تعبیر خواب زخم
اگر کسی خواب ببیند که زخمش خون داشته باشد، تاویلش رسیدن زیان مالی به او است و اگر خون نداشته باشد، تالم است و آزردگی. اگر کسی از دشمن شناخته شده ای زخم خورد، اگر از زخم خون جاری شد، مالش کاهش پیدا می کند و اگر خون جاری نشد، سود و منفعت می برد و بر دشمن غلبه می کند.
اما اگر از دشمن ناشناخته ای به او صدمه رسید و عضوی از وی زخمی شد و خون جاری نشد، به آن دشمن ناشناخته غلبه خواهد کرد و اگر خون جاری شد، زیان خواهد دید. اگر در خواب ببینید که بدنتان زخم شده، به زننده زخم پیروز می شوید و کسی که تن شما را مجروح کرده به شما سود می رساند.
-
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن زخم به خواب بر سه وجه است:
- ظفر یافتن،
- خیر و منفعت،
- نقصان مال. خاصه که از جایگاه زخم خون روان ببیند و اینکه زخم در خواب، منفعت و پیروزی است.
مرحوم مجلسی می گوید: اگرکسی در خواب ببیند که بدنش زخم شده یا زخم تن دیگری را ببیند خوب است. اگر ببیند تن خودش یا دیگری آماسیده و متورم شده، به قدر آن تورم و آماس سود می برد و متنفع می شود و جاه و منصب می یابد.
ابراهیم کرمانی می گوید: اگر زخمی بود که خون از آن می رفت، بیننده خواب به قدر خونی که می رود زیان مالی می بیند. اگر زخم بر سینه بود، از همسر خود آزردگی می یابد و اگر بر پشت بود از دوست خویش رنجه می شود و آسیب می بیند.
محمد ابن سیرین می گوید: اگر کسی به خواب ببیند که زخم بر تن داشت و اثر خون نبود، دلیل است بر زخم زننده ظفر یابد و نیز خیر و منفعت یابد. اگر ببیند از جایگاه زخم او خون بیرون آمد و اندامش به خون آلوده شد، دلیل که مال حرام یابد.
جابر مغربی می گوید: اگر ببیند زخم زده، دلیل بر کاری مشکل باشد که ظاهر شود. اگر ببیند از آن زخم خون می رفت، دلیل که کسی بر وی دروغ گوید و بعد از آن ظاهر گردد که آن دروغ بوده باشد. اگر ببیند که جایگاه زخم آماس داشت، دلیل که مال و عیش خوش یابد، لکن از دوستان و خویشان مفارقت جوید.
تعبیر خواب زخمی شدن
اگر کسی در خواب دید از مکانی سقوط کرد و عضوی از اعضای وی بخصوص دست و پایش زخم فراوان برداشت، در کار کسب و تجارت زیان می کند ولی از گناه توبه می کند. به طور کلی رخمی که خون و چرک از آن جاری شود، زیان است و در صورتی که آن زخم را خود دستکاری کرد و جراحات جمع شده در آن را خارج کرد، از غم و اندوه نجات پیدا می کند و اگر خود بر آن مرهم می نهاد، در کار دین و دنیا از خطا و گناه باز می گردد و به سوی خداوند متعال رو می کند.
تعبیر خواب باند پیچی
اگر خواب ببینید كه باند و نوار زخم بندی دارید، یعنی احتمالا از نظر احساسی عاطفی، لطمه‌خورده‌اید و می‌خواهید دیگران برای مرمت آن به كمك تان بشتابند.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
بهارک : سلام .خسته نباشین.لطفا خوابم نمایش داده نشود.
