تعبیر خواب زن
تعبیر دیدن زن به طور کلی، امور دنیوی و ثروت است. دیدن زن در خواب بستگی به پیری و جوانی آنان دارد. اگر کسی در خواب دید زن جوانی را که نسبت به او روی خوش نشان می دهد از اصالت خانوادگی هم برخوردار است، در زندگی ظاهری و امور دنیوی برای بیننده خواب، خوشی و شادکامی پیش خواهد آمد. دیدن زن خوش اندام و گشاده رو دلیل بر گشایش کار و روزی و زن زشت و لاغر اندام دلالت بر فقر و قحطی دارد.
دیدن زن فاسد در خواب برای طالبان دنیا خیر و منفعت است و برای افراد صالح دلیل بر افزونی علم است. اگر مردی ببیند کسی به زن او دست درازی کرد، بستگان آن زن ثروتمند می شوند و اگر کسی به زن او نیزه و شمشیر داد، پسری به دنیا می آورد. اگر زنی در خواب خود را مثل مردان دارای آلت مردی دید، یا آبستن است و یا آبستن می شود و یا به او چیزی که انتظارش را ندارد می رسد. اگر دید مانند مردان، با آلت مردانه جماع می کند، عمل زشتی از او سر می زند. اگر زن جوانی خود را در خواب پیر دید، عاقبت به خیر می شود و دین و دنیای او اصلاح حواهد شد.
-
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن زن درخواب بر شش وجه است:
- شادی و مقصود،
- دنیا،
- شغل این جهان،
- فراخی نعمت،
- قحطی و تنگی،
- توانگری.
محمد ابن سیرین می گوید: زن جوان درخواب، شادی و مقصود مرد باشد و زن پیر، دنیا باشد و شغل این جهان و نیز دیدن زنان بر قدر و نیکویی و جمال و فربهی و لاغری و زشتی است. بهترین زنان را که در خواب ببیند، زنانی باشد که معروف نباشند و زن خوب فربه، فراخی نعمت باشد. زن زشت لاغر، قحطی و تنگی است و زن شادمان آراسته، مرادهای این جهانی است و پیرزن ترش روی چرکین، بدحال و بد مرادی باشد.
ابراهیم کرمانی می گوید: اگر زنی ببیند که او را چون مردان قضیب بود، دلیل بر خیر و صلاح دین و دنیای او است. اگر زنی ببیند که او را قضیب بود و مجامعت می کرد، دلیل که او فرزندی بود یا آبستن شود و فرزند آورد. اگر زنی جوان ببیند که پیر شده بود، دلیل که از او کاری زشت در وجود آید.
اگر مردی ببیند زنش از سوی پس با او جماع می کرد، دلیل است حرمت و بزرگی او زایل شود. اگر زنی ببیند که مرد شد و جامه مردان را پوشید، اگر آن زن مستور بود، دلیل خیر و صلاح او است. اگر زن مفسد باشد، دلیل است بر شر و فساد او.
جابر مغربی می گوید: زن مفسد درخواب، اهل دنیا را زیادتیِ دنیا باشد و اهل صلاح را، زیادتیِ صلاح و علم و زن غریب بهتر از زن آشنا باشد. اگر مردی ببیند کسی دست درازی با زن او کرد، دلیل باشد که اهل آن زن توانگر گردند. اگر ببیند زن او به نزد مردمان بیگانه به فساد باشد، دلیل است که به او منفعت و نیکی رسد. اگر ببیند کسی زن او را نیزه یا شمشیر داد، دلیل که پسری آورد، اگر ببیند که کسی او را دوا داد، دلیل که دختری آورد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
حسن : سلام خسته نباشيد
من يكي از نيروهايي كه پيشم كارميكنن و خانم خوبي هم هستن رو توي خواب ديدم . توي اين مدت ما هيچ بدي اي ازشون نديديم . من خواب ديدم كه ايشون دارن ميان سر كار و يه شال جلوي صورتشون گرفتن چون رفتن يه سري عكل زيبايي انجام دادن . هيچ علامت پشيموني و ناراحتي هم نداشتن . شال رو كه از روي صورتشون برداشتن ديدم چهرشون خيييييلي پيره خيييلي پير يه جوري ناف مي پير و دماغشون هم خيلي بزرگه وسط دماغشون هم يه چيزي مثل يه منقار كوچيك داشتن . به حدي توي خواب شوكه شدم كه از خواب پريدم . ممنون ميشم تعبيرشو بفرماييد با تشكر
