تعبیر خواب روسری (چارقد)
روسری نیز مانند چادر برای زنان نشانه عفاف، بخت و عزت بیننده خواب است. دیدن چارقد در خواب برای مردان، بی ارزشی و سبک شدن در اجتماع و اهانت تاویل شده است. اگر زنی ببیند چارقد کثیف و پاره ای دارد در محیط خانواده برایش ناراحتی به وجود می آید. اگر ببینید کسی چارقد شما را به زور گرفت، مورد اهانت قرار می گیرید و پاره کردن چارقد، بی احترامی به آبروی اوست.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Baran : سلام
مدتی هست زیاد خواب میبینم که کفش هایم گم شده و کفش ندارم و خیلی جاها پابرهنه راه میرم یعنی خیلی خواب در مورد کفشهام میبینم. همین طور درمورد چادر هست و زیاد میبینم چادرم در خواب گم کردم یا چادر ندارم. همین طور زیاد خواب میبینم که توی خیابون هستم و روسری ندارم. همچنین چند شب پیش خواب دیدم که خانم ارایشگری که البته نمیشناختمشون ابروهام را اصلاح کردند و از این موضوع من و ایشان راضی بودیم.(مجرد هستم)
فریبا هراتی
: سلام. دوست عزیز هر کدام از این موارد که شما توضیح دادید خودش یک تعبیر جداگانه دارد و برای تعبیر صحیح تر باید بفرمایید که دقیقا چه می بینید. تعبیر خواب کفش را در صفحه ی تعبیر خواب کفش باید ثبت کنید. چادر را در تعبیر خواب چادر. آرایش کردن هم همینطور در صفحه ی تعبیر خواب مربوط به خودش باید ثبت شود. ثبت چند خواب در یک کامنت نه تنها خلاف مقررات سایت است و جایز نیست، عملا هم با این روشی که شما نوشته اید اصلا قابل تعبیر نیست چون من هر چه بنویسم با توجه به اینکه شما از زوایای خوابتان توضیح نداده اید، تعبیر ممکن است جور دیگری در واقعیت عملی شود و آنوقت فکر می کنید که چرا تعبیری که عرض کردم اتفاق نیافتاد!! اما فقط قسمت روسری را خیلی کوتاه نوشته اید مثل خودتان کوتاه پاسخ می دهم و آن این است که شما افکارتان را از مردم مخفی نمی کنید و آنچه که در فکر و احساستان هست را جلوی همه مطرح می کنید. تشکر از همراهیتون.
Fateme : سلام وقتتون بخیر ندین ممنونم از محبتتون
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما حاجتی دارید که به خاطر آن متوسل به حضرت معصومه س می شوید و همین که نیت شما زیارت ایشان است، برای شما ثواب زیارت او نوشته شده است. شما و خواهرتان به سختی ها و کمبودهایی که در زندگی تان دارید فکر می کنیدو شما امیدوارید که از لحاظ مالی گشایش کار پیدا کنید و با زحمت کمتر بتوانید به ثروت بیشتری برسید و راحت تر زندگی کنید. مسئولیت های شما زیاد است و زیاد کار می کنید. شما و خواهرتان به احتیاجات و انتخاب هایی که پیش رویتان هست نگاه می کنیدو می خواهید که آینده ی خوبی برای خودتان بسازید. شما سعی می کنید که با نشاط و مثبت اندیش و پر شور و شوق و قوی باشید ولی دوست ندارید که افکارتان را برای هر کسی مطرح کنید و احترام و عزت شما بالاست. شما به قدرت و اختیار، ثروت و دستاوردهای مادی و موفقیت زیاد خواهید رسید. خاله ی شما می خواهد که اعتبار او بالا برود و شما به اندازه ی توانتان سعی می کنید که او را راهنمایی کنید. فکر شما راحت خواهد شد. ایمنی و آرامش و شادی به زندگی تان راه می یابد و منافع زیادی به دست می آورید. نه علیه کسی جبهه می گیرید و نه از کسی جانبداری بیجا می کنید. شما باورتان نمی شود که چقدر به خواسته هایتان می رسید و تصورش را نمی کنید که چه زندگی خوبی در انتظار شماست. مادرتان هم حاجتش را خواهد گرفت و در زندگی اش تعادل و آرامش حاکم خواهد شد. تشکر از همراهیتون.
