تعبیر خواب دکتر
اگر در خواب دیدید که خودتان بیمار هستید و به نزد دکتر رفته اید، جایی در زندگی دچار مشکلی هستید که برای حل آن مشکل از شخصی کار آمد یاری و کمک خواهید گرفت و مشکل شما حل خواهد شد. اگر در خواب از دکتر ترسیدید، آن شخص دشمن شماست و نباید مشکل خود را در بیداری با او مطرح کنید ولی اگر از او نترسید، او دوستتان است و کسی است که به شما کمک می کند.
همین حالت است اگر از دکتر دارو بگیرید. اگر فقط نسخه دکتر را در خواب دیدید و احساس کردید آن نسخه محتوی دارویی شفابخش است، خبری خوش به شما می رسد که خوشحالتان می کند و اگر احساس خلاف داشتید خبری نامطلوب خواهید شنید.
محمد ابن سیرین می گوید: اگر ببیند طبیب بیماری را علاج کرد، دلیل که یکی را از راه فسق به راه صلاح آورد. اگر بیماریِ آن کس زیاده شود، تاویلش به خلاف این است.
ابراهیم کرمانی می گوید: اگر ببیند طبیب بیماری را دارو داد و نافع بود، دلیل که علم گوید و مردم به علم او کار کنند. اگر دارو نافع نبود، تاویل به خلاف این است و طبیبی کردن به خواب، مردم مصلح را دلیل بر راه آخرت کند و مردم مفسد را، دلیل بر صلاح تن و کسب معیشت است.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
عبدالله یزدانی : سلام دوشنبه بعد نماز صبح خواب دیدم خانم مورد علاقه که چند سالیه قطع رابطه داریم ولی اینترنتی توان رسیدن به هم رو داریم و احتمال زیر نظر داشتن منو داره زیاده، داره برای من آزمایش انجام میده به این صورت که منو روی میز نشانده و با دقت آزمایشی برام انجام میداد. چیزی مثل گوش پاک کن که پنبه سفید داره را داخل ظرف شیشه ای کوچک قرار داد و دستم رو بلند کرد و همه با هم (پنبه و ظرف شیشه) رو زیر بغلم میزاره تا ببینه آیا گرما و حرارت هست یا نه و در خواب خوشبختانه (در خواب چیز مثبتی بود) حرارت موجود بود. بعد ۴ عدد کاغذ دیدم که با مداد نامه نوشته بودم برای این خانم ولی نفرستاده بودم و گویی این خانم از وجود این نامه ها خبر داشت. بعد از این که این خانم از تست مطمئن شد، نگاه این خانم به من با لبخند مهربانه و احترام بود در حالی که کسی دیگر سعی میکرد نظر این خانم رو با اسرار جلب کنه، این خانم هیچ اعتنایی نمیکرد و به آن مرد پشت کرده بود و حتی با پرخاش بهش گفت چیه چی میخوای. من در خواب بی قرار و نا امید بودم و سعی میکردم بهش پیام بدم بیاد منو کمک کنه. ممنون
فریبا هراتی
: سلام. او شرایط شما را مورد ارزیابی قرار می دهد. می خواهد به شما بگوید که نسبت به حرفهایی که به او زده اید، هنوز دقت دارد و نه اینکه آنها را از این گوش شنیده باشد و از گوش دیگری بیرون کرده باشد. او حساس است و می خواهد بداند که شما نسبت به او احساس و گرمی و عشق دارید یا سرد و بی تفاوت هستید و البته شما او را دوست دارید. شما همیشه در هر حالی به او فکر می کنید و او هم می داند که حواستان به او هست. به کسی دیگر هم علاقمند نیست و شما دوست دارید که به نحوی با او ارتباط برقرار کنید. تشکر از همراهیتون
D : سلام بزرگوار لطفا مشخص نشه
فریبا هراتی
: سلام. تعبیر خوابتان این است که شما حاجتی دارید که می خواهید مستجاب شده و از مشکلات رها شوید. باید متوسل به حضرت فاطمه س شوید که او خودش بسیار سخاوتمند و دست و دلباز است و از شما عصبانیست که به فقرا انفاق نمی کنید و چاره ی کارتان این است که اگر می خواهید خواسته تان را بدست آورید؛ باید وسایل رفاه و آرامش فقیری را فراهم کنید. لحاف در تعبیر به حمایت و بخشیدن گرمی و رفاه معنی می دهد و به لحاف تشک واقعی در بیداری نیست. قبلا شما به حضرت فاطمه س متوسل شده اید و او با دعاهای خیرش در حق شما، موجبات حاجت روایی تان را فراهم کرده و مرفه و راحت زندگی می کنید و باید به شکرانه ی همین رفاهی که از محبت و کمک حضرت فاطمه س دریافت کرده اید، به فقرا کمک کنید. اما خواهرتان معتقد است که به اندازه ی کافی خیرات داده اید و دیگر بس است. اما این حرف خواهرتان مورد قبول حضرت فاطمه نیست. او از شما عصبانیست که با او لجبازی می کنید. یا به فرامینش گوش کنید، یا بی خیال حاجت رواییتان شوید چون در غیر اینصورت او برایتان هیچ دعایی نخواهد کرد. تشکر از همراهیتون
