کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب زلزله

دیدن زلزله در خواب نشانه رسیدن آسیب و بلا به مردم آن سامان است. اگر کسی خواب ببیند که زلزله شد و او به زمین افتاد، تعبیرش تنزل مقام و شکست در کارها یا اهداف اوست. اگر کسی ببیند که زلزله شد ولی او سالم است و مقاومت کرد، نشانه مقاومت در مقابل سختی ها در بیداری و رفع بلا است. اگر کسی دید زلزله شد و فقط خانه او لرزید، در زندگی خانوادگی او اتفاقی می افتد که باعث ترس و ناراحتی او خواهد شد.

امام صادق (ع) می فرماید: زلزله و حنف و زمین فرو شدن، این جمله در خواب، محنت و بلایی عظیم است از جانب پادشاه یا قحط و بیماری خواهد بود. به همه حال زمین لرزه در خواب ، عقوبت و علامت بد است بر اهل آن دیار.

محمد ابن سیرین می گوید: اگر ببیند زلزله بود و زمین می جنبید، دلیل که مردم آن دیار را از پادشاه یا حاکم رنج و بلا رسد به قدر جنبیدن زمین.

بعضی ازمعبران می گویند: اگر ببیند زمین می جنبید، دلیل است که آفت به مردم رسد و بیماری خواهد بود در آن دیار. اگر ببیند که زمین برگردید و جانب زیرسوی بالا شد، دلیل که فتنه و بلای عظیم به اهل آن ولایت رسد.

ابراهیم کرمانی می گوید: اگر ببیند زمین آهسته بجنبید و یک جانب فرو رفت و یک جانب به حال خود باقی بماند، دلیل که پادشاهی یا حاکمی به آن زمین آید و اهل آن دیار را عذاب کند و مال ایشان را به تاراج برد.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

195 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

AlirezaMokhtari

AlirezaMokhtari : باعرض سلام وخسته نباشید خدمت خانم هراتی.
این خوابو من 12یا 13ربیعالولدیدم. توخواب ما سه نفر بودیم یکی از اونا را یادم نیس ولی اویکی دوستمه. پای دوستم آسیب دیده بود و من اونو کول میکردم. ما میدونستیم زلزله میاد و داشتیم میرفتیم جایی پناه بگیریم مثل یه پیاده روی جمعی مردم هم میرفتن. من و اون ناشناس دوس زخمیم رو گذاشتیم یه جایی مثل دامنه کوه تا بریم یه جای امن پیدا کنیم. رفتیم یه جای بلند که زمین کلا زیر پای ما بود. من از اون بلندی دیدم که زلزله داره میاد وبه رفیقم زنگ زدم که آماده باشه و پناه بگیره. کل زمین زیر پای ما مثل دریاموج برمیداشت و یه چیزایی مثل چاهای نفت ترکیدن و از زمین دو سه جایی مثل فواره نفت زد بیرون و رفت روهوا. صحنه خیلی باعظمتی بود و ما وایستاده بودیم نگاه میکردیم.یه جواریی از دیدن این صحنه با عظمت لذت میبردم. صحنه خیلی باعظمتی بود که زمین موج برمیداشت. بعد از زلزله رفتیم و اون رفیقمو پیدا کردیم که روش چندتا سنگم افتاده بود و اونا رو کنار زدیم و اون هم سالم بود. خوابم فکر کنم اونجا دیگه تموم شد.
خیلی ممنون.

پاسخ
لینک۲۲ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۰۹:۱۰:۱۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما گشایش کار می یابید و سعی می کنید که به دوستتان که از لحاظ اقتصادی به مشکلی برمی خورد کمک کنید. شما به اوج موفقیت خواهید رسید و بالا پایین های اجتماعی تاثیری در موفقیت شما نخواهد داشت. نفت خام بیانگر موفقیت و غنی بودن شماست. شما به ثروت می رسید و مشکلات مالی دوستتان هم با کمک شما برطرف خواهد شد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۲ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۱۵:۱۶:۱۳
ارزوحبیبی

ارزوحبیبی : سلام خسته نباشید. من ظهر ساعت 3 و نیم تا 5 خوابیدم. و خواب دیدم میرم موج سواری با چندتا از همکارام. بعد ک میخوام بیام داخل مجتمع زمین لرزه میاد. و من اون لحظه پسر دخترخالم ک کوچیکه رو میبینم.بغلش میکنم و مدوم سمت بیرون ک یعو شیشه ها خرد میشن منم بچه رو تو بغلم جمع میکنم و دراز میکشم ک چیزیش نشه. بعد باز بلند میشم و میدوم بیرون. این پسر خیلی هم ب من وابسته ست. جوری ک چند شب پیش من خوابیده و بهونه گیری مادرشو نکرده.

