تعبیر خواب دیوار
اگر کسی ببیند که دیوار فرو ریخته ای را تعمیر کرد و یا دیوار کجی را راست کرد، حال و روز بد او به خوبی تغییر خواهد کرد و اگر دیوار درست را خراب کرد، ابتلا به غم و اندوه خواهد یافت. اگر کسی دیواری را که از گچ و آجر درست شده ویران کند، آدمی خودبین و فاسد است و اگر دیواری که از سنگ و آهک است خراب کرد، شیفته دنیا است و طالب آخرت نیست.
اگر کسی تکیه به دیوار شکسته ای داده بود و دیوار فرو ریخت و به او صدمه خورد، برای او مصیبتی در راه است و اگر صدمه ندید، از خطری مسلم نجات خواهد یافت و انسانی خوش کردار است. اگر کسی دیوار کهنه ای را خراب کرد و سپس آن را آباد کرد و از نو ساخت، از کار بی ثمری دست می کشد و کار سود آوری را شروع می کند که آن کار خیرش به دیگران نیز می رسد.
اگر کسی خود را بر روی دیواری نشسته دید و دیوار استحکام داشت، به عزت او افزوده می شود ولی اگر دیوار فرو ریخت، عزت و احترام خود را در میان اقوام و آشنایان از دست می دهد. اگر در خواب ببینید که به راهی می روید و دیواری سر راه شما هست که نمی توانید از آن بگذرید مشکلی خواهید یافت که رفع آن در قدرت خودتان تنها نیست.
امام صادق (ع) می فرماید: اگر ببیند به دست خود دیوار بنا کرد، اگر دیوار از گل و خشت است، دلیل است بر مال و دین و امانت. اگر دیوار از گچ و آجر ببیند، دلیل بر خویشتن بینی و تباهی او کند، اگر آن دیوار از سنگ و آهک ببیند، دلیل که به دنیا مغرور و فریفته شود و طالب راه آخرت نباشد.
محمد ابن سیرین می گوید: دیوار در خواب، حال بیننده خواب است در دنیا. اگر ببیند بر دیوار نشسته است و آن دیوار محکم و با قوت است، دلیل کند که حالش در دنیا نیکو و محکم است. اگر ببیند که دیوار خراب می کرد و دیوار کهنه است، دلیل که مال یابد. اگر دیوار نو راخراب می کرد، دلیل بر غم و مصیبت است.
اگر ببیند که بر دیوار به پای بود، دلیل که حالش مستقیم و نیکو نباشد. اگر ببیند که از دیوار بیفتاد، دلیل است حالش متغیر شود. اگر ببیند که از دیوار آویخته است، دلیل پراکندگی حال او یا زوال عیش او است. اگر ببیند که دیوار را برداشت، دلیل که مردی را به درجه بلند برساند. اگر ببیند که دیوار را فرو افکند، دلیل که آن را از معیشت بیفکند، تا هلاکش کند.
ابراهیم کرمانی می گوید: اگر ببیند که دیوار کج را راست کرد یا دیوار خراب را عمارت کرد، دلیل که حال تباه شده او به صلاح باز آید. اگر ببیند که دیوار شهر یا دیوار مسجد جامع بیفتاد، دلیل که والی شهر هلاک شود.
جابر مغربی می گوید: دیوار به خواب دیدن، مردی بزرگوار است به قدری که بزرگ باشد. اگر ببیند که دیوار کهنه را نیکو کرد و نیک را خراب نمود، دلیل بر غم و اندوه است.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Lara : سلام خانم هراتی عزیز ظهر خواب دیدم جلوی درب خونه پدر مادرم من و برادرم که بیمار روحی داره ۳ ساله و مادرم وایسادیم از جلوی درب یه بخش اندازه ۵۰ سانت حالت فنس و توری هست جای دیوار و میبینم که یه روسری نو سفید و سرمه ای زیبا لای این فنس گیر کرده به مامانم میگم چرا اینو گزاشتی لای فنس من میخواستمش به یه مانتوم میخوره درش بیار بعد با برادرم از تو کوچه به دیوار ساختمونمون که سنگه و ۴ طبقس نگاه میکنیم میبینیم دو تایی رو دیوار سنگ ساختمون طبقه اخر خون ریخته رو سنگ تو حجم زیاد من به برادرم و مامانم میگم بریم نردبون بیاریم بریم بالا تمیزش کنیم البته فقط گفتم و برادرم هم گفت باشه البته منزل مادرم طبقه سومه و خون تقریبا رو طبقه ۴ بود بعد تو دلم میگم چرا اینقد کثیفه و غصه اون روسری رو هم میخورم در واقع برادرم پیش خواهرمه و مادروپدرم تنها اونجا هستن
فریبا هراتی
: سلام. شما و برادرتان می خواهید بدانید که چه در دل مادر و پدرتان می گذرد و آنان به چه فکر می کنند. پدر و مادر شما از اینکه بخشی از زندگی آنان، برای مردم مشهود و مشخص است و نمی توانند آن را از دیگران مخفی کنند، ناراحتند و مادرتان سعی می کند تا جایی که برایش مقدور است، اجازه ندهد که کسی از اسرار زندگی او با خبر باشد. ( شاید به خاطر بیماری برادرتان ناراحتند). مادرتان وانمود می کند که آرامش دارد و منیت ندارد و خردمندانه رفتار می کند. شما هم تمایل دارید که فکرتان آرام باشد و با کرامت تر رفتار کنید و خونسردتر باشید. اما واقعیت این است که پدر و مادر شما به استرس و نگرانی بسیار زیادی مبتلا هستند ( یا قرار است بعدا به خاطر سبک زندگی و شیوه ی فکرشان، به این استرس و نگرانی مبتلا شوند). شاید آنان نگران مسئله ای هستند که قرار است در آینده رخ بدهد. شما و برادرتان نمی خواهید که مادر و پدرتان دلشان شور آینده را بزند. شاید به این دلیل که شما برادرتان را دوست دارید و مراقب او هستید. تشکر از همراهیتون.
