کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب زلزله

دیدن زلزله در خواب نشانه رسیدن آسیب و بلا به مردم آن سامان است. اگر کسی خواب ببیند که زلزله شد و او به زمین افتاد، تعبیرش تنزل مقام و شکست در کارها یا اهداف اوست. اگر کسی ببیند که زلزله شد ولی او سالم است و مقاومت کرد، نشانه مقاومت در مقابل سختی ها در بیداری و رفع بلا است. اگر کسی دید زلزله شد و فقط خانه او لرزید، در زندگی خانوادگی او اتفاقی می افتد که باعث ترس و ناراحتی او خواهد شد.

امام صادق (ع) می فرماید: زلزله و حنف و زمین فرو شدن، این جمله در خواب، محنت و بلایی عظیم است از جانب پادشاه یا قحط و بیماری خواهد بود. به همه حال زمین لرزه در خواب ، عقوبت و علامت بد است بر اهل آن دیار.

محمد ابن سیرین می گوید: اگر ببیند زلزله بود و زمین می جنبید، دلیل که مردم آن دیار را از پادشاه یا حاکم رنج و بلا رسد به قدر جنبیدن زمین.

بعضی ازمعبران می گویند: اگر ببیند زمین می جنبید، دلیل است که آفت به مردم رسد و بیماری خواهد بود در آن دیار. اگر ببیند که زمین برگردید و جانب زیرسوی بالا شد، دلیل که فتنه و بلای عظیم به اهل آن ولایت رسد.

ابراهیم کرمانی می گوید: اگر ببیند زمین آهسته بجنبید و یک جانب فرو رفت و یک جانب به حال خود باقی بماند، دلیل که پادشاهی یا حاکمی به آن زمین آید و اهل آن دیار را عذاب کند و مال ایشان را به تاراج برد.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

195 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

ارام

ارام : سلام. عرض ادب و احترام خدمت شما بانوي گرامي. ديشب خواب زلزله ديدم، انگار ژاپن بوديم و منزلمون رو عوض كرده بودم، يه خونه قديمي پهناور حياطدار كه من و خانواده ام در پايين ترين و دورترين نقطه اونجا منزل داشتيم. پدرم باهامون نبود. ناگهان صداهاي عجيب غريبي شنيديم، صداي تي وي رو قطع كردم و متوجه شدم صداي زلزله و ترك خوردن ساختمونه! با عجله درو باز كردم و به مامانم اينا گفتم بدويين بدويين! خودم اخر از همه اومدم بيرون كه مراقب همه باشم. و باعجله يك عالمه پله رو بالا رفتيم . مادرم كمي كند بود و من حواسم بهش بود كه برسه (درواقعيت ايشون تپله و نميتونه بدوئه). تا رسيديم تو حياط صداي مهيبي شنيدم و ناگهان زمين از هم باز شد و خواهر كوچيكم افتاد اون لا . باترس و فرياد بهش گفتم تكون نخور، خودم هم ايستادم. رفتم سمتش و گفتم خوبي؟ نميتونست پاشه و گفت ببين پام چيزي شده؟ حدس ميزنم پاش شكسته بود (درحال حاضر من و خواهرم دعوامون شده و قهريم) به مامانم اينا هم گفتم برن كنج حياط و پناه بگيرن. خيييييييلي خواب ترسناكي بود
افراد ديگه رو ديدم كه پريده بودن بيرون از خونه واسه ترس از زلزله. بااينكه ژاپن بود همه ايراني بوديم. دخترها لباس تو خونه به تن داشتن و روسري، من اما بي حجاب بودم و لباس ورزشي اي كه به تازگي خريدم تنم بود. باخنده به اونا گفتم: شما چطور روسري سرتون كرديد؟ خطرناكه و زمان رو از دست ميداديد. اون ادماي غريبه ام خوشحال بودن و ميحنديدن. الان دقيقا يك مردجوان و ٣دختر رو يادمه.
ببخش عزيزدلم كه طولاني شد.

پاسخ
لینک۲۸ اسفند ۱۳۹۷ ساعت ۱۱:۱۶:۰۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. عرض ادب متقابل. تکان های شدید اجتماعی باعث خواهد شد تا صلح و آرامش ذهنی شما به هم بخورد. افکار شما به هم ریخته می شود و خواهرتان احساس ترس و بی یاوری خواهد کرد. شما فکرتان را بی پرده مطرح می کنید و سعی می کنید که از تجاربتان استفاده کنید و زندگی را بر پایه رفتاری منطقی و اصولی به پیش ببرید. شما نمی توانید در مقابل اشتباهات و مسائلی که پایه و اساس زندگی را به هم می زنند ساکت باشید و وانمود کنید که چیزی نیست. برای دفع شر صدقه بدهید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۸ اسفند ۱۳۹۷ ساعت ۱۵:۲۵:۵۲
Maryam

Maryam : ممنونم خانم هراتی که مث همیشه زحمت تعبیر رو میکشید.امید که سلامت باشید تا آخر دنیا.