خدیجه جورابیان : سلام .خداقوت دوسه روز پیش خواب دیدم که روسری شالی قهوه ای سرم بودواومدم بیرون که یک نفروصداکنم متوجه شدم شوهرم دم در درحال رفتن که منومیبینه و نگاهم میکرد ولی من اعتنایی نکردم وتوی خواب ازاینکه من نگاهش نمی کردم احساس ناراحتی توی چهرش پیدا بود موهام اززیرروسری شالی کمی بیرون بودوپرپشت بود.اومدم داخل و دیدم یکی ازاقواممون که قبلاشوهرمم متوجه شده بود که به من پیشنهاد بد داده بوددربیداری توی خواب سینه ی منو گرفت مثلاجوری که من متوجه نشم ویادمه توی خواب لباس خوشگلی هم تنم بود منم یه اخم کردم واصلابهش اعتنانکردم و رفتم.ممنون تعبیر کنید.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما دیدگاهی مادیگرایانه به مسائل دارید و احساس می کنید که دوروبرتان شلوغ است و احترامتان بالاست و از تنهایی نمی ترسید و با وجودی که دلتان می خواهد که شوهرتان با شما رابطه ی خوبی داشته باشد ولی به او بی توجهی می کنید. او هم از این مسئله ناراحت است. فامیل شما هم از اینکه شما قدرت و اقتدارتان بالاست، شما را تحسین می کند ولی به او هم توجهی ندارید. تشکر از همراهیتون.
محیا : سلام و عرض ادب! دوستم گفت خواب دیدم یه روسری سفید خیلی قشنگ سرت کرده بودی با آرایش خیلی زیبا شده بودی، پدرت هر چی در خونه رو می‌زد باهاش لج کرده بودی در رو باز نمی‌کردی.
سحر همون روز خودم خواب می‌دیدم که به یه روسری فروشی بزرگ رفتم و یه روسری قرمز با گل‌های قشنگ که خیلی زیبا بود رو روی سرم امتحان کردم و میخواستم بخرم، نمیدونم خریدم یا نه، چون خواهرمم دست گذاشته بود روی همون روسری.
ممنون می‌شم تعبیر بفرمایید
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. شما فکرتان باز خواهد شد و خیالتان راحت می شود. بسیار با سیاست رفتار خواهید کرد و وجهه ی خوبی پیش دیگران پیدا می کنید. اما نمی خواهید که از پدرتان تبعیت کنید و افکارتان را با او در میان بگذارید. شور و شوق و نشاط به زندگی تان راه می یابد و شما به خودتان مغرور خواهید شد و افتخار می کنید که فکرتان اینقدر مثبت است. خواهرتان هم امیدوار است که مثل شما بتواند شاد زندگی کند. تشکر از همراهیتون.
ناری : سلام و عرض ادب
خواب دیدم یه روسری فوق العاده زیبا و گران قیمت ک حاشیه پایینش رنگ قرمز و قسمت بالای اون سفید یا نباتی بود سرم بود در واقعیت چنین روسری ندارم. میخواستم برم سفر( به شهر دوران دانشگاه م اما من در واقعیت درسم تموم شده). یه کوله پشتی مشکی گران قیمت و کیف لپ تاپ مشکی قرمز هم دستم بود. داشتم با دوستی صحبت میکردم کوله و کیف لپ تاپ رو گذاشتم پشت یه وانت که اونجا ایستاده بود. از پشت وانت وسایلم رو ک برداشتم دیدم کیف لپ تاپ م یه کم خاکی شده بود. در واقعیت این کوله رو ندارم و از کوله استفاده نمیکنم.
