تعبیر خواب ساعت
منوچهر مطیعی تهرانی گوید: در رویاهای ما ساعت دوستی است صدیق که دروغ نمیگوید ولی ممکن است اشتباه کند. ساعت هشداری است به بیننده خواب درباره نقشی که در جامعه و وظیفه ای که از جهت شخص خویش دارد. اگر دیدید ساعت متعلق به دیگری را برداشتهاید به کسی خیانت میکنید و اگر دیدید کسی ساعت شما را برداشته و باز پس نمیدهد حقی از شما ضایع میگردد.
خانم ایتانوس میگوید: ساعت برای جوان و نوجوان پدر و مادر است که دائم تذکر میدهند و می گویند این کار را بکن و این کار را نکن. کجا بودی؟ و کجا میخواهی بروی؟ و باز خواست میکنند که چرا دیرآمدی یا وقت کار و مدرسه گذشته است. برای زن جوان مادر شوهری است دل سوز و مهربان که بر مبنای دل سوزی و علاقه مندی ایراد میگیرد و تذکر میدهد، برای مردان جوان کار فرمای سخت گیر و علاقه مند به نظم و ترتیب در کار است و برای مرد احساس مسئولیت نسبت به شخص خودش و جامعه و خانواده.
آنلی بیتون میگوید: دیدن ساعت در خواب، نشانه خطر از سوی دشمنان است.
تونی کریسپ در کتاب خود به نام فرهنگ تفسیر رویا می نویسد:
ساعت، ساعت مچی: محدودیتهایی که خود را گرفتار آنها کردهایم، وظیفه شناسی و زمان بندی، درک فرق میان حالات اضطراری و وقت زیاد داشتن.
تیک تاک کردن ساعت: ممکن است به قلب اشاره کند، زندگی که هر ثانیهاش از دست میرود.
ساعت بزرگ: زندگی شخص، اینکه چقدر زمان برای او باقی مانده است.
ساعت با عقربههای از کار افتاده: مرگ
ساعت با عقربههای در حال کار: زمانی که رو به اتمام است، وضعیت اضطراری
تعبیر خواب هدیه گرفتن و خریدن ساعت
منوچهر مطیعی تهرانی گوید:
اگر در خواب دیدید که کسی ساعتی به شما داد یا ساعتی خریدید نشان آن است که با دوست خوبی آشنا میشوید که راهنمای شما خواهد شد و تذکرهای مفید میدهد و اشتباهات شما را متذکر میشود.
اگر بیننده خواب ساعت بزرگی مانندساعت برج لندن ببیند خواب او خبر میدهد که در تشکیلات عظیمی به خدمت گرفته میشود یا وظیفه ای بسیار بزرگ به عهده او محول خواهند کرد.
تعبیر خواب ساعت خراب
منوچهر مطیعی تهرانی گوید: اگر دیدید که ساعت کار نمیکند و خراب است نقصی در کار خودتان هست و در جایی اهمال کرده و قصور کردهاید.
اگر دیدید صفحه ساعت شما سیاه است و هیچ رقمی بر آن دیده نمیشود با مسئله ای بغرنج روبه رو خواهید شد که قادر به حل آن نیستید.
اگر دیدید ساعتی را خودتان خراب کردید و نتوانستید دوباره آن را به کار بیندازید دوست خوبی را از خود میرنجانید و موجب قطع رابطه صمیمانه ای میشوید.
تعبیر خواب ساعت دیواری
آنلی بیتون میگوید: شنیدن ضربههای ساعت دیواری در خواب، علامت مرگ دوستی است و شنیدن اخبار ناخوشایند.
تعبیر خواب ساعت مچی
مطیعی تهرانی: اگر در خواب دیدید که ساعت همیشگی خویش را به مچ دست بستهاید یا در جیب دارید خواب شما میگوید در کارهایتان دقت عمل نداشته و روی سهل انگاری و اهمال فرصتهایی را از دست میدهید.
برایت میگوید: دیدن ساعت مچى در خواب، نشانه دیدار از دوستان قدیمى است. دیدن ساعت مچى در دست خودتان، نشانه انجام كارهاى بیهوده است. دیدن ساعت مچى در دست دیگران، نشانه پیشرفت در انجام كارها است. هدیه دادن ساعت مچى در خواب، نشانه داشتن روزهاى خوب است.