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. همکار خانم شما، شخصیتی بسیار خردمند، سیاستمدار، کنجکاو و تا اندازه ای فضول دارد که دوست ندارد کسی از افکار و وجهه ی واقعی او با خبر باشد. او سعی می کند که تا جایی که برایش مقدور است، درست رفتار کند که وجهه ی خوبی پیش شما داشته باشد ولی او در زندگی واقعی نگرانی ها و مسئولیت های زیادی دارد و شخصیت او مجرب و آگاه است، تا اندازه ای اهل غیبت است و در کار دیگران تفحص و فضولی می کند. تشکر از همراهیتون
Golnesa : سلام. وقتتون ب. دیروز درست قبل از اذان صبح خواب دیدم تو اتاقم بودم که خونواده دایی ام با یه زن غریبه اومدن خونه ما و اومد اتاق من. بعد رفتم تو هال دیدم دارن نون و پنیر و خیار... میخورن گفتم چرا این بذارید براتون غذا درست کنم. گفتم عدس پلو درست میکنم. عدس از تو کابینت برداشتم گفتن بهم که خواهرم درست میکنه. بعد دیدم کنار اداره مون هستم و یه مگان سفید اونجاست. انگار مال یکی از همکارام بود. با خودم گفتم مثل ماشین کسیه که دوستش دارم فقط رنگش فرق داره. البته در واقعیت هم همینطوره. ماشینش همینه با رنگ متفاوت. ممنون از تعابیرتون.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. خانواده ی دایی شما شاید اوضاع مالی بهتری پیدا کرده اند و بهبودی و بازیابی بیشتری را در زندگی شان احساس می کنند. شما شخصیتی اصیل و با ریشه دارید و تمایل دارید که زندگی آنان از این هم بهتر شود. همکار شما خیالش از بابت مسئله ای راحت می شود و کسی که دوستش دارید هم تلاش می کند که کنترل زندگی خودش را در دست بگیرد و با کرامت و خوب زندگی کند. تشکر از همراهیتون
Mojgan : با سلام خدمت خانم هراتی عزیز
هفته گذشته خواب دیدم همسرم داره از گل فروشی توی یک سبد گل که شبیه کشتی بود سبدگل درست میکرد، به دوستش گفتم این سبد گل برای شماست؟گفت نه خودش میخواد زن بگیره خیلی ناراحت شدم و همسرم اصلا بهم توجه نکرد به برادرشوهرم و زنش میگفتم شوهر من زن داره دیگه چرا میخواد زن بگیره؟برادرشوهرم گفت خب نوبتش هست باید زن بگیره و جاریم گفت خودم اینو براش جورکردم ولی فکرشو نمیکردم بگیردش، وقتی همسرم عروس را از آرایشگاه اورد یک زن کوتاه وفوق العاده لاغر که لباس عروس پوشیده و رو صورتش چادر کشیده بود نتونستم چهره اشو ببینم انقدر گریه میکردم گفتم حداقل یه زن خوشگل میرفت این دیگه چیه؟ یه نگاه به من نکرده رفته اینو گرفته
هرچی گریه کردم فایده نداشت و ازدواجشو کرد حتی حالم بد شد از بس گریه میکردم حتی نگاه بهم نمیکرد
ممنونم از پاسخگویی تون
فریبا هراتی
: سلام. همسر شما برای شما که باعث می شوید در زندگی او تعادل و عشق وجود داشته باشد احترام قائل است و می خواهد جبران محبت های شما را بکند. او می خواهد تلاش کند که به رفاه و ثروت بیشتری برسد و آن را خرج شما کند. شرایط مالی همسرتان بهتر خواهد شد و شما هم خوشحال می شوید ولی آرزو می کنید که کاش خیلی بیشتر از این حرفها پولدار می شد. او سرمایه و ثروتی بدست می آورد که از دیگران مخفیش می کند و نمی توان اسم تمول روی آن گذاشت ولی هر چه باشد، پول، پول است و شما هم خوشحال می شوید. تشکر از همراهیتون