علی صالحی : سلام خسته نباشید. پدر بزرگ من سه هفته ای هست که فوت شدن و قبلش هم بخاطر سکته ی قلبی مریض احوال بودن یه مدت. در خواب دیدم که خاله ی من ایستاده بود و میگفت آقاجون بخاطر این، این اتفاقا واسش افتاد و فوت شد که دیوار خونه اش ریخت. و گفت امان از خونه ای که دیوارش بریزه. هیچکس دیگه رو در اون خواب ندیدم و بعدش هم بیدار شدم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. روحشان شاد. خاله ی شما معتقد است که کسی از پدر بزرگتان حمایت نکرده و یا اینکه حریم خصوصی او شکسته شده و اعصابش ناراحت شده و به همین دلیل سکته کرده است. تشکر از همراهیتون.
Sahel mohamadi : سلام وقتتون بخیرخواب دیدم همسرم چاقو یا هرچیزی گیرش میاد میزنه تو دیوار دیوار داخل خونمونو داره خراب میکنه و اصلا هم عیت خیالش نبود ... آخه تازه کاغذدیواری کردیم منم عصبانی شدم بهش گفتم چته دوباره چت شده چرا افتادی به جون دیوار
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. همسر شما بد اخلاق است و سعی می کند که تمام موانعی که سر راه رسیدن او به خواسته هایش هست را از بین ببرد. اینکار او باعث می شود که حریم خصوصی شما شکسته شود و دیگران از مشکلاتی که در زندگی تان وجود دارد، با خبر شوند. او حرمت ها را پاره می کند و آبروی خودش را می برد. تشکر از همراهیتون.
firuze mehrabani : درود و مهر بانو هراتی عزیز، خواب دوستم که بانوی مجرد زرتشتی هست را از زبان خودش نقل میکنم. خواب دیدم عمه مادرم به همراه دخترش از خارج به منزل ما آمده بودند. دیوار خانه مان زیر دریچه کولر خراب شده بود و دیوار زیر دریچه کولر نم داده بود و کمی آب پای دیوار ریخته شده بود. من به مهمانان توضیح دادم که آنقدر باران زیاد اومده که دیوار خونه رو خراب کرده. از عمه مادرم و دخترش خواستم که استراحت کنند. در خانه را باز کردم دیدم یک مینی بوس پر از روحانی زرتشتی پشت در خانه مان منتظر عمه و دخترش هستند. با خودم فکر کردم که عمه حتما برای مراسم مذهبی گهنبار( خیرات برای درگذشتگان) به ایران آمده. در پایان خواب با خودم داشتم فکر میکردم که حالا باید صبر کنم ببینم پاقدم دخترعمم چطوره! خرابی دیوار جزئی و اندک بود. سپاسگزارم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر عزیزم. عمه ی مادرتان به شما فکر می کند و از اینکه شما با موانع و سختی هایی مواجه شده اید و آرامشتان از شما سلب شده، و احساس منفی به زندگی تان راه پیدا کرده، صحبت می کنند. شما تمایل دارید برای آنان تعریف کنید که به شدت تحت تاثیر احساسات منفی که از اجتماع به شما تحمیل شده قرار گرفته اید و فکرتان ناراحت شده است. حواس پرتی ها، نارضایتی ها و اثرات ناخواسته ی این افکار منفی در زندگی تان به مرور زمان و به آرامی خودش را به شما نشان داده و دیگران افکار و نظراتشان را به زور به شما تحمیل کرده اند. شما احساس می کنید که حریم خصوصی تان شکسته شده و یا ایده آلهای شما روی سرتان خراب شده است. دعاهای خیر عمه ی شما و دخترشان که شرایطی کاملا مجزا دارند پشت سر شماست. آنان دعا می کنند که عادات و رسومات و شرایط امروزی عوض شود و شما بتوانید گذشته را پشت سر گذاشته و شروعی تازه داشته باشید و تحولی تازه را در ایران حس کنید. شما منتظرید تا ببینید که دعاهای آنان در حق شما مستجاب می شود و یا خیر. البته سعی می کنید که احساسات منفی تان را ار این خصوص خیلی ابراز نکنید. تشکر از همراهیتون.