پاسخ
لینک۲۸ بهمن ۱۳۹۷ ساعت ۰۷:۰۳:۱۵
Maryam

Maryam : سلام صبح بخیر.من دیشب خواب دیدم که تو محله مان که درختهاش خیلی بزرگ و تو هم شده بود داشتم میدویدم.یه لباس آستین حلقه و شلوار برمودا و بدون روسری.خیالم راحت بود تا در مسیر برگشت به خونمون یه همکار مرد تو ادارمون رو که اتفاقا خانوادگی با هم آشناییم دیدم داره از روبرو میاد روبرو شدن با او با اون وضعیت ظاهریم برام مساله ای نبود ولی حین دویدن دیدم یه آقایی جدوم لنگ لنگ داره میدوه که اونم همکارم بود گفتم جلو این به ....روبرو نشم چون میره همه جا پر میکنه سر و وضع منو. از یه کوچه دیگه رفتم برم خونه .به خونه رسیدم البته خونمون دوتا در و مسیر داشت.اول خونمون راهرویی با دو طرف درخت بلند مث باغ بود و اولش انگار یه استیشن نگهبانی.دیدم کلی از همکارای زن و مرد دارن از خونمون بیرون میان.من برای اینکه با اون حالت نبینن پریدم یه پیرهن مردونه راه راه تو استیشن بود انداختم رو بدنم ولی سرم پوشیده نبود.یکی از خانمها سر کرد به بقیه بگه .باهاش دعوا کردم و بهش گفتم به تو و هیچکی ربطی نداره من بیرون اداره چجوری میگردم اونم دهن به دهن چندتا حرف زد وبیرون رفت یکی دیگه خانمها هم نگاه ملامتبار میکرد به اونم همون حرفهارو زدم اون زن و مردها رفتن از خونمون من رفتم ته باغ دیدم خواهر بزرگترم میکه مریم قراره زلزله بیاد و گفتم آره تا ۱۰ تا ۱۵ دقیقه دیگه بدو بریم .حس میکردم مادرم خونه مادربزرگم که سکته کرده و تو جاس رفته ولی جاش امنه دنبال بابا و خواهر کوچکم بودم که داداشم هم اومد گفتم زود بریم خواهر و بابام نبودن جلو در پشتی که تو کوچه پشتی بود دیدم تو باغچه یه شمشاد به حالت نیمه خوابیده زیر سروها کاشته شده .حس کردم بابام اینو کاشته .گلش نرم و تازه بود.تو خونه همسایه انگار روضه زنونه میخواست برپاشه اونجا چند بار با تمام وجودم بابام دو صدا کردم شاید اطراف باشه .صدای خانم همسایمون (که قدیم اونجا بود و نذری هم سمنو میپخت ) شنیدم که میگه چه اعجوبه هایی داره آقای ...منظورش منو و صدای بلندم بود و داداشم.حتی یه لحظه احساس کردم بابت شوهر کردن منم داره کنایه حرف میزنه.و من تو خواب یادم به شوهرم افتاد اما نمیدونستم هنوز زنشم یا طلاق گرفتم!!داداشم رفت تو راه پله خونه همسایه بگه ما هرچه ایم به شماربطی نداره که جلوش گرفتم گفتم بریم زودتر الان زلزله میاد .اون گفت ما سه تا تو خونه میمونیم گفتم نه بیا بریم جای عمومی.بابام و مهساهم رفتن خونه نیستن.بعدش زود برمیگردیم خونه تا اگه اونام برگردن ببینیم همو منظورم مامان و بابا و خواهر کوچکم بود. تا سر کوچه اومدیم گفتم صبر بدین برم چندتاچیز بیارم شاید بعدزلزله لازم شد مامان و بابا و مهسا هم چیز میخوان لباس گرم و ...یه حسی بهم میگفت ما چیزیمون نمیشه تو زلزله.تو برگشت دااشم سر کوچه ایستاد من و خواهرم رفتیم زود برگردیم چند دقیقه به زمان اعلام زلزله نمونده بو د و من تو فکر بودم چادر نمازسرمه ای با گلهای سفیدم رو برای پوشوندن خودم و نمازخوندنم بردارم.آخه هنوز بدون حجاب با همون وضع اول خوابم بودم.وخواهرم میگفت خدا کنه اصلا زلزله نیاد و من گفتم آره شایدم نیاد.تو ذهنم به خدا اومدم دعا کردم خدای من تا مادر و پدرو خانواده من زنده ان زلزله نفرس که یهو عوضش کردم و گفتم خدایا همه این مردم و نسلهای مارو خودت از زلزله حفظ کن و نذار زلزله بشه.

