تعبیر خواب روسری (چارقد)
روسری نیز مانند چادر برای زنان نشانه عفاف، بخت و عزت بیننده خواب است. دیدن چارقد در خواب برای مردان، بی ارزشی و سبک شدن در اجتماع و اهانت تاویل شده است. اگر زنی ببیند چارقد کثیف و پاره ای دارد در محیط خانواده برایش ناراحتی به وجود می آید. اگر ببینید کسی چارقد شما را به زور گرفت، مورد اهانت قرار می گیرید و پاره کردن چارقد، بی احترامی به آبروی اوست.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
roksana : سلام خانم هراتی عزیز.خواب دیدم(نزدیک)روبرو اماکمی جلوترازخونه خودم یه مغازه لباس فروشی باز شده مامانم وخواهرم هم هستن رفتیممغازه لباسارو ببینیم.فروشنده مردجوون بود.من ازدوتاروسری رنگی رنگی خوشگل خوشم اومدسرکردم یکیشو.خواهرشوهرم اونجابود ازش پرسیدم بهممیاد گفت نه منم دلم زده شد دوباره برداشتم همون دوتاروسری رو نگاه کردم دیدم اخه خوشگله چرابهم میگه بهت نمیاد.تصمیم گرفتم بخرمش.دیدم لباس نوزادهم داره یه جوراب بلندبالباس پسندیدم برای بچم اماحس میکردم جورابه دخترونه ست یه چادرهم مامانم پسندیده بود اونم برداشتم،ولی مادرمو وخواهرم از مغازه رفته بودن. خواستم حساب کنم پولشو،صاحب مغازه اومدسمتم میخواست بغلم کنه من مقاومت کردم ولی حسش کردم که بدنش بهم خوردخیلی ترسیدم بعدبه زور فرار کردم ازمغازه و لباساروهم نخواستم.ممنونم
فریبا هراتی
: سلام. شما می خواهید که تصویر تازه ای از خودتان را به دیگران نشان دهید و رفتار تازه ای داشته باشید و به انتخاب های پیش رویتان نگاه می کنید. دلتان می خواهد که بسیار پر شور تر و با نشاط تر و شادتر باشید. اما شاید خواهر شوهرتان فکر کند که شما بهتر است موقر تر و سنگینتر رفتار کنید. شما می خواهید برای حمایت از فرزندتان هم برنامه ریزی کنید و بعضی از افکار مادرتان را هم در این خصوص می پسندید. اینکه در خوابتان کسی شما را بغل می کند بیانگر این است که شما نیاز دارید که احساسات واقعی تان را نمایش دهید و حرف دلتان را بزنید و مطابق با میل خودتان رفتار کنید. ولی شما گارد و جبهه می گیرید و در دلتان از مخالفت های دیگران با نظرات خودتان ناراحت می شوید ، اما احساسات واقعی تان را رو نمی کنید. تشکر از همراهیتون.
Eli : ساعت یکربع به چهار صبح از خواب بیدار شدم
Eli : سلام خانم هراتی جان.ساعت بیدار شدم خواب دیدم جلوی آیینه روسری سرم میکردم فکر کنم ساتن سبز یا بنفش بود یه خانم جوان که نمی شناختم گفت این روسری جای گیره فروشنده روش هست و خوب نیست بعد هم گفت اینطوری نبند ولی من که نگاه میکردم حس میکردم روسری خراب نیست و چینهای رو سرم هم مدل است و به حرفش گوش ندادم روسری رو آوردم بغل گوشم و گیره روسری زدم داشتم جلوی آیینه ریمل میزدم مژه هام خیلی خوب شده بود فکر میکردم الان ساعت ۶ است تا برم جایی که میخواستم برم خرید موقع برگشت تو ترافیک میمونم برم جای نزدیک تر لوازم آرایش بخرم فعلا بعد یه روز دیگه زودتر میرم خرید کامل عمه چیزهایی که لازم دارم میخرم..مانتو قدیمی مشکی ام رو پوشیدم بعد دیدم با برادر جوون مجرد خودم داریم از عرض خیابون محله قدیمی خودمون رد میشیم رسیدیم به پیاده رو ولی حس میکردم سطح آسفالت پیاده رو که راه میرفتیم خیلی کم بود انگار خیلی ازش استفاده شده بود و دوباره آسفالت نشده بو.د.
