کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب دعوا (جدال)

تعبیر دعوا و جدال در خواب، دوستی و رفاقت در بیداری است. اگر خواب ببینید با عده ای دعوا می کنید دوستان فراوانی خواهید یافت و اگر مشاهده کنید که شما دسته جمعی با یک نفر سرگرم جنگ و دعوا هستید، انسان شریفی سر راهتان قرار می گیرد که همه مشتاق دوستی با او می شوند.

تعبیر دعوا با آشنا یا غریبه

اگر دعوا منحصر به عصبانیت و ابراز خشم باشد و با کسی دعوا کنید که او را نمی شناسید، از خویشاوند و عضوی از فامیل، آزردگی پیدا می کنید که بعد به صلح و دوستی می انجامد ولی اگر آن که با او دعوا می کنید آشنا و از اعضای خانواده بود، و او بود که با شما دعوا می کرد، از طرف بیگانه ای به شما خیر و نیکی می رسد و اگر شما با او دعوا می کردید شما هستید که به دیگری محبت و خدمت می کنید که ناآشنا و غریبه است. اگر دیدید دو نفر با هم دعوا می کنند، موردی پیش می آید که خوشحال می شوید.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

451 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

ادرين

ادرين : سلام، وققتون بخير
من هفته پيش خواب ديدم با يكي از دوستانم كه تازه گيا باش ميانه ي خوبي ندارم و از دستش عصبانيم دارم كتك كاري ميكنم

خواب به اين شكل بود كه من دعواي خودم و دوستم رو از يه جاي ديگه اي ميديدم، حين دعوا و كتك كاري و گلاويز شدن سرش فرياد هم ميكشيدم

پاسخ
لینک۱۷ دی ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۵۹:۳۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما نسبت به دوستتان احساسات منفی نهفته ای در وجودتان دارید ولی در ابراز این احساسات مشکل دارید. تلاطمی از درون شما را آزار می دهد و خودتان را تحت فشار و استرس می بینید. شما از دوستتان احساس نارضایتی می کنید. دوست دارید که او شخصیت خودش را عوض کند و در رفتارش تعدیل به وجود بیاورد. شما آرزو می کنید که می توانستید که دیدگاه ها و نظرات خودتان را به او تحمیل کنید و او از شما حرف شنوایی داشته باشد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۷ دی ۱۳۹۸ ساعت ۱۸:۱۵:۵۶
ashkan

ashkan : سلام عرض ادب
دم صبح خواب دیدم که تو جمعی با فامیل نشسته بودم و پدرم(میدونستم پدرم هست‌ولی‌نمیدونم‌چرا چهره شوهر عمم رو میدیدم) میخاست با خواهرم و دامادمون بره جای دیگه که یهو من درومدم به بقیه گفتم ببینید پدرم بین بچه هاش فرق میزاره و میخاد الان باهاشون بره
بعد پدرم عصبانی شد بلند شد رفت بیرون که لباس عوض کنه بره که یهو بدون لباس عریان اومد تو جمع و به صورت پرخاش یه چیز به من گفت و رفت تو حیاط من رفتم به زور دستش رو گرفتم نزاشتم بره تا اینکه آشتی کرد باهام و بغلم کرد وبعد کلی همونجا نشستم گریه کردم در حظور فامیل که داشتن نگاه میکردن

پاسخ
لینک۱۴ دی ۱۳۹۸ ساعت ۰۸:۰۱:۰۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. عرض ادب متقابل. پدر شما خصلت های اخلاقی مشابه شوهر عمه تان را پیدا می کند و با خواهر و دامادتان همفکر است. شما از اینکه پدرتان حرف شما را تصدیق نمی کند و از آنها طرفداری می کند ناراحت می شوید. پدر شما در ابتدا تصمیم می گیرد که رفتارش را عوض کند ولی بعد رک و پوست کنده نظرش را راجع به موضوعی مطرح می کند و از اینکه شما حقیقت خاصی را بدانید، هیچ نگرانی ندارد. شما منظورتان از بیان حرفتان ایجاد صمیمیت بیشتر با پدرتان بوده و نه اینکه بخواهید رابطه تان را تضعیف کنید. مشکلات شما تمام خواهد شد و انشالله خوشحال و راضی می شوید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۴ دی ۱۳۹۸ ساعت ۱۵:۱۳:۲۷
Mahshid

