تعبیر خواب زایمان
زایمان کردن در خواب نشانه بر آورده شدن آرزو و فارغ شدن از غم ها است. اگر زنی خواب دید دختری زاییده، ثروتمند خواهد شد و یا گشایشی در کار او و شوهرش پیدا می شود و دنیا به او رو خواهد آورد و اگر دید پسری زاییده، حمایت و رحمت خداوند شامل حال او و شوهرش خواهد شد و بلا از آنان دور خواهد شد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
رزیتا : سلام خدمت خانم هراتی عزیز
خواب دیدم زن داداشم حامله است وخیلی خوشحاله شکمش یه کم برامده شده بود بعد متوجه شدم خودمم حامله ام خیلی تعجب کردم گفتم من این چند وقت مرتب پریود میشدم چطوری حامله ام بعد دیدم با شوهرم رفتیم بیمارستان من روی تخت خوابیدم وبه دکترم که یه خانم خیلی خوش اخلاق بود گفتم من نمیتونم طبیعی زایمان کنم ولی چند لحظه بعد بدون هیچ دردی زایمان کردم یه بچه پسر بود که خیلی سفید ودرشت و زیبا بود موهاش تا زیر گوشاش بود روی مچ بندش وزنشو نوشته بود ۵.۵ کیلو من و شوهرم خیلی دوستش داشتیم و میگفتیم پسره اما چقدر شبیه دختراست . ممنون از تعابیر زیباتون
فریبا هراتی
: سلام. خانم برادر شما نگران موردی است که در باره ی آن زیاد صحبت نمی کند و شما هم نگرانی هایی دارید که خیلی زود برطرف خواهند شد. شما گشایش کار می یابید و مسیر زندگی تان عوض خواهد شد. شما قادر خواهید بود که با عملی انسانی و جسورانه و بدون کمک دیگران موفق شوید و خودبخود همه کارها برایتان ردیف و آماده خواهد شد و باعث می شود که به ثروت برسید. تشکر از همراهیتون.
Nasiim : سلام خسته نباشین. دختره خاله من خوابی دیده که از زبان ایشون براتون بیان میکنم:
خواب ديدم ك من حاملم يعني نميفهميدم بقيه بهم گفتن بعد رفتم اتاق عمل بچه دار شدم دختر بودش
بعدش اصلا درد زايمان نداشتم دخترم سفيد بودش موهاش هم مشكي و چشاشم درشت و مشكي
بعد مهسا(خواهرم) اومد گفت بزار زنك بزنم باباش بياد.
بعد محمد(دوست پسرم) اومد ولي هم اون ناراحت بود هم من بعدش من هي ميكفتم الان من درس دارم چرا اخه بايد بچه دار بشم
بعد من پاشدم راه رفتم مث حالت طبيعي انكار ن انگار من مثلا زايماني كردم يا چيزي بچه بغل ميگرفتم.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما از زندگی تان راضی هستید ولی عده ای می گویند که از نظر مالی هنوز قوی نیستی ولی شما به زودی به ثروتی خواهید رسید که برای دیگران جای سوال است که از کجا؟ و چشمانشان گرد خواهد شد وقتی متوجه اقتدار مالی شما می شوند. دوست پسر شما احتمالا به خاطر مسئله ای نگران است شاید می ترسد که اقتدار مالی شما باعث شود به او کم توجهی کنید. شما درسهای زیادی دارید که از زندگی بگیرید و نباید اجازه دهید که به ثروت رسیدنتان مانع این شود که از لحاظ روحی خودتان را ارتقا دهید. شما منیت ندارید. تشکر از همراهیتون.
