تعبیر خواب ذکر گویی
اگر کسی در خواب دید بعد از نمازهایش به ذکر خداوند مشغول می شود، و همراه با ذکر نام خداوند به گریه و ندبه و زاری مشغول است، تعبیرش این است که این شخص در بیداری، انسانی خدا ترس و بسیار زاهد است که مشتاق یاد خدا است و گریه او در خواب، نوید رسیدن شادی و خوشبختی در دنیا و آخرت به اوست که برایش خنده و شادی به همراه خواهد داشت.
اگر کسی خواب ببیند به مداحی و ذکر نام خداوند در حضور دیگران مشغول است، شفاعت اهل بیت رسول خدا و خود آن حضرت به او می رسد و او در بیداری دست به کاری خواهد زد که مردم از او شادمان خواهند شد و خیرش به همه خواهد رسید.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Fateme : سلام وقتتون بخیر خواب دیدم من و خواهرم و بچه برادرم(ی دختر بچه 12ساله) تو حال پذیرایی ک کمی تاریک هست سه نفر کنار هم نشستیم بچه برادرم میره تو اشپزخونه چنتا هویج میشوره میاد بشینه ک بخوره و لامپ ااشپزخونه روشنه و نورش ب دیوار تو حال میوفته و من و خواهرم سه تا سایه شبیه اژدها یا دیو تو دیوار میبینیم خواهرم میگه فاطمه اینا شیطان هستن منم میگم اره شیطانه این سایه ها پررنگ میشدن و میومدن جلوتر و من با تمام وجودم داد میزدم یا فاطمه یا فاطمه یا .. یا محمد یا محمد ...یا حسین یا حسین ... و این سایه ها کمررنگ تر میشدن و کوچکتر و دوبار ب همین شکل سایه ها پررنگ تر و بزرگ تر میشدن انگار میخواستن بیان طرف ما و من دوباره با قدرت فریاد میزدم یاا فاطمه یافاطمه یا محمد یا حسین و ب همین شکل هی ادامه داشت خیلی ترسیده بودم - و تو خواب فکر میگردم ک حسین پسر حضرت محمد و چندبارهم گفتم یا حسین بن محمد یا حسین بن محمد و دیگه بیدارشدم خانم هراتی همانطور ک قبلا بهم گفتین تو بیداری هم دعای جوشن کبیر میخونم هم ایت الکرسی ک انشالله اگ جادو جنبل چیزی هست دفع بشه ولی بااین خواب باز ترسیدم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما از ناشناخته ها می ترسید و از افکار منفی و شیاطین می ترسید. در حالی که اگر توکل به خدای بزرگ کرده اید نباید این ناشناخته ها را برای خودتان بزرگ کنید. شیطان می خواهد به شما بقبولاند که ایمانتان قوی نیست و قدرت دارد که شما را بترساند. عرض کردم همیشه قبل از خواب 7 بار ذکر نام حضرت فاطمه س را به این صورت بگویید: یا فاطمت بنت محمد رسول الله!! در خواب هم اگر این ذکر ملکه ی ذهن شما بشود، شیطان از شما دوری خواهد کرد. باز هم دعای جوشن کبیر بخوانید. هیچ جادویی بر مومن کارساز نیست!! شیطان تسلط و قدرتی بر مومن ندارد زیرا مومن در پناه الله خدای بزرگ و یکتایی است که هرگز پشت مومنین را خالی نمی کند. پس به خدا توکل کنید و قلبتان را با عشق او آرامش ببخشید. دختر برادرتان شخصیتی روشنفکر خواهد داشت و اجازه نمی دهد که ترسها و نگرانی ها فکرش را خراب کند. تشکر از همراهیتون.