Mahshid : سلام وقت تون بخیر
من دیشب خواب دیدم که در محلی هستم که فکر میکردم اونجا دانشگاهم هست اما با دانشگاهی که در عالم واقع میرم خیلی فرق داشت اونجا مدیر گروه با من دعوا میکرد و من متعجب و حیران فقط اشک می ریختم اون میخواست من رو از دانشگاه اخراج کنه چندتا از اساتید که من نمی شناختمشون و فقط میدونستم استاد هستن اومده بودن و واسطه شده بودن که مگه چی شده ایشون معدل الف دانشگاهه و چرا میخوای اخراجش کنی.در دانشگاهمان در واقعیت خانمی هست که خیلی سعی داره با خدمات پیش پا افتاده مثل گرفتن قهوه برای اساتید یا ارسال پیام ،بهشون نزدیک بشه من در حال حاضر دارم با اساتید از طریق مقاله و کارهای حرفه ای کار میکنم می دیدم مدیر گروه اسم اون خانم رو میاره، و به من میگه فلانی خیلی چیزها به من گفته تو دیگه نمی تونی تو این دانشگاه بمونی

پاسخ
لینک۱۰ دی ۱۳۹۸ ساعت ۰۸:۴۵:۱۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما را در کارتان تشویق خواهند کرد و شما خوشحال می شوید. شما می خواهید که رابطه یا موقعیتی را زودتر تمام کرده و به آن پایان دهید یا احساستان را نسبت به چیزی که به آن خیلی تمایل دارید، سرکوب می کنید. شما بدون اینکه تملق کسی را بکنید؛ از شما تعریف مثبت خواهد شد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۰ دی ۱۳۹۸ ساعت ۱۷:۱۳:۲۳
khorshid

khorshid : سلام.خواب دیدم توی خیابونم و یکی از دخترای فامیل دورمون که اصلا زیاد نمیبینمش همراه بقیه دخترای فامیل سوار ماشینمون شدن و اون پشت فرمونه که ماشینمون شبیه الان نبود و نمیدونم چه ماشینی بود بزرگ و معمولی بود رنگشم فرق داشت نقره ای بود و میخواد ماشینمونو از توی پارک دربیاره منم وایسادم نگاه میکنم و فرمون میخواستم بدم ولی بلد نبود چطور بیاد بیرون و گاز داد و نصف ماشینمون گیر کرد به لبه ی جدول و بازم گاز میداد طوری که قسمت چپ ماشین کنارش کامل کنده شد و گیر کرد زیر جدول و خراب شد و من داشتم فکر میکردم به بابام چی بگم و انگار زیاد ناراحتم نشدم عکس العملی نمیدیدم از خودم،و بعدش دیدم رفتیم توی فامیل خونه مادربزرگم و داعیم نشسته روبه رو توی جمع و یه جمله گفت منم انگار با یه کلمه مسخرش کردم و یه تیکه انداختم ولی خیلی آروم گفتم نمیخواستم بشنوه ولی اون شنید و ناراحت شد و پیش همه بلند دعوام میکرد،بعد دیدم توی یه جمعی هستم که محیط کاره و کارشون مهندسی ساختو ساز ساختمانه و آقا و خانمهایی اونجا کار میکنن منم عضو جدیدی بودم ولی نمیدونم چکار میکردم و یکی از مردای اونجا که دو سه تا همکار و دوست صمیمی بودن و مردای خوبی از هر نظر بنظر میرسیدن منو زیر نظر گرفته بودن و گفتن یه مورد داریم برات خیلی خوبه واسه آشنایی بیا اینو تور کن ما میخوایم حال زنشو بگیریم ولی خیلی پسر خوبیه بعد گفتن زن داره و دوتا بچه داره منم تعجب کردم و گفتم عکسشو ببینم و توی گوشیش عکس چندتا مرد از دوستاشون بود که خوشم نمیومد ازشون گفتم اینه عکسش گفت نه اینجا نیست و منم توی ذهنم داشتم به این فکر میکردم که این آقایی که میگن نکنه همون مورد خوبی که من در واقعیت منتظرش هستم و نمیدونم کیه باشه و انگار مشتاق بودم.و بعدش دیدم توی یه موسسه زبان هستم که لباس فروشی هم بود و رو رگال لباس بود و من داشتم با اعضای اونجا حرف میزدم و با یه خانم جوان گپ میزدم که فروشندش بود و رفتم به آقای صاحب اونجا گفتم من حسابدارم اگه واسه اینجا حسابدار خواستید شمارمو بنویسید من هستم و اونم نوشت.در واقعیت هم حسابدارم و برای استادم کمک حسابداری میکنم که هر دفعه منو یه جا میفرستن واسه حسابداری کردن و فعلا ثابت جایی نخواستنم و ناراحتم بابت این سرگردانی.ممنون

