تعبیر خواب سر بریدن (گردن زدن)
محمد ابن سیرین می گوید: اگر دید او را گردن زدند و سرش از تن جدا شد، اگر بیننده بنده بود آزاد شود، اگر بیمار است شفا یابد. اگر وام دار است وامش داده شود و حج اسلام کند. اگر کافری ببیند مسلمان شود.
اگر ببیند در وقتِ گردن زدن سرش از تن جدا نشد، دلیل که آن چیزها که گفتیم از گردن زننده به وی رسد. فی الجمله دیدن گردن زدن به خواب، درویشان را نیکو و توانگران را بد است.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
آ.بقایی : سلام من مجرد هستم و ساعت ۶ صبح خواب دیدم ک یکی از دوستانم را دراز کرده و از ناحیه گلو او را ذبح میکنم
فریبا هراتی
: سلام. مشکل دوستتان به دست شما حل خواهد شد و از شر دردسر و ناراحتی فکری رهایی می یابد.
آناهیتا : سلام خانم هراتی
من خانمی متاهل هستم چهارشنبه ساعت حدودای ۵ با مداد خواب دیدم ک سرم از گردن جدا شده بود و از سقف اویزون شده بود و خودم داشتم سرم ک اویزون بود رو میدیدیم و اینکه روی سرم که از سقف اکیزون بود یک شالگردن تقریبا طوسی رنگ بود
ممنون میشم تعبیر کنید
فریبا هراتی
: سلام دوست عزیز. مشکلات شما حل شده و به مقام بالایی می رسید. محتاطانه زندگی و فکر می کنید و مورد احترام و ثروت قرار خواهید گرفت.
افتاب : درود . ديشب خواب ديدم تو خونمون چندتا پاندا بود و خواهرم يكيشون رو گذاشت جلوش و سر بريد ! اون پاندا انگار ميدونست كه ميخوايم سرش رو ببريم ، اما خيلي اروم و راضي ٤دست و پا رو زمين و سرش پايين بود . خواهرم با چاقوي تيز دسته ابي كه ما در واقعيت هم داريم اينكارو كرد و من همون اول بهش گفتم : يك چاقوي تيز انتخاب كن كه حيوون زياد درد نكشه . خون تيره رنگي از گردنش زد بيرون و ميريخت روي زمين، البته كم بود و نميپاشيد . فقط اخرش كه تقريبا سرش از تنش جدا شده بود كمي دردش اومد و تكون خورد . راضي بود و مقاومت نميكرد .
من هم خواستم گوش هاي ١ پاندا رو ببرم كه فرار كرد و جايي قايم شد . به حرف هم اومد و گفت : چرا هي ميخواهي ١ جاي من رو ببري ؟
سر خودم يا پدرم هم به صورت نيم دايره از وسط شكسته بود ، از يك گوش تا گوش ديگه. خيلي سطحي و به صورت خط بود و خيلي كم خون داشت و من سعي ميكردم به طور سنتي با استفاده از تخم مرغ و مواد ديگه درمانش كنم. انگار ضربه از طرف مادرم بود و او بود كه دليل شكستگي سر بود.
ضمنا خانواده ام انسان هاي حيوون دوستي هستند ، به خصوص من ميميرم واسه پاندا . در كل خواب خوبي نبود
فریبا هراتی
: سلام. شما با انسان های ساده لوح و احمقی آشنا هستید که در صدد کمک به آنها برمی آیید و یکی از آنها را از ناراحتی و غصه رهایی می بخشید. شما تصمیم می گیرید یه یکی از این افراد حرف زشتی بزنید و او را تحقیر کنید و او هم سعی می کند با شما روبرو نشود. شما و پدرتان در مدیریت اوضاع فکری خود تا حدی دچار شکست شده اید و زود از کوره در میروید. با استفاده از سرمایه های خود و خرج کردن و خوشگذرانی به آرامش می رسید و مادرتان هم همین را می خواهد. که شما خونسرد باشید و کمی خوش بگذرانید.
