تعبیر خواب سقوط
اگر کسی خواب ببیند از جایی سقوط کرده و آسیب دید، با سختی مواجه می شود ولی اگر دید که هیچ آسیبی به او نرسید، برایش کاری پیش می آید که زحمت فراوان در آن کار وجود دارد اما بیننده نهایتا به افتخار و ثروت می رسد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
سایه : سلام خواب دیدم انگار داریم آماده می شیم که بریم جایی ، هیچی دیگه یادم نیست ولی بعدش دیدم از هر جاده ای که می ریم صافه ولی گودال های کوچیک هست که دیده نمی شه یک بچه کوچیک هم همراه منه دیدم تو این گوداله افتاد ولی به نظر می آمد گوداله کوچیکه ولی عمیق بود انگار زیر گوداله کوه بود کوه سبز ، و من می رفتم که بچه را نجات بدم چندین بار این اتفاق افتاد و هر بار من رفتم تو گودال سر از کوه در آوردم سر گودال های کوچیک کوه بود و همش آن بچه تخس می افتاد
فریبا هراتی
: سلام. شما در مورد یک موقعیت یا فرآیندی احساس نا امیدی می کنید در حالی که می دانید راهی که می روید هموار است و دلیلی برای شکست نیست اما احساس می کنید که ثمره ی تلاشتان از دستتان در می رود و در شرایطی قرار می گیرید که قادر نیستید که به آن غلبه کنید یا روی پای خودتان بایستید . در حالی که ته و عاقبت هر بار شکست، موفقیتی بزرگ برای شماست. یعنی هر بار که خیال می کنید تلاشتان از دستتان در می رود، تجربه ای کسب می کنید که شما را بیشتر روی اوج موفقیت نگه می دارد. تشکر از همراهیتون.
Amin : سلام . دیشب خواب دیدم جای که نمیدونم کجا بود دارم کار میکنم بعد کنار پنجره بودم یه نفر هم پیشم بود که ناشناس بود واسم بعد اون از پنجره افتاد پایین من گرفت که نیوفته ولی افتاد پایین من سعی کردم کمک ش کنم ولی اون افتاد من امدم داخل از پنجره بعد رفتم پایین دیدم مرده چند تا خانم هم دارن گریه میکنن من خیلی ناراحت شدم واسش .... با تشکر
فریبا هراتی
: سلام. شما مشتاق نیستید که با یک برنامه برای پیشبرد کارتان پیش بروید و حس می کنید که در انجام کاری که واقعا نمی خواهید انجام دهید، تحت فشار هستید. دیدگاه شما با کسی دیگر در تضاد است و موفق نمی شوید که کاری که مد نظرتان است را به خوبی انجام دهید و در آن کار شکست خواهید خورد. همزمان ممکن است از نظر مالی هم متضرر شوید. تشکر از همراهیتون.
ارام : سلام، عرض ادب و احترام بانو.
ديدم روز بود و با سه نفر ديگه كه يكيشون يك زنِ چاق بود سوار اسانسور هستم و داريم طبقات رو ميريم بالا، يهو اسانسور تاب هاي شديدي خورد و متوجه شديم كه مشكل پيش اومده. همون لحظه من ديگه داخل اسانسور نبودم و داشتم از بيرون صحنه سقوط رو تماشا ميكردم! اسانسور شبيه به تلكابين روي يك كابل داشت سقوط ميكرد و من متعجب ازينكه من چطور اينجا و سالم هستم؟! اما هيچ اتفاقي برام نيفتاده بود.
بعدش به ناگهان داخل حياط دانشگاه قرار گرفتم و دختر دانشجويي رو با اسپري فلفل ديدم، گويا ازش استفاده كرده بود. دورتادورش هم افرادي كه ميخواستن دستگيرش كنن. پيشاپيش ممنون از تعبيرتون
فریبا هراتی
: سلام. احترام متقابل. درک و درایت شما زیاد خواهد شد و در حالی که به اوج ثروت و پیشرفت حرکت می کنید متوجه هستید که همیشه باید هوشیارانه منتظر هر چیزی باشید و به همین دلیل در زندگی سقوط نخواهید کرد و شکست نمی خورید. ( این خواب هشداری است که پس دستتان را نگه دارید و همیشه راه فراری برای خودتان بگذارید و پلهای پشت سرتان را خراب نکنید). شما یه این درک بالا می رسید که باید گاهی وسیله ی دفاع از خودتان را همراه داشته باشید ( تیزی و درایت و عقل) تا از جانب کسی ضربه نخورید. تشکر از همراهیتون.