پاسخ
لینک۱۶ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۱۶:۵۲:۱۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما نباید اختیار و کنترل زندگی تان را به دست دیگران بدهید و به آنها اجازه دهید که با راهنمایی های غلط و اشتباهشان زندگی شما را خراب کنند . شما از نظر احساسی تحت فشار هستید و نظرات بی عقل و بی کفایت دیگران می تواند روحیه تان را خراب کند و شما را نسبت به این زندگی بی تفاوت کند در حالی که شما شخصیتی مهربان و دوست داشتنی دارید که بر روی حرفتان می ایستید و دوستی تان برای کسانی که دوستشان دارید واقعی و ماندنی است. شما باید سعی کنید که سیاستمدارانه تر رفتار کنید و برای خودتان دشمن تراشی نکنید و نباید اجازه دهید که دیگران شما را بازیچه و مسخره ی خودشان بگیرند و از شما سو استفاده کنند!! شما باید عاقلانه با همه برخورد کنید و اجازه ندهید که اجترامتان را پایین بیاورند. شما سعی می کنید که مردم را درک کنید و رفتار درستی بیاموزید و از خودتان بهترین تاثیر را روی مردم بگذارید. باید حساب کتاب زندگی را یاد بگیرید و این هم مثل شغلتان برایتان مهم باشد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۶ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۲۰:۳۵:۳۳
مریم

مریم : سلام خانم هراتی میشه راهنماییم کنه..همینطور که قبلا گفتم من با همسرم خیلی جداییی سختی در دوران عقد داشتم و همسرم رو خیلی دوست داشتم ولی خانواده اون نزاشتن ما در کنار هم باشیم و من وقتی طلاق گرفتم هر چی از ایشون داشتم پاک کردم و سعی کردم فراموشش کنم هرچند که نشد بعد از جدایی همش خواب میدیدم پشیمون شده و بر سر برگشتن با خانوادش دعواش هستش من توجهی نمیکردم به این خوابا ..تا یه شب خواب دیدم به من سفره ایی دادن که شما اون خواب را واسم تعبیر کردید و من بعد از جدایی اولین بار رفتم سراغ تلگرامش و متنی دیدم که من هیچم و تو در هیچ من همه ایی ...و من چون عاشقانه دوسش دارم دوباره حالم بهم ریخته ....و حتی خواب دیدم که تنهایی رفتم خونشون همسرم منو بغل کرد و خیلی خوشحال گفت خوشحالم که برگشتی ...اما مامانش که زشت و لباس سیاه تنش بود با مامان بابام دعواش بود ...خانم هراتی ،من وقتی دیدم امیدی نیست مظلومانه همه چی رها کردم و طلاق گرفتم نمیدونید چقدر زجر کشیدم احساسی و کاملا برای برگشت قطع امید کردم۷ و سعی کردم همه چیز فراموش کنم.. اما این خوابارو میبینم .بنظرتون من باید این خوابارو میدیدم و متوجه این خوابا میشدم و نشانه اییه ؟ یا بخاطر ناراحتیه تو دلم این خوابارو میبینم ..ببخشید طولانی شد ولی لطف میکنید کمکم کنید

