تعبیر خواب دعوا (جدال)
تعبیر دعوا و جدال در خواب، دوستی و رفاقت در بیداری است. اگر خواب ببینید با عده ای دعوا می کنید دوستان فراوانی خواهید یافت و اگر مشاهده کنید که شما دسته جمعی با یک نفر سرگرم جنگ و دعوا هستید، انسان شریفی سر راهتان قرار می گیرد که همه مشتاق دوستی با او می شوند.
تعبیر دعوا با آشنا یا غریبه
اگر دعوا منحصر به عصبانیت و ابراز خشم باشد و با کسی دعوا کنید که او را نمی شناسید، از خویشاوند و عضوی از فامیل، آزردگی پیدا می کنید که بعد به صلح و دوستی می انجامد ولی اگر آن که با او دعوا می کنید آشنا و از اعضای خانواده بود، و او بود که با شما دعوا می کرد، از طرف بیگانه ای به شما خیر و نیکی می رسد و اگر شما با او دعوا می کردید شما هستید که به دیگری محبت و خدمت می کنید که ناآشنا و غریبه است. اگر دیدید دو نفر با هم دعوا می کنند، موردی پیش می آید که خوشحال می شوید.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
b : سلام وقت بخیر.
چند وقت پیش خواب دیدم که با دشمنم که قبلا دوست من بحساب میومد سر یک دختری جروبحث و تنش دارم . اون دختر بالای یه تختی به ارتفاع تقریبا دومتر خواب بود و حواسش به ما نبود و یا خودشو به خواب زده بود . قطعی نمیدونم . من در حال دفاع از خودم سر جرو بحث تنش زا بودم و دشمن من حالت خصمانه داشت کاملا.
اون دختر رو کاملا در واقعیت میشناسم
ممنون بابت راهنماییتون.
فریبا هراتی
: سلام. اگر منظورتان این است که هم شما او را می خواهید و هم دوستتان، هر دوی شما می خواهید به مقام بالا برسید، در حالیکه فعلا شرایط برای هیچکدامتان مناسب نیست. یا هر دوی شما در بیداری به او علاقه دارید و او هیچکدامتان را لایق خودش نمی داند. ( منوط به نوع رابطه شما با این دختر خوابتان تعبیر اول یا دوم را دارد). تشکر از همراهیتون.
رز : سلام خواب دیدم خونه قدیمی عمه ام گود شده و در وردیش خیلی کوچک شده با همکارم رفتیم اونجا چون ینفر کمک میخاست و دختر همکارم رفت داخل برای کمک منکه میخاستم برم نتونستم یعنی جام نشد از در رد بشم رفتم جای دیگه ینفر ازم کمک خاست رفتم داخل مغازه اتهام جاسوسی بهم زدن منم شروع کردم داد و بیداد و دعوا ،مسئول اونجا اومد ازم عذرخواهی کرد گفتم کفشامو بهم نمیده بگین کفشامو بیارن تا برم یادم نیس کفشامو دادن یا نه ولی ازم عذرخواهی کردن من ازمغازه اومدم بیام بیرون بیدارشدم
فریبا هراتی
: سلام. عمه ی شما احساس استیصال و ناراحتی می کند و انگار از احترام و مقام او یا خانواده اش کم می شود. شما نباید خودتان را قاطی هر کاری بکنید و نباید خیلی دلتان بسوزد چون عده ای به شما اعتماد ندارند و محبت شما را پای دخالت شما می گذارند. شما هم نظرات و موضع گیریهایتان را برای خودتان باید نگه دارید و هر جایی مطرحشان نکنید. تشکر از همراهیتون.
