تعبیر خواب زیارت
اگر خواب ببینید که به زیارت حرم امامان و معصومین رفته اید، به ایمنی و آرامش خاطر خواهید رسید. زیارت هر یک از امامان در خواب، نشانه رضایت قلبی ارواح آن معصومین از بیننده خواب و نوشته شدن ثواب زیارت برای او است.
معنی لغوی کلمه حرم در عربی به معنی جای امن و ایمنی است. اگرکسی ببیند که در حرم کعبه بود، از آفات دنیا ایمنی خواهد یافت یابد و انشاء الله به حج خواهد رفت.
امام صادق (ع) می فرماید: اگر کسی در خواب ببیند به حرم پادشاهی عادل رفت، دلیل که موفق به انجام کارهای مفید خواهد شد. اگر کسی ببیند به حرم پادشاهی ظالم رفت، دلیل که کاری کند که از آن کار بدنام گردد.
ابراهیم کرمانی می گوید: اگر کسی ببیند وارد حرم پادشاه یا حرم مردی بزرگواری شد، دلیل که از شر پادشاه یا حاکم وقت ایمن شود و از پادشاه یا حاکم وقت، به او خیری خواهد رسید.
جمعی از معبران می گویند: اگر کسی خواب ببیند در حرمی مشغول زیارت است، حاجتی دارد که زیارت آن شخص، موجب حاجت روایی او خواهد شد.
اگر کسی ببیند پادشاه یا حاکم وقت، او را به حرم خویش دعوت کرد و او به آنجا رفت، مقامی از جانب حکومت خواهد یافت و کاری خواهد کرد که باعث بدنامی او خواهد شد.
تعبیر خواب زیارتگاه
زیارتگاه در خواب به جای امن و قرار گرفتن در ایمنی تعبیر می شود. اگر خواب ببینید به زیارتگاهی رفته اید، حاجتی در دل دارید که به واسطه کسی که به زیارت حرم او رفته اید، و به برکت دعای خیر آن شخص، به حاجت خود خواهید رسید و یا عملی انجام داده اید که ثواب زیارت حرم آن شخص به شما خواهد رسید.
تعبیر خواب زیارت اهل قبور
اگر کسی در خواب دید در گورستان مشغول خواندن فاتحه است، از مرگ و میرها عبرت می گیرد. اگر دید در گورستان از قبری، مرده ای با او سخنان دلنشین گفت، اعمالش خوب است و اگر سخنان عتاب آمیز می گفت، بد کردار است و باید به سوی خدا با توبه بازگشت کند.
-
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن گورستان بر سه وجه است:
- غم،
- زندان،
- محنت.
محمد ابن سیرین میگوید: تعبیر خواب قبرستان، ارتباط و مصاحبت با افراد جاهلی میباشد که دین و دنیای آنها در فساد و تباهی است.
تعبیر خواب زیارت امام رضا (ع)
اگر کسی خواب ببیند که به مشهد برای زیارت اما رضا (ع) رفته است، عملی انجام داده که برای او ثواب حج نوشته شده و شفاعت امام رضا (ع) را برای خود خریده است. همچنین زیارت حضرت امام رضا، نشانه حاجت روا شدن بیننده خواب و در ایمنی و آسایش قرار گرفتن او است. کسی که این خواب را ببیند خداوند تعالی او را از شر دشمنانش ایمن نگه خواهد داشت انشاء الله.
تعبير خواب زيارت امام حسين (ع)
اگر کسی خواب ببیند به زیارت امام حسین (ع) نائل شده است، امام حسین (ع) از او راضی است و چنین شخصی باید افکار و اندیشه ای مانند امام حسین (ع) داشته باشد. انسان پرهیزکار، از خود گذشته، شجاع و فداکاری شود و فقط برای رضای خداوند زندگی را بگذراند. پس اگر کسی چنین خوابی دید، عملی انجام داده است که شفاعت و رضایت امام حسین (ع) را برای خود خریده و در آخرت ایمن خواهد بود.
