کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب دعوا (جدال)

تعبیر دعوا و جدال در خواب، دوستی و رفاقت در بیداری است. اگر خواب ببینید با عده ای دعوا می کنید دوستان فراوانی خواهید یافت و اگر مشاهده کنید که شما دسته جمعی با یک نفر سرگرم جنگ و دعوا هستید، انسان شریفی سر راهتان قرار می گیرد که همه مشتاق دوستی با او می شوند.

تعبیر دعوا با آشنا یا غریبه

اگر دعوا منحصر به عصبانیت و ابراز خشم باشد و با کسی دعوا کنید که او را نمی شناسید، از خویشاوند و عضوی از فامیل، آزردگی پیدا می کنید که بعد به صلح و دوستی می انجامد ولی اگر آن که با او دعوا می کنید آشنا و از اعضای خانواده بود، و او بود که با شما دعوا می کرد، از طرف بیگانه ای به شما خیر و نیکی می رسد و اگر شما با او دعوا می کردید شما هستید که به دیگری محبت و خدمت می کنید که ناآشنا و غریبه است. اگر دیدید دو نفر با هم دعوا می کنند، موردی پیش می آید که خوشحال می شوید.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

451 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

علیرضا

علیرضا : سلام . نزدیک سحر خواب دیدم با یک مرد غریبه دارم مشاحره میکنم اون من رو عصبانی کرد رفتم سمتش و با دو دستم به سینه اش کوبیدم پرت شد روی زمین و سر خورد به سمت رودخانه ای که پشت سرش بود احساس کردم در رودخانه افتاد رودخانه آبی صاف و شفاف داشت اما سرعت آبش زیاد بود و صدایش به دلیل برخورد با سنگهایش بلند بود. وقتی برگشتم برادر بزرگترم رادیدم که ناراحت بود از اینکه مادرمان مربض احوال است و امیدی به سلامتیش نیست .من شروع به گریه و زاری کردم که چرا وضعیت مادر را از من مخفی کرده اید البته جهت استحضار مادرم سالها پیش فوت شده اند. به یکباره خود را در بیمارستان دیدم که در جستجوی کسی بودم و قصد داشتم از وی مراقبت و پرستاری نمایم ظاهرا پیرزنی بود که مادر یکی از دوستانم بود. با تشکر فراوان

پاسخ
لینک۲۵ اسفند ۱۳۹۷ ساعت ۰۵:۲۷:۱۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما از اینکه کاری که در دست دارید خوب پیش نمی رود، عصبانی هستید و به سرتان می زند که کارتان را رها کنید و بگذارید با جریان موجود زندگی، این کار برود ولی این فکر شما باعث شده که روح مادرتان نگران شما باشد ( روحشان شاد) او نمی خواهد که شما ناامید شوید و در زندگی بیکار یا شکست خورده باشید. مادرتان با این که شما کارتان را رها کنید یا پروژه ای را که در دست دارید رها کنید مخالف است. شما سریعا متوجه می شوید که باید جلوی خشمتان را بگیرید و امیدتان را از دست ندهید. پیرزن دنیاست که به شما رو می آورد و دعای خیر مادرتان پشت سر شماست. شما از این دنیا مراقبت می کنید و این یعنی به ثروت می رسید. ناامید نباشید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۵ اسفند ۱۳۹۷ ساعت ۱۱:۵۰:۰۲
رز

