تعبیر خواب سفره
دیدن سفره در خواب نشانه نعمت گسترده شده است. اگر کسی ببیند که سفره ای پر از خوردنی های ماکول و نوشیدنی های گوارا دارد، خوبی و نیکویی به او می رسد. خوردنی ها و آشامیدنی های بد طعم و بد مزه دلیل غم و اندوه و خوردن سیر و پیاز تعبیر خوبی ندارد. اگر سفره از نان پر بود، نعمت فراوانی است که به بیننده خواب می رسد.
اگر سفره خالی بود، نشانه اندوه است. اگر سفره ای کثیف ببینید که بر آن غذاهای نیکو نهاده اند، از راه غیر صحیح سود می برید و چنانچه سفره تمیز و درخشنده باشد و غذایی کثیف بر آن نهاده باشند تعبیر خلاف آن است. چنانچه سفره را بتکانید مالی را هدر می دهید حتی اگر چیزی در آن سفره نباشد.
تعبیر خواب سفره نذری
اگر کسی خواب ببیند که سفره نذری انداخته، انشالله حاجت روا شده و به ثروت و منفعت خواهد رسید ولی باید نیت و نذر کند که در راه خدا نذری به اندازه وسع خود بدهد تا نفع و سود او نیز به دیگران برسد. رساندن خیر و برکت به دیگران حتی اگر به اندازه دانه ای برنج یا قاشقی نمک باشد، اما با داشتن نیت رضای خداوند، موجب می شود تا خود شما حاجت روا شوید. هر کسی باید به اندازه وسع خود در راه خداوند انفاق کند تا انشالله گشایش مالی و کاری برای خود او چندین برابر انفاقی که در راه خداوند کرده است حاصل شود.
تعبیر خواب سفره انداختن
اگر خواب ببینید که سفره تمیز و نو انداخته اید و در آن غذاهای خوبی گذاشته اید تا خود شما و دیگران از آن تناول کنند، به نفع و ثروت و مال خواهید رسید.
انداختن سفره خالی و جمع کردن آن قبل از اینکه دیگران یا خود شما از آن تناول کنید، به ضرر و زیان مالی تعبیر می شود.
تعبیر خواب خریدن سفره
اگر خواب ببینید سفره جدیدی خریده اید، موقعیت جدیدی برای شما پیش می آید که از طریق آن به نفع و سود مالی خواهید رسید.
تعبیر خواب سفره عقد
اگر خواب ببینید که سر سفره عقد نشسته اید، و در آن سفره گل و شیرینی و چراغ و قرآن قرار دارد، سفید بخت خواهید شد. اگر ببینید که کسی براش شما خطبه عقد می خواند، اگر مجرد هستید ازدواج خواهید کرد. اگر متاهل هستید یا تمایلی به ازدواج ندارید، کسی موجب خواهد شد تا برای شما کار خیری صورت گرفته و به منفعتی برسید.
جابر مغربی می گوید: اگر کسی ببیند خطبه ازدواج می خواند، دلیل که از او خیر و صلاح پدید آید و با همه احسان کند و کارها به مصلحت کند. اگر این خواب را برای دیگری ببینید هم او به موفقیت خواهد رسید و شما در شادی او شریک خواهید بود.
تعبیر خواب سفره ابوالفضل
اگر خواب دیدید که سر سفره حضرت ابوالفضل (ع) به خوردن غذا مشغول هستید، انشاالله حاجت روا خواهید شد.
اگر خواب دیدید که به شما می گویند این سفره را بیانداز، خوب است که اگر حاجتی در دل دارید، برای برآورده شدن آن نذر کنید که به اندازه وسع خود سفره ای در راه خدای متعال و با توسل به حضرت ابوالفضل عباس بیاندازید تا با دعای خیر ایشان، حاجت روا شوید.
اگر خواب ببینید که خود شما سفره حضرت ابوالفضل انداخته اید، حاجتی در دل دارید که با دعای حضرت ابوالفضل و توسل به ایشان حتما مستجاب شده و انشالله حاجت روا خواهید شد. خوب است در این صورت حتما بنا به وسع خود به مستمندان خیرات برسانید یا سفره ای ترتیب دهید و به دیگران با نیت خوشنودی خداوند و برای دوستی و تشکر از نظر و دعای حضرت ابوالفضل در راه خدا انفاق کنید.
