تعبیر خواب زنگوله
زنگوله از هر جنسی که باشد، چون صدای گوشخراشی دارد، به دعوا ، مرافعه و منازعه تعبیر می شود.
محمد ابن سیرین می گوید: دیدن زنگوله درخواب، دلیل جنگ و خصومت است. اگر کسی ببیند آشنایی زنگوله به وی داد، دلیل که با آن کس گفتگوی کند.
جابر مغربی می گوید: اگر ببیند زنگوله زرین داشت، یا کسی به وی داد، دلیل که وی را با شخصی خصومت افتد و زنگوله سیمین همین تاویل دارد. اگر زنگوله مسین یا برنجین داشت، دلیل که وی را با مرد جاهل خصومت افتد.
تعبیر خواب زنگ
شنیدن هر نوع صدای گوشخراش زنگ مانند در خواب ، تعبیرش خبر ناخوش و یا ابتلا به خطر و بیماری است.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
paosha : سلام خانم هراتی من هفته پیش خوابم و براتون گفتم و شما تعبیرش کردین که مرتبط با جامعه و محیط اجتماعی بود اگر یادتون باشه ! اول اینکه برای تعبیری که انجام دادین تشکر میکنم و دوم اینکه خیلی ناراحتم از اینکه خابم اینطور تعبیر شد و در واقع یه جورایی مرتبط به تمام اتفاقات اخیر هست .
فریبا هراتی
: تشکر. بله متاسفانه.
paosha : سلام وروز خوش من امروز خواب دیدم که داخل یک شهر هستم و 4 تا خانم جوان هم روی زمین دراز کشیدن به طوری که یک شکل مربع تشکیل دادن و من دور اونا میچرخیدم و یه زنگوله که دستم بود و خیلی هم سنگین بود و هی تکون میدادم و از مردم شهر می خواستم که فرار کنن بعد دیدم که با یه دشنه هر چهار نفر کشته شدن و روشون پارچه سفید انداختن و پارچه به شکل صلیب رنگ خون شد میشه تعبیرشو بگین لطفا
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. در محیط اجتماعی جدیدی که پیش رو دارید، زندگی به حال رکود در خواهد آمد و در همه ی زمینه ها و مسائل مادیگرایانه و کارهای سخت، مشکلات بسیار زیادی در شرف وقوع است و شما سعی می کنید که این خبر بد را به عنوان هشدار به دیگران بگویید. در راه باورهای عقیدتی و برای اینکه مردم می خواهند که سر حرف خودشان بایستند، و تسلیم حرف زور نشوند، کشمکش ها و اختلافات شدیدی بروز خواهد کرد که باعث خواهد شد که شرایط به کل عوض شود و شرایط جدیدی به وجود بیاید که این با استرس و تنش های عصبی زیاد همراه خواهد بود. مردم سعی می کنند که از جریانات منفی فاصله بگیرند و احساسات خودشان را سرکوب کنند ولی در وجود همه استرس نمایان می شود. تشکر از همراهیتون.
نرگس : سلام خوبید خانم هراتی عزیز...
من خواب دیدم که پسری رو که دوست دارم اومد بهم یه سیم کارت را داد(سیم‌کارت گوشی..سیم‌کارت تنها بدون گوشی)بدون هیچگونه حرفی و تقریبا ناراحت بهم نگاه کرد و سیم کارتو بهم داد و من هم ازش گرفتم و چیزی نگفتم و از خواب پریدم با تشکر...
فریبا هراتی
: سلام . تشکر. تعبیر خوابتان این است که در حال حاضر او می خواهد با شما ارتباط داشته باشد، به شما فکر می کند، ولی وسیله ی آن را ندارد! شرایط برای او مهیا نیست و بنابراین نمی تواند با شما ارتباط داشته باشد. او نمی خواهد که تا زمانی که نمی تواند ازدواج کند و شرایط و وسایل ازدواجش مهیا نیست، در دل شما وابستگی ایجاد کند. شاید هم مثلا او از آن دسته مردانی است که بدون اجازه مادرشان نمی توانند ازدواج کنند و او این را می داند و نمی خواهد که شما به واسطه ی تماس با او اذیت شوید. باید ببینید در آینده چه پیش می آید.
