تعبیر خواب دوست
اگر در خواب دوستان خود را شاد و سرحال ببینید درحالی که قهقهه خنده به راه انداخته اند، نشانة آن است که بزودی از طرف دوستان اخبار ناخوشایندی به دست شما می رسد. اگر در خواب دوستان خود را درمانده ببینید ، علامت آن است که دوستانتان بیمار و پریشان خواهند شد.
اگر در خواب چهره دوستان خود را سیاه ببینید ، نشانه آن است که بیماری یا حادثه بسیار بدی برای شما یا دوستانتان اتفاق خواهد افتاد . اما اگر آنها را در هیئت ببینید ، علامت آن است که دشمنان ، شما را از دوستان و نزدیکان جدا خواهند کرد.
اگر خواب ببینید دوستانتان چون مجسمه روی تپه ای ایستاده اند ، نشانة آن است که عقاید خود را مبنی بر داشتن انصاف و آگاهی حفظ خواهید کرد . اگر سکویی که پیکر دوستان بر آن قرار گرفته، بلند نباشد، علامت آن است که پس از پیشرفت و ترقی در کار، دوستان قبلی خود را از یاد می برید.
اما اگر پیکر دوستانتان بر سطح زمین قرار گرفته باشد، نشانه آن است که برای رسیدن به درجات بالاتر شکست می خورید. اگر درخواب بخواهید از کنار مجسمة دوستانتان بگذرید، نشانة آن است که دوستی را مورد سرزنش قرار می دهید و او را وادار می کنید تا در زندگی خود تغییراتی بدهد .
اگر خواب ببینید با دوستی که در حق شما بد کرده، دست می دهید و او بی اعتنا و غمگین به راه خود می رود، نشانة آن است که با یکی از دوستان خود اختلاف پیدا می کنید و ممکن است نسبت به هم دلسرد بشوید.
ملاقات با یک دوست در خواب و گفتگو با او، نشانة آن است که کارهایتان به شکل دلخواه انجام خواهد گرفت.
اگر در خواب با دوست خود جرو بحث کنید و سر او فریاد بکشید، نشانة آن است که دچار حقارت و تزلزل و نگرانی خواهید شد ولی رابطه شما با دوستتان گرم و صمیمی خواهد شد.
اگر در خواب با دوست از دیدن دوستی احساس شرمساری کنید یا او را در وقت نامناسبی ملاقات کنید، دلالت بر آن دارد که به خاطر مرتکب شدن خلافی، گناهکار شناخته خواهید شد و هم دستان شما همه چیز را لو می دهند.
اگر زن جوانی خواب ببیند دوستان فراوانی دارد، نشان می دهد که به منافع زیادی دست خواهد یافت . و محبوبش ارزش تصاحب دارد. اما اگر خواب ببیند دوستانی اندک دارد، از محبوبیت اجتماعی نصیبی نخواهد برد.
لوک اویتنهاو می گوید :
دیدن دوست خوب در خواب، نشانه رسیدن خبرهای شادی بخش است. دیدن کسانی که به ظاهر دوست هستند، اعلان خطر و هشدار به شماست که مراقب اطرافیان خود باشید. اگر خواب ببینید با دوستی، دیدار اتفاقی دارید، اتفاقی غیر منتظره در پیش رویتان قرار می گیرد.