فریبا هراتی
: سلام. شما شخصیتی مهربان و مثبت اندیش دارید ولی افکارتان تا حدی تحت تاثیر صحبت های دیگران قرار می گیرد و تا اندازه ای زودباور هستید. اما خودتان این موضوع را باور ندارید و فکر می کنید که اعتقادات شما بر مبنای تشخیص خودتان است و تحت تاثیر حرفهای کسی، فکرتان عوض نمی شود. شما نیاز دارید چشم هاتان را باز کنید و بیشتر به یک موقعیت یا یک رابطه توجه نشان دهید. شما باید در کشمکش بین مادی گرایی و معنویت مراقب باشید. خوابتان به شما هشدار می دهد که مراقب خیانت، فریب، دروغ و خودخواهی باشید و مسئولیت پذیرانه و خردمندانه رفتار کنید. شما بر طبق رفتار گذشته تان برخورد می کنید و می خواهید مسیر زندگی تان را عوض کنید و دیگر مانند قدیم فکر نکنید. اما عبور از این تفکرات قدیم به سیستم فکری جدید، برایتان خیلی هم راحت نیست و راه برایتان هموار نیست. تشکر از همراهیتون.
شهزاد : سلام خانم هراتی عزیز وقتتون بخیر و شادی . من صب از خواب بلند شدم خیلی از خوابم فراموشم شده این یادم هست که یه نوزاد داشتم و بهش شیر می دادم نوزاد دختر بود و اینکه بلد نبود شیر بخوره من همش کمکش می کردم و اون شروع به خوردن کردو اینکه کسی رو که دوسش دارم تو خونه م بود داشت صحبت می کرد و راه می رفت بعد دیدم یه روسری سرش هست و داره می افته که داشت همینجوری حرف میزد و به سمت اتاق خواب میرفت . بعد منزل پدرم سفره باز بود پلو با قیمه بود من پلو کشیدم و یه قاشق خوردم برنج زعفرونی جدا بود انگاری من داشتم رو دربایستی می کردم و برنج زعفرونی نمیکشیدم که پدرم همش اصرار می کرد که بکشم .ممنون از تعابیرزیباو پر انرژیتون.پایدارباشید.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما به ثروت و سرمایه ای می رسید که برای افزایش آن تلاش می کنید و از خودتان مایه می گذارید. کسی که دوستش دارید، افکارش را شاید تا کنون از شما در زمینه ی خاصی پنهان کرده بوده، ولی حالا راجع به افکارش با شما صحبت خواهد کرد. ( اگر منظورتان این است که روسری داشت می افتاد) و اگر خودش داشت می افتاد، فکرش خسته است.) خوابتان را لطفا کامل توضیح دهید که من مجبور نشوم 2 خط اضافه بنویسم چون شما ننوشتید که چی داشت می افتاد! پدر شما هم به رفاه و ثروت زیاد رسیده و می خواهد که شما احساس رفاه و آرامش بیشتری در حضور او داشته باشید و باز هم می خواهد از شما حمایت مالی کند. تشکر از همراهیتون.
Ghoncheh : سلام من خواب دیدم یک روسری قرمز باخط های مشکی داشتم البته توی بیداری این روسری دارم و تو خواب خواهرم اومد روسری ازم گرفت و من زیاد دوست نداشتم بهش بدم
فریبا هراتی
: سلام. شما افکاری پر شور و شوق و با انرژی دارید و خواهرتان سعی می کند که از شما یاد بگیرد که چطور شیطنت داشته باشد و خوشحال به نظر برسد. اما شما دوست ندارید که او از شما تقلید کند. تشکر از همراهیتون.
Khanomeirani : سلام وقتبخیر خابم مخفی باشه
ممنون از تعبیرتون
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما سعی می کنید که روابط عمومی تان را با دیگران تقویت کنید و فکرتان به آرامش برسد و خونسرد باشید. افکار و ایده های زیادی در سرتان دارید و می خواهید که مثبت اندیش و شاد باشید. دوست پسر دوستتان از رفتار شما زیاد خوشش نمی آیدو احساس مثبتی به شما ندارد. تشکر از همراهیتون.