Sahar : سلام خسته نباشید
خواب میبینم دارم پدر مادرمو یه جایی میرسونم انگار یه جلسه ای با آدمای مهم دارن یهو گوشیم زنگ میخوره میبینم دوست پسرمه تعجب میکنم اسمشو میبینم و تک تک شماره موبایلشو تو ذهنم مرور میکنم بعد جلو مامانم اینا جوابشو نمیدم مادرو پدرمو میرسونمو ماشینو تو یه پارکینگ خیلی بزرگ خاکی که ۲ یا ۳ تا ماشین روی هم بود پارک میکنم بعد دوباره دوست پسرم زنگ میزنه بعد خیلی خوشبرخورد و مهربون بوده پشت تلفن بعد به من تیکه میندازه یعنی من میدونم تو داری با یکی آشنا میشی و انگاد حسودیش میشه(در واقعیت من و دوست پسرم بهم برگشتیم ولی رابطمون مثل قبل نشده منم با یکی برای ازدواج دارم آشنا میشم) بعد منم اینکه تیکه میندازه به روی خودم نمیارمو با خنده شوخی رد میشم بعد میگه بیا همو ببینیم منم میگم باشه میرم که سوار ماشینم بشم تو همون پارکینگه میبینم یه پسر نوجوون شیطونی برای شیطنت کمین کرده و با یه وسیله ای یه چیزی مثل نارنجک پرتاب میکنه حوالی من ،من تو دلم ترسیدم ولی گفتم اگه این ترسو نشون بدم شاید سمج تر شه و به من یا ماشینم آسیب بزنه واسه همین خیلی بی تفاوت از کنارش رد شدمو سوار ماشین شدمو رفتم سر قرار با دوست پسرم، هر دو خیلی حس خوبی داشتیم وقتی همو دیدیم..
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما تصمیم گرفته اید که به حرف پدر و مادرتان گوش کنید و اولویت های آنان را برای خودتان در نظر گرفته و به آن احترام بگذارید. دوست پسرتان همانطور که فرمودید برای شما دیگر در درجه اول اهمیت قرار ندارد. شما سعی می کنید که کنترل زندگی تان را به دست بگیرید و او سعی می کند که نگرانی و استرسی را به شما تحمیل کند ولی شم مسلط بر افکارتان به پیش می روید و او را جدی نمی گیرید. تشکر از همراهیتون.
Samira : سلام خسته نباشيد.پيشاپيش از تعبيرتون تشكر ميكنم.
خواب ديدم با خانواده م جايي بودم كه مادرم دور از همه تو لاك خودش بود و انگار تو حالتي كه آدم هيچي براي گفتن نداره.بعد ديدم گوشي پدرم زنگ خورد و زنگ گوشيش فرق داشت با هميشه.با ذوق و شوق جواب داد و داشت ميگفت كه نميتونم بيام برا دورهمي و پشت خط يه خانوم بود! اونجا متوجه شدم پدرم با كسي در ارتباطه و مادرم اينو فهميده.عصباني شدم و ميخواستم با پدرم دعوا كنم ولي پدرم اشاره كرد كه چيزي نگم فعلا.چون مادرم اون حوالي بود.مادرم خيلي تو خودش بود.يه قسمتي از خوابمم ديدم كه مادرم داشت ميگفت طرف كيه ولي صداش واضح نبود انگار داشت ميگفت خانم گيلاني.(البته همچين اسمي نميشناسيم)
بعد انگار پدرم با ماشين رفت بيرون يا سر قرار با همون خانوم و من همش منتظر بودم بياد تا باهاش دعوا كنم يا به اين فكر ميكردم اسمس بدم بهش خودمو خالي كنم.همينطور كه ممتظرش بودم تو اون خونه هي راه ميرفتم و از شدت ناراحتي عميقاً ناله ميكردم و تو اون لحظه ها تو فكرم اين بود كه كاش اين مشكل برا خودم پيش ميومد ولي برا مادرم نه.. يه بار هم تو همون حال از در خونه بيرون رفتم و تو محوطه آدماي ديگه بودن بعد به خودم اومدم حس كردم با سوتين اومدم بيرون بعد رفتم داخل تو آينه خودمو ديدم كه يه تاپ هم تنم بود و فقط سوتين نبود. آخراي اون ناله كردنام پشت هم ميگفتم يا امام رضا.وقتي از خواب بيدار شدم ساعت ٧ صبح بود.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. پدر شما به مادرتان بی اعتنایی می کند و قلب مادرتان شکسته است. حالا این بی اعتنایی می تواند به خاطر این باشد که او شدیدا به دنبال کسب ثروت است چون زن غریبه در خواب دنیا و درامد و ثروت است و گیلان به منطقه ی شمال اشاره می کند که در تعبیر از موفقیت و ثروت زیاد خبر می دهد. به همین جهت احتمال دارد که وضع مالی پدرتان خوب شده و وقتش پر است و به مادرتان بی اعتنایی می کند ولی در عین حال به این خاطر که زنگ تلفنش هم صدای دیگری داشته بعید نیست که با کسی هم در ارتباط باشد. اگر نگران این مسئله هستید و می خواهید از این موضوع با خبر شوید با آرامش و به دور از دعوا با او صحبت کنید چون اگر اشتباه کرده باشید و فقط مسئله کسب درامد مطرح باشد، او از اینکه به او شک کرده اید بدش خواهد آمد. هیچ کسی به اندازه ی یک زن نمی تواند متوجه شود که همسرش به او وفادار است یا خیانت می کند. شما دلسوز و غمخوار مادرتان هستید ولی در هر صورت باید با صبر و سیاست از جریان موجود سر دربیاورید و تندخویی باعث می شود پدرتان اگر هم رابطه ای با کسی داشته باشد، از شما بیشتر مخفی کند و از هیچ چیز سر درنیاورید. تشکر از همراهیتون.