پاسخ
لینک۸ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۱۶:۲۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما این خوابها را می بینید چون او به شما فکر می کند و پشیمان است. بدن انسان به دلائل کاملا علمی، که توضیحاتش در اینجا نمی گنجد، مثل یک دیش ماهواره، می تواند انرژی های مختلف رها شده در کائنات را جذب کند. بنابراین انسان قدرت پیدا می کند که از طریق تله پاتی افکار و احساسات دیگران را ( در شرایطی خاص) جذب کند یا آنها را احساس و درک کند. به این دلیل شما می توانید احساس او را درک کنید. من با توجه به صدها خوابی که روزانه به بنده ارسال شده و پاسخشان را می دهم، متاسفانه قادر نیستم تمام خوابها را به یاد بیاورم و تعبیر خواب سفره ی شما هم به یاد ندارم چه بوده ولی اینکه دیده اید خودش شما را بغل کرده یعنی او شما را دوست دارد ولی مادر او نسبت به شما رفتاری کینه توزانه دارد و احساس تنفر در وجود او بالاست. شما کار خوبی کردید که جدا شدید. دلیل این حرف من این است که برای ساختن یک زندگی مشترک، اول آدم باید بتواند مستقل فکر کند و مستقل عمل کند. فرق بچه کوچک و یک مرد همین است. اگر زنی یا مردی قادر نباشد بدون اطاعت اوامر مادر و پدرش برای خودش تصمیم بگیرد که چطور زندگی کند، زندگی کردن با او بسیار دشوار و غیر قابل تحمل است. الان که او مرید و مطیع خانواده اش هست اول باید سعی کند که بزرگ و مستقل شود بعد برود دنبال تشکیل خانواده. شما دایه ی او نیستید!! قرار بود همسرش باشید و از شما حمایت کند. اما او قدرت اینکار را نداشت. خوابها گاهی نشانه هستند گاهی اخبار از آینده می دهند گاهی فقط احساس بیننده خواب را بیان می کنند و گاهی از شرایط موجود به شما خبر می دهند. این خواب شما فقط اخباری از چیزیست که در جریان است ولی باید خودتان را به خدای بزرگ بسپارید و به او توکل کنید تا اگر قرار نیست با این شخص دوباره ازدواج کنید مهر او را به سرعت از دلتان بیرون بیاورد و آرامش خاطر بیابید. شما باید سعی کنید که عاقلانه فکر کنید و نه از روی احساسات. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۸ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۱۸:۵۱:۱۸
پیمان

پیمان : سلام من خواب دیدم با مادرم و دخترعمم و بجه هاش و زن عنون و پسر عموم داشتیم از خیابوت رد میشدیم یه مسری بود تو خواب از اشناهامون بود یه دفه ای رفت تو یه کوچه که اونجا دوستش داماد شده بود داشتن میرفتن دنبال عروس بعد با کلی ماشین بودن دم دستشویی بود اونجا که وهیساده بودن من رفتم تو دیدم یه پسری تو یه حوضیه داره حموم میکنه بعد با هم بحثمون شد و دعوامون شد لفظی ولی بعدش همه داشتن میرفتن من دیدم یه دخترب با یه بچه اومده میگه پول بده بعد من بهش صدقع رو دادم داشت گریه میکرد میخواستم بیشتر بدم بهش که نشد بعد همه فامیلامون ارایش کزده بودن که باهاشون برن ولی نشد بریم باهاشون دختر دخترمم با ارایش پیشم بود ممنونم

پاسخ
لینک۱ دی ۱۳۹۸ ساعت ۱۴:۵۲:۴۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. پسری که دیده اید به داخل کوچه رفته، با مشکلات و محدودیت هایی مواجه خواهد شد و شرایط بغرنجی را تجربه می کند. شاید دوست او نسبت به انجام کاری متعهد شده که به ضرر اوست و یا حتی شاید دور از جان دوست او فوت کند. شما صدقه باید بدهید و فکر نکنید که زیاد است. برای بهبود زندگی تان هر روز صدقه بدهید. فامیل شما به خاطر این شخص ناراحت خواهند شد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱ دی ۱۳۹۸ ساعت ۱۹:۲۳:۲۹
پیمان

پیمان : سلام من خواب دیدم با رییس مجتمع فرهنگی که اونجا فعالیت دارم بحث میکنم و اعصابم خیلی خورد بودش یه دستگاهی رو میخواستن پولشم داده بود ولی میگفت باید سر قیمتش حرف بزنیم حدود ۱۸ میلیون داده بکد که هزینش شده بود ۳ میلیون ولی هزینه نگه داریش تو خوابم یادم میاد بیشتر میشد اونم زیر بار نمیرفت که اخر من پیروز شدم قرار شد اون وسیله رو و بقبه پولشو بهش برگردونم ولی خیلی جوش اورده بودم کارت به کارت کرده بود

