تعبیر خواب زایمان
زایمان کردن در خواب نشانه بر آورده شدن آرزو و فارغ شدن از غم ها است. اگر زنی خواب دید دختری زاییده، ثروتمند خواهد شد و یا گشایشی در کار او و شوهرش پیدا می شود و دنیا به او رو خواهد آورد و اگر دید پسری زاییده، حمایت و رحمت خداوند شامل حال او و شوهرش خواهد شد و بلا از آنان دور خواهد شد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Ahmad : با عرض سلام و وقت بخیر خانوم هراتی.ببخشید این خواب خواهرمه که براتون مینویسم.خواهرم خواب دیده که زایمان کرده ولی نمیدونه که بچش دختر یا پسره.بعدش برادرزاده شوهرش رو میبینه که بهش النگو هدیه میده.ممنون میشم که خوابو تعبیر کنید.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. خواهر شما از غم رها خواهد شد و البته او یا گشایش مالی می یابد و به ثروت می رسد یا گشایش کاری می یابد و کارهایی که مد نظر دارد، بخوبی برایش پیش خواهد رفت. اگر النگو طلا بوده خواهر شما به انجام کاری متعهد می شود که در آن کار خواهد درخشید و با عشق و احساس مسئولیت این کار را تقبل می کند. اگر النگو بدل بوده، کارهای موقت و خوشی های زودگذری به زندگی خواهرتان وارد می شود. تشکر از همراهیتون.
کیمیا : سلام، خواب دیدم باردارم و زمان زایمانم هستش با اینکه دخترم و ازدواج نکردم،
خواهرم میخواست منو سزارین کنه و چاقوی پزشکی دستش بود و من ترسیدم و بعد خانواده ام دکتر رو عوض کردن و یه آقا که نمیشناسمش و دکتر بود اومد بچه منو دنیا بیاره، خیلی حس عجیبی داشتم، دوستم پریسا پیشم بود و بهش گفتم باورم نمیشه من کی ازدواج کردم که الان دارم بچه دار میشم و با خودم میگفتم بعد از این با این بچه چطور میتونم برم دیدن دوست پسرم، کلا باورم نمیشد که ازدواج کردم و بچه دارم و با خودم میگفتم مواقعی که تنها بودم میرفتم پیش دوست پسرم ولی دیگه با یه بچه نمیشه، چاقوی دکتر رو دیدم که بی حسی به شکمم زده بود و داشت با چاقو شکم منو وا میکرد و ترس غریبی داشتم
فریبا هراتی
: سلام. شما به خاطر مسئله ای فکرتان ناراحت است ولی به زودی از غم فارغ خواهید شد. خواهرتان می خواهد به شما کمک کند تا مشکلاتتان را حل کنید. برای اینکه ایده و پروژه ای که فکرتان را درگیر کرده، به سرانجام برسد، شما نیاز به کمک دارید و به تنهایی از پس انجام آن یا حل مشکلاتتان بر نمی آیید. شما گشایش کار خواهید یافت و با مشورت با کل خانواده تان خواهید توانست این مشکل را از بین ببرید. تشکر از همراهیتون.
Reyhan : ممنون از تعبیرهای عالیتون و وقتی که میزارید. یه سوال داشتم چطور میشه شوهرم باهمون روش زندگی رو خواهد گذروند با همون افکار منفی ولی من از سختیها رها میشم اگر تغییر نکنه من بازهم در فشار و زحمت میمونم چیزی که تا الان بوده لطفا اگه امکانش هست توضیح بیشتری بدین و راهنماییم کنید.بسیار ممنونم
فریبا هراتی
: استدعا می کنم. تعبیر خواب شما همان است که عرض کردم مسیحای عزیز. تا مصلحت خداوند چه باشد. از خواب شما بیشتر از این مشهود نیست.
