تعبیر خواب سفره
دیدن سفره در خواب نشانه نعمت گسترده شده است. اگر کسی ببیند که سفره ای پر از خوردنی های ماکول و نوشیدنی های گوارا دارد، خوبی و نیکویی به او می رسد. خوردنی ها و آشامیدنی های بد طعم و بد مزه دلیل غم و اندوه و خوردن سیر و پیاز تعبیر خوبی ندارد. اگر سفره از نان پر بود، نعمت فراوانی است که به بیننده خواب می رسد.
اگر سفره خالی بود، نشانه اندوه است. اگر سفره ای کثیف ببینید که بر آن غذاهای نیکو نهاده اند، از راه غیر صحیح سود می برید و چنانچه سفره تمیز و درخشنده باشد و غذایی کثیف بر آن نهاده باشند تعبیر خلاف آن است. چنانچه سفره را بتکانید مالی را هدر می دهید حتی اگر چیزی در آن سفره نباشد.
تعبیر خواب سفره نذری
اگر کسی خواب ببیند که سفره نذری انداخته، انشالله حاجت روا شده و به ثروت و منفعت خواهد رسید ولی باید نیت و نذر کند که در راه خدا نذری به اندازه وسع خود بدهد تا نفع و سود او نیز به دیگران برسد. رساندن خیر و برکت به دیگران حتی اگر به اندازه دانه ای برنج یا قاشقی نمک باشد، اما با داشتن نیت رضای خداوند، موجب می شود تا خود شما حاجت روا شوید. هر کسی باید به اندازه وسع خود در راه خداوند انفاق کند تا انشالله گشایش مالی و کاری برای خود او چندین برابر انفاقی که در راه خداوند کرده است حاصل شود.
تعبیر خواب سفره انداختن
اگر خواب ببینید که سفره تمیز و نو انداخته اید و در آن غذاهای خوبی گذاشته اید تا خود شما و دیگران از آن تناول کنند، به نفع و ثروت و مال خواهید رسید.
انداختن سفره خالی و جمع کردن آن قبل از اینکه دیگران یا خود شما از آن تناول کنید، به ضرر و زیان مالی تعبیر می شود.
تعبیر خواب خریدن سفره
اگر خواب ببینید سفره جدیدی خریده اید، موقعیت جدیدی برای شما پیش می آید که از طریق آن به نفع و سود مالی خواهید رسید.
تعبیر خواب سفره عقد
اگر خواب ببینید که سر سفره عقد نشسته اید، و در آن سفره گل و شیرینی و چراغ و قرآن قرار دارد، سفید بخت خواهید شد. اگر ببینید که کسی براش شما خطبه عقد می خواند، اگر مجرد هستید ازدواج خواهید کرد. اگر متاهل هستید یا تمایلی به ازدواج ندارید، کسی موجب خواهد شد تا برای شما کار خیری صورت گرفته و به منفعتی برسید.
جابر مغربی می گوید: اگر کسی ببیند خطبه ازدواج می خواند، دلیل که از او خیر و صلاح پدید آید و با همه احسان کند و کارها به مصلحت کند. اگر این خواب را برای دیگری ببینید هم او به موفقیت خواهد رسید و شما در شادی او شریک خواهید بود.
تعبیر خواب سفره ابوالفضل
اگر خواب دیدید که سر سفره حضرت ابوالفضل (ع) به خوردن غذا مشغول هستید، انشاالله حاجت روا خواهید شد.
اگر خواب دیدید که به شما می گویند این سفره را بیانداز، خوب است که اگر حاجتی در دل دارید، برای برآورده شدن آن نذر کنید که به اندازه وسع خود سفره ای در راه خدای متعال و با توسل به حضرت ابوالفضل عباس بیاندازید تا با دعای خیر ایشان، حاجت روا شوید.
