کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب زلزله

دیدن زلزله در خواب نشانه رسیدن آسیب و بلا به مردم آن سامان است. اگر کسی خواب ببیند که زلزله شد و او به زمین افتاد، تعبیرش تنزل مقام و شکست در کارها یا اهداف اوست. اگر کسی ببیند که زلزله شد ولی او سالم است و مقاومت کرد، نشانه مقاومت در مقابل سختی ها در بیداری و رفع بلا است. اگر کسی دید زلزله شد و فقط خانه او لرزید، در زندگی خانوادگی او اتفاقی می افتد که باعث ترس و ناراحتی او خواهد شد.

امام صادق (ع) می فرماید: زلزله و حنف و زمین فرو شدن، این جمله در خواب، محنت و بلایی عظیم است از جانب پادشاه یا قحط و بیماری خواهد بود. به همه حال زمین لرزه در خواب ، عقوبت و علامت بد است بر اهل آن دیار.

محمد ابن سیرین می گوید: اگر ببیند زلزله بود و زمین می جنبید، دلیل که مردم آن دیار را از پادشاه یا حاکم رنج و بلا رسد به قدر جنبیدن زمین.

بعضی ازمعبران می گویند: اگر ببیند زمین می جنبید، دلیل است که آفت به مردم رسد و بیماری خواهد بود در آن دیار. اگر ببیند که زمین برگردید و جانب زیرسوی بالا شد، دلیل که فتنه و بلای عظیم به اهل آن ولایت رسد.

ابراهیم کرمانی می گوید: اگر ببیند زمین آهسته بجنبید و یک جانب فرو رفت و یک جانب به حال خود باقی بماند، دلیل که پادشاهی یا حاکمی به آن زمین آید و اهل آن دیار را عذاب کند و مال ایشان را به تاراج برد.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

195 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

222ali

222ali : سلام روزتون بخیر
دیشب خواب دیدم تو شمال کشور کنار دریا ساختمانی گرد و ۴-۵ طبقه و ظاهر چوبی که دور تا دور پله پیچیده و رفته بالا و من همراه همسرم و پسرم و چند نفر اشنا بالا میریم و منظره از بالا فوق العاده هست و یک دفعه ساختمون چپ میشه و میوفته و میگن زلزله بوده ولی ما متوجه زلزله نشدیم و همگی سالم هستیم و حتی از افتادن ساختمون نترسیدیم، ممنون خانم هراتی.

پاسخ
لینک۱۷ مرداد ۱۳۹۷ ساعت ۱۱:۴۰:۲۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. روز شمام خوش. شما نیاز دارید که مدتی به خودتان مرخصی داده و استراحت کنید و به احساسات ملایمتری بپردازید. شما در زندگی جلو رفته و پیشرفت می کنید ولی باید دقت کنید که نباید گول ظاهر زیبای چیزی را بخورید. زندگی شما دستخوش تغییر و تحولی جدی خواهد شد و انگار از نو متولد شوید و به سطح بالاتری از درک خواهید رسید. اما همانطور که گفتم جذب ظاهر چیزی نشوید زیرا همیشه آنچه که می بینید با واقعیات منطبق نیست. اساس خانه چوبی پایه گذاری بر فریب و نیرنگ است و ریختن ساختمان یعنی اینکه شما متوجه حقیقت می شوید و اینکه با چالشی جدی روبرو خواهید شد ولی خدا را شکر شما روی زندگی تان کنترل داشته و مسلط هستید و متضرر نخواهید شد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۷ مرداد ۱۳۹۷ ساعت ۱۷:۲۴:۳۱
masuumee

masuumee : سلام.مادر من خواب دیدن که به همراه من که دخترشون هستم و برادرم در باغ منزل قدیمی پدریشان بودیم و مادرم از درخت انجیر، انجیرایی که خیلی خوشمزه بود را می خورد و به من و برادرمم میدادند.مامانم دید که کسی از حیاط قدیمی بیرون آمد و گفت شاید دزد باشه و به حیاط رفت بینه چیزی کم شده یا نه.وقتی وارد حیاط شد چیزی کم نشده بود از منزل و یک دفعه مامانم میبینه که زلزله شدیدی اومد و دیوارهای ساختمون و دیوارهای حیاط جلویی شروع به ریختن کرد و حیاط پشتی نیز در حال خراب شدن است.مادرم می خواست از دالان رد بشه که دو حیاط را بهم وصل میکنه.تا از من و برادرم باخبر بشه.اما هنوز دالان نریخته بوذ و مادرم میترسید که دالان هم بریزه.بعد مادرم از خاک و تل هایی که بر اثر ریزش ساختمون ریخته بود پابرهنه بالا میره تا من و داداشم و پیدا کنه چون نگران ما بودند.و میبینه که ما سالمیم و سوار ماشین پدربزرگم شدیم و پدربزرگمم هست.مامانم به پدربزرگم میگه که ما چند ساله داریم میگیم خونه جدید بساز این خونه قدیمی هست و داره خراب میشه و شما گفتی مارو بسه تا آخر عمر(سال هاست که در این منزل زندگی نمیکنند) و پدربزرگم میگن یه جایی همینجاها زندگی میکنیم.مامانم میگه آره راست میگی میریم همونجا تو خونه تا آخر عمر هستیم زلزله میاد خراب میشه سرمون میمیریم.راس میگی مارو بسه.