ممنون از تعبیرتون.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما می خواهید برای زندگی تان تصمیمی بگیرید که نگران هستید این تصمیم را بگیرید یا خیر. می خواهید هدفی را عملی کنید و به موفقیت برسید. شما معتقدید که سبک زندگی فعلی شما به شما صدمه می زند و می خواهید که کارهاتان و پیامد هایش را دوباره ارزیابی کنید. شما زیادی حساس شده اید و وسواس پیدا کرده اید و همه چیز را می خواهید کنترل کنید. اراده تان برای انجام کارهایتان کم شده و نگران هستید که می توانید روی پای خودتان بایستید و موفق شوید یا خیر. احساس شما این است که خیلی روی پای خودتان ایستاده اید و از خودتان زیاده از حد کار کشیده اید. نیاز به شفای احساسی و استراحت دارید و می خواهید که دیگران شما را درک کنند. شما نگران هستید که کارتان برایتان دردسرساز شود. هر چند که تصمیم می گیرید که کارتان را ادامه دهید. شما درامد خوبی دارید و این که می توانید اینطور راحت زندگی کنید و جاپای قرص و محکمی در رابطه با موقعیت کاری تان دارید برایتان خیلی با ارزش است. اما همچنان می ترسید که بیمار شوید!! خواب شما معادل 1490 کاراکتر و 2 حق خواب بود. تشکر از همراهیتون.
BRAINLESS : سلام ببخشید من یه خواب دیگه هم امروز گفتم ولی این خوابم الان یادم اومد
من خواب دیدم که یک پسری به داییم زنگ زده و داییم با اونا درگیری دارن، داییم به دوستش میگه وو با هم میرن که باهاشون دعوا کنن وقتی بر می گردن صورتشون زخمی و کل صورتشون خون‌آلوده و همین طور قسمتی از دستاشونم زخمی شده
فریبا هراتی
: سلام. طبق قوانین سایت و به علت کثرت و ازدیاد کاربران عزیز و حجم بالای تعابیر، شما فقط مجاز به ثبت 1 خواب در 24 ساعت هستید و یک خواب شما برای تعبیر ثبت شد. ((در نوبت هستید)) و باید این خواب دومتان را یک روز دیگر ارسال کنید. این قوانین هنگام ثبت نام در سایت در جایی که علامت زده اید که با قوانین موافقم به شما اطلاع رسانی شده است. تشکر از همراهیتون.
Dina : سلام،خواب دیدم ک در خانه قدیمی مان ک بیشتر عمرم را در آنجا بودبم با خانواده ام هستم،و یک دفعه یک نفر خواهر بزرگترم را روی زمین میگذارد و شروع مبکند با چاقو بازوی چپ او را زخمی کردن و مثل ابن بود ک خواهرم کار با رفتار اشتباهی کرده و خواهر دیگرم بالای سرش درحال تماشا بود،من و مامانم روبروش و روی تخت نشسته بودیم و نگاه مبکردبم و من با کمی بغض و ناراحتی به مامانم نگاه کردم و پیش خودم مبگفتم ک چرا مامان جلوشو نمیگیره،چیزی نمبگه و خواهرم درحال ناله بود و مامانم معلوم بود ناراحته اما تا اون لحطه حرفی نمبزد اما یهو گفت بسه دیگه چکار میکنی اینم خواهرتونه یا مثل شماس یا همچین چیزی ،و اون شخص بلند شد و ولش کرد و دیدم یه زخم ها بصورت سه خط موازی روی بازوی چپ و یکی هم پشت کتف چپش هست و خون ریزی نداره اما زخم ها قرمز بودن و سریع از خواب پریدم و تا بیدار شدم گفتم اون شخص هم ک زخمیش میکرد خوده خواهرم بود،یعنی دونفر از خودش بود ک یکی داشت اون یکی رو زخمی میکرد،مثل یک کپی از خودش باشه انگار
فریبا هراتی
: سلام. خواهر شما شخصیتی دوگانه و دمدمی مزاج داشته که نمی توانسته به خوبی برای زندگی اش تصمیم بگیرد و این رفتار او باعث شده که او از نظر احساسی بارها در زندگی اش دچار آسیب شود. مادرتان می خواهد که او خودش عقلش را به کار بیاندازد ولی نمی تواند در مقابل اشتباهات مکرر خواهرتان سکوت کند. خواهرتان تمایل دارد کسی از او حمایت کند ولی خودش علیه خودش ( با بی عقلی) کار می کند و حامی خودش نیست. ارتباطات او با دیگران هم دستخوش همین تغییرات منفی شده است. تشکر از همراهیتون.