Shamim : ببخشید خانم هراتی یه تیکه از خوابمو الان یادم اومد.
موقعی که رفته بودم لباس بخرم ،رفتم تو مغازه ای که مشتریشم ،بعد دیدم پدر نامزد سابقم هم اونجاست و مثل قبل به گرمی باهام سلام و احوال پرسی کرد ،بعد دیدم پاش تا وسط ران توی آتل هست و پاش رو عمل کرده بود و من میگفتم خب حالا که عمل کرده پس حتما خوب میشه .
در واقعیت یه پاشون پارکی رباط داشت و باید عمل می‌شد ولی من دوساله با این آقا هیچ گونه دیداری نداشتم .
واینکه یه سوال داشتم گفتین نامزد سابقم برای من نقشه داره ،این معنی خوبی داره یا بد؟
ممنونم
فریبا هراتی
: پدر نامزدتان می خواهد نسبت به قبل درست تر اقدام و عمل کند و مستقل تر رفتار کند. خوابتان بیشتر از این نمی گوید. تشکر.
Shamim : سلام وقت بخیر
خواب دیدم رفتم بودم خرید لباس که کسی بهم زنگ زد گفت برگردم خونه.
توی یه صحنه ی دیگه دیدم من و نامزد سابقم ،توی اتاق پدرم،روی یه تخت دونفره دراز کشیده بودیم و هردو لباس تنمون نبود (پتو روی خودمون کشیده بودیم)و نور هم نسبتا زیاد بود (مثل نور اول صبح )ولی چشم رو اذیت نمیکرد.باهم صحبت میکردیم که بعد چند لحظه نامزد سابقم گفت باید برم مغازه و ،چون مشتری دارم .بعد از اینکه رفت ،کنار مادرم تو آشپز خونه ایستاده بودم و به گوشیم نگاه میکردم که دیدم نامزد سابقم زنگ میزنه.تو حین صحبت دیدم یه بچه کنارم هست و نامزد سابقم هم شروع کرد درباره ی بچه ای که در آینده داریم صحبت کردن .(رفتارش خیلی خوب شده بود مثل اول نامزدیمون خیلی مهربون و پیگیرم بود)
بعد از اینکه قطع کردم دیدم مادرم با خاله م تلفنی صحبت میکنه و میگفت بهترین خاستگار شمیم همین حسین بود(نامزد سابقم) که خیلی تعریفش رو میدادن،فقط یه عیبی داشت که اونم تو خانواده ی خودشون مهم نبود ولی واسه ما مهم بود .بعد من گفتم :که واسه منم مهم نیست .بعد به گوشیم نگاه کردم دیدم چند بار دیگه هم تماس داشتم از نامزد سابقم.
جایی دیگه از خوابم دیدم کفش نو خریده بودم یا داشتم میخریدم (دقیق یادم نیست) و یه کفش براق و خوشگل بود
من و این آقا الان مدت هاست که باهم در ارتباط نیستیم .ممنونم واسه تعبیرتون
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما می خواهید رفتارتان را عوض کنید یا رفتار جدیدی از خودتان نشان دهید ولی احساس می کنید که باید به افکار قدیمی تان ثابت و پایدار بمانید. پدر شما معتقد است که شما و نامزد سابقتان همدیگر را هنوز دوست دارید و شرایط روحی شما برای ایشان پر واضح است. شما با مادرتان درددل می کنید و در کنار او احساس گرمی و م حبت دارید و نامزد سابق شما هنوز نسبت به شما نقشه ها و برنامه هایی در ذهنش دارد. مادرتان هم احساس می کند که نامزدتان برای شما گزینه ی مناسبی بود و شما هم خیلی به او فکر می کنید. شما می خواهید نگرش و رویکرد جدیدی نسبت به زندگی تان پیدا کنید که به واسطه ی آن ار موفقیت بدرخشید. شاید زندگی تان در شرف تحولی مجدد است. شما با هم در ارتباط نیستید ولی کماکان به هم فکر می کنید. تشکر از همراهیتون.