mehdi : سلام خانم هراتی
یک سال و نیم پیش هم احوال بنده بابت خوابی پریشون بود ولی تعبیر شما کمک کردکه حالم بهترباشه..ممنونم خداقوت
دوشب پیش من خواب دیدم که پیش دکترهستم که که شبیه یکی از پرستارهایی بود که میشناختمش وقبلا دیدمش
و با یه حالتی داشت میگفت که قلبش مشکل داره و یه رگی داره ک پاره میشه و بیشتراز سه روز زنده نمیمونه و من متعجب بودم
حس کردم با یه حالتی به یکی که مقابلش نشسته بوداشاره میکرد که نه با تکون دادن سر
عجیب بود این خواب و اینکه چرا عدد سه یا سه روز و گفتن این اعداد و ارقام....این ها باعث شد احوالم یه مقدار پریشون بشه
تعبیرات این خواب تو سایت های مختلف سعی کردم ببینم و خوب بود تقرییا ولی خواستم از تحلیل و تفسیر شما کمک بگیرم تا از این پریشون خیالی هم بیرون بیام
خدا حفظتون کنه
فریبا هراتی
: سلام. استدعا می کنم. تعبیر خواب شما این است که مردم ترسها و نگرانیهایی دارند که دیگر نمی توانند آن را در سینه شان حبس کنند و تمایل دارند که مشکلات زندگی شان را حل کنند و از چیزی که مانع پیشرفت شان شده، خسته شده اند. می خواهند نشان دهند که جربزه دارند و از پس خودشان و مشکلاتشان بر می آیند و بنابراین مجبور هستند که خودشان و شخصیت شان را عوض کنند. سه بیانگر زندگی، نشاط و سرزندگی، قدرت درونی و تجارب انسان است و اینکه گفته اند تا سه روز می میرد یعنی تحولات تازه ای در راه است که انسانها سعی می کنند جسم و ذهن و روحشان را عوض کنند و با نشاط تر زندگی کنند و دیگر مانند سابق و آن آدمهای سابق نخواهند بود. مرگ در تعبیر به معنی تحولات بزرگ است و نه مرگ جسمانی و واقعی. تشکر از همراهیتون
Negar : سلام.درواقعیت مادرم این روزا حالش خوب نیست. خواب دیدم مادرم مریضه حالش اصلا خوب نبود زنگ زدم اورژانس تو بالکن بودم تعدادی آدم اونجا بود که صحبت میکردن و من از صدای اونا متوجه نمیشدم که پشت تلفن اورژانس داره چی میگه .بعد زن داداشم زنگ زد گفت:خواب مادرتو دیدم که تصادف کرده بودمنم گفتم آره حال مادرم خوب نیست شاید تعبیرش اینکه میخواد بمیره.بعد نمیدونم مریض بودم یا نه ولی رفته بودم دکتر اونجا یه خانمی بود شاید منشیش.دفترچمو دادم اونم گفت: بابات حق بیمه تو رو واریز نکرده به همین خاطر نمیتونی بری دکتر .بعد گفت ببینم برات چی کار میتونم بکنم .بعد گفت :حلش کردم حالا با این دفترچه میتونی دو بار بری دکتر .منم گفتم فعلا برا یه بار هم حلش میکردی کافی بود (در واقعیت پدرم من و مادرم و ترک کرده و بهم نه خرجی میده نه سر میزنه انگار نه انگار که یه دختر داره)
فریبا هراتی
: سلام. تعبیر خوابتان این است که سبک زندگی امروز شما به شما ضربه می زند و باید پیامد کارهایتان را دوباره ارزیابی کنید و بعضی از رفتارهایتان را هم عوض کنید. زن برادر شما می داند که مادر شما از شرایطی که به آن دچار شده، می ترسد و از نظر عاطفی بشدت تحت فشار است. او تمرکز خودش را از دست داده و دچار افسردگی شده. شما اعتماد و باوری به این ندارید که مادرتان حالش خوب می شود و احساس می کنید که امنیت شما از شما سلب شده است. برای همین هم شاید فکر می کنید که دعا کردن و توکل به خدا برای برگشتن سلامتی مادرتان به او، بی معنیست. ولی خداوند به شما دوباره فرصت داده که از اشتباهتان توبه کنید و به او توکل کنید. پدرتان در خوابتان نمادی از خرد و عقلانیت شماست و ربطی به پدر واقعی تان در بیداری ندارد. تشکر از همراهیتون