آنلی بیتون میگوید:
دیدن ساعت مچی در خواب، نشانه آن است که معاملات شما با پیروزی همراه خواهد بود.
اگر خواب ببینید برای دریافت زمان به ساعت مچی خود نگاه میکنید، نشانه آن است که کوشش و تلاشهای شما را در اثر رقابت به شکست میانجامد.
اگر خواب ببینید ساعت مچی شما به زمین میافتد و میشکند، نشانه آن است که به اضطراب و پریشانی دچار خواهید شد.
اگر خواب ببینید شیشه ساعت مچی شما به زمین میافتد، نشانه آن است که در امور زندگی و انجام کارهای خود بی دقت خواهید بود.
اگر زنی خواب ببیند ساعت مچی خود را گم کرده است، نشانه آن است که آشفتگیهای خانواده او را ناراحت و اندوهگین میسازد.
اگر در خواب از جایی ساعتی بدزدید، نشانه آن است که دشمنی سرسخت به خوش نامی و شهرت شما حمله خواهد کرد.
اگر خواب ببینید به کسی ساعت مچی هدیه میدهید، نشانه آن است که از تفریحات پست و زودگذر پرهیز خواهید کرد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
behnaz : سلام خانم هراتی عزیزم،امیدوارم حالتون خوب باشه
دیشب خواب دیدم از توی سینی یک مردی که ساعت مچی داشت یک ساعت مچی برداشتم و بعد عذاب وجدان کشیدم و احساس حرام بودن عملم رو داشتم و ندیدم که ساعت رو بخورم ولی انگار خوردمش،بعد میرم به اقاهه میگم قیمت این ساعتها چقدر هستن و میگه ۱۰۰۰ تومن ولی دوستهام بهم میگن قیمتش بیشتره و شاید اقاهه درست نمیدونه من هم گفتم وقتی خودش میگه ۱۰۰۰ تومن چرا اصرار دارید من بیشتر پرداخت کنم؟ودر اخر متوجه شدم ۵۰۰۰ پرداخت کردم ولی دیگه برام مهم نبود فقط میخواستم اون عذاب وجدان حرام بودن عملم از بین بره
فریبا هراتی
: سلام عزیزم. تشکر. کسی با دست و دلبازی به شما ابراز دوستی می کند و شما هم به دوستی او پاسخ می دهید و بعد فکر می کنید که چرا اینکار را کردید؟ و سعی می کنید مسئله را یک جوری برای خودتان هضم و توجیه اش کنید که خوب حالا چیزی نشده یا عیبی ندارد. خود او فکر می کند که این دوستی برای شما دستاورد بزرگی به همراه می آورد ولی شما سعی می کنید که نشان دهید که تغییر مسیر داده اید و تمایلی به رابطه با او ندارید. با تمام احساستان دوستی او را رد می کنید. تشکر از همراهیتون.
سیروس : سلام سرکار خانم هراتی
وقتتون بخیر
امیدوارم حالتون خوب باشه
ببخشید خواهرم خواب دیده" خواب دیدم در یک مغازه ساعت فروشی هستم و قصد داشتم بین دو ساعت ک یکی ساعته مجلسی و دیگری ساعته اسپرت بود یکی را بخرم،در حال انتخاب بین ساعتها بودم ک فروشنده به من گفت همانطور ک بین این ساعتها باید یکی را انتخاب کنی در زندگیت هم باید انتخاب کنی من گفتم چه چیزی را در زندگی ام انتخاب کنم که به سمته عشقم که بیرون از مغازه ایستاده بود اشاره کرد و گفت بین آن دو نفر که از بین آن دونفر یکی از آنها عشقم است و دیگری را اصلا در خواب نمیدیدم و نمیدانستم کیست و مدام به من میگفتند انتخاب کن باید انتخاب کنی،من در خواب دائما آشفته و پریشان حال بودم "
خواهرم مجرده ولی با یکی آشنا شدن و خونواده ها در جریانن و قراره ک ازدواج کنن اما زمانش هنوز دقیق مشخص نیس
من کلی تعریف شما رو کردم و خواهرم اصرار داشت که شما رحمت تعبیرش رو بکشین
ممنون میشم اگه تعبیری داره لطف بفرمایید
سپاس از لطف شما
فریبا هراتی
: سلام. وقت شمام خوش. تشکر. خواهرتان مجبور می شود بین یک دوست ساده و صمیمی و یک دوست مجلسی و مجلل یکی را انتخاب کند. یا برای او همزمان دو خواستگار پیدا می شود و یا اینکه ایشان در جمعی قرار می گیرند که دو جور فرهنگ و شخصیت رفتاری متفاوت به صورت همزمان وجود دارد و او باید انتخاب کند که چطور رفتار کند. ساده و یا با پرستیژ و ژست. تشکر از همراهیتون.
