تعبیر خواب راه
دیدن راه در خواب، دلیل بر جستجو در راه دین و ایمان و افزودن به باور و یقین خود است. اگر درخواب دید که در شاهراه می رود، در راه راست گام بر می دارد. گم شدن در راه، سرگردانی در امر دین و دنیاست. اگر در رفتن راه، خستگی به او عارض نشد، آدم سخت کوشی است و اگر از راه راست بیرون نرفت، خیر دنیا و آخرت را نصیب خود می کند.
اگر راه رفتن وی در شب بود و نتوانست به دلیل ابری بودن آسمان با کمک ستارگان راه خود را پیدا کند، جستجو گری است که شب و روز در جستجوی حقیقت، خستگی ناپذیرگام بر می دارد و عاقبت در کاری که دارد، موفق خواهد شد. اگر راه خود را خرم و پر از سبزه دید، راهی که می رود صراط مستقیم و راهی درست است و در غیر آن معنای برعکس دارد.
-
امام صادق (ع) می فرماید: تعبیر راه بر پنج وجه است:
- دنیا،
- فراغت و شادی،
- کار نیک،
- خیر و برکت،
- آسایش و راحتی مردم.
محمد ابن سیرین گوید: راه به خواب دیدن، دین بود و استقامت آن و جستن راستی در دین و دنیا. اگر بیند بر شاهراه می رفت، دلیل که به راه دین رود. اگر بیند که به راه راست گروهی را هدایت کرد، دلیل که قومی را به راه راست و صلاح راهنمائی کند. اگر بیند در راه سرگشته و متحیر می گردید، دلیل که در راه دین یا به کار دنیا سرگشته شده باشد.
ابراهیم کرمانی گوید: اگر بیند در راهی می رفت چنانکه خسته نشد، دلیل که حق خود را از کسی بستاند. اگر بیند کسی او را از راه راست به راه کج برد، دلیل بود که او را دروغ مشغول گرداند. اگر بیند به شب تاریک به راه می رفت و راه به او مشکل شد، دلیل که استقامت و راه راست یابد. اگر راههای بسیار بیند و نداند که از کدام راه باید رفت، دلیل که در دین خویش متحیر بود و با مردم بددین وی را صحبت بود.
اگر بیند که راه در برابر او مشکل شد و ندانست به کجا می رود و به قول حضرت رسول دست راست گرفت و می رفت و چون شب درآمد، راه گم کرد، دلیل که راه حق بر او پوشیده گردد. اگر بیند به عزم از راه به در رفت، دلیل که بر دشمن مکر و حیله سازد. اگر بیند در راه همی رفت و زنی پیش وی آمد و به سبب آن زن از راه به یک سو رفت دلیل که به دنیا فریفته شود خلل دردین او درآید و راه خیر گذارد. بدان که حکم پیاده شدن در راه سوار شدن، در تاویل یکسان است.
جابر مغربی گوید: اگر بیند در راه او سبزه و نباتات نیکو بود، دلیل بر پاکی و نیکوئی دین کند. اگر بیند در راه به گمان می رفت، دلیل بود که دین بدست آورد یا در کار خود سرگشته شود. اگر بیند کسی را از راه ببرد، دلیل بر فساد وی کند.
اسماعیل بن اشعث گوید: راه راست درخواب مسلمانی بود و استقامت دین و راه کج بر خلاف این بود.
آنلی بیتون می گوید: اگر خواب ببینید از راهی باریک می گذرید و از روی صخره ها و زمین ناهموار عبور می کنید، نشانه آن است که هیجان تب آلودی بر شما چیره خواهد شد و با بدبختی بزرگی مواجه خواهید شد.
اگر خواب ببینید می کوشید راهی که از آن باید بگذرید، پیدا کنید، علامت آن است که کاری که می خواستید به نحو مطلوبی به پایان برسانید با شکست روبرو خواهد شد.
اگر خواب ببینید از راهی عبور می کنید که اطرافش پوشیده از گل و گیاه و چمنزارهای سرسبز است، نشانه آن است که از عشق های تحمیلی نجات خواهید یافت.
اگر خواب ببینید راه خود را گم کرده اید، علامت آن است که اگر به اقداماتی که انجام می دهید با دقت بیشتری تأمل نکنید، شکست خواهید خورد.