اگر خواب ببینید دوست خود را ترک می کنید، از سختی به شادی خواهید رسید. آشنا شدن با دوستان جدید نشانه خوشبختی و مرگ یک دوست نشانه رسیدن خبری غیر منتظره است.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
علی اکبر شادیان : سلام کلاس دوازدهم هستم
ممنون
فریبا هراتی
: سلام. تعبیر خوابتان این است که شما با موانع و مشکلاتی در راه رسیدن به اهدافتان مواجه شده اید و نمی دانید که عاقبت کار چه خواهد شد. شما سعی می کنید که با جماعت به پیش بروید و منتظر نشسته اید ببینید که عاقبت کار چه خواهد شد و تقدیر شما را به کجا می کشاند. اما خواب شما به شما می گوید که برای اینکه بیشتر احساس خوشبختی کنید و موفقیت بیشتری به زندگی تان راه پیدا کند، باید بی خیال و خونسرد باشید و قدر زمان و وقت خودتان را بدانید. شما و سعید دوستی تان موقتیست و هر کسی بعدا پی زندگی خودش خواهد رفت. سعید برای شما احترام قائل خواهد شد و شما باید انشان دهید که شخصیتی قوی دارید تا خودش به سمت شما بیاید و دوستی تان را بخواهد. اگر برای او مهم نیستید، شما هم به او اهمیت ندهید. اما اگر خودتان را دست کم بگیرید او فکر می کند که شما مقصر هستید. تشکر از همراهیتون
maryam : سلام و عرض خسته نباشید.من و پارتنرم ک قرار بود باهم ازدواج کنیم مدتی هست از هم جدا شدیم.دیشب خواب دیدم ایشون جلوم بودن و پوست صورتشون تو دستش بود حالت رول شده.مثلا کاغذ و رول میکنیم این مدلی.دیدم یکی یک صدایی گفت انقد ک گریه کرده (بخاطر اتفاقات بینمون) ک صورتش اینجوری شده.تموم پوست صورتش ک تو دستش بود چسبیده بود بهم و چروک بود.بر اثر اشک زیاد بهم چسبیده بود.ولی همه ش با تعجب نگاه میکردم ک خب یعنی چی.ولی یک صدا فقط این و بهم گفت.ممنون
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. او دیگر نمی تواند احساسات واقعی خودش را از شما مخفی کند و وجهه ی واقعی خودش را به شما نشان می دهد. احتمال قوی او دچار استرس شدید شده و پشیمان است. تشکر از همراهیتون
Saraa : سلام خانم هراتی عزیز.دیشب خواب دیدم جایی تو کلاس درسی بودم.دیدم صالح انگار چندسال خارج بوده و برگشت.من تا دیدم اومد پشتمو کردم بهش ولی دائم بم سلام میکرد تا جوابشو بدم.میدیدم صالح ک از خارج برگشته 1دختر تو ایران داشته ک حالا این دخترش چقدم بزرگ شده(مثلا 10 ساله)وقتی صالح اومد دخترش هم دورو بر من بود همه ش.تودلم میگفتم صالح کی بچه اورد؟کی بچه ش انقد بزرگ شد؟صالح هی میگفت سلام تا اخرش 1سلام نوک زبونی بش کردم.هی میگفت چرا هیچ حرفی بم نمیزنی؟چرا چیزی نمیگی؟گفتم بش سلام کردم دیگه.گفت من همیشه دیگه کنارت هستم هیچوقت دیگه تنهات نمیزارم.همیشه هستم دیگه.تو خواب دیدم اسم صالح حسین شده.ب اسم حسین میدیدمش،صورتش هم پخته تر از چیزی ک الانه شده بود و ریش هم داشت.رفتم تو کلاس درس دیدم ی دختری هم(مرضیه بود زن عقدی)گریان نشسته بود و گفت میخوام باهات حرف بزنم
فریبا هراتی
: سلام. صالح تلاش می کند که زندگیش از هرج و مرج نجات پیدا کند. احساس او به شما به حدی رسیده که برای شما یک دستاورد بزرگ محسوب می شود. او تلاش می کند که با شما آشتی کند و همیشه پیش شما بماند. نذر امام حسین ع کرده که شما را بدست بیاورد و همیشه درست رفتار کند. یا تصمیم گرفته که جوری خوب با شما رفتار کند که شما او را تحسین کنید. زن او حرفهایی در دلش دارد که می خواهد با شما در میان بگذارد. تشکر از همراهیتون
Saraa : سلام عزیزم.وقت بخیر.من دیشب خواب دیدم که صالح با یک ماشین خارجی خوب اومده دنبالم.منم سوار ماشینش شدم ولی عقب نشستم.جلو ننشستم ک فاز صمیمی باهاش بردارم.تو مسیر همه ش ازش میپرسیدم ماشین و از کجا اوردی؟ولی جواب نمیداد.توی طول مسیر بهم گفت طلاق گرفته از مرضیه و کاراشون و کرده تموم شده.و یجایی تو مسیر دیدم عه من ک عقب نشسته بودم الان چرا جلو نشستم؟صالح داعم تاکید میکرد طلاق گرفتم.یعنی صبح طلاق گرفته بود عصر اومده بود دنبال من.فقط میگفت صبح جوری اعصابم خورد بود که(ازینکه کار اشتباهی کرده و به شکست خورده)ولی حس سبکی و ازادی داشت.بعد دیدم باز اومده پیشم،یک دختربچه هم همراهشه.ک خواهرزاده ش بود.