nedaaa : سلام خانم هراتي عزيزم،خسته نباشيد. خواب ديدم كه در كوچه ي مادربزرگم بودم كه مردم رد ميشدن و من دو تا شبح سياه ديدم كه قيافشون معلوم نبود و شبح بود كه از بدن مردم رد ميشدن و مردم دردشون مي اومد و من شروع كردم به گفتن ذكر يا فاطمت بنت محمد رسول الله و به مردم ميگفتم نترسيد اينا هيچي نيستن اينا فقط منفي هستن و تند تند اين ذكر رو ميگفتم كه اون دو تا شبح سياه عصبي شدن اومدن كه بيان طرف من كه من زبونم اول نمي چرخيد كه اين ذكر رو بگم ولي همه ي تلاشمو ميكردم كه بگم و گفتم و شروع كردم به بلند داد زدن اين ذكر يعني با صداي بلند اين ذكر رو گفتم و اون شبح ها از بين رفت و ديدم تبديل به دو تا دختر شدن كه از بالاي ديوار يه خونه داشتن فرار ميكردن و من در حال تماشاي اين صحنه بودم و گفتن اين ذكر كه از خواب با گفتن ذكر بيدار شدم..( خانم هراتي اين روزها دارم بدجوري با افكار منفيم ميجنگم،يعني چند روزي ميشه حس نگراني و استرس گرفتم و همش حس ميكنم شيطان ميخاد افكار مثبتم رو منفي كنه و كلا اين ذكر رو اصلا ترك نكردم و دايم ميگم، برام دعا كنيد).ممنونممم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. تعبیر خوابتان دقیقا همان است که خودتان در خط آخر نوشتید. به علاوه اگر فرصت داشته باشید دعای جوشن کبیر را بخوانید این دعا مثل یک سپر حمایتی شر شیطان را از زندگی تان دفع می کند. ضمن اینکه موقع خواندن این دعا خیلی احساس خواهید کرد که خوابتان می گیرد و یا حوصله تان سر می رود و هزار و یک دلیل دیگر پیش می آید که شما نتوانید این دعا را بخوانید. اما این کار را حتما بکنید و نتیجه اش را ببینید. سعی کنید که در سه روز متفاوت هر روز 1 بار این دعا را بخوانید. شیاطین با ذکر نام حضرت فاطمه س و این دعا از شما فراری خواهند شد. تشکر از همراهیتون.
nedaaa : سلام، خانم هراتي عزيزممم، بي نهايت از راهنماييهاتون ممنونم، اينگار خدا شمارو براي من آورده كه اينجوري مراقبم باشه و از طريق خواب باهام حرف بزنه، خيلي تعبيرتون عااالي بود مثه هميشه، دقيقا توي خواب هم حس ميكردم اين هيولا شيطان باشه و وقتي كه از خواب بيدار شدم يكم ترسيده بودم كه نكنه قراره ادم بدي بياد توي زندگيم يا كلا اشتباه كنم توي زندگيم و هزار تا فكر منفي اينجوري اومد توي ذهنم، حتي به خدا گاهي اوقات هم ميگم نكنه خدا منو نبخشيده ولي تا اين افكار منفي مياد توي ذهنم سريع يا ذكر ميگم يا نماز ميخونم يا صدقه ميدم، اينقدر اين خواب من كه شيطان اومد توش واضح بود كه اينگار بيدار بودم و وقتي بيدار شدم نزديك اذان صبح بود. من خيلي وقته مخصوصا از زماني كه شما رو پيدا كردم با راهنماييهاتون ب خدا خيلي نزديك شدم و كاملا حسش ميكنم، من قبلا خيلي گمراه بودم و خيلي خدا رو نميشناختم،مثلا قبلا به نماز علاقه و حسي نداشتم و هميشه ميگفتم اينقدر كه كمك كردن به مردم حالمو خوب ميكنه نماز خوندن هيچ حسي به من نميده ولي با تمام وجودم از خدا خاستم اگه ميشه كاري كن كه من عاشق نماز بشم و الان واقعا عاشقش شدم جوري كه نماز صبحم رو بدون اينكه ساعت بزارم هر شب به خداي مهربونم ميگم اين ساعت بيدارم كن دقيقا سر ساعت جوري بيدار ميشم كه اينگار گم كرده دارم و نماز حالم عالي ميكنه.. خانم هراتي ازتون خواهشششش ميكنم به من خيليي دعا كنيد كه خدا هيچ وقت دستم رو ول نكنه و هيچ وقت گمراه نشم، خانم هراتي اينو شك ندارم كه شما يك فرشته هستيد.در ضمن دعاي جوشن كبير را سه بار خاندم و قبلا هم ميخوندم ولي خيلي به معنيش دقت نميكردم ولي اين بار با عشق و گريه خوندم و چقدر زيباا خدارو توصيف كرده. ببخشيد دوباره پر حرفي كردم ولي هم خاستم با شما درد ودل كنم هم اينكه اگه حتي يك نفر هم اين پيام منو ميخونه بدونه كه بي نهايت خدا بخشنده و مهربون و بزرگه و آدم رو به اوج ميرسونه هم توي اين دنيا هم اون دنيا، فقط كافيه بهش نزديك بشيم و اعتماد كنيم حتي اگه در بدترين شرايط هستيم.بازم ممنونممم و خدارو شاكرم كه شمارو به من معرفي كرد.