پاسخ
لینک۲۲ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۱۷:۰۸:۰۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما از نظر احساسی روحیه تان بالا پایین می شود و بعضی وقتها خیلی خسته می شوید و بعضی وقتها خیلی سرحالید. اما تحت سخت ترین تکان های اجتماعی هم که قرار بگیرید برای شما پسر دختر خاله تان مهم است و همیشه شما هم به او وابستگی دارید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۲ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۲۱:۴۴:۰۴
اسماعیل

اسماعیل : با سلام وخسته نباشد
بنده در خواب دیدم که در یک خانه ی کلنگی قدیمی طبقه سوم که دارای بالکن بوده است مستاجر بودم در همان طبقه خانواده دیگری (غریبه)هم در سمت دیگری از بالکن همان طبقه سکونت داشتند در حال شب نشینی با هم در بالکن بودیم هر دو خانواده ،که من از جا بلند شدم به سمتی رفتم که ناگهان دیدم زمین در حال لرزیدن است یک لحظه از یک پنجره ای به بیرون نگاه کردم که خانه های اطراف در حال لرزیدن است که همسرم با صدای بلند گفت که زلزله است، ناگهان دیدم که در حال سقوط هستم به سمت پایین ولی با همسرم و بچه هایم فاصله داشتم آنها را نمیدیدم.و شروع کردم به التماس به درگاه خدا و دلم به حال فرزندانم میسوخت.و از خواب پریدم.و در خواب تخریبی ندیدم.
ضمناً در این چندین ماه گذشته ما قرار است خانه شخصی فعلی خود را توسط یک پیمانکار تخریب و نوسازی کنیم و در خواب که گفتم مستاجر بودیم در زمانی بود که خانه خود را تخلیه کرده بودیم جهت نوسازی و در آنجا مستاجر بودیم.لطفاً راهنمایی فرمایید .باسپاس فراوان

پاسخ
لینک۱۸ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۲۴:۳۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. در زمانی که شما می خواهید خانه تان را تخریب و نوسازی کنید، نمی توانید در مورد راه و روشی که در این مدت در زندگی به کار می برید، خیلی مسئول باشید و اختیار خیلی از چیزها دست شما نخواهد بود. شرایطی پیش می آید که شما با مشکلات بسیار زیادی روبرو می شوید و نگرانی های خیلی زیادی را تحمل خواهید کرد به این امید که این دوران بگذرد و بعد شما به ثروت برسید. ولی بالا پایین های اجتماعی یا تکان های شدید اجتماعی در راه است که موجب می شود شما نتوانید آنطور که دوست دارید زندگی کنید و خطر بزرگی شما را تهدید می کند. شما با ریسک بزرگی مواجه خواهید شد. شاید بهتر است از نظر خودتان برای تخریب خانه تان منصرف شوید. اگر نظرتان جدی است، برای دفع شر گوسفند یا چند مرغ ( منوط به وسعتان ) قربانی کنید و در این راه خست به خرج ندهید. این خواب هشداری برای شماست که کاری که می کنید اشتباه است. الان شاید زمان مناسبی برای این کار نیست!! تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۸ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۱۹:۵۹:۵۱
Mehdi