اگر خواب ببینید که خود شما سفره حضرت ابوالفضل انداخته اید، حاجتی در دل دارید که با دعای حضرت ابوالفضل و توسل به ایشان حتما مستجاب شده و انشالله حاجت روا خواهید شد. خوب است در این صورت حتما بنا به وسع خود به مستمندان خیرات برسانید یا سفره ای ترتیب دهید و به دیگران با نیت خوشنودی خداوند و برای دوستی و تشکر از نظر و دعای حضرت ابوالفضل در راه خدا انفاق کنید.
تعبیر خواب غذا دادن به دیگران
اگر خواب ببینید به دیگران غذا می دهید، خیر و برکت به زندگی شما وارد خواهد شد و ثروتمند خواهید شد و دیگران نیز به واسطه شما به منفعتی خواهند رسید.
برای تعبیر خواب مهمانی بزرگ دادن و تعبیر خواب غذا خوردن در مهمانی لطفا تعبیر خواب مهمانی را بخوانید.
-
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن خوان آراسته درخواب بر پنج وجه است:
- غنیمت حاضر،
- مردی شریف،
- قوت دین،
- نظام کار،
- عز و خرمی.
برخی از معبران می گویند: تکاندن سفره بذل و کرم است. سفره گستردن برای دیگران سودرسانی است و اگر کسی پیش روی شما سفره گسترد، به اندازه وسعت سفره، به شما سود می رساند و اگر کسی سفره را از پیش روی شما جمع کند، تعبیرش این است که او مانع سود بردن شما می شود.
محمد ابن سیرین می گوید: اگر کسی ببیند سفره نو داشت، دلیل است مال و نعمت یابد. اگر ببیند که خوانی داشت و بر آن نان ها بود و از آن می خورد، دلیل که به قدر آن غنیمت یابد. برداشتن خوان از پیش چون طعام نخورده بود، پیدا کردن بیماری باشد و بیکاری.
ابراهیم کرمانی می گوید: دیدن سفره درخواب، دلیل بر سفر با منفعت است و هر چند سفره در خواب نیکوتر و بزرگتر ببیند، دلیل که منفعت آن بیشتر خواهد بود. اگر کوچک و تهی ببیند، دلیل است که منفعت آن کمتر باشد.
جابر مغربی گوید: خوان آراسته درخواب نیکو و قوت دین باشد و چون طعام ناخورده خوان بردارند، دلیل غم و اندوه باشد و بسیار خوردن طعام بر خوان، دلیل بر درازی عمر کند. اگر ببیند که بر خوان از سه گونه طعام بود، دلیل روزی او بود که به او و فرزندان او رسد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Bahar : با سلام خدمت خانم هراتی گرامی
خوابی دیدم که کنار سفره ای نشسته ام در یک خانه با صفای قدیمی که فکر می کنم سفر رفته بودیم. سر سفره روبرویم مادر همکارم همان آقای آشنا نشسته بودند که بسیار محترم و صمیمی رفتار می کردند آقای آشنا را دیدم که از دور با یک مرد مسن صحبت می کرد بعد امد و سر سفره نشست من خودم را جمع وجور کردم و به حالت قهر خودم را از سر سفره کنار کشیدم مادرش ناراحت شد و یک نگاهی به پسرش انداخت به منظور آنکه چرا منو ناراحت کرده آن هم سرش پایین بود و اصلان نگاهی نکرد. من بلند شدم و رفتم کنار اتاق نشستم و بعد دراز کشیدم که استراحت کنم همکارم هم کنار سفره دراز کشیده بود توی خواب خیلی ناراحت و عصبانی بودم. مامانم بهم زنگ زد که کجا هستم بلند شدم و موهایم را جمع کردم و حاضر شدم می دونستم که زیر چشمی منو زیر نظر داره اصلان بهش اهمیت ندادم و بیرون آمدم.
