تعبیر خواب ساختمان
اگر کسی در خواب ساختمانی نوساز از ملک خود دید که آماده بهره برداری و استفاده بود، کاری را به اتمام می رساند و از آن سود می جوید. اگر عمارتی نیمه کاره از ملک خود داشت، کاری را نیمه تمام گذارده و اگر عمارتش کهنه و قدیمی بود، به کارهای سنتی راغب است.
اگر درب ساختمانش بزرگ و وسیع بود، وسعت رزق و روزی است و اگر کوچک بود، معنی برعکس دارد. اگر عمارتی برای کارهای عام المنفعه درست می کرد، در کارهای خیر مشارکت می کند و اگر ساختمان تکمیل شده بود، خیر دنیا و آخرت را خواهد برد.
-
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن عمارت کردن درخواب بر چهار وجه است:
- صلاح این جهانی،
- خیر و برکت،
- کامرانی،
- گشایش کارهای بسته.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Alaleh : ببخشید یه قسمت ازخواب یادم رفته بنویسم اینکه وقتی شوهر خواهر همسرم اون دکمه رو میزنه وساختمون خراب میشه صاحب خونه میاد و میگه باید به من یه مدرکی چیزی بدی برای جبران خسارت
Alaleh : سلام شوهرم شغلش بنایی خواب دیده با شوهر خواهرش رفتن سر ساختمانی که قبلا توش کار می کرده و شوهر خواهرش یه دکمه رو زده انگار که تو خواب ساختمان هوشمند بوده وبازدن دکمه در وپنجرهها و ساختمان خراب شده ریخته پایین ولی شوهرم داشته از بیرون نگاه می کرده بعدش هم دیده یه هواپیمایا هلیکوپتر نشستهزمین وحضرت اقا ی خامنه ای از اون پیاده شدن به همراه سربازهایشان
فریبا هراتی
: سلام. موضع گیری و جهت گیری شوهر خواهر همسرتان نسبت به یک مسئله کاملا اشتباه است! تصویر ذهنی که ایشان نسبت به خودش درست کرده کاملا غلط است و دیدش را نسبت به اهداف و جاه طلبی هایش از دست می دهد. دستاوردهای مادی او در حال شکست خوردن است و این طرزفکر او، به دیگران هم لطمه وارد خواهد کرد. انجام یک کار خاص تمام خواهد شد و آقای خامنه ای ادامه آن را لازم نمی بینند. کاری به اتمام خواهد رسید. تشکر از همراهیتون.
Mohammad : بهترین ایام رواز خداوند مهربان برایتان خواهانم
Mohammad : باسلام واحترام .چندشب پیش خواب دیدم واردی ساختمان بلندطبقه ومجلل شدم که طبقه اخرش تالار بزرگ دایره ای بودبا سنگهای مرمر که سقفش ازشیشه سکوریت ضخیم بود که دریچه ای هم داشت برای وار دشدن به طبقه بالاسری تالارکه مطعلق به شخصی جنتل من وثروتمند بود من دراونجا با ی مرد خوش پوش وچندزن زیبا در حال مسابقه بودیم مسابقه هم این بود که بال زنان به بالا میرفتیم من از دریچه سقف به اتاق بالا رفتم بال زنان که اقایی که بین خانمها بود حسادت کرد اونم بال زد پیش من امد ولی خانمها بال میزدند تا زیر سقف شیشه ای میامدند شورو شعف خاصی داشتم چون حس پیروزی داشتم واقعا هم از همه پیروز تر شده بودم جهت بالا رفتن بعد پایین امدم بال زنان واهسته. که دیدم تعداد خانمها بیشتر شده و همه دستهاشون رو باز کرده بودند مانند رقص ارامی میچرخیدند که همسرم نیز با لباس زیباتر از همگی زربافت خوشگل میان خانمها می رقصید لباس همه خانمها لباس مجلسی بلند بود البته هیچ اهنگی نبود مجدد بال زدم به بالا همون اقا هم دنبالم امد همسرم هم بال زنان امد با دوتا زنها از دریچه رد شدیم من به سقف رسیدم از بالا دیدم که همسرم نفس کم اورد که زنها واون اقا فورا همسرم رو از دریچه پایین بردند به طرف درمانگاه منم پایین امدم تو تالار رفتم درمانگاه برای کمک همسرم توراه رو مستخدم ساختمان رو دیدم که برای کمک همسرم اونجا بود از اونجا برای چیزی برای کمک به همسرم برگشتم داخل ساختمان از بیرون هم نگاه میکردم عجب ساختمان مجللی بود البته قبل ورود دوم دربان طبقه اخر گفت چرا برگشتی منم اعتنایی نکردم از پله ها که چندپله بود رفتم داخل تالار کسی نبود دربان دنبالم امد چوب دستیش رو دوبار اهسته به پشتم زد