تعبیر خواب سوسک
سوسک دشمنی ضعیف و پست، یا بیماری و ناراحتی است که موجب تکدر ذهن بیننده خواب می شود. کشتن سوسک خلاصی از ناراحتی و زحمت و پیروزی بر دشمن است ؛ اگر چه ضعیف و ناتوان باشد. دیدن سوسک های زیاد تشویش و نگرانی است به خصوص اگر در خانه خودتان باشد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
elham : سلام وقت به خیر
خواب دیدم ی جایی هستم با خونوادم که انگار خونه خودمون بود ولی شبیهش نبود مهمون داشتیم می خواستیم ناهار بخوریم سفره رو پهن کردیم غذا بخوریم که دو تا سوسک از کنارمون رد شدن نمی دونم شاید هم از وسط سفره ای که هنوز وسایل نچیده بودیم رد شدن ولی ما هیچ کدوم نه از سوسکا ترسیدیم نه چندشمون شد اونا هم به ما کاری نداشتن یکی از سوسکا قهوه ای بود ی سوسک دیگه سفید با خال های ریز قرمز . وقتی غذا خوردن ما تموم شد سوسکا خیلی بزرگ شده بودن شاید ارتفاعشون به نیم متر هم می رسید گرد و درشت بودن ولی باز هم نه من و نه بقیه ازشون نمی ترسیدیم تو خواب احساس می کردم خیلی ضعیف هستن برخلاف ظاهر درشتشون .سوسک قهوه ای بالدار بود و بالهاش رو باز کرده بود ولی بالهاش خیلی کوچیک بودن و من پیش خودم می گفتم این اصلا نمی تونه پرواز کنه . سوسکا با هم مدام درگیر بودن وسط این درگیریشون سوسک قهوه ای افتاد روی ی بشقاب زرشک پلو با مرغ و من گفتم حیف شد می خواستیم اون غذا رو هم بخوریم ولی دیگه نمی تونیم . خواستم با دمپایی سوسک قهوه ای رو بکشم که خواهرم نذاشت گفتم حداقل بذارین بزنم تو سرش گیج شه نتونه دیگه تکون بخوره ولی بقیه گفتن اینا مال یک مرکز تحقیقاتی هستن بهشون زنگ می زنیم بیان ببرتشون مسئولش که اومد دیدم یه آقایی به اسم امید بود سوسکا رو ورداشت و رفت
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما و خانواده تان افکار تازه ای را در سرتان دارید و می خواهید از همدیگر حمایت روحی کنید و با هم مشورت کنید. مسائلی هست که فکرتان را ناراحت می کند و جنبه های نامطلوبی از خودتان هست که باید با آن مواجه شده و آن را از بین ببرید. هم مشکلات مالی وجود دارند و هم اینکه فکرتان را باید از بعضی مسائل پاک کرده و اشتباهاتتان را دور بریزید. شما در ابتدا به بعضی مسائل کوچک اهمیت نمی دهید ولی این مسائل به مرور زمان بزرگ شده و برایتان واقعا مشکل ساز می شوند. شما یک جور تضاد روحی را با همدیگر تجربه خواهید کرد. شما باید سعی کنید که این تضادها و عدم همفکری تان را از بین ببرید تا بتوانید در کارتان موفق شوید. باید سعی کنید که اگر تحریک شدید که با هم دعوا کنید، جلوی خودتان را بگیرید و خودتان را کنترل کنید. مشکلات مالی شما باعث خواهد شد که کمی از سرمایه تان حرام شود. وقتی که درست فکر کنید متوجه می شوید که شما فقط وقتی گشایش کار پیدا می کنید که امیدتان را از دست ندهید. تشکر از همراهیتون.
Farid : با سلام من خواب دیدم در جایی هستم که یه سوسک خیلی کوچک هست ولی من بشدت از اون میترسیدم با وجود ترس دنبالش کردم که بکشمش بالاحره موفق شدم اونو بین لباسهام که رو زمین افتاده بود بکشم ولی کل اون لباسا رو که کهنه هم بود خراب کرده بود اون سوسک و لباسا رو باهم انداختم دور ممنون میشم تعبیرشو بهم بگید.
فریبا هراتی
: سلام. شما سعی می کنید که جنبه های اصلی زندگی تان را دوباره ارزیابی کنید و می دانید و تصدیق می کنید که یک جنبه ی نامطلوب و اشتباه در رفتارتان وجود داشته و سعی می کنید که آن را از بین ببرید. البته این جنبه ی بد و اشتباه، در رفتار قدیمی شما وجود داشته و الان شما دیگر مانند گذشته رفتار نمی کنید و اشتباهات گذشته تان را تکرار نمی کنید. پس اشتباهتان و رفتار بد گذشته را دور می ریزید و شروعی تازه خواهید داشت. تشکر از همراهیتون.