خانم هراتی گرامی من از سرکارم چندین ماه هست که بیرون آمدم واصلان هیچ رابطه ای وجود ندارد توی خواب هایم ایشان رامیبینم یا اینکه خیره شده اند و یا اینکه منو زیر نظر دارند که برگردم. در ضمن تولدتان هم مبارک (البته با یک روز تاخیر) و آرزوی موفقیت برایتان دارم.
باتشکر
فریبا هراتی
: سلام. تشکر عزیزم. همکار شما به شما فکر می کند و نتوانسته با خودش کنار بیاید که شما را ناراحت کرده. شاید او برای مادرش هم درددل کرده و او هم پسرش را توبیخ کرده که شما را ناراحت کرده است. به هر حال این احساس وجود دارد و شما این احساس را از طریق تله پاتی دریافت می کنید. باید دید در آینده چه پیش می آید. فعلا که شما هم عین خیالتان نیست و فکرتان را به خاطر این مسئله خراب نمی کنید. تشکر از همراهیتون.
Behnaz : سلام خانم هراتی عزیزم
خاله ام خواب دیدن که من و خواهرم با کمک همدیگه داریم یک سفره عقد میچینیم
پیشاپیش ممنونم از تعبیرتون
فریبا هراتی
: سلام عزیزم. شما یا خواهرتان ازدواج می کنید یا هر دویتان :))))) و سفید بخت می شوید و یا به موفقیت های زیاد خواهید رسید. تشکر از همراهیتون.
dina : سلام وقتتون بخیر من تقریبا ده روز پیش خواب دیدم که با یکی از دوستانم در مشهد هستم و دوستم در حال خرید سوغاتی (نقل و نبات) برای خانوادش هست و من که دیدم دوستم داره خرید میکنه توی فکرم میگفتم دینا تو فقط ۱۲۰ هزار تومن داری و اشکال نداره تو هم نبات بخر بعدش کلی شاخه نبات با طعم های مختلف خریدم . بعد از اون خواب دیشب دوباره در خواب دیدم که مشهد هستم و در طبقه دوم یه ساختمون هستم و از پنجره سفره نذری افطاری بزرگی رو که احساس میکردم توی حیاط حرم امام رضا هست رو میدیدم و سعی میکردم ازش با گوشیم عکس بگیرم، در واقعیت من و خانوادم حاجتی داریم که به امام رضا متوسل شدیم و از عید امسال که ا مشهد برگشتیم بارها خواب حرم را دیدم میشه لطفا تعبیرش رو بفرمایید ممنونم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما و دوستتان کاری خیر انجام می دهید که برایتان ثواب زیارت امام رضا ع را می نویسند و خیرتان به دیگران می رسد و از آنان حمایت معنوی می کنید. نصایح و دعاهای خیر شما باعث بالا بردن قدرت معنوی و شانس خانواده هایتان خواهد شد. دوست عزیز طبق قوانین سایت شما فقط مجاز به ثبت یک خواب در 24 ساعت هستید و در هر کامنت هم که ارسال می کنید فقط مجاز به ثبت یک خواب هستید و نباید همه ی خوابهای مرتبط با خوابتان را یکجا بنویسید. این کار شرعا حرام است و مدیون سایت خواهید شد. من این خوابتان را با هزینه ی خودم تقبل می کنم که تعبیر کنم ولی لطفا هرگز اینکار را تکرار نکنید. شما و خانواده تان به برکت دعای خیر امام رضا ع انشالله حاجت روا خواهید شد و تصویر ذهنی شما از این موفقیت برایتان یادگار خواهد ماند. تشکر از همراهیتون.