رخساره : سلام .طاعاتتون قبول.دیروز سحر.بعد از احیا شب ۲۳ این خواب رو دیدم.خواب دیدم با شوهرم و دخترم توی یه خونه چوبی دوطبقه هستیم،شبیه کلبه بود که سقفش شیروانی بود تمام خونه از چوب بود حتی سقفش وماطبقه دوم بودیم چیزی توی خونه نبود کفش هم چوب بود.سقف رو نگا کردم توی سقف یه سوراخ بود که دوتا یا سه تالوله مثل لوله تانک بود به بیرون رفته بود از سوراخی که بود آسمون دیدم شب بود وقسمتهای دیگه خونه انگار دورتادور جاهای مختلف خونه ازاین لوله های تانکی بود واسه دفاع از خودمون وخونه، شب ساعت ۹ونیم برای دفاع خودبخود فعال میشد وشلیک میکرددوتا گلوله شلیک شد جلوی درخونه ومن نمیدونم توخواب اتفاق افتاد یا خیالم بود وباخودم گفتم هرکس جلوی در باشه میخوره بهش. من ودخترم یه سفره ساده جلومون پهن بود وداشتیم نان بربری باپنیر خامه ای میخوردیم تقریبا یک سوم نون مونده بود ومن برای دخترم لقمه میگرفتم.همسرم کمی اونور تر توی خونه مشغول رسیدن به خونه بود داشت کاری روانجام میداد ولی دقیق یادم نیست چیکار میکرد گفت همه رو خوردید گفتم نه هنوزمونده بیا بخور گفت نه این تکه ریز نون رو میگی .گفتم نه یه نون دیگه هم هست واست نگه داشتم.توی سفره یه نون بود ولی انگار یه نون هم برای همسرم نگه داشته بودم.همسرم نیومد بخوره.بعد یه دفعه دیدم یه چاقو مثل کارد آشپزخونه دستم بود زدم تو گردن شوهرم یه زخم بزرگ از روی گردنش تا سر کتفش ایجاد شد (سمت راستش)وهمسرم خیلی عادی بود انگار دردی نداشت فقط خیلی خون اومد ویه وان سفید یه گوشه از اون اتاق بود که همسرم رفت تو وان و خون رو بشوره با لباس بود یه شیلنگ سبز با اب زلال وتمیز اونجا بود که با اون داشت میشست،شیلنگ رو گرفتم وکمکش کردم که خون رو بشوره(شوهرم آروم بود وحتی گفت یادم رفته واسه دخترم چیزی که میخواست بخرم بهش گفتم با این وضعیت نمیخواد بذار بعد)خون زیادی روی وان هم ریخته بودنصفش رو آب گرفتم رفت وزخم شوهرم هم شستم ولی هنوز روی وان کمی خون بود.یه تکه گوشت از زخم روی کتفش بیرون اومده بود مثل گوشت مرغ بود سفید بود.دلم ریش شد دیدمش گفتم من دلش ندارم جداش کنم مامانم اونجا بود گفتم مامان تو بیا باقیچی ببرش اذیتش نکنه.که از خواب بیدارشدم .هم من هم شوهرم برامون عادی بود وخیلی ریلکس بودیم شوهرم که بسیار عادی بود وفقط رفت که خون رو بشوره که من کمکش کردم خون زخمش رو شستم ودیگه خون نمی اومد.ساعت ۹ونیم صبح بود که از خواب پریدم.بعداز این خواب دلهره بدی گرفتم ومدام دلشوره دارم .ممنون میشم خوابم رو تعبیر کنید خداقوت والتماس دعا.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما و همسر و دخترتان به آرامش و رفاه خودتان فکر می کنید. بسیار سیاستمدارانه رفتار می کنید و نسبت به غریبه ها زیاد از خودتان عاطفه و محبتی بروز نمی دهید. شما خیلی فکر می کنید و فکرتان را حسابی به کار می اندازید تا هر کسی که بخواهد به حریم خصوصی تان تجاوز کند را از خودتان دور کنید. شما پای باورهای خودتان هستید و از خودتان خیلی جدی و خشن دفاع می کنید. نسبت به خودتان مسئولیت پذیر هستید و بزرگسالانه رفتار می کنید و نسبت به غریبه ها، سطحی و بی احساس رفتار می کنید یا با آنان صاف و صادق نیستید. رفتارتان تا اندازه ای نسبت به غریبه ها ماشینی و بی تفاوت است و نسبت به همه ی ابعاد یک موضوع فکر نمی کنید. شما به فکر رفاه خودتان و دخترتان هستید و همسرتان تمایل دارد که شما توجه بیشتری به او بکنید کما اینکه او هم از هر چه که در توان دارد برای بهبود زندگی شما، مایه می گذارد. شما از همسرتان عصبانی هستید و نسبت به او بد بین شده اید. می ترسید که او به شما خیانت کند، به او اعتماد ندارید و حالت تدافعی به خودتان گرفته اید. به همین دلیل خودتان و او را دچار استرس می کنید. اما همسرتان تمایل دارد تا آرامش خودش را حفظ کند و این رفتار بی اعتماد شما نسبت به خودش را نادیده بگیرد. شما فکر می کنید که او حامی کسی دیگر هم هست و می خواهید خردمندانه رفتار کنید و پای هر کسی که خیال می کنید که در زندگی تان هست را ببرید. همسر شما به شما علاقه دارد ولی اگر به او بدبین باشید به ضرر خودتان کار می کنید. تشکر از همراهیتون.
