تعبیر خواب دعوا (جدال)
تعبیر دعوا و جدال در خواب، دوستی و رفاقت در بیداری است. اگر خواب ببینید با عده ای دعوا می کنید دوستان فراوانی خواهید یافت و اگر مشاهده کنید که شما دسته جمعی با یک نفر سرگرم جنگ و دعوا هستید، انسان شریفی سر راهتان قرار می گیرد که همه مشتاق دوستی با او می شوند.
تعبیر دعوا با آشنا یا غریبه
اگر دعوا منحصر به عصبانیت و ابراز خشم باشد و با کسی دعوا کنید که او را نمی شناسید، از خویشاوند و عضوی از فامیل، آزردگی پیدا می کنید که بعد به صلح و دوستی می انجامد ولی اگر آن که با او دعوا می کنید آشنا و از اعضای خانواده بود، و او بود که با شما دعوا می کرد، از طرف بیگانه ای به شما خیر و نیکی می رسد و اگر شما با او دعوا می کردید شما هستید که به دیگری محبت و خدمت می کنید که ناآشنا و غریبه است. اگر دیدید دو نفر با هم دعوا می کنند، موردی پیش می آید که خوشحال می شوید.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
maryam : باسلام خواب دیدم که با خواهر بزرگترم که سه سالی هست قطع رابطه کردم،دعوا میکنم وکتک کاری میکنم علتشم این بوده که فهمیدم با همسرم رابطه داره ومن اونهارو درحال عشق بازی توی اتاق خواب خونم دیدم،اول تهدیدش کردم که اگه دست از سر همسرم برنداره به همه میگم اما اون گفت که عاشق همسرمه وازش دست نمیکشه،بچه و همسرش رو ول کرده بود،بعد منم به مادرم گفتم که اون این کار رو کرده و رابطه قبلیشم که توی واقعیت داشت و باعث شد من رابطه ام رو باهاش قطع کنم،رو هم توی خواب به مادرم گفتم.اما هر کاری میکردم نمیتونستم شماره همسرش رو بگیرم که به اونم بگم،سراسر خواب من فقط حرص میخوردم و دعوا و جروبحث با شوهرم وخواهرم داشتم
فریبا هراتی
: سلام. شوهر شما به ثروت می رسد و شما خوشحال می شوید. ارتباط شما با خواهرتان همچنان قطع خواهد بود. شما نمی توانید هیچ ارتباطی با شوهر خواهرتان داشته باشید. تشکر از همراهیتون.
علی زارع : با سلام.من خواب دیدم با پدرم و یکی از بستگان که با او قهر هستیم سر یک سفره نشسته و لقمه میگرفتیم و میخوردیم
فریبا هراتی
: سلام. روابط بین شما و فامیلتان بهبود می یابد و از هم حمایت خواهید کرد!! شما آشتی می کنید. تشکر از همراهیتون.
علی زارع : با سلام.من خواب دیدم با پدرم و یکی از بستگان که با او قهر هستیم سر یک سفره نشسته و لقمه میگرفتیم و میخوردیم
فریبا هراتی
: دوست عزیز صدها نفر هر روز خواب ارسال می کنند و به همه آنها بر طبق نوبتی که از روی ساعت ارسال خوابشان به آنان اختصاص می یابد، خوابشان تعبیر خواهد شد. لطفا صبور باشید.
علی زارع : با سلام.من خواب دیدم که مادرم بیمار شده و بخاطر همین موضوع با خواهرم دعوا کردم که چرا مواظب نبوده و کم توجه ای کرده و اندکی او را کتک زدم
فریبا هراتی
:
سلام. طبق قوانین سایت و به علت کثرت و ازدیاد کاربران عزیز و حجم بالای تعابیر، شما فقط مجاز به ثبت 1 خواب در 24 ساعت هستید و یک خواب شما برای تعبیر ثبت شد. در نوبت هستید و باید خواب دومتان را یک روز دیگر ارسال کنید. این قوانین هنگام ثبت نام در سایت در جایی که علامت زده اید که با قوانین موافقم به شما اطلاع رسانی شده است. تشکر از همراهیتون
b : سلام خانم هراتی .
خواب دیدم تو یه دستشویی عمومی هستم که وضعشونم خیلی داغونه وهیچ تعریفی نداره . انگار شبیه دستشویی های خوابگاه دانشجویی بود ولی خیلی کثیف و چرکین . یکی تو دستشویی داشت غذا میخورد یکی داشت سیگار میکشید . من صبر کردم یکی رو انتخاب کردم که بی درو پیکر نباشه از بیرون معلوم نباشه درونش . رفتم تو نشستم ( پوزش بابت تعریفش) دیدم یکی از سمت چپ دونه دونه اجر ها رو داره برمیداره تا از بیرون منو همه ببینن و تاحدود زیادی هم موفق شد داخل دستشوییها تاریک بودن وقتی اجرها رو برمیداشت دونه دونه، نور لامپ از بیرون میفتاد درون و تا سروگردنم نور افتاده بود. انگار برام نقشه کشیده بود .