پاسخ
لینک۲۵ شهریور ۱۳۹۷ ساعت ۲۰:۵۶:۰۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. افکار قدیمی پدربزرگتان باعث می شود که در عین خوشی ها و سود مالی که در زندگی شما وجود دارد، دیگران به خودشان اجازه دهند تا در زندگی تان دخالت کنند و با مشکلات و تکان های شدیدی، اعصاب شما را خورد کنند. در واقع اعتقادات جدید و زندگی مدرنی که شما می خواهید داشته باشید دستخوش تغییرات منفی به واسطه آداب و سنن قدیمی خواهد شد. مادرتان به چالشهای زندگی غلبه می کند و نمی گذارد تا شما فرزندان او از این تضاد در افکار آسیب ببینید. در نهایت همه مشکلات شما حل و فصل خواهد شد و کنترل زندگی تان را به دست خواهید گرفت ولی مادرتان عصبانی می شود. تشکراز همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۶ شهریور ۱۳۹۷ ساعت ۰۰:۳۸:۳۹
masuumee

masuumee : سلام.خواب دیدم همه خانواده پدری ام خانه ما بودن، و دختر عمم گفت اهنگ بزار پسر عمم برقصه،تا اهنگ و گذاشتم دیدم زمین شروع کرد لرزیدن،فرار کردم تو حیاط،مامانمم اومد حیاط ولی بقیه نیومدن همه موندن تو خونه.و قشنگ به چشم میدیدم زمین میلرزهو خونمون ومیدیدم میلرزه و حرکت میکنه و تکون میخوره،همش نگران برادرم بودم که چرا نیومد بیرون،بعد دیدم یکی از فامیلای مادرم به اسم زهرا هم تو حیاطمون بودم.گفتم بیاین دست هم و بگیریم ک تو این زلزله پرت نشیم.گفتم زهرا بیا و بلند بلند ذکر لاحول و لاقوه الا بالله و میگفتم.ک چیزیمون نشه.و نگاهمم ب خونمون بود گه سقف نریزه ی وقت.و نریخت اما و از خواب پریدم.

پاسخ
لینک۱۰ مرداد ۱۳۹۷ ساعت ۱۴:۳۷:۵۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. موردی پیش می آید که شما احساس نا امنی و ترس و بی یاوری می کنید ولی بر مسائل و مشکلاتتان غلبه خواهید کرد و همه چیز به خیر می گذرد. خواب شما ممکن است بازتابی از اخبار زلزله در بیداری هم باشد و در آن صورت تعبیری ندارد و باطل است.

