تعبیر خواب زلزله
دیدن زلزله در خواب نشانه رسیدن آسیب و بلا به مردم آن سامان است. اگر کسی خواب ببیند که زلزله شد و او به زمین افتاد، تعبیرش تنزل مقام و شکست در کارها یا اهداف اوست. اگر کسی ببیند که زلزله شد ولی او سالم است و مقاومت کرد، نشانه مقاومت در مقابل سختی ها در بیداری و رفع بلا است. اگر کسی دید زلزله شد و فقط خانه او لرزید، در زندگی خانوادگی او اتفاقی می افتد که باعث ترس و ناراحتی او خواهد شد.
امام صادق (ع) می فرماید: زلزله و حنف و زمین فرو شدن، این جمله در خواب، محنت و بلایی عظیم است از جانب پادشاه یا قحط و بیماری خواهد بود. به همه حال زمین لرزه در خواب ، عقوبت و علامت بد است بر اهل آن دیار.
محمد ابن سیرین می گوید: اگر ببیند زلزله بود و زمین می جنبید، دلیل که مردم آن دیار را از پادشاه یا حاکم رنج و بلا رسد به قدر جنبیدن زمین.
بعضی ازمعبران می گویند: اگر ببیند زمین می جنبید، دلیل است که آفت به مردم رسد و بیماری خواهد بود در آن دیار. اگر ببیند که زمین برگردید و جانب زیرسوی بالا شد، دلیل که فتنه و بلای عظیم به اهل آن ولایت رسد.
ابراهیم کرمانی می گوید: اگر ببیند زمین آهسته بجنبید و یک جانب فرو رفت و یک جانب به حال خود باقی بماند، دلیل که پادشاهی یا حاکمی به آن زمین آید و اهل آن دیار را عذاب کند و مال ایشان را به تاراج برد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
محمد : سلام خانم هراتی بزرگوار، حدود سه ماه پیش مشکلات بنده رو احاطه کردن ودریک کلام تمام روزنه های امید رو در مقابل خودم بسته دیدم وحشت ترس اضطراب تمام وجودمو گرفته بود حتی وصیت نامه خودمو نوشتم یه شب قبل خواب به رسم عادت قران و زیارت عاشورا خوندم و در داخل بستر دست به دعا بردم واز خدا یاری جستم واز خدا خاستم در عالم خواب یک علامت بمن نشون بده ولی قول دادم هرگز خوابمو پیش هیچ کسی بازگو نکنم خوابیدم ویک نشانه زیبا وبسیار بسیارعجیب از جانب خدادیدم که دوست نداشتم بی اذن خدا خوابموبراتون بگم که امروز صبح دوبار استخاره گرفتم وهردوبار بد اومد،تجربیات شما در این خصوص چیه آیا خوابمو بازگو کنم ممکنه باطل بشه چون من بخدا قول دادم
فریبا هراتی
: سلام. دوست خوبم از خدا سوال کنید که اگر خوابتان را صرفا برای من بازگو کنید اجازه دارید اینکار را بکنید یا خیر. و این یعنی اینکه خوابتان در سایت نمایش داده نشود و برای صرفا بنده باشد. اگر استخاره گرفتید خوب آمد برای من بگویید اگر هم خوب نبود برایم بازگو نکنید. من هیچ اصراری ندارم که خلاف میل خداوند کاری انجام دهید. اگر خدمتی از من بر می آمد به اذن خداوند، در خدمتم. شب شما خوش.