سحر : سلام و رحمت. فکر کنم امروز ۲۲ رجب بعد نماز صبح بود خواب میدیدم که برام خواستگار اومده، من داشتم حاضر میشدم که برم پیششون، روسریمو میپوشیدم و با چادر میخواستم برم تو آینه میدیدم روسریم عوض شده، شده از روسری های مامانم یه بار کرم و مشکی و یه بار هم گلهای آبی کم رنگ با زمینه کرم، که این دومی رو ندارن، من عوض میکردم دوباره عوض میشد.وقتی که آماده شدم برم دیگه دیر شد کار داشتن رفتن اما انگار گفته بودن برمیگردن از یه شهر دیگه اومده بودن.پسره هم کار درستی نداشت مامانم میگفت برو فلان جا برات کار هست.خیلی هم شوخی میکرد طوری که انگار از دم در بهش گفتم فکر میکنی خیلی بامزه ای؟ بهرحال اونا منو ندیده رفتن موقع رفتن داداشش سر کشید تو اتاق ببینه من چه شکلی ام منم سرم باز بود. ممنون
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما به ازدواج فکر می کنید و برایتان خواستگار هم خواهد آمد ولی خواستگارتان هم طبقه یا هم فرهنگ با شما نیست. مادر شما سعی می کند که افکار خودش را به شما بقبولاند که شما باید ساده باشید و نسبت به هیچ کسی جناح نگیرید و بی طرف باشید. او می خواهد که شما با عزت رفتار کنید و یا خونسرد و آرام به نظر برسید و شما تلاش می کنید که او را مجاب کنید که افکار خودتان در خصوص رفتارتان در زندگی آینده تان و تعامل با مردم، درست تر است از افکار او. مادرتان انتظار دارد که همسر آینده ی شما بتواند برای شما رفاه و آرامشی را فراهم کند که خود او در زندگی با پدرتان، فاقد این آرامش بوده است. شما شاید خیلی نتوانید نظراتتان را در خصوص زندگی آینده تان برای بار اول دیدار خواستگارتان، بیان کنید ولی او متوجه ی افکار شما و صراحت شما در بیان نظراتتان خواهد شد. تشکر از همراهیتون.
سحر : ممنونم، ببخشید یعنی ایشون فرهنگشون از ما پایین تر هست؟ اینو هم اضافه کنم که مادرم رو مبل نشسته بودن و ایشون زانو زده بودن پیش پای مادرم نشسته بودن و یه کلاه بافتنی کرم رنگ که پایینش رو تازده بودن رو به بالا رو سرشون بود
فریبا هراتی
: خیر من فقط گفتم هم فرهنگ شما نیست نگفتم که ازشما بالاتر است یا پایینتر. زانو زدن او هم می تواند به پایین تر بودن شرایط اجتماعی یا مالی او اشاره کند و هم می تواند به تواضع او اشاره کند. این آقا دوست ندارد که افکارش را واضح با شما مطرح کند ولی به منافع خودش فکر می کند. او می خواهد امنیت مالی و فکری داشته باشد. تشکر از همراهیتون.
نرگس کوهی : سلام بزرگوار روزتون به خیروشادی
من درگذشته اشتباهاتی کردم که نگرانم دیگران بفهمندنمیدونم خوابم به اون ربط داره یانه
درخواب بهم گفتندکه برای بازشدن گره زندگیت حتمابایدجایی بری ظاهرادیدن یک خانم جاافتاده و آگاه بایدمیرفتم
همراه یک طلبه جوان عمامه سفید
درخواب اعتمادی بهش نداشتم ولی وانمودمیکردم قبولش دارم تاباهاش به مقصدبرسم میدونستم مادروهمسرم مخالفت میکنندومیخواستم یواشکی برم
یک کوله آبی رنگ که داخلش لباسهایی اززمان دانشجویی داشتم روخالی کردم ودربین لباسهایک روسری باطرح قهوه ای انتخاب کردم اما شک داشتم روسری زمینه طوسی روبردارم یاقهوه ای،دامنم هم فکرکنم قهوه ای بودزیرزمین خونه مادرم بودن
بعددیدم خونه خودم درواقعیت هستم وخواهربرادرهام هم بودندوچندتن از اقوام ولی درخواب گاهی فکرمیکردم خونه مادرم هستم
چون نگران بودم که چراکسی غذادرست نمیکنه چون من بیماربودم نمیتونستم کارکنم
وهمچنان درحال جمع کردن وسایلم بودم
یک ساک دستی باجنس کاغذمحکم روغنی بودکه میخواستم درونش قران ومفاتیح بزارم اما دوباررفتم دیدم داخلش پرازآب زلال هست و بردم خالی کردم باردوم عصبانی شدم گفتم کی تواین ساک دسته دار آب میریزه
شوهردخترعموم گفت من ریختم اخه باغم آب نداره میخواستم ببرم باغم
داخل کیسه زباله بزرگی وسایل دورریختنی بود،گشتم تاشایدبرایش کیسه یاوسیله مناسب پیداکنم اب بریزداماپیدانکردم
ازطرفی ناراحت بودم که برای کسی مهم نیست من دارم میرم