پاسخ
لینک۱۷ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۱۷:۴۰:۱۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. 18 از نمادی از کشمکش بین مادی گرایی و معنویت است. همچنین هشداری از خیانت، فریب، دروغ و خودخواهی است. تعبیر دیگر این است که ۱۸ به معنی دروازه ورود شما به بزرگسالی و مسئولیت هایی است که در پی آن می آید. رئیس مجتمع فرهنگی ساده لوحانه رفتار می کند و باید از همه ی تجربیات گذشته حال و آینده اش استفاده کند و مسئولیت پذیر باشد تا برنامه های فرهنگی شما با شکست مواجه نشود. در غیر اینصورت او اعتبار خودش را از دست خواهد داد. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۷ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۲۲:۰۶:۳۲
سوگندم

سوگندم : سلام عرض ادب.خانم هراتی خوابی دیدم بعد از ظهر. ممنون تعبیرش کنید. در خانه پدر شوهرم(فوت شده) هستم انجا فرشی. که مستطیلی وبه رنگ ابی وکوچک بود بیشتر به تابلو فرش شبیه بود وجاریم می گفت خودم بافتم ولی داده بود برایش ببافند ولی من در خواب می گفتم من مثل این را دارم به رنگ قهوه ایی خودم بافتم تصویر انگار نقش چوپان وچیز های دیگر بود من در خواب می گفتم نوه پدر شوهرم این را بافته .از خانه بیرون می ایم میروم سرکوچه پر از گرد وغبار بود کامیونهایی بار خاک. خالی کرده بودند شاید هم ماسه وکلا سرتا سر خیابان پوشیده از خاک. بود وفکر کنم یکی از همسایه ها می خواست خانه بسازد مال اون بود .بعد رفتم به سمت خانه ام دیدم نصف کوچه را مثل سوله سر پوشیده با اهن هایی محکم درست کردند یک قسمتش جلوی دروازه ام بود من عصبانی شدم که چرا اینکار را کردند ومن خانه سازی دارم وباید بار داخل خانه ببرم ماشین داخل حیاط ببرم(واقعیت دارم خانه می سازم) خلاصه دختر عمویم گفت همسایه بغلی. خانه اش را به این خانواده اجاره داده.وانها این کار را کردند ومن رفتم زنگ خانه اشان را بزنم واعتراض کنم. که این خانم که دختر عمویم هم هست گفت نرو ومانعم می شد من زنگ زدم واقایی امد(ناشناس)ریش پرفسوری داشت. بسیار محترم بود من با عصبانیت وبا صدای بلند. اعتراضم را گفتم بعد انگار من در خانه خودم نیستم روبروی خانه ام در خانه ایی دیگر هستم ودرش هم شکسته بود واتاق هایش بزرگ بود ومال همین همسایه بغل دستیم بود که این اقا مستاجرش بود .این اقا انگار یک تولید کننده بود وبازارچه ایی داشت وافراد زیادی انجا مشغول کار بودند من مدام معترض بودم ودعوا می کردم جلوی دروازه ام را باز کنند بعد دو تا کامیون پر از نان.فکر کنم سنگگ بود امد سمت خانه من . واز ان مسیری که می گفتم مانع دروازه ام بود به راحتی گذشت.انگار اهن ها بالاتر رفته بودند ودیگر مانع نبودند من می خواستم به همسرم(فوت شده)زنگ بزنم وموضوع را به او بگویم ولی نمی گرفت ودر همین حین پسر داییم. با یک قایق موتوری داشت دررودخانه روبرو حرکت می کرد قایقش را تازه خریده بود.پوزش طولانی شد

