تعبیر خواب رقص
اگر کسی در خواب دید که به تنهایی و به خاطر شنیدن خبر خوشی می رقصد، و ساز و آوازی او را همراهی نمی کند، از غم و اندوه نجات می یابد. اما اگر دید به خاطر لهو و لعب و در جمعی عیاش بدین کار اقدام کرده، در ظاهر شادی است ولی در باطن دور شدن از مبانی ادب و دینی. اگر زنی ببیند در میان نامحرمان می رقصد، آن زن در بیداری محکوم به بد نامی خواهد شد و سر زبانها می افتد و پشت سرش حرف می زنند.
اگر کسی در خواب رقص یا به تعبیری (سماع) صوفیان را دید، از آنجا که به جهت شوق خداوند، حرکاتی را انجام می دهند، تعبیرش شادی است و اگر کسی رقاصی حرفه ای در خواب می کرد یا چنین رقصی را می دید تعبیرش غم و اندوه است. رقص در خواب اگر به معنای پای کوفتن باشد خوب نیست.
اگر ببینید مردمی دسته جمعی می رقصند، غم و رنجی عمومی پدید می آید که شامل حال همه آنها که می رقصند می شود و اگر کسی می رقصد و دیگران دست می زنند، او گرفتار مصیبت و بلا می شود و آنها که دست می زنند در غم او اندوهگین می شوند. اگر کسی ببیند که در حالت ایستاده یا نشسته و فقط با حرکت دست می رقصد، نشان آن است که به دیگران نیازمند می شود.
تعبیر خواب رقصیدن مرده (مرده در حال رقص)
اگر رقصی با پایکوبی همراه باشد، به معنای ناراحتی و اندوه است. اگر خواب دیدید مرده ای به صورتی که ذکر شد، می رقصد، روح او در عذاب بوده و یا به دلیلی روح او ناراحت است و یا دلواپس کسی از اقوام زنده باشد.
اگر خواب دیدید که کسی که مرده است بی آهنگ و به آرامی می رقصد، نشانه شادی روح او بوده و در آرامش ابدی به سر می برد.
تعبیر خواب رقصیدن با معشوق
اگر کسی خواب دید که به رقص حرفه ای مشغول است یا پایکوبی می کند، به غمی در بیداری دچار خواهد شد.
رقصی که به آرامی با معشوق باشد و در آن پایکوبی و حرکات تند وجود نداشته باشد، به معنای آرامش و عشق بوده و تعبیر آن غم و ناراحتی نیست.
تعبیر خواب رقص به خاطر شادی
اگر کسی در خواب دید که به تنهایی و به خاطر شنیدن خبر خوشی می رقصد، و ساز و آوازی او را همراهی نمی کند، از غم و اندوه نجات می یابد.
اگر کسی در خواب رقص یا به تعبیری (سماع) صوفیان را دید، از آنجا که به جهت شوق خداوند، حرکاتی را انجام می دهند، تعبیرش شادی است.
تعبیر خواب رقصیدن با لباس عروس
دیدن لباس عروسی، نشانه شرکت در کارهایی شادی بخش و هم صحبتی با دوستان صمیمی است. اگر لباس عروسی کثیف یا چروک باشد، رابطه شما با دوست صمیمی تان قطع خواهد شد.
اگر کسی با لباس عروس و به آرامی می رقصید و خیلی آرایش تندی نداشت و صورت او زیبا بود، در زندگی سفید بخت و خوش اقبال خواهد شد و اگر رقص آرامی می کرد، بخت به او روی خواهد آورد.
اگر کسی با لباس عروس و آرایش تند و تیز به رقص و پایکوبی مشغول بود، باید حتما با صدقه دفع بلا کند چون ناراحتی و خدای ناکرده مصیبتی برای وی در راه است.
تعبیر خواب رقص دو نفره
هر رقصی که به آرامی و از روش شادی و بدون آهنگ تند انجام شود، نشانه شادی و رسیدن خبری خوش برای کسانی است که با هم می رقصند. اما رقص هایی که با حرکت های تند و پایکوبی باشند، نشانه ناراحتی و رسیدن خبر ناخوشایند است.
امام صادق (ع) می فرماید: رقص در خواب، دلیل بر غم و اندوه و مصیبت کند.
محمد ابن سیرین می گوید: پای کوفتن در خواب، غم و اندوه است.