پاسخ
لینک۱۰ مرداد ۱۳۹۷ ساعت ۱۶:۱۱:۱۳
آرزو

آرزو : با سلام خدمت شما خانم هراتی عزیز.
امروز خواب دیدم تو خونه قدیمی مادربزرگم هستیم.( مادر بزرگم هشت سال هست که فوت کردن و چند سال قبل از فوتشون این خونه رو فروختن و ما اصلا به اون محل و کوچه و خونه رفت وآمد نداریم ولی زیاد خواب اونجارو میبینم).اونجا انگار زلزله اومده بود.من لرزیدن رو ندیدم.فقط حس میکردم بعضی خونه ها تو اون کوچه خراب شده بود بخاطر زلزله.انگار یک عده زیر آوار بودن.من آوار دور خودم نمیدیدم ولی فقط حس میکردم آوار دورمه در حالی که خونه سالم بود.همش فکر میکردم تو اون شرایط که من و پدر ومادر و خواهرم زیرآوار بمونیم، من از خدا کمک میگیرم ووصلوات میفرستم تا هلال احمر به کمکمون بیاد.میگفتم ما وسط کوچه هستیم جیزی نمونده به ما برسند.بعد دیدم یک آقا که فکرکنم پدرم بود اومد و یک پسربچه پنج شش ساله که از زیرآوار دراومده بود همراهش بود.پسربچه از هرکدوم از جیبهای سمت راست و چپ شلوارش یک چکش درآورد (یعنی دوتا چکش).من گفتم خوبه فرونرفته تو بدنش.بعد رفتم جایی مثل پشت بام.چند نفر ناشناس اونجا بودن.دیدم تو کوچه چند تا جنازه با کفن سفید رو دارن میبرن.یه جاهای خاکی بود.گفتم اینا مال روستاهای اطراف هستن که خونه هاشون سست بوده بنده خداها مردن تو زلزله.نیروهای امدادی برای کمک اومده بودن.همش میگفتم ما هم به روز زلزله زده ها دچار شدیم و داریم واقعی تجربه میکنیم و منتظر کمک هستیم.بعد دیدم یک پسربچه کوچک همش بغلم بود.لُپ هاش رو بوس میکردم.بعد یک خانمی مثل مادربزرگم اومد یک دختربچه رو سپرد به من تو پشت بام.منم مراقب بودم نره لبه پشت بام و نیفته.پسربچه بغلم بود دست دختربچه رو هم گرفته بودم.دیدم نم بارون اومد.گفتم بریم تو دیگه داره بارون میاد.بچه هارو بردم داخل.بعد پسربچه ای بغلم بود رو بردم دادم به یک خانم که بنظرم مجرد بود.دختر بود ولی سنش کم نبود. سوار ماشین بود.انگار چندسال پیش پدرومادرشو از دست داده بود ولی خواهرش از زیرآوار سالم بیرون اومده بود خیالش راحت بود میخواست بره.قبل از دادن پسربچه محکم چسبوندمش به خودم و دست میکشیدم رو کمرش و بوسش میکردم وبهش میگفتم توروخدا دعا کن مامان و بابا و خواهر منم زنده وسالم از زیرآوار دربیان بیرون.اون خانم غمگین بود منم نگران بودم ولی خودم سالم بودم.نمیدونم چرا حس میکردم خانوادم زیرآوار هستن. (ببخشید طولانی شد.)ممنون میشم تعبیرشو بگید.

پاسخ
لینک۳۱ شهریور ۱۳۹۷ ساعت ۰۸:۰۶:۳۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما به اعتقادات و روحیات زمان مادربزرگتان پایبندی و وابستگی دارید. شرایط آن زمان کاملا عوض شده و دستخوش تغییراتی اساسی شده است. عده ای بر اساس افکار قدیمی خود تحت فشار و تنش عصبی هستند و بابت سنتی فکر کردنشان زجر می کشند. شما در زندگی و سختی ها به خدای بزرگ توکل می کنید. پدرتان می خواهد کاری را شروع کند و برای آن نگرش های مردانه و عظم و اراده قوی لازم است که در روحیات پدرتان وجود دارد. ولی باید سعی کنند که خیلی به خودشان فشار نیاورند و به کشمکش های درونی خودشان اهمیت نداده سعی کنند آرامش داشته باشند. یک سری آداب و سنن و عقیده های قدیمی را دور خواهید ریخت. شما در این شرایط تحول به گشایش کار و ثروت خواهید رسید و برکت به زندگی تان می آید. شما کارتان را واگذار به دنیا می کنید و مسئولیت و اختیار کارتان را به کسی می سپارید. احساس می کنید خانواده شما هم وابسته به عقاید و سنن گذشته هستند و از این جهت تحت فشار و استرس قرار دارند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۳۱ شهریور ۱۳۹۷ ساعت ۱۱:۵۸:۰۰
.Bahaarr

.Bahaarr : سلام روزتون بخير.خواب ديدم خونمون رو عوض كرده بوديم و به يه خونه ويلايي بزرگ اما يكم قديمي رفته بوديم.تو اتاقم خواب بودم كه زلزله اومد و بيدار شدم اولش سعي كردم مطمئن شم كه واقعا زلزله هست،يسره ميلرزيد،حس بدي داشتم اما مطمئن بودم خونمون محكمه و هيچيش نميشه.خواستم به خانواده بگم ولي وقتي از در اتاق بيرون رفتم ديدم تو سالن خونه اصلا زلزله نيست.پدر و برادرم تو خوابم نبودن و خواهرهام و مادرم بودن و مادرم يه دختر شيرخواره هم داشت.اونا بهم گفتن اصلا زلزله نبوده حتما يه ماشين سنگين از كنار اتاقت رد شده كه لرزيده.ممنون ميشم تعبيرشو بفرماييد.

