تعبیر خواب ستاره ها
دیدن ستاره ها در خواب در وجوه و صور مختلف معانی مختلفی نیز دارد. اگر کسی خواب ببیند که ستاره نورانی از آسمان سقوط کرد، بزرگی از اهل علم آن دیار از دنیا می رود و اگر ستاره ها نورشان کم شده بود، و یا نورشان به شدت کم و زیاد می شد، در آن دیار فتنه و جنگ راه خواهد افتاد.
اگر ستاره ای روی سر وی سقوط کرد، نفعی از بزرگی خواهد برد. اگر با یکی از ستاره ها گفتگو می کرد، حرف دلنشینی از جانب بزرگی خواهد شنید و برای او خبر خوشی خواهد رسید. اگر ستاره ها را در دسترس خود می دید و تا حد در دست گرفتن آنان به آنها نزدیک بود، به هر کار خیری که دست بزند، در آن کار موفق خواهد شد و مورد حمایت خداوند خواهد بود.
اگر ستاره روشنی در دامن او افتاد، خداوند فرزندی به وی عنایت می فرماید که بسیار صالح خواهد بود و از او خیر و برکت به پدر و مادر خواهد رسید. اگر دید ستاره ای از دامنش اوج گرفت و به آسمان رفت، فرزندش در دامنش به اوج شهرت و موفقیت خواهد رسید و در نهایت مانند ستاره ای خواهد درخشید. اگر دید ستاره ای بر سینه یا بر شانه خویش دارد، بزرگ می شود و مردم با تکریم و تعظیم به او می نگرند.
اگر کسی دید ستاره ای از خانه اش برخاست و به آسمان رفت و کم رنگ و کوچک شد یا این که محو و ناپدید گردید خواب خوبی نیست و از مرگ یکی از افراد خانواده خبر می دهد. اگر ستارهای از محله یا شهر شما به همین نحو برخاست و رفت، بزرگی از شهر و دیار شما می میرد که موقعیتی بزرگ مانند یک ستاره داشته است. اگر در خواب ببینید که ستاره ها را شماره می کنید به کاری بزرگ دست می زنید و بر جمعی رجحان و برتری می یابید.
-
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن ستاره ها در خواب بر نه وجه است:
- فقیهان،
- عالم،
- قاضیان،
- خلفا،
- وزرا،
- دبیران،
- خزانه داران،
- مردمان جنگجوی،
- شاگردان. اگر ببیند که بر ستاره دست یافت، دلیل است که بر این قسم کسان دست یابد و نیز با چنین قوم او را راه پیدا گردد.
حضرت دانیال می گوید: ستاره ها درخواب، دلیل کند بر بزرگان و امیران. آفتاب، دلیل کند بر پادشاه و ماه دلیل کند بر وزیران. اگر کسی زحل را در خواب ببیند، دلیل کند که وی را با دهقانان شغلی افتد که ایشان را مال و نعمت است، و او سفله و بخیل و مکار و فریبنده است. اگر مشتری را به خواب ببیند، وی را با پارسا و مصلح و نیکخواه کاری افتد و آن کس دادگر منصف و با ورع باشد.
اگر مریخ را به خواب ببیند، او را با سرهنگی خونخوار بدکردار کاری افتد. اگر زهره را به خواب ببیند، دلیل است که او را با خادمان و خاتونان و زنان محتشم پیوستگی باشد و از ایشان خیر و راحت ببیند. اگر عطارد را ببیند، دلیل که او را پیوستگی باشد با مردی عالم و دانا و حکیم و از آن مرد او را فایده رسد. اگر ببیند که یکی از ستاره ها با وی سخن گفت، دلیل کند که قدر و بزرگی یابد.
محمد ابن سیرین می گوید: از ستارگان ثانیه مانند شعریی و عیوق و سهیل و اکلیل و آنهایی که بعضی از مشرکان آنان را می پرستند، اگر یکی را به خواب ببیند، دلیل است که او را با اهل ذمه و مشرکان صحبت افتد. اگر ببیند که ستاره را نشان نبود، توبه باید کرد. اگر ببیند که ستاره روشن بر زمینی افتاد و روشنائی کم شد، دلیل کند عالِم بزرگ آن دیار هلاک گردد و ستاره های روشن به تاویل عالم است.