رز : سلام خواب دیدم یه عده خارجی اومدن تو یه شهر دیگه هستیم عکسها شونو گرفتن انگار صدا و سیما بود بعد فیلمبرداری گفتن بریم بیرون من دامن بلند پوشیده بودم و ساق پام معلوم بود و خیلی سفید شده بود با دمپایی بودم گفتم کجا میریم گفتن گردش و شام گفتم پس کفشامو باید عوص کنم رفتم کفشامو عوض کنم یه اقایی مراقبم بود کلید انداختم رفتم تو خونه یه اقایی پشت سرم غیر مراقب اومد تو گفت میخام برم دسشویی گفتم دسشویی داخل حیاط نداریم در اتاق باز کردم نگاهی به داخل انداخت گفتم دسشویی طبقه بالاس درو اومدم ببیندم اومد اذیتم کنه خودمو عقب کشیدم اومد حمله کنه بهم با مرد پراقبم دعواشون شد یدفعه تبدیل به زن شد مرد مراقبم چاقو برداشت تو تنش فرو کرد و خون اومد خونین شد و مرتب میگفت تنم داره میسوره و تلو تلو میخورد میگف تلافی سرت در میارم بمن میگف من خیای وحشت کرده بودم و تو حمله هاش جا خالی میدادم ترس شدیدی داشتم

پاسخ
لینک۲۱ اسفند ۱۳۹۷ ساعت ۰۲:۳۲:۴۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما احساس می کنید با آدمهایی طرف هستید که نمی توانید درکشان کنید و انگار همه چشمها روی شماست و شما را تحت قضاوت قرار داده اند. در کارتان موفق خواهید بود و دلتان می خواهد راجع به مسائل احساسی رویکرد متفاوتی از خودتان نشان دهید. از اینکه به شما انرژی منفی وارد کنند و یا بخواهند حرفشان را با زور به شما تحمیل کنند خوشتان نمی آید. گشایش کار می یابید و از سختی ها فاصله می گیرید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۱ اسفند ۱۳۹۷ ساعت ۱۲:۴۳:۰۴
فرهاد

فرهاد : سلام.خواب دیدم که توی شهر غریب بودیم و پیاده راه میرفتیم و خسته راه.با خانواده بودم.از مادرم پرسیدم و ایشون به من گفتن که کجا هستیم و گفتن که بریم منزل دایی بمونیم.منزل دایی یه سگ خیلی یه دفعه ای پیدا شد و اومد داخل و با من دوست شد و من حتی رفتم از غذای خودم برداشتم دادم بهش ولی به خاطر این موضوع با دخترخالم به شدت بحث و مشاجره کردم و درگیری لفظی شدید پیش اومد و به زور جلومون رو گرفتن و قضیه جمع شد.اون کار غذا دادن من به سگ رو مسخره میکرد و منم به تندی جوابشو میدادم و به همین شکل کار به درگیری لفظی کشید

پاسخ
لینک۲۴ اسفند ۱۳۹۷ ساعت ۱۵:۰۹:۵۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما احساس می کنید که زندگی تان با هرج و مرج مواجه شده و به سختی برای رسیدن به اهدافتان به پیش می روید. شما به پیشنهاد مادرتان ممکن است از دایی تان کمک بخواهید و کسی از طریق دایی تان با شما آشنا خواهد شد که شما او را حمایت می کنید و به او محبت می کنید. دختر خاله شما معتقد است که شما خودتان مشکلات زیادی دارید و باید منابعتان را برای خودتان حفظ کنید. نیت او حمایت از شماست در حالی که شما شاید این کار او را به مسخره کردن او نسبت به خودتان تعبیر کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۴ اسفند ۱۳۹۷ ساعت ۲۰:۴۸:۵۲
هدا

هدا : خواب دیدم یک ماروولک سبز دارم که دمش بریده بود و یک جا گم میشه و بر میگردم پیداش میکنم و بعد میخوام بدمش به یک خانمهایی که نمیشناسمشون و خیلی دوسش داشتن ،مارمولکه لیسشون میزد و به منم گفتن بزار لیست بزنه ولی من خوشم نمیومد،انگار مارمولکه یک عمل جراحی داشت که هزینشو من میخواستم پرداخت کنم ولی بعد از عمل قرار بود به اون خانمها داده بشه،با اینکه توی خواب میدونستم مارمولک دیگه برای من نیست ولی راضی بودم که هزینه عملش رو پرداخت کنم و در حال رفتن به سمت جراحی مارمولک بودیم با اون خانمها که من از خواب بیدار شدم