مهسا خوشرو : با سلام و احترام
من شب جمعه خواب ديدم كه با دوست پسرم رفتيم يه فروشگاه بزرگ لوازم آرايشي من نزديك در وايسادم اون ميره خريد ميكنه بعدجفتمون از در ميايم بيرون من واميستم با عصبانيت بهش ميگم تو تا الان واسه من يه خودكار نخريدي واسه اون ( كس ديگه اي تو دهنمه ) اينارو خريدي دستش يه پكيه كه روش تلق داره و داخلش ديده ميشه من اونو ازدستش ميگيرم تلقو بر ميدارم هر چي داخلشه ميريزم زمين و با پام لگد ميكنم يه سري وسايل آرايشه دقيقا نميدونم چيه بعد چشم ميفته به يه جفت پلك مصنوعي خم ميشم از زمين بر ميدارم بازش ميكنم جفت مژه هارو ميكنم ميريزم زمين دوست پسرم روبروم فقط منو نگاه ميكنه تعبيرش چيه؟
فریبا هراتی
: سلام. احترام متقابل. دوست پسر شما می خواهد به کسی کمک کند که اعتماد به نفس او افزایش یابد و می خواهد به او یاددهد که سیاست داشته باشد و خود واقعی اش را بروز و نشان ندهد. ضمن اینکه این ممکن است استعاره از این باشد که از نظر دوست پسر شما، این شخص یک آدم فریبنده و دروغگوست. شما ضمن اینکه در ته دلتان از هر گونه توجه دوست پسرتان به دیگری، خوشتان نمی آید و نوعی حسادت در وجودتان هست، پیش خودتان می گویید که تا حالا نشده که او به شما حتی تذکر دهد که چطور رفتار کنید ( چون رفتارتان درست بوده). تشکر از همراهیتون.
مجید حسنی : سلام . من خواب دیدم که همه فامیلامون رفتیم یه شهر دیگه سفر ( البته این کارو هر سال میکنیم) تقریبا ۸۰ نفریم و رفتیم کنار یک رودخونه و میریم مار میگیریم و همه سعی میکنن مار بزرگ تر و متفاوتی بگیرن . و هیچ کس از مار نمیترسه . بعد یک دفعه مکانمون عوض میشع و انگار جایه که رفتیم برای استراحت . من در این لحظه با پله هایی که هست میرم پشت بوم و انگار اونجا خانواده دیگه ای زندگی میکنن . اونا بهم میگن که چرا اومدی اینجا و بین من و خانواده اون جر و بحث میشه . میگن که باید بریم پیش پلیس انگار . و منم میگم نمیدونستم شما اینجا زندگی میکنین وگرنه نمی اومدم . و اونا ول کن نبودن . من پدرمو صدا زدم و از پشت بوم پریدم پایین و بین ما و خانواده اونا جر و بحث شروع شد و اونا گوشی منو که مونده بود بالا شکست و ما هم همگی جمع شدیم و من برای همه یه دسته چوب دادم و تقریبا ۲۰ الی ۳۰ نفر از آقایون از راه پشت بوم رفتیم برای دعوا . وقتی رسیدیم خونه اونا دیدیم اونا هم آدم جمع کردن ( ما یه شهر دیگه بودیم) و دیدیم اونا خانوم ها و آقاهاشون رو به صف کردن و دارن سرشماری میکنن و ما دیدیم اونا دارن از ما بیشتر میشن . ما هم همه افرادمون رو آوردیم پیش اونا ولی دعوا نمیکردیم . بعد یه دفعه ای دعوا شروع شد ولی من عقب موندم با چند از دوستام . وقتی میخواستم از پشت به اونا با وسیله ای که از زمین چیدا کرده بودم ضربه بزنم یک نفرشون بهم سنگ پرتاب کرد و منو عقب کشید . منم بعدش سنگ برداشتم و وقتی خواستم بهش سنگ پرتاب کنم دیدم ۲ نفرن . من در حین پرتاب سنگ بهشون یک سنگم رفت توو قلوی یکیشون و داشت خفه میشد . ولی من گفتم ارزش نداره برای یک دعوا یک نفر بمیره و رفتم کمکش و سنگو خارج کردیم و بعدش من بیدا شدم
ممنون
فریبا هراتی
: سلام. شما احساس می کنید که تحت فشار زیادی قرار گرفته اید و تمام مدت دارید سعی می کنید که دیگران را راضی نگه دارید و خودتان نمی توانید برای خودتان تصمیم بگیرید که در زندگی چه کار کنید. بنابراین سعی می کنید که از مشکلات و مسائل منفی که فکرتان را درگیر کرده برای فامیل و خانواده تان صحبت کنید و دلیل مشکلاتتان را کشف کنید. شما نیاز به چشم انداز وسیعتر و بهتری در زندگی دارید و می خواهید موفق باشید. سعی می کنید که پیشرفت کنید ولی انگار اگر کسی بخواهد در جامعه به مقام بالاتری برسد، مجبور است که حق دیگران را زیر پا بگذارد. یا اینکه اگر معرف و پارتی و ارتباطی نداشته باشی، در زندگی به جایی نمی رسی و شکست می خوری. بنابراین شما می خواهید که با خانواده تان پشتیبان و حامی هم باشید. هر چند که مشکلات بسیار زیاد هستند و یکی دوتا نیست. شما از این تضادها و دو شخصیتی بازیهایی که در وجود مردم است ناراحتید. اینکه روراست و صادق نیستند. شما هم سعی می کنید که سیاست به خرج دهید و صداقت نداشته باشید اما می بینید که نمی شود. شما حاضر نیستید مثل آدمهای بد عمل کنید و برای رسیدن به موفقیت دست به هر کاری بزنید. تشکر از همراهیتون.