محمد : سلام عذرمیخام که متنم خیلی زیاده این خوابی که میخوام تعریف کنم مال شب عاشورای همین امساله،چندسالیه کهبه دلیل لخته شدن خون گرفتگی کمردارم وازدرمان ناامید شدم و آرزوی شفاعت خدارودارم تقریبا یه سالیه تزکیه نفسم رو شروع کردم ودرطول این یه سال خواب های عجیبی دیدم شبا معمولا قران گوش میدم وقبل خواب زیارت عاشورا میخونم تا اینکه دوسه روزی قبل عاشورا درد کمرم شدت گرفت شب عاشورا که شد قران خواندم بعدش زیارت عاشورا و بعد نمازشب حدود ساعت ۲٫۳۰شب خوابیدم دیدم به هرکجامیرفتم زلزله میومد تمام ساختمونا درهم کوبیده میشدند وآدما همه له میشدن زلزله بی وقفه بود به هرکجا میرفتم باز زلزله شروع میشد بعد تویه جایی مثل کوچه بود دیدم باز زلزله شروع شدوبعدسیلی اومد که ارتفاعش باندازه دریابودازیه دیوارکشیدم بالا، دیدم آب داشت میومد بالا خودمو به بالاترین پشت بام رسوندم ولی فایده نداشت آب تمام آدما رو بلعیده بودم ومن آخرین موجود زنده بودم بسیار خوفناک بود فهمیدم کارمنم تمومه، ازشدت خوف گریه کنان رو به آسمان کردم فریادمیزدم یا «صریخ المستصرخین» منو ببخش واقعاعظمت قدرت خدارو باچشمانم دیدم به سجده افتادم بعد بیهوش شدم تویه جایی بهوش اومدم دیدم بالا سرم چندتازن بودن مادرم هم میونشون بودوبرام صلوات میفرستادند امام زمان دیدم اومد بالا سرم ودست کشید رو صورتم،بلند شدم رفتم تویه جایی مثل آشپزخونه امام منو همراهی میکردن یهو دیدم تو دهنم لخته خون زیاد جمع شد امام یه مایعی بهم دادخوردم ولی لخته کامل برطرف نشد ولی یه خورده بهتر شد یهویی از خواب بیدار شدم دیدم گرفتگی کمرم کاملا برطرف شده واحساس سلامتی و نشاط میکردم ولی لخته های کمرم هنوز سرجاشون بودن،چندماه قبل ازاین خوابم یه خواب مشابه دیدم شب جمعه بود نتونستم زیارت عاشورا بخونم و خوابیدم همون حالت خودمو دربستردیدم ولی فلج بودم وکامل عریان بودم دوتا بچه اومدن بالا سرم یکیشون دستمو گرفت وحرارتی به بدنم وارد کرد که نه تنها ازفلج بودن شفاپیداکردم بلکه تمام غصه هام ازبین رفت وسرمستسی بی اندازه ای تمام بدنمو فراگرفته بودبخصوص توپاهام وبی اختیاربه هوا میپریدم ومیخندیدم باور کنید عافیت بهشتی رو چشیدم،وبعدیه لباس سفید بهم داد گفت بپوش همینکه پوشیدم از خواب بیدار شدم وقتی بیدارشدم دقیقا همون حالت سرمستی و نشاط رو داشتم ومریضیم برطرف شده بود ویه حرارت بهشتی بمدت دو ساعت تا اذان صبح تو پاهام احساس میکردم واصلا احساس وزن نمیکردم انگاراززمین کنده شده بودم ولی باز لخته ها سرجاشون بود وورم کمرم هنوزبودش وتا اذان صبح دعا خواندم و زیارت عاشورا،تفسیر شما چیه خدا چی میخواد بمن بگه چراهردفعه مشکل جسمی برام پیش میاد در عالم خواب شفام میده ولی لخته های کمرمو ازبین نمیبره منظور خدا چیه آیا کارمن نقصی داره؟؟باتشکر
فریبا هراتی
: سلام. دوست خوبم خواب شما حکایت از این موضوع دارد که خیلی از مردم به سختی و بلا دچارند و این سختی ها باعث می شود در غمهایشان غرق انرژی منفی شوند و به کفر و بی ایمانی رو بیاورند ولی شما برعکس باقی مردم در اوج سختیها همیشه به خدای بزرگ رو آورده اید و او را خوانده اید. خدای بزرگ امام رمان ع را برای شفای شما فرستاده و علیرغم وجود عامل اصلی بیماریتان، درد شما تسکین یافته و این به این معنی است که شما باید علاوه بر تقاضای شفا از خدای