تعبیر خواب غذا دادن به دیگران
اگر خواب ببینید به دیگران غذا می دهید، خیر و برکت به زندگی شما وارد خواهد شد و ثروتمند خواهید شد و دیگران نیز به واسطه شما به منفعتی خواهند رسید.
برای تعبیر خواب مهمانی بزرگ دادن و تعبیر خواب غذا خوردن در مهمانی لطفا تعبیر خواب مهمانی را بخوانید.
-
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن خوان آراسته درخواب بر پنج وجه است:
- غنیمت حاضر،
- مردی شریف،
- قوت دین،
- نظام کار،
- عز و خرمی.
برخی از معبران می گویند: تکاندن سفره بذل و کرم است. سفره گستردن برای دیگران سودرسانی است و اگر کسی پیش روی شما سفره گسترد، به اندازه وسعت سفره، به شما سود می رساند و اگر کسی سفره را از پیش روی شما جمع کند، تعبیرش این است که او مانع سود بردن شما می شود.
محمد ابن سیرین می گوید: اگر کسی ببیند سفره نو داشت، دلیل است مال و نعمت یابد. اگر ببیند که خوانی داشت و بر آن نان ها بود و از آن می خورد، دلیل که به قدر آن غنیمت یابد. برداشتن خوان از پیش چون طعام نخورده بود، پیدا کردن بیماری باشد و بیکاری.
ابراهیم کرمانی می گوید: دیدن سفره درخواب، دلیل بر سفر با منفعت است و هر چند سفره در خواب نیکوتر و بزرگتر ببیند، دلیل که منفعت آن بیشتر خواهد بود. اگر کوچک و تهی ببیند، دلیل است که منفعت آن کمتر باشد.
جابر مغربی گوید: خوان آراسته درخواب نیکو و قوت دین باشد و چون طعام ناخورده خوان بردارند، دلیل غم و اندوه باشد و بسیار خوردن طعام بر خوان، دلیل بر درازی عمر کند. اگر ببیند که بر خوان از سه گونه طعام بود، دلیل روزی او بود که به او و فرزندان او رسد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
سایه : سلام دیشب خواب دیدم تو یک بازاری هستم تو مشهد که نزدیکه حرمه ، بازاری قدیمی ، خیلی شلوغ بود ولی شلوغی به خاطر بازار نبود جمعیت انبوهی بودن دلیلش را یادم نیست من رفتم مغازه ای و سفره ای خریدم که خیلی وقت بود دنبالش بودم سفره رولی بود پشت سفید روش ها گل های برجسته داشت روی سفره را خیلی ندیدم از لبه دیدم دنبال این سفره خیلی وقت بودم
فریبا هراتی
: سلام. موقعیتی برای شما پیش می آید که از آن طریق به نفع و سود مالی خواهید رسید. تشکر از همراهیتون.
Alaleh : سلام خسته نباشین ببخشین تعبیر خواب منو نفرستادین
فریبا هراتی
: سلام. دوست عزیز حدود60 نفر جلوی شما هستند. لطفا صبور باشید! روزانه 100 ها نفر به سایت مراجعه می کنند و بنده تنها هستم.
Alaleh : سلام چند سری خواب دیدم که سفره بزرگی پهن هستش و کسیکه قراربود بادخترم ازدواج کنه و بعد به خاطر یه سوتفاهم بهم خوردخواب میبینم که داماد ما شده و سر سفره غذا هستیم باهم وفامیلهای خودم یه بار غذا ابگوشت بود و پسره بالای سفره نشسته بود کنار شوهر خواهرم که دیدم کاسه ابگوشت رو خورده وکاسه رو گذاشته توی ظرفشویی بدون خداحافظی رفته ولی منو دخترم وبقیه هنوز سر سفره بودیم که من میگفتم این چرا بدون خداحافظی رفته وتو خواب میگفتم دو ماه داره این کارها رو میکنه که تو عادت کنی یه سری هم خواب دیدم سر سفره هستیم و خواهرم مسخره میکرد دامادم رو ومی گفت اخه هزارتومن هم پوله منظورش این بود که دامادت خسیس منم گفتم همینطوری خوبه مثل پدر زنش دست ودلباز باشه خوب نیست که پسره برگشت گفت راست میگه حق داره بگه من خسیسم می خواستم ببینم این خواب سفره تعبیر اشتی وصال روداره
فریبا هراتی
: سلام. دوست عزیز اینکه شما این خوابها را می بینید به علاقه شما برای آشتی او با دخترتان تعبیر می شود و اینکه مهمانی در خواب به حل و فصل اختلافات تعبیر می شود. شما دوست دارید مشکلات اینها را حل کنید تا با هم باشند ولی خیر تعبیر این خوابها این نیست که او بر میگردد. زیرا در خوابی که غذا را خورده و رفته شما احساس می کنید که از مهربانی شما و دخترتان سو استفاده کرده ولی اشتیاقی در قلب او نیست. تشکر از همراهیتون.