تعبیر خواب راهرو
اگر کسی در خواب دید راهروی خانه اش تمیز و مرتب است، همسر وی با لیاقت و نجیب است . اگر زن راهروی خانه اش را تمیز دید، و مصالح آن محکم بود، دلیل بر قدرت و توانایی شوهر و اخلاق نیک وی است.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
افسون : با سلام و تشكر از شما.دوستم خواب ديده با دوست پسرش همديگر را از دور مي بينند. او اشاره مي كند كه دوستم نزد او برود و با هم از خياباني كه او سرش ايستاده بوده بروند ولي دوستم با اشاره به او مي فهماند كه نه و او بيايد و از كوچه اي كه دوستم سر آن ايستاده بروند . در نهايت دوست پسرش مي آيد و از مسيري( كوچه اي) كه دوستم گفته مي روند. آن كوچه و خيابان هم آشنا بوده است .(اين دو مدت زيادي هست كه با هم در ارتباط نيستند .)ممنون ميشم خوابش را تعبير كنيد.
فریبا هراتی
: سلام. این خواب از جمله خوابهایی است که نمی توان تعبیر قاطعی در مورد آن گفت زیرا مدت کوتاهی است که اینها همدیگر را می بینند و صرفا شاید تصورات ذهنی دوستتان در مورد قرار گذاشتن با دوست پسرش باشد و اینکه هر کدام بخواهند حرف خودشان سر باشد!! اما اگر تعبیری بتوان برای آن گفت این است که دوستتان با تمایل بر اینکه حرف خودش پیش دوست پسرش سر باشد، خودش را به دردسر می اندازد و دچار شرایط بغرنجی می شود زیرا جاده راهی باز برای زندگی است و کوچه شرایطی بغرنج. خیر است انشالله.
افسون : با سلام و سپاس از شما.خواب ديدم دنبال راهي بودم كه از جايي بروم بيرون. راهي پيدا نمي شد يا بن بست بود.يك درگاه چوبي ديدم كه وسط ديوار بود آن را شكستم و رفتم داخل اش راهي پيدا مي شد ( كه هم سخت بود و هم مي ترسيدم كسي مرا نبيند.) سپس همان راه را برمي گردم و از آن درگاه چوبي آمدم بيرون.انگار راه را برگشتم و آمدم سر جاي اولم در حياط همان خانه.( مثل اينكه راهي را كه رفته بودم ، برگشته باشم) و آن خانه آشنا بود، سپس از حياط كه نگاه مي كردم در آن خانه آهني بود و باز بود. من از آن در آمدم بيرون ولي چادر و كيفم را هم با خودم نياورده بودم ولي مي ترسيدم و نمي خواستم مرا ببينند و چون مي ترسيدم دوباره راه را گم كنم ، برنگشتم چادر و كيفم را بردارم و لباسم هم خاكي بود ولي وقتي از آن خانه آمدم بيرون انگار راه را پيدا كرده بودم .( اين را كسي ديده ، ممنون ميشم خواب را تعبير كنيد.)
فریبا هراتی
: سلام. شما در صدد هستید که شرایط امروزتان را عوض کنید و به هر دری می زنید به بن بست می خورید و انگار که گیر کرده اید. کسی شما را گول می زند و وعده وعید الکی می دهد که از فلان روش استفاده کن، به شرطی که کسی نفهمد راهنمایی می شوی و مشکلاتت حل می شود ولی شما متوجه می شوید که او دروغ می گوید. شما سعی می کنید که اجتماعی تر باشید و سختی ها را با مقاومت پشت سر بگذارید. به سختی های زیادی دچار خواهید شد و مغز و عقل و عشقتان را جا خواهید گذاشت تا بتوانید روش زندگی تان را عوض کنید. شاید این روش جدید از همه چیزهایی که جا گذاشته اید برایتان با ارزش تر باشد. تشکر از همراهیتون.
faty : سلام،تعبير خواب دويدن ميخواستم بدونم،تو قسمت د چيزي تو اين رابطه نديدم،ديدم كه من در حال دويدن تو پياده رو بودم يجوراي مثل ورزش دو بود بعد خواهرمو ديدم و باهمميدويديم و چند دقيقه ديگه مامانم بهمون رسيد ،جالبش اينه يه لحظه هم ما واي نيستاديم در حال دويدن بوديم
فریبا هراتی
: سلام. اینکه دیده اید که در پیاده رو هستید نشانه پیشرفتی ثابت و پیوسته در مسیر زندگی تان است. دویدن در خواب شما به عزم شما برای پیگیری و رسیدن با سرعت زیاد به چیزی که می خواهید تعبیر می شود. شما می خواهید در تصمیم خود عجله کنید و با خواهر و مادرتان در این راه همکاری خواهید کرد.