بعضی دیگر از معبران می گویند که رقص کردن در خواب، بیماری است و گروهی می گویند رقص کردن برای مردان خلاصی از زندان است، خصوصا اگر کسی که زندانی است این خواب را ببیند.
ابراهیم کرمانی می گوید: رقص درخواب، زنان را رسوائی است و مردان را، دلیل بر خصومت است. اما صوفیان و کسانی که رقص بسیار کنند، دلیل غم است و رقاص درخواب، مردی است که پیوسته درمصیبت خویش یا رد مصیبت دیگران باشد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Dokhtare Ali110 : سلام خانوم هراتی عزیزم ، روز جمعه شما به خیر و برکت و شادی ان شاءالله. اعیاد شعبانیه بر شما مبارک باشه بانوی مهربان و دوست داشتنی
دیشب خواب دیدم که تو یه جمع کوچیک زنانه ( فکر میکنم همه از آشنایان یا فامیل بودن) شروع به رقص و حرکات موزون کردم که بسیار برام لذت بخش بود و خودم نمیدونستم چطور توان این حرکات رو پیدا کردم ، چون در واقعیت نه رقص بلدم و نه تابحال در جمعی رقصیدم.. البته برا دل خودم میرقصیدم و توجهم به جمع نبود . مادرم با حیرت نگام میکردن و میپرسیدن چطور میتونی اینجوری برقصی و من میگفتم خودم یاد گرفتم. البته مجلس رقص و طرب نبود.
ممنونم از صبوری و انرژی های مثبتتون. دوستتون دارم 3>
فریبا هراتی
: سلام. تشکر همینطور به شما عزیزم. شما در زندگی به آرامش بسیار زیادی می رسید و ابراز خوشبختی خواهید کرد. دنیا به کامتان پیش خواهد رفت. تشکر از محبت شما خانم گل .
Emooo : سلام خواب دیدم معشوقم و دوستاش روی صندلی ها نشسته بودن و منم پشتشون بودم ... بعد دوستای او داشتن باهام حرف میزدن و وقتی خودش برمیگشت به من نگاه میکرد لبخند میزد ولی دندان های بالاش نامنظم بودن یعنی زیبا نبود (در واقعیت اونجوری نیست) بعد من اونو از زمین بلند میکردم (یعنی کلن روی دست های من بود و پاهاش زمین نمیخورد) میبردمش بازار
فریبا هراتی
:
سلام. طبق قوانین سایت که شما آن را هنگام ثبت نام در سایت اخیرا مشاهده فرمودید، و به علت کثرت و ازدیاد کاربران عزیز و حجم بسیار بالای تعابیری که فرستاده می شود، هر کاربر فقط مجاز به ثبت یک خواب در 24 ساعت است. در صفحه پرداخت قسمتی که که تیک می زنید قوانین رو قبول دارم بالای اون قسمت قوانین نوشته شده. و یک خواب شما امروز تعبیر شد. لطفا مجددا خواب خود را فردا ارسال کنید . تشکر از همراهیتون.
Emooo : سلام خواب دیدم معشوقم و دوستاش روی صندلی ها نشسته بودن و منم پشتشون بودم ... بعد دوستای او داشتن باهام حرف میزدن و وقتی خودش برمیگشت به من نگاه میکرد لبخند میزد ولی دندان های بالاش نامنظم بودن یعنی زیبا نبود (در واقعیت اونجوری نیست) بعد من اونو از زمین بلند میکردم (یعنی کلن روی دست های من بود و پاهاش زمین نمیخورد) میبردمش بازار
فریبا هراتی
: سلام. او از این که شما با دوستانش خوش و بش کنید خوشش نمی آید ولی به رویتان نمی آورد. اما در دل نسبت به شما بدبین می شود. شما می خواهید کنترل زندگی او را بدست بگیرید تا نیازهایش را فراهم کنید و او وابسته به شما باشد. ولی برای اینکار لازم است اول روح او را تسخیر کنید با رفتار درستتان. تشکر از همراهیتون.
