تعبیر خواب زخم
اگر کسی خواب ببیند که زخمش خون داشته باشد، تاویلش رسیدن زیان مالی به او است و اگر خون نداشته باشد، تالم است و آزردگی. اگر کسی از دشمن شناخته شده ای زخم خورد، اگر از زخم خون جاری شد، مالش کاهش پیدا می کند و اگر خون جاری نشد، سود و منفعت می برد و بر دشمن غلبه می کند.
اما اگر از دشمن ناشناخته ای به او صدمه رسید و عضوی از وی زخمی شد و خون جاری نشد، به آن دشمن ناشناخته غلبه خواهد کرد و اگر خون جاری شد، زیان خواهد دید. اگر در خواب ببینید که بدنتان زخم شده، به زننده زخم پیروز می شوید و کسی که تن شما را مجروح کرده به شما سود می رساند.
-
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن زخم به خواب بر سه وجه است:
- ظفر یافتن،
- خیر و منفعت،
- نقصان مال. خاصه که از جایگاه زخم خون روان ببیند و اینکه زخم در خواب، منفعت و پیروزی است.
مرحوم مجلسی می گوید: اگرکسی در خواب ببیند که بدنش زخم شده یا زخم تن دیگری را ببیند خوب است. اگر ببیند تن خودش یا دیگری آماسیده و متورم شده، به قدر آن تورم و آماس سود می برد و متنفع می شود و جاه و منصب می یابد.
ابراهیم کرمانی می گوید: اگر زخمی بود که خون از آن می رفت، بیننده خواب به قدر خونی که می رود زیان مالی می بیند. اگر زخم بر سینه بود، از همسر خود آزردگی می یابد و اگر بر پشت بود از دوست خویش رنجه می شود و آسیب می بیند.
محمد ابن سیرین می گوید: اگر کسی به خواب ببیند که زخم بر تن داشت و اثر خون نبود، دلیل است بر زخم زننده ظفر یابد و نیز خیر و منفعت یابد. اگر ببیند از جایگاه زخم او خون بیرون آمد و اندامش به خون آلوده شد، دلیل که مال حرام یابد.
جابر مغربی می گوید: اگر ببیند زخم زده، دلیل بر کاری مشکل باشد که ظاهر شود. اگر ببیند از آن زخم خون می رفت، دلیل که کسی بر وی دروغ گوید و بعد از آن ظاهر گردد که آن دروغ بوده باشد. اگر ببیند که جایگاه زخم آماس داشت، دلیل که مال و عیش خوش یابد، لکن از دوستان و خویشان مفارقت جوید.
تعبیر خواب زخمی شدن
اگر کسی در خواب دید از مکانی سقوط کرد و عضوی از اعضای وی بخصوص دست و پایش زخم فراوان برداشت، در کار کسب و تجارت زیان می کند ولی از گناه توبه می کند. به طور کلی رخمی که خون و چرک از آن جاری شود، زیان است و در صورتی که آن زخم را خود دستکاری کرد و جراحات جمع شده در آن را خارج کرد، از غم و اندوه نجات پیدا می کند و اگر خود بر آن مرهم می نهاد، در کار دین و دنیا از خطا و گناه باز می گردد و به سوی خداوند متعال رو می کند.
تعبیر خواب باند پیچی
اگر خواب ببینید كه باند و نوار زخم بندی دارید، یعنی احتمالا از نظر احساسی عاطفی، لطمهخوردهاید و میخواهید دیگران برای مرمت آن به كمك تان بشتابند.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
شعله فروغی : سلام خانم هراتی عزیز بگین خیلی نگرانم
فریبا هراتی
: سلام. مادر شما با یک دوست صمیمی اش که خیلی خوب او را می شناسد دعوا خواهد کرد و این شخص که شخصیت مادر شما را به خوبی می شناسد سعی می کند که وجهه ی مادرتان را خراب کند و او را بعنوان یک آدم سطحی و بیفکری که درک درستی از مسائل ندارد جلوه دهد. این کار احساسات مادرتان را جریحه دار خواهد کرد و مادرتان احساس عدم قدرت و ضعف و بدبینی نسبت به دوستی ها را پیدا خواهد کرد. با این وجود مادرتان دلش نمی خواهد که رابطه اش با این شخص از هم بپاشد هر چند که او به شخصیت و اعتبار مادرتان لطمه ی بزرگی وارد خواهد کرد. لطفا برای دفع شر حتما صدقه بدهید. تشکر از همراهیتون.