پاسخ
لینک۹ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۱۸:۰۳:۱۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. عرض ادب متقابل. روحشان شاد. شما شخصیتی پرورش یافته دارید که در زندگی تان حامی و راهنمای خانواده تان هستید و عملگرا هستید و به سعادت خانواده تان می اندیشید. جاری تان هم سعی می کند که چنین شخصیتی داشته باشد و به او یاد داده اند که مهربان و فداکار باشد. مشکلات و نگرانی های زیادی در جامعه وجود دارد و مردم می خواهند عادات و رفتار قدیمی شان را با روش های حدید برای رسیدن به موفقیت عوض کنند و این باعث اغتشاشات و دردسرهایی شده است. شما از اینکه محدودیت هایی در زندگی تان قرار بدهند و وادارتان کنند که طرز فکر خاصی داشته باشید خوشتان نمی آید. شما از آدمهای فریبکار که ظاهر سازی می کنند بدتان می آید و سعی می کنید که نظرات و اعتراضات خودتان را بیان کنید شما به ثروت زیادی خواهید رسید زندگی تان استحکام بیشتری خواهد یافت و اصلا هیچ مورد نگران کننده ای برایتان وجود نخواهد داشت. روح همسرتان شاد. شما شاید هنوز باور نکرده اید که همسرتان روحش آزاد و پیش شماست. پسر دایی شما سعی می کند که احساسات جدیدش را نسبت به موضوعی کنترل کند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۹ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۲۲:۵۹:۲۱
سارا

سارا : با سلام وایام بکام
خواب دیدم انگار تو یه کشور دیگه (که البته در واقعیت درمورد شروع یه کار در کشور دیگه باهمسرم صحبت داشتیم ودر گذشته با خواهرشوهرم و شوهر خواهرشوهرم تو همین کار یه همکاری نامو فق داشتیم )با همسرم مشغول صحبت کردن در مورد کار بودم که دیدم خواهر شوهرم با شوهرش اونجا بودن خیلی عصبانی شدم تا حدی که از روی اپن یه شیشه مشروب که توش یه مقدار مشروبم بودبرداشتم و محکم از پشت تو سر همسرم زدم وبرای بار دوم با یه لیوان دوباره تو سر همسرم زدم وبا عصبانیت فقط داد می زدم و می گفتم دوباره همون اشتباه و داری تکرار می کنی وشوهرم شروع به گریه کرد وگفت اخه من چی کار کنم واز عصبانیت از خواب پریدم باتشکرازشما

پاسخ
لینک۱۲ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۱۳:۰۴:۳۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما احساس می کنید که زندگی تان در هرج و مرج قرار گرفته و نوعی عدم تعادل در زندگی تان وجود دارد. شما نیاز به تغییر چشم انداز در زندگی تان دارید و احساس می کنید که خواهر شوهرتان هم مثل شما به دنبال همین تغییر محل زندگیست و می خواهید که به همسرتان بگویید که باید عقلانیت خودش را به کار ببندد و در مورد مسئله ای که با هم توافق کرده اید ساده لوحی به خرج ندهد. شما احساس خوبی نسبت به رفتن دارید و می خواهید این را به همسرتان گوشزد کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۲ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۱۹:۵۹:۰۶
Sara

Sara : سلام .دوست من با شوهرش اختلاف دارن . و شوهرش یک زن دیگه گرفته .
خواب دیده رفته خونش . زن دوم نبوده. با همسرش طبق معمول بحث میکردن. اونقدر تنش داشته که انگار واقعی بوده .از دم خونه میاد بیرون .یکی از همسایه ها بهش فحش میده .بعد می بینه یک عالمه کارت عروسی دم در خونس .بر می داره می بینه کارت عروسی شوهرش و زن دومه . همسایه که بهش فحش داده میگه چرا برگشتی ،؟ زندگی اینا رو خراب کنی .
بعد احساس میکنه با شوهرش تو یک اتاقن. قرآن رو میاره، و قسمش میده راستش رو بگه .که آیا زمانی که با هم بودن اون شخص سوم هم بوده .شوهرش اول رد میکنه و چون میگه دست رو قرآن بگذار
راستش رو میگه ، و میگه اره با اون بوده. دوست منم گفت تو خواب حوالش کردم به قرآن .

پاسخ
لینک۱۳ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۱۸:۰۶:۲۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. دوست شما به همسرش فکر می کند و می خواهد بداند که واقعا رابطه ای شوهرش با زن دومش از چه زمانی شکل گرفته است. ارتباط دوست شما تحت هر شرایطی با همسرش منجر به دعوا و ایجاد مشکلات شوهر او و زن دومش خواهد شد. اگر خواب را دیشب دیده اند خواب درست است و در زمانی که دوستتان با شوهرش بوده، او معشوق داشته است. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۳ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۲۲:۲۲:۵۳
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.