Parinaz : باسلام ،من در واقعيت ساعت نقره اي دارم ك تعدادي مرواريد هم داره ،در خواب اين ساعت رو در دست عمه خودم ديدم كه مرواريدش به طرز زيبايي برق ميزد و جلب توجه ميكرد كه وقتي ديدم دست ايشونه توي دلم گفتم ساعتو منو برده تصميم هم نداره برگردونه كه يدفعه ايشون گفت راستي بيا ساعتتو بگير و ساعتمو دستم كرد،همون موقع ي دست بند صورتيه خوشگلم از دستش در آورد و دست من كرد ك خيلي به ساعتم ميومد وكنار هم بسيار زيبا بودن اما ميدونستم ك بايد اين دستبند رو بلافاصله بهش برگردونم چون دستبند دخترش بود.سپاس از تعبير شما
فریبا هراتی
: سلام. شما به عمه تان محبتی می کنید و با او دوستانه رفتار می کنید و او این رفتار دوستانه شما را با عشق به شما جبران خواهد کرد. با این وجود شما دعای خیری را که او برای خوشبختی شما می فرستد، برای دختر خودش آرزو می کنید....محبت پشت محبت به یکدیگر و نباید فکر کنید که عمه تان خودخواه است یا نسبت به شما بی تفاوت است. محبت، محبت می آورد. تشکر از همراهیتون.
الهام : ممنونم از تعبیر عالی شما, در واقع ما قصد داشتیم که محل کار همسرم را عوض کنیم و شهر دیگه بریم و برای رفتن هم دو دل بودیم آیا خواب من میتونه به این موضوع هم مربوط باشه? در حالی که اتوبوس حلوی محل کار همسرم ایستاد.
فریبا هراتی
: بله . اگر قبلا مخالف بودید که پیش ایشان بروید، الان موافقت می کنید و حرفتان با او یکی می شود. ضمنا لازم به ذکر می دانم که شما قبلا دو بار در تعبیر خواب گوسفند و یک بار الان کامنت داشته اید و طبق قوانین سایت یک حق خواب از شما کسر شد. تشکر از همراهیتون.
الهام : سلام خانم هراتی بزرگوار, خواب دیدم که سوار اتوبوس شدم ولی قصد پیاده شدن داشتم ولی اتوبوس حرکت کرد خیلی ناراحت شدم و پیش خودم گفتم که من و تا کجا میخواد ببره که یهو یک صدایی شنیدم که گفت دگمه چپ و بزن که انگار اونجوری که الان یادم میاد برادر شوهر مرحومم بود , من دگمه رو زدم و اتوبوس نگه داشت پیاده که شدم یه نفر بهم پول داد که انگار گفت از طرف برادر شوهر مرحومم هست ,اضطراب داشتم که یهو دیدم چند متر بالاتر از مکان من محل کار همسرم دیده میشه و خوشحال شدم . بعدش دیدم من و خواهر شوهرم کنار هم هستیم و ایشون یک ساعت مچی به دستش بسته و ساعت و روبه من کرد و گفت ساعت چنده من به ساعت دقیق شدم ولی نمیتونستم ساعت و بخونم و تقریبی بهش گفتم ساعت 6هستش که کمی بعد متوجه ایراد ساعت شدم و دیدم که ساعت عدد 12رو نداره و از 11شروع شده و این و بهشون گفتم که انگار در خوابم این ساعت و هم برادر شوهر مرحومم به ایشون داده بود ولی مطمعن صد در صد نیستم اینحوری یادم میاد که بهم گفت ایشون به من داد و به دستش بسته بود .