فاطمه : سلام خانم هراتی عزیزم. خواهرمجردم خواب دیده که حامله بوده ولی توی خواب انگار متاهل بوده.دخترخالم هم خونمون بوده و از بارداریش تعجب کرده بهش گفته تو که تا دوهفته پیش حامله نبودی کی باردار شدی؟! انگار خواهرم میدونسته که از دی ماه حامله بوده و میدونسته پا به ماهه ولی معلوم نیست ولی دخترخاله متوجه نشده چندماهیه که حامله ست و خواهرم خوشحاله که دخترخاله نفهمیده. انگار عورت جنین دختر روی شکم خواهرم بوده و اینطور فهمیدن بچه دختره ! و عورت دختر بچه ، سفید و تپل و بزرگ بوده. انگار یه پسر دوسه ساله داشته و حالا خواسته دختر بزایه ،
بعد انگار رفته زایمان و خواهرم خودش دونفر شده بوده! مثل فیلما انگار دونفر شده یکی که رفته زایمان کنه و یکی که توی خونه بوده و حرفهای بقیه رو میشنیده! و نمیدونسته بقیه متوجه شدن خواهرم دوتا شده یا نه! اونیکه تو خونه بوده انگار با خودش گفته من در حال زایمان کردن هستم و بعد انگار خودش رو در کنار بچه ها و شوهرش که "معشوق سابقشه" دیده.
یادش نمیاد از اول خواب میدونسته متاهله و شوهرش معشوقشه یا نه.
فریبا هراتی
: سلام. خواهر شما متعهد به انجام کاری است و در دلش نگران است که کارهایش خوب پیش می رود یا خیر . یا نگران مسئله ایست که راز آن را در دلش نگه داشته است. خواهر شما به دستاورد بزرگی خواهد رسید و به زودی از غم فارغ خواهد شد. خواهرتان به ثروت خواهد رسید و سرمایه های خواهرتان زیاد خواهد شد. او قبلا کار یا پروژه ای را به دست گرفته که به خاطر آن حالا به ثروت می رسد. خواهر شما تا اندازه ای دمدمی مزاج است و در کارش هم امنیت و سرسپردگی خواهد داشت و خیالش راحت است. او دلش می خواهد که موفق شود و جلوی کسی که قبلا دوستش داشته، ابراز موفقیت کند. تشکر از همراهیتون.
Neda : سلام خانم هراتی از تعبیر زیباتون ممنونم.خیلی بزرگ واریدمن دوس دارم ایشون برگرده ولی اصلا غرورم رو خرد نمیکنم و صلاح و مصلحت خدا رو هم در نظر دارم.ولی چیزی که بود متاسفانه بینمون دعوای بدی شد که ایشوون بیتقصیر نبود.ولی من کنترلم رو از دست دادم و خیلی به ایشون توهین کردم و غرورش رو خرد کرد. ایشون هم گفت. ولی من خیلی خیلی گفتم ایشون هم ناراحت شد منو بلاککرد.توکل بخدا کردم و گفتم خدا اگر دوباره صلاح میدونی بیاد.شما هم دعا کنید که با صلاح و توکل بخدا درست شه.حالا نمیدونم نسبت به خوابهای که میبینم چی میشه. ولی باز امید به خدا
فریبا هراتی
: توکل به خدا.