فریبا هراتی
: سلام عزیزم. استدعا می کنم. شما محبت دارید. انشالله همیشه در پناه خدای بزرگ از شر شیطان مصون و محفوظ باشید. بنده هم متقابلا التماس دعا دارم. خدمتگزار هستم. تشکر از محبت و همراهیتون.
nedaaa : خيلي معذرت ميخام خانم هراتي يك چيزي رو همين الان در ادامه خابم يادم اومد كه اون هيولا كه مثه شيطان بود وازش ميترسيدم انگشت كوچيكه ي دستمم رو كه فكر كنم دست چپ بود دقيق يادم نيست را ميخورد يعني انگشت كوچيكم يكم زخمي ميشد ولي نه درد ميكرد نه كنده ميشد فقط كمي زخم ميشد و اون هيولا ميگفت خوشمزس دوست دارم. و اينكه توي خواب با خودم ميگفتم اگه اين ذكر رو بگم شياطين ازم دور ميشن.
nedaaa : سلام خانم هراتي عزيزم. خواب ديدم كه داخل يك فروشگاه لباس بودم و خريد ميكردم ولي يادم نيست چي خريدم و شوهر خواهرمم اومد گفت من اون كفش مشكي رو ميخام و قيمتش ٤٥ هزار تومن بود رفت برداشت و بعدش تبديل شد به يك صندل مشكي كه خيلي قشنگ بود و بعد من خريدامو اومدم بزارم توي ماشين درش رو باز كردم ديدم چند تا بچه حيوون كه فكر كنم ببر بود نميدونم چي بود و ترسيدم و ميخاستم بيرونشون كنم و بعد فكر ميكنم اين بچه حيوونا تبديل شدن به يك ادم يا اينكه ادامه ي خابم همچين چيزي ديدم كه اين ادم يك هيولا بود و خيلي قيافه ترسناك داشت و چشماش حالت قرمزي داشت و منو به اسارت گرفت اينگار كه از من خوشش اومده بود و ميخاست منو اسير خودش كنه و توي خونه منو برد و من همش تلاش ميكردم ازش فرار كنم نميشد و با خودم گفتم اين ذكر حضرت فاطمه رو بگم كه شما فرموده بوديد و زبونم خيلي به سختي ميچرخيد كه نميتونستم بگم و اين هيولا كه مثل شيطان بود يهو عصباني شد و اومد كه به سمت من حمله كنه و من بالاخره اين ذكر رو به سختي گفتم و تا گفتم محو شد و من از خواب بيدار شدم نزديك اذان صبح بود. ( راستش من چند ماهه كه هر روز ذكر يا فاطمت بنت محمد رسول الله رو هر روز دويست مرتبه ميگم در واقع وابسته به اين ذكر شدم و از غذا برام واجب تر شده ولي ديروز يادم رفت و اخر شب هم ميخاستم بگم از خستگي خابم برد كه اين خواب رو ديدم) خانم هراتي به نظرتون چون اين ذكر رو ديروز نگفتم اين خواب رو ديدم؟ ممنون از تعبيرتون
فریبا هراتی