که دفعه اخر جاخالی زدم چوب دستیش به درب بزرگ شیشه ای که بالکن ازش پیدا بود خورد نشکست دیدم ی لوله اهنی دستمه محکم زدم به درب شیشه ای نصفش رو شکستم که برم بیرون دیدم ی خانم خواننده ای که فوت شده از بالکن وارد تالارشد باخودم گفتم این که مرده اینجا چه میکنه اومدم داخل بالکن بالکنی بزرگ با کف سنگ وسیع نگاه اسمون کردم باران نم نم میبارید که حس کردم مقداری خیس شدم هوای ابری بارندگی پایین رو نگاه کردم تمام محوطه دور ساختمان چمن زیبا مانندپارک بودبا چراغهای ایستاده مانندپارکها مرتب وتمیز حس خواص وشورشوق خاصتری داشتم اومدم روی چمنها به طرف درمانگاه برای کمک به همسرم رفتم .معذرت میخوام که طولانی شد .ازمعبرخوش قلب دانا کمال تشکروقدردانی را دارم .خسته نباشید
فریبا هراتی
: سلام. شما به موقعیتی عالی خواهید رسید و پیشرفت های بسیاری برای رسیدن به اوج موفقیت خواهید داشت همه چیز عالی پیش می رود و زندگی شما بسیار خوب و مرفه خواهد شد تا زمانی که همسرتان در اوج موفقیت احساس کند که به همه خواسته های خودش رسیده و دیگر کم و کسری ندارد تا به آخر عمر. و شما احساس می کنید که این همه موفقیت به کنار، ولی وجود همسرتان از همه چیز برایتان مهم تر است. دید شما بسیار وسیع و ثروتتان بسیار زیاد خواهد شد. قدرت در دستان شماست و باید به این نکته توجه کنید که همه زیبایی های دنیا و پول و ثروت و هرچه که در اختیار دارید همه از عشق خداست و هرگز نباید سلامتی و ایمان قوی تان را با ثروت مقایسه کنید چون مال دنیا به دنیا می ماند و عشق است که همیشه پایدار است. زندگی شما بسیار خوب خواهد شد مراقب سلامتی روحی و جسمی خودتان باشید. نور امید و نظم و ترتیب و شور و شعف و سلامتی انشالله نصیب شما خواهد شد. تشکر از همراهیتون.
Mandana : با سلام خانم هراتی عزیز
خوابی مادرم دیدن ک داره بارون میاد ی قاب بزرگی گوشه حیاطه مادرم گفت دخترم این قاب رو برو بزن برای همسایه گناه داره از ما کمک خواستن این همه فامیل دارن اما از ما کمک میخوان،میریم داخل ی خونه قدیمی نیمه کاره دوطبقه قدیمی،فامیلاشونم پر میچرخیدن ،من قاب رو زدم مادرم از پله ها بالا اومد دید ک خیلی خوب قاب رو زدم ک نیفته، جاشم خوب انتخاب کرده بودم همسایه مادرم برامون آش پخته بود اما خود زن همسایه امون با دست آش رو میخورد مادرم ی ذره خورد میگه خیلی بدمزه اس ما نخوردیم بعد ی تیکه شیرینی خورد دید چقدر خوشمزه اس بمنم داد شیرینی خوردم بعد اومدیم بیرون از ساختمان دیدیم جلوی همون خونه دوطبقه نیمه کاره همون حیاط ی خونه سه،چهار طبقه اسکلت زدن کارگرا دارن کار میکنن تو دلش مادرم میگه هم خونه نیمه کاره داره همه این خونه با اسکلت دار رو،ک یهو متوجه میشه انگاری نما خونه اسکلت دارش زده شده دیوارا زده نشده بودااا اما پنجره ها نما ظاهری ساختمون زده شده بود و تعجب کرده بود مادرم چقدر سریع،دختر همسایه امون ب مادرم گفت خوش ب حالتون شما نون حلال میخورید مادرم ی لحظه ناراحت میشه میگه داره مسخره میکنه چه لزومی ب بیان این موضوعه خب اکثرا حلال میخورن (اخه خودشونم بسیار مومنن)
تعبیر خواب چی میشه
با تشکر
فریبا هراتی
: سلام. پول و ثروت زیادی خواهید یافت و ایشان می خواهند که به خوبی از ایشان یاد شود و تحت چهارچوب مثبتی به حساب بیایند. علیرغم ظاهر مذهبی ایشان، در خانواده ایشان کسی به کسی نیست و به هم محبتی ندارند. برکت از زندگی او می رود و کسی حاضر نیست به او کمک کند او هم به کسی کمک نخواهد کرد. شما به خیر و برکت می رسید. افکار او به نظر بلند می آید ولی عقاید او اصولی نیست و فقط ظاهر سازی می کند. او خیلی زود به شهرت و بزرگی ای ظاهری می رسد در حالیکه از تو و داخل پایه های روحی و ایمانی ایشان بسیار خراب است. روزی ایشان حلال نیست. تشکر از همراهیتون.
