تعبیر خواب روغن
بعضی از معبران روغن داشتن در خواب را به میراث تعبیر کرده اند و اگر روغن از گوسفند گرفته شده باشد، میراث حلال است و اگر از غیر از آن، در آن مال حرام مخلوط شده است. داشتن روغن گاو منفعتش برای بیننده خواب، از سایر روغنهای حلال بیشتر است.
تعبیر دیدن روغن کنجد، زیتون و دنبه، علم و دانش است. اگر خواب ببینید که روغن زیتون می خورید به مال و نعمت حلال می رسید. اگر در خواب ببینید که دیگری روغن به سر شما می مالد فریب می خورید و کسی که روغن می مالد به شما دروغ می گوید و مکر و نیرنگ در کارتان به کار می برد و اگر شما به سر دیگری روغن بمالید، همین تعبیر را دارد که شما او را می فریبید.
محمد ابن سیرین می گوید: روغن درخواب ، مال و نعمت است. اگر ببیند روغن گاو داشت یا کسی به او بخشید و از آن می خورد، دلیل که هم مال یابد و هم میراث و روغن دنبه و روغن کنجد و روغن زیتون این ها جمله، دلیل که علم و حکمت و دانش یابد و روغن بنفشه منفعت باشد از مردی دهقان. اگر ببیند همه تن وی به روغن آلوده گشته بود، دلیل که بیمار شود.
اگر ببیند روغن بر سر می مالید، دلیل کند بر زینت و آرایش دنیا. اگر روغن خوشبوی دید چون روغن گل و روغن یاسمین و بنفشه و آن چه به این ماند، دلیل کند بر زینت و آرایش دنیا، زیرا که جمله روغن ها خوش است و در تاویل ثنائی نیکو است. اگر ببیند آن روغن ناخوش و گندیده بود، دلیل که مردمان از او بد و زشتی گویند.
ابراهیم کرمانی می گوید: روغن زیت مال و نعمت باشد. اگر ببیند روغن بی اندازه بر سر می مالید، چنانکه روغن از سر او می چکید، دلیل بر اندوه و مصیبت کند. اگر ببیند کسی روغن بر سر وی می مالید، آن که روغن می مالید، از بهر کاری با وی مکر و حیله سازد.
جابر مغربی می گوید: خوردن روغن ها و بر خود مالیدن، جمله آرایش است لکن اگر بی اندازه باشد، غم و اندوه است. اگر ببیند روغن بر سینه خود می مالید، دلیل که سوگند به دروغ خورد.
اسماعیل بن اشعث می گوید: روغن ها به تاویل غم و اندوه است مگر روغن زیتون که خوردن آن ثروت است و در مالیدن بد است. اگر ببیند تن خویش را به روغن زیت مالید، دلیل که سوگند خورد به دروغ و قول خلاف کند. اگر جامه خویش به روغن آلوده ببیند، دلیل که اندوهگین شود.
-
امام صادق (ع) می فرماید: روغن خوش به خواب دیدن، دلیل بر شش وجه است:
- زن خوب روی،
- کنیزک با جمال،
- ثنای نیکو،
- منفعت،
- سخنهای خوش،
- طبعهای نیک.
-
و روغن گندیده، دلیل بر سه وجه است:
- زن،
- مرد فاسق،
- سخنهای زشت به انکار. و بدان که روغن گیر درخواب یاری دهنده و کسی است که با وی بیامیزد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
زهرا : سلام
خواب دیدم که پیش عموم وپدر ومادر بررگم وایسادم وعموم به صورتش را با روعن زرد حیوان مالش میده وبه من هم میگه این کار رابکن خیلی خوبه چون روغن حیوانی هست ومادر بزرگم هم میگه روی صورتت روغن بمال ومن هم مقدارکمی روعن با انگشتام روی صورتم میمالم .
فریبا هراتی
: سلام. شما وجهه ی خوبی پیدا خواهید کرد و به مال و ثروتتان اضافه می شود. شما باید عشق و دلسوزی بیشتری در زندگی تان نشان دهید.
Fati : سلام.خواب دیدم که مادرم یه ظرف از روغن حیوانی(دنبه گوسفند)جلوی من گذاشت میگف یکم بخور.اولش امتناع میکردم میگفتم چطوری بخورم حالم بد میشه اما بعدش یه قاشق بزرگ خوردم ازش.
