تعبیر خواب دعوا (جدال)
تعبیر دعوا و جدال در خواب، دوستی و رفاقت در بیداری است. اگر خواب ببینید با عده ای دعوا می کنید دوستان فراوانی خواهید یافت و اگر مشاهده کنید که شما دسته جمعی با یک نفر سرگرم جنگ و دعوا هستید، انسان شریفی سر راهتان قرار می گیرد که همه مشتاق دوستی با او می شوند.
تعبیر دعوا با آشنا یا غریبه
اگر دعوا منحصر به عصبانیت و ابراز خشم باشد و با کسی دعوا کنید که او را نمی شناسید، از خویشاوند و عضوی از فامیل، آزردگی پیدا می کنید که بعد به صلح و دوستی می انجامد ولی اگر آن که با او دعوا می کنید آشنا و از اعضای خانواده بود، و او بود که با شما دعوا می کرد، از طرف بیگانه ای به شما خیر و نیکی می رسد و اگر شما با او دعوا می کردید شما هستید که به دیگری محبت و خدمت می کنید که ناآشنا و غریبه است. اگر دیدید دو نفر با هم دعوا می کنند، موردی پیش می آید که خوشحال می شوید.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
b : سلام روزتون پر از رحمانیت الهی ..
خواب دیدم جای نا آشنایی هستم و کسی با تفنگ بادی منو نشون گرفته و ساچمه ی به دستم شلیک کرد که برخورد به دستم داشت ولی فرو نرفت در دستم .بهش معترض شدم و از کارش عصبانی بودم و داشتم میرفتم سمتش که یه چیزی مثل دزدگیر پنجره ها ی ساختمون ولی در مقیاس خیلی بزرگ به سمتم پرتاب کرد که یک قدم عقب کشیدم و بهم نخورد . اگه میخورد تمام وجودم مثل گوشت سیخ شده میشد . سعی کردم جلوشو بگیرم ولی مجبور شدم بهش ضربه ایی بزنم . وقتی رسیدم پیشش که زخمی افتاده بود پایین . بغلش کردم و کمی باهاش حرف زدم و دیدم بغل منو قبول کرد و دستشو دور گردنم انداخت و فشارم میداد به خودش .
این مرد رو اصلا نمیشناختم ..
ممنون معرفت شما مثل همیشه هستم .
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. همینطور برای شما. شما باید سعی کنید که در موقعیت هایی که احساس می کنید که خطری شما را تهدید می کند، هوشیارانه تر رفتار کنید. خوابتان گویای این است که شما محافظه کاری نمی کنید و این حالت به ضرر شماست. هر چند که هنوز هیچ اتفاق بدی برایتان نیافتاده و انشالله هم نخواهد افتاد ولی موفقیت شما منوط به این است که حواستان را جمع کنید و هیچ تهدیدی را دست کم نگیرید. محافظه کار و هوشیار باشید. شما در مسیری اشتباه قدم گذاشته اید! ادامه ی این روند باعث شکست شما خواهد شد و شما هم که دوست ندارید در کارتان شکست بخورید. مرد غریبه ضمیر ناخودآگاه شماست که به شما هشدار می دهد که روشتان را عوض کنید. اگر تعبیر خوابتان را جدی نگیرید زمانی به خودتان می آیید که دیر شده است. تشکر از همراهیتون.
b : سلام وقت با اررشتون بخیر و نیکی ...
خواب دیدم که پدرم و خونوادم برای من یک پمپ بنزین خریدن . بیران جایگاه پمپ بنزین جوان قد بلندی بوود که پیراهن سفید تنش بود و حالت خصمانه ایی نداشت اما انگار با حالت شوخی یا حالت سرمستی از خودش داشت یجواریی رجز خوانی میکرد . یجوری بود که بحالت کشتی هم که بود باهاش گلاویز شدم . بخاطر قد بلندش منو در کنترلش خودش داشت در میاورد و البته من تقلا میکردم . در فکر اجزای چندتا فن بودم تا ناکارش کنم که از خواب بیرون اومدم ... البته این شخص حالت دعوا با خصمانه ایی نداشت و چه تو بیداری و چه تو خواب اصلا نمیشناختمش . ففط احساس میکنم داشت با کاراش منو تحریک میکرد .