رضا : با عرض سلام و سپاسگزاری بابت تعبیرها
خواب دیدم که با برادرم جروبحث شدیدی داشتم. ما حرکت کردیم به سمت دکترِ فرساد تا این موضوع را به اطلاعش برسانیم. وقتی رسیدیم دکترش که سرش هم شلوغ بود از من پرسید که بی احترامی کرده ؟ و من هم گفتم بله. بیرون از آنجا دستگاه هایی بود که غذای آماده میداد. مادرم را دیدم که از یکی از آنها سفارش داد، برایم خیلی جالب بود که دستگاه چه غذای خوب و کاملی را سریع آماده میکرد و من دنبال غذای مناسبی میگشتم. سپس خودم را در کلاس درس میدیدم، قرص هایی را دیدم که نصف شده بودند اما نه از خط وسطی که داشتند بلکه آنها را از جای دیگری برش و نصف کرده بودند و گفته شد که دوز دارو (داروی برادرم) در یک روز همان است اما باید مقدارش در روز جابجا بشود برای مثال نصفش یک وقت و نصفش وقت دیگری از روز مصرف بشود چنین چیزی. عمه ی مرحومم را دیدم. بنظر پسرعمه ام، سعید هم آنجا بود. متاسفانه واضح یادم نمی آید که چه کسی از من در مورد دارو ها میپرسید که من هم داشتم آن دستور جدید را به آنها توضیح میدادم. شاید رفتار سعید نامناسب بوده که مادر مرحومش از من سوال میپرسید.
بخش کوچکی از خوابم را که نمیدانم مربوط به این خوابم هست یا خیر عرض میکنم :
در اتاقی من به همراه آقایی بودم. او دختری را برایم آورده بود که بنظر فاحشه ای بود. او پایش را روی آلت تناسلی ام گذاشت و گفت که باید قلبش را بدست بیاورم یا بگیرم.
فریبا هراتی
: سلام. استدعا می کنم. اخلاقیات و خصلت های روحی شما و برادرتان از جهاتی در تضاد با هم است و شما هر کدام برای شنیده شدن نظراتتان و احقاق حقوقتان، با هم بحث می کنید ولی گاهی نمی توانید نظرات همدیگر را تایید کنید و از هم عصبانی می شوید. شما تمایل دارید که فرشاد آرامش بیشتری بدست بیاورد و بخاطر محبتی که به او دارید، در روند شفای او اصرار می کنید. شما دوست دارید که حقوق خودتان هم پایمال نشود و احترامتان از شما سلب نشود. رفاه مالی شما موجب می شود که امکانات بیشتری برای رسیدن به تمایلات و خواست هایتان در اختیارتان باشد ولی چون نوع غذا را ذکر نکرده اید، اطلاعات کافی برای بیان توضیح بیشتر در خصوص این تمایلات، نمی توانم عرض کنم. ولی احتمالا مادر شما به مسائل بی اهمیت گیر می دهد و به موضوعات مهم در زندگی تان زیاد توجه نمی کند. شما سعی می کنید که درسهای بیشتری از زندگی تان کسب کنید و معنویت و آگاهی تان را بالاتر ببرید. شما یاد می گیرید که به جای مخالفت با برادرتان، از روش تصدیق حرفهای او، به پیش بروید و نظراتتان را به او بیان کنید. نظراتتان را دوستانه و صریح به او بگویید و نه به گونه ای که او خیال کند شما آمده اید که با او دعوا کنید. روح عمه تان شاد. شما شخصیتی با فرهنگ دارید و می خواهید به سعادت و خوشبختی برسید. رفتارتان را باید عوض کنید و از راه تازه ای با فرساد تعامل کنید. خواب اولتان دو حق خواب بود. بخش بعدی خواب که به بخش اول ربطی ندارد؛ با حق کسر خواب سوم، به این تعبیر است که شما دارید در ضمیر ناخودآگاهتان، تلاش می کنید که شخصیتی قویتر و مصمم تر، با اراده تر و با پرستیژتر از خودتان بروز دهید. شما هر چند که این امکان و موقعیت را در دسترس دارید که در جهت ارضای تمایلاتتان اقدام کنید؛ ولی یاد می گیرید که باید روی هوای نفستان پا گذاشته و از احساسات منفی دوری کنید و به دنبال این باشید که عشق را در زندگی تان جایگزین شهوت کنید. تشکر از همراهیتون
ساناز : سلام استادِ گلم،عیدتون مبارک.