ساره رجائی نژاد : چرا تعبیرخواب منو نمیگین؟ خیلی بهش احتیاج دارم. لطفا جواب بدین.
فریبا هراتی
: سلام. دوست عزیز اولا که هر خوابی را در تعبیر خواب صفحه مربوط به خودش باید بنویسید و نه در هر جایی که دوست دارید! شما خوابتان را در تعبیر خواب گوشت نوشته اید و در تعبیر خواب سفره دنبال جوابش هستید!؟؟ هر خواب همانجا که نوشته شده باید پاسخ داده شود. دوم اینکه بنده شب تا صبح مثل کامپیوتر شما روشن نیستم که کار کنم. اینجا مردم 24 ساعته میایند و خواب می نویسند. من هم انسانم و ساعات کاری خودم را دارم. هر خواب هم به نوبت تعبیر خواهد شد. تعبیر خواب شما هم در صفحه تعبیر خواب گوشت نیم ساعت پیش ارسال شده است.
ساره رجائی نژاد : سلام خانم هراتی عزیز، اگر حال لحظه به لحظه منو درک میکردید، متوجه عجله من برای تعبیر خوابم میشدید، عذر میخوام که باعث آزردگی خاطر شما شدم، ضمن تشکر از وقتی که برای من صرف کردید، من یه خواب سفره نذری هم نوشته بودم که نمیدونم الان چرا نیست...
میتونم دوباره اینجا بنویسمش؟
فریبا هراتی
: سلام عزیزم. خوابتان ثبت نشده لطفا مجددا برایم بفرستید.
ساره رجائی نژاد : سلام
کماکان درگیر بیماری مادرم هستم
خواب دیدم من و مادرم به مجلس روضه ای دعوت شدیم، مادرم ابتدای جلسه کنار خانم صاحب خانه یا روضه خوان نشست و من بخاطر کمبود جا سمت دیگه ای جلوی چند خانم دیگه نشستم، بعد از مدتی دو خانم که پشت سر من و دو طرفم نشسته بودند، تو گوشم زمزمه کردن شنیدی سفره حضرت رقیه س خیلی حاجت میده؟ و من در جوابشون گفتم بله ایشون خیلی بزرگوارن حتما همینطوره.
بعد از تائید من بلند شدن و چادر مشکی من رو از سرم در آوردن و یک چادر سفید گلدار سرم کردن و یه شلوار آبی کمرنگ هم بهم دادن گفتن لباست رو عوض کن. بعد از تعویض شلوار که البته برام کمی گشاد بود، یه سفره یکبار مصرف پهن شد و همگی دور سفره نشستیم، توش هیچ غذایی نبود، فقط کتاب مفاتیح و قرآن بود، و منی که در واقعیت روزه بودم حس کردم لقمه ای از نون پنیر یا نون ماست توی دهانم هست و میجوم، توی خواب یادم آمد که روزه ام، نه میتونستم لقمه رو قورت بدم و نه دلم میامد که بیرونش بندازم چون نذری بود.آخرش لقمه جویده شده رو از دهانم درآوردم و گفتم نگه میدارم تا اذان بشه بعد میخورمش.
در آخر هم برای انجام کاری از سر سفره بلند شدم که از اتاق بیرون برم که خانم روضه خون بهم گفت زود برگردین.
این خواب رو روز هشتم ذی الحجه یک روز قبل از عرفه دیدم، البته ساعت ۴ عصر بود، نمیدونم تعبیر داره یا نه ولی روز سوم محرم یک سفره حضرت رقیه هم انداختیم.
دلم میخواد بدونم این خواب آیا به سلامتی مادرم تعبیر ممکنه بشه؟
ببخشید خیلی طولانی شد.