مثل همیشه ممنون از وقتی هستم که برام میزارید.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. خانواده ی شما باعث می شوند که شما احساس کنید شور و شوق زیاد و انرژی بالایی را بدست آورده اید و موجب رفاه و خوشحالی و سلامت و خوشبختی تان خواهند بود. شما به شدت گشایش کار می یابید و سفید بخت می شوید انرژی و هدفمندی تان زیاد می شود و کارهایتان را با شور و شوق و موفقیت انجام خواهید داد. خودتان هم متقابلا به دیگران کمک می کنید و باعث نشاط و سلامت آنها خواهید بود. تشکر از همراهیتون.
الی : خیلی ممنون . عالی تعبیر کردین. لطفا امکانش هست که خوابم بصورت عمومی نمایش داده نشه؟ متشکرم
الی : سلام و خوابم همینجا تموم شد
فریبا هراتی
: سلام. پشت سر شما صحبت کرده اند و به دوست پسرتان گفته اند که اگر لیاقت و عرضه داشت شما را نگه می داشت و الان ازدواج کرده بود. شما شروعی تازه خواهید داشت و آنها گناهانتان را شسته اند. ( غیبتتان را کرده اند). شما هیچ چیزی را لاپوشانی نکردید و رک و پوست کنده نظراتتان را راجع به خواسته هایتان با آنها مطرح کرده و صداقت داشته اید. تشکر از همراهیتون.
کیمیا : سلام، خواب دیدم رفتم خونه دوست پسرم که باهاش قهرم، مامانش داشت نان درست میکرد و روی پارچه خمیر و ارد پهن کرده بود و باباش هم خونه بود، زن داداش منم اونجا بود، نمیدونم چی شد که قاط زدم و هرچی توی دلم بود بهش گفتم و ساکت بود و حرفی نمیزد، پیش خانواده اش گفتم هر روز با یکی میری باغ و هرکثافت کاری میکنی و مست میشی و هم زمان با چند زن دوست میشی و یقه اش رو گرفتم و زدمش و مامانش پیره ولی در خواب خیلی جوانتر بود انگار که 40 سالش بود و رفت گوش مامانش با اشاره حرف زد و منم متوجه شدم که میگه من فقط دو سیم کارت دارم، سرش داد زدم که به مامانت میگی دو تا سیم کارت داری که چی بشه، میخوای خودتو مظلوم جلوه بدی و...که مامانش گفت شاید لازم باشه بره یه شهر دیگه و مدتی متواری بشه که کار شکایت و دادگاه تو تموم بشه،یهو دلم خواست ازش عذرخواهی کنم و از دلش دربیارم که آبروشو پیش خانواده اش بردم هرچند ته دلم راضی نبودم و میدونستم حقشه، معذرت خواهی کردم و توی جمع گفتم منو ببخش و مهم نبود که زن داداشم میشنوه و گریه کنان التماس میکردم، به باباش گفتم شما بگین منو ببخشه و گفت اون از مامانش حرف شنوی داره، رفتم پیش مامانش گفتم شما بگین منو ببخشه و گریه کنان گفتم من گاهی عصبی میشم و کنترلمو از دست میدم و نمیفهمم چی میگم همش از داروهاست که میخورم ، به مامانش گفتم میتونم شماره شمارو داشته باشم ؟ و اون گفت دستشو گرفت جلوی من گفت تو شماره خودتو بنویس، اومدم داخل اتاق و یه کاغذ پیدا کردم که بنویسم بدم بهش دیدم دوستم اومد ببینه من چیکار میکنی و روی شکم دراز کشیده بودم و داشتم مینوشتم و اونور داداشهام داشتن منچ بازی میکردن که دیدم روی من دراز کشید و بغلم کرد و ولم نمیکرد، آلتش رو چسبونده بود به پشتم و از روی لباسهام میمالید بهم و داداشهام دیدن و یکی از داداشهام گفت دوست پسرت اینه؟ و چیزی نگفتم و شماره رو نوشتم و بردم دادم به مامانش، دم در دوباره بغلش کردم و گفتم منو ببخش بد حرف زدم و گوشهاشو دیدم که دوتا استوانه نسبتا بزرگ بود که داخل گوش نداشت و باباش گفت بهتره رعایت کنین شما نامحرمین و بغلش کردم و رفت با مامانش که اونو برسونه خونه خواهرش، مامانش چادر سرش کرده بود ولی در واقعیت چادر نداره و من با آب پاش حدود ده تا نان خشک رو اب زده بودم که نرم بشن بخوریم و همش توی دستم بود با خودم گفتم باید بیشتر آب میزدم کمی خشک هستن که بارون بارید و به نونها خورد و گفتم حالا بهتر میشه و میبرم میذارم لای پارچه نرم و لطیف بشن و دوستم مامانشو خونه خواهرش گذاشت و گفت میرم دفتر، ممنون از تعبیرهاتون
فریبا هراتی
: سلام. شما به او فکر می کنیدو مادر او سعی می کند که از او و خانواده اش حمایت کند و آنها را تامین کند. شاید زن برادرتان از روابط شما با خبر است. شما از اینکه در مقابل دوست پسرتان احساس امنیت نداشته باشید، خسته شده اید و به او شک دارید. شرایط زندگی او از نظر مالی خوب است و مشکلی ندارند. احتمالا او ارتباط دیگری هم با کسی دارد و مردد است که کدام یک را انتخاب کند. اگر شما در زندگی او نباشید او روابط جدیدی را با کسی شروع خواهد کرد و شما به این دلیل سعی می کنید که علیرغم حس عصبانیتتان نسبت به او، رابطه تان را با او حفظ کنید. ولی مادر او تمایل دارد که این شما باشید که دنبال پسر او می روید و نه اینکه آنها به شما التماس کنند که با آنها رابطه داشته باشید. دوست شما گاهی از شما حمایت و پشتیبانی می کند. گوشهای استوانه ای او یعنی که او ایده های چدید را پذیراست و می خواهد بهترین ها را انتخاب کند و خودش را محدود به فقط شما نکرده است و دارد شرایط خودش را تحلیل می کند. شما می خواهید که امیدهایتان را در رابطه با او زنده نگه دارید و هنوز احساس ناامیدی کامل نسبت به او ندارید. تشکر از همراهیتون.
Nina : سلام. من خواب دیدم در خونه قدیمیمون که خیلی گرفتاری کشیدیم هستم با مادر و برادرم. (در اون خونه من و مادرم اکثر کواقع با هم مشاجره و بحث داشتیم و من الان خارج از کشور زندگی می کنم) و میبینم که از خارج برای مدت کوتاهی برگشتم ایران اما دوباره دعوای بسیار شدیدی شده و مادرم میگه از دستت خسته شدیم وبرادرم شدیدا فریاد میزنه سرم و مادرم با بند کیف میاد خودشو خفه کنه و بعد از گلوش برمیداره و میذاره تو گلوی من و داره خفه م می کنه و من با یک فریاد خیلی وحشتناکی از خواب بیدار شدم. تعبیرش چیه؟!