Mitra : سلام.خواب دیدم که توی دانشگام تو یه اتاقی نشستم که انگار توانبخشیه همینطور که نشستم منتظرم که کلاسم شروع بشه که از همونجا صدای استادمو میشنوم که رفته سرکلاس منم سریع میرم سر کلاس که انگار استاد به نظرم یه برگه هایی رو بین بچه ها پخش کرده بود البته امتحان نبود احتمالا یه چیزی مثل اردو بود من همین که میرسم متوجه نمیشم میرم از استاد یه سوال بپرسم که استاد شدیدا بام دعوا میکنه منم جوابشو میدم و همزمان فکر میکنم که چرا با من اینجوری رفتار کرد(یه مرد جوون بود که ریش و سبیل مرتب و مشکی داشت توی واقعیت همچین استادی ندارم و قیافه شم برام آشنا نبود)که دیدم نفری که کنارم نشسته با استاد دعوا میکنه من فکر میکنم دوست دوران دبیرستانمه ولی پسرعموم بود و به نظرم مقنعه سرش بود میگم عه تویی فکر کردم ندایی بعد منم به استاد میگم هر چی بگی پسرعموم جوابتو میده و درگیریم با استاد بیشتر میشه و از کلاس میرم بیرون بعدش انگار تو مسیر مدرسه دوران راهنماییمم و شب بود و هیچکس نبود پیش خودم میگم چه غلطی کردم زدم بیرون میموندم اونو تحمل میکردم بهتر بود حالا ماشین از کجا گیر بیارم که یهو چند تا زن و مرد پیدا میشه و من میگم خدارو شکر که شلوغ شد.ببخشید طولانی شد
فریبا هراتی
: سلام. شما فکرتان ناراحت است ولی درسهای زیادی هست که باید از دنیا بگیرید. به نظر شما دنیا با شما بد تا کرده و کارهایتان خوب پیش نرفته و نیاز دارید که در مورد کارهایتان از شما حمایت کنند. پسر عموی شما شاید در ظاهر فکرش را بروز ندهد ولی حامی شماست. شما تجارب زیادی ندارید و نباید به بهانه ی حمایت دیگران، از خودتان سلب مسئولیت کنید و مثل کسانی که اصلا تجربه ای ندارند برخورد کنید چون همیشه نمی توانید به دیگران تکیه و توکل کنید و باید سعی کنید که خودتان روی پای خودتان بایستید و مستقل عمل کنید. تشکر از همراهیتون.
محسن : سلام، وقت بخیر. خواهرم خواب دیده کنار عمه ام نشسته که یکدفعه مادر عروسمون با حالت داد و بیداد وارد میشه و داد میزده که شما برای دخترم طلسم درست کردید. بعد میره تو باغچه حیاط و خاک های باغچه رو زیر و رو میکنه چون فکر میکرد طلسم رو اونجا مخفی کردن. بعد که چیزی پیدا نمیکنه میاد از خواهرم و عمه ام عذرخواهی میکنه. خواهرم تو خواب از دست مادر عروسمون خیلی عصبانی و کفری میشه و شروع به زدن یکی از دخترهاش میکنه.
خواهرم که از خواب بیدار میشه میبینه دستبندش پکیده و مهره هاش همه روی تختش پخش شده و خیلی نگرانه.
