تعبیر خواب روسری (چارقد)
روسری نیز مانند چادر برای زنان نشانه عفاف، بخت و عزت بیننده خواب است. دیدن چارقد در خواب برای مردان، بی ارزشی و سبک شدن در اجتماع و اهانت تاویل شده است. اگر زنی ببیند چارقد کثیف و پاره ای دارد در محیط خانواده برایش ناراحتی به وجود می آید. اگر ببینید کسی چارقد شما را به زور گرفت، مورد اهانت قرار می گیرید و پاره کردن چارقد، بی احترامی به آبروی اوست.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
مهسان بزرگمهر : سلام.وقتتون بخیر
من خواب دیدم که یک آقایی(در واقعیت همکلاسم هستن) وقتی روی پله های یه جای شلوغ پشت سرم بود،مقعنه و چادرمو به شدت کشید عقب طوری ک داشتم خفه میشدم و شدیدا جیغ میزدم.بعدش ک نگاش کردم بغض کرد و گریه کرد
ممنون میشم تعبیرشو بگید بهم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. این آقا می خواهد افکار و توجه شما را به خودش جلب کند ولی شما دوست ندارید! شما نسبت به او بی انگیزه و بی میل هستید و از او بدتان می آید یا از او عصبانی هستید و با او سخت ارتباط برقرار می کنید. او از اینکه به او توجه کنید خوشحال می شود. تشکر از همراهیتون.
کبری : سلام خانم هراتی
من پنجشنبه خواب دیدم که تو خونه ای هستیم که در خواب میدیدم خونه ی مادر شوهرم است خانواده ی من هم اونجا بودن خوار شوهرم به من یه شال کادو داد بعد مامانم گفت بده ببینم چجوریه بعد من رفتم آسپزخونه دیدم سینک پر از انگور های یاقوتی با خوشه های کوچیک سفید و قرمزهستش همشون سالم بودن وخواهر شوهرم داشت میشست من بهش گفتم بده من بشورم واون کنار رفت و من مشغول شستن شدم بعد خواهر شوهرم پرسید شالی که بهت دادم کو گفتم مامانم سر کرده گفت خودت سر کن که من برگشتم دیدم که مامانم اومد گفت بیا شالو سر کن قشنگه شال سفید با طرح بود
باتشکر
فریبا هراتی
: سلام. روحیات و ذهنیتات خانواده شوهرتان مطابق با عقاید و آرمانهای شماست. آنها شما را می پسندند و برایتان احترام و حرمت زیادی قائلند. شما به شادی و ثروت بسیار زیادی خواهید رسید و سفید بخت و خوشبخت خواهید بود. مادرتان هم نیات و عملکرد خواهر شوهرتان را تایید می کند. تشکر از همراهیتون.
Hani : ممنونم من از بدبینی اونه که خیلی ناراحتم انشااله که همینطور شما گفتید باشه ممنون از زحماتتون.
Hani : سلام بازم عذرخواهی میکنم بابت این موضوع شما حق دارید ولی بعضی مواقع به ناچار برای اینکه بشه تعبیر و کاملا درست متوجه شد تمام جزییات و توضیح میدم چشم رعایت میکنم. فقط بابت این موضوع که گفتید همسرم چشم انداز مثبتی دارد برعکس اون هستش که خیلی بیشتر از من دید منفی داره و همین موضوع داره اذیتم میکنه بیش از اندازه موضوع هارو بزرگ میکنه وقتی چیزی پیش میاد خیلی کش دارش میکنه در ضمن الان من و نامزدم با هم قهریم و کدورتی پیش اومده ممنون میشم با این اوضاع که بهتون گفتم بتونید واضح تر تعبیر کنید. مرسی از شما.
فریبا هراتی
: من نگفتم همسر شما چشم انداز مثبت تری نسبت به شما دارد گفتم چشم انداز مثبتی دارد و فکر می کند که شما به خوشبینی او نیستید. این فکر اوست! تعبیر فرقی نمی کند.
