تعبیر خواب روسری (چارقد)
روسری نیز مانند چادر برای زنان نشانه عفاف، بخت و عزت بیننده خواب است. دیدن چارقد در خواب برای مردان، بی ارزشی و سبک شدن در اجتماع و اهانت تاویل شده است. اگر زنی ببیند چارقد کثیف و پاره ای دارد در محیط خانواده برایش ناراحتی به وجود می آید. اگر ببینید کسی چارقد شما را به زور گرفت، مورد اهانت قرار می گیرید و پاره کردن چارقد، بی احترامی به آبروی اوست.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Yasaman : با سلام و احترام
خواهرم خواب ديده بود كه در ميزنن، ميره درو باز ميكنه ميبينه چند نفر ازخانمهاى فاميل كه روسرى مشكى سرشون بوده با بى محلى به خواهرم وارد منزل ميشن، خواهرم ميره كه روسرى كهنه اى رو كه سرش بوده رو عوض كنه، يه روسرى نو مشكى از كيف مادرم در مياره ميره جلو آينه كه سرش كنه ميبينه روسرى رنگى روشن كه با اون خيلى شيك به نظر ميرسه سرشه، تصميم ميگيره همونو بزاره، برميگرده كه روسرى مشكيه رو سر جاش بزاره كه ميبينه كيف خودش و مادرم پر از سوسكه ، حشره كش ميريزه رو سوسكها كه بميرن، بعضيها شون پرواز ميكنن ، بعضيها شون نيمه جون ميشن.خواستم ببينم تعبيرش چى ميشه.(خواهرم مدتيه كه مريضه والآن احتياج به عمل داره).
متشكرم.
فریبا هراتی
: سلام. احترام متقابل. خواهر شما فکر می کند که دیگران از سلامت او ناامید هستند و خودش هم افکار بدی در مورد خودش دارد که فکرش را خسته کرده است. اما حقیقت چیز دیگریست!!! خواهر شما احتیاج ندارد که نگران باشد. روحیه او به زودی خوب خواهد شد. حالش خوب می شود و فکرش روشن و شاد و امیدوار خواهد شد. اصلا نباید نگران چیزی باشد. سوسکها همین نگرانی هایی هستند که در سر خود خواهرتان و مادرتان وجود دارند و اینکه سوسک ها را سم پاشی کرده است یعنی نگرانیها می میرند و نابود می شوند و از فکر و مغز خواهرو مادرتان بیرون می آیند. عمل خواهرتان با موفقیت انجام خواهد شد و نگران هیچ چیز نباشید. تشکر از همراهیتون.
Bahar : با سلام خدمت خانم هراتی گرامی
خوابی دیدم که داخل یک روسری فروشی هستم شال و روسری های رنگارنگی توی طبقه ها چیده بود خودم روسری به مشتری می فروختم ولی مغازه برای آقای آشنایی بود که یک زمانی همکار بودیم و خیلی برایم آشنا بود (چندین ماه هست که من از ایشان خبری ندارم و هیچ ارتباطی دیگر باهم نداریم)من داخل آن مغازه احساس مالکیت می کردم دو روسری رنگی که جنسش زیاد خوب نبود از طبقه های مختلف آوردم خودم سرم کنم(در واقعیت اصلا روسری نمی پوشم و همیشه شال سرم هست) ولی وقتی روی میز گذاشتم جنسش حریر شد آن هم به رنگ سرمه ای و مشکی با خودم گفتم من که شال اون هم این رنگی نخواسته بودم فکر می کنم همکارم را داخل خواب دیدم همان آقای آشنا زیاد یادم نیست.
باتشکر
فریبا هراتی
: سلام. شما باید یک سری افکار را رها کنید برود. باید سعی کنید که سازش و مصالحه کنید و نباید خودتان را دست کم بگیرید. باید سعی کنید این اقا را فراموش کنید برود. شما منیت ندارید و شخصیت محترمی دارید ولی فکرتان را راحت می توانند بخوانند. احساستان نسبت به این آقا دارد از بین می رود. تشکر از همراهیتون.
نسترن سیاه : با سلام.
با تشکر.