Mohsen :
سلام وقت شما بخیر خانم هراتی خواب دیدم یکی از آشناهای قدیمی که خانم هستند از بچگی ایشونو دوست داشتم اما با من ازدواج نکردن اما بعضی وقتا بهم پیام میدیم ایشون الان متاهل هستن بعنوان دو دوست خواب دیدم که ایشون گفتن مریضن و باید برن دکتر من گفتم میبرمت پیاده راه افتادیم به رفتن خواهرشم بود با یه مرد دیگه که اونا هم با هم بودن چهار نفری پیاده بودیم یا با ماشین یادم نیست تو خیابونا قدم زنان رفتیم من تو خواب احساس عشق زیاد به ایشون داشتم همین که داشتیم میرفتیم به یه خیابون شلوغ رسیدیم که نمیدونم با ماشین بودیم یا پیاده اما بعدش دیگه پیاده بودیم توی یه خیابون که رو به پایین بود قدم زنان میرفتیم جمعیتم زیاد بودکه یه دفه بخاطر ازدحام جمعیت بستنش و مردمو به یه طرف خیابونو دسته کردن همه هم مشکی پوش بودن انگار نصف خیابون باز بود من تا دیدم اینطوریه به دوستام و این خانم گفتم اینجوری نمیشه مریضی یه خیابون سمت راستمون بود تا دیدم کسی حواسش نیست گفتم بچه ها دنبالم بیایید یواشکی که کسی مارو نبینه رفتیم تو کوچه روبرویی انگار من راهنماشون بودم و همه جارو بلد بودم رفتیم داخل کوچه هیچکس نبود قدم زنان داشتیم میرفتیم که من پریدم یه چیزی وسط کوچه بود گرفتم آویزونش شدم که خیلی بالا بود و پرش خیلی بلندی داشتم که تو واقعیت هیچکس نمیتونه حالت اینکه آهن کشی کرده باشه وسط خیابون برای تابلو تبلیغاتی یا مسیر خیابونا فکر کنم بعد پریدم پایین خیلی احساس خوبی داشتم، یه جا میرقصیدم (فکر کنم داشتم جلب توجه میکردم یا شیرین بلزی براشون البته حسم میگه خانم هراتی) یه جا عاشقانه همو بغل کرده بودیم تو خیابون راه میرفتیم دنبال یه خیابون بودیم بره سمت پایین که به مقصد برسونه مارو این کوچه هه افقی بود اون خیابونی که تو نظرم بود پیدا نکردیم رفتیم به انتهای کوچه رسیدیم دیدیم کوچه که میره رو به پایین جلوش حالت دیوار گلی یا باغی چیزیه از داخل باغه یا محوطه داخل دیوار کشیه یه لوله استیل کج آویزون بود که یه پسره گذاشت من برداشتم بازی کردن باهاش رو گردنم داشتیم دنبال یه راهی میگشتیم که رد بشیم به خیابونی که میخاستیم برسیم که پسره اومد گفت اون لوله رو بهم بده من بهش دادم، بهش گفتم یواشکی ما میخواییم بریم دکتر میتونی کمکمون کنی از داخل اینجا رد بشیم تا به اون خیابونه برسیم گفت اره کمکمون کرد رفتیم اما همین که میخاستیم بریم تو ذهنم تجسم کردم یه نمه باید بپریم از انتهای اون محوطه که به خیابونه برسیم بخاطر دیوارش که دیگه یادم نیست فکر کنم بیدار شدم
خانم هراتی ممنون از تعبیرتون
فریبا هراتی
: سلام. شما به احساسات سرکوب شده ای که نسبت به این خانم دارید فکر می کنید و اینکه آیا می توانید با او رابطه ای داشته باشید یا خیر. او هم نگران است و شاید احساس خوشبختی ندارد. اما پیشرفت شما در این کار سیر نزولی دارد و با مشکلات و شرایط بغرنجی مجبور می شوید که دست و پنجه نرم کنید. شاید شما بخواهید که خیلی بالاتر و برتر از چیزی که هستید جلوه کنید. شما مجبور میشوید برای رسیدن به همه از خیلی چیزها بپرید! که معلوم نیست پریده اید یا خیر. شما خودتان الان با مشکل مواجه هستید و او هم همسر دارد!! شرایط برای هر دوی شما بسیار سخت و پیچیده خواهد شد. تشکر از همراهیتون.