Hani : سلام وخسته نباشید خدمت خانم هراتی عزیز. امیدوارم حالتون خوب باشه. من امروز صبح خواب دیدم در یه مغازه روسری فروشی هستم و نامزدم بیرون در مغازه نشسته و من در حال خرید روسری هستم که در واقع همسرم میخواد برام بخره یه خانم دیگه ای هم بود در حال خرید بود مغازه دار بهش گفت اینطوری تا کنم؟ گفت آره از وسط تا کرد منم داشتم مال خودمو تا میکردم روسری اون خانم از مال من مرتب تر بود یعنی خط اتوی اون مرتب تر بود مال منم خوب بود ولی به مرتبی اون نبود و داشتم فکر میکردم مال اون از من تمیز تر و نو تره ولی بازم راضی بودم روسری من مشکی و سفید بود دو رنگ بود و من روسری رو تا کردم به صورت افقی یه لایه مقوا یا مثل چوب بود که بینش گذاشتم تا عمودی وایسته وخراب نشه خط اتوش انگار کیف پول همسرم دستم بود باز کردم یه ده هزار تومانی درش بود بعد روسری رو روی دستم گرفتم مرتب رفتم بیرون با نامزدم داشتیم میرفتیم رابطه مان خوب بود و مهربان حس خیلی خوبی داشتم به من گفت عزیزم میخوای عروسیمون و اینجا بگیریم یعنی شهری که الان خودم زندگی میکنم و میگفت من سرمو گذاشتم رو شونه اش با رودربایسی میخواستم بگم آره راستش من که دلم میخواد هنوز بعد گفت یا یه شهر دیگه من دیگه ملاحظه کردم چیزی نگفتم در صورتیکه دلم میخواست بگم آره دوس دارم همینجا شهر خودم عروسی کنم ولی چیزی دیگه نگفتم همینطور رفتیم رسیدیم جایی از پله رفتیم بالا انگار پله های آپارتمانی بود رفتیم بالا وارد شدیم طبقه بالا یه محیط کاری مردانه بود چند تا مرد رو مبل وصندلی نشسته بودن انگار آرایشگاه مردانه بود نمیدونم یا املاک ولی بیشتر فکر میکنم سلمانی بود بعد من و نامزدم میریم پشت پنجره نامزدم میگه بیا اینجا رو نگاه کن چقدر خوشگله از پشت پرده بود یه چمنزار خوشگل درختای سبز بود ولی چون خوب دید نداشت به سختی میدیدم پرده توری کرم رنگ بود من پرده رو کشیدم کنار از بالا پایین و میدیدیم چشم انداز و منظره ی خیلی زیبایی بود سرسبز بود حالا کامل دیدم پر درختان سرسبز پایین خیابان بود محل رفت و آمد ماشین اون طرف خیابان منظره سرسبز روبه روی ما بود میگه ببین عقب نشینی کردن مثلا ساحل دریا افتاد توو خیابون و ساحل نداشت فقط دریا بود مثل یه دیوار بود پشتش دریا بود خیای زیبا دریا آرومه آروم بود بدون موج آب زلال شفاف که سنگاهی زیرشو داشتیم میدیدیم انقدر زلال بود میگم واااای چقدر خوشگله چقدر آبش شفافه از زیر ماهی هاش هم معلومه کاملا زیر دریا رو میدیدیم سنگای زیبا زیرش بود بعد میبینم یه اردک داره رو آب میره کنارشم یه اردک مادر پشتش جوجه هاش هم با هم دارن می دوان انگار ادرک دومی مثل عروسک کوکی بود فکر کنم عروسک بود میرن رو آب من میگم آخهههه چقدر خوشگلن در یا ساحل نداشت کاملا معلوم بود به جای ساحل جاده بود و منظره ی زیبا و سرسبزی هم داشت دورتا دورش داشتیم من و نامزدم نگاه میکردیم ببخشید میدونم خیلی طولانی شد شرمنده ام مرسی از شما .
