تعبیر خواب رانندگی
راننده درخواب کسی است که برای مدتی کنترل زندگی شما را به دست می آورد. اگر خواب ببینید با کسی سوار اتومبیلی شده اید و او رانندگی می کند، در مقطعی از زندگی شما، آن شخص دست به اعمالی می زند که بخشی از زندگی شما را متاثر می کند.
اگر خودتان رانندگی کنید، کنترل زندگی خویش را به دست دارید. اگر ببینید به آرامی رانندگی می کنید، از انجام وظایف خود در زندگی نتایج مساعدی را به دست می آورید. اگر ببینید با سرعت ماشین می رانید، با گذشتن از مراحل خطرناکی در زندگی، به نتایج مطلوبی دست خواهید یافت و به کامیابی خواهید رسید.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
علی : سلام
وقت بخیر
خواب دیدم در حال رانندگی با ماشین خودمان و در محلهمان با سرعت معمولی هستم که سر یکی از تقاطع های محله یک وانت با سرعت زیادی در حال حرکت بود و بخاطر اینکه به من برخورد نکند به سختی افتاد و یک تکه گوشت بررگ از عقب آن روی زمین افتاد و یک نفر هم در عقب وانت بود - من هیچکدام را نمی شناختم - ولی راننده با حرص زیادی به دنبال من افتاد. راننده بسیار زیاد عصبی بود. من از طرفی خشم او را که دیدم میخواستم فرار کنم و از طرفی به خودم گفتم نباید مثل ترسوها رفتار کنم.
فریبا هراتی
: سلام. شما سعی می کنید که مثل همیشه کنترل زندگی تان را به دست گرفته و کارهایتان را با آرامش انجام دهید. اما با کسی روبرو می شوید که بسیار سخت کوش و زحمت کش است و می خواهد سریعا تصمیمی برای بهبود شرایط زندگی اش اتخاذ کند. شما فکر می کنید که از پس حل مشکلات او بر نمی ایید و کلا بیخیال او می شود و یا اینکه شما در انجام کارتان عجله نمی کنید و او به خاطر یکی از این دو دلیل ( خونسردی، یا نگرانی از شکست و عدم قبول این کیس)، متضرر و عصبانی می شود و شما از این جهت، احساس عدم امنیت خواهید کرد. تشکر از همراهیتون.
بهزاد : سلام وقت بخیر
خواب دیدم شب داخل کوچه تاریکی در حال رانندگی هستم که به سه راهی رسیدم سمت چپ رو نگاه کردم دیدم در تاریکی سه تا خانم در حال قدم زدن و زندیک شدن هست که پیش خودم خدا خدا می کردم که دخترداییم باشه ( بهشون علاقه دارم) وقتی که نزدیک شدن و وارد روشنایی شدن دیدم که خودشون هستن با مادر و خواهر شون که من به تماشایی دختر داییم پرداختم وقتی که نزدیک تر شدن ماشین روشن کردم و به سمت راست پیچیدم و تو اینه به عقب نگاه می کردم و خدا خدا می کردم که صدام کن اما خواهرش صدام کرد منم خودم زدم به نشنیدن و پیش خودم گفت اگر خودش صدا زد می ایستم که خبری نشد و من به راهم اهسته ادامه دادم که رسیدم به خیابان اصلی و وقتی وارد شدم دیگه ایشان ندیدم رفتم بالاتر و دور زدم جلوی مغازه ای ایستادم
سپاس از وقتی که می گذارید
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما به محدودیت ها و شرایط بغرنجی که در آن قرار گرفته اید فکر می کنید و می خواهید مسیر زندگی تان را مشخص کنید. شما از نظر احساسی وابستگی زیادی به دختر دایی تان دارید که او هم البته مثل شما خودش را با محدودیت ها و شرایط سختی مواجه می داند. اما از آنجاییکه نمی خواهد به صورت مستقیم به شما ابراز علاقه کند ( هر چند خانواده اش شما را مناسب او بدانند) شما منطقا تصمیم می گیرید که بروید و راه تازه ای در زندگی تان پیدا کنید و به انتخاب های پیش رویتان نگاه می کنید. تشکر از همراهیتون.