نفیسه : سلام خواب میدیدم زن داییم که یک دختر مجرد داره، بارداره توی خواب و دستش زیر شکمش بود،ماه های اخر بود،من و مامانم هی مواظب بودیم حرفی نزنیم که ناراحت بشه یا از حرف بقیه ناراحت بشه،بعد با زن داییم رفتیم حونه زنی که همه اقوامش فوت شده بودن انگار شهید شده بودن،زنه زیر بک تخت بود،صورت سیاه و زشتی داشت و چشمای رنگی ،رو در و دیوارم کلی نوشته بود،بعد اومد بیرون و گفت کنار اینجا اتیش جهنمه،توی خواب حیلی ترسیده بودم میترسیدم منو بندازن تو اتیش اما به زنداییم گفت تو میری تو اتیش و من در امانم،من یه دونه عصا گرفتم جلو زنداییم که اونو نندازه تو اتیش به حدی این خواب ترسناک بود که من تا چند دقیقه بعدش که بیدار شدم صلوت میفرستادم
فریبا هراتی
: سلام. تعبیر خوابتان این است که زندایی شما به خاطر مسئله ای فکرش ناراحت است و غصه می خورد و امیدوار است که بتواند از غم رها شده و به هدفش برسد. شما و مادرتان متاسفانه گول می خورید و کسی شما را تشویق می کند که به همراه زن دایی تان به دعانویس رجوع کنید و برای حل مشکلاتش از جنیان کمک بگیرید. این شخص پلید است و اهل جهنم است و توسل به جنیان بزرگترین اشتباه انسان است چون خداوند به واسطه ی جنیان انسان را می آزماید تا بداند که چه کسانی در کارهایشان به شیطان توسل می کنند و به جنیان رو می آورند و چه کسانی از خدای بزرگ کمک می خواهند و به ائمه ی اطهار توسل می کنند. کمک گیری از جنیان و استفاده از جادو جنبل حرام است. در نهایت شما خردمندانه تصمیم می گیرید که از مراجعه به این اشخاص جادوگر پرهیز کنید. دعانویسان موکلانی از جن دارند که به واسطه ی آنها می خواهند برای مردم کارهایی را انجام دهند. ولی آیه 6 سوره جن می فرماید یک عده از انسان ها و نوع بشر، به جای پناه بردن به خدا، به جن پناه می برند در صورتی که اجنه نمی توانند پناه آنها باشند. ( پس این کارهای دعا نویسان برای اجیر کردن اجنه برای موفقیت انسان ها در زندگی شان وعده ای دروغ و باطل است. هیچ قدرتی بالاتر از قدرت خدا نیست! ) در سوره بقره آیه 102 آمده که (عده ای از بنی اسرائیل از دو فرشته که در بابل نازل شده بودند، به اسم هاروت و ماروت که دعاهایی می آموختند، که بین زن و شوهران جدایی می انداخت، و جدایی نمی انداخت مگر آنکه خدا می خواست!! ) و این به این معنی است که حتی اگر جنیان بخواهند کاری کنند، موفق نمی شوند مگر اینکه خدا بخواهد! هیچ برگی از درخت نمی افتد مگر به اذن خدای بزرگ و هرگز هیچ جادویی بر کسانی که به خدای بزرگ ایمان کامل دارند، موثر واقع نخواهد شد. خداوند به واسطه ی جنیان ایمان و باور مردم را امتحان می کند که بداند چه کسانی به او توکل می کنند و چه کسانی به شیطان. کسانی که موکلینی از جن دارند، در ظاهر مسلمانند ولی در عمل، به حرف قرآن کریم اهمیت نمی دهند! سرکتاب باز کردن و دعانویسی در اصل توسل به جنیان و شیاطین کردن است و هر چند که آنان از بعضی مسائل با خبر باشند اما کمک گرفتن از ایشان، گناه است. تشکر از همراهیتون
nazi99 : سلام خسته نباشین.اشنای ما که آقا هست داره از زنش جدا میشه و باهم ناسازگاری دارند و الان خانومش از طلاق منصرف شده ولی اقا میخواد جدا بشه. و زنش کوتاه قد و سبزه و لاغره.