تعبیر خواب زیارت کربلا
اگر خواب دیدید که به کربلا رفته اید، مانند یاران امام حسین (ع) مورد شفاعت ایشان و از بندگان صالح خداوند محسوب خواهید شد.
تعبیر خواب زیارت امامزاده
اگر کسی خواب دید به زیارت امام زاده ای رفته است، خوب است که برای روا شدن حاجت خود، از امام زاده ای که نزدیک به اوست، درخواست کند تا برای او دعای خیر کرده و به واسطه و به دلیل پاکی و بی گناهی آن امام زاده، خداوند متعال دعای بیننده خواب را انشاء الله مستجاب بفرماید.
اگر کسی در خواب ببیند که به زیارت امام زاده ای می رود، و برای شادی روح و برای قربت و نزدیکی به خداوند متعال دعا می کند، به برکت وجود امامی که امام زاده به او نسبت داده می شود، انشاء الله حاجت روا خواهد شد.
تعبیر خواب زیارت حضرت معصومه
حضرت معصومه (س) خواهر حضرت امام رضا (ع) بوده و از معصومین و شفاعت کنندگان درگاه خداوند برای صالحین و مردم با ایمان محسوب می شود. اگر کسی خواب دید که به زیارت ایشان رفته است و حاجتی در دل دارد، باید سعی کند در بیداری انشاء الله به زیارت ایشان برود، زیرا این خواب نشانه این است که ایشان به بیننده خواب نظر رئوفت و دوستی دارند و انشاء الله دعای خیر ایشان همراه کسی است که در دل با نیت پاک و به دور از گناه، از خانواده امام رضا (ع) درخواست دعای خیر دارد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
شهزاد : سلام وقتتون بخیر . صب خواب دیدم تو حیاط منزل پدرم توی دیگ بزرگ دارن حلیم نذری می پزن . حلیم سفت بود من رفتم همش می زدم با تمام زوری که داشتم این حلیم معمولی شد و همه ش هم داشتم حاجتام رو میگفتم . توی اتاق سفره پهن بود من بالای سفره وایستادم و شروع به نماز خوندن کردم . نماز واجب نبود ولی یادم نیست چه نمازی خوندم و جوراب پام بود و همه ش داشتم حاجتم رو می گفتم.مامانم تو اتاق داشت حمام می کرد. بعد انگاری مامانم با خانواده ی خواهرم چن روزی مسهد بودن . منم دوش گرفتم و گفتم یه روزه می رم مسهد و بر می گردم . دوستانم و یه سری ادما داشتن منو راهی می کردن و حس میکنم دعای خیر میگفتن. تو کوچه تو همسایگی مامانم جلوی به در چن تا رز سفید خیلی زیبا و سرحال پشت یه در گذاسته بودن انگاری کسی که دختر اون خونه رو می خواست گذاشته بود.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما شروعی تازه خواهید داشت. زندگی تان متحول می شود و با صبوری و زحمت به خواسته هایتان خواهید رسید. آرزوی شما برایتان برآورده می شود. مادرتان در خلوت خودش از خدای بزرگ می خواهد که گناهان او را ببخشد و او را از بدیها پاک کند. خواهر و مادر شما متوسل به امام رضا ع شده اند. شما هم از خدای بزرگ به خاطر اشتباهاتتان تقاضای بخشش خواهید کرد و متوسل به امام رضا ع می شوید تا حاجت روا شوید. قطعا دعای خیر دوستانتان پشت سرتان است و به آرزوهایتان خواهید رسید. دختر همسایه تان هم خواستگاری دارد که عاشق اوست و انشالله خوشبخت خواهد شد. تشکر از همراهیتون.