فریبا هراتی
: سلام عزیز دلم. عید شما هم مبارک. تعبیر خوابتان این است که شما و مادرتان هر کدام می خواهید به خواسته های خودتان دست یافته و به آرامش برسید. شما مدرنتر از دوستانتان زندگی می کنید و همانطور که فرمودید مرفه تر هستید. اما شما یک مشکلی که دارید این است که بینش تان ضعیف است و قدرت تشخیص بعضی از مسائل را ندارید. اشخاصی در زندگی شما هستند که شما خودتان آنها را بالا می برید و برای خودتان بزرگشان می کنید و به ایشان اجازه می دهید که نزدیکتان بیایند و به شما ابراز دوستی کنند، ( مثل همین علی) ولی این شما هستید که باید برای مردم حد و مرز بگذارید و به هر کسی اجازه بدهید که تا چه اندازه به شما نزدیک شود. خانم دکتری که سالهاست انگار او را می شناسید؛ در تعبیر به خود بنده اشاره دارد و نمادی از من است که شما را راهنمایی می کنم. شما شخصیتی مهربان و بازیگوش و در عین حال معصوم و نگاهی سرخوشانه به زندگی دارید و خیلی مسائل را هنوز خوب نمی دانید. اینکه به شما خرگوش در قفس داده، یعنی شما باید شانس، قدرت جادویی و موفقیت و نگاه مثبتی را که در زندگی دارید و عشقی که در وجودتان است را محدود کنید و تمام منابع و امکانات خودتان را با هر کسی سهیم نشوید!! تا جایی که من یادم هست، قدیمی ترها می گفتند که ادم اگر 5 تا انگشت دارد باید یکی اش را مخفی کند که چشم نخورد. اما شما اگر 5 تا انگشت دارید، آن را در اینستا 6 تا جلوه می دهید تا چشمتان را در اورند!!! البته که چشم خورده اید. روح پدرتان شاد. شما باید رازدار خودتان باشید و زندگی خصوصی خودتان را برای مردم مطرح نکنید. باور کنید که کمتر کسی هست که خوشبختی و ثروت و موفقیت های کسی دیگر را ببیند و بخاطرش ذوق کند! متاسفانه این حقیقتیست که نمی توانید آن را نادیده بگیرید؛ مگر اینکه بخواهید دوباره از این بلاها سرتان بیاید. خوابتان معادل 2 حق خواب بود. تشکر از همراهیتون
Shima11 : سلام.لطفا مخفی بمونه
فریبا هراتی
: سلام. شما باید متوسل به امام رضا ع شوید تا مشکلات احساسی تان را درمان کنید و باید همزمان خردمندانه رفتار کنید و نه اینکه هر کار اشتباهی دوست داشتید، انجام دهید و همه ی بار و مسئولیت را بیاندازید به دوش حضرت امام رضا ع. شما باید دوست پسرتان را آزمایش کنید تا ببینید که شما را کم دوست دارد یا زیاد و اینکه در مقابل شما بی تفاوت است یا خیر. شما باید خردمند باشید. اگر می خواهید مشکلاتتان تمام شود به خدای بزرگ توکل کنید. در اینصورت است که هم به موفقیت می رسید و هم شرایط سخت برایتان حل و فصل می شود. شما اعتبار زیادی برای توسل قائل نیستید. نگرانید که ایزوله و تنها شوید. اما تنها راه موفقیت شما همین توسل است! شما راجع به صداقت و درستی دوست پسرتان شک دارید ولی نمی دانید که باید از چه کسی مشاوره و راهنمایی بگیرید. کارتان را به خدای بزرگ بسپارید و وقتش رسیده که بگویید خدایا هر چه مصلحت توست، همانرا می خواهم. اصرار به چیزی که از عاقبتش خبر ندارید و نمی دانید که چه به ضررتان است یا به نفعتان نکنید. تشکر از همراهیتون