mina : سلام عزیزم
شب گذشته خواب دیدم که یکی از رانهای پام دور تا دور بخیه خورده ولی هیچگونه خونریزی نداشت و تمیز بود فقط بخیه بود و من داشتم نگاه میکردم فکر میکنم ران پای چپم بود
فریبا هراتی
: سلام. استقامت و پایداری شما در رابطه با مسائل احساسی و عاطفی کم شده ولی شما سعی می کنید که یک رابطه یا موقعیتی را حفظ کرده و نگه دارید. شما نمی خواهید که این رابطه و موقعیت از هم بپاشد. تشکر از همراهیتون.
Parham5370 :
Parham5370
Parham5370 : با سلاموارادت
دیشب در خواب دیدم که در ابتدا روی ران یا کشاله،یکی دو منطقه التهاب کوچک روی پوست دیده میشود ودر صحنه بعدی که به ران و ساقم نگاه میکردم دیدم که انها به نواحی حفره مانند کاملا منظم و متعدد روی ران و ساقهایم تبدیل شده و نمای ان حفره ها ،استوانه ای شکل و منظم بود و دیواره حفره ها صورتی و تمیز و کف انها سفید بود و هیچ خونریزی نداشت و از بالا که به اندام های تحتانی ام نگاه میکردم این سوراخهای استوانی متعدد،نمای عجیب داشت .ظاهرا برای مداوی انها به جایی نه چندان تمیز امده بودم و یک معالجات ابتدایی و بدوی در حال انجام بود.
در ادامه مي ديدم كه از اين اطاق كه ظاهرا براي درمان امده بودم (اما درمان متناسب با ضايعات نبود)ميخاستم خارج بشوم و امدم كه كيفم را بردارم مشاهده كردم كه تمام محتويات پولي ان سرقت رفته و خالي شده است.
در صحنه بعدی گویا از انجا بیرون امدم و یک ماشین کاملا صورتی رنگ دیدم که سرنشین های ان جوانانی بودند که لباس های صورتی داشتند و مرا سوار کردند و ازمن سوال کردند که کجا میروم ومن ظاهرا گفتم که مقصدم جمکران است.
ضمن سپاس محبت بفرمایید تعبییر کنید
با احترام
فریبا هراتی
: سلام دوست عزیز. بنده دو روز پیش پاسخ این خوابتان را ارسال کردم. کپی پاسخ را اینجا مشاهده بفرمایید:
فریبا هراتی
فریبا هراتینویسنده یوتاب :سلام. عرض ارادت متقابل. شما ار مواجهه با واقعیتی در زمینه ی عملکردتان نگران هستید و می ترسید که تاثیر اشتباهی روی دیگران بگذارید. نگران هستید که تعادل، خودمختاری و استقلالتان را در مورد انجام کاری از دست بدهید. باید سعی کنید که کاربردی تر و معقول تر عمل کنید. از بعضی جهات شما احساس پوچی و خالی بودن می کنید. شما پذیرای ایده های جدید در زندگی تان هستید ولی سعی می کنید که تاثیر اشتباهی از خودتان روی دیگران نگذارید. شما رفتاری مهربان و شیرین و پاک دارید و ذاتا" با کرامت و صلح جویانه رفتار می کنید ولی نصایحی را پذیرفته اید که باعث شده اعتماد به نفستان کمتر شود!! عقلتان گویی به جایی قد نمی دهد و اعتبار و ارزشتان را از شما دزدیده اند. به همین دلیل مجبور شده اید که به نصایح دیگران گوش کنید. شما برای حل مشکلاتتان باید متوسل به ائمه اطهار شوید که با مهر بی کران خودشان آماده ی کمک رسانی به شما و دعاگوی شما برای رسیدن به حوائجتان هستند. تشکر از همراهیتون.