مهربان، از لحاظ طبی هم نا امید نشوید و درمانتان را قطع نکنید. در کائنات همه چیز مبنای علمی دارد! هر چیز که شما تصورش را بکنید، علمی پشت آن خوابیده است و به این دلیل است که خداوند مقام عالم را از مقام عابد بالاتر می داند چون عالم می تواند ایمان خود را با عملش و خیر رسانی به دیگران ثابت کند و به دیگران بقبولاند که دین و مبنای ایمان بر پایه ی جهل و خرافات نیست. از درمان نا امید نشوید. امروزه برای همه مشکلات جسمی درمان هست و این مورد هم درمانهای خاص خودش را دارد. با بهترین پزشکان تماس بگیرید و به یک دکتر بسنده نکنید. خواب دومتان هم گویای همین مسئله است معجزه خدای مهربان و شفای او سر جای خودش اما شما باید از طریقی که خدای بزرگ می خواهد، از طریق علمی، درمانتان را پیگیری کنید. بنده این مورد را از روی تچربیات خودم خدمتتان عرض کردم چون ایمان در کنار عمل است که کامل می شود. تشکر از همراهیتون.
رز : سلام وقت بخیر
خواب دیدم تو ماشین یا ینفر تو ماشین بودیم بنظرم میشناختمش اومدیم از یه جاده که خیلی هم خوب نبود بریم اومدیم حالت هول یه پام بیرون بود سریه تپه بودیم اومدم هولش بدم سوار بشم از سرازیری برم پایین دیدم پایین زلرله شده کوه ریزش کرده سنگها قل خوردن وسط جاده رو ماشین بقیه مردم از دور بنظرم روی سنگها خون دیدم یه ادم لباس سربازی تنش بود کنار سنگها تکیه داده بود با بیحالی نشست همه اینا رو از دور نظاره گر بودم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما مسیری را برای رسیدن به اهدافتان انتخاب می کنید که برایتان ادامه حرکت در این مسیر منجر به شکست و ناراحتی خواهد شد. شاید فکر کنید که کاری که می خواهید انجام دهید راحت است اما برای شما باعث شکست خواهد شد. عجله نکنید و به زور نخواهید خودتان را در شرایطی قرار دهید که دیگر نتوانید کنترل امور را به دست بگیرید. تشکر از همراهیتون.
Mandana : باسلام
دیشب یکی از دوستام خواب دیدن
ک تو خونه اشونه یسری ادم میان برای خرید خونه اشون(مستاجرن)،بعد آقاهه میگه ی خونه صدمتری میخوایم بخریم،دوستم میپرسه چنده قیمت ی خونه صدمتری،دوستم میبینه چقدر قیمتش خوبه میتونه با پولی ک داره ی خونه بخره،میگه برم ی خونه بخرم تو این اوضاع کشور
اون آقاهه میرن بیرون ک خونه صدمتری رو ببینن، دوستم یهو میبینه رختخواب خودش و خواهرش پهن کردن خانم اون مرد مشتریم مونده بوده خونش، بعد ناگهان زمین شروع ب لرزیدن میکنه میترسن، دوستم میبینه راه فرار نیس و زمین بشدت میلرزه دستاشو میزاره زمین ناس و فلق میخونه اما همچنان زمین میلرزید دوستم نگران برادرش بوده ک جای دیگه ای بوده میگفت وای خدا نگهش دار از این زلزله،دوستم میبینه ناس و فلق کمکی نمیکنه ایت الکرسی شروع ب خوندن میکنه وسطاش میرسه زمین از حرکت وامیسته دوستم سریع حاضر میشه میگه بریم بیرون ممکن پس لرزه بیاد اما خواهرش و اون خانم بی خیال بودن
تعبیرش چی میشه
باتشکر
فریبا هراتی
: سلام. مردم مترصد هستند که به ثبات روحی و شرایط مطلوبی برسند که احساس امنیت کنند و صد در صد موفق باشند. شرایط اقتصادی و اوضاع اجتماعی بسیار تکان دهنده و موقتی ای پیش می آید که بعد ار آن دوستتان از بلاها محفوظ خواهد شد و قوی و توانگر می شود. دوست شما مهربانتر از خواهرش است و برادرش را هم حمایت خواهد کرد. تشکر از همراهیتون.