Mehdi : با سلام و احترام،دیشب خواب دیدم که وارد مکانی(قدیمی) شدم که تعدادی در آنجا حضور داشتند یک خانواده یا بیشتر،ورودی محل یکم ارتفاع داشت و باید از کنار یک خانواده رد میشدم بهم راه دادن و رد شدم جایی شاید شبیه یک سالن برای دیدن چیزی مثل یک نمایش،بعد وارد مکانی از همان جا شدم که سقف آن با تیرهای چوبی پوشیده شده بود مانند خانه های روستایی یک مرد هم در آنجا بود ،زمین شروع به لرزیدن کرد شاید بار دوم بود که سقف داشت پایین می آمد که من یک تیر یا چیزی شبیه یک ستون را زیر سقف گذاشتم که از ریزش سقفی که مقداری پاییم آمده بود جلوگیری کنم که چند لحظه بعد بیدار شدم.تشکر

پاسخ
لینک۱۹ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۰۴:۵۲:۱۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. احترام متقابل. ایده ها یا افکاری قدیمی در زندگی شما وجود دارد که برایتان به نظر خیلی با ارزش می رسد ولی شما نیاز دارید که این ایده ها و افکار را عوض کنید. شما اهداف بالایی برای خودتان وضع کرده اید که باید این اهداف را عوض کنید و یا در مورد انتظارات و اهدافی که برای خودتان در نظر گرفته اید، مجددا فکر کنید چون ایده آلهای شما روی سرتان خراب می شود و با این بالاپایین های اجتماعی امکان رسیدن شما به خواسته هایتان وجود ندارد. با این وجود وقتی که شرایط سخت برای شما پیش می آید سعی می کنید که با ثبات و پایداری و قدرت و سخت کوشی از اهدافتان حمایت کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۹ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۳:۴۰:۵۶
فاطمه عابدی

فاطمه عابدی : با مادرم و پدرم و برادرم رفتیم اهواز یا شایدم یه شهر دیگ تو جنوب کشور برای مسافرت..بعد رفتیم تو یه خونه که تقریبا شبیه خونه خودمون بود بعد علاوه بر ما یه خانواده اهوازی دیگ هم اونجا مستقر بودن..فک کنم یه زن و یه پسربچه و یه مرد بودن بعد دقیق یادم نیست ولی دوره خونه هه تقریبا دریا و اب گل الود و اینا بود یه حجم زیادی اب کل الود دور خونه بود..بعد یه روز زمین به شدت شروع کرد به لرزیدن و خیلی بد میلرزید و ما فهمیدیم ک زلزله اومده..ولی هیچ خسارتی بهمون وارد نشد.بعد اونایی ک با ما زندگی میکردن سریع خونه رو ترک کردن اما نمیدونم چرا مامان بابا و بردادر من همینطوری خونسرد نشسته بودن هی من داد میزدم بریم بیرون ولی اونا گوش نمیکردن..بعد اخرش به زور بردمشون بیرون از خونه از همون راهی رفتیم ک اون خانواده قبلا رفته بودن بعد گفتم ک دور خونه ابلای گل الود بود سوار قایق شدیم بعد دوتا مردم تو یه قایق دیگ بودن بعد بابام ازشون یه سوال پرسید نمیدونم چی بعد اونا قایق مارو با تیر زدن بعد یهو همون خانواده اومدن ک مارو نجات بدن..بعد یکیشون برگشت گفت هیچ وقت تیر زدن یه اهوازی رو جدی نگیر

پاسخ
لینک۸ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۰۱:۴۶:۳۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما و خانواده تان در شرایط بسیار سختی زندگی می کنید و نمی توانید کنترل و اداره ی زندگی تان را به راحتی و با تصمیم خودتان به دست بگیرید. احساس شما این است که تمام سعی خودتان را صرف راضی کردن دیگران می کنید و آنها هستند که برای زندگی شما تصمیم می گیرند. می خواهید چشم انداز تازه ای در زندگی داشته باشید و می دانید که شما تنها کسانی نیستید که این شرایط بد را دارید بلکه احساسات منفی شدیدی در جریان است و خیلی های دیگر مثل شما فکر می کنند. تکان های شدید اجتماعی در جریان است ولی شما از این تکان های شدید و تغییرات و بالا پایین های اجتماعی متضرر نخواهید شد. اما به هر حال نمی توانید دست روی دست بگذارید و تماشا کنید درست است که اوضاع شما بد است و ممکن است که فکر کنید بدتر از این نخواهد شد ولی شما هم باید سعی کنید که زندگی تان را خوب کنید و از افکار منفی و شرایط بد خودتان را دور کنید. شما هم احساساتی خواهید شد و دست به کار می شوید و عده ای به مخالفت با شما می پردازند. اما شما بیدی نیستید که از این بادها بلرزید و آنقدر سختی کشیده اید که شجاع شده اید و دیگر از هیچ چیز نمی ترسید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۸ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۰۳:۵۴
Atena