من و میشناخت و میدیدیم همه خونوادش منو میشناسن و از کسی مخفیم نمیکنه.دختربچه هم خیلی بهم محبت میکرد.صحنه بعد دیدم مادرش هم من و میشناسه در جریانه ک صالح اومده سمتم و همه اینا برا من بوده.مادرش رفتار خوبی باهام داشت فقط بهم گفت صالح خیلی حرف خودشه ولی اگه یوقت نمیخوایش نترسی محکم باش اگر عمیقا دلت میخوادش بهش اوکی بده نخواستی خودت و تو سختی نده.صحنه بعد دیدم زنگ زدم به گوشی دختر بچه و گفت اومدم دندون پزشکی.ادرس اون دندون پزشکی و ازش گرفتم و منم رفتم دندونم ک خرابه بدم همون خانوم دکتر ک خواهر زاده صالح و دندونش و درست کرده بود دندون منم درست کنه.و قبل اینکه برم دندون پزشکی زنگ که زده بودم دیدم تو یک امامزاده ایی بودم.ازونجا رفتم دندون پزشکی.در کل همه ش فکر میکردم ک چیکار باید بکنم.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. صالح سعی می کند که رفتاری با پرستیژ از خودش به شما نشان دهد. شما در ابتدا کنترل کارها را در رابطه با او بدست ندارید و نشسته اید ببینید که او چه کار می کند. اما بعد صمیمیت بیشتری با او ایجاد خواهید کرد. اولویت های زندگی صالح و مرضیه متفاوت هستند و شاید از هم در واقعیت طلاق بگیرند. او می خواهد شروع تازه ای با شما داشته باشد. از سرمایه و ثروتی که اندوخته است به صورت درستی در زندگی استفاده خواهد کرد. شما نسبت به اصالت و درستی رفتار او شک دارید ولی سعی می کنید که رابطه تان را با او ترمیم کنید. او برای خانواده اش هم شما را معرفی خواهد کرد هر چند که خانواده اش مردد هستند که انتخاب صالح در خصوص شما درست است یا خیر چون از طلاق او خوشحال نیستند و نگران هستند که او شما را هم مورد اذیت قرار دهد. شما به احتمال قوی نسبت به ازدواج با او نظر مثبت خواهید داشت ولی اول سعی می کنید که رابطه تان را به صورت واقعی با او ترمیم کنید. تشکر از همراهیتون
Saraa : سلام.وقت بخیر.تشکر بابت تعابیر.دیشب خواب دیدم با یکی از دوستام حرف میزنم ک شانسی فامیلای صالح از آب درومد.از زن عقدی صالح مرضیه بهم میگفت.گفت مرضیه خودش یک خونه داره برا خودش.صحنه بعد دیدم عروسی صالح و مرضیه است و چه آهنگی و چ بزن و برقصی بود.صالح و مرضیه هم وسط مجلس باهم میرقصیدن با اهنگ و همه بزن و بکوب میکردن مهمونا.صدای اهنگ خیلی بلند بود و حسابی شاد و تند بود اهنگا.صالح و دیدم ک تموم ریشاش و زده بود و پوست صورت صاف و شیش تیغ.وقتی با مرضیه میرقصید فقط منو نگاه میکرد.منم همه ش با دوستم درگوشی حرف میزدم.صالح در حال رقص با مرضیه بود ولی همه ش منو نگاه میکرد هی میگفت درگوشی صحبت نکن.من اهمیت نمیدادم،بدتر میکردم بیشتر در گوشی حرف میزدم.اونم مدام تایید میکرد درگوشی حرف نزن.اخرسر ب دوستم گفتم چرا این همه ش اینجارو نگاه میکنه.در کل ناراحت بودم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. بینش شما قویست و صالح را خوب می شناسید. مرضیه افکار تازه و اهداف تازه ای برای خودش دارد و بین او و صالح اختلاف بزرگی به وجود آمده و حسابی دعوا و جدال با هم دارند. همه از دعوای آنان ناراحتند و زدو خورد و کتک کاری بین ایشان بوجود آمده. صالح تمام احساسات خودش را صریح و رک و پوست کنده مطرح می کند و می گوید که تصمیم به جدایی از مرضیه دارد و به شما فکر می کند. شما نظراتتان را نسبت به زندگی او با کسی مطرح نمی کنید ولی با دقت زیاد به زندگی او توجه دارید. صالح می خواهد که شما نظرات خودتان را با صدای بلند ابراز کنید و مخفیانه نسبت به کارهای او تفحص نکنید. شما اما رفتارتان را عوض نمی کنید. همه ی دعوای او و مرضیه به خاطر شماست. تشکر از همراهیتون
Saraa : ممنون از تعبیر.یک سوال داشتم ازتون.اینکه فرمودید همه ی دعوای او و مرضیه بخاطر منه یعنی مرضیه همه چیز و راجع به من فهمیده؟یا صالح راجع به من و گذشته ش چیزی گفته به مرضیه؟در کل مرضیه یعنی من و میشناسه ک دعواشون بخاطر منه؟ یا یه موضوع یک طرفه تو دل صالح است و مرضیه اطلاعی نداره؟
فریبا هراتی
: خواهش می کنم. او فقط به شما نگاه می کرده یعنی به خاطر شما دعوا می کند. هیچکدام از سوالاتتان از خوابتان مشهود نیست.