فریبا هراتی
: سلام. شما افکاری راجع به عشق و رمانتیک و مهربانی در سرتان آمده و موقعیتی را در دست دارید که می توانید آن را عملی کنید. می دانید که چیزی که در فکرتان هست را می توانید در واقعیت هم داشته باشید. این موقعیت عشقی برای شما از قبل هم وجود داشته ولی درگیر آن نشده اید و رابطه ی عشقی خودتان را نساخته اید. تشکر از همراهیتون.
مهدیه : با سلام و تشکر
من جمعه ساعت حدود ۹ صبح خواب دیدم که به یک مرکز مشاوره رفتم و اونجا روسری سرم بود(که آقایی که به مدت طولانی با هم رابطه عاطفی دشتیم در واقعیت اون روسری رو به من کادو دادن و البته چند وقتیه که ارتباطمون قطع شده) روسری رو عوض کردم مقنعه پوشیدم و روسری رو روی میز خانم مشاور جا گذاشتم. وقتی بیرون اومدم یادم افتاد که روسری بام نیست. وقتی برگشتم روسری رو بگیرم خانم مشاور رفته بود و دفتر رو بسته بود. یه خانم که من نمیشناختم اصرار داشتن که من شماره امو بدم به ایشون که روز شنبه روسری رو بگیرن به من پس بدن ولی من نتونستم بشون اعتماد کنم و گفتم خودم دوشنبه نوبت دارم دوباره میام پیشش. به هرحال نمیتونه برش داره و مجبوره بهم پسش بده. بعد از اونجا بیرون اومدم و توی خیابون گم شدم. دخترعمه ام که سید هستن منو پیدا کرد و با هم رفتیم میوه فروشی و .... خواب ادامه داشت ولی باقیش به من ربط نداشت و خیلی طولانی میشه اگه بگم.
فریبا هراتی
: سلام. شما به کسی که دوستش داشتید فکر می کنید و ضمیر ناخودآگاه شما می خواهد به شما کمک کند که مشکلاتتان را حل کنید. چون شما در بیداری با کسی مشکلاتتان را مطرح نمی کنید و کسی را برای صحبت ندارید که احساس واقعیتان را به او ابراز کنید. شما سعی می کنید که آن آقا را مورد قضاوت قرار دهید و همه چیز را راجع به او واضح و روشن بررسی کنید. شما سعی می کنید که او را فراموش کنید هر چند که به نظرتان این شدنی نیست. شما بدون او احساس گیجی و بی هدفی دارید و نمی دانید که مسیر زندگی تان را چطور باید طی کنید و به کجا می خواهید بروید. شما باید به جد دختر عمه تان متوسل شوید که انشالله حضرت زهرا س برای شما دعای خیر کند و سلامت و شادابی تان را به شما برگرداند. قطعا زندگی شما خوب خواهد شد و این دوران سخت می گذرد. برای خودتان ارزش قائل باشید و کسی که شما را رها کرده و دوستتان ندارد را برای خودتان بزرگ نکنید. ارزش شما بیشتر از این حرفهاست!! تشکر از همراهیتون.
نرگس : سلام خانم هراتی
خانم هراتی خواب دوران تجرد خواهرم رو میدیدم دیدم چادر مشکی بسرشونه و با مادرم دارن میرن برای قرار ملاقات خواستگار من از پشت پنجره داشتم نگاه میکردم مامانم بهم گفت روسریش خوب نیست من رفتم تمام روسری های که داشتم رو اوردم تا یکی رو انتخاب و به سر کنه مادرم روسری های منو ورق میزد بیشترشون ابی بودن ولی قشنگ بودن مامانم یک روسری ساتن سفید که حاشیه ابی داشت رو با من انتخاب کردن وخواهرم سر کرد و با مادرم رفتن برای محل قرار با خواستگار
در واقعیت خواهرم الان سالهاست متاهل هستن و من مجردم
فریبا هراتی
: سلام. خواهر شما می خواسته که ازدواج کند و برای خواستگاری مادرتان می خواسته که خواهرتان طرز فکر خوبی داشته باشد و افکار منفی و بد را از سر او دور کند. شما به خواهرتان همفکری داده اید و راهنمایی اش کرده اید که چطور رفتار کند و در نهایت خواهرتان به راهنمایی شما و مادرتان رفتاری با کرامت و صلح طلبانه و مهربان و نرم از خودش نشان داده و باعث شده که او را بپسندندو ازدواج کند. روسری طرز فکر است عزیزم و اینطور نیست که شما خیال کنید که خواهرتان چون روسری شما را برده شما قرار است تا ابد مجرد بمانید!! هیچوقت منفی فکر نکنید. شما هم ازدواج خواهید کرد انشالله. تشکر از همراهیتون.