فریبا هراتی
: سلام. شما وقتی به افکار و روحیات قدیمی تان فکر می کنید، خشم و خشونت خودتان را سرکوب می کنید و بروز نمی دهید. شما نیاز دارید که موقعیت گذشته ی خودتان را مجددا ارزیابی کنید و در مورد اختلافاتتان بین خودتان و مادرتان مجددا فکر کنید. وقتی انسان می خوابد، خواب به عنوان وسیله ای ایمن کار می کند که در آن شما می توانید احساسات قوی و منفی خودتان را بیان کنید. مادر شما می خوهد از نصیحت کردن شما بپرهیزد ولی نمی تواند و دوست دارد شما را نصیحت کند و شما نمی توانید نصایح مادرتان را به راحتی هضم و یا قبول کنید. از جهتی هم شما قادر به ابراز کامل نظرات خودتان در باره ی اختلافاتتان با مادرتان نیستید. برای شما سخت است که بتوانید ترسها، خشم یا عشقتان را ابراز کنید و یا ممکن است احساس کنید که محدود شده اید و جلوی شما گرفته شده تا نتوانید همه ی نظراتتان را آزادانه ابراز کنید. شما ممکن است حتی خودتان هم جلوی خودتان را می گیرید تا بعضی حرف ها هیچ وقت گفته نشود و این روحیه تان را خراب کرده است. تشکر از همراهیتون.
Neda : سلام شبتون بخیر امیدوارم همیشه شاد و سالم باشین. لطفا.متنو مخفی کنین بی زحمت .
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. خواب شما البته بازتاب افکارتان در بیداری هم هست ولی بخشی از آن که تعبیر دارد این است که پدر شما می خواهد که کنترل همه ی کارها را بدست بگیرد و منظور از ماشین مال من است یعنی پدرتان می گوید: من اختیاردار همه ی شما هستم. خواهرتان هم حتی اختیارش را به من می دهد و مادرتان نمی تواند به من بگوید چه کار کنم چه کار نکنم. حرفهای پدرتان و تمام کلام او کشککی است!! در قدیم وقتی می خواستند نامه ها را به کسی برسانند، آن را مهر و موم می کردند و اعیان مهرشان واقعی بود ولی فقرا که پول نداشتند جوهر بخرند، مهر را داخل کشک می کردند و سفید می شد و بعد می کوبیدند روی کاغذ. این مهر که کشککی بود، کم کم بر اثر مرور زمان خورد می شد و می شکست و دیگر معلوم نبود که نامه ها را مهر کرده اند. حالا هم حرف پدر شما کشککی است و به مرور زمان اثر و قدرت و اقتدار او در بیان کلامش از بین می رود و محو می شود. او وقتی می بیند که از در قدرت نمی تواند وارد شود و به شما زور بگوید، از در احساسات وارد می شود و خودش را می زند به استیصال تا دل شما برای او بسوزد ولی شما به این احساسات او اهمیتی نمی دهید و می خواهید که حرفش را در گلویش خفه کنید تا به شما زور نگوید. اگر شما با هم متحد باشید پدرتان هم کشک اش خورد می شود و می رود پی کارش. تشکر از همراهیتون.
Neda : چقدر قشنگ تعبیر کردین دست مریزاد
فریبا هراتی
: تشکر.
مریم محقق : سلام فریبای عزیزم عیدتون مبارک با کمی تاخیر و طاعاتتون قبول حق
فریبا جان خانمی که تو کارهای منزا کمک حالم هست و خانم مومن و پاک وساده ای هستن خواب دیده که من تو خوابشون با همسرسابقم در حال مشاجره هستم و میگه ایشون(همسرسابق) قیافه ی ژولیده و سر و ریش اصلاح نشده ای داشته و گله میکرده که چه ها به سرش اوردن و من داشتم میگفتم خوبت کردن دستشون درد نکنه و پدر همسر سابقم هم نظاره گر این مشاجره بوده و میگه بچه ای هم تو خوابشون بوده که این خانم دستشو میگیره میبره تو حیاط و سرش و باهاش بازی میکنه نمیدونه دختر بوده یا پسر و میگه هوا خیلی آفتابی و صاف بوده
مرسی فریبا جون از تعابیر جامع و کامل و واقعیتون
میبوسمتون پایدار باشین.