Mohsen : اوه اوه چه خطرناک شد خانم هراتی حرفاتون درسته اما بخودم اجازه ندادم برم سمتش یا بهش چیزی بگم مثل دو تا دوست معمولی هستیم چون متاهل هستند ایشون
Mohsen : ممنون از تعبیرتون
Mohsen : به نظرتون راه حل چیه؟
فریبا هراتی
: با خانمتان آشتی کنید.:)))) اگر البته درست یادم باشد.
Mohsen : درسته خودمم خانم هراتی عزیز با ایشون حرف زدم باهام درست حرف نمیزنن بهم گفتن من به هیچ مردی احتیاج ندارم با خودم ازدواج کردم و زیر سقف نمیرم با هیچ مردی تو فقط پدر بچمی همین من میرم سمتش دست رد به سینم میزنه هیچ حسی بمن نداره خیلی دوست داشتم باهاش آشتی کنم هیچکس جای زن اول عشق اولو نمیگیره اما چه کنم!؟
فریبا هراتی
: شما راه درست را انتخاب کردید و الان دیگر هرگز خودتان را مواخذه نمی کنید که اگر رفته بودم چه می شد! اگر او اینقدر بدبین شده و عوض شدنی نیست ( که بنده فکر میکنم اینهم یک دوره گذرا است- چون بسیاری از خانمها می نویسند که من با دوست پسرم یا شوهرم قهر کردم و الان سالهاست که نشسته ام که برگردد!! یعنی خودشان قهر می کنند و باز التماس می کنند که او برگردد که اینها باز بگویند نه! :))))) نوعی درگیری ذهنی که برای من هم قابل درک نیست) ، زندگی می گذرد و شما هم باید بی خیال باشید و کمی صبر کنید که نگوید تا گفتم نه رفت زن گرفت. بعدا هرکه خدا صلاح بداند به زندگی تان می آید و شما حق دارید که زندگی کنید و نباید به خاطر یک اشتباه، تمام عمر مواخذه و مجازات شوید. ولی سعی کنید که از هول حلیم در دیگ نیافتید و از فرط تنهایی ازدواج نکنید. بلکه ازدواج کنید چون کسی را عمیقا دوست دارید و او هم متقابلا شما را دوست دارد. برای احتیاجاتی مانند پول و تنهایی و رابطه جنسی ازدواج نکنید چون اینها همه بعد از رفع شدن، تازه زشتی های طرف مقابل را برایتان آشکار می کند و زندگی آدم تمام می شود... پس عجله نکنید اما راه درست را بروید. من اصلا معتقد به عشق اول نیستم. چون عشق اول از روی خامی صورت می گیرد. عشق اخر مهم است که از روی عقل صورت می گیرد و آن است که ماندنی است. عشق اول فقط بچه بازیست و بس. تشکر از همراهیتون.
Mohsen : خیلی ممنون از شما خانم هراتی که وقت میزارید جواب میدین خیلی خیلی سپاسگزارم امیدوترم برای همه خوبی پیش بیاد زندگی همش راز و رمزه.