پاسخ
لینک۲۰ مرداد ۱۳۹۷ ساعت ۱۰:۲۲:۵۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما از موردی ترسیده و احساس بی یاوری می کنید این ترس و ناامنی در خوابتان به زلزله به تصویر کشیده شده است و چون جای دیگری زلزله نمی آمد انشالله مشکلی نیست که بزرگ باشد و رفع خطر خواهد شد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۰ مرداد ۱۳۹۷ ساعت ۱۵:۴۴:۴۵
Mandana

Mandana : با سلام خدمت خانم هراتی عزیز
دیشب خوابی دیدم ک تو خونه ای هستیم شبیه خونه خودمونم نبود من و برادرم روی تخت خواب بزرگی نشسته بودیم برادرم سنش شده بود پنج ساله الان بزرگه اما در خواب کودک بود یهو‌ زمین لرزید مردم از راه پله هافرار میکردن حس کردم فرار از راه پله ها اشتباهه، با ی دستم روی تخت برادرم گرفته بودم با ی دستم دیگه ام روی زمین گذاشتم شروع کردم ب خوندن سوره ناس یادم نمیاد کامل خوندم یا نه فقط میدونستم باید ناس بخونم ی دستم روی زمین گرفته بودم میگفتم ای زمین بنام خداوند آروم بگیر و ناس میخوندم اون یکی دستمم باهاش برادرم رو گرفته بودم (یادم نمیاد کامل میخوندم ناس رو یا نه) میگفتم نزار ساختمون روی سرمون خراب بشه آروم بگیر حرکت زمین آهسته بود یا خونمون انگاری نمیزاشت حسش کنیم اما من نگران بودم خونه دووم نیاره ی لحظه از حرکت ایستاد اما بازم آروم حرکت کرد و من از خواب بیدار شدم
تعبیرش چی میشه
باتشکر

پاسخ
لینک۲ مهر ۱۳۹۷ ساعت ۰۳:۵۵:۵۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. برادر شما از لحاظ احساسی وابسته به شماست و هنوز نمی تواند درست فکر کند. شرایط تکان دهنده و سختی برای جامعه به وجود می آید و خداوند شما را از خشم و کینه افراد شریر حفظ می کند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲ مهر ۱۳۹۷ ساعت ۱۰:۱۳:۲۰
Mandana

Mandana : باسلام
مادرم چند شب پیش خوابی دیدن
روبروی خونمونیم زن همسایه امون فریاد زد گفت زلزله ،زمین میلرزید نه خیلی زیاد مادرم اصلا نمیترسیده چند نفرم اینور اونور میدونید اون ساختمانی ک میشینیم برادرشون ساختن و چند واحدم ایشون دارن میگه کاش خونه اش در اثر زلزله خراب بشه(رابطه خوبی ندارن باهم برادرشونم بدتر) یدفعه میبینه زمین ی قسمت دهن باز کرد داخل میبینه چقدر تاریکه چند جا دهنه باز شده بود یکی از دهانه ها رو نگاه میکنه ک چقدر تاریک و سیاه اینجا بود ک وحشت میگیردتش
لطفا تعبیرش میکنید.
باتشکر

پاسخ
لینک۱۹ شهریور ۱۳۹۷ ساعت ۰۴:۳۳:۵۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. همسایه شما تکان شدیدی را تجربه می کند که ثبات و بنیادش را می لرزاند. نفرین مردم پشت سر همسایه تان است و او مرتکب گناهانی شده است که تاوانش را پس خواهد داد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۹ شهریور ۱۳۹۷ ساعت ۱۱:۲۸:۱۹
Mandana

Mandana : خانم هراتی همسایه امون فریاد زده اسم مادرمو صدا زده خواسته بگه داره اتفاقی میفته که زمین میلرزه،بعد جایی ک مادرم میگه الهی شکر خونه برادرم هم این زلزله خراب میکنه تعبیرش چیه

پاسخ
لینک۱۹ شهریور ۱۳۹۷ ساعت ۱۷:۳۳:۴۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : دایی شما از افکار امروز خود دست بر می دارد. شاید او هم گناهی کرده است. من در روابط فامیل شما نظری ندارم. خوابتان هم گویای چیز بیشتری نیست.