پیشاپیش از تعبیر شما ممنونم
فریبا هراتی
: سلام. مادر عروستان از موقعیت دخترش در بیداری ناراحت است و چون خرافاتی است فکر می کند که برای او طلسم درست کرده اند! خواهر شما هم از اینکه کسی به او ظنین بد ببرد عصبانی می شود و پاره شدن دستبند او در خواب احتمالا به خاطر حرکت های ناخودآگاهی است که او در عالم خواب داشته و داشته دعوا می کرده. لطفا باور نداشته باشید که شیاطین و اجنه روی شما مسلط هستند. متاسفانه عده ای از مردم خیال می کنند که چون در قرآن سوره ی جن آمده طلسم و جادو روی آنان موثر است. این مطلب را با دقت بسیار بخوانید تا نظر قرآن را راجع به جادو بدانید: همانطور که در قرآن آمده هیچ برگی از درخت نمی افتد مگر اینکه خدا بخواهد. جادو فقط برای کسانی موثر واقع می شود که به جادو ایمان دارند و قدرت آن را بالاتر از قدرت خدا می دانند!!! آیه 6 سوره جن می فرماید: یک عده از انسان ها و نوع بشر، به جای پناه بردن به خدا، به جن پناه می برند در صورتی که اجنه نمی توانند پناه آنها باشند. ( پس این کارهای دعا نویسان برای اجیر کردن اجنه برای موفقیت انسان ها در زندگی شان وعده ای دروغ و باطل است. هیچ قدرتی بالاتر از قدرت خدا نیست! ) در جای دیگری در قرآن در سوره بقره آیه 102 آمده که (عده ای از بنی اسرائیل از دو فرشته که در بابل نازل شده بودند، به اسم هاروت و ماروت که دعاهایی می آموختند، که بین زن و شوهران جدایی می انداخت، و جدایی نمی انداخت مگر آنکه خدا می خواست!! ) و این به این معنی است که حتی اگر جنیان بخواهند کاری کنند، موفق نمی شوند مگر اینکه خدا بخواهد! حالا جای سوال است که مگر خدا می خواهد؟ مگر خدا دوست دارد که کسی بد بخت شود؟ حقیقت این است که اگر جنیان به خودی خود می توانستند به انسان ها آسیب برسانند، احدی بر پشت زمین باقی نمی ماند زیرا شیطان از بدو خلقت انسان با او دشمنی داشت!! خداوند انسان ها را دوست دارد و عاشق آنان است زیرا از روح خود در بدن انسان دمید. (( تنها کسانی اسیر جادو جنبل می شوند و آسیب می بینند، که معتقد هسنند که قدرت شیاطین از قدرت خداوند بیشتر است. معتقد هستند که خداوند مهربان نیست و حامی بنده های خود نیست. معتقد هستند که خدا نمی بیند و نمی شنود و آنان را رها کرده تا شیاطین و اجنه بتوانند آنان را اذیت کنند.)) خداوند به واسطه چن ها، باور انسانها را نسبت به قدرت خودش آزمایش می کند!! تا بفهمد که چه کسانی به او توکل می کنندو چه کسانی به اجنه!! این باور منفی انسانها، انرژی منفی دشمنانشان و اجنه را جذب کرده و آنان را آسیب پذیر و مغلوب می کند. اگر شما به خدای بزرگ و الرحم الراحمین ایمان داشته باشید و مطمئن باشید که عشق او شامل حال بندگانش است، هرگز آسیبی از هیچ جنی نخواهید دید. برای کارهایتان هم مطلقا از این دعا نویسان کمک نگیرید. گر اگر طبیب بودی سر خود دوا نمودی!! تشکر از همراهیتون..