هانی : لطفا نمایش داده نشود.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. او مخالفت و ناسازگاری اش را با خانمش به صورتی جسورانه اعلام می کند. نسبت به شما نظری مثبت دارد و با شما دشمنی ندارد. اما نسبت به همسرش، کاملا بی تفاوت و سرد شده و با او سطحی برخورد می کند و اصلا با او صاف و صادق نیست و از نظر او، رابطه ی آنان مرده و تمام شده. خواهرشوهرتان هم افکارش را عوض کرده و مانند گذشته فکر نمی کند. تشکر از همراهیتون.
علیرضا : شنبه صبح دیدم خونه پدر مرحومم هستم وسقف ودیوار خونه سفید بود وبعضی قسمتهای سقف مثل پوست نازک بلند شده بود و رنگ و قسمتی ازگچ دیوار بلندشده بود ومن با جارویی بلند به سقف ودیوار میکشیدم وهمه پوسته وگچهای بلندشده همه ریختند وروی زمین چیزی نبود وتمیز بود بعد رفتم سر یخچال چندبسته بزرگ سوپبود وخواستم بردارم گرم کنم وهمه بخوریم ولی بیخیال ابن کار شدم وگفتم ازخونه خواهرم بیارم و رفتم ازیخچال خواهرم یه بسته سوپ بردارم که خواهرم گفت ازخونه مامان بردار وگفت شوهرم سوپ دوست داره بگذار بمونه ولی به مامان این حرفها رو نگو وخونه خواهرم چند نفر بودند وفقط برادر کوچکم رو شناختم وعادیاز کنارش رد شدم و یهو دیدم بالکن خونه پدرم هستم و یه جعبه ابزار سنگین دستمه واز پنجره بالکن میخوام بیام پایین توی راهرو وبرادر کوچکم ویه مرد غریبه را در راهرو دیدم و جعبه را خواستم به مرد غریبه بدم ،بگیره ومن بیام تو راهروکه برادرم جعبه را از من گرفت ومن اومدم پایین.این خواب از زبان همسرم هست.
ممنون ازتعبیر خوب شما
فریبا هراتی
: سلام. روح پدرتان شاد. او آمرزیده شده و پاک است و بعضی از اشتباهات کوچکی که مرتکب شده بوده به کمک شما و با کارهای خیری که انجام می دهید و ثوابش را تقدیم روح پدرتان می کنید هم، بخشیده می شود و او به آرامش کامل می رسد. شما نمی خواهید ثواب کارهای خیر شما به خودتان هم برسد و همه را تقدیم روح پدرتان می کنید. خواهرتان اما مثل شما نیست و حاضر نیست که از خودش برای پدرتان مایه بگذارد و معتقد است که این وظیفه ی مادرتان است و اینکه او باید به همسرش توجه کند و هر کاری که او راضی است را انجام دهد. شما تلاش می کنید که به برادر کوچکتان کمک کنید و به خاطر او هم از خودتان مایه می گذارید و اگر لازم باشد از امکانات خودتان در اختیار برادرتان هم می گذارید یا برادرتان به نحوی سعی می کند که از شما سو استفاده کند. تشکر از همراهیتون.