Saraa : سلام خانم هراتی.دیروز جمعه خواب دیدم صالح خونه ماست.منو برادرم خونه بودیم.صالح داشت حرف میزد ک مادر پدرم اومدن.سریع صالحو قایم کردم تو اتاق ک مامان بابام نبیننش.بهش گفتم تکون نخور.ولی میخواست جلب توجه کنه،انقد تکون خورد مادرم دیدش.شروع کرد با مادرم حرف زدن،توضیح دادن دلایل کارش و از مادرم منو خاستگاری کرد ک سارارو بهم بدید.مادرم گفت امکان نداره چند بار محکم گفت نه و برو.صالح مرد ب اون گنده گریه افتاد و اشک گوله گوله از پهنای صورتش میریخت.مادرم بهش گفت برو و با گریه رفت.صحنه بعد دیدم صالح تو اون یکی خونمون اومده و 2تایی اونجا بودیم.خوشحال بود ک تونسته ب فضایی وارد شه ک من اونجام.دوست داشت بهم جسمی بچسبه ولی من ی فاصله ایی باهاش میگرفتم ولی قهرم نبودم.صالح اومد تو خونه و رفت تو حموم خودش و شست تو حموم خونه ما.تمایل داشت منم باهاش برم تو حموم
فریبا هراتی
: سلام. صالح سعی می کند که در دل شما جا باز کند ولی خرد و عقلانیت شما، شما را از اینکار نهی می کند. شما هم دوستش دارید هم دلتان نمی خواهد که زود به او پاسخ مثبت بدهید. او به شدت نگران است که شما را بدست نیاورد. در خلوت خودتان او خواهد گفت که می خواهد شروعی تازه با شما داشته باشد و شما فاصله تان را از او حفظ می کنید. او می خواهد که شما هم از افکار گذشته تان دست بکشید و بخواهید که رابطه تان را تجدید کنید. تشکر از همراهیتون
Saraa : سلام خانم هراتی.وقت شما بخیر.دیشب خواب دیدم تو خواب تو صفحه اینستاگرام صالح بودم.همه ش میدیدم با صفحات مجازیش هی ور میره.اروم و قرار نداره.تو خواب میدونستم برای من اینکارارو میکنه ولی چون نکته ایی نبود ک بفهمم نمیفهمیدم چرا اینکارارو میکنه.دیدم توی پیجش رفتم سرک بکشم و اینا،دیدم انگار پیج اینستایی داشته فعال بوده و اونو کلا بسته بود و دی اکتیو کرده بود.اسم پیجش بود هلیا.ک ب انگلسی نوشته بود heliaaa .خیلی واضح این کلمه رو دیدم و تو دلم میگفتم خدایا این پیجش چرا هلیا بوده.ن اسم من ن اسم مرضیه و هیشکی اطرافمون هلیا نیس.و در کل دیدم این پیج و کلا بسته و این پیج مدلش جوری بود ک داخل پیج اینستای اصلیش ساخته بود.یعنی اول باید میرفتیم تو پیج اصلیش بعد این فرعیه دیده میشد ک همونم بسته بود دیگه و پاکش کرده بود برا همیشه.فقط یک اسم مونده بود ازش.ممنون
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. او وقتی می خواهد در انجام کاری موفق شود، با احساسات دیگران بازی می کند و با جرات و جسارت زیاد نشان می دهد که فقط آن شخص خاص برایش مهم است. او سعی می کند که تعادل و آرامش را در زندگیش ایجاد کند و نشان دهد که می تواند برای آن شخص بهترین باشد. او سعی می کند که اینطوری زندگی خودش را بسازد و به تکامل رسیده و مسیر زندگیش را عوض کند. برای او فقط خودش مهم است و خودش و خودش. در عین حال او دیگران را مجاب می کند که خودشان را هم تیمی او بدانند، به او اعتماد کنند؛ به او وابسته باشند و با میل خودشان به زندگی او راه پیدا کنند. این راه مخفی شخصیت اوست که نمی خواهد که کسی از آن با خبر باشد. شما این شانس را پیدا کرده اید که از این مسائل با خبر باشید. حالا آگاهانه او را انتخاب می کنید هر چند که او به هیچ وجه این موضوع را تصدیق و قبول نخواهد کرد. تشکر از همراهیتون