Mandana : خانم هراتی تعبیر این خواب پول و ثروت برای ما داره هست؟آخه از اینکه همسایه امون هم ی خونه دو طبقه نیمه کاره قدیمی داره هم ی ساختمان در حال ساخت مادرم نگاه میکرده تو دلش میگفته این،این همه خونه داره مادرم هیچی،در واقعیت همسایه امون تو آپارتمانه خونه اشون، خونه قدیمی ندارن
فریبا هراتی
: شما شیرینی خوردید و این یعنی برکت و ثروت به زندگی تان می آید. اخلاق او برحسب ظاهر سازی است .... دوست عزیز تعبیر خواب همان است که عرض کردم.
Mandana : ممنون از شما،متوجه شدم
سیا : سلام، اولا بابت تعبیر خواب قبلی تشکر می کنم، بعد اینکه من دوتا خواب را زیاد میبینم یکی خواب ساخت و ساز و دیگری خواب پدرم را،البته این دوتا خواب بیشتر وقتا ربطی به هم ندارن یعنی فقط یکیش را می بینم بعضی وقتا هم با هم مربوط هستن توضیح اینکه پدر من ۱۴ سال پیش فوت کرده و دیگه اینکه خودم هم مهندس عمران هستم، می خوام ببینم چرا انقدر زیاد این دوتا خواب را می بینم مخصوصا خواب مرحوم پدرم را که بعد از فوتشون تا حالا می تونم بگم در ۹۰ درصد از خوابهای من بودن و در عالم خواب معمولا رابطه کاملا عادی و روزمره با هم داریم خالی از اختلافات یا دوست داشتن و غیره و به عنوان یه آدم زنده معمولی، ضمنا باید بگم من خیلی خواب می بینم در هر ساعت از شبانه روز و به هر مدت که بخوابم معمولا خواب می بینم، با تشکر از شما
فریبا هراتی
: سلام. خواهش می کنم در مورد ساخت و ساز خواب می بینید چون زمینه ذهنی تان و شغلتان تصویری از بیداری را به خواب انتقال می دهد و در مورد پدرتان می بینید چون روح او آزاد است و باور کنید یا نه، کسی که فوت می شود فقط جسمش می میرد ولی روحش زنده است و اگر انسان خوبی باشد، می تواند بین عزیزان خود حضور داشته باشد ببیند و بشنود ولی قادر به ابراز خود نیست جز در عالم خواب. پس پدر شما به دلیل علاقه زیادش به شما همراه شماست و اگر با شما صحبتی داشته باشد ارتباط روح با روح شما فقط در عالم خواب میسر است. تشکر از همراهیتون.
Ramin : سلام ، خواب ديدم تو يه آپارتمان در حال ساخت بودم مراحل پايانى داخل ساختمان رو انجام ميدادن رفتم طبقه ٣ گفتم من ٢ سال پيش اومدم اينجا هنوز اين ساختمان تموم نشده اونجا جكوزى و استخر داشت وارد آب شدم بعدا اومدم بيرون همش ميگفتم چى ميشد ساختمان ملك من بود اومدم حياط همون ساختمان واسمون مهمون اومد ميخواستم ماشينشون رو جورى بزارم تو حياط كه به ماشيناى خودمون نخوره آخه ماشين نه با ترمز نه با دنده متوقف نميشد درب حياط رو باز كردم و ماشين رو آوردم تو و آخرش ماشين وايساد ولى در حياط بسته نميشد ، لطفا تعبير كنيد ، ممنون
فریبا هراتی
: سلام. پروژه جدیدی در راه است و شما فکر می کنید که پروژه موفقی است و دوست دارید که در آن نقش داشته باشید. سطح درک و آگاهی شما بالاست و به اوج موفقیت فکر می کنید و می دانید که ثروت زیادی با موفقیت این پروژه به دست می آید و البته علاوه بر نشان دادن علاقه، احساس می کنید که مشارکت در این کار، شما را ثروتمند می کند و گوشه ای از این کار را به دست می گیرید. حیاط در واقع نگرش های بنیادی و عمومی و پایه های عمل این پروژه است و کسی که به عنوان مهمان آمده، نقش یک دوست است که کنترلی فعال و بدون وقفه روی کارها دارد. در واقع این شخص به هر کاری دخالت می کند و اگر جلوی او را نگیرند می خواهد کنترل دیگران را هم در دست بگیرد و به همه امر و نهی کند. این شخص هم در این پروژه شرکت خواهد کرد. در واقع شریک شما خواهد شد ولی نمی توان به هیچ وجه جلو دخالت او را گرفت :))))) تشکر از همراهیتون.