پاسخ
لینک۲۸ بهمن ۱۳۹۷ ساعت ۰۷:۰۲:۰۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. دوست خوبم قبل از تعبیر خوابتان از شما خواهش می کنم هیچوقت خوابتان را 2 بار ثبت نکنید و مثل الان که یک بار ارسالش کردید و بار دیگر گفتید که لطفا تعبیر کنید ، خوابتان را نفرستید. تعداد کاربران زیاد است و بین خواب شما و کامنت بعدیتان چند فاصله افتاده بود و من 2 بار حق خواب از شما کسر کرده بودم!! که شانس آوریدم متوجه شدم. دوم اینکه لطفا با توجه به این همه کار و خواب هایی که ارسال می شود سعی کنید خوابهایتان را کوتاه بنویسید معمولا خوابهای شما خیلی طولانی است و آخر خواب که میرسم اولش یادم می رود. خوابهای طولانی علاوه بر این خیلی هم وقت گیر می شوند و من وقتی می خواهم در باکس تعبیر زیر خوابتان، تعبیرش را بنویسم، اول خوابتان در صفحه مانیتور نمایش داده نمی شود و مرتب من باید صفحه را بالا پایین کنم که ببینم چه نوشته اید. چون همزمان که می خوانم ، تعبیر می کنم و وقتی خوابها طولانی هستند، نمی توانم راحت تعبیرش را بنویسم. پس لطططططططفا خوابهایتان را کوتاه ارسال کنید. تشکر. تعبیر خواب شما این است که همکاران شما شرایط شما را تحت نظر دارند و راجع به شما صحبت می کنند. زندگی شما از نظر آنان مرفه است و همه شان البته بد نیستند ولی خیلی ها هستند که با روحیات شما در تضاد هستند و می خواهند ار روی حسادت یا نظر تنگی راجع به شما قضاوت کنند. شما دلتان شور می زند که تکان های شدیدی به زندگی تان وارد شود و فکر پدر و مادر و خانواده تان نگران شود و زندگی شان تحت تاثیر قرار گیرد. از جهتی دلتان هم مهربان است و نمی خواهید که کسی در زندگی اش بد ببیند و اضطرابی را که شما در این مدت دیده اید را حس کند. نگران نباشید خدای مهربان بزرگ است و اگر دلتان مهربان باشد و انصاف را در زندگی تان رعایت کنید خدای مهربان هم شما را از جمیع خطرات در پناه خودش حفظ خواهد کرد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۸ بهمن ۱۳۹۷ ساعت ۱۲:۲۳:۱۹
ماهور

ماهور : سلام
دیشب خواب دیدم که توی خونه بودیم که زلزله اومد
همه فرار کردیم بیرون. بعد خونه رو نگاه میکردیم که بیشتر از نصف خونه پودر شد و ریخت زمین اما به کسی چیزی نشد. خونه های اطراف هم همینطور بودیه قسمتی ازشون ریخته بود کلا. بعد من رفتم از یه قسمتی کلی طلا ریخته بود همه رو جمع کردم ریختم توی کیفم. یکی دو نفر از مردم پرسیدن اینا طلاست؟ گفتم نه استیله اما میدونستم طلاست. ته دلم ناراحت نبودم میگفتم اینا که صاحب نداره منم برندارم میرن زیر خاک نابود میشن پس بهتره بردارم. طلاها خیلی زیاد بودن با خودم میگفتم ۲۰۰ میلیون قیمتشه
ولی خیلی بیشترم بود

پاسخ
لینک۱۷ فروردین ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۵۰:۳۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما به تکان های شدید اجتماعی و یا نگرانی های زندگی خودتان فکر می کنید. شما نیاز به حمایت دارید و احساس کنار گذاشته شدن و ایزوله شدن می کنید و حمایت لازم را هم دریافت خواهید کرد و به موفقیت می رسید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۷ فروردین ۱۳۹۸ ساعت ۱۸:۱۸:۰۳
Azadi

Azadi : سلام عزیزم زلزله اومد همه بودیم ولی من بودم پدرم عموم رفتیم جایی کمترین اسیب برسه و هر لحظه منتظر بودیم اوار خراب شه رو سرمون .پدرم منو گذاشت بالا سرش گفت روم برین منم نفهمیدم واسه چی گفتم نه بعد از بیرون شنوماسه اورد زیرش مدفون کرد خودشو .منم خاستم برم روش اینبار کاریو ک گفت انجام بدم.ولی پدرم نخاست گف برو بیرون منم رفتم بیرون از خونه.تکیه دادم دیوار و میدونستم میاد دنبالم. چنتا ارازل و اوباش رد شدن ترسیدم چسبیدم ب در خونه.خونه مال پدرم بود ولی به اسم داییم بود.