فریبا هراتی
: سلام. دوست خوبم لطفا خوابتان را همیشه کوتاه بفرستید و از مسائل غیر ضروری خودداری کنید. تعداد کاربران و وقت من بسیار محدود است و شما نزدیک 6 خط فقط اختصاص داده اید به تا کردن روسری! شما می خواهید که فکرتان آرامش داشته باشد و از این رو، الگوهای زندگی دیگران را بررسی می کنید تا از آن الگوها یاد بگیرید. شما به دستاورد بزرگی خواهید رسید. نامزدتان سعی می کند به پای شما راه بیاید و در زندگی بالا بروید او چشم انداز مثبتی از زندگی را در ذهنش داردو می خواهد شما خوشبین باشید. شما یاد می گیرید در زندگی انعطاف پذیر باشید و با شرایط خودتان را وفق دهید. تشکر از همراهیتون.
Mona : سلام خانم هراتی عزیز
دیشب خواب دیدم که یکی از دوستان قدیمی یکی از روسریهای منو میخاد و من بر خلاف میلم بهش دادم . بعد یکی از داییهام که دوسش دارم اومد و دوستم رو برد براش یه روسری گلدار خرید. و دوستم روسری منو پس داد. ولی من همش فک میکردم که چقد روسریش نو هستش و ماله من کهنس.
فریبا هراتی
: سلام. دوست شما می خواهد عرت و احترامی مشابه شما داشته باشد و احتمال دارد دایی شما از دوستتان خواستگاری کند. تشکر از همراهیتون.
sahra : با سلام و خسته نباشید.
دو شب پیش خواب دیدم داخل یک مکان زیارتی بودم نمیدونم کجا بود، تو قسمتی که هم مردا هم زنا باهم حضور داشتن نماز میخوندم بعدش رفتم سمت ابخوری که بالا اوردم خیلی کثیف کاری شد یواشی باحا خجالت رفتم سمت سجاده نمازم و اومدم داخل جمعیت زنونه متوجه شدم رو سری و چادرمو اونطرف جا گذاشتم و موام بلند بود بیرون مکان یه آقای منتظرم بود و من بخاطر نداشتن روسری نمیتونستم بیام بیرون، دوتا دختر همسن خودم کنارم بودن بهشون گفتم روسریتو بده بمن تا برم مال خودمو ازون حیاط که جا گذاشتم بیارم اونم شال سرشو دراورد دادش بمن خیلی حیلی قشنگ بود و بهم میومد من با همون اومدم بیرون با اون آقا برگشتم و اونم دایم میگفت این خیلی بهت میاد دیگه پسشم ندادم.....ممنون میشم تعبیر کنید.
فریبا هراتی
: سلام. سلامت باشید. شما حاجتی دارید که از غم فارغ خواهید شد و مشکلاتتان حل می شود. ذهنیت قدیمی تان را کنار می گذارید و ذهنیت و طرز فکری تازه می یابید که از کسی این طرز فکر جدید را می آموزید. گشایش کار خواهید یافت و به آرزویتان می رسید. تشکر از همراهیتون.
Sara : سلام .باشه اصلاحش می کنم .خواب دیدم مادرم دوتا روسری مشکی لوله شده بهم می ده که من می ندازمشون رو گردنم...یکی از خواهرام یه روسری کرم رنگ با گلدوزی ظریف داره که مچاله ش کرده تو دستش و می خواد به زور با روسری های رنگی من عوضش کنه (غیر از دوتاروسری مشکی که مادرم داد چن تا روسری رنگی هم داشتم که فقط می دونستم مال منن ولی سرم نبودن ..من رو زمین نشسته بودم و روسریای رنگی کنار دستم بودن ... )من به خواهرم اجازه ندادم روسری کرم رنگش رو با روسریای من عوض کنه.....تو واقعیت از دست خواهرم دلخورم چون راز مهمی رو که بهش گفته بودم براحتی برملا کرده و دردسر زیادی برای من درست کرده.تعبیرش چی میشه ؟!