kavir : سلام دیروز مابین ساعت 7 تا 10 صبح خواب دیدم بابام با شلاق کلی به کمرم ضربه زد.جوری که درد رو حس میکردم.یک دفعه یکی از پسر عموهام که من هیچ رابطه ای باهاش ندارم اومد روی زخمم مرهم گذاشت.توی خوابم انگار همسرم بود و من حس عشق دو طرفه ای رو بهش حس میکردم.وقتی مرهم میذاشت روی زخمم منو تو آغوشش گرفته بود و حس امنیت و عشق و آرامش داشتم.در واقعیت با این پسر عموم حتی سلام علیکم هم ندارم و سالیانه ساله ندیدمش.حتی کوچکترین رابطه ای دو خانواده با هم ندارن.با تشکر
فریبا هراتی
: سلام. شما ممکن است فکر کنید که بدشانس بوده اید و از شما سو استفاده شده ولی پدر شما به شدت حامی شماست. او می خواهد شما تمرین کنید که روی زندگی تان کنترل بیشتری داشته باشید، دیسیپلین بیشتری داشته باشید یا فرمانبردار تر باشید. مشکلات شما هم همیشگی نیستند. پسر عموی شما در خوابتان، به سیستم فکری و فرهنگی خانواده ی شما تعبیر می شود و نه به خود او. یعنی فرهنگ خانواده ی شما جوریست که اگر به آن معتقد باشید، به نفع شما تمام خواهد شد. شاید پدرتان در ظاهر با شما خشک و با دیسیپلین رفتار می کند ولی نتیجه ی رفتار او به نفع شما خواهد شد. تشکر از همراهیتون.
Vahideh : سلام خانم هراتی عزیزم
امیدوارم سلامت باشید
خواب میدیدم شبه و سفیدپوش تو خونه بودم. پدر، مادر و برادرم هم بودن اما خیلی نمیدیدم‌شون، مشغول کارای خودشون بودن.بعد یه خانمی از رادیولوژی بهم زنگ زد،دستیارش هم پیشش بود. جایی بود که کرکره‌های سبز روشن(مدل قدیمی ولی تمیز)به پنجره‌هاش بود. با لبخند و صمیمیت گفت: "عکس رادیولوژیت رو دوباره دیدم.(و در ادامه صحبتش این موضوع رو گفت که حالا که با دقت دوباره عکس رو دیده متوجه شده چند جا جراحت بازه و هنوز بسته نشده)" بعدش متوجه شدم که تو سرم ٢-٣جا استخوان بهم نچسبیده و انگار بعد از حادثه یا افتادن از بلندی یا چنین چیزی که داشتم، هنوز خوب نشده بودن!!نخواستم به خانواده هم چیزی بگم ولی درونم تقلا میکردم تا راه حلی پیدا کنم و درستشون کنم. بعدش همون شبونه از خونه رفتم بیرون برای پیگیری درمان
فریبا هراتی
: سلام عزیزم. تشکر. شما با موانع و مشکلاتی برای رسیدن به اهدافتان مواجه هستید و یا بعضی چیزها هستند که برای شما روشن و واضح نیستند. شما می خواهید افکارتان را مرتب کنید، شروعی تازه و نگاه تازه ای به زندگی داشته باشید و شخصیتی بی گناه و صلح طلب، خالص و آرام دارید. شما قبلا گول خورده اید و ظاهر بینی کرده اید و باید سعی کنید که نگاه عمیقتری نسبت به مسائل داشته باشید. نباید ذهنتان را کاملا بسته نگه دارید. فکر شما به خاطر مسائلی که در گذشته برایتان اتفاق افتاده هنوز ناراحت است و زخمهای گذشته هنوز ترمیم نشده اند. شما هنوز نقاط ضعفی دارید و باید افکار منفی را از ذهنتان بیرون کنید. باید سعی کنید بفهمید که نقطه ضعفتان کجاست و خط فکری تان را درست کنید. تشکر از همراهیتون.