خواب دیدم خانومش قدبلند و سفید و تپل شده و اومده خونه ی ما و موقع خوابه و میخواد پیش من بخوابه وهی میخواد منو بغل کنه ازمن خوشش میادو یجوری همجنس باز شده
(شوهر این خانم تو واقعیت بهم ابراز علاقه کرده) خیلی واسم جالبه که تعبیر این خواب چیه.با تشکر
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. خانم او درکش بالاست و آدم بدی هم نیست و می تواند نکات مثبت در وجود شما را تصدیق کند ولی از وجود شوهرش احساس ناامنی می کند. او در واقع می خواهد به شما نهیب بزند که اگر شما هم جای او باشید، ممکن است احساس ناامنی را کنار همسر او تجربه کنید. یعنی اینقدر که او به محاسن و نکات مثبت شخصیت شما آگاه است، شوهرش از این نکات آگاه نیست. و خوب البته با توجه به اینکه او می خواهد با شوهرش آشتی کند، معاشقه ی او با شما در خوابتان نوعی زبان و گفتار او به شماست که از او و همسرش دوری کنید و باعث و بانی جدایی او از شوهرش نشوید. تشکر از همراهیتون
سحرم : سلام خانم هراتی عزیز متنم مخفی بشه
فریبا هراتی
: سلام. شما یا مدیرتان نمی توانید روی احساسات هم حساب کنید. شاید شما تلاش داشته باشید که رابطه تان را با مدیرتان ترمیم کنید ولی او نگرشی بشدت مادیگرایانه دارد و در ظاهری مهربان و دلسوز جایگاه خودش را حفظ کرده ولی ذهنش بشدت مادیگراست. مدیر شما می خواهد تکلیفش را با اشخاصی که از توانایی های او و یا از بازدهی شرکت تان بد می گویند مشخص کند و به اصطلاح سنگش را با دیگران وا بکند. تشکر از همراهیتون
samad : سلام و عرض ادب، هفته پیش خواب دیدم از راهی میگذشتم و سمت راستم ورودی یک کارگاه یا کارخانه بود بعد یه زن و شوهری اومدن و جلوی من راه میرفتن، زنش چادری و آرایش کرده بود و از قیافش معلوم بود زن شری هست، جوری نگاه و رفتار میکرد که مثلا من دارم مزاحمش میشم و من هم روم رو به سمت ورودی کارخانه کردم ، زنه به شوهرش گفت که این آقا یعنی من مزاحمش میشم، من هم که دیدم داره شر به پا میکنه مسیرم رو عوض کردم و وارد یه کوچه ای شدم من تا رسیدم به پیچ کوچه تعداد زیادی پلنگ بهم حمله کردند و من هم سنگ های بزرگی رو به سمت اونا پرتاب میکردم البته یه دیوار یک متری بود که نمیذاشت منو گاز بگیرن بعد متوجه شدم یکی از پلنگایی که حمله میکرد پسر داییم هست. خیلی ممنون بزرگوار
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. شما سعی می کنید که خودتان را بیشتر درک کنید و بفهمید که چه کسی هستید و از زندگی تان چه می خواهید. عادات و تفکراتی را از قبل در زندگی تان پی گرفته اید که به آن تفکرات پایبند هستید ولی با این وجود، ممکن است به شما انگ زده شود که چشمداشت به مال و ثروت کسی دارید. شما حتی اگر مجبور شوید با محدودیت ها و شرایط بغرنج در زندگی تان زندگی کنید، اما اهل گناه و دزدی نیستید و از اشخاصی که بخواهند با دروغ و سیاست بازی با شما تعامل کنند، دوری می کنید. خطری در کمین شماست و اشخاصی منجمله پسر دایی تان سعی می کنند که به شما آسیب بزنند. اما به خاطر اینکه شما همیشه فاصله تان را با مردم حفظ می کنید و خیلی صمیمی نمی شوید، نمی توانند به راحتی از شما سو استفاده کنند و شما را بازیچه ی خودشان قرار دهند. این اشخاص لجباز هستند و شخصیت شان عوض شدنی نیست و همانی هستند که هستند. برای دفع شر صدقه بدهید و همیشه فاصله تان را با آنان حفظ کنید. تشکر از همراهیتون.