پاسخلینک2 روز پیش ویرایش حذف
Parham5370 : با پوزش فراوان
در خواب ارسالی فراموش کردم ذکر کنم پس از مداوی ابتدایی و قبل از سوار شدن به ماشین صورتی برای بر داشتن کیفم مراحعه کردم که دیدم تمام محتوای پولی داخل کیف سرقت رفته است و خواهش می کنم این را هم مد نظر داشته باشید
Parham5370 : با سلاموارادت
دیشب در خواب دیدم که در ابتدا روی ران یا کشاله،یکی دو منطقه التهاب کوچک روی پوست دیده میشود ودر صحنه بعدی که به ران و ساقم نگاه میکردم دیدم که انها به نواحی حفره مانند کاملا منظم و متعدد روی ران و ساقهایم تبدیل شده و نمای ان حفره ها ،استوانه ای شکل و منظم بود و دیواره حفره ها صورتی و تمیز و کف انها سفید بود و هیچ خونریزی نداشت و از بالا که به اندام های تحتانی ام نگاه میکردم این سوراخهای استوانی متعدد،نمای عجیب داشت .ظاهرا برای مداوی انها به جایی نه چندان تمیز امده بودم و یک معالجات ابتدایی و بدوی در حال انجام بود.
در صحنه بعدی گویا از انجا بیرون امدم و یک ماشین کاملا صورتی رنگ دیدم که سرنشین های ان جوانانی بودند که لباس های صورتی داشتند و مرا سوار کردند و ازمن سوال کردند که کجا میروم ومن ظاهرا گفتم که مقصدم جمکران است.
ضمن سپاس محبت بفرمایید تعبییر کنید
با احترام
فریبا هراتی
: سلام. عرض ارادت متقابل. شما ار مواجهه با واقعیتی در زمینه ی عملکردتان نگران هستید و می ترسید که تاثیر اشتباهی روی دیگران بگذارید. نگران هستید که تعادل، خودمختاری و استقلالتان را در مورد انجام کاری از دست بدهید. باید سعی کنید که کاربردی تر و معقول تر عمل کنید. از بعضی جهات شما احساس پوچی و خالی بودن می کنید. شما پذیرای ایده های جدید در زندگی تان هستید ولی سعی می کنید که تاثیر اشتباهی از خودتان روی دیگران نگذارید. شما رفتاری مهربان و شیرین و پاک دارید و ذاتا" با کرامت و صلح جویانه رفتار می کنید ولی نصایحی را پذیرفته اید که باعث شده اعتماد به نفستان کمتر شود!! عقلتان گویی به جایی قد نمی دهد و اعتبار و ارزشتان را از شما دزدیده اند. به همین دلیل مجبور شده اید که به نصایح دیگران گوش کنید. شما برای حل مشکلاتتان باید متوسل به ائمه اطهار شوید که با مهر بی کران خودشان آماده ی کمک رسانی به شما و دعاگوی شما برای رسیدن به حوائجتان هستند. تشکر از همراهیتون.
Mona : سلام . تو خواب دیدم تو سالن پایین خونمون انگار مراسمی بود و دو تا از خاله هام به همراه بچه هاشون بودن و ما هم مشغول درست کردن غذا و سالاد این چیزا بودیم که پسر خالم کو چیک با عصبانیت آمد تو خونه و دنبال خواهر و مادرش می گشت وقتی رفت پیششون خواهرش رو برد تو اتاق و باهاش صحبت کرد بعد آمد بیرون و شروع کرد به داد و بیداد و به خالم بزرگه و بچه هاش میگفت تقصیر شماست و شما این بلا رو سر خواهرم اوردین همه تعجب کرده بودن که در مورد چی صحبت میکنه که به خواهرش گفت روسری رو برگردانده عقب که همه دیدیم رو پیشانیش کنار شقیقه یه زخم که انگار تازه بود و خون داشت ولی خونش بند آمده بود که همه باتعجب می گفتن که این زخم رو چرا تا حالا ندیده بودن حتی خالم بزرگه و بچه هاش. و چه طور این زخم رو مخفی کرده بود زیر روسریش از این ور پسر خالم کوچیکه داد میزد و عصبانی بود و صورتش کبود شده بود ولی مادرش میخواست ساکتش کنه و بهش میگفت چیزی نگه و دخترش رو برد تا تو دید نباشه.تو این مراسم انگار پسر خالم بزرگه میخواست با دختر خالم کوچیکه ازدواج کنه.ممنون
فریبا هراتی
: سلام. فکر دختر خاله ی کوچکتان به شدت ناراحت است و او تمایلی ندارد که به افکاری که خاله بزرگش به او تحمیل کرده تن بدهد یا از طرف خاله بزرگتان به او پیشنهادی برای انجام کاری می شود که او تمایلی به انجام آن کار ندارد ولی خاله ی کوچکتان نمی خواهد که دخترش با خاله ی بزرگش مخالفت کند. پسر خاله کوچکتان اما نمی خواهد که خواهرش با زور به انجام کاری متعهد شود که تمایلی به انجام آن ندارد. تشکر از همراهیتون.