فریبا هراتی
: سلام. بله البته. چون حاجت اصلی شما الان شفای مادرتان است نه چیز دیگر. پس خواب به شفای مادرتان بر می گردد و تعبیرش هم این است که باید سفره حضرت رقیه می انداختید که انداخته اید. تشکر از همراهیتون و با آرزوی شفای عاجل برای مادرتان.
ساره رجائی نژاد : ممنونم از لطف و محبت شما، ان شاالله خوش خبر باشید
Narjeskhatoon : قبول حق ان شالله
چشم حتما شماهم سر نمازتون منو فراموش نکنید چون وقتی از خدا خواستم راه مشکلاتمو بهم نشون بده شمارو بهم معرفی کرد شما الحمدلله از بندگان نظر کرده خدایید مطمئن باشید فراموشتون نمیکنم
چشم بازم ممنونم ازتون در پناه خدا باشید همیشه ان شالله
فریبا هراتی
: تشکر دوست مهربونم.
Narjeskhatoon : سلام عزیزم از خدا میخوام مثل همیشه سلامت و سربلند باشید
چند وقت پیش خواب دیدم تو یه مکانی دیوارهای سفید و ستونی های گرد و بلند یک سفره پهن کردم انگار خونه خودم بود و داخل یکی از سالن هاش این کارو انجام دادم ...سفره روش قرآن یک کاسه ماست و چند دانه خرما و اگه اشتباه نکنم چند لقمه نان واسه هر کسی که رو سفره مینشست خدمتکارام میاوردن ...من بالای سفره نشسته بودم و کم کم آدماهای زیادی وارد میشدن که من فقط چهره یک مرد که نشست سر سفره یادمه ...بهم گفتن خانم جان بیرون خونه کسی با شما کار داره که مجبور شدم از رو سفره چند قدمی بردارم و رد بشم برم دم در که بیدار شدم ...
الان بعد چند ماه یک فرصتی پیش اومده سفره حضرت رقیه که مسئولیت برگذاری تو مسجد من به عهده گرفتم ولی نمیتونم کامل هزینه برگذاریشو تقبل کنم ...اما به نظر شما همون خرما و ماست و نان و قرآن رو نذر کنم و خود سفره رو هم بخرم به اندازه وسعم یا اینکه حتما نیاز به این موارد دقیق نیست؟ممنون میشم عزیزم راهنمایم کنید
فریبا هراتی
: سلام عزیزم. تشکر. دوست گلم شما هر قدر که وسعتان می رسد و به ساده ترین شکل ممکن اما با عشق و از ته دلتان این نذر را به جا بیاورید خودتان را به زحمت نیاندازید. از دیگران و یاران مذهبی تان می توانید کمک بگیرید ولی اخلاص شما در بهشت پاسخ داده شده و خودتان از بهشتیانی هستید که قبل از اینکه این سفره را نذر کنید، ثواب آن را برایتان نوشته اند. انشالله نذرتان قبول باشد و بنده را هم سر دعاهایتان به یاد بیاورید. تشکر از همراهیتون.
مینا : باسلام وعرض ادب خدمت شما
خواب دیدم داخل یه خونه نااشنا هستم یه چادر نماز سفید سرمه ولی اصلا خوشحال نیستم چون شوهرم که یه مرد استخونی ولاغر (که البته اصلا شبیه شوهرم نبود) مرد بداخلافیه برعکسه ظاهرش و من وتو خونه زندانی کرده واجازه هیچ کاری به من نمیده یه خانم جون دقیق یادم نیست کی بود با دوتابچه ش که بزرگش دختر ودومی پسر بود با یه تلویزیون تو دستش از در خونه امد ومی گفت نمیشه که هرچی اون بخواد بشه انگار می خواستن مشکل من وحل کنن یه دفه دیدم تو اتاق سرتاسریه سفره بزرگ ومرتب پهنه و جلوی هر نفر یه مرغ درسته گذاشته شده بود ولی مرغ وبه شکل عجیبی درست شده بود وهرمرغ و پهن کرده بودن توسینش و چاقو چاقو کرده بودن بعد بخیه زده بودن وهی می گفتن از شکنجه کردنش فیلم گرفتیم بعد دیدم خونه مادرشوهرم نشستم وداشتیم باخواهرشوهرم حرف می زدیم ولی با اکراه خودش و دخترش به حرفام گوش میدادن که دیدم خواهر شوهرم تو مغازه اتو شویی داره لباس اتو می کنه انگار اونجا کارمی کرد از اینکه دیدمش خوشحال نشد به نظرم امد یه چیزی وداره ازم پنهون می کنه
فریبا هراتی
: سلام. شما سفید بخت هستید و همسرتان نمی خواهد از شما جدا شود ترجیح می دهد همیشه در زندگی با شما بماند. دنیا به شما رو می آورد و گشایش کار یافته و به ثروت می رسید. خواهر شوهر شما می خواهد ته و توی قضیه زندگی شما را دربیاورد و فضولی میکند و وقتی متوجه می شود که شما از کار او سر درآورده اید و می دانید که در زندگی تان کنجکاو است، خجالت می کشد. تشکر از همراهیتون.