majid : سلام وقت به خیر
خواب دیدم تو یه راه ی داشتم میرفتم ولی انگار راه رو گم کرده بودم و تو راه خاکی بودم باید خودمو میرسوندم آسفالت . برای این کار باید از بالای سخره ایی میومدم پایین که نمیتونستم انجام بدم ولی اون پایین یه نفر کمکم کرد و یه چیز فرش مانندی انداخت گفت بیا تا بهت آسیب نرسه
وقتی اومدم پایین دیدم یه کارگاه مانندیه . اونجا بهم احترام میزاشتند و از محصولاتشون بهم اشانتیون میدادن. نکته جالب خوابم این بود که یه مرد که میشناسمش و منتظر خبر بودم ازش . بهم یه جمله ایی گفت که : اگه اون شرکت داداشم جور میشد ساعت سه شب میخواستم بهت زنگ بزنم(منظورش جور کردن کار برای من بود).بعد با احترام باهام خداحافظی کردند و من از اونجا در اومدم.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما احساس می کنید که در مسیر زندگی تان اشتباه رفته اید و می خواهید زندگی تان آسانتر به پیش برود و سختی ها زودتر تمام شود. برای اینکه این اتفاق بیافتد شما باید مدتی از چالشهای بزرگ زندگی دست بردارید. ابتدا مهارت های خودتان را بشناسید و سعی کنید که متوجه شوید که توانایی ها و استعدادهای شما در کجاست و بتوانید اعتماد به نفستان را بالا ببرید. او ننوشته که شرکت برادرم جور شده بلکه نوشته اگر می شد و این یعنی که فعلا برایش مقدور نیست به شما کاری بدهد که باعث سرزندگی و نشاط شما شود. ولی به این معنی هم نیست که در فکر شما نیست و یا تا ابد شرکت برادرش جور نمی شود... تشکر از همراهیتون.
صادق صفرزاده : سلام با تشکر و قدر دانی از راهنمایی شما و سایر همکاران محترم در خواب دیدم پیاده از خانه تا مرکز خرید شهر رفته بودم در قسمتی از مسیر چه رفت و جه بر گشت (که برگشت از شرق به غرب شهر بود ) کانالی عمیق وطولانی حفر شده بود و به ناچار با احتیاط از کناره و در امتداد کانال عبور می کردم وبشدت مراقب بودم در کانال نیفتم و این مسیر طولانی و خسته کننده بود نمدانم چقد مسیر برگشت را پیمودم تا اینکه رسیدم به یک جایی که دیگر کانال نبود ولی پیچ و خم خیابان و کوچه های دیگری قرار گرفتم که را رسیدن به خانه را دور و دشوار می کرد اما به خانه که نزدیک می شدم همه مسیر هایی که رفته بودم تغییر کرده بودند با سپاس و تشکر از راه اندازی این سایت در این مدت به لطف زحمات شمامسایلی برایم روشن شد که بسیار ممنون وسپاسگزارم صفرزاده
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما از نظر ذهنی خسته اید و به انتخاب های پیش رویتان نگاه می کنید و ایده ها و طوفانهای مغزی زیادی فکرتان را درگیر کرده است. سعی کرده اید پیوسته و مداوم در زندگی تلاش کنید و شکاف عمیقی در زندگی خودتان حس می کنید که این شکاف از لحاظ اقتصادی یا احساسی مانعی بزرگ برای رسیدن شما به اهدافتان است و نه تنها شما بلکه خیلی های دیگر را هم درگیر معضل کرده است. احساس می کنید زندگی تان رو به منفی پیش می رود و هر روز از روز قبل سخت تر می شود. معضلات اجتماعی شرایط بغرنجی را برایتان فراهم کرده است ولی نگران نباشید. اوضاع انشالله خوب می شود. تشکر از همراهیتون.
zahra : سلام و تشکر از زحمات شما در خواب دیدم دور میز کارم تخته چیدم و راه رفتن برام سخت شده (خیلی ممنون و سپاسگذار)
فریبا هراتی
: سلام. شما خیلی با سیاست و (ریا و فریب) می خواهید افراد یا شرایط کارتان را ارزیابی و مورد قضاوت قرار دهید و با سیاست نمی توان صداقت داشت. از این رو هیچ کاری درست پیش نمی رود. دوست من یا رومی روم یا زنگی زنگ!! تشکر از همراهیتون.