اگر ببیند که ستاره ها می لرزیدند، دلیل که فتنه و آشوب در پادشاه و بزرگان افتد. اگر ببیند که از آسمان ستاره بر سر وی افتاد، دلیل است که پادشاه یا حاکم نعمت یابد به قدر نور آن ستاره. اگر ببیند که ستاره را به دست بگرفت، دلیل که او را فرزندی آید و مقرب پادشاه گردد. اگر در خانه خود ستاره ببیند، دلیل است او را فرزندان بسیار بوده باشد.
ابراهیم کرمانی می گوید: اگر ببیند که ستاره ها متفرق و آشفته شدند، دلیل که پادشاهان متفرق شوند و کارشان بد گردد. اگر ببیند که ستاره ها سعد بهم جمع شدند و حالشان نیک بود، دلیل است احوال پادشاهان نیکو و پسندیده بود. اگر ببیند که ستاره ها را می خورد، دلیل که از پادشاه یا حاکم وی را منفعت رسد. اگر ببیند که ستاره ها از خانه او برآمدند، دلیل است که او را فرزندان باشد که مقرب پادشاه گردند. اگر ببیند که ستاره ها مطیع و فرمانبردار او شدند، دلیل که پادشاهی یابد.
اگر ببیند که با ستاره ها سخن نیکو گفت، دلیل است پادشاه عادل و دادگر است. اگر به خلاف این ببیند، پادشاه ظالم خواهد بود. اگر ببیند که ستاره ها با هم جنگ و نبرد کردند، دلیل که در آن دیار جنگ و کارزار افتد. اگر ببیند که ستاره ها را فرا گرفت و در آستین نهاد، دلیل است که مال حاصل کند. دیدن ستاره هایی که مردم به وی راه برند، دلیل است برخیر و بزرگی و منفعت و دیدن ستاره هایی که مردم آن ها می پرستند، دلیل بر شر و مضرت کند.
جابر مغربی می گوید: اگر ببیند که از جمله ستاره ها یک ستاره در برابر وی آشفته و متحیر گردید و در کنار او افتاد، دلیل که او را فرزند عزیز و گرامی در وجود آید. اگر ببیند که ستاره طالع در منزل خویش است، دلیل کند که نسلش زیاد گردد. اگر ببیند که ستاره را می بوسید، دلیل است بزرگی را از لشگر پادشاه خدمت کند.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
سارا سارایی : سلام، خسته نباشید. خواب دیدم با دوستام داریم وسایل سفرمونو جمع میکنیم ک با گروه کوهنوردیمون بریم سفر، من یه بسته نون و یه بسته غذا داشتم اونا رو برداشتم یه بسته هم برنج و مرغ داشتم اونا رو هم برداشتم یه کاسه سالاد داشتم (سالاد بیشتر خیار داشت ک سس هم روش بود) برا اینکه نریزه و بتونم ببرمش ریختمش رو برنجا بعد انگار ک خونمون تو یه محوطه کمپ مانند بود و مثلا هرکی باید وسایلاشو تو دو متر جا میچید من ک کولم رو جمع کرده بودم گفتم اینجا رو هم جمع و جور کنم ک اگه نبودم کسی نگه این نامرتبه، کنار دومتر زمینی ک مثلا خونه من بود خونه دوست پسر قبلیم بود ک میدونستم خیلی رو تمیزی حساسه و وقتی من نیستم اون برمیگرده داشتم مرتب میکردم (دیدم دارم وسایل ارایشمو ی جا میذاشتم ک نبینن و مرتب باشه) ک دوست پسر قبلیم با دوست صمیمیش اومدن من ک با دوست پسرم دوماهی هست قهریم تو خواب سلام کردیم و رابطمون خوب بود یعنی اون یطوری بود ک دوست داشت باهام حرف بزنه داشتیم حرف میزدیم ک من نگام به ستاره ها افتاد اسمون صاف صاف و پر از ستاره های خیلی درخشان بود گفتم نگا کنین چقد قشنگه ک یهو دوست پسرم گفت نگا دارن میترکن نگا کردم دیدم ستاره ها یکم درشتر میشن و بعد ناپدید میشن بعد من گفتم تا همشون نرفتن باید ارزو کنم همون لحظه ارزو کردم خدایا هرچی خیره پیش بیاد (همیشه همین دعا رو میکنم) و سرمو اوردم پایین، بعد داشتیم با دوست پسرم درباره سفر من حرف میزدیم مث اینکه میخواستم یه کوه توی ترکیه برم گفتم خوبه احسان باهامونه ( یکی از دوستامونه که کوهنورد حرفه ایه) اگه اتفاقی افتاد میتونم از همونجا برم کوردستان عراق( خودم کورد هستم) ک دوست پسرم گفت میتونی تبریزم بری این نزدیکتره گفتم اره