منیره : سلام خانم هراتی روزتون بخیر و شادی من خواب دیدم در حالیکه در حال خوردن بستنی قیفی هستم (من عاشق بستنی قیفی هستم)یه روسری همینطور که از آسمون می افتاد چرخید و افتاد رو سر من و من در حالیکه بستنی مو میخوردم یه گوششو دور سرم چرخوندم و یه گره بهش زدم یادمه زنداییم و دخترش با نگاه پر از حسرت و حسادت به اون روسری نگاه میکردن بعد از چند تا پله آهنی که نرده داشت خودمو از حیاط به ایوون طبقه اول رسوندم ،روسریم رنگ زمینه اش آبی بود
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما پیشرفت ناگهانی و موفقیت زیادی در زندگی تان خواهید داشت و چنانچه مجرد باشید، بختی خوش خواهید یافت که نسبت به شما وفادار است و شخصیتی آرام و از خودگذشته دارد. خوردن بستنی در خوابتان بیانگر خوش شانسی، خوشی، موفقیت در عشق و رضایت از زندگی است. تشکر از همراهیتون.
روژان : سلام وقتتون بخیر. خواب دیدم میخوام یه شال بخرم که رنگهای سورمه ای و سبز داره . انگار از دستفروش میخوام بخرم. شال شبیه شالی هست ک درواقعیت خواهرزاده ام داره با خودم میگم رنگهای روشنش رو نداره ولی اینم قشنگه با مانتو سبز و سورمه ای میتونم بپوشمش .قیمت میپرسم میگه 25 هزارتومن. من گفتم چطور. انقدر ارزون. فروشنده گفت قبلا میدادیم سیصد و ... هزارتومن میگفتن چقدر گرونه . در ادامه خوابم دیدم تو یه خونه ای هستم با خواهرم یه باغ بزرگ داره با درخت های بزرگ سرو. به خواهرم میگم چه خونه خوبیه بخریدش. گفت باید وام بگیریم تا بخریمش.
ممنون از تعبیرتون
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. زمان گذشتن از یک مسئله یا موضوع رسیده و شما باید مثبت اندیش و صلح طلب باشید و منیت نداشته باشید. خواهر تان مشکلاتی دارد و می خواهد به موفقیت برسد ولی با آدمهای خودخواه و خود پسند و مغروری سرو کار دارد که مجبور می شود زیر منت کسی برود تا کارش راه بیافتد. تشکر از همراهیتون.
سوگندم : سلام ،روزتان به خیر در خواب انگار مهمان داشتم همه غذا اماده بود ومن داشتم سالاد درست می کردم دوتا از دخترعموهایم انجا بودند یکی دماغش کوچک شده بود واز او در مورد باغش می پرسیدم که در واقعیت هم دارد. بعد انگار همه روسری داشتند جز من،که معذب شدم رفتم شالی بر سرم گذاشتم به رنگ زرد با گل های قرمز ونارنجی وراه راه سفید که خودم را در اینه می دیدم بعد انگار صحنه عوض شد وعروسی بود.وهمه به عنوان کادو پول داده بودند جز من صاحب عروسی دو تا از همسایه ها بودوباید پول را به مادر عروس می دادیم من داخل کیفم دو تا پاکت نامه بود که داخل هر کدامشان صد هزارتومان پول گذاشته بودم به رنگ ابی وزرد بودند پاکت نامه ها، که دیدم پاکت زرد پاره شده بود ومی خواستم پول ها را یکی کنم وداخل یکی از پاکت ها بگذارم ولی نمی دانم چرا دنبال پاکت نامه دیگری می گشتم که پول را داخلش بگذارم که انگار کسی یک کیف پول مشکی زنانه به من داد کوچک بود وزیپ داشت من فکر کردم پاکت نامه باید داخل ان باشد من می خواستم هر دو تا صد هزار تومانی را بدهم چون می گفتم یکی کم است ممنون از زحمتی که می کشید
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما به همه محبت می کنید و خیرتان به همه می رسد و به فکر سلامت دیگران هستید. دختر عموی شما کم عقلی می کند و فکرش را خوب به کار نمی اندازد. همه کسانی که در خواب دیده اید، سیاست به خرج می دهند و افکارشان را از باقی مخفی می کنند به جز شما و شما هم تصمیم می گیرید که به دیگران نشان دهید که خردمند و زیرک و با نشاط و اجتماعی و مهربان و پاکدامن هستید. اگر مسئله ی کمک به کسی مطرح باشد شما دلتان نمی خواهد که جوری کمک کنید که دل کسی بشکند و سعی می کنید که تمام همت و سعی خودتان را بکنید تا دوگانگی ها و تضادهای زندگی کسی که با مشکل مواجه شده از بین برود و شخصیتی عاقل با وقار از خودتان نشان خواهید داد. شما رازدار و فداکار و مهربان هستید. تشکر از همراهیتون.