ريحانه : سلام
خسته نباشيد
من خواب ديدم با مامانم تو خيابان بودم بعد يه جا واستادم كه انگار شركت بابام بود،يه جاي خيلي بزرگ بود،يه ميز وسط يه لابي بزرگ بود كه روش ٢-٣ نوع شربت بود،من واسه خودم يه ليوان ريختم كه بخورم و برم،بعد يه دختر بچه امد كه غريبه بود اب خواست،منم يه بطرس اب معدني بهش دادم.بعد هي ميديدم رو اين ميز چيزاي مختلف أضافه ميشه،اول نيمرو بعد أملت،بعد ديدم ميز بزرگ شد،خيلي بزرگ،انواع غذا و كباب و دسر روش بود،يه عالمه هم ادم امد كه خدمه و كارمند شركت بودن،بعد بابام هم امد يا چند تا اقا و من احوالپرسي كردم،بابام گفت بشين غذا بخور،گفتم نه مامان بيرونه من تشنم بود امدم اب بخورم،بعدم خدافظي كردم،اما ديديم بابام پيراهنش روي شلوارشه،و اصلا بابام اينجوري لباس نميپوشه،بعد دم در به يه اقايي كه انگار يكيً از كارمنداش بود گفتم قضيه چيه؟هر روز صبحانه دارين اينجوري؟گفت نه ن به خاطز اقاي فلاني كه امده،گفتم كجاس؟به همون چند نفري و با بابام بودن اشارزه مرد و اين اقا تو واقعيت خيلي ثروتمند هست و ما ميشناسيمش
فریبا هراتی
: سلام . سلامت باشید. حقوق پدر شما زیاد خواهد شد و شما به دیگران هم کمک مالی خواهید کرد. ثروت پدر شما بیشتر از زحمت کار او خواهد شد.
چکاوک : سلام خانم هراتی عزیز ...ببخشید که خیلی زحمت میدم ..لطفا این خواب رو هم تعبیر بفرمایید ....من در واقعیت دوست نابینایی داشتم نابینای مادرزاد ......اما متاسفانه اخلاق تندی داشت و بالاخره تحمل من تموم شد و سال پیش به دوستیمون خاتمه دادم ...در اون سالهایی که با هم دوست بودیم و خدایی همیشه احترامشو نگه داشتم ...یک شب خواب دیدم رفتم با مادرم به خونشون ولی در ادامه فقط خودم رو میدیدم که رفتم به اتاقش مادرش هم بود سفره ای وسط اتاق پهن بود اما به نیت چی سفره انداخته بود نمیدونم تو سفره نان سنگک و خرما و حلوا گذاشته بودن اونا همه مشکی به تن کرده بودن و دو تا خانم روضه خوان هم سر سفره بودن ...من خواستم برم ولی مادر دوست نابینام دستشو رو شونه م گذاشت و منو بزور سر سفره نشوند ..و بهم تعارف کردن چیزی بخورم منم یه خرما برداشتم و خوردم اونقدر شیرین بود که برای کم کردن اثرش یه تکه از نان سنگکم خوردم ...یکی از خانمهای روضه خوان بعد احوالپرسی با من رو به خانم دوم کرد و گفت دومیش رو شروع کنیم ؟؟؟اون خانمم گفت باشه ..میخواستن بخونن که من بیدار شدم.....با تشکر فراوان
فریبا هراتی
: سلام. مادر دوست نابینای شما برای شما احترام قائل بوده و دوست داشته که شما هم خوشبخت و حاجت روا باشید. آنان حاجاتی داشته اند که برای آن نذر کرده اند. خرما هم ثروت است و هم استرس. شاید شما در رابطه با او زیادی استرس داشته اید. تعبیر دیگری ندارد. تشکر از همراهیتون.