Atena : سلام روزتون بخیر
دیشب خواب دیدم رفته بودیم رو یه تپه خیلی بلند خیلیا اونجا بودن پایین یه دریاچه خیلی بزرگ بود که همه میخواستن شنا کنن از اون فاصله بسیار زیاد خودشونو مینداختن تو آب حتی خواهرم گفتم وای چقد نترس موقع رسیدن تو آب پاش خورد تو شکم پسر خالم گفتم دختر نمیگی میکشی بچه مردمو خب فاصله رو رعایت میکردی دیگه تقریبا همه پریدن ولی من اینکارو نکردم خواهر اونیکه دوستش داشتم با چندتا از بچه هاشون هم اونجا بودن همون لحظه یه صدا و جیغا وحشتناکی اومد دیدیم همه دارن از روبه رو فرار میکنن ولی اینقد فجیع بود که مردم با خودش میبرد زلزله وحشتناکی اومده بود کوه همینطور میلرزید انگار آخر الزمان شده بود گفتم خدایا منکه هنوز گناه دارم توبه نکردم خدا نکنه بمیرم دختر کوچیکه خواهرمو بغل کردم و فرار کردم که زلزله بهمون نرسه بلاخره خودمو نجات دادم تمام حواسم هم به دختر خواهرم بود که طوریش نشه
خودمو پیش اونیکه دوستش داشتم دیدم دختر کوچیکش بغلش بود گفتم بده من بغلش کنم ببینم چه حسی بهش دارم(تو واقعیت هم یه دختر داره) یه لباس سفید هم تنش بود داد بغلش کردم ولی دیدم حس خاصی بهش ندارم ولی خیلی خوب نگهش داشتم تو بغلم شلوارک پاش بود پاهای تپل و نازی داشت خوشم میومد از پاهاش گفتم حالا میگه چقد بچه بهش میاد

پاسخ
لینک۶ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۳۴:۰۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما و خیلی از مردم به مشکلاتتان و مسائل احساسی که با آن مواجه هستید فکر می کنید. خیلی ها با سر به درون احساساتشان می پرند و کلی راجع به این مسائل صحبت می کنند. خواهر شما به احساس پسر خاله تان نه گفته و به او بی محلی کرده و بهتر بود که با فاصله تر نسبت به او رفتار می کرد که او عاشق خواهرتان نشود. اما شما اینطور رفتار نمی کنید و سعی می کنید که منطقی باشید در این صورت در بالا پایین های زندگی و در تکان های شدیدی که زندگی گاهی به همراه می آورد، قادر خواهید بود با وجدان راحت زندگی کنید و بلایی سرتان نمی آید چون بد طینت و بدقلب نیستید و بی رحمانه به زندگی دیگران لطمه ای وارد نمی کنید. کسی که دوستش دارید هم به دخترش فکر می کند و اینکه او خوشبخت باشد و آرامش داشته باشد و حاضر نیست چیزی را به آرامش دخترش ترجیح دهد چون هیج کس حتی شما نمی تواند عشق واقعی را به دختر او بدهد به جز پدرش. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۶ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۹:۵۱:۱۹
Sepidesamimi

Sepidesamimi : سلام وقت بخیر
من خواب دیدم با خانوادم در منزل زیبایی هستیم که تو بیداری با منزل خودمون فرق داره و بی خیال و آسوده ایم که خونه یهو میلرزه...همه اولش بی خیالیم ولی بعدش تلاش میکنیم فرار کنیم و من ما بین این دویدن ها میرم سراغ وسایل مهم و ضروریم که برشون دارم و برم بیرون....ولی زلزله یکدفعه وایستاد و بعد مدتی دوباره شروع کرد با لرزیدن...ولی هیچ ترسی توی دلمون نبود