فریبا هراتی
: سلام. شما سعی می کنید در زندگی تان همیشه مثبت اندیش باشید و تجارب خوبی که در زندگی دارید را برای آینده تان به کار ببرید. سلامت باشیدو جانب احتیاز را نگهدارید. دوست دارید از شما همیشه به خوبی یاد کنند و نمی خواهید به عنوان یک شخص دروغگو و یا ظاهر فریب از شما یاد کنند. دوست پسر شما امیدش را نسبت به بودن با شما از دست داده و می خواهد که شما بدانید که شما هم متقابلا امیدی به دوستی مجدد با او نداشته باشید. این مسئله ممکن است باعث ناراحتی و نگرانی شما شود و دوست پسرتان هم این را می داند. اما شما عاقلید و کارتان را به خدای بزرگ می سپارید و انشالله همان پیش خواهد آمد که خیر شما در آن است. تشکر از همراهیتون.
nedaaa : سلام، خانم هراتي عزيز اين خواب از جانب يكي از دوستانم هست كه چند ماهي هست پدرش مشكل سختي پيدا كرده و برادرش يك مريضي گرفته و در بيمارستانه و حالش خوب نيست، اين دوستم ديشب نماز صبح رو كه ميخونه خيلي گريه ميكنه و براي پدرش و برادرش به اسم علي دعا ميكنه و از خدا ميخاد يه نشونه بهش بده كه اروم بشه. خوابش از اين قراره : خواب ديدم كه توي يك خونه اي با همسرم بودم و يك دفعه از يك پنجره اي يك گرد و باد شديدي اومد و از يك پنجره ي ديگه كه فاصله داشت ديدم يك سرعت شديدي اين گرد و باد داره كه به همسرم گفتم واي اين چه طوفانيه تو راهه و خيلي ترسيده بودم و اين طوفان گذشت و آسمون رعد و برق ميزد و از آسمان آتش مي اومد و آتش ها به شكل اسكلت ميشد و من ترسيده بودم و خدا خدا ميكردم و گريه ميكردم و به همسرم ميگفتم اينگار آخر زمان شده و اين چه وضعيتيه. بعد اين آتيشها كه اومد بعدش يك بارون تندي اومد كه اين موتورهاي كولر گازي ها كه پشت پنجره ي خونه بود يكي يكي پايين مي افتاد از بس كه بارون شديد بود و بعد دوباره برگشتم به پنجره نگاه بكنم كه تو اين فاصله زنگ زدم از برادر كوچكم كه توي كارخونه كه دور هم هست حالش رو بپرسم و به مادرمم زنگ زدم ولي بچه هام اين وسط نبودن. و بعد برگشتم به آسمون نگاه كردم ديدم شب شده و آسمون آنقدر توش ستاره بود كه انگار شب نيست و به همسرم گفتم ببين آسمون رو چه شكلي شده كه حتي توي نقاشي ها هم اين شكلي نيست و پر از ستاره بود و يك چيز عجيبي بود و بين ستاره ها يك عالمه ستاره هاي بزرگ بود كه وسط اين ستاره هاي بزرگ خالي بود كه وسطش عكس برادرم علي كه (الان در بيمارستانه) و عكس پدرم(كه الان مشكل سختي داره) عكس اين دو تا افتاده بود و يهو نگاه كردم گفتم خدايا كمكشون كن و خيلي ترس توي وجودم بود كه از خواب بيدار شدم. ممنون. ( خانم هراتي عزيزم اين دوستم بسيار قلب پاكي داره و خيلي ناراحته براي شفاي برادرش لطفا دعا كنيد و همينطور مشكل پدرش). ممنون از لطف هميشگيتون.