bahar : باسلام و احترام
وقتی بیدارشدم ساعت4:20دقه بود، خواب دیدم رفتم مشهد خونه خاله م، خاله ودخترخاله م گفتن بیابریم حرم من گفتم امام رضامنودوست نداره خونه ش راه نمیده خاله م هی اصرارحالابیابریم میبینی که راهت میده دوست داره رفتیم تومسیر من همینطوری ناراحت بودم تو خودم بودم که میگفتم نمیخوام بیام خونه ت باهات کارندارم یهونمیدونم چی شدکه خاله م پیچیدتو یه کوچه گف بریم اینجاروضه امام حسین هست،خونه شم خیلی شبیه خونه قدیمی خودمون بود،همه خانواده مون وفامیلای مادریم، دوستم و مامانش،وکسیکه قراربودباهاش ازدواج کنم ولی نشدهم سرسفره جمع بودن دورسفره که توپذیراییمون انداخته شده بودنشسته بودن داشتن دعامیخوندن،یه خانمه ایی بلندشدشروع کردبه پذیرایی کردن یه خوراکیای عجیب وغریب بودتوسفره ک من نمیدونستم چیه تعارف میکردمنم برداشتم توبشقابم گذاشتم،یه سینی آورد روش ورقه های شبیه لواشک بودمن توهمون عالم خوابم فکرمیکردم لواشک ازتزئین روی لواشک هرچی بگم کم گفتم اینقده خوشگل بودتاحالاهمچین تزیینی ندیده بودم،وقتی نوبت من رسیدگف بفرمایه ورق مربع برداشتم میخواس بره بهش گفتم میشه یه ورق دیگه م بردارم آخه خیلی ازاینادوست دارم گف آره یه ورق مستطیلم ورداشتم گذاشتم توبشقابم، بعدیه حاج آقایی اومدشروع کردبه سخنرانی حرفاش خیلی قشنگ بود، یه ضرب المثل زدک به دلم نشست همه اون جمع خندیدن من ازصدای خنده خودم و تکراراون ضرب المثل زیر لبم از خواب پریدم ممنون میشم واسه م تعبیرش کنید، مرسی
فریبا هراتی
: سلام. شما از امام رضا بابت اینکه حاجت روا نشده اید ناراحتید. فکر می کنید که امام رضا است که قدرت دارد تا شما را حاجت روا کند و اوست که مانع خوشبختی شماست؟ امام رضا ع یکی از بهترین بندگان و خاص ترین بندگان خداوند هستند و شما فقط می توانید به ایشان متوسل شوید تا برایتان دعا کنند. اما ایشان جز دعا کردن برای شما هیچ قدرتی ندارند نه او نه هیچ امام و پیامبر دیگری هم قدرت حاجت روایی شما را ندارد. تنها خداست که حاجات را روا می کند منوط به اینکه به خیر و صلاح شما باشد. پس اگر به خواسته ی خودتان نرسیدید از امام رضا دلخور نشوید. خدا چیزی را می داند که شما نمی دانید. عشق او به همه بندگانش خصوصا کسانی که به او توکل می کنند بسیار زیاد است و برایشان بهترین ها را می خواهد. اگر شما به خواسته خودتان می رسیدید و با پسری که دوست داشتید ازدواج می کردید، و هر روز دعوا و مرافعه و هزار تا مسائل بد هم پیش می آمد باز هم خدارا شکر می کردید؟ یا باز هم میگفتید تقصیر خداست که من را به این روز انداخت؟ دوست من خدا چیزی را می خواهد که به نفع شماست. امام حسین و امام رضا هر دو محبان شما هستند ولی شما ترشی و زهر و تلخی را به شادی ترجیح می دهید. ایراد کار در خود شماست و نه در خدا و ائمه اطهار. بعدا خدا را شکر خواهید کرد که تقدیرتان را جور دیگری رقم زد. تشکر از همراهیتون.
bahar : دوست عزیز من فقط تعبیر خوابمو خواستم همین...
فریبا هراتی
: تعبیر خوابتان همین است. بنده ار زوی خوابتان چیزی را که باید تعبیر می شد نوشتم. خوابتان میخواست شما این موضوع را بفهمید.