آلاء : با سلام ، اوقاتتون خوش ، دیروز صبح خواب دیدم دارم دیوار اتاق که رنگش لیمویی روشن بود و جنس رنگش روغنی بود ، با بخار شو تمیز میکنم ، البته با اون سر بخار شو که حالت تی داره و مخصوص شیشه پاک کردن هستش . نمیدونم اتاق کی بود ولی انگار اتاق خودمون بود .دیوار خیلی کثیف بود و من از تمیز کردنش خیلی کیف میکردم و خیلی هم راحت داشت تمیز میشد، غیر از دوده ،کثیفیهای قهوه ای هم بودن و با بخار ی که از بخار شو خارج میشد، لیز میخوردن واز روی دیوار میریختن پایین ، نصف دیوار که تمیز شد نگاش کردم و با اون قسمت که هنوز کثیف بود مقایسه کردم و با خودم ذوق میکردم از تمیزی دیوار و اینکه چه قدر راحت و بدون خستگی داره کثیفیها از بین میره
ممنون از تعبیرهای دقیقتون
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. انشالله فکرتان پاک خواهد شد. خردمندانه، مثبت اندیش تر، امیدوارتر خواهید شد. همه ی مشکلات از ذهنتان و از زندگی تان پاک می شوند. نگرانی های مالی تان از بین خواهند رفت و شروعی ترو تازه خواهید داشت. با توکل به خدای بزرگ انشالله شادی به زندگی تان راه می یابد و غمهایتان از بین می روند. تشکر از همراهیتون.
Mahsano : سلام خواب دیدم یک مادر و پسر و دختر دارن از ی دیوار خیلی عظیم و بلند ک طنابی قهوه ای و ضخیم ازش اویزون بود بالا میرن خودشون رو ب سختی بالا میکشیدن وقتی بالای دیوار رسیدن اونطرفش ی زمین وسیع و برهوت مانندی بود ک کلی حیوونای عجیب با جثه بزرگ بودن یکیش مث جوجه تیغی ولی خیلی خیلی بزرگ بودن و اون پایی گردو خاک بود از راه رفتنشون و منم انگار از بالا روی دیوار میدیدمشون ک اینا چطور میخوان برن اونطرف دیوار
فریبا هراتی
: سلام. مردم سعی می کنند که خودشان را از فقر نجات دهند و بر موانع و مشکلات بزرگی که در زندگی شان وجود دارد، غلبه کنند. شاید عده ای تلاش می کنند که مهاجرت کنند ولی در نهایت متوجه می شوند که آدمهای سرزمین های جدید، با غرایز و عادات ناشناخته شان؛ برای ایشان دردسر درست می کنند. اما این مردم با آغوش باز به دنبال موقعیت های ناشناخته و خطرات تازه ای می روند. آنوقت مشکلات عاطفی برای مردم به وجود می آید و به احساساتشان لطمه می خورد. نمی توانند به کسی اعتماد کنند و کسی با آنان صداقت به خرج نمی دهد کما اینکه کسی هم به ایشان اعتماد نمی کند. مردم علیه ایشان حالت تدافعی به خودشان می گیرند و مهاجران هم سعی می کنند که نقاط ضعفشان را مخفی کنند. شما شاهد همه ی این مشکلات هستید. تشکر از همراهیتون.
سحرم : سلام خانم هراتی عزیز متنم مخفی بشه
فریبا هراتی
: سلام. شما می توانید از خودتان دفاع کنید و موانعی که سر راهتان قرار گرفته است را پشت سر بگذارید. زندگی تان آرام و در روابط عمومی تان با دیگران هم مشکلی ندارید. اعتماد به نفستان بالاست و آقای همکار شما مشکلات مالی پیدا کرده و فکرش خیلی ناراحت است. همینطور او سعی می کند که افکارش را متمرکز کند و ببیند چطور می تواند مشکلاتش را حل کند. احتمال دارد او از شما کمک مالی بخواهد و یا اینکه حسرت زندگی تان را بخورد. برای دفع چشم زخم صدقه بدهید. تشکر از همراهیتون.
zinabmp : سلام من خواب دیدم که توای خواب دارم سیگارمیکشم که یه دفعه زنگ خونمو زدن نگاه کردم دیدم بابامه ازچشمی سریع سیگارو انداختم بیرون که بابام نبینه رفتم در رو باز کردم تا باز کردم برگشتم دیدم دیوار اتاق خوابم خراب شده کولن دیوار اومد پایین
فریبا هراتی
: سلام. شما فکرتان ناراحت است و خیال می کنید که کسی حواسش به شما نیست. اما پدر شما مراقب شماست و حریم خصوصی شما جلوی او شکسته خواهد شد. باید با او صحبت کنید و از مشکلاتتان مطرح کنید. تعبیر دوم این است که شما فکرتان ناراحت است و در خلوت خودتان غصه می خورید ولی خرد و عقلانیت به شما نهیب می زند که مشکلتان را با کسی مطرح کنید و اینقدر در تنهایی خودتان غصه نخورید. تشکر از همراهیتون.
فریبا هراتی
: سلام. شما گویا دیروز دو بار پرداخت کرده اید لطفا با واحد پشتیبانی @yotaabcom تماس بگیرید که یا حسابتان را تمدید کنند و یا شماره کارت به ایشان بدهید که هزینه ی اضافه را به شما عودت دهند. تشکر.