سودابه عباسی : سلام خانم هراتی عزیز . تقریبا ۲۰ روز پیش خواب دیدم سوار اتوبوسی هستم که از جایی میرفت که برام آشنا نبود بعد دیدم آدم هایی که در اتوبوس بودن قصد داشتن به یه پاساژ یا بازاری بروند من که اینطور دیدم منم تمایل پیدا کردم با آنها پیاده شوم یه بازاری بود که داخلش یه ساختمان یک مرتبه بزرگی بود یه پاساژ شایدم فروشگاه ، واردش شدم به تبعیت از مردم بعضی ها خانواده بودن از راهرو ها گذشتم بعد دیدم میگن داخل اون مکان انگار شبیه یه جایی مثل درمانگاه هم بود بعد میگفتن یه خانم دکتری هست که با یه نسخه همه جور مریض رو درمان میکنه انگار شفا میده گاهی فکر میکردم دکتر ارتوپد هست بعد یه خانومی که یه پسر کوچک داشت گفت دستش شفاست پسر نابینا من با یه نسخه خوب شد یا چشمش مشکل داشت آوردم پیشش مشکلش حل شد خلاصه یک لحضه یاد پای مادرم افتادم که بتونم ببینم امکان گرفتن نوبت برای زانو درد مادرم که باید عمل بشه هست با این همه تعریف که ازش شنیدم بعد یه خانم گفت توی همون راهرو که میرفتیم که یه پارچه ای چیزی بده بزنم به دستش، بمال به پای مادرت شفا پیدا میکنه منم ساق دستهای سفیدی که دستم بود رو درآوردم و دادم حالا یادم نمیاد گرفتم یا نه ، بعد از راهرو خارج شدم به امید گرفتن نوبت و به حیاطی رسیدم اون آقای که مسئول دادن نوبت بود من رو راهنمایی کرد به جایی که کلی آدم نشسته بودن زمین،تا نوبت ویزیت برسه بعد من رفتم اول صف نشستم برام جالب بود که کسی هم اعتراض نکرد خانم دکتر وارد شدن اما نمیدونم قبل از اینکه بشینم بود یعنی زمان ورودم به حیاط یا زمانی که نشسته بودم به آسمان نگاه کردم رنگین کمانی رو تقریبا بالای سرم دیدم و حس کردم این رنگین کمان به خاطر من هست ، خانم دکتر هم که آمد دیدم نوشته های بزرگی از آیه های قرآن در آسمان بالای سر من هست خودم حس میکردم که این رنگین کمان و آیه های قرآن به خاطر من هست نه خانم دکتر ، خانم دکتر که وارد شد مرا دید توی اون جمع و یکه خورد نگاه پر جذبه و پرقدرتی داشت انگار حضور من رو دوست نداشت ،( یهخانم متوسط اندام با صورت سبزه رو که صورتش هم مثل زنهای عادی لکه پوستی هم داشت روی صورتش ) بعد اشاره کرد این خانم که نیاز به دکتر نداره با جذبه و قدرت خودش آیه های قرآنی داره بالای سرش بعد بی توجه به مریض های دیگه که اونجا بودن سوار ماشین سفیدی شد و رفت من انتظار داشتم که حداقل دوست نداره من رو ویزیت کنه حداقل مریضهایی که اونجا بودن رو میدید ولی اینکار نکرد ، من تصورم از خانم دکتر این بود که مهربان باشه ولی با من جدی بودن در اونجا احساس کردم نامشان معصومه هست اما هیچ تصوری نداشتم که ایشون از اولیای الهی باشن ممنونم از تعبیر خوبتون
فریبا هراتی
: سلام. تعبیر خوابتان این است که شما به تبعیت از مردمی که برای رسیدن به آرامش و حل مشکلاتشان، و نیز برای برآورده شدن تمایلات احساسی یا فیزیکی شان می خواهند انتخابهای درستی برای زندگی شان داشته باشند؛ تصمیم می گیرید که به کسی که ادعا می کند بنده ی خوب خداست، یا معصوم است؛ مراجعه کنید تا زندگی تان متحول شود. ( شاید مثلا مراجعه به یک کسی که سرکتاب باز می کند، دعانویس است یا ادعای مشکل گشایی دارد یا فالگیری می کند). این خانم ادعا می کند که مردم را راهنمایی می کند که درست فکر کنند، بینش قویتری داشته باشند یا عملکرد بهتری داشته باشند و شما می خواهید از او راهنمایی بگیرید که چطور باید زندگی تان را مدیریت کنید و مادرتان را مجاب کنید که در راه درستی قدم بردارد. اما در عمل، متوجه می شوید که چیزی که مشکلات شما را حل می کند، حضور و وجود این خانم نیست بلکه، ایمان خودتان است و نگاه خوش بینانه و امیدوارانه ای که به خدای بزرگ دارید؛ مشکل گشای شماست. این شخص، البته اشخاص با ایمان را دوست ندارد و تمایل دارد که خودش به عنوان مشکل گشا معرفی شود و نه اینکه مردم را به توکل به خدای بزرگ دعوت کند. این شخص در اصل گناهکار است و وجهه ی خوبی پیش خداوند ندارد؛ فقط می خواهد خودش را ثروتمند و غنی کند و دلش به حال کسی نسوخته است. تشکر از همراهیتون
ساره : سلام خانم هراتی عزیز.متن خواب رو از سایت حذف کنید.