حسین ب : سلام،خواب دیدم،روی یک دکل بزرگ قرار دارم ،دست یک دختر خاانوم رو گرفتم باهم به سمت بالا با ترس حرکت میکنیم،در بالای دکل یک نردبان بود از نردبان بالا رفتیم به پله اخر ک رسیدیم ، نردبان به صورت افقی مماس با یک نردبان دیگر به سمت آسمان بود،یک نفر جلوتر از ما داشت حرکت میکرد به راحتی رفت بالا ولی ما دوتایی نردبان لغزید افتادیم ،از خواب پریدم دیگه نفهمیدم چی شد!
فریبا هراتی
: سلام. شما سعی می کنید همه چیز را تحت کنترل داشته باشید و در زندگی پیشرفت کنید. اگر دخترخانم خوابتان را می شناسید رابطه شما با او به جایی نخواهد رسید و اگر نمی شناسید از نظر مالی متضر خواهید شد. تشکر از همراهیتون.
Mahdi : سلام وقتتون بخیر
خواب دیدم با برادرم و مادرم رفتیم دم در خونه یه نفر که دیگ بگیریم نمیدونم برای چی میخاستیم دیگ رو بعد هوا سرد بود من و برادرم با لباس تابستونی و شلوارک بودیم
مادرم که امد گفت گفتن که بیاین داخل نماز بخونین بعد ببرین دیگ رو ما قبول نکردیم و به طرف خانه رفتیم
که یهو توی خواب پدرمو دیدم از یه طرف داره میدوئه تا از یه تپه با شیب خیلی زیاد بالا بره و هرچی من و مادرم بهش میگفتیم گوش نمیداد و از وسط رو به پایین لیز خورد و افتاد و دوباره لجبازی کرد و رفت بالا این دفعه تا آخرای مسیر تپه بالا رفت و یهو ازون من هم رفتم که ببینم میتونم برم بالا یا نه ک دیدم خیلی مسیر شیب داره و مسیر هم لیز و یخ زدست بیخیال شدم که پدرم ازون بالا افتاد به پایین کنار تپه داخل یه گودال با ناله های پدرم و جیغ مادرم از خواب بیدار شدم تعبیر این خواب چیست؟ در ضمن ای خوابو ساعت 11 ظهر دیدم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما با برادر و مادرتان دنبال وسیله ای هستید که روزی زیادی به شما برسد و شاید به دنبال کاری مناسب می گردید. شما دچار رکود اقتصادی شده اید و از این جهت، برای تامین مایحتاجتان نیاز مبرم دارید که شرایط زندگی تان را سریعا عوض کنید. اما به شما می گویند به کسی کار می دهیم که از ما طرفداری کند و هر چه می گوییم بگوید درست است. بنابراین شما چنین کاری را نمی خواهید که به خاطرش مجیز دیگران را به هر قیمتی بگویید. پدرتان سعی می کند خودش به تنهایی بر سختی های زندگی پیروز و چیره شود ولی شرایط نابسامان و لغزنده ای وجود دارد که باعث می شود او ناامید شود و شکست بخورد. برای دفع شر کمی صدقه بدهید. تشکر از همراهیتون.