فرزاد : سلام
خواب دیدم در حرم امام رضا (ع) هستم ولی اون قسمت که ضریح هست ضریحی نبود و انگار چند عدد قبر بود و چند نفر آدم خاص زن و مرد در حال زیارت خواندن بودن وقتی من آمدم راه باز کردن و من کنار یکی از خدام حرم نشستم و آماده خواندن زیارت شدم حس زیارت عالی و نزدیکی داشتم یکدفعه حس کردم حرم خیلی تاریکه و همه چیز سیاه یک لحظه حس کردم یکی مرا بوسید فکر کنم از گردنم بود بعد یک حس عجیبی بهم دست داد بعد دیدم مادر خانمم روبروی من داره زیارت میخونه تعداد کسانی که زیارت میکردند کمتر از ۵ یا ۶ نفر بود
فریبا هراتی
: سلام. امام رضا ع به زرق و برق هایی که برای او تدارک دیده اند نیازی ندارد و هر وقت کسی از صمیم قلب به او نزدیک باشد و او را بخواند، امام رضا ع او را درک می کند و ارتباط قلبی اش با زوار واقعی او که تعدادشان انگشت شمار هم هست، بسیار نزدیک است. چرا که خیلی از مردم گناهکار هستند و در زندگی شان از او تبعیت نمی کنند و فقط برای رسیدن به حاجاتشان است که زیارتش را به جا می آورند. اما شما قلبتان به امام رضا ع نزدیک است و نیز مادر خانم شما جزو افرادیست که اعتقادی درست و با اصالت نسبت به امام رضا ع دارند. مادر خانمتان معتقد است که شما هم منطقی هستید و هم با احساس و در زندگی تان تعادل وجود دارد. تشکر از همراهیتون.
leili : سلام خواب دیدم حرم امام رضا هستم انگاری چندین روز زیادی بود که ساکن حرم بود و گاهی هم به حالت اعتکاف تو مسجد خودم رو میدیدم مادربزرگم مرحومم هم بود همش تو حرم بود و مسجد هر کدوم جدا رفته بودیم ولی اونجا همدیگه رو دیدیم حالش خوب نبود مریض بودهمشم عبادت میکرد.نقاشی دیوار و تابلوهای دیوار حرم رو با خاله هام نگاه میکردم. گاهی به مادربزرگم رسیدگی میکردم یبار بهم گفت میخوام برم ثبت احوال شناسنامه پدر بزرگ مرحومتو یه کاری کنم نفهمیدم تو خواب دقیق.گفتم نمیتونی بری ولش کن من تو خود حرم و مسجد ساکن بودم ولی مادر بزرگم جای دیگه بود میرفت و میومد حرم .موقعی که مسافرت تموم شد مادربزرگمم گفتم میبرم با خودم خونشون سوار مینی بوس شدیم هوا خیلی گرم بود مادربزرگمم خیلی مریض بود سخت نفس میکشید.همون موقع برگشت کنار ماشین یه نفرم میخواست بهم کلک بزنه دستش رو شد
فریبا هراتی
: سلام. شما حاجتی دارید که به خاطر آن باید متوسل به امام رضا ع شوید ( یا شده اید) و تا زمانی که حاجت روا نشده اید سعی می کنید که مرتب دعا کنید تا انشالله بنا به مصلحت خداوند، با دعای خیر امام رضا ع شما به خواسته تان برسید. روح مادر بزرگتان شاد. او هم متوسل به امام رضا ع شده و شفاعت خودش و پدر بزرگتان را از امام رضا ع طلب می کند. پدر بزرگتان مرتکب گناهانی در دنیا شده که الان گیر است و مادر بزرگتان به شدت نگران اوست. باید برای شادی روح هر دوی اینان خصوصا پدر بزرگتان خیلی دعا کنید تا خداوند از سر تقصیرات ایشان درگذرد. آنها نیاز به حمایت شما دارند و مادر بزرگتان به شدت نگران است و می ترسد. قسمت آخر خوابتان را بی نهایت خلاصه کرده اید و قابل تعبیر نیست. " یک نفر" کی؟ کلک بزنه!! چطور؟ تشکر از همراهیتون.