Fereshte : سلام وقتتون بخير
من خواب ديدم كه تو خونه خودم كه يه مدت طولاني هستش كه توش زندگي نميكنم با مامانم و خواهرم و مادرشوهرو خواهرشوهرم رفته بودم و ديدم كه از دو قسمت هايي كه چوب داشت و يه اتاق يه عالمه مورچه مشكي همراه با سوسك بزرگ قهوه اي و زرد كه سخت جون بودن بيرون مياد و مامانم داشت غر ميزد و منم بدون ترس با پشه كش ميكشتم سوسك ها رو ولي خواهرم يكم مانع ميشد حتي مادرشوهرمم ميكشتشون و سوسك ها كمتر شدن البته خونه اي كه تو خواب ديدم يكم با خونه ي خودم فرق ميكرد و تو خواب ميگفتم من بايد بيام اينجا بيشتر بمونم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. احساس تنفر و نگرانی و ناراحتی از دروغ هایی که گفته شده ، هنوز در ذهن شما هست. ناراحتی های فکری شما نسبت به مسائلی که امروز در زندگی و خاطرات شما وجود دارد، ذهنتان را خسته کرده و شما نمی خواهید اوضاع به این صورت باشد و حاضرید سخت بکوشید تا مشکلاتتان حل شود. شما احساس می کردید که نادیده گرفته شده و برای کسی مهم نبوده اید. کم تحمل و بی صبر و قرار شده بودید و مادر شوهر شما هم امیدوار است که مشکلات شما حل شود. اما خواهرتان معتقد است که کسانی که شما را ناراحت کرده اند اند و دروغ گفته اند باید مجارات شوند و تقاص کارشان را پس بگیرند. تشکر از همراهیتون.
Foroozan : با سلام و احترام
ديشب خواب ديدم كه همشو خاطرم نيست اما يادمه كه در يك فروشگاه بودم و خانومي رو ديدم كه براي خودش و دوستش جامدادي فلزي خريد من هم رفتم جامدادي هارو ببينم اما با خودم گفتم فلزي سر و صدا ايجاد ميكنه و جامدادي كيفي زيپي بهتره كه چند تا روي ديوار آويزون بود يكيشون كه قشنگتر بود و طرحش رنگي بود كه يكي از اون رنگها صورتي بود،خواستم بر دارم اما يادم اومد يه دونه از همين جامدادي ها به رنگ سفيد با راههاي قهواه اي روشن دارم كه نو هست براي همين نخريدم، و يادمه ميخواستم يه خودكار بخرم كه فروشنده يه قاب بهم نشون داد كه خودكار هاي خيلي شيك داخلش بود با جوهرهايي كه داخل همان قاب شيشه اي كنار هم قرار داشتند كه همشون قرمز بودن( همه خودكاراي اون قاب با جوهر قرمز بودن) اون جوهر ها قرمز هاي كم رنگ پرنگ بودن اما رنگشون نزديك به هم بود و خيلي هم مخملي و براق بودن بعضياشون ( حالت اكريلي) با خودم فكر ميكردم كه حتما گرونن اما فكر ميكنم من ميخواستم بخاطر خاص بودنش از اونا بخرم، و همچنين يادمه در اتاق من و خواهرم دو تا سوسك صورتي و زرد بودن كه از خواهرم خواستم بكششون كه به اون صورتيه چند تا ضربه زد اما نمرد و فرار ميكرد تا اينكه از برادرم خواستم و اومد دو تاشونو كشت، بعد خواستم از ترس سوسك در اتاق برادرم بخوابم و با پتوم رفتم و از برادرم پرسيدم كه گفت البته اتاق منم سوسك داره گاهي( اما اون لحظه سوسكي نبود ترسيدم وقتي بخوابم سوسك بياد) تصميم گرفتم تو اتاق خودم بخوابم
فریبا هراتی
: سلام. شما ایده های تازه ای به ذهنتان می رسد و به انتخاب های پیش رویتان نگاه می کنید. شما برای حفظ روابطی که موقتی هستند و خیلی طولانی نخواهند بود، زیاد به خودتان فشار نمی آورید و می پذیرید که بعضی ها رفتنی هستند ولی تا جایی که برایتان مقدور باشد سعی می کنید که انعطاف پذیر باشید و اجازه دهید که هر کسی دوستتان داشت برایتان بماند و هر کسی که نخواست، خوب برود! شما با دوستانتان مهربان خواهید بود ولی ترجیح می دهید دوستان صلح جو و متمول یا بی نیاز داشته باشید. شما می خواهید تاثیری ماندگار روی زندگی بگذارید و نظراتتان را به راحتی و با شور و شوق ابراز کنید و ارتباط مثبتی با دیگران داشته باشید. می خواهید نقشتان در زندگی برجسته باشد و با خوبی و به عنوان یک شخص موفق از شما یاد کنند. شما گاهی به خاطر مسائل کوچک مثبت و منفی فکرتان ناراحت می شود. شما یا خواهرتان از هم گاهی ناراحت می شوید و یکی مهربان تر برخورد می کند و دیگری بداخلاقتر. برادر شما بین شما و خواهرتان قضاوت می کند و سعی می کند که مشکلات را از بین ببرد. ولی خود او هم گاهی ممکن است اشتباه و بداخلاقی از خودش بروز بدهد. تشکر از همراهیتون.