الهام : سلام خانم هراتی عزیزم, ساعت حدود 9صبح خواب دیدم که یکی از دوستان قدیمی که الان رابطه آنچنانی با هم نداریم پشت میزی نشسته و انگاری یه مراسنی گرفته , من با لباس قرمز براق محلی رفتم و جلوش رقصیدم که رقص دستهایم بیشتر از پاهام بود و موزیکی هم نبود که دوستم برام لبش و گزید که خوب نمیرقصم که اون لحظه پاهام به هم پیچید ولی زود درستش کردم و پیش خودم گفتم که این مثل همیشه بخاطر حسادتش هست که میگه خوب نمیرقصم, بعد شیرینی پخته بود انگاری برشته شده بود کمی , من زیاد خوردم و یجوری دلم و زد و رفتم دوستم و بغل کردم, بعدش دیدم که دستم یه جعبه ای پر از لوازم آرایش هست و همه ماکت و ساختگی, و منم مونده بودم که چطور اینا رو درست کردن دایی من اومد از داخلش رژ ماکت برداشت و رفت.
فریبا هراتی
: سلام. شما اگر به هم فکر کنید، همدیگر را قضاوت می کنید و شما از او حرص می خورید و عصبانی می شوید و او هم از شما مرتب ایراد می گیرد و می گوید که نمی توانید ظاهرتان را حفظ کنید یا روی پای خودتان مستقل عمل کنید. هیچ فایده ای هم ندارد که او سعی کند که شیرین زبانی کند چون شما ته ته اش تلخی اش را می چشید. شما سعی می کنید که به ظاهر نشان دهید که خیلی از هم ناراحتید در حالی که در واقعیت اصلا برای هم تره هم خورد نمی کنید. دایی تان هم می خواهد سعی کند مثل قبل دروغ بگوید و خیلی صادق نباشد. تشکر از همراهیتون.
mina : سلام وقت بخیر،خواب دیدم رفتم کتابخانه دانشگاه و در محوطه ی کتابخانه کوهی بود که من رفتم بالای کوه و یه نسیم ملایمی میومد و موهام که خیلی زیبا و بلند شده بود و به رنگ طلایی مایل به قهوه ای بود تو باد میرقصید...خودم هم انقدر زیبا شده بودم که از خوشحالی میرقصیدم..تا اینکه دیدم از کتابخونه چند نفر اومدن بیرون،تو دلم گفتم الان اینا موهای منو میبینن برم روسری سر کنم و از خواب بیدار شدم.ممنون
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما به دنبال دانش هستید و می خواهید ایده های جدید را بررسی کرده و معنای جدیدی به زندگی تان بدهید. شما با چالشی بزرگ مواجه خواهید شد که فکرتان را بسیار باز می کند و احساس نشاط و آرامش خواهید کرد. شما سرزنده و شجاع و اجتماعی هستید ولی نمی خواهید که افکارتان را با همه به اشتراک بگذارید. تشکر از همراهیتون.
mina : سلام وقت بخیر،خواب دیدم در یک پاساژ بزرگ گم شدم و هر کاری میکنم راهم رو پیدا نمیکنم تا اینکه استاد خواهرم رو دیدم که به من گفت از این راه برو،منم رفتم و خوردم زمین بعد دیدم استاد و دوستش با تمسخر دارن میخندن بهم،بعد همون لحظه خانومی که شاخه گل سرخی در دهنش بود جلوی همه شروع به رقصیدن کرد و شوهرش هم تشویقش میکرد تا اینکه رفت جلوی استاد و گفت این شاخه گل رو بده به کسی که دوست داری..ولی استاد شاخه گل رو نمیگرفت تا اینکه در گوش دوستش اسم کسی رو که دوست داشت گفت و شاخه گل رو گرفت...(در واقعیت خواهرم به این استاد علاقه منده)
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما ایده های زیادی در ذهنتان هست و به انتخابهای پیش رویتان نگاه می کنید ولی نمی دانید که بهترین آلترناتیو برای شما کدام است و راه درست کدام است. استاد خواهرتان شما را به انجام کاری راهنمایی می کند و شما کارتان را جدی نمی گیرید یا نادرست رفتار می کنید و شکست می خورید. اعتماد به نفس شما کم است و برایتان خیلی مهم است که دیگران راجع به شما چه می گویند و چه فکری می کنند. عشق به زندگی این استاد خواهرتان می آید. اما معلوم نیست که خواهرتان عشق او باشد چون شما نشنیده اید که اسم خواهرتان را در گوش او بگوید. تشکر از همراهیتون.