mahdeyh : سلام اینکه دست به گناهی خواهید زد قطعی هستش اینکه واقعا چنین می شود یا اینکه می شه تغییرش داد چون از گناه کبیره خیلی خیلی میترسم لطفا راهنمایی کنید میشه با صدقه جلوی ارتکاب گناه را گرفت
فریبا هراتی
: سلام. خواب شما به عنوان هشداری به شماست که گناه نکنید و نه وحی منزل که حتما گناه خواهید کرد. سراشیبی که ممکن است زمین بخورید، راهی گناه آلود است که شما خودتان را کنترل کرده اید یعنی جلوی گناه را می گیرید. جلوی گناه را با صدقه نمی گیرند بلکه با فکر و رفتار درست می گیرند. اما صدقه برای دفع شر و دفع شرایطی خوب است که شاید منجر به گناه شود.
mahdeyh : سلام خواب دیدم که باهمسرم یهجایی بودم بعد من شروع به دویدن کردم راهصاف بود بعد یه هویی سراشیبی شد می خواستم زمین بخورم ولی خودم را کنترل کردم زودتر از همسرم رسیدم در راه یکی از دوستای دوره راهنمایی خودم را دیدم خواست باهام حرف بزنه اما من فقط سلام کردم وهمین جور به دویدن ادامه دادم بعد زیر درختی نشستم دیدم که رژلب زیادی به لبم زده بودم اما کی وکجا یادم نبود بعد از رسیدن از اینکه با دوستم حرف نزده بودم پشیمان بودم ولی یه هو دوستم را دیدم کنارمه درست یادم نیست ولی فکر کنم می گفتم کاش من مرد بود م و باهاش هم خوابی می کردم ساعت سه شب بؤد تقریبا وقتی که بیدار شدم
فریبا هراتی
: سلام. شما متاسفانه به گناهی دست خواهید زد و در این راه اشتباه از همسر خود هم جلوتر خواهید رفت. زبان به دروغ می گشایید ولی خودتان هم نمی دانید که برای چه... انگار که عیبی نداشته باشد. در واقع دوست ندارید که کسی از زندگی شما با خبر شود و ترجیح می دهید با کسانی که مجبور نیستید، معاشرت نکنید.
Fatemeh : سلام و عرض ادب و احترام
من بیش از یکسال هست از عشقم جدا شدم. خواب دیدم توی پارک محله بچگی ام بودم اما به نظر میرسید این پارک تو شهر اون آقا بود. اون آقا هم اونجا بود. من توی یه مسیر پیاده رو داخل همون پارک داشتم قدم میزدم و اونم یه پیاده رو بالاتر از من قدم میزد و با گوشیش راجع به مسائل کاری صحبت میکرد. بینمون اندازه یه تیکه چمن فاصله بود. من همینجور که داشتم قدم میزدم به ناخن های پاهام نگاه میکردم که صورتی و شیشه ای بودن و یه ساقه سبز دستم بود که نوک اون ساقه میخورد به انگشتهای پاهام.سرمو پایین انداخته بودم. اون آقا هم همزمان با من قدم میزد نگام نمیکرد اما حواسش بهم بود. من مکث کردم و سرجای خودم ایستادم دیدم اون به قدم زدن ادامه داد و مسیرو تموم کرد و دور زد و عمدا و آگاهانه از روبرو اومد تو مسیر من. بعد من عین دوتا آدم که تو خیابون به هم برخورد میکنن جلوشو گرفتم به هم نزدیک شدیم و اونم نشست جلوی پاهام رو زمین. هیچ حرفی نمیزد ساکت بود، سرشو پایین انداخته بود و ناراحت بود اینم بگم که من ناراحتیشو حس میکردم.( ببخشید صفحه مناسبشو پیدا نکردم که بنویسم خوابمو ) خیلی ممنون و سپاسگزارم.
فریبا هراتی
: سلام. عرض احترام متقابل. شما با صفا و صداقتی که از بچگی آموخته اید و در دلتان آن را هنوز حفظ کرده اید، به عشقتان فکر می کنید. شما به صورت ثابت و پیوسته ای در مسیر زندگی تان پیش می روید و تجارب جدیدی می آموزید و او مانند شما ولی به پول و کسب درآمد بیشتر از هر چیزی فکر می کند. شما به عشق و داشتن رابطه ای صمیمی و سرشار از صفا فکر می کنید. اینکه زندگی تان پرزرق و برق باشد و اعتماد به نفستان بالا. الان وقتی به شما فکر کند از اینکه شما را رها کرده پشیمان است. اما خوب پشیمانی چه فایده ای دارد؟ تشکر از همراهیتون.