محسن : ممنون از تعبیر و تشکر از راهنمایی شما
مریم محقق : باعذرخواهی بسیار فریبا جان
دوستم میگه بعد اینکه اون نفر رو از همسر سابقم میگیرن و میدنش بغل من همسر سابقم گریه میکرده و پاهاشو میکوبیده زمین و میگفته مال خودمه نمیتونین ازم بگیرینش
ببخشید خوابم دوتیکه شد اماده مجازات طبق قوانین سایت هستم :)
فریبا هراتی
: چون شماییدددددد اینبار را نادیده میگیرمممم مااااا <3
مریم محقق : فدای شما خانوم دوست داشتنی،میبوسمتون راستی هنوزم دارم به جمله ی قشنگتون که گفتین از قدیم گفتن دونگی به مسافرت بروید میخندم:)))))
فریبا هراتی
: این ضرب المثل در خیلی ازجاهای دنیا هم هست. مثلا در اسکاتلند مردم می گویند لتز گو داچ یعنی بیایید مثل هلندی ها خست به خرج بدهیم استعاره از اینکه دنگی حساب کنیم. در هلند هم مردم می گویند لتز گو اسکاچ یعنی بیایید مثل اسکاتلندی ها خست به خرج دهیم و دنگی حساب کنیم. در ایران اما کسی هنوز جرات نکرده بگوید لتز گو اصفهانچزززززگگگ :)))))
مریم محقق : خیلی خوبه:)))فریباجون لتز گو اصفهانچززززگگگگ تو مشهد پلیز؛)
مریم محقق : فریباجون جدی گفتما بیاباهم بریم مشهد لطفا خوشحالم کن بایه باشه ی شیرین؛)
فریبا هراتی
: تشکر عزیزم من ناهارم را هم با استرس می خورم چون وقت کم می آورم سفر که جای خود دارد. ولی لطفا رفتید مشهد از قول من سلام به آقا امام رضا ع برسانید و بگویید که خیلی ارادت دارم به ایشان . لطفا از قول من هم نایب الزیاره شوید . یک دنیا تشکر و بوس.
مریم محقق : ایجوونم رو چشاام حتما عزیزدلم حتماااا
فریبا هراتی
: مرسی عزیزم.
مریم محقق : سلام فریبای عزیز ،معبرحاذق،شوخ طبع و شیرین گفتارم
دوستم خوابی دیده راجع به همسر سابقم که درجریان هستین با کلاهبرداری کلیه ی اموال من رو ازم گرفته و درحال شکایت هستم که براتون تعریف میکنم
ایشون خواب دیدن که چند نفر دارن به زور کسی رو که به نظر خواب بیننده انگار پسر همسر سابقم بوده رو از بغلش میگیرن و میدنش به من و اون همش داد و بیداد میکرده که مال خودمه و نمیتونید بگیریدش ازم اون چند نفر هم میگفتن که طبق قانون مال ایشون هست
نمیدونم واضح تونستم مفهوم رو برسونم یانه
مرسی فریبا جون مرسی که هستی؛)
فریبا هراتی
: سلام عزیزم. مرسی از لطفتون. همسر سابق شما فکر می کند که گشایشی در زندگی اش حاصل شده ( چون توانسته سر شما را کلاه بگذارد) اما شما حقتان را از او خواهید کرفت. بعدش هم می نشیند مثل یک "مرد" یک دل سیرررررررر گریه می کند و اینطوری سبک می شود! گوارای وجودش !! :))))))))
مریم محقق : آهاااااا این شد ها :))
رزیتا : سلام. وقت بخیر. خانم هراتی عزیز من 25خردادتعداد3خواب عضو شدم که در تاریخ 5تیر پس از ارسال 2خواب و1کامنت، عضویتم تمام شد. در حالیکه 2کامنت یک خواب محسوب میشه. خواهشا پیگیری کنید. ممنونم. این خوابوشوهرم دیده:خواب دیدم دریه مکانی روبروی حرم (به گمانم امام رضا ع) توی جمع خانوادگیم که عمو وعمه ودیگر اعضای خانوادمم بودند، با خانمم هستم. من قبلش با خانمم دعوای بسیار شدیدی کرده بودم وباهم قهر کرده بودیم واین موضوع رو پدر ومادرم دراون جمع جلوی همه مطرح کردند ومن بسیار عصبانی شدم وبا پدر ومادرم بحث کردم که چرا ما روپیش همه بی آبرو کردید وشرف ما رو بردید، مگه خودتون دعوا نمیکنید، من چطور دیگه توی این جمع حاضر بشم. واخر سر هم دیدم میخوام با خانمم نزدیکی کنم ولی متوجه شدم عادت ماهانه شده واین کار رو نکردم. ممنون. شاید نیاز باشه بدونید پدر ومادر من قبلا من وبخصوص خانمم رو درجمع خانودگی خیلی بی عزت وکوچک کردند وهر دوی ما دلشکسته شدیم. خانم شکایت پدر ومادرم رو به امام رضا برد. الان با پدر ومادرم آشتی هستیم ولی خانمم با گذشت چندسال هنوز از دلش بیرون نرفته اون همه بی حرمتی. ولی من اصلا به این موضوع فکرنمیکردم وخواب دیدم. ممنون