Feriii : سلام من دیشب خواب دیدم تو خونه ای هستم که نه فضای اون خونه برای من آشناست و نه آدماش و میشناسم ولی تو خواب انگار که برای من آشنا بودن آشنایتی که مثل اینکه افراد اون خونه اعضای خانواده و خواهر و برادرام بودن در صورتی که من فقط یه برادر دارم و خواهری ندارم تو خواب یه اقایی بود که شوهر خواهر من میشد تو دستش چاقو بود و بچه های کوچیک زیادی داشت مدام این چاقو را نزدیک گردن بچه هاش میبرد و جوری دستش و تکون میداد که هر لحظه فکر میکردم میخواد گردنشو بزنه و از این کار هم خیلی خوشحال بود و میخندید تا اینکه سر یکی از بچه ها که حدودا ۲ ساله بود با چاقو زد ولی سر از بدنش جدا نشد و هیچ خونی هم ازش نیومد فقط قسمت گلوی سرش باز شد و بچه گریه میکرد اما راحت راه میرفت تو فکرم این بود که این آقا برای کشتن یه نفر داره تمرین میکنه و نمیدونم چرا تو ذهن اومد که برای کشتن پدرم داره تمرین میکنه
فریبا هراتی
: سلام ذهن و روح شما متعهد به ویژگی های مادرانه است: حمایت از ضعیف تر ها، مراقبت، انجام وظائف روزانه..زنده نگه داشتن امید و ایده آلها، تکمیل اهداف شما از جمله این ویژگی هاست. شما سعی می کنید تمایلات سرکوب شده و آن دسته از امیدهایتان را که به جایی نرسیده اند را ارضا کنید. قسمتی از اخلاقیات پدرتان و عادات قدیمی او به شما آسیب روحی زده و خشم خود را سرکوب کرده اید و خود را متعهد به این می بینید که خودتان را با کشتن آن عادات و اخلاقیات، مدرن کرده و مانند پدرتان نباشید تا به دیگران ضربه روحی نزنید...
Asayesh : سلام من عقد هستم..دیشب خواب دیدم پدرم که الان 20 روز هست بیمارستان هستن و انگشت پاشون قطع کردن برا دیابت تو بیمارستان..دیشب جایی هستیم با جمعی از خانواده دایی و زندایی و...بعد یه لحظه تو خواب داییم و یه لحظه پدرم میبینم..دایی انگار حالا یه تصادف یا همچین چیزی کرده خودش و دختر خواهرزنش که امثال کنکور دارن حرف نمیزنن....ولی وقتی نزدیک میشم پدرم رو جا دایی میدیدم که سر رو تنشون نبود.عجیب بود صداشون میشنیدم ولی رو بدنشون سر نبود..حتی پرسیدم کسی غذا میخوره پدرم گفت اره درست میکنی بیار...نگاهش کردم تو خواب که الان چه جوری بدون سر اخه مگه میشه غذا خورد..از خواب پریدم...تو خواب هم که اون جمع میگفتن تاریخ عروسیت مشخص کن دیگه به پدرم نگاه میکردم به خودم میگفتم اخه تو این وضعیت
فریبا هراتی
: سلام. پدر شما مشکلاتش حل خواهد شد و از فکر های تلخ و اضافه بیرون خواهد آمد دایی تان هم ناخواسته خطایی انجام داده که دختری که کنکور دارد از او ناراحت است. نگرانی های شما رفع و حل خواهد شد و نگران نباشید.
یاس : سلام
خواب دیدم رفتم خونه خالم که یه شلوار قرمز بافتنی کهنه پاش بود و پشتش سوراخ بود رفتم بهش گفتم خاله پات پیداس ، بعد دختر خاله بزرگم با آرایش کامل و انرژی زیاد از بیرون اومد خونه ؛ و شروع کرد با شدت زیاد می رقصید منو دوتا خواهراش هم براش دست میزدیم . بعد دختر دومی بهم گفت بیا تا ابروهاتو مرتب کنم رفتم تو اتاقش که دختر دومی و سومی پاهامو گرفتن و قلقلک میکردن منه که افتاده بودم رو زمین دیدم ۵ یا ۶ تا موش کوچک قرمز مثلا تازه بدنیا اومدن تو خونشون بود و داشتن راه میرفتن منم اونا رو که دیدم با اینکه از قلقلک اونا خندم گرفته بود ولی از ترس داد و فریاد میکردم و با همون حالت بیدار شدم. در ضمن اونا با ازدواج من و برادرشون مخالفت کردن و رابطمون الان زیاد خوب نیست.
فریبا هراتی
: سلام. خاله شما ظاهرا خوشبخت است ولی در زندگی زناشویی خود مشکلاتی دارد و رابطه اش با همسرش خوب نیست. دختر خاله بزرگتان هم مشکلات زیادی دارد و خیلی غصه می خورد. دخترخاله کوچکتان هم می خواهد شما را ناراحت کند و با آبروی شما بازی کند. و بسیار شما را ناراحت خواهند کرد. مسائل کوچکی از جانب آدمهای غیر قابل اعتماد و خائن که در خانه خاله تان هستند و یا آنجا رفت و آمد می کنند باعث نگرانی شما خواهد شد.