فاطمه : سلام و شبتون بخیر خواب دیدم همراه پسرعموم توی ماشینش صندلی کنار راننده نشسته بودم ایشون رانندگی میکردن بین راه صحبت نمیکردیم تا رسیدیم به یه پارک (انگار مقصدم بود) از ماشین پیاده شدم و قبل از اینکه درب خودرو رو ببندم بهش گفتم راستی موبایلم توی خونه بابات اینا جا مونده برام بیارش هرچند خیالم راحت توشو نمیبینن چون رمز داره با لبخند پرسید رمزشو به من نمیدی گفتم معلومه که نمیدم و اون لبخند زد اما من خیلی جدی باهاش صحبت میکردم درب ماشین رو بستم و رفتم
فریبا هراتی
:
سلام. طبق قوانین سایت و به علت کثرت و ازدیاد کاربران عزیز و حجم بالای تعابیر، شما فقط مجاز به ثبت 1 خواب در 24 ساعت هستید و یک خواب شما برای تعبیر ثبت شد. ((در نوبت هستید)) و باید این خواب دومتان را یک روز دیگر ارسال کنید. این قوانین هنگام ثبت نام در سایت در جایی که علامت زده اید که با قوانین موافقم به شما اطلاع رسانی شده است. تشکر از همراهیتون.
عبدالله یزدانی : سلام خانم هراتی. لطف کنید تعبیر بفرمایید. تاریخ رویت ۱۵ شوال. خواب دیدم در راهی اسفالت که دو طرفش شیب شدید داشت ماشین میراندم که نزدیک بود ماشینم چپ بشه (به لبه خاکی شیب دار رسیده بودم) کنترل کردم و چیزی نشد دیدم ماشینهای دیگه چپ میشدند! در صحنه دیگر از ماشین پیاده شدم که برم آن طرف خیابان. تا وسط خیابان عبور کردم دیدم حرکت ماشینهای سنگین متوقف شد و بعضی هاشون شروع کردن به عقب آمدن و ترافیک بسیار سنگینی شد که نزدیک بود وسط این ماشینها له بشم. یک دختر جوان در آن ترافیک به نام میساء منو از دستم گرفت انداخت جلوی خودش گفت مراقب باش و راه رو نشونم داد. قبل از اینکه له بشم از یک راه بسیار کوچک که نزدیک بود اونم بسته بشه خودم رسوندم بیرون ترافیک. میساء درست پشت سرم بود که بش گفتم تو هم بیا له نشی. ممنون
فریبا هراتی
: سلام. شما در مسیر زندگی تان علیرغم تمام خطراتی که برای رسیدن به اهدافتان وجود دارد، با موفقیت به پیش می روید و هیچ حادثه ی مهمی، مانع رسیدن شما به اهدافتان نمی شود. اما خیلی از مردم مجبور می شوند که از فعالیت ها و کارهایشان به صورت موقت دست بکشند و قادر نخواهند بود که به پیشرفتشان در زندگی ادامه دهند و یا در راه رسیدن به اهدافشان شکست خواهند خورد. شما تصمیم می گیرید فعالیت هایتان را متوقف کنید و مسیر زندگی تان را عوض کنید. تغییرات کلیدی در جامعه به وجود می آید و خیلی ها مجبور می شوند که به خاطر کارهایی که در گذشته انجام داده اند، مورد سوال قرار بگیرند و اگر مرتکب خطا و گناهی شده باشند، به خاطر اشتباهاتشان سرزنش خواهند شد ولی شما برمشکلاتتان غلبه خواهید کرد منوط به اینکه وقار و احترامتان را حفظ کنید و عجولانه و بی دست و پا و بی احساس رفتار نکنید. تشکر از همراهیتون.