Mandana : باسلام
مادرم دیشب خواب دیدن
پیش یکی از اقوامش ک اون شخص (یجور دشمنه در بیداری محسوب میشه از نظر بدذاتی) دید داره درد و دل میکنه و بسیار اشک میریزه انگاری تمامی اون ناراحتیا با اشک میریخت بیرون بعد یجا دیگه میبینه تو خونمونه زمین لرزید لوسترا خونه روشن،خونمون پرنور بود اما مادرم بابت زلزله اصلا نترسیدن ولی براش عجیب بود اطرافش بسیار روشن بوده حتی تو دلش ی حس دل خنکی و سرخوشی بابت این زمین لرزه ام داشتن
تعبیرش چی میشه
فریبا هراتی
: سلام. تعبیر خوابتان این است که به سبب ناراحتی که آنها به مادرتان رساندند، آنها تکان شدیدی را تجربه خواهند کرد که اثری بر زندگی مادرتان ندارد و کارما زشتی کار آنها را به آنها بر می گرداند. تشکر از همراهیتون.
Mandana : ان شاا..،مرسی از تعبیر زیباتون
رضا : سلام همسرم تو خواب دیده
زلزله اومده رفته زیر میز میبینه دیوارها دارن ترک می خورن ولی ریزش نمیکنن از جایی هم که لامپ به سقف وصله مارها میفتادن پایین ، بعد از تموم شدن زلزله مادرش بهش میگه کنار چارچوب درها رو بگیرین از اونجا مارها میان تو خونه
فریبا هراتی
: سلام. خانم شما تکان شدیدی را تجربه می کند که امنیت زندگی تان را تهدید می کند. احساس ترس و بی یاوری و ناامنی می کنید. شما دشمنان و ترس های زیادی دارید و حرفهایتان را برای مردم تعریف می کنید بدون اینکه بدانید ممکن است آنها از نقطه ضعف های شما سو استفاده کرده همان را علیه خودتان بکار بگیرند. با هر کسی درد دل نکنید و برای دفع شر صدقه بدهید یا قربانی کنید. تشکر از همراهیتون.
ali : سلام خانم هراتی عزیز ، دیشب خواب دیدم با همسرم در خانه پدرم هستیم و پدرم و مادرم و خواهرهام کنارم هستند ، یهو می گن زلزله اومده اما ما حس نکردیم ، لوسر را نگاه می کنیم می بینیم تکان کوچکی می خورد ، بعد یک زلزله می یاد حس می کنیم اما خفیف ، هممون وایستادیم من خدا را شکر می کنم همه در کنار همیم اگر چیزی می شه همه با هم میمیریم . بعد زلزله تموم می شه اما رادیو می گه زلزله شدید در راهه که یکی می گه شایعه است ( یادم نیس کی گفت)
فریبا هراتی
: سلام. تکان های اجتماعی تا اندازه ای ناچیز بر شما تاثیر خواهد گذاشت اما موردی نیست که از پس آن برنیایید. با اتحاد و مهربانی با هم بر سختی ها غلبه خواهید کرد. برای دفع شر صدقه بدهید. تشکر از همراهیتون.