پاسخ
لینک۴ اسفند ۱۳۹۷ ساعت ۰۷:۰۹:۴۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما یک تکان شدید را تجربه می کنید که ثبات و بنیانتان را تهدید می کند. احساس ناامنی ، ترس و بی یاوری را تجربه خواهید کرد. پدر شما می خواهد که خودش را برای شما به عنوان حامی بزرگ قرار دهد تا با تکیه بر او در زندگی بالا بروید و احساس می کند که مشکلات بسیار زیادی در راه هستند که او باید با آنها دست و پنجه نرم کند. احتمالا مشکلات مالی مد نظر ایشان است. شما بر این سختی ها و انرژی های منفی غلبه خواهید کرد. خانواده ی شما و دایی تان همفکری خواهید داشت. برای دفع شر صدقه بدهید یا یک مرغ بگویید قربانی کنند و گوشتش را به فقرا ببخشید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۴ اسفند ۱۳۹۷ ساعت ۱۲:۰۵:۲۸
سحر

سحر : سلام وقتتون بخیر
من خواب دیدم انگار داشتم از پله ها بالا میرفتم که انگار زمین داشت ترک میخورد و همه چیز رو تو خودش میبلعید همینجور که زمین باز میشد یهو منم افتادم تو یکی از این شکاف ها و همینجوری سقوط آزاد داشتم میرفتم ته زمین ترسیده بودم اون ته انگار آتیش بود که فقط چشمام رو بستم و هی میگفتم الله اکبر و هو علی کل شی قدیر چندتا ذکر با خودم گفتم دیگه سقوط نکردم انگار که تو آسمون وزن خودمو پیدا کردم و داشتم تو یه مسیر ثابت حرکت میکردم بعد دیدم که یهو باز رفته بودم تو یه خونه ای که حالا زلزله بود یا هرچی تمام دیوارا پنجره هاش داشت سقوط مبکرد منم وسط خونه بودم داشتم فگر میکردم اگه بمونم زیر اوار دفن میشم که قبل اینکه همه جا بریزه از یکی از پنجره هاش تو لحظه آخر رفتم بیرون
ممنون میشم تعبیر کنید

پاسخ
لینک۸ اسفند ۱۳۹۷ ساعت ۰۶:۰۴:۲۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما در اثر تکان های شدید اجتماعی یا تحت شرایط خاصی احساس می کنید که به سختی و مشقت دچار شده و نزدیک است که سنگینی و سختی حوادث شما را از پا در آورد ولی از آنجاییکه ایمانتان قوی است، خدای مهربان شرایط شما را به سمت مثبت بهبود خواهد بخشید. همه چیز برای شما در لحظه ای که فکر می کنید که دیگر راهی نیست، حل و فصل خواهد شد و از سختی نجات می یابید پس ایمانتان را قوی نگه دارید و اجازه ندهید ناامیدی به شما غلبه کند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۸ اسفند ۱۳۹۷ ساعت ۱۲:۱۴:۵۹
sahra

sahra : سلام وقت بخیر
خواب دیدم رفتم خونه دوستم ، یه واحد آپارتمانی که همه شهر ازونجا معلوم بود داشتن ،مشغول صحبت بودیم و دوتا بچه کوچیک روی مبلها بودن یه پسر و یه دختر ،یهو زمین شروع به لرزش کرد و زلزله شد؛یک طرف خونه که منو دوستم بودیم ریزش نکرد،ولی سمت بچه ها شروع کرد به آوار شدن من تونستم دختربچه رو نجات بدم ولی پسر بچه کوچولو همونجور با مبلا رفت پایینو اوار شد همه جاویران شد...(دوستم درعالم وقع فقط دوتا دختر داره وپسر نداره)ممنون میشم از تعبیرتون