پاسخ
لینک۱۹ شهریور ۱۳۹۷ ساعت ۱۸:۲۶:۴۸
Mandana

Mandana : باتشکر،بله با همسایه امون تقریبا گناه های شبیه ب هم دارن

پاسخ
لینک۱۹ شهریور ۱۳۹۷ ساعت ۱۹:۳۴:۱۰
مریم محقق

مریم محقق : سلام خانم هراتی عزیز من خواب دیدم باسه تن از بستگانم داخل خانه ای تو یه شهرمشخص دیگه هستیم و خانه های اون شهر اون خیابونی که ماهستیم داره خراب میشه البته خرابی رو ندیدم ولی برق قطع و وصل میشد و من پشت بوم رفتم دیدم درخت بزرگی روی سقف یه خونه افتاد و خونه حدود یه متر پایین رفت و خیابون بیشتر کنده شده و گل خیس بودو من برگشتم داخل خانه و با بستگان مردد بودیم که برگردیم شهر خودمون یانه و من نگاه کردم دیدم نزدیک سقف خونه ای که ماداخلش هستیم درخت نیست گفتم پس برای این خونه مشکلی پیش نمییاد و تلفنی با خونمون تو شهرخودمون صحبت میکردیم و اونا به ما میگفتن ریسک نکنید شب نمونید و برگردید خونه و من میدیدم با اینکه برق میره ولی باز مکان دیدن داخل خونه هست من مردد بودم و بقیه هم منتظر تصمیم من وبالاخره دیدم که دارم چمدون میبندم که برگردیم البته موندنمون به این دلیل بود که انگار فرداش کارداشتیم تو اون شهر

پاسخ
لینک۱۳ مرداد ۱۳۹۷ ساعت ۰۶:۵۹:۵۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما روابط عمومی تان را با دیگران و دوستی های اجتماعی تان را نادیده می گیرید و از آنها غافل می شوید و انگار که نمی خواهید در مشکلات دیگران دخالت کرده و یا به حل مشکل کسی کمک کنید. تصمیم میگیرید به جای کمک به دیگران، خودتان را از آنها کنار کشیده و ایزوله کنید. خیلی از اطرافیان شما به مشکلات مالی و یا سختی های دیگر مبتلا هستند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۳ مرداد ۱۳۹۷ ساعت ۱۱:۰۶:۰۶
پرهام

پرهام : سلام.خواب دیدم خونه پدر شوهرم بودیم وکلا خانواده شوهرم همه اونجا بودیم بعد یه دفعه دیدم خونشون ۱ یا۲ مرتبه یه تکان خورد طوری که من به خودم گفتم این تکان سطحی نیست ،خونه ازپایین واز عمق زمین تکون خورد واین چی میتونه باشه ؟زمین لرزه شد؟!خیلی برام عجیب بود که آخه چی شد؟غیر ازمن یه نفر دیگه هم بود که اونم ازاین تکون متعجب شد ولی چیزی نگفت وتنها به من نگاه کرد.

پاسخ
لینک۲۹ خرداد ۱۳۹۷ ساعت ۰۰:۴۲:۱۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. اتفاقات شدید و تکان دهنده ای برای خانواده همسرتان به وقوع خواهد پیوست ولی رفع سختی و دفع بلا خواهد شد.

پاسخ
لینک۲۹ خرداد ۱۳۹۷ ساعت ۰۹:۴۷:۳۹
ترانه

ترانه : سلام خواب دیدم در یه روستا (روستا پدربزرگم)که قبلا اونجا بودم زلزله اومد زلزله اش خیلی شدید بود از اون جا یه قطار رد شد که به شیراز میرفت بابام که خیلی ترسیده بود گیج بود سوار قطار شدمن و داداشم هم میخواستیم سوار شویم اما یه پسر که می شناسمش برگشت به داداشم گفت که اینجا بمون داداشمو گول زد من رفتم به داداشم بگم که بیاد ولی قطار رفت وما سه نفر اونجا موندیم من خیلی میترسیدم ولی یه هلیکوپتر دیدم و بهش دست تکان دادم به سمت ما اومد و مشخصات منو پرسید بعد ش گفت من شما رو می شناسم و هلیکوپتر متعلق به ارتشه وبه خاطر کار هایی که پدر شما برای ما انجام داده ما شما رو با خودمون میبریم

پاسخ
لینک۱۰ تیر ۱۳۹۷ ساعت ۰۰:۱۸:۵۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. اتفاقات بدی در راه است که پدر شما با روشی درست و سازمان داده شده، مشکلات را حل می کند ولی برادر شما و دوستش و شما از پدرتان اطاعت نمی کنید و در معرض خطر قرار می گیرید و فرصت های خوب را از دست می دهید. ولی به شکر پدرتان که قلبش خوب است و به دعای خیر او شما هم از مشکلات به خوبی رها خواهید شد.

پاسخ
لینک۱۰ تیر ۱۳۹۷ ساعت ۰۹:۳۵:۳۰
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.