Neda : با سلام خدمت شما خانم هراتی عزیزم.من بعد از خوابی که دیروز در قسمت ماشین برای شما ارسال کردم.فک میکنم نیم ساعت یا بیشتر بیدار بودم و داشتم به حاجتم یا همون چیزی که میخوام فکر میکردم . خواب دیدم که انگار از دوس پسر سابقم.(که کلا رابطمون بهم خورد) حاملم و منو بردن اتاق زایمان و عمل سزارین کنم خانم دکتری که منو سزارین کرد با لباس اتاق عمل بود و میدیدمش.منو که سزارین کردبعد از اینکه بچه خارج شد پارگی زیر شکم جای جراحی و بالای واژن رو جوری زیبا بخیه زد که دیگه جای پارکی حتی بخیه رو نمیتونستم حتی خودم ببینم مثل عمل زیبایی بسیار زیبا . خوشحال بودم که از ایشون بچه دارم بعد از اون انگار دیگه میخواستم باهاش ازدواج کنم البته جشنی چیزی نبود حالت حرف البته درست یادم نمییاد.در جایی دوست پسرم رو دیدم که شورت پاش نبود.وببخشید التش معلوم بود و همچنین باسنشو یعنی پشتش.هی هم از خجالتش تیشرتشو میورد پایین باسن و التشو میپوشوند.و تیشرت مشکی تنش بود و کنار یک میز قهوهای بزرگ ایستاده بود.در همون موقع یک زن اومد گفت که زنشه.(دوست پسر سابقم )زن و دو تا بچه داره یک دختر و پسر چطور بچه دار شده و میخواد زن بگیره.که همون موقع دوست پسرم انگار ناراحت بود از وجود اون زن و جلوی من و همه شرمتده شده بود و سرش پایین بود.انگار اصلاا اون زن و بچه هارو نمیخواست چون اومدن با زنش عکس بگیرن زنش خودشو میچسبوند به مهیار اون ناراضی بود زنش هم مانتو روسری مشکی داشت هم ناراضی بود هم جلوی من خجالت و شرمنده بود.منم عصابی و ناراحت بودم که چرا قبلا راجب ازدواجش چیزی به من نگفته.اونم انگار اون زن و بچه رو نمیخواست و دوستشون نداشت هی زیر چشمی حواسش به من بود و خجالت میکشید .اخر سر منم با ناراحتی از تمام این چیزها داشتم محکمبا گام محکم به سمت یک منزل قدم برمیداشتم و راه میرفتم.وبا با خدا حرف میزدم و طلب مغفرت و بخشش میکردم که خدا منو ببخشش و با خدا هی حرف میزدم.که چرا گناه کردم با مهیار.ولی توی دلم انگار بازم میدونستم سمتم میاد.وارد منزل شدم دیدم دختر دختر عموم که یک دختر ۱۸ سالس اونجاس و داره راجب من بد گویی میکنه و حرف میزنه منم باهاش دعوا کردم که چرا پشت من حرف میزنی و غیبت میکنی. بعدش انگار اومدن میانجیگری کردن که من دعوا نکنم. اخر خوابم انگار توی یک حمام بودم.و یک وان ابی داشت منم داشتم حمام رو پر اب میکردم شیر اب وان رو باز کرده بودم و اب تمیز داشت توی وان پر میشد منم داشتم نگاه میکردم.من خیلی شرمندم که باز هم خوابم طولانی شد.امیدوارم سلامت و پاینده باشید
فریبا هراتی
: سلام. نگرانی های شما رفع خواهد شد و کسی با عاملی باعث خواهد شد که شما بتوانید از غم فارغ شویدو مشکلاتتان را حل کنید. دوست پسر سابق شما به ثروت رسیده و مسائل را از بعد مادی قیاس و قضاوت می کند ولی نمی خواهد که شما از شرایط او آگاه باشید. او کارهایی دارد که نمی خواهد به آنها فکر کند و از کاری که کرده هم پشیمان است. شما زندگی تان را به خوبی ادامه خواهید داد و احترامتان هم بالا می رود. کم کم زمینه سازی خواهد شد و شما خواهید توانست همه ناراحتی هایتان را بشویید برود. حالا یا او بر می گردد و یا اینکه شرایط زندگی شما بسیار مثبت خواهد شد و هیچ جای نگرانی ندارید. به خدا توکل کنید و هرگز عشق را گذایی نکنید. اگر تقدیرتان باشد خودش برمیگردد. تشکر از همراهیتون.
sara : بعد ی چیز دیگه وقتی میخواستم دخترم به دنیا بیارم یدفعه همه جا نورانی شد بعد دخترمم اصلا شبیه نوزاد نبود انگار ۵.۶ ساله بود خیلی عاقل و آروم و خیلی خیلی زیبا بود
فریبا هراتی
: سلام. شما به ثروت می رسید و نور امید به زندگی شما می تابد. انرژی مثبت و آینده ای روشن خواهید داشت. ثروت شما سریعا رشد می کند و زیاد می شود. آنهم از طریقی معقول و منطقی و عقلانی. تشکر از همراهیتون.