Shamim : خانم هراتی من چند روزه اصلا خوابی ثبت نکردم ،شاید کسی دیگه بوده اخه متوجه شدم اسم یه امانت دیگه هم shamimهست
فریبا هراتی
: سلام. امکان ندارد که دو نفر به یک نام اکانت بتوانند خواب ثبت کنند. شمااین ساعت در تعبیر خواب آب خوابتان را ارسال کرده اید.
پاسخ داده شده
۸ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۰۸:۲۹:۰۴
: shamim تعبیر خواب آب
Shamim : سلام روزبخیر
دیشب خواب دیدم رفتم بودم خرید لباس که کسی بهم زنگ زد گفت برگردم خونه.
توی یه صحنه ی دیگه دیدم من و نامزد سابقم ،توی اتاق پدرم،روی یه تخت دونفره دراز کشیده بودیم و هردو لباس تنمون نبود (پتو روی خودمون کشیده بودیم)و نور هم نسبتا زیاد بود (مثل نور اول صبح )ولی چشم رو اذیت نمیکرد.باهم صحبت میکردیم که بعد چند لحظه نامزد سابقم گفت باید برم مغازه و ،چون مشتری دارم .بعد از اینکه رفت ،کنار مادرم تو آشپز خونه ایستاده بودم و به گوشیم نگاه میکردم که دیدم نامزد سابقم زنگ میزنه.تو حین صحبت دیدم یه بچه کنارم هست و نامزد سابقم هم شروع کرد درباره ی بچه ای که در آینده داریم صحبت کردن .(رفتارش خیلی خوب شده بود مثل اول نامزدیمون خیلی مهربون و پیگیرم بود)
بعد از اینکه قطع کردم دیدم مادرم با خاله م تلفنی صحبت میکنه و میگفت بهترین خاستگار شمیم همین حسین بود(نامزد سابقم) که خیلی تعریفش رو میدادن،فقط یه عیبی داشت که اونم تو خانواده ی خودشون مهم نبود ولی واسه ما مهم بود .بعد من گفتم :که واسه منم مهم نیست .بعد به گوشیم نگاه کردم دیدم چند بار دیگه هم تماس داشتم از نامزد سابقم.
من و این آقا الان مدت هاست که باهم در ارتباط نیستیم .ممنونم واسه تعبیرتون
فریبا هراتی
:
سلام. طبق قوانین سایت و به علت کثرت و ازدیاد کاربران عزیز و حجم بالای تعابیر، شما فقط مجاز به ثبت 1 خواب در 24 ساعت هستید و یک خواب شما برای تعبیر ثبت شد. در نوبت هستید و باید این خواب دومتان را یک روز دیگر ارسال کنید. این قوانین هنگام ثبت نام در سایت در جایی که علامت زده اید که با قوانین موافقم به شما اطلاع رسانی شده است. تشکر از همراهیتون.
shamim : سلام خانم هراتی خسته نباشید. در خواب دیدم که من و خواهرم تو خونمون داریم درباره شخص موردنظرم صحبت می کنیم. یدفعه گوشیم زنگ خورد. اسم و فامیل اون شخص افتاده بود. تک زنگ زده بود ما توی خواب اینطور برداشت کردیم که منظورش از تک زنگ اینه که دارم به حرفاتون گوش میدم. بعد فهمیدیم پشت اوپن اشپزخونمون قایم شده. ما اینور اوپن بودیم اون اونور اوپن.من نه شمارشو دارم نه اسم کوچیکشو میدونم. تو واقعیت شب قبلش حرف به حرف رسید گفته بودم ای کاش خدا تو خواب اسمشو بهم بگه. که تو خواب اسمش رو گوشیم علی، افتاده بود و فامیلیش که در واقع میدونستم. بعد از پشت اوپن در اومد بدون اینکه در ظاهر توجهی به ما داشته باشه رفت یه گوشه خونمون نماز خوند.یعنی احساس میکردم توجهشو نمیخواد نشون بده. ممنون از تعبیرتون.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. او هم به شما توجه می کند و می داند که شما هم به او علاقه دارید. این موضوع را حس می کند و می داند که در کنار شما احساس آرامش و گرمی خواهد داشت. شاید شما حاجت او هستید! تشکر از همراهیتون.