فریبا هراتی
: سلام. شما حجم بالایی از طغیان احساسی را تجربه می کنید و احساس می کنید که زیر بار فشار دارید له می شوید. وضعیت از کنترل شما خارج شده و نگرانی های زیادی دارید. تغییر شوکه کننده ی وقایع موجود باعث شده که شما خسته شوید و بخواهید که این سختی ها تمام شود و ته موضوع برایتان روشن شود. اختلالاتی دز زندگی شما در شرف وقوع است که نمی توانید جلویش را بگیرید ولی این نگرانی ها و اختلالات به سرعت از بین می رود. شما توانایی و قدرت تحمل این مسائل را دارید و صدای تق تق باران ایده ها و بینش روحی بالای شماست. معنویت در شما قویست و بخشش خداوند شامل حال شما می شود. شما به تقدیر خداوند تکیه می کنید و برای برادر و پدرتان آرمانهای بالایی دارید. مشکلات شما به شدت حمله کرده اند و به سرعت می روند و در نهایت به امید و عشق و آرامش می رسید. خدا با شماست. عمر هیچ کس لحظه ای مقدر و موخر نخواهد شد ولی مهم این است که بدانید که خداوند بزرگترین تکیه گاه شماست و مهربانترین مهربانان است. تشکر از همراهیتون.
Mohammad : باسلام واحترام تبریک عید سال نو وارزوی تندرستی برای هم وطنان گرفتار در سیل
شب ۱۲ فروردین صبح دم خواب دیدم روی ی سکو وروی ی صندلی چرمی و زیبا ی مدیریتی نشستم ی اقایی ایستاده کنارم که نمیشناسم کیه ستاره ها به رنگ سفید واز اسمان روی سرم می ریخت منم شادی کنان دستهامو باز کرده بودم با صندلی گردان میچرخیدم وبه ستارها نگاه میکردم اقای بقل دستم که ایستاده بود اونم خوشحال از موضوع پیش امده . مقدار ستاره ها انچان بود که تمامی محیط رو روشن روشن کرده بودند وبصورت دائم میومدند که از خواب بلند شدم ..از بزرگواریتان ممنون وسپاسگزارم
فریبا هراتی
: سلام. احترام متقابل. سال نوی شمام مبارک. مهارت های رهبری شما و توانایی شما برای شکل دهی به ذهن دیگران بالاست. به ثروت و مقام بالا خواهید رسید. گشایش کار می یابید. شما به آرمان ها و ایده های بالایی که دارید می رسید و آرزوهایتان برآورده خواهند شد. شهرت و شانس به شما رو می آورد. تشکر از همراهیتون.
مسعود : خواب دیدم در آسمان 7 تا ستاره بود که دست دراز کردم یکی از ستاره هارو گرفتم و روی سنگ سیاه با ستاره به رنگ طلایی چیزی مینوشتم تعبیرش چیست؟
فریبا هراتی
:
سلام. طبق قوانین سایت و به علت کثرت و ازدیاد کاربران عزیز و حجم بالای تعابیر، شما فقط مجاز به ثبت 1 خواب در 24 ساعت هستید و یک خواب شما برای تعبیر ثبت شد. در نوبت هستید و باید خواب دومتان را یک روز دیگر ارسال کنید. این قوانین هنگام ثبت نام در سایت در جایی که علامت زده اید که با قوانین موافقم به شما اطلاع رسانی شده است. تشکر از همراهیتون.
گلی : ببخشید خانم هراتی،من برای واردشدن به ارسال دیدگاه هردفعه مشکل دارم وسخت وارد میشه به همین دلیل اینجا نوشتم،خواب مادرشوهرم که مردن توی قسمت تعبیر مرده تعبیر فرموده بودید من اینجا سؤالامو پرسیدم.حالا نمیدونم کجا جواب میدید
فریبا هراتی
: لطفا مجدد در تعبیر خواب مرده کامنت مربوط به خوابتان را ارسال کنید. شما نمی توانید خوابتان را یکجا بنویسید و سوالش را جای دیگر بپرسید!