با سپاس
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. شما می خواهید که درست فکر کنید و نشان دهید که فکرتان راحت است و با نشاط هستید. می خواهید چشم انداز تازه ای در زندگی تان داشته باشید و از تجارب با ارزش تان استفاده کنید و ارتباطات خودتان را با دیگران قوی کنید هر چند که از بعضی از مردم عصبانی یا هیجان زده شده اید و زیر بار فشار مسئولیت هایی که تقبل کرده اید، گاهی کدورتی هم به وجود آمده و خاطرات بدی در رابطه با این موضوع دارید. تشکر از همراهیتون.
ناری : سلام وقت بخیر
خواب دیدم داخل اتاقی هستم روسری سرم نیست. پشت در اتاق خواستگارم به همراه دوستش ایستاده بودن. دوستش با شیطونی من رو نگاه میکرد ومن احساس شرم میکردم اما خواستگارم بیرون در اتاق بود و حواسش به حضور من در اتاق و شیطونی دوستش نبود. در ادامه خواب به دنبال روسری میگشتم نمیدونم رفتم از جایی روسری خریدم یا برداشتم یه روسری قرمز خوشرنگ و براق سرم کردم.در واقعیت چنین روسری ندارم.
با سپاس
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما در خلوت خودتان، با خودتان رودرواسی ندارید و در مورد افکارتان با خودتان روراست هستید و به خودتان دروغ نمی گویید. شما افکارتان را از خودتان مخفی نمی کنید. دوست خواستگار شما نسبت به شما کنجکاو است و حواسش بیشتر از خواستگارتان به شماست. شما سعی می کنید که خودتان را شاد و با نشاط نشان دهید و افکار واقعی تان را از دیگران بپوشانید. تشکر از همراهیتون.
Fati : سلام خسته نباشید.خواب دیدم نزدیکی محله ما یه مدرسه ساخته شده و منم با چن تا از دوستام اونجا رفت و امد داریم بنظرم قرار بود من اونجا مشغول بکار بشم.نمیدونم اون محل بود یا جای دیگه که یه مراسم مذهبی برگزار شده بود و یه خانومی نذری شیرینی میداد شیرینی ها مشهدی بودن یکی نارگیلی و یکی هم قرمز رنگ که ترش هم بود.طبقه بالا مراسم زنونه و پایین مردونه بود منم اومدم مردونه سر بزنم که یهو یکی از اقایون فامیل رو با برادرشوهرش دیدم که هردک میان سال هستن.معذب شدم و حتی نگران که من تنها اینجا چه میکنم.اونام تعجب کردن و با هم احوال پرسی کردیم من هنوز خجالت میکشیدم و سعی میکردم موهامو زیر روسری بکنم چون ادامای مذهبی هستن.برگشتم خونه از شیرینی ها به مادرم دادم اما از ترس نتونسم بگم فلانی رو دیدم که مادرم نگه اونجا چه میگردی که اون تو رو دیده.یعدش دیدم تو اینستا یه پیج اشنا که زیادم فعالیت نداره لباس های خوشگل گذاشه که نگا میکردم یهو همه اومدن تو واقعیت.یکی از یکی خوشگل تر.به خودم گفتم حتما یکی باید انتخاب کنم یه لباسی که بنظرم مثل کت لی بود تنم کردم با یه روسری رفتم جلو اینه خودمم تعحب کردم روسری چقدر برام خوشگل شده رنگ بنفش،زرد و رنگای دیگه هم داشت که بهم میومد.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما می خواهید که تجاربتان را با دیگران در میان بگذارید و باعث کمک و آرامش ذهنی دیگران باشید. انشالله در رسیدن به خواسته تان موفق هم خواهید بود هر چند که این کار شما هم خوشی دارد و هم سختی های خودش را دارد و ممکن است همیشه اوضاع به نفع شما پیش نرود. اینکه سعی کنید که گشایش کار داشته باشید و کارتان را بخواهید با موفقیت به پیش بروید، ممکن است از بعضی جهات به روحیه شما لطمه بزند. به هر جهت شما سعی می کنید که بهترین رفتارها را در بهترین شرایط از خودتان بروز بدهید. سخت بکوشید و خردمندانه و با گذشت رفتار کنید. تشکر از همراهیتون.