فریبا هراتی
: سلام. عزیزم. تشکر . عید شما هم مبارک. همسر شما الان تازه عقلانیت و خردش را به کار انداخته و فکرش حسابی مشغول و ناراحت است و احساسش را از دیگران مخفی می کند ولی خیلی حالش گرفته شده :)))) و شدیدا متاثر است. تازه فهمیده که عجب لعبتی را از دست داده و شما هدفی دارید که متاثر از این حماقت شوهرتان نخواهد شد! برای شما آینده روشن است، امیدتان پا برجاست، اتفاقات خوب در جریان است و هیچ چیزی نیست که به خاطرش خاطرتان مکدر باشد ( ماشالله). منم می بوسمتون و تشکر از همراهیتون.
سارا : ی خوابگاه دخترونه رفتم.تخت رو ب پنجره و اونورش حسابی سرسبز.با دوستام رفتم بیرون. 2تا جا رو نشونم دادن گفتن اینا تله س.ی سگ نازم تا خابگاه پشتمون اومد و دوستم گفت بشین.کنار ی سگ دیگ نشست. دیدم بابام میخاد کسیو در مورد چیزی توجیه کنه، ولی قبول نمیکرد.یهو صدا دعوا اومد و اونجا یکی سکته کرد.من احیاش کردم و آقاهه برگشت. در مورد ماساژ قلبی نکته ای گفت،حسرت خوردم و گریه کردم چرا اینو نمیدونستم
فریبا هراتی
: سلام. متاسفانه من نفهمیدم منظور شما از خط اخرتان چیست. چه کسی در مورد ماساژ قلبی چیزی گفت و شما گریه کردید. خوابتان را لطفا درست و واضح توضیح دهید. شما چشم انداز تازه ای نسبت به آینده پیدا می کنید که امیدوار کننده است . به شما نکات منفی که در مورد درس یا رابطه تان با کسی وجود دارد را گوشزد خواهند کرد و دوستان جدیدی خواهید داشت. پدر شما سعی می کند که خردمندانه با دیگران صحبت کند ولی همه منطق سرشان نمی شود و یا نمی خواهند بفهمند و درک همه ی حرفهای پدرتان برای دیگران راحت نیست. شما در مورد مسائل احساسی سعی می کنید که با مخاطب پدرتان همدردی و دلسوزی از خودتان نشان دهید. ( سارای عزیز خوابتان را به حدی خلاصه نوشته اید که اصلا برای من ربط قسمت های خوابتان با هم مفهوم نیست!) آقاهه کی بود اصلا او را در بیداری می شناسید نمی شناسید..... معما برای من ننویسید خوابتان را درست تعریف کنید که بدانم چه در ذهن شماست.
سارا : سلام. من فقط اعتبار یه خواب داشتم ولی خواب بیشتر از ده خط دوتا خواب محسوب میشد. برای همین ی سری از نکات خوابو حذف کردم و سعی کردم خیلی خلاصه بگم.
تو قسمتی از قوانین هم نوشته اگر رو تعبیر خوابتون کامنت بذارید، با همون خواب هست. ولی سایت اجازه کامنت گذاری بدون اعتبار رو نمیده. ممنون میشم رسیدگی کنید.
حالا خواب کاملم:
دیدم تازه وارد ی خوابگاه دخترونه شدم. تختی رو برداشتم ک رو ب پنجره بود و اونورش حسابی سرسبز. با دوستام ک در واقعیت چند نفرشون رو میشناختم رفتم بیرون قدم بزنم. دوستام 2تا جا رو بهم نشون دادن گفتن اینا تله س. ی سگ خیلی خوشگل هم از اونجا تا خابگاه پشتمون اومد و دوستم بهش گفت بشین. سگه کنار ی سگ دیگه آروم نشست.