Mitra : سلام خدمت شما
بنده خواب ديدم پسر خاله ام كه در واقعيت يك سالشون هست و با من اصلا رابطه ي خوبي ندارن بغلشون كردم و يك كوچه مانند سرشيبي رو ميريم به سراشيبي اخر رسيدم ، موقعي كه اومدم از اين كوچه برگردم تا برسم به خونمون هي تا يك قسمت يا اخر سراشيبي ها رو مي رفتم اما بازگشت به عقب داشتم به همون حالت كه وايساده بودم باز پشت سر ميرفتم پايين و اصلا هم ترس نداشتم كه اين بچه ميفته و اونم خيلي اروم بود و در حين اين عمل بالا و پايين رفتن هر كلمه اسون و سختي بهش يادم ميدادم همون موقع ياد ميگرفت و تكرار ميكرد از جمله اسمم و رابطه ي خيلي خوبي با من برقرار كرده بود كه خودمم متعجب بودم بلاخره از اين سراشيبي اخري كه درش گير كرده بودم
قسمت مناسب رو انتخاب كردم و بع منزل رسيدم و يك منزل خيلي بزرگ هم داشتيم و گويا يك جشن بع شادي بود و همه فاميل هم اونجا بودن( در يك قسمت از خوابم از اون قسمت سراشيبي كه اسفالت و كاملا صاف بود اومدم پايين ولي نگا به كنار اسفالت كردم يك قسمت خاكي بود
گفتم دفعه ديگه از اين قسمت ميرم از اونجا بهتر ميشه رفت ولي بخاطر ندارم كه بلاخره از كجا به بالا رفتم)
فریبا هراتی
: سلام. کاری به شما واگذار می شود که احساس می کنید در شرایط بغرنجی قرار گرفته اید و برای شما پیشرفت در کارتان به نظر غیر ممکن می رسد ولی بر خلاف تصورتان خیلی زود کارتان را یاد می گیرید و ارتباط خوبی با کارتان پیدا می کنید و چشم باز می کنید می بینید موفق شده اید! به سختی های کار فکر نکنید و روحتان قوی خواهد شد و افتخارات و ایده های خوبی به زندگی تان راه می یابید. تشکر از همراهیتون.
masi : خانم هراتی جون قربونت برم خواهر عزیزم که شدی سنگ صبور ما اینجا هرچند نمیبینمتون ولی تو قلبمون جا داری .واقعا بعد خدا پناهمون شدی خدا پناهتون باشه ❤
بازم خواب دیدم حالم خرابه وبهم ریختم
خواب دیدم تو شمالم موهامو با شامپو دوبار شستم ولی دوباره اومدم یه شامپو بهتر برداشتم که موهامو نرم کنه وفقط سرمو خم کردم وشستم وروی سرم بچه هام اب سرد میریختن بعد رفتم روی یه چهار پایه جلو خونه خودمون ایستاده بودم ولی خیلی بلند بود بین زمین واسمون بودم
یکی از دوستام که یه ده باهم فاصله داریم
جلو خونشون داربست زده بود که نمای خونشو رنگ کنه
یه دفعه فاصله ها خیلی نزدیک شد ودوستم (که یکم هم ازش دلخورم) داربستشو هی تکون داد ومن جیغ میزدم که نکن نکن داربستاش خورد به چهارپایه من واز اون فاصله بالا تا پایین همینجوری در حال سقوط وجیغ بودم ومیگفتم کی میخام برسم زمین که با وحشت بیدار شدم.خانم هراتی جون خیلی بد بود خیلی... هنوزم وحشت زده ام از خوابه وسقوطم
تمام بدنم ورم کرده بود بیدار شدم ...دخترم هم دیده من دارم تو خیابون دست فروشی میکنم یه اقایی میگه فردا یکشنبه یه اتفاق بد میخاد بیفته
میدونم که قانون اینجا نباید دوتا خواب بگم ولی ایندفعه رو واقعا ببخشیدم وحلالم کنید .بازم خیلی خیلی عذر میخام خانم هراتی عزیز ❤
فریبا هراتی