حمیده : دیشب خواب دیدم در جایی ناآشنا هستم. فضا تاریک بود. انگار شب بود. توی اون جا یک مقدار گشتم. فضاهایی مثل اتاق و سالن و حیاط که درخت داشت ظاهرا ولی همه تاریک بود. بعد در قسمتی از همان جا بودم که دیدم مادرم و استاد دانشگاهم که بعد از سالها او هم اونجا بود و چند بچه و کسای دیگه که یادم نیست، اونجا هستند. فکر کنم مادرم گفت غذا بپزم. من پختن غذا رو ندیدم ولی دیدم که سفره کوچکی پهن کردم. غذا ماهی و پلو و غذای دیگه ای بود که یادم نیست. سفره کوچیک پر شده بود. ولی برعکس اینکه در واقعیت سعی میکنم مرتب و زیبا بچینم، در خواب سفره ای که پهن کرده بودم شلوغ بود. یکی از بچه ها نشست سر سفره و من برایش برنج ریختم. یک بچه دیگه هم داشت غذا میخورد. استادم با خوشحالی اومد سر سفره. مادرم هم سر سفره بود. یکی گفت برنج تموم شده. نگاه کردم دیدم قابلمه برنج فقط ته دیگش مونده. خیلی ناراحت شده بودم. استادم هم پکر شده بود. مادرم نگاه میکرد. گفتم من همونطور که گفتید برای ۴ نفر پختم و همون موقع شمردم و دیدم ۷ نفر هستیم. از کم بودن غذا خیلی ناراحت بودم.
بیدار شدم. ساعت حدود ۶ و نیم صبح بود
فریبا هراتی
: سلام. شما به خاطر شرایط نامشخصی که پیش رو دارید، ذهنتان آشفته و خاطرتان مکدر است. احساس ناامیدی یا خستگی می کنید ولی سعی می کنید تمام سعیتان را بکنید که کارها به خوبی پیش بروند. شما می خواهید از خانواده تان و دوستانتان حمایت کنید و درس هایی را که از زندگی آموخته اید را عملی کنید. اما مشکلات اقتصادی مانع رسیدن شما به اهدافتان هستند. شما باید سعی کنید روحیه تان را قوی تر کنید تا مسائل مالی و مادی کمتر به شما لطمه بزند. ایمان قویتر باعث می شود که بهتر بتوانید مشکلات مادی را حل و فصل کنید. تشکر از همراهیتون.
Khatoon : سلام خواب دیدم من وبرادرم میخوایم وارد یک خونه بشیم که تو بیداری نمیشناختمش اما تو خواب گویا منزل مادرشوهرم بود یه خونه ساده و معمولی که وقتی در باز میشد فضای خونه بود و مادرشوهرم تو آستانه در دراز کشیده بود و نمیشد داخل شد جوری که پشیمون شدیم و خواستم برگردم که شوهرم از راه رسید و گفت برید تو و نذاشت که برگردم بالاخره داخل شدیم صحنه بعد دیدم که سفره ای پهن و مهمانای زیادی دورشن غذا مثل اینکه باقالی پلود که من خیلی دوس دارم ولی مثل اینکه مهمونا ناخونده اومدن و کم بوده کنارم برادر داره میخوره و بشقابش پره من که میشینم میگن باقالی پلو تموم شده من خیلی ناراحت شدم من که میام پای سفره انگار داشتم تو آشپزخونه کمک میکردم دیرتر اومدم پدرشوهرم بهم میگه برنج بکش بجاش نگا میکنم میبینم دیس های برنج سفید فقط تو سفره هست میگن بیا ازین بکش و چند تکه گوشت مونده اونارو هم میریزه تو بشقابم ولی من خیلیییی ناراحتم که برام باقالی پلو نگه نداشتن