زهرا : با سلام خدمت شما ، در خواب دیدم خانمی(که دو ماه پیش برای پسرش در یک مکانی مقدس که مرا دیده بودند به من پیشنهاد ازدواج دادند) در همان مکان به من چهل هزار تومان پول داد که من با آن پول برای خودم و مادرم روسری خریدم ، باز پس از خرید در همان مکان شروع به باز کردن کادو روسری ها کردم و از این بابت خوشحال بودم و از آن خانم خیلی تشکر می کردم و در صحنه آخر خوابم رفتن آن خانم و پسرش را از پشت سر دیدم.
فریبا هراتی
: سلام. از نظر این خانم شما کاملا صلاحیت و لیاقت ازدواج با پسرش را دارید و او نیتش کاملا خیر است و با قبول پیشنهاد او، دور دور شما خواهد شد و اوضاع به نفعتان خواهد شد. شما راجع به پیشنهاد او فکر می کنید و استعدادها و آرزوها و خواسته های خودتان را با این فکر کردن، بهتر می شناسید. ولی احتمال دارد که شما احساس کنید که شرایط و خواسته های آنها با شما مغایرت دارد و شما به پیشنهاد او پاسخ منفی بدهید. در این صورت آنها می روند و به شما پشت خواهند کرد. اما چنانچه پیشنهاد او را بپذیرید، زندگی شما بهبود خواهد یافت. تشکر از همراهیتون
Sorakhorshid : سلام عزیزم. من با برادر کوچکم رفتم خرید نه اون برادری که قطع ارتباطم. احساس کردم متوجه نشدید... از مغازه بیرون اومدیم بدون اینکه لازم باشه هزینه رو پرداخت کنیم. این بار با خواهر متاهلم و برادر کوچیکم بودیم. رفتیم شیرینی بخریم. یک خانم خیلی جوان منو به شیرینی فروشی همسرش راهنمایی کرد که مغازه نامرتبی داشت و شیرینی خریدیم که بافت بامیه و دو حلقه مارپیچی و قهوه ای داشت. برادرم کارت کشید خواست مغازه رو ببنده پیرمردی با اطوار اومد و خواست موهاشو کوتاه کنه و من تعجب کردم که مگه آرایشگر هم هست؟ و دیدم اره بلده. منو خواهرم بدون چادر بودیم دیدم روسری زردم سرمه و مانتوی قهوه ای حنایی که در واقعیت هیچ کدوم رو ندارم. من استرس داشتم که بدون چادر ببیننمون. توی راه روسری همرنگ مانتوم شد و دوباره یک شال پفکی یاسی رنگ شد. و اخر سر باز همون ساتن قهوه ای حنایی. که من همش با خودم می گفتم روسری و مانتوم نارنجی هست. رسیدیم خواهر برادرم با شیرینی رفتن داخل من چون بدون چادر بودم رفتم خونه خواهرم. متشکرم
فریبا هراتی
: سلام. نه عزیزم. من کاملا متوجه شدم که با برادر کوچکتان رفتید خرید. شما می خواهید به آرامش و رفاه برسید و به شما نصایحی می شود که علیرغم اینکه می خواهند به شما کمک کنند، اما شخص نصیحت کننده، خودش مشکلات فکری زیادی دارد و نصایح او خیلی خردمندانه به نظر نمی رسد. شما در رابطه با مسائل مالی می خواهید که اعتبارتان بالاتر برود. شما گشایش کار خواهید یافت و تمام نگرانی هایتان را از دست خواهید داد منوط به اینکه با سیاست و خردمندانه رفتار کنید و افکار ناراحت کننده و کینه توزانه را دور بریزید. شما باید به هدفتان متمرکز شوید و جوری رفتار نکنید که به ضررتان تمام شود. سعی کنید مهربان باشید و خوش برخورد و ملایم تا اهداف مالی تان را بدست آورید. باید برونگراتر و اجتماعی تر باشید. تشکر از همراهیتون.