: سلام عزیزم. شما به دنبال بهترین رفتار هستید شوهر خواهرتان می خواهد مسیر زندگی اش را بهبود ببخشد و در مسیر سازنده ای قرار بگیرد و زندگی اش را از نو بسازد. او خواهد توانست رویکرد صحیحی برای زندگی اش در نظر گرفته و جاپایش را قرص و محکم کند. شیطان به خاطر ایمان قوی شما، می خواهد به شما اثبات کند که شما خوب نیستید و گناهکارید. انگشت کوچکتان بیانگر قدرت ذهنی، خرد و حافظه و قدرت ارتباط شماست و او می خواهد که شما در همه ی این زمینه ها احساس ضعف کنید. هر وقت فرصت کردید سعی کنید در عرض چند روز، در کل اقلا 3 بار دعای جوشن کبیر را بخوانید. ( روزی یک بار) این دعا به شدت شیطان را عصبانی می کند و شرش از زندگی تان انشالله دفع خواهد شد. شاید باورتان نشود الان که می خواستم این دعا را به شما معرفی کنم و تاثیر منفی آن را روی شیطان رجیم به شما بگویم، حتی در تایپ کلمات برای من مشکل به وجود آمد! قطعا مداومت کنید به خواندن این دعا و ذکر یا فاطمت بنت محمد رسول الله را هم بخوانید. خدای مهربان پشت و پناه شما باشد. تشکر از همراهیتون.
نیره : سلام.خواب دیدم لطفا متن خواب و نذارین.ممنونم.
فریبا هراتی
: سلام. شما حاجتی دارید که می خواهید به حضرت معصومه س توسل کنید و باید برای حاجت روایی تان از امام رضا ع تقاضای حمایت و دعای خیر کنید. شما شروعی تازه خواهید داشت و عشق الهی باشماست. چون شما از هیچ کاری که برای دیگران از دستتان بر می آمده دریغ نکرده اید. عشق بی قید و شرط شما برای کمک به دیگران امروز باعث می شود که خداوند شما را حمایت کند. معنی این ذکری که دیده اید : هیچ نیرو و توانى جز از سوى خداوند بلند مرتبه و بزرگ نیست. همانا روزی بخشنده خلق تنها خداست که صاحب قوّت و قدرت ابدی است. ( آیه 58 سوره ذاریات). فقط خدا را بخوانید. در عدد 27 رموزی قرار دارد به این صورت که : عدد دو را كه از هفت كسر كنىد، مى ماند پنج؛ به نیت پنج تن آلعبا. عدد دو را كه با عدد هفت جمع ببندىد، مى شود نُه یعنى تسعه معصومین مِن وُلدِ الحسین ( 9 معصوم از نسل امام حسین ع). حالا اگر این عدد دو را با عدد هفت ضرب كنىد حاصل آن مى شود چهارده، به نیت 14 معصوم (علیهمالسلام). عدد ۲: نشانه قوه خلاقیت، حساس بودن، پدر یا مادر شدن، تولید. و نشانه ی مطیع و گوش‌به فرمان بودن است. عدد ۷: نشانه روحانیت، حساسیت، همدردی، رمز و راز و داشتن شخصیتی درونگراست. عدد 27 به عدد تربیت. عدد سلطنت معروف است که به آن عدد آب هم می‌گویند. زمانی که شما احساس می کنید که نیاز به حمایت دارید و ایزوله شده اید، به مقام بالای معنوی خواهید رسید و در زندگی تان هارمونی و هماهنگی به وجود می آید. صفر نشانه ی این است که شما در زندگی تان خلاءی را تجربه می کنید ولی به تکامل خواهید رسید. پس شما به برکت رموز عدد 27 این ذکر را 270 بار هر روز تکرار کنید تا انشالله به حاجاتتان برسید. تشکر از همراهیتون.