پاسخ
لینک۱۴ فروردین ۱۳۹۸ ساعت ۱۸:۲۶:۰۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. دوست عزیز شما باید همیشه طبق قوانین سایت عمل کنید و خوابتان را در صفحه تعبیر خواب مربوط به خودش ثبت کنید. شما خواب مارمولک دیده اید و باید در تعبیر خواب مارمولک خوابتان را می نوشتید نه در تعبیر خواب دعوا کردن!! لطفا خوابتان را مجددا در تعبیر خواب مارمولک ارسال کنید در غیر اینصورت تعبیر نخواهد شد. از شما حق خواب برای ارسال مجدد خوابتان در تعبیر مارمولک کم نخواهد شد. تشکر.

پاسخ
لینک۱۴ فروردین ۱۳۹۸ ساعت ۲۰:۳۱:۱۵
khorshid

khorshid : سلام.خيلي شده که خواب ديدم من و فردي از فاميل هردو داريم مشاجره و دعواي لفظي ميکنيم،دوسه بار هم خواب ديدم که پسر عموم که متاهله داره باهام دعوا ميکنه توي جمع خانواده و من فقط نگاهش ميکنم.ممنون از تعبيرتون

پاسخ
لینک۲۴ اسفند ۱۳۹۷ ساعت ۱۳:۱۸:۱۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. اگر در بیداری با فامیلتان مشکلی ندارید، آنها از شما تعریف کرده و خوبیهایتان را می گویند و از شما حمایت می کنند ولی اگر مشکل و مخالفتی با هم دارید، احساس شما در بیداری، در خوابتان بازتاب پیدا می کند و خوابتان باطل است. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۴ اسفند ۱۳۹۷ ساعت ۲۰:۰۵:۵۹
Mahy

Mahy : سلام خانوم هراتی عزیز. ببخشید به خاطر افکار درهم برهمم خوابم خیلی شلوغ هست سعی کردم خلاصه و مختصر بنویسم براتون. من و همسرم جدا هستیم و اختلاف داریم. توی خوابم یک مکانی رو می دیدم انگار یک منطقه خاصی بود که خونه های کاهگلی داشت و مربوط ب طایفه خاصی بود یک حیوون چهارپای خاص رو که من توی خواب فکر می کردم گاو هست قربونی کردن و سریع یک ران و پاش رو بریدن برای کباب کردن. من فقط با تعجب نظاره گر بودم. بعدش دیدم شوهرمم توی اون مکان هست و داره کباب درست میکنه. ندیدم که کباب رو دستم بده ولی داشتم کباب می خوردم و خیلی خوش طعم بود، می دونستم شوهرم برام اورده. یک روسری صورتی رنگ و مانتو طوسی تنم بود. بعد رفتم داروخانه قرص بگیرم بازم شوهرمو اونجا دیدم که خودش قرصها رو برام اورد. برگشتم خونه پدرم و دیدم خواهرشوهرم و خانوادش اومدن عیدی ما. خواهرشوهرم داشت با مامانم حرف میزد منم فقط نگاهشون می کردم. خیلی اوضاع شلوغی بود انگار خانواده خودمم داشتن اسباب کشی می کردن خونه بغلیمون که نوسازتر هست و اسباب و اثاثیه رو جابجا می کردیم حدود چهار پنج تا ظرف شفاف بزرگ و زیبا که توش حبوبات بود رو خودم داشتم جابجا می کردم. بعد دیدم مامانمو برادرم دارن به هم اشاره میکنن. گفتم چیه به منم بگید که برادرم گفت همسرم اومده شهر ما و بهش پیام داده که فلانی( یعنی من) دو سه کیلو طلا رو برده! ازش شکایت کردم و اگر طلاها رو پس نده شکایت میکنم که بهم خیانت کرده! و ازینطور حرفها و کلی از من بدگویی کرده بود. منم خیلی یکه خوردم چون توقع این کارو نداشتم ازش. گفتم اینها دروغه و اگر واقعا شکایت کرده نمی تونه چیزی رو ثابت کنه! ممنون از لطف شما