سارا : سلام خدمت خانم هراتی گرامی
خواب دیدم با شوهرم از جایی می رفتیم ی خانمی دیدم .خانمی نه جوان ونه پیر بود کاملا محجبه چادر مشکی به سر داشت .چشم چپش نا بینا بود با ی پارچه سیاه بسته بود.احساس کردم او را می شناسم او هم انگار من را می شناخت ومن را نگاه می کرد.به شوهرم گفتم فکر کنم مادر یکی از شاگردانم بوده .در واقعیت شاگردی نداشتم که مادرش باشد. جلو رفتم به هم سلام دادیم من با او دست دادم وخم شدم دستش را بوسیدم حین بوسیدن گفتم بسم الله الرحمن الرحیم .بعد تو خونه بودم سرم روی بالش بود این خانم هم سرش را گذاشت روی بالش من دیدم دندوناش خیلی کثیف و زرد بود وحشت کردم بلند شدم گفتم بسم الله الرحمن الرحیم .بعد بیدار شدم .تشکر فراوان از شما
فریبا هراتی
: سلام. تعبیر خوابتان این است که شیطان سعی می کند که شما را بفریبد که احساس درستی نداشته باشید و نسبت به دیگران بی تفاوت و سرد رفتار کنید. همینطور او سعی می کند که شما را بفریبد تا بجای دست بوسی خداوند، دست او را ببوسید و اسیر و تابع او باشید. اما شما ته دلتان می دانید که خداوند برتر است و حقانیت خداوند را تصدیق می کنید. شیطان گاهی سعی می کند که به فکر شما نفوذ کند و در قالب کسی که می خواهد با شما همفکر باشد، رفتار کند ولی این کار باعث می شود که شما احساس بدبختی و بدشانسی کنید. شما باید هر کاری را با نام پروردگار بزرگ شروع کنید و همینطور ذکر نام حضرت فاطمه س را به این صورت زیاد بگویید خصوصا موقع خواب 7 بار این ذکر را تکرار کنید تا انرژیهای منفی و جنیان و شیاطین از شما دور باشند: یا فاطمت بنت محمد رسول الله. تشکر از همراهیتون.
شهیلا : با سلام یکشنبه خواب دیدم.من و دوست پسرم کنار هم نشستیم انگار تو اتوبوس بود دوست پسرم انگار حلقه ازدواجمون دستش بود ما حلقه نداریم، ادمایی بودن و پیاده میشدن یهو یه خانمی لاغر و جوون به دوست پسر من نگاه کرد و چشمک زد و گفت شماره بدم، دیدم تو دستش پر وسایل نقاشی و ... یهو مکان اونجا تبدیل به خونه شد و رفتم سمتش گفتم تو به چه حقی این حرفو زدی دیدم کلی نقاشی کشیده نقاشیای رنگی از مردم و خانه کعبه و من گفتم به درد خودت میخوره این خانه کعبه که کشیدی من خودم معمارم، تو میخوای اینکارا رو کنی، و پاره کردم نقاشیشو با اینکه عاشق خانه کعبم و گفتم اینا رو کشیدی به درد خودت میخوره و نقش بازی نکن و دوست پسرمو فرستادم اتاق دیگه و به دختر گفتم وسایلتو جمع کن و برو وسایلش زیاد بود جمع کرد بره نمیتونست درو وا کنه درو وا کردم بره.
وسطش مامان و بابام انگار میگفتن چرا بیرونش کردی و داشتن بحث میکردن با من، گفتم میخواست سرش تو کار خودش باشه، بعد من و دوست پسرم تو ماشینای خودمون داشتیم میرفتیم تو خیابونای مختلف تو ترافیک بودیم که من پیاده شدم سوار ماشین دوست پسرم میخواستم بشم گفتم برو اونور من رانندگی کنم نزاشت منم هولش دادم به سمت شاگرد خودم نشستم پشت ماشین و انگار حالت رمانتیک رفتم تو بقل دوست پسرم یه آقایی داشت نگاه میکرد مارو و کارهامونو و هم تعجب کرده بود هم میگفت به زنش نگا چقد با هم خوبن.
بعد دو نفر اومده بودن خاسگاریم یکی یه آقایی بود انگار کوچه بالایی ما مینشست و من تا حالا ندیده بودمش و پزشک بود و من با اینکه با این دوست پسرم بودم بهش گفتم آره اومدن خاسگاری و من حالت انگار نمیدونم چطور با موضوع برخورد کنمو داشتم،
و همه تعجب کرده بودن که دوست پسر دارم راضیم باز با این آقا ازدواج کنم.