ایران : سلام و عرض ادب
این خواب را دوستم دیدن
روز ۱۱ ماه رمضان موقع سحر خواب دیدم تو اتوبان داشتیم میرفتیم که نمیدونم چی شد پیاده شدیم و قرار شد به اون طرف لاین بریم و همسرم که الان در حال جدایی هستیم دنبال ما بود و تو خواب پاهاش ضخم شده بود و نمیدونم آب گل آلود بود یا چیز دیگه که باید یکی کمکمش میکرد تا بتونه بیاد منم تو خواب محلش نمیزاشتم بعد شوهر خواهر شوهرم که سید هستن به مامانم تو خواب گفتن به دخترت بگو با شوهرش لجبازی نکنه و دلش را نشکنه و بره کمکش کنه که منم تا حدودی نرم شدم ولی موقع سحر شد و از خواب پریدم بالا
(در ضمن من خواب سید خیلی زیاد میبینم)
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. شما با همسرتان با مشکلاتی مواجه شده اید ولی باید مسیر زندگی تان را عوض کنید و از لجبازی با هم دست بردارید. همسر شما نمی خواهد شما را طلاق بدهد و از اینکه از شما جدا شود راضی نیست. شما برای خودتان و او دارید شر و دردسر درست می کنید. باید به او کمک کنید و به جای حس تنفر و خشم، تلاش کنید که همدیگر را درک کنید. این کار خدا پسندانه تر است از اینکه شما بخواهید زندگی تان را خراب کنید و دیگر هرگز قابل ترمیم نباشد. شاید دیدن شوهر خواهر شوهرتان به جد او اشاره می کند و گویای این است که حضرت علی ع می خواهد که شما زندگی تان را حفظ کنید و از فکر طلاق و اختلاف بیرون بیایید. شما نباید الان فکر کنید که همسرتان مستاصل است و بخواهید اسب خودتان را بتازید! باید منصفانه و با آرامش با هم کنار بیایید و لجبازی نکنید. تشکر از همراهیتون.
Niloo : با سلام
خواب دیدم کنار دستم سمت شصت دستم به سمت پایین بخیه خورده یکی، یکی هم اون دست روش چسب و باند بود، همزمان شکمم بخیه داشت، انگار عمل کرده بودم، تو خواب اومدم دستم به همکارم نشون دادم. بعد چسبش برداشتم شروع کرد از بخیه خون بیاد ،قطره قطره. دستمال میزاشتم روش بند میومد و هر دوتا دستم، بعد همکارم داشت با دستمال پاکش میکرد که من سریع روش چسب بزنم، دراز کشیده بودم روی صندلی با دوتا وست چسب زده و باند، شکمم بخیه داشت که ۱نفر که تو بیداری همکارم هست که باهاش مشکل دارم اومد بالا سرم، نگاهش کردم و هیچی نگفتم بهش، چون تو بیداری دوستش داشتم ولی باهم بد شدیم، اونم اومد وایساد بالا سرم انگار مراقب بود ولی هیچی نمیگفت.....مثل بیداری قهر بودیم
فریبا هراتی
: سلام. شما سعی می کنید که با قدرت و توانایی زیاد خواسته هایتان را بدست بیاورید هرچند که قبلا به خاطر مشکلاتی مانند عدم امکانات مالی و یا عدم حمایت و پشتیبانی دیگران، نزدیک بوده که خواسته هایتان را از دست بدهید ولی الان خودتان را مسئول می دانید که موقعیت و رابطه تان را با دیگران حفظ کنید و هر طور شده خواسته هایتان را بدست بیاورید. شما در ته دلتان از مسائلی که در گذشته پیش آمده احساس استرس و نگرانی دارید و وقتی به آن مسائل فکر می کنید مضطرب می شوید. اما سعی می کنید که گذشته را فراموش کنید و اشتباهات گذشته تان را از ذهن و زندگی تان پاک کنید. از لحاظ احساسی هم بسیار ضربه دیده اید. دلیل این زخم احساسی همین همکارتان هست که الان با هم بد شده اید. او هم از شرایط موجود خوشحال نیست. با خردمندی و رفتاری ملایم و آرام، می توانید حرف خودتان را خیلی بیشتر پیش ببرید تا با عصبانیت و لجبازی بخواهید حرفتان را به کرسی بنشانید! تشکر از همراهیتون.