2020 : سلام خسته نباشید عزیزم
من خواب دیدم با مادرم رفتم مهمانی و یک جمعی آنجا نشسته بودند خانم هم بودند، بعد بچه شان گریه میکرد و غذا می خواست ولی گفتند الان غذا بدیم بعد با ما دیگه غذا نمی خورد، عروس میزبان اعلام کرد غذا چی هست، مامانم گفت ای کاش ماهی هم داشتید، میزبان که دختر عمه مادرم میشه پاشد رفت آشپزخانه و یک سری مرغ را درست می کرد، آورد داخل بشقاب های روی میزها قشنگ جلوی ما چید بعد یادش اومد مرغ ها را اصلا نپخته، دوباره جمع کرد که بره سرخ کند و بپزد. آشپزخانه روبه رو پذیرایی بود سرخ که می کرد دود بالا میرفت، من رفتم جلو نگاهی کنم مادرم گفت بشین دود بهت نخوره، یک پسر بچه هم با یک اسپری دود ها را محو میکرد، بعد هم یک هندونه که قبلا ازش خورده بودند از نصف یک کمی بیشتر مانده بود را گذاشتند روی اپن که بیاره برای خوردن نه خیلی سفید و نه قرمز بود بیشتر رنگش قرمز کمرنگ بود و تقسیم میکرد و داخل ظرفی میگذاشت که بیاره تو سالن. بعد تو همان خواب من و خواهرم و مادرم یک جایی بودیم یک مکانی بود که تخت هم داشت اون محیط به قسمت هایی تقسیم شده بود، در هم نداشت، نمیدونم سفر بودیم یا همان شهر خودمان، اون قسمتی که ما می خواستیم بخوابیم و وسایلمون را بگذاریم یک قسمتی از آن دیوارهایش ریخته بود خیلی مکانش خوب نبود. بعد نمیدونم چی شد که من و خواهرم و با مادرم تو جمع می رقصیدیم یک قسمتی پایین همان محل خواب ها بود یک حالت شیب به سمت بالا محل خواب ها و پایین شیب محل رقصیدن بود، چند دسته های 4-5 نفری دست هم را می گرفتیم و میرقصیدیم یکی یکی می رفتند وسط حلقه و رقص می کردند ولی ما وسط حلقه نرفتیم و یک دختری میخواست که من برم ولی نرفتم، بعد من و خواهرم گفتیم پلاستیک و وسیله هامون دسته مان هست نمیشه رقصید و با یکی از دخترخانم ها رفتیم وسایل را بگذاریم قسمت محل خواب، بعد که محل خواب را دید گفتیم جامون خیلی بده و .... وسایل را گذاشتیم و دوباره پایین اومدیم...
فریبا هراتی
: سلام. فامیل شما سعی می کنند روابط دوستانه با هم داشته باشند و احتمالا برای هم درددل می کنند. مادر شما می خواهد که حرفهای مثبت بزنند و از موفقیت ها بگویند. او آرزو می کند که شانس و انرژی و باورهای روحی مثبت به زندگی تان بیاید ولی یک مورد ناسالم یا نگران کننده در زندگی دختر عمه مادرتان هست که او می خواهد این چیز را از زندگی اش بیرون کند. اما او احساس می کند که مشکلاتی برای رسیدن به اهدافش دارد و در یک موقعیت خاص، هنوز آمادگی لازم را برای رسیدن به خواسته هایش ندارد. او نگران است و می ترسد. نگرانی او را همه متوجه می شوند و شما نمی خواهید که مادرتان خیلی در کار او دخالت کند چون نمی خواهید که مادرتان هم نگران شود. تا اندازه ای برای دختر عمه مادرتان رفاه و گشایش کار به وجود می آید و قسمتی از نگرانی های او از بین می رود. تا اندازه ای هم اخبار خوب و رفاه و شادی بین فامیلتان ردو بدل می شود. شما و مادر و خواهرتان هم درددل می کنید و مسائلی را مطرح می کنید ولی خیلی ابراز ناراحتی نمی کنید. شما نمی خواهید همه ی احساستان را بروز دهید. تشکر از همراهیتون.
mf : سلام خدا قوت : من بین ساعت 6 تا هشت صبح خواب دیدم که در یک حیاط هستم با خانواده همسر اینده ام که قرار هست اذدواج کنیم،این حیاط بزرگ و خاکی بود مثل خانه های شمالی و یک خانه با ایوان سیمانی در وسط ان بود، که من ابتدا روی ایوان نشسته بودم البته لباس پوشیده بودم و اماده رفتن به محل کارم بودم که همسر اینده ام با یک گاری از در بزرگ این خانه وارد شد همراه خانواده اش بعد مادرشون من رو صدا کرد که پیششون برم،وسط گاری یک کیک عروسی بود مادر همسرم دستمو گرفت و یکم جنب و جوش حالت رقصیدن انجام میدادیم بعد چاقوی کیک بری رو هر کدوم وسط رقص دست به دست میکردیم و هر کدوم یک برش به کیک میزدیم تا نوبت من رسید وسط رقص چاقو رو گرفتم و یک برش بهش زدم و ادامه رقص و چاقو رو به همسرایندم دادم و دور کیک میچرخیدیم.........