Samiar : سلام خواب دیدم که محل کارم (معدن) به شکلی عجیب در طبقه دوم ساختمانی در حال ساخته و فنس های دور أن نیست ناگهان نگران شدم به پدرم که در کنارم بود گفتم این فنسها رو کی باز کرده؟ دزد نیاد ؟ و اطراف رو نگاه کردم فکر کردم که اینجا دیگه داخل ساختمان است و بیابان نیست. پدرم گفت اینجا آمنه خیالت راحت بیا بریم . از پله های ساختمان بیرون آمدم و سوار اسکیت شدم و به شکل عجیبی و حرفهای روی آن مسیری رو رفتم و با خودم فکر میکردم چطور من که تابحال سوار نشدم آنقدر خوب راندم
فریبا هراتی
: سلام. شما مسائلی را که در ذهنتان است برای پدرتان مطرح می کنید و نیاز دارید روی جنبه هایی از خودتان کار کنید و ذهنتان را بهتر کنید و پدر شما رازدار شماست. شما می توانید به راحتی تعادل را در زندگی تان حفظ کنید. بی خیال و آرام خواهید بود. تشکر از همراهیتون.
ترانه : سلام خواب دیدم که رفتم در یه ساختمان پزشکان برای درمان یه بیماری که در واقعیت دارم ودرمان نشده بعد رفتم یه خواننده معروف کورد به عنوان فیزیوتراپ اون جا بود و منو بلند کرد و چند دور چرخوند وبعد به من گفت که خوب شدی من داشتم از پله ها میومدم پایین که به یکی گفتم چرا مردم برای درمان بیماریهاشون اینجا نمیان گفت هزینه ها ش زیاده ومن رفتم برای حساب که بهم گفتن 555تومان میشه من پولم کم بود وگفتم به بابام میگم که برام پول واریز کنه ومن از ساختمان اومدم بیرون وقرار شد پول و بعدا بیارم هر بیماری که از ساختمان میومد بیرون فلج بود و روی ویلچر نشسته بود ولی من سالم بودم بعد چند مرد جوان افتادن دنبالم تا منو بدزدن ولی من از دستشان فرار کردم
فریبا هراتی
: سلام. زندگی شما به هارمونی و هماهنگی خواهد رسید. همکاری، تعادل، آرامش، کمال، گرما، اتحاد، ازدواج، خانواده و عشق مد نظر شماست و به آن هم خواهید رسید. حالات ذهنی احساسی و معنوی تان هماهنگ شده و به سعادت خانوادگی می رسید. گشایش کار خواهید یافت. تشکر از همراهیتون.
ترانه : سلام خواب دیدم در یه آپارتمان نسبتا قدیمی ده طبقه من و داداشم در طبقه دهم بودیم به داداشم داشتم می گفتم که چرا داری بد زندگی میکنی فرصت ها تو از دست میدی اون بهم برگشت گفت که در زیر زمین این آپارتمان یه کتاب خونه با کلی کتاب های قدیمی است که لای یکی از این کتاب ها یه نقاشی هست که اون سر نوشته منو تعیین میکنه من باید اون نقاشی و پیدا کنم پاره اش کنم وبعد آتیشش بدم وبعد از اون میتونم درست زندگی کنم در اون نقاشی یه دختر با لباس های سرمه ای که یه کوله داشت و کنار یه خیابان ایستاده بود کشیده شده بود
فریبا هراتی
: سلام. شما به درک بالایی از زندگی رسیده اید و می خواهید که گذشته را کنار گذاشته و از نو زندگی خود را بسازید. برادر شما در پس زمینه ذهنی خود خاطره بدی را از یک دختر دارد که با کوله باری از سختی ها و در حالی که ساده بوده و منیتی در کارش نبوده، در گذشته او زندگی می کند. می خواهد یاد او را از ذهنش پاک کند تا بتواند دوباره خوب زندگی کند. اگر چنین دختری در زندگی واقعی او وجود نداشته، دختر در خوابتان بر می گردد به دنیا و اینکه برادرتان می خواهد از سادگی و غصه خوردن و بدون منیت و خود بزرگ بینی زندگی کردن، دست بکشد و آینده ای پر غرور و افتخار برای خود بسازد.