پاسخ
لینک۲۸ اسفند ۱۳۹۷ ساعت ۱۲:۲۱:۴۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما در شرایط سختی قرار گرفته اید و مشکلات زیادی دارید. احساس می کنید که از شما سو استفاده شده و ارتباطتان را با چیزی قطع کرده اند و پایتان را از جایی بریده اند و با شما با سردی رفتار می شود. شما همسرتان را در فکرتان دوست دارید ولی رفتاری سرد و بی تفاوت از سر غرور از خودتان نشان می دهید. مشکلات شما انشالله حل خواهد شد و خبر های خوش می شنوید. افکار خانواده شما عوض خواهد شد و مدرنتر و بهتر فکر خواهند کرد و روابط فامیلی .... به گونه ای تغییر خواهد کرد. شما مشکلاتتان را این دست و آن دست می کنید تا کنار بگذارید. شوهر شما فکر می کند با نبود شما موفقیت او از دستش رفته. انشالله شرایط به سمت مثبت برایتان پیش می رود. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۸ اسفند ۱۳۹۷ ساعت ۱۶:۰۴:۰۷
Sahar

Sahar : سلام خسته نباشید
من خواب دیدم تو یه خونه ای هستم دوست پسرم که(به علت تهمت خیانتی که زد باهم کاتیم) میاد بالا بعد من میگم بیا بشین باهات حرف دادم اونم با عصبانیت میاد میشینه بعد من از دختری که دوست خانوادگیشونه و فکر میکنم باعث جداییمونه تمام بدی هایی که در حقم کرد رو میگم اونم میخواد ازش دفاع کنه داییمم اونجا بوده میگم نه دایی؟ داییمم ازم دفاع میکنه!! (در بیداری داییم از ماجرا خبر نداره) بعد با عصبانیت منو دوست پسرم دعوا میکنیم...قبل از اینکه دوست پسرم بیاد چهره دختررو میببنم که هی دماغش کج میشه بعد منم از عصبانیت حس میکنم لب بالاییم کج میشه وقتی دختترو میدیدم..( در واقعیت دوست پسرم زنگ زده و من جوابشو ندادم و به دوستش چیزایی که در مورد خودش و دختره تو دلم مونده بود رو گفتم)

پاسخ
لینک۱۴ اسفند ۱۳۹۷ ساعت ۱۶:۱۶:۱۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. دوست پسر شما به شما فکر می کند و می خواهد که با شما آشتی کند. اما شما احساس می کنید که او رومانتیک نیست و عشق سرش نمی شود. کسی که بین شما را به هم زد، دستش پیش دوست پسرتان رو شده و از نظر دوست پسرتان او آدمی بی مغز و کج فهم است و اعتبار او پیش دوست شما کم شده است. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۴ اسفند ۱۳۹۷ ساعت ۱۹:۱۹:۰۱
Sara

Sara : من از دوس پسرم بيست روز قبل بخاطر خيانت جدا شدم...
دو شب قيل خواب ديدم ، توي فضاي باز داشتم قدم ميزدم خيلي اروم و بي دغدغه بودم... يه ماشين سفيد شبيه ماشين دوس پسرم، ايشتاد و يه دختر پياده كرد كه اصلا شبيه اين دختر جديده نبود، دختره رفت و منم ناخوادگاه رفتم دنبالش، نشسته بود تو يه باغچه مانند... منو كه ديد ريخت بهم و شروع كرد حرف زدن.. منم اروم نگاش ميكردم،بعدش منم شروع كردم به گفتن ناراحتيام و اينكه اون پريده وسط رابطه يكسال و اندي من و كلي حرفاي ديگه كه من افتادم به گريه.. اونم خيلي پريشون بود... اون ماشين پلاكش همون كاشين دوس پسرم بود كه خيلي تند اونجارو ترك كرد