منم از داخل اومدم بیرون رفتم حسابشو گذاشتم کف دستش . سر و صورتشو تو همون چاه دستشویی که توش بودم و اجرهاشو دراورده بود فرو کردم و خیلی پوزش بابت تعریفش دک و پوزش کاملا به فضولات انسانی آغشته شده و بهش چسبیده. بازم پوزش میخوام بابت تعریفش. بعدش خیلیا اونجا بودن و داشتن با برداشتن اجرها بهم نیشخند میزدن و تمسخر میکردن، با اینکارم ازم حساب بردن و خنده ی زیر لبشون قطع شده و بهم با دیده احترام نگاه کردن و من بیخیال انتقام بیشتر شدم .
فریبا هراتی
: سلام. شما می خواهید از غم و نگرانی فارغ شوید ولی در شرایطی که امروز هستید، همه خودشان کلی مشکل و دردسر و غم و غصه دارند. یکی از ناراحتی برای دیگری درددل می کند، یکی دیگر ناامید شده و عمرش را الکی هدر می دهد... اما در این میان عده ای هم هستند که ریز ریز می خواهند دیوار و فاصله بین خودشان و شما را کم کنند تا بتوانند از کارتان و از افکارتان سردربیاورند. می خواهند کم کم خودشان را به شما نزدیک کنند که فقط فضولی کرده باشند و حریم شخصی شما را بشکنند و قصدشان کمک به شما نیست. شما هم کسی را که بخواهد در کارتان فضولی کند و از شما حرف بکشد را از خودتان دور می کنید و به آنها نشان می دهید که چقدر نامطلوب و تنفرانگیز هستند و اعتماد به نفسشان را خورد می کنید و این باعث می شود که دیگران جرات نکنند بخواهند در کار شما فضولی کنند. تشکر از همراهیتون.
الياس : سلام خانم هراتی عزیز
مدتی هست که با یکی از هم کلاسی ها دچار مشکل شده ام و خصومت پیدا کرده ام وی به نوعی سردستگی کلاس را در اختیار دارد و فرد مورد توجهیست
خواب دیدم با وی در ماشین هر دو با هم روی صندلی شاگرد نشسته ایم من سمت چپ او سمت راست و بقیه عقب نشسته اند شاید هم در اتوبوس روی یک صندلی بودیم و بقیه پشت ما، احوال خصومت آشکار بود ، او به من چیز هایی در مورد دوستی یا ارتباطاتش گفت که فکر می کنم منظورش این بود که اگر چه دوستی های ناپایداری دارد اگر به کسی وابسته شود وابستگی عمیق خواهد بود ، من هم با نرمی به او گفتم که من خواهان جنگ نیستم و خود او شروع کننده بوده (شاید در مورد صلح هم صحبت کردم) حس کردم که خودم را با این حرف تنزل داده ام ،
در دنیای واقعی فعلا راهی به جز خندیدن و بی توجهی به او پیدا نکرده ام گاهی هم دامن زدن به عصبانیتش(برخلاف گذشته ها که برتری را می پذیرفتم اینبار واقعا دارم واکنش نشان می دهم واکنش هایی که انگار هرچه او را عصبانی تر کند به من احساس قدرت بیشتر می دهد )
فریبا هراتی
: سلام. دوست خوبم تعبیر خواب شما این است که همه ی شما تحت کنترل کسی دیگر هستید و هرگز نمی توانید همدیگر را کنترل کنید. شما در سمت چپ خودتان را می بینید و این یعتی موضع ضعیف تری برای خودتان قائلید و او را در سمت راست می بینید که احساس می کند که حرفش را بیشتر می خوانند و باقی هم سیاه لشکر هستند که فقط تابع هستند و هر چه شما بکنید نگاه می کنند. این دوران می گذرد و به نظر من، قوی نه کسی است که آزار می دهد نه کسی که می خواهد خودش را اثبات کند. بلکه قوی کسی است که در مقابل حماقتهای دیگران کاملا خونسرد و بی تفاوت جلوه کند. هر قدر شما بیشتر عصبانی شوید، او ذوق می کند و دلش خوش است که شما را حرص داده. کینه هم مثل زهری است که شما در حلق خودتان می ریزید ولی می خواهید که دشمنتان را با آن به قتل برسانید!! چون اثر زهر آلود خشم و استرس بر بدن و افکار شما بسیار قویتر است از اثر حرفهای مزخرف او. شما فرض کنید که او پشه ای است که نیش می زند و وزوز می کند. سعی نکنید دم گوش او وزوز کنید!! یکی دوبار نیشش را بزند محل نگذارید بساطش را جمع می کند می رود می میرد. تشکر از همراهیتون.