فریبا هراتی
: سلام. سر در تعبیر، ذهن و مغز است و روسری چیزی است که شما ذهنیتتان را با آن می پوشانید. در واقع شما فکر خودتان را پنهان می کنید. مادر شما این وظیفه را گردن شما انداخته که اگر فکرت را نپوشانده ای، تقصیر خودت است و باید از چپ و راست مراقب باشی تا رازت جایی فاش نشود. ارتباط قلب و مغز گردن است و او روسری را بر گردن شما انداخته یعنی احساساتی نشو و بی فکر کاری نکن. خواهرتان رنگ کرم ( بی طرف بودن و عدم وابستگی ) را در دستش مچاله کرده و همان احساس چروک و بی نظمی فکری است که در شما به وجود آورده. شما معتقدید که خواهرتان احساس وابستگی به شما ندارد و رازدار نیست پس برای چه باید از رازهای شما با خبر باشد. تشکر از همراهیتون.
Sara : سلام خواب دیدم مادرم دوتا روسری مشکی بهم می ده که لوله شدن و من می ندازمشون رو گردنم...یکی از خواهرام می خواد به زور روسری کرم رنگ رو با روسری های رنگی دیگه ای که داشتم عوض کنه ولی من اجازه نمی دم.تعبیرش چیه ؟!
فریبا هراتی
: سلام. دوست خوبم لطفا خوابتان را جوری بنویسید که بنده هم که در ذهنتان نیستم متوجه شوم. روسری کرم رنگ مال کی بود؟ شما یا خواهرتان؟ روسری های رنگی دیگه کجا بودند. شما روی شانه تان 2 تا روسری مشکی و یک روسری کرم دارید؟ روسری های رنگی کجا بود؟ اینجور که نوشته اید قابل تعبیر نیست.
زهرااااا : سلام و عرض ادب و احترام ...
چند روز پیش خواب دیدم ...با خواهر و ی تعداد از دوست و آشنا تو ی اتاق بزرگی هستم ...ی جور انگار شبیه خوابگاه بود ...هر کس ی تختی داشت و رو تختش نشسته بود ...همه داشتیم حاضر میشدیم که بریم عروسی کسی که دعوتمون کرده بود ...من ی پیراهن نسبتا گشاد و بلند سبز رنگ پوشیدم که نو و زیبا بود ..بعد میدونستم که دو تا روسری سبز رنگ هم دارم که میخواستم اونو هم بپوشم اما هر چی دنبالش گشتم پیدا نکردم ...خیلی گشتم اما پیدا نشد ...رفتم سر ی کمد که کمد دشمنم همون زن بد کاره بود ..میخواستم ببینم روسریام اونجاست یا نه ...رفتم دیدم داخل کمدش پر از روسریه و سی دی های زیادی هم همراه روسری ها اونجا بودن...اما دشمنم خودش اونجا نبود ( اون در واقعیت هم لباسای زیادی داره اما من اینطور نیستم و چند تا روسری بیشتر ندارم...همین طور اون پیش ما زندگی نمی کنه ) .اما من روسری م اونجا هم پیدا نکردم ..ی روسری مشکی گل دار هم سرم بود ..فکر میکردم مال خودمه دقت که کردم دیدم اونم مال اون دشمنمه ...سریع در آوردمش و انداختم کمدش ...بعد رفتم زیر تخت خواهرم نگاه کردم دیدم ی روسری کوچک سبز رنگ که مرتب و تمیز هم بود و مال خواهرم بود پیدا کردم و پوشیدم ..خواهرم گفت همین خوبه همینو بپوش .من گفتم این کوچیکه اما موقتی پوشیدم گفتم پول دارم میریم تو راه ی روسری میخرم ..... تشکر فرااااوان .......
فریبا هراتی
: سلام. شما به عزت و سرزندگی، رشد و باروری، قدرت و صلح درونی خواهید رسید و اجازه نمی دهید که افکار منفی دشمنتان ذهنتان را درگیر کند. رفتار فاسد او و گناهانش وبال گردن خودش خواهد ماند و خیلی ها را اذیت کرده و همه را خداوند ضبط کرده و به او در روز جزا نشان خواهند داد و بابتش مجازات خواهد شد. شما با انرژی مثبت و سلامت و آرامش به موفقیت خواهید رسید و کم کم زندگی تان را بهتر هم خواهید کرد. تشکر از همراهیتون.