰:۲۵:۳۱
Fati

Fati : سلام.خواب دیدم که با شوهرم وارد یه خونه متروکه که داره خراب میشه و سالهاس کسی داخاش نشده و این خونه در بیداری خونه دوست قدیمی من در کوچه مادربزرگم هست.در خواب اونجا مال شوهرم بود زندگی نمیکرد ولی ملکش بودچون تو خواب بنظرم خیلی ثروتمند بودیم.شوهرم کت خیلی زیبایی تنش بود و سرمه ای رنگ بود من به شخصه تو خواب عاشق طرح کت شدم.با هم وارد خونه شدیم که دیدیم یه مردی اونجاس.من کاسه داغ تر از اش عصبانی شدم گفتم اینجا بدون اجازه چیکار میکنی و اون طفره میرفت از گفتنش.هوا نیمه تاریک بود و حتی خواست با شوهرم دست به یقه بشه که من جلوش وایسادم.سعی میکرد شوهرمو بزنه و من مردو رو اجازه نمیدادم و سپر شوهرم شدم در عوض خودم زبانی باهاش دعوا کردم اونقد که صدای خودمو تو خواب میشنیدم.این مرده بعد اینکه با شوهرم دعوا رو تموم کرد به سمت من میمومد و تا حد بغل و بوس و من با اکراه پس میزدم و خیلی شدید به من نزدیک شده بود و داشت حرف میزد.و د اخر حرفاش اروم تو گوشم گف دوست دارم.انگار مثلا موضوع جدی بود و اونم شریکه تو ملک یا دقیق یادم نیس.حتی من دیدم کوتاه نمیاد خواستم از قدرت زنونه ام استفاده کنم و باهاش طرح رابطه بریزم بهش چشمک زدم.شوهرم خسته و کلافه بود و از در شیشه ای رفت بیرون و و به حالت غصه نشست.یه دعایی از بیرون پخش میشد چون تو ایام مراسم احیا هستیم فک کردم دعایی مثل جوشن کبیره.به شوهرم گفتم ببین گوش کن ببین چی میگه خیلی راحت میشه به موفقیت رسید.قبلا به این اسونی نبود.بعد بیدار شدم.

پاسخ
لینک۱۷ خرداد ۱۳۹۷ ساعت ۱۵:۴۹:۲۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. خانه متروکه عادات قدیم و روابط قدیمی است که دیگر وجود ندارد و کارهای احساسی ناتمام و احساسات سرکوب شده شماست. اوضاع زندگی شما به نفع شما پیش می رود و گشایش کار می یابید ولی شوهرتان نگران و مستصل است . من تعجب می کنم شما این همه عشق به شوهرتان دارید و دارید طلاق می گیرید.

پاسخ
لینک۱۷ خرداد ۱۳۹۷ ساعت ۱۸:۱۳:۱۷
Fati

Fati : خانوم هراتی کاش عشق کافی بود.ولی متاسفانه اگه منم عاشق باشم یکطرفه هست.من اقدامی برای طلاق نکردم فعلا ولی باز هم جدا زندگی میکنیم.شوهرم نظرش طلاق هست ولی اونم اقدامی نکرده.ببخشید ذهن شمارو هم با این خوابا درگیر میکنم.خیلی ممنون

پاسخ
لینک۱۷ خرداد ۱۳۹۷ ساعت ۱۹:۱۲:۱۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : خواهش می کنم عزیزم. خیر پیش.

پاسخ
لینک۱۷ خرداد ۱۳۹۷ ساعت ۱۹:۲۷:۵۸
سحرررری

سحرررری : سلام خانم هراتی دوستم دوشب پشت سر هم خواب دیده که من با پدرم درگیری دارم وپدرم انگار همش با یک کار من مخالفه هی باهم دعوا میکنیم وهمش به دوستم میگه که شما یه چیزی بهش بگو ولی دوستم نمیدونه موضوع دعوا وجدال چه بوده دوستم هیچ وقت در واقعیت پدر من رو ندیده اما وقتی نشونی های پدرم رو داد همش درست بود ممنون

پاسخ
لینک۱۵ خرداد ۱۳۹۷ ساعت ۱۹:۴۷:۲۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شاید شما احساس کنید تحت تنش و فشار عصبی هستید ولی پدرتان حامی شماست.

پاسخ
لینک۱۵ خرداد ۱۳۹۷ ساعت ۲۰:۱۲:۰۵
یاس

یاس : سلام
پارسال یه خواستگار داشتم که بهم خورد و خواهرشم شدیدا مخالف بود خواب دیدم خواهرش باهام صحبت میکرد و بهم نیشو کنایه میزد و از بهم خوردن این قضیه خیلی شاد و خوشحال بود منم که ساکت بودم خیلی ناراحت شدم و رفتم خونه چون خواهرم علت ناراحتیمو فهمید همه داستانو برای برادم تعریف کرد و برادرم رفت سراغ اون آقا که اومده بود مهمونی خونمون ، برادرم سرش دادو فریاد میزد و عصبانی بود خیلی ترسیده بودم رفتم سراغشون دیدم اون پسر که لاغر و رنگشم تیره شده بود و لباسهای مشکی نو به تن داشت یه سیبیل نازک هم داشت ( مثله جوانهای امروزی لباسهاش یکم تنگ بود و در واقعیت سیبیل نداره )خیلی ناراحت شده بود و بدون اینکه حرفی بزنه نشست روی موتورش و رفت البته بجای اینکه بشینه دراز کشیده بود و دسته های موتورو با پاهاش گرفته بود .

پاسخ
لینک۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۷ ساعت ۱۹:۴۱:۴۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. خواب شما صرفا افکار ناشی از خاطرات و خستگی مغز است و تعبیری ندارد.

پاسخ
لینک۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۷ ساعت ۲۱:۳۳:۴۸
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.