بعد دیدم تو همون محوطه خوابگاه بابام میخاد بابای دوستمو در مورد چیزی قانع کنه(اون دخترو من در واقع نزدیک 15 ساله اصن ندیدم، باباشم نمیشناسم) ولی باباش قبول نمیکرد. بابام و اون اقا رفتن تو ی اتاقی، یهو صدا دعوا اومد، انگار ک باهم دعوا میکردن. رفتم ک برم سمتشون، اونجا ی آقای مسن، کت و شلوار پوش و شق و رق و انگار ک پزشک بود، یهو سکته کرد. من احیاش کردم و آقاهه دوباره زنده شد. وقتی زنده شد، در مورد ماساژ قلبی ی نکته علمی گفت ک باید اونو مد نظر قرار میدادم. من از اینکه چرا پزشک نیستم و اون نکته رو بلد نبودم، حسرت خوردم و گریه کردم(در واقعیت اون آقا رو نمیشناسم، و خودم هم پرستارم. چون از شرایطم ناراضیم، برا پزشک شدن دارم درس میخونم دوباره کنکور بدم)
فریبا هراتی
: سلام. شما می توانستید بنویسید پدرم یک خانم غریبه را توجیه کرد و یک آقای دکتر غریبه سکته کرد!! این 6 خط اضافه نمی خواست! به جای "کسی" می نوشتید یک خانم غریبه. و تعبیر آن اینطور می شود که شما می خواهید چشم انداز تازه ای در زندگی تان داشته باشید و مثبت اندیش باشید ولی تجربه ی کافی در هر زمینه ای ندارید و باید به نکات منفی که ممکن است در رابطه ی شما با دیگران یا در مورد درستان وجود داشته باشد را مد نظر قرار دهید و به هم چیز خوب دقت کنید. پدر شما می خواهد مشکلات مالی شما را از بین ببرد و شرایط اقتصادی شما را بهبود ببخشد و شما می خواهید که گشایش کار پیدا کنید و به مقام بالایی در زندگی تان برسید ولی می ترسید و احساس ناتوانی می کنید که مبادا نتوانید در رسیدن به هدفتان موفق شوید و کنکور را رد شوید. در خواب شما به شما گوشزد شده که اگر با تمام قوا و احساس و وجودتان و با عشق، روی هدفتان سرمایه گذاری کنید، خواهید توانست اهدافتان را عملی کنید و نگرانی هایتان بی مورد است. در مورد کامنت اضافه داشتن در صورتی کامنت، کامنت محسوب می شود که شما سوال اضافه ای داشته باشید که از نظرتان توضیح بنده قابل درک نباشد نه اینکه بخشی از خواب را جا بگذارید و بعد از اینکه تعبیر را نوشتم، یادتان بیاید که باید اصلاح شود. ضمن اینکه دوست عزیز هزینه ی تعبیر خواب در این سایت به اندازه ای پایین است که شما باید 10 خواب تعبیر کنید تا بتوانید یک پاکت پفک نمکی بخرید!! ما که هزینه ی زیادی از شما نمی گیریم اقلا وقتی که خوابتان طولانی است و نگران هستید که نتوانید بعدا کامنت ارسال کنید به جای 2 خواب 5 خواب بخرید. پول شما خرج خودتان می شود و بنده اینجا وقتم بسیار با ارزشتر است از اینکه به 2 تومن 3 تومن دلخوش باشم. اگر هزینه ها خیلی بالا بود و خوابی 10-15 هزار تومن یامثل بعضی سایتها 20 هزار تومن بود شما حق گله داشتید ولی الان با این هزینه های کم فکر نمی کنم خودتان هم حاضر باشید که 20 خط با کسی صحبت کنید و 2 هزار تومن به شما و کل سایتتان و کارمندانش بدهند! تشکر از همراهیتون.
setareh : سلام من خواب دیدم دوس پسر سابقم که الان نامزد داره، تلفنی داره با نامزدش بحث میکنه و دعوا میکنن. در واقعیت هم زیاد قهر میکنن. تعبیرش چیه؟ ممنونم
فریبا هراتی
: سلام. شما چون به او فکر می کنید احساس او را با تله پاتی دریافت می کنید. او باز هم با نامزدش قهر است. تشکر از همراهیتون.