بعد دیدم داریم سفره رو جمع میکنیم یکی از فامیلا داره به دروغ تو گوش شوهرم میخونه که بازنت جدی باش کمکش نکن و ازین چیزا من شنیدم و زنش هم شنید زنش بهم گفت داره دروغ میگه تو خونه خودمون خیلی بامن خوبه و کمکم میکنه اینارو توگوش شوهر تو میخونه بعد دیدم شوهر اومد و با بداخلاقی سفره رو که توش پراز خورده برنج بود تکوند روی سرم از دستش عصبانی شدم گفتم بس کن این چه کاریه بعد دیدم روی روسریم یه شال دیگه با گیره وصل بوده یعنی دوتا شال و روسری روهم سرم کرده بودم که تو خواب میدونستم اجبار شوهرمه وقتی سفره رو رو سرم خالی کرد اون شال رو از روی سرم جدا کردم و بهش گفتم اصلا خستم کردی با این کارات و با ناراحتی گذاشتم رفتم از خونه
فریبا هراتی
: سلام. سما می خواهید از افکار مادرشوهرتان و روحیات او با خبر شوید ولی او به شما اجازه این کار را نمی دهد و با شما صمیمیت نشان نمی دهد. اما به اصرار شوهرتان سعی می کنید که از لحاظ روحی با مادر شوهرتان نزدیک شوید. شما سعی می کنید از مادر شوهرتان حمایت کنید و حمایت او را بپذیرید ولی او به غریبه ها بیشتر از شما محبت می کند. آنها به شما محبت می کنند و از شما حمایت می کنند ولی نه به گونه ای که شما انتظارش را دارید. شما احساس می کنید که فامیل شوهرتان می خواهند علیه شما حرفی بزنند که رابطه شوهرتان با شما سرد شود. شوهر شما برای شما پول خرج می کند ولی نه آنقدر که شما دوست دارید و فکرتان را ناراحت می کنید. شوهرتان می خواهد که شما هر چه در فکرتان هست را برای کسی نگویید و رازدار باشید و دوبرابر دقت کنید که فامیلش از افکار و زندگی شما سر درنیاورند ولی شما گوش نمی کنید. تشکر از همراهیتون.
مریم : خواب دیدم که صبح از خواب بیدار شدم و بدون روسری رفتم تو حال دیدم پسر داییم نشسته و من رفتم تو اتاق لباسمو عوض کردم و دیدم تو اتاق عروس عمه ام و خواهرش دارن برام سفره عقد میچینن و من بهشون میگم حاضر نیستم که رو همچین سفره ای بشینم برای عقد میریم بیرون اصلا عقد میکنیم و میبینم اونها رفتند بازار و میبینم مهمون داریم و همه نشستنو من با یکیشون احوالپرسی میکنم و میشینم و دختر عمم بهم میگه ببین چیها برات خریدن و نگاه میکنم روبروم وسایل عقدن و جعبه برا قران بهم نشون میدن سبز رنگ و یک کیسه که با نخ دورش بسته میشد داخلش بسته هایی مثل شکلات ریختن و داشتن سفره رو آماده میکردن ممنون میشم تعبیرشو بگید
فریبا هراتی
: سلام. پسر دایی شما افکار شما را به راحتی می تواند متوجه شود. شما سعی می کنید که رفتار بهتری داشته باشید. خانواده تان خوشبختی شما را می خواهند و می خواهند که شما سفید بخت شوید. انتظار شما از خانواده تان بالاست. زندگی آرام و صحت و سلامت و ایمان و صلح و مثبت اندیشی به زندگی تان راه می یابد و سفید بخت خواهید شد. تشکر از همراهیتون.