Foroozan : سلام ممنونم از تعبير جالبتون
من چندين بار تعبير شما رو خوندم،
لطفا نمايش داده نشود
فریبا هراتی
: سلام. استدعا می کنم. من همیشه خوابهای شما را از روی نوشته های خودتان تعبیر می کنم و با استفاده از کلمات کلیدی که خودتان در خواب می نویسید. تعبیر کلی همان است که عرض کردم و با توجه به صدها کاربری که هرروز خواب ارسال می کنند از شما تقاضا می کنم سعی کنید که کامنت های اضافه و توضیحات خط به خط مثل الان از بنده نخواهید . من دیشب به عنوان مثال به خاطر کثرت کاربران تا 2 نصفه شب کار می کردم و اگر هر کسی بخواهد بگوید خودکار کدام قسمت تعبیر بود مداد کدام قسمت باید 24 ساعت را تبدیل به 44 ساعت در شبانه روز کنیم. من نمی توانم همه ی خوابهای شما را به یاد بیاورم و برای اینکه پاسختان را بدهم باید از اول خوابتان را بخوانم و این یعنی وقت گذاشتن روی خواب شما دقیقا به اندازه ی بار اول!! تاثیر ماندگار هر چیزی می تواند باشد که در زندگی تان به آن اهمیت می دهید. تعبیر ها گاهی اشاره به الان گاهی اشاره به آینده و گاهی اشاره به گذشته شما می کند و این تشخیصش با خود شماست که زندگی تان را بهتر می دانید. لطفا از کامنت اضافه گذاشتن تا جایی که مقدور است اجتناب کنید. تشکر از همراهیتون.
مینا : سلام وقت بخیر
خواب دیدم یه کیف خیلی شیک مجلسی رو دوشمه وقتی داخل کیف و نگاه کردم یه سوسک تو جیب بغلی داخل کیف بود از دیدنش خیلی بدم امد واز خواب بلند شدم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما با کسی در ارتباط هستید یا شغلی دارید که به واسطه ی او یا این شغل احساس می کنید که مقام و پرستیژتان بالاست ولی چیزی در شخصیت این آدم هست یا جنبه ای از آن شغل هست که روحتان را آزرده می کند و بعدا برایتان مشخص می شود که چیست. تشکر از همراهیتون.
mohsen : سلام وقت بخیر
خواب دیدم در منزل بودم یخورده سوسک دیددم بعد یه کمد رو بلند کردم دیدم یه دسته سوسک قهوه ای و سفید خیلی زیاد اونجان من رفتم اسپری حشره کش آوردم زدم بهشون اینا فرار کردن رفتن اتاق خواب ولی فک کنم چیزیشون نشد بعد در اتاق خواب من یه فندک جلوی اسپری گرفتم و با آتیش چندتاشون خیلی کم مردن و بقیه دیگه نمیدونم چی شد بیدار شدم
فریبا هراتی
: سلام. لطفا برای دفع شر صدقه بدهید. چیزی باعث ناراحتی فکر شما خواهد شد و شاید مربوط به خاطرات یا رازهای قدیمی مربوط به مادیات باشد که هرگز بیان و مطرح نشده اند. شما شاید کمی عصبانی شوید و رفتار تند و حاکی از استرس از خودتان نشان دهید. شما سعی می کنید که این نگرانی ها را از وجودتان دور کنید. سوسک قهوه ای نگرانی های مربوط به مادیات است و سوسک سفید به عدم تمیزی مربوط به ذهن است. مثل داشتن روحی کثیف یا ذهنی کثیف که قادر به پاک کردن آن نباشید. شاید کسی شما را تحریک کند که چیزی بگویید که بعدا پشیمان شوید. باید سعی کنید که خویشتندار باشید. تشکر از همراهیتون.