Sahar : سلام خسته نباشید
خواب دیدم شال شیری رنگ گیپورم سر یک دختری هست که انگار توی خواب میشناسمش ولی نمیشناسمش ازین حرکتش خوشم نمیاد و بهش میگم استفاده کردی بزار سر جاش اونم میگه باشه عین همون شال زرد رنگشم گرفته بود ازم گفتم بزارشون سر جاش..
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما نمی خواهید که کسی مثل شما فکر کند و خلوص و کرامتش یا بی طرف بودنش در مسائل و یا زرنگی و ذکاوتش و نگاهش به مسائل را از شما تقلید کند. تشکر از همراهیتون.
Tt : با سلام
من روز بعد از عید فطر به دلیل اینکه شب قبلش نخوابیده بودم مجبور شدم تا حوالی ساعت 12.45 ظهر بخوابم که در اخرای تایم خوابم خواب دیدم که به یک روسری فروشی که بیشتر شبیه انبار روسری بود رفتم و فروشنده یک خانم بود که اصلا کاری نداشت به مشتری و مشغول حرف زدن با دوستانش بود و هر کس میخواست میتونست روسری ها رو که یا داخل ساک هایی تا شده بودن یا روی بند یا شلف هایی که در کتاب فروشی هاست و کاغذ دیواری روی انهاست قرار داشتند رو امتحان کنه. من احساس کردم با 1 اقا که در خواب برایم اشنا بود و باهاش راحت بودم تقریبا ، اما اصلا چهرش یادم نیست و نمیدونم در خواب حتی چه نسبتی با من داشت که در حضورش زیاد معذب نبودم! در اون انبار بودیم و ایشون یک روسری(شال) انتخاب کرده بودن که رنگ غالب روسری به رنگ صورتی ملایم و خوشرنگ بود که گویا برای کسی خریدن و من به شدت از اون روسری خوشم اومد و به اون اقا گفتم بگین از کجا این روسری رو برداشتین من میخوام رنگبندیشو ببینم و خوشم اومده میخوام بخرم منم. در واقع از همون رنگ خوشم اومده بود ولی هم نمیخواستم خیلی دقیق به همون روسری اشاره کنم و هم گفتم رنگای دیگشم ببینم و اینکه ممکن بود رنگای جالبتری همم داشته باشه. گفتم بگین کجاست ایشون زیاد کمکی نکردن اما پا به پای من که با اشتیاق دنبال روسری بودم دنبالم میومدن و نهایت یک ساک بزرگ پیدا کردم که درش باز بود و روی یک گوشه رنگ نارنجی از همون روسری بود که تا شده و داخل پلاستیک پلوم بود با اینکه مدام جلوی چشمم بود گفتم بزار رنگای دیگه رو تست کنم اخر اونو تست میکنم. یه دفعه حس کردم همون رنگ که اقا برداشته بود رو پیدا کردم و سرم کردم و جلوی اینه رفتم خوشم اومد ازش ولی یه لحظه از سرم برش داشتم و حس کردم مدل روسری اون نیست و دیدم یک حالت راه راه داره از رنگای مختلف که مرز رنگ ها مشخص نیست و به خودم گفتم بهتر به جای اینکه همه ی رنگ های اون روسری اول رو بگردم پیدا کنم و تک تک امتحان کنم بهتره تک تک لایه های رنگی این روسری راه راه رو روسرم بزارم طوری که هر رنگ روی لبه سرم بیفته و ببینم کدوم رنگ بهم میاد. اول دنبال صورتی گشتم اما صورتی خیلی کم شده بود و مرزش با قرمز اتشین مشخص نبود این لایه ی صورتی و قرمز رو تست کردم و بهم میومد و بعد ابی متوسط رو تست کردم که ته دلم نمیخواستم ابی بهم بیاد ولی اومد و سبززیتونی رو هم تست کردم و اصلا بهم نیومد و تاکید