Niloofar : سلام ..روزتون بخیر ... من خواب یک سفره ی صبحانه دیدم که این سفره رو دو نفر آقا که میشناسمشون و برادر هستند (ولی ارتباطی باهاشون ندارم فقط تو ی راه باهاشون هم صحبت شدم و صاحب یک شرکت هستند) برای من پهن کرده بودن و تقریبا سفره پر بود ولی بیشترین چیزی که میدیدم لیوان های بلند پر از یخ با تکه های گوجه فرنگی داخلشون بود ..من هم با صورت خواب آلود نشستم پای سفره کنار اونا که البته یکی از برادرا ایستاده بود و دیگری نشسته بود .. بعد شروع کردم گوجه ها رو از توی لیوان یخ در آوردن ..واسم سوال بود چرا گوجه رو گذاشتن تو لیوان یخ گفتم شاید سبک زندگیشون اینه.. اون داداشه که ایستاده بود ی کارد دسته قرمز که تمیز و براق هم بود داد به من که با اون تونستم گوجه رو در بیارم و بذارم تو بشقاب و خرد کنم ... بعدشم خودش نشست پای اون سفره ... ممنون میشم تعبیرش رو بگید
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. مرحله ی جدید یا پروژه ای جدید در زندگی شما شروع خواهد شد. آنان سعی می کنند رابطه ی خوبی با شما شروع کنند و رفتاری دوستانه مملو از شادی و هارمونی داشته باشند. خواب آلود بودن شما به این اشاره می کند که اگر زود دست به کار نشوید، فرصت از دستتان می پرد. دانش و اطلاعات شما در مورد آنان کافی نیست و نیاز دارید توجه بیشتری به اطراف داشته باشید ولی در عین حال نباید بگذارید که فرصت از دستتان برود. تشکر از همراهیتون.
فاطمه : سلام خانم هراتی عزیزم. بعد از نماز صبح خواب دیدم پدر و مادر معشوقم که (یکساله رضایت به اومدن خواستگاریم نمیدن) اومدن خونه قدیمی مون. نمیدونم سر زده اومدن یا دعوت بودن چون چندساله در واقعیت پا تو خونمون نذاشتن تعجب کردیم که اومدن! (بخاطر مطرح شدن خواستگاری پسرشون قطع رابطه کردن)من غذا درست کردم فکنم شام بود. احتمال زیاد سالادالویه بود. سه تا سفره پهن بود یکی روبرو پدرم و پدرمعشوقم که (پیرهن و شلوار مشکی به تن داشت)و(اصلا در واقعیت مشکی پوش نیست) پدرم و پدرمعشوقم روبرو هم نشسته بودن و داشتن غذا میخوردن. پشت سر پدر معشوقم به حالتی که کمر پدرش پشت به مادرش بود، مادرش تنها نشسته بود پا سفره. (انگار از رو عمد سفره شو جدا کرده بود که بفهمونه مارو نمیخواد سر لج )تعجب کردم سرسفره تنها نشسته. و روبرو مادرمعشوقم سفره من و مادرم پهن بود. به حالت کینه به من و مادرم نگاه میکرد اما انگار مجبور بود سکوت کنه. غذا خوردن و بدون حرف رفتن. و انگار تو خواب خودشون زده بودن به اون راه که انگار ما هیچ مشکلی نداریم. تشکر.
فریبا هراتی
: سلام. آنها به خواستگاری شما می آیند هر چند که پدرش از مادرش کینه گرفته و با او مخالف است که نمی خواهد به خواستگاری شما بیاید و مادر او هنوز هم سر حرف خودش هست ولی چون شوهرش مخالف اوست، او مجبور است سکوت کند. شما هم ساده دل و بی شیله پیله هستید و در نهایت با سماجت دوست پسرتان خانواده اش مجبور می شوند از شما خواستگاری کنند. تشکر از همراهیتون.