فریبا هراتی
: سلام. شما از اینکه منفعل بنشینیدو کاری انجام ندهید و همرنگ جماعت باشید دست می کشید. به هدفی که در سر دارید خواهید رسید. زندگی تان به تعادل و آرامش و گرما می رسد و اگر با همسرتان مشکلی دارید مشکلاتتان حل می شود. دعای خیر برادر شوهر مرحومتان پشت سر شماست و رابطه شما با خواهر شوهرتان هم بهتر خواهد شد. تشکر از همراهیتون.
شیدا1 : سلام خانم هراتی عزیز،دیشب خواب دیدم ،که دو تاساعت داشتم. یکیش که ساعت کامپیوتری دستم بود به رنگ سورمه ای ،بعد ساعت دست چرممو دیدیم که خاک گرفته و دسته هاش بلندتر از حد معمول بود،با دستمال غبار روشو پاک کردم ،انگار آفتاب بهش خورده بود یک مقدار رنگ دستش عوض شده بود،(در واقعیت هم یک ساعت دست چرم دارم،ولی دستش معمولیه در صورتی ک توی خواب،دستش بلند بود و میتونست دور مچ تاب بخوره)و وقتی تمیزش کردم اونو میخواستم دستم بزارم،مثل اینکه ساعت کامپیوتری رو دوست نداشتم و باهاش راحت نبودم.با تشکر
فریبا هراتی
: سلام. شما احساساتتان نسبت به یک دوست جدیدتان و یک دوست قدیمی تان که مدتی است از او خبر ندارید یا حتی از او خاطرات مکدر شده است، را با هم مقایسه می کنید و فکر می کنید که دوست قدیمتان بیشتر به دردتان می خورد و این دوست جدید و مدرنتان با وجودی که راحت است و منیت به خرج نمی دهد را زیاد دوست ندارید. تشکر از همراهیتون.
سولماز : سلام، پریشب خواب دیدم که تو یه مرکز خرید هستیم و من یه ساعت مچی جی شاک دست دوم خریدم که بند نداشت ،رفتم به دوست پسرم نشونش دادم و گفتم ببین این ساعت خوبه که خریدم؟ فقط بند نداره،ازم گرفت و نگاهش کرد و منم داشتم به ساعت دقت میکردم،دیدم خیلی گرد و خاک رو شیشه ش نشسته،بهش گفتم یه کم فقط کثیفه،اگه تمیزش کنیم و یه بند بهش بندازیم نو میشه،اونم یه کم سعی کرد تمیزش کنه و بعد رفت تو یه مغازه ساعت فروشی و یه بند چرم انداخت بهش و نشونم داد گفت خوبه،؟گفتم آخه بند چرم به ساعت جی شاک نمیاد!!باید هم جنس خودش باشه و اونم شروع کرد به گشتن دنبال بندی که مناسب اون ساعت باشه
من رفتم طبقه بالای اون پاساژ، یکی از دوستان صمیمیم که چندین سال پیش خودکشی کرده با یه خانمی پشت یه میز نشسته بودن،یه لباسی مثل لباس خواب تنش بود به رنگ سفید و رنگ و روش پریده بود،رفتم پیشش و کمی باهاش حرف زدم و اومدم پیش خواهرم ،خواهرم ازم پرسید فلانی(دوستم)دختره؟گفتم چطور؟؟معلومه که هست!این چه سوالیه میپرسی؟؟گفت هیچی همینطوری پرسیدم و من رفتم که ببینم کار ساعتم به کجا رسیده...
فریبا هراتی
: سلام. شما به دنبال تکمیل نیاز احساسی و فیزیکی تان هستید و می خواهید که یک دوست داشته باشید که "الان" و در این مقطع زمانی دوست شما باشد و با کسی ارتباط پیدا می کنید که یا بی قید و بند است و یا اینکه نمی خواهد ازدواج کند و صرفا می خواهد آزاد باشد. شما از دوست پسرتان می خواهید که رفتارش را درست کند و به شما تعهد داشته باشد. او هم سعی خودش را می کند که به شما متعهد باشد ولی نه آنطور که شما دوست دارید ! شما فکر می کنید که صرفا مادیات شما را ارضا نمی کند و به دنبال تعهدی سفت و سخت هستید. شما به آینده فکر می کنید و دلتان نمی خواهد که عاقبت شما به افسردگی و نگرانی مشابه دوستتان که خودکشی کرده تبدیل شود. بنابر این سعی می کنید که با کسی در ارتباط باشید که نسبت به شما سفت و سخت و قوی متعهد باشد. تشکر از همراهیتون.