: سلام. خواهش می کنم. محبت دارید. شما نگرانی هایتان را می شویید می رود و به آرامش فکری می رسید. انعطاف پذیرتر و مهربانتر از قبل فکر خواهید کرد و خونسردیتان را به دست می آورید. شما نیاز دارید برای اینکه از زیر فشار خارج شده و دوباره انرژی بگیرید یک استراحت طولانی مدت داشته باشید و خودتان را به معنویات بیشتر نزدیک کنید و از دنیای خاکی و مسائل مادی و زمینی از لحاظ فکری، دوری کنید. دوست شما می خواهد خودش را خیلی بهتر از امروز جلوه دهد و ایرادات خودش را بپوشاند. اگر شما بخواهید به جای اینکه به آرامش اعصاب خودتان فکر کنید و به جای اینکه سرتان به کار خودتان گرم باشد، از این و آن بگویید و در کارشان تفحص کنید، اعصابتان دوباره خورد خواهد شد و این استراحت معنوی که گفتم را از دست خواهید داد. در اینصورت شما جایگاهی را که برای خودتان پیش خداوند دارید و باعث آرامش شما می شود را از دست می دهید! لطفا به این توجه کنید که: من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش, هر کسی آن درود عاقبت کار که کشت!! سرتان به کار خودتان گرم باشد و به مردم کاری نداشته باشید و با خودتان و خانواده تان خوش باشید تا فکرتان خراب نشود. دوست خوبم سایت متعلق به من نیست که بخواهم از قوانین آن تخطی کنم. شما هم تنها عزیزی نیستید که می خواهید چند خواب را در یک خواب ارسال کنید و تبعیض گذاشتن من بین شما و دیگران نه تنها باعث اعتراض مردم خواهد شد بلکه من را هم مدیون سایت خواهد کرد. لطفا خواب دومتان را بعدا ارسال بفرمایید. اگر نگران خواب دخترتان هستید صدقه بدهید که قطعا دفع شر خواهد شد. تشکر از همراهیتون.
صبا : سلام من خواب دیدم که سوار اسانسور شدم تا به طبقات بالایی برم ولی آسانسور خراب شد و رفت به سقف چسبید و شروع کرد به پایین امدن فهمیدن سقوط اسانسور یعنی مرگ من . خیلی آرامش داشتم و شروع کردم به گفتن ذکر لا اله اله الله و محمد رسول الله گفتن وقتی اسانسور به زمین رسید به زمین خوردم و کمرم درد گرفت بیهوش شدم و میفهمیدم مردم دور و برم جمع شدند که از خواب پریدم و کمرم درد داشت. تعبیر خوابم چی میشه ؟
فریبا هراتی
: سلام. شما در کارتان یا در دین و ایمانتان موفق می شوید و به جایگاهی از قدرت و مقام می رسید که نمی دانید چطور باید با آن کنار بیایید شما مغرور می شوید و غرور و کبر دامنتان را می گیرد و از احترام و عزتتان در درگاه خداوند کم خواهد شد!! بنابر این خداوند شما را از مقامتان برکنار خواهد کرد. شما احساس سرگشتگی و تحیر می کنید و فشار زیادی را روی دوشتان احساس خواهید کرد. اما در عین حال، این شکست و تنزل مقام باعث می شود که شما مجددا به خودتان بیایید و زندگی تان متحول خواهد شد. این خواب به منزله ی هشداری برای شماست. مبادا به مقام که می رسید یا وقتی فکر می کنید خیلی از لحاظ دینی قوی هستید یا وقتی به همه ی خواسته هایتان رسیدید خودتان را گم کنید!! برای دفع شر صدقه بدهید و ذهنتان را درست کنید تا این اتفاقات برایتان نیافتد. تشکر از همراهیتون.