Sorakhorshid : سلام خانم هراتی عزیز. خواب دیدم توی اتاقم خوابیدم و دو نفر از دوستان فامیلی مون به دعوت برادرم قراره بیان خونمون و مادرم تدارک غذا می بینه. ولی من تازه از خواب بیدار شدم. درحالیکه همین برادرم رو می بینم که از بیرون پنجره اتاقم داره منو نگاه می کنه.( او با ما قطع ارتباط کرده و من به خاطر بی احترامی که بهم کرد تا زمانیکه خودش رو اصلاح نکنه با او ارتباط ندارم) من حالتی چشمامو باز و بسته کردم یعنی متوجه تو نشدم و خوابم. بعد کولرم رو دیدم که به حالت کج نصبه و با خودم گفتم چه خوب یعنی میشه هر طرف که قرار گرفتم سمت خودم بزنمش. بعد بیرون بودیم من و مادرم و برادر کوچکم. با ماشین رفتیم بازار که من روسری بخرم. از بین روسری فروشی ها وارد اونی شدیم که خود مرد خوش برخورد و زیبای مغازه دار جلوتر ما راه رفت. احساس من این بود که یک لباس خونگی زرد دارم و می خوام براش یک روسری زرد بگیرم. از بین بیست سی تا روسری زرد یکی مونده به اخری رو انتخاب کردم که زرد گل دار با چند سانت حاشیه مشکی بود . با وجود اینکه طول کشید انتخاب کردنم ولی مادر و برادرم با صبر و طمانینه همراهم بودن. اونچه توجهم رو جلب کرد اینکه همه روسری ها ساتن و همگی گل درشت یک شکل بودن. رفتم حساب کنم.
Sorakhorshid : خانم هراتی جان ساعت نزدیک هفت هست و کامنتم بسته میشه. لااقل از بخش خرید روسری به بعد رو برای من تعبیر کنید و در پایان بگید چه بسته ای بخرم که مدیون سایت نباشم.
فریبا هراتی
: 2 حق خواب دیگر بخرید بخش روسری را تعبیر می کنم که 10 خط اول است.
فریبا هراتی
: سلام. برادر شما تصمیم دارد ارتباط مجددی با شما برقرار کند و نیاز به این دارد که مادرتان از نظر و پیشنهاد او حمایت کند. شما بعدا به این مسئله آگاهی پیدا می کنید و او نگران است که شما نسبت به احساس او چه فکری دارید. شما سعی می کنید که خونسردی تان را حفظ کنید هر چند که از این تفکرات جدید برادرتان احساس آرامش ندارید. شما سعی می کنید که افکارتان را عوض کنید و خودتان را جور دیگری به برادرتان نشان دهید. می خواهید که خردمندانه تر فکر کنید ولی همچنان از دست او عصبانی هستید و افکار منفی نسبت به برادرتان در سر دارید ولی از اینکه این افکار را بخواهید بروز دهید احساس ناخوشایندی دارید یا نگران هستید که چه پیش می آید. شما مجبور هستید که با خانواده تان به صورت یک نیم رابطه و افکارتان را به صورت عمل و رفتاری یکپارچه نشان دهید. باید به برادر و مادرتان اعتماد کنید و آنها به شما اعتماد کنند و همه تان باید حرفتان یک جور باشد و از همدیگر حمایت کنید. در این صورت شما وجهه ی خیلی خوبتری خواهید داشت و گشایش کار پیدا می کنید. شما سعی می کنید که بسیار مهربانانه و با روی خوش با برادرتان برخورد کنید و اصلا ناراحتی و خشم درونی یا کینه های قدیمی تان را بروز ندهید. تشکر از همراهیتون.