sara : سلام من دیشب خواب دیدم از پسری ک دوسش دارم حاملم و زایمان کردم ی دختر خیلی خوشگل بود خیلی هم راحت زایمان کردم هیچ دردی نداشنم فقط نگرانیم این بود ک ازدواج نکردیم هنوز بچه دار شدم
فریبا هراتی
: سلام. شما به خاطر کسی که دوستش دارید فکر می کنید و ناراحتید ولی او باعث خواهد شد که شما به ثروت برسید و ثروتتان خیلی هم راحت به دستتان خواهد رسید. او اجازه نمی دهد که شما تحت فشار و تنش عصبی قرار بگیرید. تشکر از همراهیتون.
zahra : سلام خواب دیدم باردارم و تو نه ماه بودم تعجب کردم چطور متوجه نشدم و اینکه الان با یه بچه هشت ماهه بچه نمیخواستم اینم پسر بود و داشتم به زمان زایمان نزدیک میشدم گفتم خودم تو خونه به دنیاش بیارم بعد گفتم نکنه مشکلی پیش بیاد میخواستم برم با دکترم که تو مجتمع ما ساکنه صحبت کنم داشتم فکر میکردم اگر آخرین ماه عادت ماهیانه رو بپرسن چی باید بگم که با سن جنین محاسبه کردم میشد 20 آبان... در همین حین احساس کردم کیسه آبم داره پاره میشه ولی درد نداشتم و احساس کردم داره به دنیا میاد ولی چیزی از به دنیا اومدن یادم نمیاد بعد پدرشوهرم و دیدم که شهید شده تعجب کردم گفتم شما چطوری اینجایی گفت من با این بچه متولد شدم دوباره و به پسر اولم که الان هشت ماهشه اشاره کرد
فریبا هراتی
: سلام. شما نگرانی هایی دارید و احساس می کنید که احتیاج به حمایت دارید و حتی شاید فکر کنید که دیگران شما را کنار گذاشته اند و ایزوله شده اید ولی به موفقیت های بسیار بزرگی خواهید رسید. شما از غم فارغ می شوید و گشایش کار می یابید. پدر شوهر شما ( روحش شاد) ار تولد فرزند اولتان به اندازه ای خوشحال شده که روح او از خوشحالی احساس زندگی دوباره می کند و اینکه اخلاق پسر اولتان خیلی شبیه مرحوم پدربزرگش خواهد بود. حتی شاید از لحاظ چهره خیلی شبیه ایشان باشد. تشکر از همراهیتون.
zaahraa : ببخشید استخری هم که در خوابم دیدم خیلی زلال و شفاف بود.
zaahraa : سلام، متاهل هستم و سه تا بچه دارم، خواب ديدم كه حامله بودم ولي حاملگيم مشخص نبود يعني شكمم كوچيك بود و بعد رفتم بيمارستان و موقع زايمانم بود و رفتم اونجا خابيدم و دختر زاييدم و خيلي از اين مساله ناراحت شدم كه چرا دختر زاييدم و به هيچ كس هم نگفتم و خودم تنهايي بچه رو اوردم و بعد اومدم خونمون كه بغل اتاقمون يك استخر خيلي بزرگ پر از آب بود و هيچ كس نبود كه كمكم كنه و خودم اين بچه رو ميكردم تو آب كه توي اون آب بشورمش و همش ناراحت بودم كه اگه كسي بفهمه چه كار كنم، به خاطر اينكه بچم دختر بود چون در بيداري سه تا دختر دارم و توي خواب ميگفتم چرا باز دختر زاييدم و نميخاستم كسي بفهمه. ممنون
فریبا هراتی
: سلام. شما نگرانیهای کوچک مالی دارید که به زودی برطرف خواهد شد و به ثروت می رسید. شما از این بابت خوشحال می شوید و خوشحالیتان را از دیگران مخفی می کنید. چشم شما روشن خواهد شد و مشکلات و نگرانی های گذشته تان را خواهید شست و شروعی تازه خواهید داشت. تشکر از همراهیتون