گندم : سلام
خواب دیدم یجایی هستم که شلوغه و اونجا یه قرعه کشی بود واسه سفر کربلا
توی خواب اول گفتن که تو نمیتونی بری وبه اسمت درنیمده،توی خواب من و اطرافیان چادر داشتیم و حجاب کامل ،همینطور ک باحالت ناراحت برگشتم یدفعه گفتن چرا توام میتونی بری و من خیلی خوشحال شدم
فریبا هراتی
: سلام. شما از صمیم قلبتان متوسل به امام حسین ع می شوید و کار خیری انجام می دهید که ثواب زیارت کربلا برایتان نوشته می شود. شما افکارتان را از دیگران مخفی می کنید ولی عمل خیر شما در درگاه پروردگار مورد قبول قرار خواهد گرفت و امام حسین ع از شما خوشنود خواهد بود. تشکر از همراهیتون.
D : سلام بزرگوار لطفا خوابم نمایش نشه
فریبا هراتی
: سلام. شما همگی متوسل به امام رضا ع می شوید و برادر شما برای حاجت روایی دخترانتان دعا می کند. شما شخصیتی با کرامت و مغرور دارید و می دانید که باید با نشاط باشید و به خودتان افتخار کنید. نگرانی ها را پشت سر می گذارید و درهای رحمت خداوند بر روی شما باز می شود. خانم برادرتان شخصیتی مهربان دارد و دعاگوی شماست. او نیز از صمیم قلب برای خوشبختی شما و دخترانتان دعا می کند و انشالله حاجت روا خواهید شد. تشکر از همراهیتون.
maryam : سلام خانم هراتی عزیز
یک ماه پیش درست نمیدونم چه روزی . خواب دیدم توی خونه هستم وتاریکه فقط یکی از اتاق های منزل چراغش روشن بود ومن توی خواب محجبه بودم و چادر سرم بود بعد رفتم توی اون اتاق که روشن بود ....دیدم یک اقای نورانی چهارزانو بصورت خیلی محترمانه وسط اتاق جوری بودن که من فقط صورتشون رو نور میدیدم ولباسی که عرب ها میپوشن وسفید بود و کمریشون یک پارچه سبز .من رفتم مقابلشون نشستم وتوی خواب توی ذهنم میگفتم این اقا خونه ی ما چیکار دارن بعد من احساس میکردم امام حسین هستن ....بعد رفتم مقابل ورودی در خونه یادم نمیاد خودم درو بازکردم یانه مردی البته فقط کمر به پایینش رو میدیم مثل امروزی ها لباس پوشیده بود و دستش شمشیر بودو هموجورهم منزل تاریک بود وارد خونه شد رفت داخل اتاقی که چراغش روشن بود و من همون لحظه روی به روی اون اقای نورانی نشسته بودم دیدم اون مرد با شمشیر سر اون اقارو زدن البته هیچ خونی نبود بعد موقع افتادن سر خود سر میگفت یا حسین ....بعد من اون مرد شمشیر به دست ندیدم و من وچند زن دیگه بعد افتادن سر گریه میکردیم و روی سرو صورتمون میزدیم (البته وقتی رفتم مقابل پنجره دیدم محلمون هم تاریکه و اصلا حس خوبی نداشتم )
فریبا هراتی
: سلام. استدعا می کنم. خواب شما به شما می گوید که ذهن شما از بعضی جهات تاریک است و آگاهی و ایمانتان به قدر کافی نیست. شما بعضی زمانها یا در بعضی از مراحل و مقاطع زندگی تان، ایمانتان کم می شود یا نادانسته مرتکب گناه می شوید. با وجودی که در ظاهر، خیلی احساس می کنید که ایمانتان قویست و اعتقاد شما به امام حسین ع هم قویست، و به حقانیت او باور دارید، اما بعضی اوقات، ذهن شما آماده ی پذیرای اشتباهات و گناهانی است که با اخلاقیات و روحیات امام حسین ع منافات دارد. مثلا تا بحال شده که فکر کنید که بعضی از اقدامات شما برای رسیدن به ثروت، یا بعضی از قضاوت های شما در مورد آدمها، یا حتی بعضی از عکس العمل های شما نسبت به زندگی مردم، اشتباه، ناکافی و یا ناعادلانه است؟ ایمان داشتن به این نیست که امام حسین ع را تقدیس کنید بلکه ایمان داشتن به این است که حتی در خفا، و جایی که منافعتان به خطر می افتد، از امام حسین ع پیروی کنید و آرام و عادل و منصف و مهربان و شجاع باشید و از حق دفاع کنید نه اینکه به خاطر منافعتان چشمتان را به روی حق ببندید. در اینصورت شما مثل کسانی می شوید که گناه کبیره را به زندگی شان راه دادند و موجبات ناراحتی امام حسین ع را فراهم کردند. امام حسین ع از شما می خواهد که پیرو واقعی او باشید و نه اینکه ظاهری با ایمان و قلبی پذیرای گناه داشته باشید. خیلی از مردم اجتماع هم مثل شما هستند و ذهنشان نادانسته مرتکب گناه شده و در تاریکی بسر می برند. تشکر از همراهیتون.