Reyhan : خانم هراتی ببخشید یادم رفت بگم تو خوابم زایمان بچه ی چهارمم بود در واقعیت من 3 فرزند دارم این توضیح رو دادم شاید تو تعبیر خواب تاثیر داشته باشه
Reyhan : سلام خانم هراتی عزیز
دو روز پیش صب خواب دیدم باردارم و نزدیک زایمانمه پیش یکی از دوستام بودم که آرایشگر هست و اومد ابروهامو اصلاح کنه ابروهامو مرتب کرد ولی حس کردم یکم کم پشت شدن گفتمش دیگه نمیخواد ولشون کن بعد دیدم چون نزدیک زایمانمه خواهرم و زن داداشم با همون دوستم مراقبمن حس کردم وقت زایمانم شده که یهو دیدم تو بیمارستان روی یه تخت که سفید بود دراز کشیدم دیدم یکی از اقایون اقوام با بلوز شلوار و کفش سفید و یه ساعت مچی سفید که دورش طلایی بود بالا سرمه و منتظره که زایمان کنم و تنها نباشم بعد تو دلم گفتم چرا شوهرم پیشم نیست انگار تو ذهنم شوهرمو دیدم با لباس سیاه و چهره ی درهم شبیه خودش نبود ولی میدونستم اونه بعد تو دلم گفتم اون که هیچ وقت کنارم نبوده(در واقعیت شوهرم کمک حالم نیست و بار مسئولیت کارها رو دوشمه) دیگه بهش فکر نکردم گفتم ولش کن یهو حس کردم داره بچه به دنیا مییاد بعد تو دلم گفتم خدا به خاطر تمام سختیا و فشارایی که تحمل کردم زایمان راحت و بی دردی نصیبم کرده .لطفا تعبیرش رو بفرمایید
فریبا هراتی
: سلام. شما به خاطر مسئله ای فکرتان ناراحت است و نگران هستید. دوست شما به شما می گوید که سیاست داشته باش و احساس واقعی ات را بروز نده و شما نمی خواهید که بیشتر از این ظاهرسازی کنید. شما از غم به زودی رها خواهید شد و خیالتان راحت می شود. شما گشایش کار خواهید یافت. آرامش و موفقیت به شما خواهد رسید و همسرتان مثل همیشه با فکری پریشان و منفی زندگی اش را ادامه می دهد اما شما از سختی ها به زودی خلاص خواهید شد. تشکر از همراهیتون.
Shima : سلام عرض شد، مادر شوهرم میگن خواب دیدن من در بیمارستان درحال زایمان کردن به صورت طبیعی هستم و یه پسر درشت و زیبا به دنیا میاد و بعد جفت پشت سرش میاد و هیچ خونی هم نمیاد البته ایشون میگن من عورتت رو نمیدیدم فقط بچه و جفت رو دیدم و میگن اصلا حس کراهت نبود همه چیز تمیز بود، ضمن اینکه ایشون می گن تو خواب قد من بلندتر بوده و قوی تر از واقعیت شده بودم، ممنون میشم تعبیر کنید البته در واقعیت من یه پسر 6 ماهه دارم.
فریبا هراتی
: سلام. شما از غم فارغ خواهید شد و گشایش کار پیدا می کنید. کار و یا هدف، یا ایده و پروژه ای جدید به ذهن شما می رسد که باعث می شود افتخار و عزت شما بالاتر برود و زندگی تان خیلی قویتر و بهتر از امروز باشد. مادر شوهر تان با این ایده یا کار جدید موافق است. تشکر از همراهیتون.
Saghar : ببخشید من موقع پرداخت اول ۶ تومن پرداخت کردم از حسابم کم شد ولی موقع نوشتن دوباره باید پرداخت میکردم. یعنی من ۲ تا ۶ تومن پرداخت کردم برای ۲ خواب
۶ تومن اولی پرداخت نشد واستون ولی از حسابم پول کم شد
فریبا هراتی
: سلام. دوست خوبم در اینگونه موارد معمولا تا 48 ساعت پول شما که زیاد کم شده، به حسابتان بر می گردد. اگر صبر کردید 48 ساعت و پولتان برنگشت با واحد پشتیبانی با ادرس ایمیل سایت یا از طریق تلگرام یوتاب با واحد پشتیبانی تماس بگیرید من اینجا فقط تعابیر را انجام می دهم و از پرداخت ها اطلاعی ندارم. با این وجود اگر باز هم کمکی خواستید ( در صورتی که پولتان برنگشت) و موفق نشدید با واحد پشتیبانی تماس بگیرید، به من بگویید تا مشکل شما را به ایشان اطلاع بدهم. تشکر از همراهیتون.
Saghar : سلام خسته نباشید.خواب دیدم زنی که اصلا نمیشناسم جلوی من داره زایمان طبیعی میکنه و خیلی هم درد داشت و جیغ داد میزدهمش، دو نفر هم دورش بودن که زایمان کنه من وقتز میدیدم که اینقد داره درد میکشه و جیغ میزنه حالم بد میشد نمیتونستم نگاه کنم و وقتی داشتم نگا میکردم بهم میگفتن نگاه نکن حالت بد میشه ولی من نگا میکردم.بعد خانمه بچه ش به دنیا اومد گفتن که بچه ش زودتر از موعد مقرر به دنیا اومده انگاری که بچه ش ۶ ماهه به دنیا اومد. با سپاس
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. دنیا باردار است ولی بزودی از غم رها خواهد شد و این همه سختی را که تحمل می کند، به زمین خواهد گذاشت و آرامش به دنیا برخواهد گشت. شما به استرس هایی که در دنیا وجود دارد نظاره می کنید ولی تحمل این همه سختی را ندارید. خیلی زود همه چیز خوب و مثبت خواهد شد و آرامش و تعادل و عشق و سعادت به دنیا برخواهد گشت. تشکر از همراهیتون.