پاسخ
لینک۴ اسفند ۱۳۹۷ ساعت ۱۲:۱۳:۲۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شرایط اقتصادی زندگی دوست شما خوب است و نسبت به خیلی از مردم مزیت و برتری و رفاه بیشتری دارند. آنها هم ثروت دارند و هم گشایش کار یافته اند و کارهای بر طبق میلشان پیش می رود. تکان های شدید اقتصادی احتمالا دامن آنها را هم خواهد گرفت و در زندگی شان با استرس و نگرانی مواجه خواهند شد. ثروتی را از دست نمی دهند ولی کار یا پروژه ای را که تازه شروع کرده اند دستخوش این تکان های اقتصادی خواهد شد و ورشکستگی خواهند داشت یا نمی توانند هدفشان را عملی کنند. برای دفع شر صدقه بدهید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۴ اسفند ۱۳۹۷ ساعت ۱۸:۱۹:۲۰
ثریا

ثریا : با سلااامـ ـ
خواهرم خواب دیده که من رفتم خونه اش و شب هست و زلزله آمده هشت یا نُه ریشتر و خودش وسط در ایستاده و من هم وسط حال. سقف داشت خراب میشد به من گفته تکون نخور که بدتره و هی حرص بچه ها رو میزده که تو اتاق خوابن .بعد که زلزله تموم شد .دیده سقف پر از شکاف شده و کمی هم ریخته و سوراخ شده سقف
البته این خواب رو یکماه بعد فوت شوهرش دیده
با تشڪـر

پاسخ
لینک۱۸ فروردین ۱۳۹۸ ساعت ۱۴:۱۵:۴۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. روحشان شاد. خواهرتان احساس می کند که زندگی او از امنیت و حمایت کافی برخوردار نیست. او باید از اول زندگی اش را بسازد و خرابی های گذشته را ترمیم کند. تکان های شدیدی که به زندگی او وارد شده باعث شده که او مسئولیت بیشتری را روی دوش خودش احساس کند و سعی کند در زندگی تکمیل تر از قبل باشد و به اوضاع نابسامان زندگی خود و فرزندانش به گونه ای مثبت و سازنده خاتمه دهد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۸ فروردین ۱۳۹۸ ساعت ۱۹:۵۳:۵۷
xanum

xanum : دقیقا تقصیر چیزی رو گردنم انداختن امروز و حرفهای سوزناکی شنیدم ... ممنون از تعابیر دقیقتون @}-

پاسخ
لینک۱۸ اسفند ۱۳۹۷ ساعت ۱۹:۵۴:۱۵
xanum

xanum : سلام خانم هراتی عزیز.خواب دیدم اتاق مامان و بابام هستم مامانم یهو گفت زلزله اومد من متوجه نشدم گفتم کو؛گفت نگا کن لوستر(لوسترشون چسبیده به دیواره کلا تکون نمیخوره)بعد یهو دیدم سرم گیج میره انگار زمین میچرخه و اونطوری زلزله شده (از زلزله نمیترسم تو واقعیت) برا همین فرار نکردم همونجا کنار در از یه گوشه دیوار نگه داشتم تا تموم شه برم اتاقم...تموم شد، رفتم اتاقم نشستم رو تختم دوباره احساس کردم زلزله شده از جام تکون نخوردم گفتم لا حول ولا قوة الا بالله تا زلزله تموم شد...یهو دیدم همونطور که نشستم عقرب هست رو تختم احساس میکردم مال منه :/ رنگش یادم نیست اما پایین تختمو نگا کردم انگار گفتن مال یکی دیگه است رنگش قرمزه...مواظب بودم هیچکدوم نیشم نزنه که نزد...یهو اونا ناپدید شدن یه حشره ای شبیه سوسک که به شدت چندشم میشه اروم راه میرفت رو تختم یهو با دم پایی زدم افتاد زمین با سرعت فرار کرد قایم شد یه ذره نمیدونم چیکار کردم انگار فرشو تکون دادم تا دوباره فرار کنه بکشمش که اونم زود دوباره فرار کرد دوباره زدم یکم صدمه دیداما نمرد بعد بیدار شدم

پاسخ
لینک۱۸ اسفند ۱۳۹۷ ساعت ۱۵:۳۷:۴۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما تکان های شدیدی را در زندگی تان حس می کنید که ثبات و بنیان شما را تهدید می کند. شاید شما احساس ترس، ناامنی و بی یاوری می کنید یا تقصیر چیزی را به گردن شما انداخته اند. احساس مخرب، کلمات تلخ و حرفهای سوزناکی بین شما رد و بدل می شود. لطفا برای دفع شر صدقه بدهید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۸ اسفند ۱۳۹۷ ساعت ۱۹:۳۸:۳۷
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.