stive : سلام خسته نباشید
خواب دیدم من و داداشم سوار ماشین بودیم داداشم راننده بود
داشتیم از سرازیری میومدیم پایین بدون سرعت زیاد و بدون گاز دادن
یه جاده بزرگ و خالی ، از کنار یک نفر رد شدیم که یکی دیگه باهاش بود
وقتی رد شدیم ، یادم افتاد دوستم بود بعد به داداشم گفتم من رو نشناخت ؟ بعد گفتم دوست دوران دبیرستان بود
از اون موقع تا حالا کلی فرق کردم
یه نکته :
اون دوستم تا جایی که یادم میاد الان ساکن آمریکاس، اون کسی که دنبالش بود داداشش بود فردی تندرو بود(تویه خواب)
البته خودم هم تمایل دارم برم آمریکا با تخصصی که دارم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما از برادرتان تبعیت می کنید، و احساستان این است که زندگی تان با بی ثباتی و نبود کنترل مواجه شده. هر چند که شرایط بغرنج و خطرناکی ندارید ولی مسیر زندگی تان عوض خواهد شد. شما یک روز شرایط خیلی بهتری از او خواهید داشت و او را هم پشت سر می گذارید. چه امریکا بروید و چه نروید. تشکر از همراهیتون.
مهربانو : خواب دیدم که یه جای تفریحگاهی هستیم و خواستیم بر گردیم و مادر شوهرم که حدود۶۰ ساله و اصلا رانندگی بلد نیست پشت فرمون بود و منو سه تا از دخترعموهای شوهرم که زیاد تو فامیل دوستداشتنی نیستن سوار ماشینش شدیم ومادرشوهرمم داشت رانندگی میکرد و من انگار جعبه عقب و پشت به اونا بودم و پاهامم بیرون حالت آویزون بود تا به یه جایی رسیدیم وایسادیم تا بقیه ام بیان. ممنون میشم تعبیرشو بفرمایید
فریبا هراتی
: سلام. شما نیاز به آرامش دارید. مادر شوهرتان سعی می کند که کارها و زندگی تان را کنترل کند و دختر عموهای مادرتان هم از او تبعیت می کنند. شما به افکار آنان علاقه ای ندارید و اهمیتی نمی دهید و با وجودی که در ظاهر آنان را همراهی می کنید ولی در عمل، کاری را می کنید که خودتان دوست دارید. تشکر از همراهیتون.
مهربانو : زنده باشید ممنونم از تعبیر قشنگتون
طاهره : سلام خواب دیدم هوویم دم درب منزلش هست وبه نظرم امد میخواهد ماشینش را ببرد پارک کند.(((اوماشین ندارد وپارکینگ هم ندارد)))چادر مشکی به سر داشت یک سوییچ ماشین در دستش بود.
فریبا هراتی
: سلام. هووی شما فکر خودش است و می خواهد آرامشش را حفظ کند. او می خواهد افکارش را از همه بپوشاند و کسی از کارهایش با خبر نباشد. او قدرت و اختیار کنترل زندگی خودش را به دست گرفته و خودش برای زندگی اش تصمیم گیری می کند و زندگی اش را کنترل می کند. تشکر از همراهیتون.
سروناز : سلام، روزتون بخير، خواب ديدم من با دوستِ دامادمون كه در واقعيت از من خواستگاري كرد ولي جواب رد داديم، توي ماشين نشستم و اون داره رانندگي ميكنه تو جاده صاف و طولاني و منم صندلي كنارش نشستم با دست راستش خيلي محكم منو تو بغلش نگه داشته بود و با دست چپ رانندگي ميكرد. حتي اگه ميخواستم تكون بخورم انقد منو محكم نگه داشته بود نميشد. مرسي از تعبيرتون
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. دوست دامادتان هنوز به شدت به شما وابسته است و او معتقد است که شما از نظر منطقی، بهترین انتخابی هستید که او می تواند برای زندگی اش داشته باشد. او شخصیتی احساساتی دارد ولی از روی منطق شما را انتخاب کرده است و شدیدا به درستی انتخاب خودش معتقد است. تشکر از همراهیتون.
Sayyeh : ممنون از تعبیرتون.دلگرمم میکنید.خوشحالم ک با سایتتون آشنا شدم. لطفا این متن پنهان بمونه.سپاس فراوان
فریبا هراتی
: سلام. استدعا می کنم. حقیقت امر این است که خوابی که شما می بینید، گویای افکار و تفکرات شما در زمانی است که خواب را دیده اید و آنچه که آن زمان برای شما مد نظرتان بوده است، تکیه ی خوابتان بر همان است. با توجه به اینکه من نه از افکار شما در زمانی که خوابتان را دیده اید با خبر هستم، و نه به فایل خوابهای گذشته ی شما در اینجا دسترسی دارم، و نیز با توجه به حجم بالای کاربرانی که به سایت مراجعه می کنند، و فرصت بسیار کمی که برای هر تعبیر در اختیار من گذاشته می شود، متاسفانه قادر به بررسی جز به جز خوابهای گذشته ی شما و اتخاذ یک نتیجه ی واحد، که بتواند پاسخگوی سوال شما را در خصوص بهبود زندگی تان باشد، نیستم. امیدوارم در پناه خدای بزرگ و موفق باشید. تشکر از همراهیتون.