Saraa : سلام.وقت شما بخیر.دیروز جمعه خواب دیدم صحنه اول:دیدم صالح اینستاگرام قبلیش رو پاک کرده،یک اینستا با اسم جدید ساخته.3 کلمه ایی بود ته اسم آیدیش اسم منو نوشته بود.همه ش با تعجب میگفتم چرا قبلیو پاک کرده؟چرا اسم منو نوشته تو آیدی جدید اینستاش ک عمومیه.صحنه بعد دیدم من خونه صالح اینا هستم.به چ دلیل نمیدونم.میدیدم مادرش بسیار محجبه بود با چادر مشکی.پوست صورت خیلی سفیدی داشت.منو دید خیلی تحویلم گرفت،باهام روبوسی کرد،بهم گفت کم پیدایی؟تو دلم گفتم این چ حرفیه بهم میزنه برگردم بهش بگم شما دختریو عقد کردید ب من میگید کم پیدام؟نگفتم و سکوت کردم(در واقعیت نمیدونم مادرش چقدر از همه چی خبر داشته یا داره)ازون طرف پدر صالحو دیدم ک چقد مهربونو خوب بود تو دلم گفتم چقد اخلاقای باباش خوب شده صالح چقد بد میگفت قبلا از باباش.دیدم پدر منم یهو اونجا بود.دم در اپارتمان با مادرش در حال صحبت.جریان جوری بود ک انگار ما هم تو اون اپارتمان یک واحد خونه داشتیم.مامان صالح ب بابام گفت ما میخوایم اینجا تعمیراتی انجام بدیم یک واحد این اپارتمان هم برای شماست شما باید رضایت بدید ک این تعمیرات انجام شه.داشت از بابام اجازه میگرفت برا تعمیرات.دیگه نمیدونم پدرم چی گفت.توی خونشون و مرتب و ساده میدیدم.یک نفر(دوست)همرام بود بهش گفتم صالح چرا نیست نکنه رفته سر خونه زندگیش با مرضیه؟دیدم توی خونه یک کیکه تولد با شمعی بود.عدد32(سن منه 32)تو دلم گفتم اینا تو خونه کسی و ندارن ک 32 سالش باشه چرا 32؟ 32 ک سنه منه.تو دلم گفتم صالح 36 سالشه(تو واقعیت صالح 36 ساله نیست)بعد دم در خونشون تو راهرو یک سوسک مرده دیدم ک چندشم شد.صحنه بعد ب کسی ک همرام بود گفتم فکر کنم اینا یک واحد دیگه خونه دارن طبقه بالا بیا بریم سرک بکشم شاید صالح اونجا باشه.دیدم روی پشت بوم یک خونه بود با پنجره های خیلی بزرگ ک داخل معلوم بود.صالح و از بیرون پنجره دیدم ک از حموم درومده بود و داشت موهاش و خشک میکرد با زیرپوش مردونه سفید تنش.دو تا مرد هم کنارش بودن تو خونه غریبه بودن.ک دیدم اصلا خبری از مرضیه نیست و صالح هیجا نرفته و همینجاست.کمی خیالم راحت شد.یواشکی نگاه میکردم ک صالح متوجه من شد.هی میزد ب شیشه هی میچرخید با جهت من تو خونه ولی من هی روم و اونوری میکردم ک متوجه من نشه ولی اون دیده بود و لبخندی هم داشت.سریع فرار کردم.اومدم تو کوچه به دوستم نشون میدادم ک نمای خونشون چقد قشنگه.نما خیلی قشنگ تر از داخل بود.کلا نما خیلی شیک بود.بعد دیدم یکی از داخل ساختمون اومد یک عالمه کیوی ریخت توی کوچه.گفت برای حیوونا میریزیم میان میخورن.چند تا حیوون اومدن و شروع کردن خوردن کیوی ها.ممنون
فریبا هراتی
: سلام. او به شما فکر می کند و می خواهد هویت تازه ای به خودش بگیرد و شما را بعنوان شخص مهم زندگیش به همه بشناساند. او سعی می کند که با شما مهربان و خردمندانه رفتار کند و دل شما را بدست بیاورد و نگران است که شما او را دوست نداشته باشید. شما به این فکر می کنید که اگر عاقل بود که زن نمی گرفت. صالح سعی می کند که آگاهانه و قوی رفتار کند. شما هم خردمندانه رفتار می کنید و با هم به صورتی بزرگسالانه تر و با سیاست تر رفتار می کنید (پدر شما