Pari : ديشب خواب ديدم تو حياط ايستادم با مادر و پدر و خواهر زادم يهو به آسمون نگاه كردم يه سياره خيلي زيبا تو آسمون پيداش شد بزرگتر از ماه بود من همش ميگفتم نگاه كنيد اين سياره زحله ( در صورتي كه شبيه زحل نبود ولي تو خواب مطمئن بودم زحله بيشتر شبيه زمين بود) بعد يهو يه پايه فلزي روي ديوار خونمون داشت يه برق زياد و قوي رو از يچيزي بالاتر دريافت ميكرد من با ديدين برق خيلي ترسيدم فوراً خواهر زادمو برداشتم اومدم تو اتاق و يه فيوز رو با ترس از برق گرفتگي خاموش كردم برق خاموش شد ولي پايه فلزي آتيش گرفت و داشت ميوفتاد بعدش يهو خودمو ديدم تو يه خونه اي كه انگار خونه ي خودمون بود ولي خيلي فقيرانه بود ( انگار كه زلزله خونه ي خودمون رو بهش آسيب زده بود و ما اومده بوديم تو اين خونه تا خونه ي خودمون درست بشه )
فریبا هراتی
: سلام. سیاره زحل در خوابتان به نظم، حد و مرز و محدودیت ها اشاره می کند و بازتابی از نگرش محافظه کارانه است و به این اشاره می کند که محدودیت ها و حد و مرز بیشتری برای مردم در نظر گرفته خواهد شد و در نتیجه ی آن، چرخه ی زندگی با ویرانی و تولدی دوباره به جریان خواهد افتاد. شما به زودی از حقیقتی ناگهانی آگاه خواهید شد. تغییر شوکه کننده و برگشت ناپذیری از یک سری وقایع در راه است و متعاقب آن اوضاع اقتصادی نامطلوبی در زندگی تان به جریان خواهد افتاد. برای دفع شر و فقر صدقه بدهید. تشکر از همراهیتون.
Rz : البته در تکمیل خوابم فکر میکنم دقت که میکردم ستاره ها نظم خاصی داشتن و من دنبال صورت فلکی و پیدا کردن شکل هاشون بودم اما بعد انقدر هیجان زده بودم که گفتم انگار فراتر از کهکشانو دارم میبینم و ... ستاره ها و ماه و خورشید درخشان بودن. و همزمان چند نفر بودن اما من فقط اسمان رو نگاه میکردم و کلا تو دنیای واقعی هم همینطوره و من عاشق ستاره ها و ماهم و ...
Rz : سلام، من دیشب خواب دیدم شب بود تو حیاط ایستادم و تو اسمان ماه بود که مثل ماه روز دوم و سوم بود و دیدم خوشگله گفتم عکس بگیرم، بعد عکسو که گرفتم داخل عکس یه عالمه ستاره هم بود علاوه بر ماه و کیفیت عکس عالی شد من هم سرم رو بالا گرفتم تا بدون گوشی با چشمم ستاره ها رو ببینم فوق العاده بودن یه عالمه ستاره کنار ماه انگار کویر بود و من داشتم کهکشان راه شیری رو نگاه میکردم و یه عالمه ستاره بود که جاشون ثابت بود و ... بعد با هیجان رفتم خونه به خواهرم نشون دادم بعد یه دفعه حس کردم زن داداشم نگاهش بهم ناراحته انگار با نگاهش گله کرد که چرا نمیای کمکم. بعد خواستم لباسام رو جمع کنم برم حموم تا بعدش بریم حیاط غذا رو بخوریم و ستاره ها رو ببینیم که یدفعه روز شد و اسمون ابی شد و خورشید تو اون اسمون میدرخشید، من به خودم گفتم احتمالا خورشیدم عکسش خوب بیفته تو گوشیم، اینطوری هم عکس مهر رو دارم هم ماه. ممنون میشم در تعبیرش راهنماییم کنید.