Sara : سلام روزتون بخیر
پدرم خواب دیدن که ما همه وسایلمون رو برده بودیم کیش که اونجا زندگی کنیم ولی داشت زلزله میومد همه مردم و ما خودمون رو محکم گرفته بودیم که نیافتیم هوا هم خیلی کثیف و گرد و خاک بود بابام فکر میکنه که باید از اینجا بریم با این هوا و این وضعیت نمیشه اینجا زندگی کرد همون موقع زن عموم (باید بگم زن عموم خیلی به ما حسودیش میشه و هرکاری از دستش بربیاد برای ضربه زدن به ما انجام میده و تا الان خیلی مارو اذیت کرده) با یه دختر از پیش بابام رد میشن و بهش سلام میکنن و سوار ماشین میشن و میرن
فریبا هراتی
: سلام. پدر شما همه فکر و ذکرش این است که شما احساس آرامش داشته باشید ولی شرایط تکان دهنده و بحرانی برای همه مردم پیش می آید و اخبار بدی از سختی های اجتماعی در راه است که فکرتان را ناراحت کرده است و زن عموی پدر شما در همین شرایط هنوز وضعش خوب است و ثروتمند است و عرض اندام می کند و خودی نشان می دهد و کنترل زندگی اش را به راحتی بدست دارد. تشکر از همراهیتون.
شهرام : سلام خانم هراتی
خواب دیدم که زلزله میامد و تعدادی میافتادند و دوباره بعد از مدتی دوباره زلزله میامد و بازم تعدادی دیگه از مردم میفتادن وبازم زلزله میامد . بعد از مدتی زلزله خیلی بزرگی امد که از غرب تا شرق ایران زمین شکاف برداشت وهرکه در اطراف این شکاف بود همه میافتادن داخل این شکاف خانمی در حال افتادن داخل شکاف زلزله بود که من کمک کردم و از افتادنش داخل شکاف جلوگیری کردم . بعد تعدادی از کسانی که میشناسمشون و شغلهای مهمی در این منطقه دارن همگی داخل اتاقکی انداختن و در اتاق را بستن بعد در بالای پلی مثل سی سه پل همراه پسرم اب زیبا وروان و ابی که سراسر منطقه رو پوشانده بودن تماشا میکردیم .البته بگم که این خوابو حدود ساعت چهار صبح بود دیدم .بازم تشکر از صبر وحوصله شما
فریبا هراتی
: سلام. مردم تکان شدیدی را تجربه خواهند کرد و خیلی ها قادر نخواهند بود از این شکاف طبقاتی موجود بر اثر نابسامانی های اقتصادی جان سالم به در ببرند! کسانی که در منطقه شما شغل مهمی دارند، نسبت به مردم شرایط متفاوتی دارند و من متوجه نشدم که چه کسانی آنها را در اتاق کردند و در را بستند برای حفاظتشان بود یا برای مخالفت با آنها و آزارشان. اما بعد شرایط خیلی ناگهانی خوب می شود به صورتیکه انتظارش را هم ندارید. ثروت و آرامش و آسایش به ایران برمی گردد و همه گذشته تلخ فقط یک تاریخ می شود که در یادها می ماند. تشکر از همراهیتون.
Seyavash : با سلام واحترام.
درخوابم در محوطه محل کارم با همسرم در تراس نشسته بودیم.(محل کارم در یک عمارت قدیمی بزرگ با فضای سبز اطراف است).
متوجه زلزله شدم . به بیرون عمارت نگاه می کردم ساختمانهای بلند در حال تکان خوردن شدید بودند و یک عده خارجی در حال فرار و سرو صدا بودند.
با دوربین فیلمبرداری شروع به فیلم گرفتن کردم.
همسرم گفت در پوش لنز دوربین را برنداشته ای . که متوجه شدم زلزله تمام شد و ما اصلا نگران زلزله و یا تکانهای عمارت قدیمی نبودیم و همچنان در تراس نشسته بودیم.
فریبا هراتی
: سلام. تکان های شدید اجتماعی به وقوع خواهد پیوست که عده ای از اتباع غربی از ایران خواهند رفت ولی در نهایت این موضوع به قدری بی اهمیت جلوه خواهد کرد که نه تنها تاثیری در زندگی شما نمی گذارد بلکه حتی یادتان هم نخواهد ماند که این روزها اتفاق افتاده. تشکر از همراهیتون.