Sara : سلام و خسته نباشيد من الان مسافرت هستم در خواب ديدم از مسافرت برگشتم ديدم از داخل ساختمونمون دوست پسر سابقم، ميثم بيرون اومد كه روي صورت و دستش لكه هاي خشك زخم زيادي به رنگ قرمز بود و موهاشو كوتاه كوتاه كرده بود،اولش سعي كرد به روي خودش نياره و فرار كنه ،به مامانم گفتم واي اين حتما اومده دم در خونه جادو جمبل بريزه(احساس ميكنم در واقعيت وقتي باهاش قطع رابطه ميكنم دست به اين كارا ميزنه) ، رفتم جلوشو گرفتم گفتم تو اينجا چيكار ميكنى،گفت من از روزي كه نيستى روزي پنج بار ميام اينجا و ميرم، بعد اومدم سمت چمدونا كه بر دارم ديدم سريع چمدونارو خودش برداشت برد سمت خونه ولي چون خونه نا مرتب بود نزاشتم داخل بياد،ولي دوباره كه از خونه اومديم بيرون بقيه ي چمدونارو با مامانم و داداشم بياريم ميثمم باهام بود و باهاش آشتي كردم و دستشو گرفته بودم،بعد ديدم با ميثم رفتيم خونه ي اونا و يه سري آدم ديگه كه دوستاي ميثم و فكر ميكنم پدرشم اونجا توي اتاق ميثم بودن، و ميخواستن اتاق ميثمو تميز كنن،و اتاق پر بود از كتاب ،بهم گفت بيا اتاقمو تميز كنيم شروع كريم به تميز كردن اتاق كه يهو يه جوراب زنانه توي اتاق ديدم بهش گفتم اين چيه گفت به خدا مال من نيست مال دوستامه كه با دوست دختراشون ميان اينجا منم قبول كردمو به تميزي ادامه دادم ي دفعه توي آينه نگاه كردم ديدم ابروهام پر شده و پيوندى و يه مقنعه با حجاب كامل سرمه با خودم گفتم چقدر شبيه بچگيام شدم ، از يه دختره كه اونجا بود يه تيغ گرفتم و پيوند ابروهامو زدم ولي بالاي ابروهامو اشتباهي زياد برداشتم يه دفعه ميثم اومد و گفت چرا بالاي ابروهاتو اينقدر زياد برداشتي منم خيلي خجالت كشيدم و با مقنعه روي ابرومو پوشوندم.سپاس از شما
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. دوست پسر شما از اینکه دست به کاری زده که شما را ناراحت کرده احساس استرس و نگرانی شدیدی دارد و خیلی احساس تنهایی می کند. او سعی خواهد کرد که ارتباط خودش را با شما مجددا قوی کند و از تجاربی که کسب کرده اید، پشتیبانی کند و با شما بحث و جدل نکند. او دست به نماز برداشته تا شما را دوباره به دست آورد. خانواده ی او هم می خواهند که افکار درستی در ذهن میثم قرار گیرد و فکرش باز و تمیز باشد. او می خواهد که شما به او اعتماد کنید و الان کلی دانش و تجربه کسب کرده که می خواهد با استفاده از آن رابطه ی خودش را با شما قوی کند. شما در ابتدا به حرفهای او شک خواهید داشت و حرفش را باور نمی کنید بنابر این احساس خودتان را نسبت به او در ابتدا ابراز نمی کنید و خودتان را برای او می گیرید. ولی بعد احساسات بیشتری از خودتان نشان خواهید داد ولی سعی می کنید که دقت و حساسیت بیشتری نسبت به او داشته باشید و افکارتان را کامل با او مطرح نکنید. تشکر از همراهیتون.
Shamim : سلام این خواب رو یکی از دوستام که خانم هستن دیدن
خواب دیده که منو برادرم (فوت کرده)و پدر و مادرم با اون خانم جایی بودیم و میبینه که لباس ها و سر و صورت داداشم زخمیه و انگار کتک خورده .