ز : سلام،من از ساعت6/5 تا8صبح بدون بیدار شدن خوابهایی دیدم که شاید ترتیبشان را فراموش کرده باشم. دیدم از زیارت امام رضا آمده ام ولی با کسی روبوسی نکردم و با خودم فکر میکنم نکنه کاربدی باشه که روبوسی نکردم(در واقعیت روبوسی را دوست ندارم). در خانه ای که شاید خانه خودمان بود ولی شکلش فرق میکرد و بزرگتر بود مراسم مولودی برای امام رضابود و زنان فامیل در خانه و مردها در خانه همسایه بودند. من میخواستم با برادرم تماس بگیرم گوشیم شارژنداشت ازگوشی کس دیگری خواستم استفاده کنم نشدآخر خودم در خانه همسایه رفتم و برادرم را صدا زدمو با او صحبت کردم بعد دنبال شارژر میگشتم دوتا پیداکردم هردو سفید رنگ ولی یکی سیمش قابلیت جدا شدن داشت یکی نه.وقتی داشتم دوشاخه یکی از شارژرها را که به گوشیم وصل کرده بودم داخل پریز میزدم سر دو شاخه به شکل کلید بود و آنرا کامل فرو کردم وعلامتی به شکل وصل شدن اینترنت به رنگ سبز روی گوشی آمد که نشانه شارژشدن بود بعد دیدم سرسفره مشغول غذا خوردن هستم دستم چرب بود زنی که کنارم بود خواست تا از کیسه نایلونی کنار دستم لباس عروسی را که داخل آن بود به او نشان بدهم من خیلی با احتیاط که لباس کثیف نشود به او دادم(تا شده بود و فنرنداشت و پارچه اش سفید براق و قشنگی بود) او هم دستش چرب بودو از من خواست لایه محافظی هم که داخل کیسه بود به او دادم وبه من نشان داد که چطور بگیرم تا لباس کثیف نشود(لباس اصلا کثیف نشد) بعد دیدم تعدادی رکاب (بند) سوتین آماده شده ولی به سوتین وصل نشده آنجا بود وتعدادی از آنها برای عروس با تور دوخته بودند و من فکر میکردم چقدر دوختن آنها سخت بوده ونیز در مراسم مولودی برای انجام کارها که رفت و آمد میکردم در یک کشو تعدادی لامپ دیدم.(من چند سال پیش 3سال در تولیدی سوتین کار کرده ام). یک لحظه هم دیدم یک عنکبوت باتار از سقف پایین آمد اول لاغر بود بعد تپل و نقره ای رنگ و با چکشی که مثل دسته جارو برقی دراز و کو تاه میشد دوبار سعی کردم بکشم که بار دوم موفق شدم. در خوابم همه اینها یکپارچه بود برای همین یکجا گفتم ودر ضمن از راهنمایی تون در تعبیر خواب قبلی بسیار ممنونم و کاملا درست بود . با تشکر از شما هرچقدر لازم است حق خواب کسر کنید
فریبا هراتی