کردم دیگه نزارید روسری سبز بگیرم چون اصلاااا بهم نمیاد با همین تاکید عجیب گفتم. و دوباره روسری رو از سرم برداشتم انگار یکی از راه راه ها هم مشکی بود و گفتم این روسری مشکی توش ضایع هست و هارمونی جالبی نداره و امتحانش نکردم . بعد فکر کنم توفکر خرید رنگ صورتی بودم که برگشتم به همون اقا که همراهم بود و مدام من رو که روسری ها رو چک میکردم نگاه میکرد گفتم چقدر خریدین احساس کردم تمایلی نداره قیمت بگه اما در نهایت گفت 80 هزار تومن که تو خواب به نظرم قیمتش خیلی زیاد اومد و گفتم اخه چرااا و همزمان تو فکر نگاه سنگین اون اقا رفتم!! و بعد یک لحظه احساس معذب بودن پیدا کردم چون من زیاد با اقایون خرید نرفتم و مجردم اما تو اوایل خواب به نظرم ایشون اشنا بود و معذب نبودم اما اخراش یک لحظه تو خوابم شک کردم و ترسیدم . بعد همزمان تو خواب زنگ در به صدا در اومد و من نگاه کردم یه نفر رفت در رو باز کنه و همزمان تو دنیای واقعی خواهر زادم در رو میزد اما من خواب میدیدم دلم نمیخواست برم در رو باز کنم میگفتم صبر کن تکلیف این روسری معلوم شه دارم میخرم اما انقدر در زد که کامل از خواب بیدار شدم و رفتم در رو باز کردم. ممنون میشم تو تعبیر خوابم کمکم کنید. ممنون
فریبا هراتی
: سلام. دوست خوبم قبل از هر چیز از شما خواهش می کنم با توجه به حجم کثیری از کاربران که خواب ارسال می کنند خوابهایتان را خیلی کوتاه بنویسید و از تعاریف جانبی و ذکر مفصل مسائلی که مهم نیستند جدا" خودداری کنید. شما به افکاری مثبت و مهربانی و داشتن رابطه ای رمانتیک فکر می کنید و دلتان می خواهد چنین رابطه ای در زندگی تان پیش بیاید و اگر کسی چنین رابطه ای داشته باشد از نظر شما خوش شانس است. شما گشایش کار خواهید یافت. شخصیتی اجتماعی دارید و سرزنده و برون گرا هم هستید ولی سعی می کنید که همیشه منطقی فکر کنید و زود احساسات به خرج ندهید. دلتان می خواهد برای خودتان یک نرم و مشخصه ی خاصی از اصول اخلاقی را تعریف کنید و دنبال آن هستید . شما شور و شوق زیادی در وجودتان است دلتان نمی خواهد که خیلی با هر کسی منطبق باشید و خردمند و صلح طلبید. عدد ۸۰ در خوابتان به موفقیت و درک و تحقق اهدافتان اشاره دارد. شما در زندگی به پیش می روید. تشکر از همراهیتون
Tt : سلام خانم هراتی عزیز گشایش کار منظورتون در چه حوزه هست چون من از یک طرف شرایط تحصیلم مشخص نیست از یک طرف کار و از طرف دیگر ازدواج. البته برای ازدواج هم کسی هست که به جای ابراز علاقه مستقیم جزئیات رفتار من رو زیر نطر داره و پاسخ مجازی میده و تا به حال به طور مستقیم صحبت نکرده و این مورد ۱ سال هست که من خودم رو به اون راه میزنم که متوجه نمیشم و ... البته ایشون کار ندارن و اواخر تحصیلشونه.
فریبا هراتی
: شما قدرت تشخیصتان بالاتر خواهد رفت. خوش شانس خواهید بود. اوضاع در کل به گونه ای می شود که شما خواهید توانست صلاحتان را تشخیص دهید. اما خوابتان دقیق نمی گوید که این حوزه ی کاریست یا ازدواج.