فریبا هراتی
: سلام. مشکل شما به دلیل اختلالات در سرعت نت و عدم مشخص شدن کسر خواب به وجود آمده بود که من به این دلیل از شما پوزش می طلبم. با واحد پشتیبانی صحبت کردم و یک حق خواب به شما اضافه شد. تعبیر خواب شما این است که خانم شما الان از غم فارغ شده و دیگر به خاطر آن مسائل ناراحت نیست. او با حمایتی که شما از ایشان کرده اید اطمینان حاصل کرده که شما حامی واقعی او هستید و به هیچ وجه شک ندارد که نکند شما او را تنها گذاشته و پشتش را خالی کنید. شما هم باید به شکرانه ی این عشقی که خداوند در دل شما و خانمتان گذاشته، نسبت به اشتباه پدر و مادرتان بزرگواری کنید و آنها را حلال کنید و امام رضا ع واسطه ی این محبت قلبی بین شما و پدر و مادرتان هستند. چون مومن باید رئوف باشد. حالا همه با هم در پناه خداوند و در عشق و آرامش زندگی خواهید کرد و شما هم باید سیاست داشته باشید و حرفتان را مطلقا برای کسی مطرح نکنید. وقتی آدم عاشق کسی است، طبیعی است که گاهی با او دعوا کند. اما اگر نسبت به کسی کاملا بی تفاوت باشید، برایتان مهم هم نخواهد بود که اصلا دعوا پیش بیاید یا نیاید... پس همیشه فکر کنید که عاشق هم هستید و حامی هم باقی بمانید. تشکر از همراهیتون.
Neda : سلام خانم هراتی عزیزم.دوستم چند روز پیش خواب دیده انگار یک مینی بوس از این ابیا حالت سرویس بود تا جایی میبرد میرسوند و برش میگردوند مثل محل کار یا خونه یا دانشگاه یا خونه میگه اینا رو درست یادم نیست ولی سرویس بود مرتب دنبالم میومد.میگه زمانی که جایی منو رسوند به مقصد راننده که یک اقای تقریبا سیبل داره ۵۰ ساله عینکی بود.داشت اروم اروم راجب دوستم حرف میزد و غیبت و تمسخر میکرد.ی جا میخواست کرایه بگیره که دوستم یادش میره کرایه بده.با حالت تمسخر میگه بعدش اروم بر میگرده رو به مردم میکنه و غیبت میکنه .و بعدش میاد کرایه بده کم کرایه میده.راننده میگه کمه دوستم کیف پولیش رو روی یک کنسول بیرون مینی بوس گذاشته بوده میره باقی پول رو بیاره اسکناس ها رو دوستم میبینه توی کیف پولیش البته یادش نیست ولی گویا ۱۰ تومنی اسکناس قدیمیا بود و وقتی دوباره پلهای مینی بوس رو میاد بالا یعنی از همون پایین شنیده بوده راننده داره غیبتشو میکنه و تمسخر میکنه میاد بالا دوستم خیلی شاکی میشه و جر و بحث و اعتراض میکنه حتی یک دختر هم بود اونجا جلوی دوستم.دوستم از کنار دختر یعنی پشت سرش بلند بلند شروع میکنه با راننده دعوا و اعتراض که حق نداری اینطوری حرف بزنی که راننده سکوت میکنه و فقط نگاه دوستم میکنه .و میترسه چیزی نمیگه.پیشاپیش ممنونم از تعابیرتون خسته نباشید و سپاس
فریبا هراتی
: سلام. دوست شما شخصیتی محافظه کار دارد. به دورهمی های خانوادگی و ارزش های خانوادگی اهمیت می دهد و ممکن است مسئولیت مراقبت کردن از خانواده و تامین خانواده را تجربه کند. ولی او احساس می کند که دیگران در خانواده به جای حمایت از او غیبتش را می کنند و توانایی های او را دست کم می گیرند در حالی که دوست شما فداکار و از خودگذشته است. او دوست ندارد که محبت های او و زحماتش رادست کم بگیرند. تشکر از همراهیتون.