مامانم هی دور و ورش میره و با دستمال گوشه لب و صورتشو پاک میکنه ولی برادرم ازش خیلی دلخوره و حرف نمیزده
ممنون واسه تعبیر
فریبا هراتی
: سلام. روحشان شاد. مادر شما اشتباهی را مرتکب شده که وجهه ی برادرتان را خراب کرده و موجب ناراحتی او شده است. از قول برادرتان دروغی گفته؟ اینکار باعث ناراحتی برادرتان می شود. تشکر از همراهیتون.
Sara : سلام وقت بخیر
تو خواب دیدم صورتم گرد وپر وسفید شده وموهام فر و بلند و پر شده خلاصه خیلی ظاهرم خوب شده وشال ومانتو رنگ روشن هم تنمه ودارم جایی میرم توی راه یدفه همسایمون منو دیدو گفت چقدر خوشگل شدی وکلی ازم تعریف کرد بعد انگار رفتم جلو یه آینه که خودمو درست کنم وانگار قصد آرایش کردن داشتم که دیدم جاهای مختلف صورتم مودر آمده البته کم وپراکند وپیش خودم میگفتم اونجاهایی که بیشتر دیده میشه رو برمیدارم حتی دیدم پشت لبم کاملا مو بود بعدتصمیم گرفتم فقط موهای سمت چپمو که بین گونه وبینیم بودو زخیمتر از جاهای دیگه بود رو بردارم چون همش نگران بودم دیرم بشه وبه اونجایی که میخوام برم نرسم وبا موچین شروع کردم به برداشتن واز طرفی هم ناراحت بودم که جاهای دیگه میمونه و تو صورتم بده بعد دیدم سمت راست صورتم زخم گردی ایجاد شد ویدفه خون زیادی زد بیرون طوری که ترسیدم وسریع بادستمال خشکش کردم.ممنون .
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما وجهه ی خوبی پیدا می کنید ولی نگرانی هایی دارید که به خاطرشان فکرتان مشغول است. سعی می کنید که رفتاری شاد و با انرژی و مثبت داشته باشید. شما سعی می کنید که با کسی بد حرف نزنید و تند گویی و کلفت گویی نکنید و از زندگی تان و مسائل احساسی تان هم گله و شکایتی پیش کسی نکنید. اما استرس زیادی در زندگی تان خواهید داشت که باید برای دفع آن صدقه بدهید چون می خواهند به شخصیت شما حمله کنند و وجهه ی بدی به شما بدهند که به خاطر آن شما ناراحت می شوید. و همینطور باید برای خودتان صدقه هم کنار بگذارید چون احتمالا موفقیت ها و خوبیهای شما به چشم می آید و شما را چشم می زنند. تشکر از همراهیتون.
زهرا : سلام،صبح امروز خواب دیدم رفتیم خونه کسی که قبلا همدیگرو دوسداشتیم،کسی نبودبه جز خواهرش در حین حرف زدن باخواهرش دیدم گوشه سرش بتادین زده کمی زخمی بودبه مادرش زنگزد یهودیدم مادرش خواب الو ازطبقه بالا اومدپایین،سلام واحوالپرسی کردیم وگفتم من فکرکردم سرکاری،کنارش دراز کشیدم،بعدکسی که دوسشداشتم اومد سرش باندپیچی شده بود فقط سلام کردیم،همسرمم ازقبل رفته بود بیرون واسه کوتاه کردن موهاش،خسته نباشید
فریبا هراتی
: سلام. کسی که قبلا دوستش داشتید و همینطور خواهرش از نظر احساسی احساس جراحت می کنند و نمی خواهند که زخمهای عاطفی شان برای دیگران مشخص شود. او و خواهرش نگرانی ها و ناراحتی هایشان را از شما می پوشانندو وانمود می کنند که خوش هستند. شما ازدواج کرده اید و زندگی خوبی دارید و همسرتان هیچ مشکلی ندارد. کوتاهی موی او به راحتی و آسودگی خیالش اشاره می کند ولی این آقای دوست سابقتان فکرش خیلی درگیر است و مادرش هم دیگر خودش را بالاتر از شما نمی داند. تشکر از همراهیتون.