Sayyeh : سلام و روز خوش
۱۰ ذیحجه(عیدقربان) خواب دیده بودم: میخواستیم از شهر خودمون بریم تهران.من راننده بودم.میترسیدم. میگفتم تا حالا جاده خارج از شهر نرفتم.
جاده دو تا پیچ داشت و روی تنه درخت بود.(پیچها رو ب بالا و روی درخت)
دوتاخانم هم همراهم بودن بعنوان مسافر، یکیشون مادرم بود و اون یکی یادم نموند.
خیلی از پیچ جاده میترسیدم. میگفتم نمیتونم،برام سخت بود.پدرم بمن جرات میداد و میگفت نترس.
دو نفر مسافر رو پیاده کردم ببینم اوضاع جاده چجوریه، میتونم یا نه. دیگه یادم نیست سوارشون کردم یا نه.اصلا بقیه خوابم دیگه نبودن.
با احتیاط رانندگی میکردم و جاده و مسیر رو خوب نگا میکردم.سرعتم بالا نبود.
رفتم وتونستم.
ی قسمت از جاده اینجوری بود ک انگار پله داشت رو ب پایین.
من پیاده شدم نگا کنم ببینم چجوریه و چطور میتونم با ماشین از رو پله برم.با خودم میگفتم پس بقیه مردم چجوری از پله ها رفتن؟!
رفتم ک امتحان کنم(همچنان پیاده بودم) دیدم پله ها رفتن توی هم و در واقع تبدیل ب ی جاده صاف(با شیب رو ب پایین)شد و من خیلی سریع و راحت رسیدم ب انتهای مسیر.
یادمه خوشحال بودم و ی عده آخر راه منتظرم بودن و خوشحال.
این خواب رو موقعی دیدم ک میخاستم در مورد مسئله ای تصمیم خیلی مهم بگیرم و خیلی مردد بودم ک ایا کارم درسته یا نه و هنوزم درگیرش هستم.
اگه زمان تعبیرش هم مقدوره، ممنون میشم بفرمایید.
سپاس فراوان از لطفتون
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. دوست خوبم استدعا می کنم خوابهایتان را پشت سر هم بنویسید و آن را در سطرهای مختلف ننویسید چون خوابتان طولانی می شود و من قادر نیستم هنگام تعبیر در باکس مخصوص، همه ی خوابتان را یکجا مشاهده کنم. پس مثل الان من که دارم پاسخ شما را می دهم، تمام خطوط با پشت سر هم بدون اینکه سر خط بروید، بنویسید. تعبیر خوابتان این است که شما می خواهید مسیر زندگی تان را عوض کنید و تصمیمات مهمی را عملی کنید ولی نگران هستید که آیا می توانید کنترل زندگی تان را به راحتی در دست بگیرید و در انجام کارهایتان موفق باشید یا خیر. شما آرمانهای بلندی برای خودتان در نظر گرفته اید و عجولانه هم قضاوت نمی کنید. اما سعی می کنید که با نهایت احساس و خرد و عقلانیت تان در زندگی تان به پیش بروید و از تجارب و نصایح دیگران هم در زندگی تان استفاده کنید. شما قادر خواهید بود در کاری که نسبت به آن مردد هستید، به خوبی به موفقیت برسید و راه ها برایتان هموار خواهد شد. کارتان درست است و خواب شما مبارک است. اگر می خواهید سفر کنید یا دنبال کارتان را بگیرید انشالله به موفقیت خواهید رسید. تعبیر ممکن است با تاخیر همراه باشد و با توجه به اینکه شما در مرداد ماه خواب دیده اید، تاخیر کافی داشته است. تشکر از همراهیتون.