: سلام. شما کار خیری انجام می دهید که ثواب زیارت امام رضا ع را برایتان می نویسند ولی به مردم راجع به کارهایان جار نمی زنید و از کسی انتظار ندارید که شما را تشویق کند. شما کارهایتان را به خاطر رضای خداوند انجام می دهید و نه به خاطر بزرگنمایی جلوی مردم. شما احساس خستگی می کنید و با وجودی که دوست دارید با برادرتان در ارتباط بیشتری باشید، اما توان و رمق شما کم شده. با این وجود سعی می کنید که با ارتباطی مثبت، مشکلاتتان را رفع کنید و قدمهای مثبتی در ارتباطات خودتان با دیگران بر می دارید. شما نسبت به انجام کارهایتان احساس تعهد می کنید و مسئولیت پذیر هستید و خستگی را با خودتان دارید ولی راجع به آن جار نمی زنید و اجازه نمی دهید که دیگران برایتان پز بیایند و یا ذهنتان را با منفی بافی هایشان آلوده و کثیف کنند. همینطور هیچ عکس العمل بدی به کسی نشان نمی دهید. شما سعی می کنید که با نظم و دیسیپلین رفتار کنید و آرامش خودتان را فراهم کنید. سعی می کنید که صادق و شفاف صحبت کنید و ذهنتان خردمند و روشنفکر هستید. اگر کسی بخواهد به بهانه ی بزرگتر بودن، از بالا و به دیده ی تحقیر به شما نگاه کند و در کارتان دردسری درست کند یا مانع رسیدن شما به اهدافتان بشود، شما با قاطعیت و محکم با او صحبت می کنید و اجازه نمی دهید که مانع رسیدن تان به موفقیت شوند. تشکر از محبت و همراهیتون.
roksana68 : سلام خانم هراتی خسته نباشید.من تودوروز خواب حرم دیدم.گفتم شاید ربطی بهم داشته باشه.روز اول دیدم به امام رضاسلام میدم وعرض اردات میکنم که دیدم جلوی مکانی مثل سقاخونه ام تو حیاط حرم ،آبی از سمت بالا ریخته شدروی سینم (فک کنمکه من هم اون آب روبادست کشیدم به سینم) خودم بودم امابه چشمش یه مرد ناشناس بودکه ایستاده بودجلوی سقاخونه واب ریخت روش.شب بعدی هم دیدم حرم اقاامام رضاگنبدوگلدسته هارو داشتم ازسمت بالااما خیلی نزدیک میدیدم.اول انگار از تلوزیونمیدیم امابعدازخیلی خیلی نزدیک دیدم.خانم هراتی خواب دوم قبلش ازخداخواستم بچم روتوخواب ببینم که سالمه یانه.(باردارم)تشکر خانم هراتی
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. دوست عزیز شما یکبار خواب را از قول خودتان نوشته ایدکه ه در حرم بوده اید .... و آب روی سینه تان ریخته شه بعد نوشته اید که " اما به چشمش ( به چشم کی؟؟!! ) شما دارید الان از قول کسی دیگر صحبت می کنید که برای من منظورتان واضح نیست. اما اگر آب روی شما ریخته شده تعبیر این استکه شما به خاطر حاجاتتان متوسل به امام رضاع می شوید و حاجت روا هم خواهید شد. اگر حامله هستید و بچه ی شما پسر است، مردی که دیده اید که آب روی او ریخته شده، همان فرزند شماست و این خواب اشاره به سلامتی خودتان و فرزندتن دارد. انشالله به سلامت وضع حمل کنید. تشکر از همراهیتون.