پاسخ
لینک۲۰ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۰۸:۲۱:۱۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما روحیه ای جدید خواهید داشت و به امنیت و آرامش می رسید. طرز فکر شما باعث خواهد شد که شما در مقابله با چالشها و کمبودها و فقدان در زندگی تان، همچنان در آرامش و امنیت باقی بمانید. تکان های شدید و بالا پایین های اجتماعی تاثیری روی ثبات و امنیت شما نخواهد داشت. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۰ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۶:۲۶:۴۱
Sepidesamimi

Sepidesamimi : سلام و خدا قوت خانم هراتی عزیز
من خواب دیدم که به همراه همسرم و خانواده خودم در منزل پدریم ،که البته در خواب خیلی بزرگتر و زیباتر از اونی بود که در واقعیت هستش،نشسته هستیم و دور سفره جمع هستیم.....یکدفعه یه زلزله خفیف مساد که بیخیالیم با اینکه گفتیم زلزله هستش ولی رفته رفته سرعت زلزله زیاد میشده و خیلی واضح همه چیز در حال تکون خوردن بود و داد زدم زلزله زلزله ولی با سرعت از خونه خارج شدیم و حس خیلی بدی داشتم

پاسخ
لینک۱ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۰۵:۵۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. تکان ها و بالا پایین های اجتماعی در جریان است که کم کم شدت می گیرد و اگر ندیده اید که خرابی به بار آورد، شما از شر سختی ها در امان و مصون و محفوظ خواهید ماند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۷:۵۳:۳۷
Shima

Shima : سلام وقت بخیر
خواب دیدم که زلزله اومده ابتدا بی تفاوت بودیم ولی بعد از مدتی شدت گرفت همه اعضای خانواده زیر ستونی جای پناه گرفتن بجز یکی از داداشم من چهارچوب در واستادم ازش خواستم پناه بگیره و نگرانش بودم ولی اون بی تفاوت خوابید،حسی که اون لحظه نسبت بع داداشم داشم که خوشبحالش دنیا واسش ارزشی نداره، در انتها دیوار و سقف شکاف زیادی گرفت اما همگی سالم بودیم ممنون از اینکه وقت می گذارید.

پاسخ
لینک۲۴ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۰۷:۳۵:۲۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما نسبت به بالا پایین های زندگی نگران هستید که روز زندگی تان تاثیر منفی نگذارد و همه ی شما سعی می کنید که با تکیه به منابعی که در دست دارید زندگی و پایه اساس محکمی برای خودتان داشته باشید. برادر شما اما بی خیال و خونسرد است و یا اصلا مثل شما آینده نگر نیست و دلش شور نمی زند. به گونه ای معتقد است هر چه پیش آید خوش آید. اما با وجود تمام مشکلات زندگی هیچ کدام از شما متضرر نخواهید شد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۴ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۴:۰۱:۴۱
Xanum

Xanum : سلام این خوابو یه آقایی در مورد دوس دخترش دیده میخواستن براش تعبیر کنید ممنون... خواب دیدم تبریز زلزه اومد و من یه لحظه ای خودم رو رسوندم به دوس دخترم که اون افتادنی دستش رو که گرفتم تصویر عوض شد توو ماشین همین طور زمین داشت میلرزید گفتم اینجا خطرناکه باید ببرمت یه جای امن، تو راه بودیم که همه چراغای خیابون داشت منفجر میشد که به یه جای بالا تر میروندم که مثل کوه باشه توو راه دستش رو گرفته بودم میحرفیدیم میگفتم نگران نباش زلزله تموم شده بود ما اون بالا کوه بودیم بیدار شدم

پاسخ
لینک۲۱ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۱۶:۲۵:۱۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تصویر ذهنی شما نسبت به زلزله آذربایجان بر روی افکارتان باعث شده که این خواب را در رابطه با زلزله ببینید ولی به هر جهت شما می خواهید دوست دخترتان را کمک کنید که تصمیم درستی در باره ی زندگی تان بگیرد و با چالشی بزرگ در زندگی تان مواجه می شوید. شما با سخت کوشی به موفقیت و پیشرفت مهمی در زندگی تان می رسید و نگرانی های شما رفع خواهند شد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۱ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۲۰:۵۱:۵۱
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.