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما ارتباطات زیادی با همسر آینده تان و خانواده ی او خواهید داشت و همه چیز هم بر وفق مراد شما نیست. مشکلاتی هست که باید رفع و حل و فصل شوند. برای مسائل مالی و رسیدن به ثروت شما با سختی مواجه خواهید شد و هر کدام از شما تعهد می کند که وظائف خاصی را در این زمینه به عهده بگیرد و برای رسیدن به هارمون و هماهنگی در زندگی تان همه شما توافق و تلاش خواهید کرد. تشکر از همراهیتون.
Sayeh : خواب دیدم جایی هسیم انگار جشن یا عروسی هست ولی چیزی نمیدونم،من یکم با یه اهنگ اروم میرقصم میرم میشینم ،بعد میبینم دختر خاله ام در حال رقص بعد همه دورش حلقه میگیرن وو.میرقصن از خاله ها دیگه و مامانم و.زندایی ،خانواده خاله ام باهاشون قهریم مادرم متنفر هست ازشون واستفاده اینکه خواستگار من هم بودن و.که ازشون متنفریم رد کردیم و.حالا میدیدم مادرم باهاشون میرقصه ناراحت شدم رفتم دست مادرم گرفتم اوردم ،میگه خب مامان زشت بود همه بلند شدن من نمیرفتم
فریبا هراتی
: سلام. اگر همه جشن آهنگ آرام بوده اتفاق خوبی می افتد که به خاطر موفقیت و این اتفاق مثبت، زندگی همه شما به آرامش و هارمونی و تعادل و هماهنگی می رسد. اما اگر گاهی آهنگ تند می شده، دشمنی بین شما و فامیلتان بیشتر می شود. اما به هر حال زندگی شما مثبت و با هارمونی و هماهنگی پیش خواهد رفت. تشکر از همراهیتون.
Sona : سلام، خسته نباشین ، الان ۱هفته است که دوست پسر سابقم باباشون فوت کردن و ما با هم همسایه هستیم، خواب دیدم از در خونه اومدم بیرون که مامان بزرگمو ببرم جایی مامان بزرگمم کول کردم بردم تو پارکینگ اومدم بالا دیدیم دوست پسر سابقم تو ماشینش آهنگ گذاشته و درای ماشینشو باز کرده و وسط کوچه با خواهرش و یه چند نفر دیگه دسته جمعی میرقصن ، دوست پسرمم کرد هستن و رقص سنتی خودشونو میرقصیدن ، منم تعجب کردم که چرا میرقصن با باشون فوت کرده ،بعدش نمیدونم خودش بود یا یکی دیگه دست منو گرفت منم برد تو رقص دسته جمعیشون ، حس میکنم یه جوری میخواست یه جوری با من ارتباط برقرار کنه اینو بهونه کرد،خواهرشم یه شال سفید تو دستش تکون میداد
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. روحشان شاد. رقص ایشان به خاطر عزاداری شان و نگرانی شان است و ارتباط شما با او در عزاداری شاید باعث شود که او دوباره به شما تمایل پیدا کند. شال سفید هم به خاطر عزاداری اوست. تشکر از همراهیتون.
Tanhaa : سلام من خواب دیدم دختر عموی من ممنون از تعبیرتون
فریبا هراتی
: سلام. دختر عموی شما به خاطر مسئله ای ناراحت است و تحت فشار عصبی و استرس قرار دارد. آوازه ی ناراحتی او بین فامیل خواهد پیچید. از لحاظ مالی به نظر نمی آید که مشکلی داشته باشند ولی مسئله ای پیش آمده که او نمی خواهد کسی بفهمد و در عین حال از ناراحتی نمی تواند روی پای خودش بایستد. شاید با همسرش مشکل پیدا کرده باشد. تشکر از همراهیتون.