xanum : ممنونم خانمی :-* 3>
xanum : این قسمتش یادم رفت که قبل اینکه بریم مغازه با مامانم رفته بودیم بازار نبات خریدیم اولش نباتای بزرگ نون دادم مامانم کوچیکاشو برداشت گفت اینا بهترن...ازون نباتا که یه چوب بهشون وصله
xanum : سلام خانم هراتی عزیز خواب دیدم یه مغازه ای هستم که ساعت مچی میفروشن و من قصد انتخاب ساعت دارم از یکیش خوشم اومدقیمتشم مناسب بود نخریدم گفتم دوباره برمیگردم میخرم ولی یه آقا که باهاش در ارتباطم اومد داخل مغازه که انتخاب کنم منم گفتم بگردیم بعد، از مغازه خارج شدیم تو اوتوبان با ماشین میرفتیم که دقیق یادم نیست چه اتفاقی افتاد فقط یادمه که از جلو دانشگاه و پمپ بنزین رد شدیم و اهنگ باز کرده بودیم که دوباره برگشتیم همون مغازه که ساعتو بخرم شب شده بود گفتن اون ساعت گرون شده منم گفتم همین امروز ظهر خوشم اومد اخه ولی اونا ندادن دوباره اون اقا اومد داخل مغازه تا کمکم کنه انتخاب کنم و بخره ولی نخواستم ...یه خانمی هم زنعموی یکی از فروشنده ها بود که اون فروشنده هم خانم بود احساس کردم باهام نسبت فامیلی داره بهش گفتم پدر شوهر شما فلانیه گفت اره گفتم شما زنعموی بنده هم میشین :| باهم گرم گرفتیم اونم منتظر بود ساعتشو پس بدن که نمیدونم دادن یا نه،مانتو قهوه ای تنش بود،باهم درومدیم راه میرفتیم بعد حسی پیدا کردم بهش انگار عمم شد چون عمه ندارم تو خواب محبت خاصی پیدا کردم فکر کردم عممه...رفتیم یه مکانی یه بچه کوچولو هم همراهمون بود شبیه نوه ی محمدرضا شاه که اسمش نورزهراست بود سوار یه قایقی شدیم این بچه افتاد تو اب شنا میکرد و وقتی نزدیک قایق شد هندونه قاچ شده تو اب بود اونو میخورد و وقتی دور میشد حیوانات موذی که قایم شده بودن داخل درختا رو فراری داد...از هندونه قاچ شده ماهم میخوردیم...بعد یه جایی ظاهر شدیم انگار تعذیه یکی بود که من نمیشناختم که بابا و عموم رد شدن به خانومه که فک میکردم عممه گفتم پدربزرگم شبیه این عمومه و دنبال عکساش میگشتم ایا واقعا فامیلیم باهم؟بیدار شدم
فریبا هراتی
: سلام. شما به دنبال یک دوست خوب می گردید ولی می خواهید مطمئن شوید که کسی که با او دوست می شوید برایتان یک یار واقعی خواهد بود یا خیر و می خواهید او را قبل از اینکه عاشقش بشوید خوب بشناسید و بعد به او دل ببندید. شما می خواهید زندگی تان سرشار از هارمونی، انرژی و علم و تجربیات مفید باشد. هر بار که زمان می گذرد، پیدا کردن دوست خوب و واقعی و با ارزش سخت تر از قبل خواهد بود. کسی که خیلی به دنبال مادیات باشد نمی تواند شریک و عشقی در زندگی پیدا کند چون همیشه مادیات هست که حرف اول را می زند. شما گشایش کار می یابید و نگرانی ها از زندگی تان دور می شود و شور و شوق آتشین و عشق به زندگیتان راه می یابد. شما سعی می کنید که خودتان را بهتر بشناسید. تشکر از همراهیتون.