Arezoo : سلام
من دیروز قبل اذان صبح خواب دیدم یعنی وقتی بیدار شدم یک دقیقه بعد اذان گفت،خواب دیدم با پدر و مادر و خواهرم( برادرام نبودن)رفتیم شمال و داریم نگاه می کنیم من تو خواب گفتم چقدر بارون اومده شهر ماسال سرسبز تر شده نصبت به تابستون که با شوهرم اومدم(واقعا تابستون با همسرم رفته بودیم اونجا)بعد خواهرم اشاره کرد به یه تعداد درخت سوخته که تازه اونام روشون انگار جوونه و خزه در اومده بود منم گفتم تابستون کاملا سوخته بودن دارن سبز می شن بعد خواهر گفت اون دوتا درخت شبی یه زن و مرد نیستن که باهمن منم گفتم اره ولی یهو درخته وحشتناک شد و زنده شد حس می کردم تو خواب یه جورایی انگار مار بود و افتاد دنبالمون ماهم فرار کردیم به سمت جنگلای سمت راستمون که یهو فهمیدیم که جنگل نبوده و فقط یه تعداد درخت لب پرتگاه بودن و ما فریب خوردیم و سقوط کردیم ولی همون اولش خواهرم گفت همیشه از سیاستای اخر هر قسمت متنفرم و ما پایین تر نرفتیم وهمون جا تو هوا دنبال این بودیم خودمونو به کوه نزدیکمون بچسبون که پرت نشیم انگار تو خواب اصلا نترسیده بودم ولی حس می کردم گول خوردم
فریبا هراتی
: سلام. موفقیت های بیشتر و پیشرفت و برکت بیشتری به زندگی شما خواهد رسید. اما در عین حال خوابتان می گوید که وقتی یک چیز زیادی خوب به نظر می آید که انتظار آن را نداشتید باید نسبت به آن ملاحظه و تعمق بیشتری داشته باشید و نباید از مسائل ساده لوحانه و سطحی بگذرید. زندگی هایی که به نظر خراب می رسند به یکباره ممکن است سرو سامان بگیرند و کسانی که شما امروز آنها را از خودتان خیلی پایین تر می دانید ممکن است یکباره به قدرت برسند و باید مراقب باشید که با همه یکجور برخورد کنید و کسی را از خودتان پایین تر ندانید که به هنگام قدرت، نخواهند از شما انتقام بگیرند که چرا آنها را بی اهمیت حساب می کردید...دشمنی آدمها به هم در موضع قدرت مشخص می شود. برای دفع شر دشمنانتان صدقه بدهید. تشکر از همراهیتون.
Shantia : سلام
وقت بخیر
من خواب دیدم که یک هواپیما را بغل کرده ام و با دو نفر دیگر با سرعت در حال پرواز در آسمان هستیم. بعد فهمیدم در واقع من خلبان آن هواپیما هستم و با چرخش های متفاوت تمام تلاشم را می کردم تا هواپیما را درست هدایت کنم. و آن دو نفر هم به من کمک می کردند. در همین حین میدیدم که مادر و پدر و خواهرم در یکی از اتاق های خانه قدیم مادربزرگم نشسته اند و نگران من هستند. ناگهان همه چیز تکان عجیبی خورد و من و هواپیما و آن دو نفر شروع به سقوط کردیم. در همین لحظه دیدم خواهرم گریه می کرد انگار که بلایی سر مادر و پدرم آمده و خدایی نکرده مرده اند و من گفتم پس احتمالا زلزله شده. من همین طور که در حال سقوط بودم با تمام وجود خدا را صدا می کردم و از او کمک می خواستم. ناگهان چتر نجات آن دو نفر باز شد و من هم چتر آن ها را گرفتم و همین طور که خدا را صدا میزدم دیدم که سرعت سقوط مان کم شد و آرام آرام در حیاط خانه مادربزرگم فرود آمدیم و صدمه ای هم ندیدیم. در همین لحظه خواهرم را هم دیدم که آرام شده بود انگار که مشکل مادر و پدرم حل شده بود و زنده بودند.
ممنون می شوم تعبیر این خواب را بگوئید.
فریبا هراتی
: سلام. شما به اهداف بالای خودتان جاه طلبانه چسبیده اید و به مقصد خودتان در زندگی کنترل کامل دارید. شما در مورد کارهایتان و تصمیماتتان در زندگی اعتماد به نفس دارید و مطمئن هستید. خانواده شما با افکاری سنتی و قدیمی نگران جاه طلبی ها و بلند پروازیهای شما هستند. نگرش بی خیال و مغرور شما باعث می شود که در زندگی درست فکر نکنید و به نوعی خودتان را خیلی بیجا بالا ببینید و این به شکست شما منجر خواهد شد. باید افتاده تر و منطقی تر تصمیم بگیرید و مطمئن باشید که جاپایتان قرص است. مادر و پدر شما از نگرانی شما ممکن است بیمار شوند ولی خدای بزرگ نهایتا به خاطر ایمانتان شما را حفاظت خواهد کرد و خطر از سرتان دفع می شود و در زندگی شکست نمی خورید. تشکر از همراهیتون.