فریبا هراتی
: سلام. شما به ثروتی چرب و چیلی خواهید رسید ! تشکر از همراهیتون.
Ramin : سلام ، خواب ديدم با خانوادم بيرون بوديم هممون ماشين داشتيم دعوت يه جايى بوديم ولى نميدونستم كجا ، خواهر شوهر خواهرم هم باهامون اومد من تعجب كردم چون مدت زياديه با هم در ارتباط نيستيم ماشينامون رو گذاشتيم حياط همون خونه حياط بزرگى داشتن ولى ماشينِ خواهر شوهر خواهرم سقفش كج شده بود انگار تصادف كرده بود و ماشين هاى ما خدا رو شكر سالم بود رفتيم تو خونه ديدم منزل يه بازيگر معروف سينماست من تو حياط وايساده بودم پسره همون بازيگر كه بچه بود يه ظرف پر از روغن رو گذاشت جلوم و منم همش به روغن نگاه ميكردم ( البته اطلاعى ندارم كه اون بازيگر بچه اى داره يا نه ) ، لطفا تعبير كنيد ، ممنون
فریبا هراتی
: سلام. خواهر شوهر خواهر شما احساس عدم امنیت و عدم حمایت می کند و موضوعی برایش پیش آمده که ضربه روحی خورده است. کسی سعی می کند برای شما فیلم بازی کند که شاید شخصیت مشابه هنرپیشه ای که در خواب دیده اید را داشته باشد و ثروت کلانش را به نمایش بگذارد. در حالی که خود شما به زودی گشایش کار پیدا می کنید و اوضاع برایتان عالی پیش خواهد رفت و به ثروت می رسید. تشکر از همراهیتون.
صبا : سلام
شب خواب دیدم خواهر زن دادشم قبلا برای ما کلی مواد غذایی آورده خرما پنیر رب و روغن زیتون و چیزهای دیگه. اما مامانم استفاده نکرده و چون خراب شده بودن همه رو انداختم آشغال اما شک داشتم روغن زیتون خراب شده یا نه برا همین به مامان نشون دادم که گفت نه خراب نشده و نداختم بیرون.
فریبا هراتی
: سلام. شما به ایده ها و افکار و خاطرات ناخواسته ای که از جانب خواهر زن برادرتان گرفته اید اهمیتی نمی دهید و حرف ها و نصایح و یا محبت های او را نادیده می گیرید. اما یک دوره گذار راحت در زندگی تان به وجود می آید که آرامشتان را حفظ خواهید کرد. تشکر از همراهیتون.
سحرررری : سلام خانم هراتی کسی خواب دیده است که
خودش وشوهرش داخل یک اتوبوس بوده وبه طرف روستا میرفته که داخل درب جلوی اتوبوس ایستاده بودند ویک دبه ویک قابلمه جلوی پاشون بوده ویه زنی از فامیلاشون داخل اتوبوس یه کم جلوتر ایستاده بوده که یه دبه روغن همراهش بوده اتوبوس ترمز میزنه و یه مقدار از روغن ها ی اون خانم میریزه داخل قابلمه ودبه ی اون ها وزنه میگه من میبرم روغن هاش رو خالی میکنم اون هم میگه باشه ببر خالی کن فقط دبه امانته حتما برام بیارش ممنون
فریبا هراتی
: سلام. در اتوبوس بودن به همرنگ جماعت بودن تعبیر می شود و قابلمه نوع نگرش فرد است به زندگی. اینکه از دبه یکی به قابلمه دیگری روغن ریخته یعنی به محض اینکه کمی زندگی سخت می شود و رکودی صورت می گیرد از جیب یکی سود به جیب دیگری می ریزد. و آن که قابلمه را برداشته و برده تا روغنش را خالی کند، نگرشش مثل مردم دیگر نیست و مخالف این موضوع است که باید باری به هر جهت از هر طریق به سود رسید! او معتقد به حرام و حلال است و همرنگ جماعت نیست که حالا که جیب من خالی شد من هم جیب تو را خالی می کنم. او آدمی امانتدار و درست و حسابی است. تشکر.