Mehri : سلام .خواب دیدم مادرم رفته بود حمام از حمام که دراومد یه زخمی در ناحیه ی راست کمرش بود و زخم به اندازه نیم وجب تا درون بدنش هم نفوذ کرده بود ولی خون نداشت و مامانم بهم گفت دیگه خیلی خسته شدم نمیتونم دیگه تحمل کنم برو رنده رو بیار می‌خوام همه ی این قسمت رو با رنده ببرم بریزم زمین راحت شم .منم با خودم میگفتم آخه مگه درد نداره برات میخوای سمت راست کمرتو ببری
فریبا هراتی
: سلام. مادر شما استرس و فشار زیادی را تحمل می کند و می خواهد که حرفش را بزند و بیشتر از این نگرانی هایش را درون خودش نگه ندارد. او می خواهد که مسئولیت ها و نگرانی هایش را ریز به ریز و مو به مو مطرح کند، آنها را پردازش کند و مشکلاتش را حل کند تا از زیر بار فشار و سردرگمی بیرون بیاید. تشکر از همراهیتون.
شکرانه : سلام
(لطفا خواب مخفی بماند)
فریبا هراتی
: سلام. دوست عزیز خوابتان را ناقص نوشته اید و گویا خواسته اید خلاصه اش کنید ولی باید جوری خوابتان را بنویسید که وقتی کسی عین این خواب را برای شما مطرح کرد، بفهمید که چه می گوید!! بخش اول خوابتان گویای این است که دوست دختر سابق او الان شرایط بدی دارد، فکرش ناراحت است و دچار استرس شده، ارزش و اعتبار او پیش مدیر شما پایین آمده ولی شما دلتان نمی خواسته که بدبخت باشد و این تقصیر شما نیست که مدیرتان اینطوری رفتار کرده . در واقع این دختر هم مثل شما قربانی دروغگویی این آقاست. کسی که همزمان دو دوست دختر می گیرد، آدم درستی نیست که شما حالا از او توقع حمایت هم داشته باشید!! بخش دوم خوابتان اما یک باره وسط زمین و هوا از دو لنگه کفش خوابیده دم در مال خانم و آقا می گویید. اگر بخاطر توضیحات ناقص شما تعبیر اشتباه شود و بخواهید بعدا به مطلبتان چیزی اضافه کنید، به عنوان کامنت اضافه از شما نخواهم پذیرفت. به نظر می رسد ذهن شما در کاوش است که چرا دو نفر که نسبت به هم ادعای تعهد می کنند، و می خواهند با هم ازدواج کنند، همدیگر را می آزارند. آنها هنوز همدیگر را خوب نشناخته و درک نکرده اند و باید خیلی روی رابطه شان کار کنند و آن را بسازند. شما از آدمهای ابزیرکاه و موذی که می خواهند با خونسردی و بدجنسی حرفشان را به پیش ببرند و شما را متقاعد کنند که به خواسته شان بله بگویید، و با آنها به توافق برسید، خوشتان نمی آید و این اشخاص، خودشان با خباثت ذاتی شان به خودشان لطمه می زنند. من متوجه نشدم که آقا سبزی خریده بود یا خانم. بی فکری یک نفر می تواند به تقلبی بودن و فریبکار بودن او برداشت شود. شما شاید علاقه به مدیرتان را فراموش کنید ولی فریبکاری هایش را هرگز نخواهید توانست فراموش کنید. خواب شما 1032 کاراکتر و 2 حق خواب بود. تشکر از همراهیتون.