لادن : روز خوش.خواب ديدم كه مادر عشقم كه مدتيه از هم جداشديم زنگ زد به خونمون با مادرم صحبت كرد و بعد دعوامون شد باهم درحد بحث و جدل در ادامه اش هم باز انگار تو يه مهموني بوديم كه اون ها هم دعوت بودند.همچنان مادر عشقم با من خوب صحبت نميكرد.ازاون طرف هم خودش اومدو با اون هم لفظى جروبحث داشتم.كلي تو خواب از دست خودشو مادرش حرص ميخوردم درصورتي كه تو بيداري مادرش خيلي بامن خوب بود.تعبيرش چيه؟بعد مدت ها يكدفعه خوابشون رو ديدم
فریبا هراتی
: سلام. مادر عشقتان غیبت شما را کرده و با پسرش راجع به شما صحبت کرده است. او ایرادها و تقصیر جدایی شما از هم را به گردن پسرش نمی اندازد و تا اندازه ای حق را به جانب پسرش می دهد. تشکر از همراهیتون.
مجید سلیمی : سلام. برادرم مدتی است به رحمت خده رفته است.
همسرم خواب دیده که در جمع با عصبانیت سر دخترش که ۱۷ سال دارد فریاد میزده است.
فریبا هراتی
: سلام. روحشان شاد. برادرتان به خاطر مسئله ای نگران است و دلش برای دخترش شور می زند. تشکر از همراهیتون.
Mohsen : سلام ة خدا قوت خانم هراتی عزیز
خواب دیدم تو محل کاری هستم که چند وقت پیش اونجا کار میکردم یه کارگاه کابینت سازیه تو دفتر بودم هوا هم تاریک بود یه خانم جوان اومدن داخل برای پرسیدن قیمت که کابینت متری چنده در حال گفتگو با دختره بودم یجوری که حس میکردم هر جور شده نگه دارمش نپره و هم از خود دختره خوشم اومده بود یکی از بچه ها کارگره اونجاست هنوزم اسمش امیده هی میومد سر میزد حالت فضولی که دختره چیکار داره که یبار صدای آهنگ زیاد بود از تو کارگاه وسط حرف ما که تر مورد کابینت حرف میزدیم بعدش دیدم صدای دعوا میاد رفتم تو کارگاه دیدم شلوغ پلوغه دو تا ادم که نمیشناختمشون قد خیلی بلندی داشتن اونحا هم هستن منم در حال خوردن کیک بودم اما هیچی نگفتم امید بغلم بود داشتم کیک میخوردم ازین کیک قهوه ای ها بود پررنگ یجوری میخوردم که سریع برم پیش دختره که زشت نباشه با دهن پر میرم این امید هم کنجکاو بود ببینه دختره چیکار داره منم فقط گفتم مشتریه اومدم بیرون از کارگاه دیدم بیرون وایساده جو کارگاه هم که یه ذره اونطوری شده بود گفتم الان میره دیگه یه ذره با هم حرف زدیم مادرش اومد حرف زدیم بعد رفتن منم دنبالشون که گفتم کجا سکنید گفتن ا بنجا ساکنیم اونجا جلو بودن منم پشت سرشون انگار میرفتیم خونشون اونجا محل قدیم ما بود مسعودیه گفتم ما هم اینجا زندگی میکنیم آقایی هستم مادرش که انگار مارو شناخت گفت عهه آقایی هستن انگار خوشحال شدن.
با تشکر از شما خانم هراتی عزیز
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. دنیا به شما رو می آورد و به ثروت می رسید. شما وظائفتان را به حد عالی انجام می دهید و امیدتان را از دست نمی دهید. خوشبخت خواهید شد و نگرانی های موجود موجب نخواهد شد که شما از رسیدن به خواسته هایتان کوتاه بیایید. تشکر از همراهیتون.
Karbala313 : سلام خانم هراتی وقتتون بخیر و نیکی
خواب دیدم که پدر و برادرم با من دعوای لفظی میکردن و این دعوا به حدی پیش رفت که صبر من تموم شد و پدرم گفتم ( نترس من به اونجا ها " آینده " نمیرسم ، یعنی عمرم کوتاهِ ) ! این رو گفتم که دعوا ادامه پیدا نکنه . این حرف رو که زدم با بغض بود و بعد گریه کردم
تعبیرش چیه ؟
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما به خاطر مسائلی در زندگی بیداریتان تحت تنش و استرس هستید ولی رابطه شما با پدر و برادرتان هم خوب خواهد شد و می خندید و شادی می کنید و عمرتان هم طولانیست. :))) تشکر از همراهیتون.