بشارت : بشارت
سلام وقت بخیر
من با آقایی در ارتباط بودم و این رابطه برای من بسیار مهم بود
این آقا رابطه رو تمام کرد
روز شنبه 5 مرداد ماه بعد نماز صبح ذکر گفتم و از خداوند یاری خواستم برای بر طرف شدن این مشکل
خوابیدم
در خواب دیدم که وارد خونه ی این آقا شدم(خونه کوچیک بود...در واقعیت این آقا خونه ی بسیار بزرگی داره)
ی سفره پهن شده بود (در خواب میدونستم خودش این سفره رو پهن کرده)و در خونش مهمونی و جشن بود.. همه جای خونه شیرینی گذاشته بودن
جشنی که معمولا برای سید ها گرفته میشه در تولد امام حسن
این آقا سید نیست ولی در خواب من به خودم میگفتم خوب سید هست ... جشن گرفته
روی سفره سبزه های بسیار بود(سبزه عید) با شیرینی
بغلم کردم و در خواب بسیار به من علاقه نشون میداد
یکدفعه گفت که (بببخشید) ارضا شده و باید بره حمام..(ما هر دو لباس تنمون بود)
یادم نیست به چه دلیل از خونه بیرون اومدم و سعی می کردم از ی در دیگه وارد خونه بشم
در خواب انگار همسرش بودم .. چون رفتم دم حمام و پرسیدم چیزی نیاز نداره
و از شیرینی ها خوردم و چقدر دوست داشتم
یکدفعه جمعیت زیادی برای بازدید از خونه و خرید خونه وارد شدن
و من اعتراض کردم که برای بازدید یک نفر یا دو نفر باید بیان نه این جمعیت
و اونها هم شروع کردن به خوردن شیرینی
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. قبل از تعبیر خوابتان از شما استدعا می کنم برای دفعات بعد خوابتان را پشت سر هم بنویسید و اینطور سطر سطر ننویسید چون هنگام تعبیر آن نمی توانم همه ی خوابتان را یکجا مشاهده کنم. خانه ی شما در خواب، به امنیت، نیازهای اولیه، ارزشها و روح انسان اشاره می کند. اینکه خانه ی او کوچک بوده به این اشاره دارد که او نیاز چندانی به شما ندارد و روح او بزرگ نیست. شاید شخصیتی مذهبی و دست و دلباز داشته باشد و هدفش این باشد که زندگی شادی داشته باشد ولی او بیشتر فکر خودش است و ارضای او در لباسش به این اشاره دارد که او می خواهد ثروتش را خرج خودش کند. شاید او نگران بوده که بخواهد برایتان پول خرج کند یا از لحاظ مالی احساس خطر کرده. شما او را دوست دارید و اینکه او به حمام رفته به این اشاره می کند که او می خواهد اشتباهاتش را بشوید و شروعی تازه داشته باشد. نذر امام حسن ع کنید که اگر شما را دوست دارد خودش زود برگردد و شما شیرینی بدهید. اما اگر شما را دوست ندارد و نمی خواهد با شما زندگی کند خداوند مهرش را از دلتان بردارد. او شخصیتی دارد که خیلی ها می توانند دوستش داشته باشند و دوستان زیادی می تواند داشته باشد. تشکر از همراهیتون.
somaye farahani : سلام خانم هراتی عزیز.خواب دیدم در یک محفل مهمانی اقوام هستیم و سر یه سفره بزرگ همگی نشسته ایم و غذاهای زیادی هم سر سفره هست یادم نیست من چیزی خورده بودم یا نه ولی عروس اون خانواده که تو بیداری من نمیشناسمش اومد منو بلند کرد و گفت شما بیا اینور که همسر من که تازه اومده پذیرایی بشه منم خیلی ناراحت شدم به خاطر رفتارش چون یه طرف دیگه سفره خالی بود و میتونست بره بشینه...منم بلند شدم رفتم جای دیگه یه حموم خیلی خیلی کوچیک بود دست و صورت و گردنمو شستم با آب..
فریبا هراتی
: سلام. فامیلتان که شما را در خواب دعوت کرده رابطه ی خوبی با شما دارد و مهربان و دست و دلباز است ولی عروس آن خانواده بخیل و حسود است و از اینکه خیر خانواده ی شوهرش به شما برسد خوشش نمی آید. او می خواهد که شما مطلقا از آنها تقاضای کمک مالی نکنید و همه ی ثروت صاحب خانه برسد به شوهرش. شما هم از این رفتار او ناراحت می شوید و سعی می کنید که ظاهرسازی کنید و نشان ندهید که ناراحتید و وجهه ی خوبی برای خودتان نگه دارید. حکایت شاه می بخشه پادوی شاه نمی بخشه ایشون هستند! تشکر از همراهیتون.