و پدر او یا مادر او همه نمادهایی از تلاش شما و او برای رفتارهای خردمندانه تر است). شما هم خیلی به او فکر می کنید و اگر او بداند که شما عزم و اراده تان را جزم کرده اید که با او بمانید، او هم تلاش می کند که زندگیش را از اول بسازد و روی اشتباهاتش کار کند و شخصیت تازه ای برای خودش بسازد. او می خواهد که شما تحولی تازه را احساس کنید و نسبت به او بی احساس و کرخت نباشید. شما به وقایع زشت گذشته فکر می کنید و دوست ندارید که این وقایع تکرار شوند. صالح نشان می دهد که اراده اش را تقویت کرده که به شما برگردد و هیچ چیز مخفی از شما ندارد. او همسرش را از قلبش بیرون کرده و حواسش به شماست. شما به ظاهر امر که نگاه می کنید از شرایط موجود احساس خوبی پیدا می کنید ولی از درون، او شما را رنجانده است. شما این شانس را پیدا می کنید که احساس انرژی و قدرت بیشتری داشته باشید منوط به اینکه تابع غرایز ذاتی تان باشید. تشکر از همراهیتون
tiam : سلام عزیزم من پاتنرمکنم برفم دیدم تو خوابم
فریبا هراتی
: سلام. تعبیر خوابتان این است که شما احساس تنهایی می کنید و می خواهید به صورت افراطی از همه ی کارها و آینده سردآورده و یا کارها را کنترل کنید. شما ساده لوحانه به این چیزها باور می کنید و فکر می کنید که این کارها به شما آرامش می دهد که مثلا فال بگیرید یا دعا بگیرید در حالی که در عمل، این رفتار هیچ خاصیتی برای شما ندارد. پارتنر شما شخصیتی منفی باف و بدبین دارد که همیشه شک دارد و بُعد منفی کارها را در نظر می گیرد. او اگر متوجه شود که شما در دلتان بخواهید با دعا او را جلب خودتان کنید برای همیشه از شما دور خواهد شد. برای شما سخت است که بخواهید او را خوب درک کنید و از بعضی از افکارش سردرنمی آورید. شما از دعا گرفتن اجتناب می کنید و اکثر اشخاصی که ادعا می کنند که می توانند اینطور مشکلات شما را حل کنند، شیاد و دروغگو هستند. پسردایی خودتان ( که از فرهنگ خودتان است) هم دوست ندارد که شما به این کارهای باطل رو بیاورید. شما مشکلات زیاد یا مسئولیت های زیادی در زندگی خواهید داشت ولی برای حل آنها کافیست که از ساده لوحی و پیروی کورکورانه از اشخاصی که ادعای فضل می کنند دست بکشید. اگر جز این رفتار کنید، خدای نکرده به استرس دچار خواهید شد و فعالیت های بی ملاحظه و سبکسرانه ی اینچنینی، برایتان دردسرهای بزرگی را بهمراه خواهد آورد. در اینصورت رکود و سردی روابط به زندگی تان راه می یابد. استفاده از جادو و دعا (که در اصل توسل به جنیان است)، طبق آیه 6 سوره جن بی فایده است. خردمندانه مشکلاتتان را حل کنید. خوابتان شامل 2 حق خواب است. تشکر از همراهیتون
zahra : سلام.امروز صبح خواب دیدم که در یک.ممنون
فریبا هراتی
: سلام. شما به خاطر اینکه ارتباط تان را با دوستتان قطع کرده و با هم قهر هستید ناراحت هستید و نیاز به آرامش بیشتری دارید. شما دوستان زیادی دارید که می توانید با آنان خوش باشید ولی سبک فکری و خصلت های اخلاقی تان با اکثر دوستانتان سازگار نیست و بنابر این شما با وجودی که دور و برتان شلوغ است، احساس تنهایی می کنید و دلتنگ دوستتان هستید. دوستی که با او قهرید هم ناراحت است ولی او مثل شما دوستان زیادی ندارد و احساس تنهایی می کند. تشکر از همراهیتون