فریبا هراتی
: سلام. دوره و شروعی جدید برای شما آغاز شده و به آرامی در مسیر زندگی تان پیشرفت می کنید. امید ها و آرزوهای بسیاری دارید که هنوز به آن نرسیده اید و ذهن شما خلاق است. نسبت به اطرافتان آگاه هستید و به تصویر گسترده تری از مسائل و اهدافتان نگاه می کنید و خوب همه چیز را به خاطر می سپارید. زن برادر شما احتیاج دارد که شما بیشتر به او احساس مثبت نشان دهید و زندگی تان متحول خواهد شد. شما به صلح ذهنی، آرامش، شانس، بینشی قوی و روشنگری خواهید رسید و مسئله ای جدی و مثبت در زندگی تان شروع خواهد شد. تشکر از همراهیتون.
Sahar : سلام خسته نباشید
خواب دیدم دارم روی فرش زیبایی راه میرم حواسم به قدمام هست انگار به صورت مربع روی فرش قدم برمیدارم فرشو دور میزنم یهو آسمونو نگاه میکنم شب بود آسمون پر از ستاره ،ستاره هایی که از حد تبیعی خیلی بزرگتر و فوق العاده پر نور خیلی زیاد بود تعدادشون طوری که کل آسمونو گرفته بودن به دختر عمم میگم ستاره هارو میبینی میگه نه میگم وا این همه رو نمیبینی دوباره نگاه کردم دیدم پر ستارس تعجب کردم چطور نمیبینه..
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما سعی می کنید که با قدرت و استحکام و ثبات در زندگی تان قدم بردارید و چارچوب و قوانین خاصی را برای خودتان تعیین کرده اید که پایتان را از آن فراتر نمی گذارید. شما آرمانها و ایده های بالایی دارید که می خواهید به آنها برسید و ایده آل گرا هستید. دختر عمه تان مثل شما نیست و آرزوها و امیدهای چندانی ندارد. تشکر از همراهیتون.
مهین : سلام . دیشب خواب دیدم که من به همراه مادر و 2 تا از برادرهایم توی یک جای باز مثل صحرا و یا کویر هستیم و به آسمانی پر ستاره نگاه میکنیم. ستاره های توی آسمون یکم عجیب بودن چون سر جای خودشون میجنبیدن . برادر بزرگم کنجکاو شده بود و برای اینکه بفهمه چه خبره با یک لیزر بهشون نور می انداخت که من بهش میگفتم چرا اینجوری میکنی ؟ حس میکردم با اینکار داره اذیتشون میکنه. تو همین حال و احوال بودم که یکهویی یک شهاب به سرعت رد شد و من که سعی کردم که یک آرزو کنم نتونستم آرزوم رو تموم کنم داشتم پیش خودم فکر میکردم که ای کاش سریعتر آرزوم رو گفته بودم تا براورده میشد و یا ای کاش شهاب سنگ آرومتر حرکت میکرد که منوجه شدم یک شهاب دیگه داره حرکت میکنه و بعدش یکی دیگه داره میره و البته اینبار حرکتشون آرومتر شده بود به طوری که من چندتا خواستم رو که میخواستم از خدا که یکیش مربوظ به کاری هست که الان دنبالش هستم و یکی دیگه در رابطه با ازدواجم قبل از تمام شدن نور آنها بیان کردم و خوشحال بودم از این مطلب که دیدم مثل اینکه این بار ستاره ها دارن نور میندازن به ما یک چیزی شبیه نور لیزر . من خیلی ترسیدم و به برادرم گفتم دیدی گفتم بهشون نور ننداز حالا بیا خوب شد . خیلی ترسیده بودم و از ترس اینکه اون نور به من برخورد نکنه اونجا را ترک کردم .
فریبا هراتی
: سلام. شما آرزوهای زیادی دارید که هنوز برآورده نشده اند و از درون احساس خشک و خالی بودن یا ایزوله گی می کنید. شما نیاز دارید به سرعت به سمت اهدافتان حرکت کنید و به ارزوهایتان برسید. باید سعی کنید که خودتان را از بارهای عاطفی و فیزیکی دور کنید و برای خودتان دردسر نتراشید. برادر شما می خواهد که حقیقت کارها را درک کند و برایش شفاف سازی شود که چه پیش خواهد آمد و به زودی حقیقت کارها را درک خواهید کرد. شما باید توجه تان را معطوف و صرف وظائفتان کنید تا بتوانید به موفقیت برسید. تشکر از همراهیتون