بنده ی خدا : سلام: ۱۵ ساله هستم و با خواهرم رابطه ی خوبی دارم ولی خواب دیدم من و پسر عموم یک چاقو در دست داریم ومن با آن چاقو به اتاق خواهرم میرویم که روی تختش خواب بود ولی اصلا بیدار نمیشد . منو پسر عموم میخواستیم خواهرم رو بکشیم.من از پشت سر خواهرم ،با قدرت دستم رو زیر چانه اش گذاشتم و سرش رو به بالا بردم ولی بیدار نشد و دراز کشیده بود. ولی پسر عموم ولی چاقو رو زیر گلوش گذاشت و کشید اصلا بریده نشد . چاقو رو روی قسمت دیگه گلوش گذاشت و بازهم فایده نداشت. ولی وقتی اون سرش رو نگه داشت و من روی سینش نشستم و با چاقو شروع به بریدن کردم گلوش جادرجا برش عمیقی خورد و خون روی دیوار پاشید و من وسط کار، از کارم پشیمان شدم و وقتی سر خواهرم رو دیدم ، چشماش باز بود. من موضوع رو با مادر مطرح کردم ولی با خواهرم خیر. و اون گفت تعبیر خواب گردن زدن خیره.
فریبا هراتی
: سلام. تعبیر خواب شما این است که خواهر شما مشکلاتی دارند که به دست شما حل خواهد شد. هم شما و هم پسر عمویتان دوستان خوبی برای خواهرتان هستید ولی شما دست به کاری می زنید که خواهرتان از ناراحتی فکری و همه مشکلات خود به راحتی رها خواهد شد و خوشحال می شود.
رقیه : سلام، من خواب دیدم که در میزنن و دختر یکی از خاله هام که رابطه ی خوبی با ما ندارند از پنجره خانه ی ما به در نگاه میکند. بعد دیدم برادرم که 12 ساله است خوابیده و رویش پتویی هست. و مادرم یک پای او در پلاستیکی گذاشته و یک گوشه ی خانه است ولی خونی ندیدم. بعد دیدم در میزنند از مادرم پرسیدم کیه گفت پدر دوست برادرت است میگوید برادرت را با او به دکتر ببریم.دیدم در دست مادرم پلاستیکی است که سر برادرم در آن است و خونی است یک لحظه گردن بی سرش را هم دیدم.به مادرم گفتم پس چرا تا حالا صبر کردی و بیمارستان نبردیش? گریه کرد برادرم را بغل کرد و گفت نمیدانم.
فریبا هراتی
: سلام. برادر شما قدم اشتباهی برداشته و به دلیلی متضرر شده است ولی مشکلات او حل خواهد شد و از غم نجات پیدا می کند اگر مقروض است قرضش پرداخت خواهد شد و یا هر مشکلی که دارد حل خواهد شد. شما بسیار خوشحال می شوید.
سحر : سلام. من خواب دیدم که یه جایی یه عده ای رو مدام گردن میزدند. به خودم آسیبی نرسید و من فقط نظاره کننده بودم. ولی میدیدم که عده ی زیادی رو با خون زیاد یا سر می برند یا روی گردنشون با چاقو خراش های شدید ایجاد میکنند.
فریبا هراتی
: سلام. انشالله مشکلات مردم حل شده و به رفاه روحی و مالی می رسند. از جایی به مردم کمک خواهد رسید و به امنیت خاطر می رسند.
صحرا :
من از شوهرم طلاق گرفتم و دیشب
خواب دیدم پدر شوهرم منو جلوی در خونشان دراز میده و جلوی همه ی فامیل سرم رو نصفه میبرید و من گلوم تو خواب صدای (خ و ققق) میداد و نفسم بریده بود. خیلی ناراحت و عصبانی بودم! بعد شیر شلنگ رو باز کرد و با آب گلوم رو شست وبعد از شستن محتویات گلوم سرم رو جدا کرد!
فریبا هراتی
: علاوه بر اینکه پدر شوهر شما پشت سرتان از شما دفاع می کند، همه مشکلاتتان حل خواهد شد و به گونه ای نجات خواهید یافت. چه مشکلات مالی و چه مشکلاتی روحی و اجتماعی شما نابود خواهد شد.