Sara : سلام .خواب دیدم خونه بزرگی دارم و مهمانی داده بودم .مادر بزرگ و پدربزرگ مرحوم هم دعوت بودند .یکی از دوستانم با همسرش بود . غذا مرغ بود .احساس کردم دوستم باردار است .او در خانه من داشت حمام میکرد .بعد از خوردن غذا دوستم گفت هوس روغن کرده.منم داشتم روغن را گرم میکردم تا براش بیارم که بخوره.
فریبا هراتی
: سلام. روح امواتتان شاد. قلب شما بزرگ است و انسانی با محبت و خیر هستید. دوستتان ناراحت است و شما سعی می کنید که او را آرام کنید و افکار منفی او را دور بریزید. دوست شما مشکلاتی دارد که می خواهد کارش سریع راه بیافتد و گیر نکند و حتی می تواند مشکلاتی مالی باشد و شما مشکلات دوستتان را حل خواهید کرد و ثواب این کارتان را برای پدر بزرگ و مادر بزرگتان هدیه می فرستید. تشکر از همراهیتون
Seyavash : سلام و عرض احترام.
درخوابم در جاده در شهری از شهرهای جنوبی کشور بعداز رانندگی برای غذا خوردن ایستادم.
یکی از هم دانشگاهی های قدیمی را دیدم ودر مورد قیمت کولر صحبت کردیم.
از با نان مشغول خوردن کنسرو ماهی بودم . داخل کنسرو روغن زیادی بود که با قاشق بر روی نان می ریختم و می خوردم.
زنبور یا شاید مورچه بزرگی را که تازه مرده بود و داخل کنسرو افتاده بود با قاشق بیرون انداختم و بقیه روغن را با نان می خورم .
فریبا هراتی
: سلام. شما در زندگی به سختی ها، توقعات و سوالات بی پاسخ فکر می کنید و اینکه چطور می توان آرامش را به زندگی برگرداند. بدیها و رفتار های زشت را از خودتان دور می کنید و به ثروتی که دارید دلخوش هستید. تشکر از همراهیتون.
Seyavash : سلام. روز شما بخیر
درخوابم در روستایی آشنا پیاده روی می کردم .متوجه جمع فامیلی شدم که دور سفره هستند. با یکی از پسرعمه هام ( از کودکی نسبتا اختلال روحی روانی دارد )رو بوسی کردم .متوجه شدم موهایش کاملا سفید شده بعد دختر عمه ام را دیدم که از من گله ای می کرد که برای ما چیزی نیاوردی .اشاره به بطری آبلیمو مصرف شده و شیشه روغن حیوانی نصفه داشت وکمی برنج خام که من در خواب برای پدرم ومادرم آورده بودم. که من توضیح دادم این روغن هم مدتها بود در یخچال بدون مصرف بود وبرای خانواده ام آوردم. وبا صحبتها سعی به آروم کردن گلایه ایشون رو داشتم.
فریبا هراتی
: سلام. روز شمام به خیر. فامیل شما که در روستا هستند از لحاظ روحی و مادی اوضاع خوبی ندارند و اینکه به خوابتان آمده اند، خوب است به آنان کمک مالی کنید. شاید خدای بزرگ به خواب شما آورده تا برای آنان فرجی حاصل شود. به اندازه توانتان به آنها برسید.
طاها : من خواب دیدم روغن محلی در ظرفی میبرم خونه همسایه بفروشم در عوضش برنج محلی بگیرم؟؟؟
فریبا هراتی
: سلام. شما محبت می کنید و محبت هم می بینید. به قولی از هر دست همان که بدهی میگیری.
مانا : سلام
9 جمادی الاول خواب دیدم خانمی که سید است و در حال درست کردن روغن دنبه روی پیک نیک می باشد دو کیلو از روغن را به من داد در ازای سیزده هزار یا هزار و سیصد و من جزغاله آن را برای درست کردن نان فتیر خواستم.
فریبا هراتی
: سلام. شما با استقامت و سخت کوشی بر دشمن خود پیروز خواهید شد و به مرادتان می رسید. نذر حضرت فاطمه ع کنید که انشالله به حاجتتان برسید و به فقرا نان و شیرینی بدهید.