Yazdan : سلام ۶صبح جمعه دیدم یه قطاری که واگنی نداره و آروم حرکت میکنه وچندتاپسرحدودا ۱۴ ساله بودن سوار قطارشدن بعد منو شوهرم سوارشدیم بعددیدم دم رودخونه هستم وآب زلالی داره و کف رودخونه ازسنگهای تمیزو ریزو درشت پوشیده شده و یه جفت کفش رنگی تو آب داره میره وبرادرشوهرم اونجابود گفتم کفشها روآب داره میبره گفت عیب نداره به درد نمیخورد بعد دیدم منو مادرم تو حرم امام رضا تویه سالن دیگه ایکه تورفتگی گنبدی کوچک تودیوارشه وضریح کوچکی تهشه وبرای شمع روشن کردنو ونخ بستن برای حاجته وایستادیم بعد یه دختریو دیدم ازسالن دیگه اومد وضریح امام رو زیارت کرده وبه اولبخندزدم ودلیلشو پرسید گفتم یعنی منم میتونم زیارت کنم گف آره آره بعد مادرم پرسید گف نه نه بعد پسرمو دیدم ورقه ی دعا دستشه برای پدر مرحومم هست و برای امام رضا نوشته گفت آقاجون اینو بندازم توضریح گفت آره
فریبا هراتی
: سلام. شما به آرامی زندگی تان را روشمند و مثل مردم دیگر می گذرانید و از هر چه که به شما بگویند درست است اطاعت می کنید اما ذهنتان را خیلی بکار نمی گیرید و خودتان به دنبال ابداع و کشف راه های جدیدی برای پیشبرد زندگی تان نیستید. شما با هر چیز غیر منتظره ای که در زندگی تان پیش بیاید، خودتان را وفق می دهید و در بعضی مسائل، افراطی رفتار می کنید. باید سعی کنید که خویشتندارتر باشید و تمرکزتان را روی اهدافتان بگذارید. شما با جریان موجود زندگی تان به پیش می روید. برادر شوهرتان هم زیاد غصه ی کسی را نمی خورد و معتقد است که هر کسی مسئول اعمال خودش است. به خاطر حاجاتتان متوسل به امام رضا ع می شوید و دوست دارید که امکان سفر و زیارت امام رضا ع را داشته باشید. احتمالا این امکان برای شما میسر می شود و یا اگر در منزلتان زیارت او را بخوانید، برایتان ثواب زیارت امام رضا ع نوشته می شود. مادرتان اما امکان سفر ندارد و یا اشتباهی را مرتکب شده که باید به خاطر آن از خدای بزرگ عذرخواهی کند تا امام رضا ع هم زیارت او را بپذیرد. روح پدرتان شاد. پسرتان به خاطر آمرزش پدرتان متوسل به امام رضا ع می شود و این خواسته ی پدرتان است که برای او شفاعت امام رضا ع را بطلبید. تشکر از همراهیتون.
Yazdan : سلام چهارشنبه ۴ بعدازظهر دیدم که تویه امامزاده ای هستم وهم ردیف ضریح یه خیمه مشکی وبزرگ گذاشتندو من سرم رو بردم توخیمه وآقایی روصندلی نشسته بود وپرسیدم اینجا کجاست گفت رو سردابه هستیم بعد اومدم بیرون وپسر ۷ساله ی برادر خانومم رودیدم روی صندلی فاصله یه متری از ضریح نشسته ومن مواظب او بودم وروبروی او ایستادم وشروع کردم به بوسیدن وناز کردن بچه وبرگشتم دیدم برادرخانومم تو امامزاده رو صندلی نشسته وبه زمین نگاه میکنه ومادرخانومم کنار او ایستاده وبلافاصله به مادرخانومم سلام کردم ودستش روگرفتم وبوسیدم بعداومدم صورتش روببوسم یهو یادم افتاد من که مادرخانومم رو نمیبوسم پس کنار کشیدم وبهم الهام شد که اونها متوجه محبت من به فرزندشون شدند ومادرخانومم میخواست این قضیه رو به پسرش ثابت کنه این خواب اززبان شوهرم هست
فریبا هراتی
: سلام. ذهن شما به خاطر بعضی از مسائل ناراحت است و به خطاها و کم و کاستی ها در روابط تان با خانواده فکر می کنید. شما احساس می کنید که قدر و ارزشتان را نمی دانند و به شما نگاهی از روی خفت و خواری دارند. در حالی که شما سعی می کنید که رابطه تان را با خانواده تان گرم و صمیمی نشان دهید. شما به خانواده ی خانمتان محبت می کنید و احترامی که شما برای مادر خانمتان قائلید و محبتی که به نوه ی او دارید، باعث می شود که کم کم روابط شما و برادر خانمتان هم قویتر شود. تشکر از همراهیتون.