نیکو : سلام وقت بخیر.خواب دیدم داشتم دعای سلامتی امام زمانو میخوندم بعد یه ذکر ک ازش فقط کلمه قله (اون ه آخرش ت تلفظ میشه)حیلتی یادمه ک میگفتن 28 بار بگمش بعد من میگفتم طول میکشه ولی نمیدونم چن تاشو گفته بودم .ممنون
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. به احتمال زیاد قلت در خواب شما به برخواستن از بیماری یا کم کردن بیماری یا دوری از بیماری اشاره می کند. شما برای رسیدن به دستاوردی بزرگ و همینطور برای ثروتمند شدن به راحتی و آسانی باید این دعا را بخوانید. تشکر از همراهیتون.
پروین : با سلام، این خواب رو خاله ام دیده :
خواب دیدم نوه ی خواهرم که پسری چهار ماهه است و هنوز صحبت نمی کند بغلم بود دستام زیر بغلش ایستاده نگهش داشته بودم داشتم نگاش میکردم، خواهرام هم بودند. یهو با صدای بچگانه خیلی در ارامش گفت الله اکبربعد من متعجب شدم نگا بقیه میکردم ببینم اونام شنیدن یهو بیدارشدم،تو بیداریم شوکه بودم.
ممنون از شما
فریبا هراتی
: سلام. درک این کودک بسیار بالا خواهد رفت و رابطه ی قلبی او با خدای بزرگ بسیار قوی خواهد شد. او حضور خداوند را در زندگی اش همراه با عشق الهی احساس خواهد کرد. تشکر از همراهیتون.
مینو : با سلام و احترام خواب دیدم در خانه پدری با خواهر تازه مرحومم ودختردایی و دخترا دور هم لاک میزنیم و خوش هستیم خوشحالیم شوهر خواهرم کلی شیرینی پخش میکنه (در بیداری ازین کارا نمیکند)،ناگهان یک بزغاله یا بره سفید خیلی کوچک انگار متعلق بمن بود بسمت من میدود.میبینم یک حالت سفت ژله ای سفید دور مقعد او چسبانده اند سریع کمک میکنم و ماده زله رو بر میدارم و بره را دستشویی میبرم اما او در چاه دستشویی فرو میرود فریاد میزنم و از مادر کمک میخوام.مشکل رفع شد و صحنه خواب در ارامگاه ناشناخته تغییر کرد و به نشیمن فرش شده نشسته بودیم.خواهر مرحومم دو عدد کیف بمن داد گفت توشو باز کن و بردار مادر شوهرم نفهمه.ساعت من و همسرم بود برداشتم و گفتم مسئله ای نیست همه میدونن ساعت مال ماست.و کلی چیز یادگاری باارزش داخلش بود .خواهرم کنار مادرشوهرش قران خوند و کمی از موی سرش سفید بود.خاکسپاری با قبر خیلی بزرگ انجام میشد خواهرم مثل عروسک زیبا و جوان شده بود ،سرم به بالا سمت اسمان بود اما یه دریچه ای کوچک از اسمانو میدیدم.التماس کردم و یمیت و یحیی و یحیی و یحیی انتظار زنده شدن خواهرمو داشتم صورت رنجور مادرم (زنده هستند )دیدم با چند دندان جلو که داشتند دندان عقب نداشتند مادرم با رنجوری گفت زنده نمیکنه من گفتم ببخشید.خواهرمو در قبر پهن گذاشتن بناگاه و یحیی گفتم و خواهرم زنده شد.بقدری فریاد الله و اکبر سر دادیم که با ذکر بلند الله اکبر بیدار شدم.ممنون از شما
فریبا هراتی