فریبا هراتی
: سلام. اینکه دیده اید او شما را به سونوگرافی می برد بیانگر این است که شما باید وارد مرحله ای جدید در زندگی تان شده و پزشکتان را عوض کنید تا بتوانید شرایط تان را بهبود ببخشید. شما باید با دل و جرات به پیش بروید و چیز جدید و متفاوتی را آزمایش کنید. اگر دوست داشتید می توانید با دکتر فریبا رضایی تماس بگیرید. تهران، نرسیده به خیابان ولیعصر، کلینیک میرداماد، طبقه 2. موفق باشید. تشکر از همراهیتون.
Shoka : سلام وقت بخیر خواب دیدم به همراه همسرو مادرهمسرم رفته بودیم به محلی مقدس(آنجا مکانی مقدس هست که درواقعیت طایفه ی که انجا زندگی میکنند خیلی از لحاظ مذهبی با ایمان و مورد احترام مردم هستندو جمعیت زیادی هرسال برای نذرو دعا انجا میرن)مادرهمسرم به همسرم میگفت عید نوروز یک عمل جراحی دارم و دکتر بهم گفته تا قبل از اون باید بیای تو شهری که میخاد عملم کنه استراحت کنم و توهم بیا ازم مراقبت کن .من به همسرم میگفتم چجوری اینهمه وقت میخای پیش مادرت باشی تو که نمیتونی .همسرم میگفت مادرمه چیکار کنم باید برم (البته درواقعیت هم مادرهمسرم به همسرم گفته بودببرتش دکترولی من میگفتم وسواس الکی میکنه دکتر نیاز نداره)و از اینکه همسرم بخاد این مدت از مادرش مراقبت کنه من راضی نبودم بعد دیدم مادرشوهرم وارد خونه بزرگ طایفه اون مکان شد وانگار حس نزدیکی و آشنایی با اهل خانه داشت و اونجا راحت بود میرفت دیدنشون (انگار هم میرفت باهاشون حرف بزنه و خواسته ی ازشون داشت)و همسرم هم پشت سرش میرفت و منکه از پشت سر میدیدمشون دیدم مادرشوهرم سرحالتراز واقعیت هست و قدش هم کمی بلندتر و همسرم هم دردست راستش دوتا چوب غذا خوری بود (مثل چوب چینی ها )و قسمت ورودی خانه سایه بود و حالت راهرو داشت یک حس آرامش خوبی هم اونجا حس میکردم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما و همسرتان و مادرش شخصیت هایی با ایمان دارید و مادر همسرتان می خواهد از اشتباهات گذشته اش توبه کند و رفتارها و عادات بد گذشته اش را از زندگیش بیرون بریزد تا بتواند شروعی تازه داشته باشد. همسرتان سعی می کند که به مادرش کمک کند و از او در این راه تبعیت خواهد کرد. خداوند مادر شوهرتان را می بخشد و او احساس خواهد کرد که مقام و مرتبه ی بالاتری نزد پروردگار پیدا کرده و با توکل به او، از حمایت پروردگار در زندگیش بهره خواهد برد. همسرتان هم حامی مادرش است و در این تحولات پیش رو، برای رسیدن مادرش به آرامش هر کاری لازم باشد انجام خواهد داد. تشکر از همراهیتون