فریبا هراتی
: سلام. شما و دوست پسرتان همرنگ جماعت شده و خودتان را به تقدیر سپرده اید تا ببینید که عاقبت چه می شود. دوست پسر شما به شما احساس تعهد می کند. او دوست دارد که به کاری مشغول شود که بتواند سرمایه ی بیشتری را کسب کند و می خواهد خلاقیت به خرج داده و ایده هایی را عملی کند. شما ولی با او مخالفت می کنید. اینکه اینکار تا چه اندازه خدا پسندانه است برایتان مطرح نیست فقط به این فکر می کنید که نظر شما باید در اهداف دوست پسرتان، مهمترین باشد و حرف اول را شما باید بزنید. پدر و مادرتان معتقدند که ( یا خرد و عقلانیت شما می داند که) دارید اشتباه می کنید که نظرات دوست پسرتان را رد می کنید. شما راضی نیستید که کنترل زندگی خودتان را بدست بگیرید و اجازه دهید که دوستتان هم مثل شما باشد بلکه می خواهید شما در رابطه با او نقش رهبری کارها را داشته باشید. در حالی که اگر کاری به شما پیشنهاد شود که به نفعتان باشد، برایتان مهم نیست که دوست پسرتان با نظرتان موافق باشد یا نه و می خواهید مطابق با میل خودتان رفتار کنید ولی همزمان به او اجازه نمی دهید که مطابق با میل خودش رفتار کند!!!! تشکر از همراهیتون
Shoka : سلام وقت بخیر صبح سیزدهم ماه خواب دیدم منزل پدرمرحومم هستم پدرم انگار از سفری برگشته بود و بچها دورش جمع بودند و داشت از تو جیبش به بچها چیزهای میداد لباسش روشن نووتمیز بود و از پشت دیدمش که کمرش پهن و درشت بودو سرحال .بعد پدرم رفت بیرون از خانه که کارداشت .مادرم و خواهرم نشسته بودند که زنی با لباس خواب که اندامش هم مشخش بود اومد کنار ما زن خوش اندام و زیبا بود لباسش به رنگ ابی خوشرنگی بود من به اندام زن و به پشتش دست میکشیدم .دستش را گرفتم ببرم تو اتاق باهاش معاشقه کنم که مادرم گفتم زودباش تا پدرت برنگشته که زشته .زن رو بردم تو اتاقی که اثاثیه پدرومادرم اونجا بود وسط اتاق چندتا لحاف دشکهای پدرم پهن بود انگار مادرم داشت جابه جاشون میکرده یا مهمون داشته میخاسته براشون ببره .دقیق متوجه نشدم .همونجا روی یکی از لحافهای پدرم که دولا بود با زن معاشقه کردم و از لحاظ جنسی زن منو راضی کرد انگار زن خیلی به حرفم بود وباهام مهربان بودبعد از معاشقه زن یک لباس مشکی مجلسی بهم دادو پوشیدم مثل لباس عربها بود روی یقه و استینش با گلدوزیو نگین تزیین داشت و روی خود پارچه گلهای لاله داشت .پر از گلهای لاله رنگی بود مثلا سه عدد لاله قرمز که با بند و سبز بهم وصل بود بعد سه عدد لاله بنفش .لاله صورتی و لاله زرد و چندرنگ دیگر که همه با بندی سبز کنار هم وصل بودند .بعد در یک لحظه سه عدد لاله زرد روشن که با بند سبزکنار هم بودند وسط لباس بود نظرم و جلب کرد .که متوجه شدم پدرم برگشته خونه و صدای خودشو بچها رو میشنیدم ولی من تو اتاق بودم به خومو و لباس نگاه میکردم که از خواب بلند شدم(دربیداری حس ارضای جنسی نداشتم)متشکرم از شما دوست عزیزو بزرگواربابت راهنمایی و تعبییرتون
فریبا هراتی
: سلام. روح پدرتان شاد. روح او زنده است و در آرامش و در کالبد روح در کنار شما در تعامل است. دعاهای خیر او پشت سر شما و همه ی افراد خانواده تان است. گناهان او آمرزیده شده و حال و روزش از زمان حیات او در جسم فیزیکیش در دنیا، بهتر است. شما به رفاه و ثروت زیاد خواهید رسید و رفتاری سرشار از پرستیژ از خودتان بروز می دهید هر چند که به خاطر فوت پدرتان عصبانی و مضطرب هستید ولی دیدن لاله های رنگی در خوابتان بیانگر شروع تازه و جدید است. شما عاشق زندگی هستید! لاله ها نمادی از ایمان، خیریه، امید، کمال، عشق ایده آل و باروری است. انشالله ناراحتی هایتان تدریجا" جایشان را به آرامش و کمال خواهد داد. پدر شما روحش در کنار شما در تعامل است و باید جوری رفتار کنید که او از شما راضی باشد. تشکر از همراهیتون