فاطمه : سلام. خانم هراتی خسته نباشید.من و خواهر متاهلم در یک خانه ایی روی مبل نشسته بودیم (انگار مال خودمان بود)که سالن بزرگی داشت.سالن کم نور بود.بقیه در اتاق بودن. یک مار خیلی بزرگ سیاه روبرویمان سبزشد،خواهرم داد زد مااار،من نمیتوانستم فرار کنم مار خیلی به من نزدیک بود،سریع آیه الکرسی خواندم که مرا نیش نزند و در دلم از پدرم کمک میخواستم، مار سرش را از سمت من برگرداند کمی خیالم راحت شد و همچنان آیه میخواندم، که یکهو دیدم تبدیل به سوسک سیاه بالدار شد و پر کشید و رفت، من به اتاق رفتم و جریان را برای خانواده تعریف کردم، آنان خیال کردن من توهم زدم ولی من مطمئن بودم واقعیت بود، جای خوابم را پهن کردم و خوابیدم، مادرم برایمان کلی ساندویچ آورده بود. هات داگ و ژامبون (کامل پیچیده و آماده بود،که بصورت عمودی مثل گلدان چیده بود در ظرف استوانه)و سالادالویه(انگار در ظرف ریخته بود ولی من فقط باگتها رو میدیدم). انگار اول باید سالادالویه بخوریم. ولی من دلم میخواست هرچه زودتر هات داگ بخورم.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما قلبی بزرگ و روحی بزرگ دارید و ایده ی تازه ای به ذهنتان می رسد که نسبت به آن خیلی امیدوار نیستید. شما به مسائل منفی و نگرانی های بزرگ پیش رویتان نگاه می کنید. با آیت الکرسی همه ی نگرانی های بزرگ شما تبدیل به مسائل کوچک و بی ارزشی شده و از زندگی تان پرخواهد کشید . مادر شما خیلی زحمت می کشد و یا از شما انتظار دارد که حسابی سخت کوش باشید. شما پذیرای ایده های جدید هستید و بی شیله پیله و ساده اید. می خواهید به موفقیت رسیده و زندگی غنی داشته باشید. می خواهید زودتر پولدار شوید و زندگی تان رنگ و بوی تازه ای بگیرد. تشکر از همراهیتون.
Samin : سلام وقت بخير
خواب ديدم يك سوسك به دستم چسبيده و خيلي چندشم شد و داشتم سعي ميكردم از دستم بندازمش احساس كمي سوزش هم جاييكه چسبيده بود داشتم مرده و زنده بودنشم يادم نيست دقيق ولي فك ميكنم مرده بود چون ازسمت پشتش به دستم چسبيده بود
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. یک فکر منفی باعث شده بوده که شما نتوانید به خوبی کارتان را انجام دهید یا نتوانید به خوبی با دیگران در ارتباط باشید و شما این نگرانی و فکر منفی را از خودتان دور کرده اید. تشکر از همراهیتون.
Rozz : سلام وقت بخیر
خواب دیدم توی حیاط خونه ی یکی از اشناهامون هستم اونا توخونه بودن ومن از توحیاط باهاشون حرف میزدم تعدا زیادی سوسک سیاه توی خونه وحیاط شون دیدم پرواز میکردن یکیشون وکشتم با کفشم بقیش فرار میکردن
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما با این خانواده خیلی صمیمی نیستید و روابط شما با آنها سطحی است. آنها مشکلات و ناراحتی های زیادی در زندگی شان دارند و شما اجازه نمی دهید که مشکلات ایشان فکر شما را خراب کند. نگرش شما و رویکرد شما نسبت به مسائل قویست و می توانید راهنمای آنها باشید تا مشکلاتشان را حل کنند. تشکر از همراهیتون.
شین : سلام روزتون به خیر
ممنون میشم خواب نمایش داده نشود.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما سعی می کنید که جنبه های نامطلوب زندگی را درک کنید و بدانید که در زندگی هر موردی ممکن است پیش آید که ناخوشایند باشد و همیشه نمی توان رویایی فکر کرد. اما با این وجود درک و هضم بعضی از سختی های زندگی برای شما دشوار است. تشکر از همراهیتون.