: سلام. احترام متقابل. روحشان شاد. شما سعی می کنید که روی کارهایتان تمرکز بیشتری داشته باشید و گاهی برای دفاع از خودتان، احساس واقعی تان را نشان نمی دهید. شما جلوی بروز احساسات منفی تان را گرفته اید و ساده دلی می کنید و خیلی خوب نمی توانید دیگران را قضاوت کنید. شما تصمیم می گیرید نگرانی هایتان را دور بریزید و درد دل کنید تا آرام شوید ولی خیلی شدید درگیر احساسات منفی می شوید که با کمک مادرتان می توانید دوباره تسلط خودتان را روی احساس و رفتارتان بدست آورده و خودتان را کنترل می کنید. خواهر شما می خواهد که شما همیشه او را به یاد داشته باشید و در دلتان زنده اش نگه دارید. شما دارید افسرده می شوید و باید این دوران سخت را پشت سر بگذارید. شما باید این مسئله را قبول کنید که فقط جسم خواهرتان مرده و نه روح او و هویتش. او آمرزیده و پاک و زیباست و اگر بدانید در واقع که روح خواهرتان واقعا زنده و کنار شماست به واقع همان فریاد الله اکبر را سر می دهید! کسی که پایش را در تصادف از دست می دهد هنوز احساس کمال می کند. کسی که ناخنش را می گیرد نسبت به ناخن خودش بی احساس می شود. کسی که می میرد با وجودی که جسمی ندارد هم کامل است و هم نسبت به جسمش احساس وابستگی نمی کند چون در کالبدی دیگر به بقای خود و حیاتش ادامه می دهد پس او را مرده نپندارید. او شاهد و ناظر به کارها و افکار و رفتار شما و زنده است. تشکر از همراهیتون.
Shima : سلام
خيلي ممنون از زحماتتون
من خواب ديدم با يكي از دوستانم در كنار خانه اي در بيابان هستيم وارد خانه شديم و ديديم وسط خانه به خانه خدا در پايين ديد دارد و يعني انگار اون خانه مثل طبقه دوم دور خانه خدا به همين صورت ديد داشت به كعبه ، و ما نمي خواستيم كساي ديگه كه اون ها هم خوب بودن بفهمن ما اينجاييم( نمي دونم چرا ؟) در همين حين يه پسر جواني ما رو پيدا كرد اونجا، گفت كليد اينجا رو از كجا آوردي من گفتم از عارفي( كه مي شناسم اون رو) پيش امام رضا گرفته ام (يكي گفت نبايد بفهمن شما با ارتش هستيد و به خانه خدا اشاره كرد ، من با خودم مي گفتم اسلام و خانه خدا چه اشكالي داره مگه!؟و چرا گفت ارتش؟!) و بعد آمديم بيرون و كليد مشكي رو توي پشت در گذاشتم و همه اومديم بيرون و در رو بستم ، وقتي اومديم بيرون سمت چپ يه ساختمان خيلي معمولي ديدم كه عده اي در اون بودن و همگي با هم ذكر يا اميرالمؤمنين رو مي گفتن و صداشون ميومد .
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما باید در دنیا به فکر مردم مستضعف و فقیر و مستاصل باشید و به کسانی که کسی را ندارند که به ایشان یاری برساند، کمک کنید و بدانید که این کار، همان عبادت خداست و ثواب حج را برایتان می نویسند ولی شما نباید جلوی دیگران اظهار کنید که خیلی آدم خیری هستید و به چه کسی کمک می کنید. باید کمک رسانی های شما فقط به خاطر رضای خدا باشد و نه جهت جلب توجه مردم و خوشنام شدن در دنیا. شما حزب الله و ارتش خدای مهربان هستید و باید سعی کنید که همانطو رکه حضرت علی ع مخفیانه به مردم کمک رسانی می کرد، حرمت و آبروی کسانی را که به آنها کمک می کنید را حفظ کنید و به خاطر خداوند و عشق او، به دیگران کمک کنید همانطور که حضرت امام رضا ع هم اینطور بودند. تشکر از همراهیتون.