ووقتی یادجدایی ازبچه هام میفتادم حس پشیمانی داشتم ومیگفتم من دوری از اونها رو نمیتونم تحمل کنم
درنهایت رفتنم روندیدم وبه سختی ازخواب بیدارشدم چون خوابم ادامه داشت من نمیخواستم ببینم
قبلاهم اتفاق افتاده درخواب دادزدم خسته شدم چقدرخواب بهم نشون میدید
ممنون از راهنماییتون
فریبا هراتی
: سلام عزیزم. تشکر. دوست خوبم لطفا خوابهایتان را سطر سطر ننویسد و همه را یکجا پشت سر هم بنویسید تا هنگام تعبیر در باکس تعبیر بتوانم خوابتان را یکجا مشاهده کنم. شما عذاب وجدان دارید و تمایل دارید که کسی باشد که حرفهای شما را بشنود و از شما حمایت روحی کند. باید بتوانید با شخصی آگاه و قابل اعتماد، مشورت و درددل کنید. بار سنگینی از مسائل گذشته را درون خودتان نگه داشته اید که ذهنتان را خسته کرده. طلبه ی عمامه سفید خوابتان، در واقع وجهه ی با ایمان و مصمم خودتان است که باید مراقب خودتان باشید و از اشتباهات گذشته تان درس بیاموزید. شما می خواهید محافظه کارانه رفتار کنید و حرفی نزنید یا کاری نکنید که سعادت خانوادگی تان از دستتان برود. البته فکر می کنید که این بهتر است از اینکه اصلا در کل حرفی نزنید. شما سعی می کنید که به ظاهر شخصیتی آرام و فداکار و ملایم و خونسرد از خودتان نشان دهید و شوهر دختر عمویتان می خواهد که شما برای او دعا کنید تا مشکلاتش حل شود. هر چند که شما فکر می کنید که خودتان نیاز به دعای دیگران دارید. در کل خیلی قوی می توانید افکارتان را از دیگران مخفی کنید و می ترسید که اشتباهتان جایی فاش شود و به امنیت و رفاه خانواده تان ضربه بخورد. دوست خوبم خداوند از دل شما آنقدر آگاه است که خودتان از خودتان آنقدر آگاه نیستید. به جای نگرانی که مردم یا خانواده تان چه می گویند، با خدای بزرگ صحبت کنید و او که از رگ گردن به شما نزدیک تر است. به او بگویید که شما را به خاطر اشتباهاتتان ببخشد و از او بخواهید که شروعی تازه داشته باشید. سعی کنید که دعای جوشن کبیر را روزی 1 بار و در کل اقلا 3 بار بخوانید. همینطور دعای جوشن صغیر و با خدا حرف بزنید و درددل کنید. او شما را خواهد بخشید. سعی کنید که منبعد اشتباه نکنید. تشکر از همراهیتون.
ناری : سلام وقت بخیر
ساعت 3ظهر, 13 شعبان خواب دیدم عقب ی ماشین به همراه اعضای خانواده م نشسته بودم میخواستیم بریم خونه عموم. موقع پیاده شدن متوجه شدم روسری م ک زمینه سبز داره و در واقعیت هم دارم یه کم خیس هست و نم داره. اصرار به بچه هایی ک کنارم بودن ک با روسری من روسری شون عوض کنن حاضر نشدن. موقع پیاده شدن دیدم یکی از جورابم هم یه ذره پاره شده طوری پشوندم ک مشخص نباشه. رنگ جورابهام مشکی بود. اما وقتی پیاده شدم روسری م خشک و دیگه نگران پارگی جورابم نبودم. سلام کردم و داخل خانه شدم و روی ی قالی کنار اعضای خانواده م نشستم.
با سپاس
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما از خانواده تان در رابطه با افکاری که راجع به عمویتان ( یا راجع به فرهنگ خانوادگی تان) دارید، تبعیت می کنید. سعی می کنید که مثبت اندیش و آرام و ملایم باشید ولی کمی احساسات منفی به ذهنتان راه یافته و فکر می کنید که گرمی و امنیت و آرامشتان به صورت کامل در کنار او ( یا در حضور این فرهنگ و سنت) ندارید. اما کم کم این احساسات منفی از بین می رود و شما می توانید با عمویتان کنار آمده او را بیشتر دوست داشته باشید و یا با فرهنگ خانواده تان کنار بیایید و آن را بپذیرید. تشکر از همراهیتون.
سحرم : سلام خانم هراتی عزیز متنم مخفی باشه.
فریبا هراتی
: سلام. شرایط مالی او بسیار پیشرفت کرده و متمولتر شده است. همینطور هم دختر او به رفاه بیشتری می رسد. اینها در روابط اجتماعی شان با دیگران بیشتر با ژست و پز رفتار می کنند و شما سعی می کنید که افکارتان را در قبال آنان مخفی کنید و با آنها صریح و رک صحبت نکنید. شما فقط شرایط او را به صورت تله پاتی دریافت کرده اید و نیازی نبود که به او فکر کنید. تشکر از همراهیتون.