shiimaa : سلام.دختر مجردم.با پسری چند سال بودم به هدف ازدواج.ولی رابطمون کات شده.من دیروز-دوشنبه) این خواب و دیدم.اول دیدم حامله بودم و داشتم بچه امو بدنیا میاوردم تو بیمارستان.یه خانم دکتر اومد بالا سرم و دستشو گذاشت رو دلم و بهم گفت یه فشار بیار و بچه از طریق زایمان طبیعی به راحتی بدنیا اومد.و میدیدم که با عشقم ازدواج کردیم و بچه دار شده بودیم.صحنه ی بعدی خودمو کنار دوست پسرم دیدم(دراز کش)که هر دومون لخت بودیم.وداشتیم با هم حرف میزدیم و عشق بازی میکردیم.و شرمنده دست زدم به آلتش چیزی که نظرمو جلب کرد اینکه موهای آلتشو کامل با تیغ زده بود.اونم خیلی با من مهربون بود.صحنه بعدی همه برای بچه بهم میومدن تبریک میگفتن.با بچم بازی میکردن.و تو دلم میگفتم خوبه به روم نمیارن که من این همه سال با این پسر بودم و به اونا نگفتم.حالا که بچه بدنیا اومده همه فهمیدن.و به یکی از دخترخاله هام گفتم خودمم باورم نمیشه که زایمان طبیعی کردم.اونم بدون درد.گفتم خداروشکر سزارین نکردم وگرنه جای بخیه الان رو تنم بود.ولی الان سالم سالمم.دختر خالمم گفت از دختر لوسی مثل تو واقعا عجیبه زایمان طبیعی کردی.گفتم طبیعی دو جوره.یا خیلی راحت و بی درد بدنیا میاد یا شدیدا درد میکشن.گفتم دکترش باید خوب باشه.بچه ام به حدی ساکت بود که حد نداره.یعنی اصلا اذیتم نمیکرد.بعد دیدم پدر مادرم با بچه ی من اومدن پیش من و دوست پسرم.تبریک گفتن و پیش دوست پسرم بهم کادو دادن.من تو دلم میدونستم که این کادو(طلا) ماله خودمه.اونا فقط جلو دوست پسرم دارن بهم میدن که سربلند باشن.کادو رو دادن و باز کردم توش یک گردنبند طلا(زنجیر و پلاک) بود با یک سنجاق سینه طلا با مجدد یک پلاک طلا آویزون بهش(تو واقعیت ندارم).من گریه افتادم و از پدر مادرم تشکر کردم.دوست پسرمم سنجاق سینه رو برداشت و زد به لباس خودش.یکم رو لباسش بود و من بعدش باز کردم اونو گفتم یوقت گم نشه گذاشتم تو جعبه ی طلاها مجدد.ممنون
فریبا هراتی
: سلام. شما آشتی می کنید! از غم فارغ خواهید شد. عصبانیت دوست پسرتان نسبت به شما تمام می شود. به هدفتان می رسید و کاملا راحت بدون این که انتظارش را داشته باشید، اوضاع به نفعتان تمام خواهد شد. پدر و مادرتان برای شما اعتبار زیادی قائل هستند و شما نسبت به دوست پسرتان متعهد خواهید شد کما اینکه او هم هویت خودش را با شما کامل می داند. تشکر از همراهیتون.
shirin : سلام یک خواب دیگه هم همون شب مادرم دیدن
مامانم خواب دیده که الهام (خواهر مطلقه ای که ۳ماه پیش فوت کرد و بچه هم نداشت)داره توی بیمارستان زایمان میکنه
شوهر سابقش پایین تخت نشسته میگه نمیذارم بچه رو ببره الهام با ناراحتی گفته به مامانم تو رو خدا نذار بچه رو ببره
مامانم میگه یادم نیست دختر بود یا پسر
ممنون ازتون
فریبا هراتی
:
سلام. طبق قوانین سایت و به علت کثرت و ازدیاد کاربران عزیز و حجم بالای تعابیر، شما فقط مجاز به ثبت 1 خواب در 24 ساعت هستید و یک خواب شما برای تعبیر ثبت شد. در نوبت هستید و باید این خواب دومتان را یک روز دیگر ارسال کنید. این قوانین هنگام ثبت نام در سایت در جایی که علامت زده اید که با قوانین موافقم به شما اطلاع رسانی شده است. تشکر از همراهیتون