پاسخ
لینک۲۲ اسفند ۱۳۹۷ ساعت ۲۱:۴۰:۰۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. احتمال قوی دوست پسر شما ثروتش را از دست خواهد داد و به فقر دچار می شود. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۲ اسفند ۱۳۹۷ ساعت ۲۲:۰۸:۴۵
شکوفه

شکوفه : سلام، مادر من پاییز سال ۹۳ فوت کردن، و من بعد از فوت ایشون خوابهای خوبی ازشون می دیدم.اما بیشتر از یک سال هست، که مرتب مادرم رو درحالی می بینم که با من دعوا می کنن.خیلی عصبانی، مشاجره می کنن و مرتب منو سرزنش می کنن و ... البته مادرم وقتی در قید حیات بود، ما با هم اختلاف نظرهایی داشتیم و گاهی بحثمون میشد، اما هیچ وقت به این شدت که در خوابهام می بینم نبودند.و نکته ای که هست، مادرم در خوابها، منو ب خاطر عمل خاصی یا کار خاصی دعوا نمی کنن که من بدونم تقصیرم چی بوده؟ یا توضیحی به من نمیدن.فقط با عصبانت و پرخاش، باعث آزارم میشن.همین امروز صبح هم با دعوای مادرم از خواب بیدار شدم...ممنون میشم راهنماییم کنین.

پاسخ
لینک۲۶ اسفند ۱۳۹۷ ساعت ۱۹:۲۵:۴۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. روحشان شاد. مادرتان از کاری که شما انجام می دهید ناراحت است چون نگران آینده شما است. او در زمان حیاتش هم با شما اختلاف عقیده داشته ولی اینها همه از روی عشق به شماست و نه از روی عدم علاقه به شما. برای اینکه این حالت ها از بین برود، عکس او را جلویتان بگذارید و با او حرف بزنید. به او بگویید که چه در فکرتان است و چرا می خواهید کاری را انجام دهید. به او بگویید که دوستش دارید و باور دارید که روحش زنده است و ناظر بر کارهای شماست. به او بگویید که از اینکه او مادر شماست چقدر خوشحالید و به او افتخار می کنید. مادرتان روحش زنده است و ناظر بر کارهای شماست و صدای شما را به خوبی می شنود و شما را می بیند. به او بگویید که لازم دارید تا شما را راهنمایی کند و نمی خواهید که او را ناراحت کنید و نمی خواهید که با شما دعوا کند. خیلی دوستانه به او بگویید که از او کمک می خواهید و اگر این کارها را انجام دهید خواهید دید که دفعه ی بعد به جای دعوا قشنگ با ملایمت با شما صحبت خواهد کرد. او دعوا می کند چون می داند که شما خیال می کنید که او نیست و هر کار دلتان بخواهد می توانید بکنید و نظرات او را نادیده می گیرید. اما به او عشقتان را نشان دهید. روح او واقعا زنده است و ناظر بر کارهای شماست. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۶ اسفند ۱۳۹۷ ساعت ۱۹:۵۰:۴۳
زهرا

زهرا : سلام وقت بخیر
خواب دیدم با دوست پسرم هستم، نمیدونم یهویی بینمون چی شد من برگشت گفتم میرم به مادرم جریانمون رو بگم اما دوست پسرم مخالفت میکرد میگفت نگو به مادرت چیزی، بعدش دوتایی رفتیم پیش مادر من و به مادرم دوست پسرم رو گفتم عکس العمل مادرم خوب نبود هی میگفتن زهرا تو سنت کمه آخه چرا این کار کردی. منم ترسیدم به مادرم بگم چهار سال با دوست پسرم هستم و میشناسمش.

پاسخ
لینک۲۴ فروردین ۱۳۹۸ ساعت ۱۶:۵۹:۱۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. خواب شما بازتابی از ترسها و نگرانی های شما در رابطه با عکس العمل مادرتان راحع به دوست پسرتان در بیداری است و تعبیری ندارد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۴ فروردین ۱۳۹۸ ساعت ۲۳:۰۳:۳۴
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.