تعبیر خواب سگ
اگر در خواب خود سگی دیدید که مطیع و رام است و به دنبالتان می آید، دوستی از شما حمایت می کند. سگ آشنا و مطیع و رام دوست وفادار است. سگ اگر آشنا و رام باشد و بانگ و صدا راه بیندازد فحش و ناسزا است و خواب شما می گوید با یک نفر برخوردی نا مطلوب خواهید داشت که او نسبت به شما سخنان زشت می گوید و دشنام می دهد.
تعبیر خواب حمله سگ
تعبیر دیدن سگ ناآشنا و وحشی که قصد حمله به او را دارد، وجود دشمنی است که فرومایه و پست است. اگر حمله سگ را دفع کرد، بر دشمن غلبه می کند. اگر سگ بیماری هاری داشت، دشمن وی نیز بیماری روحی دارد. اگر کسی ببیند که سگ لباس او را پاره کرد، دشمن او باعث می شود تا دوستی او و دیگران بوسیله بدگویی هایی که انجام می دهد به دشمنی تبدیل شود. اگر کسی دید که گوشت سگ می خورد، حرام خوار و ربا خوار است.
اگر سگی ماده به خانه اش وارد شد، و بیننده خواب مردی مجرد باشد، زنی پست با خصایص زشت به ازدواج وی درمی آید. اگر سگ شکاری داشت، دشمن بیننده خواب، دشمنی اش را آشکار می کند. اگر کسی خواب دید که سگی در جایی پنهان شده بود و پارس می کرد، دشمن وی در پنهانی از او غیبت می کند و دیگران را علیه او می شوراند. اگر بیننده خواب، سگی را دید که سگ دیگر را در مشاجره و پارس کردن و منازعه از پای درآورد، و یکی از آنها فرار کرد، یکی از دشمنانش از میدان خارج می شود.
اگر کسی سگ نگهبان به او هدیه داد، او به محافظت از شخص پلیدی روی می آورد که از او منفعت ببرد. اگر دید که سگ شکاری، شکاری را آورد و جلوی او انداخت، دلیل که ارثیه ای به او می رسد که از مال حرام بدست آمده است.
تعبیر خواب گاز گرفتن سگ
اگر سگی لباس او را گاز گرفت و قسمتی از بدنش نیز آزرده شد، از دشمن زیان سخت می بیند.
-
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن سگ درخواب بر چهار وجه است:
- دشمن،
- پادشاه طامع،
- دانشمند و خادم بدکار،
- مردمان غماز (سخن چین).
محمد ابن سیرین می گوید: سگ در خواب دیدن، دشمن پست فرومایه است و سگ ماده در خواب زن فرومایه است. تعبیر خواب سگ سیاه دشمنی است از عرب، و سگ سفید ، دشمنی است از عجم. اگر ببیند که سگ بر وی بانگ می کرد، دلیل که از دشمنی سخنی زشت شنود. اگر ببیند که سگ او را بگزید، دلیل که او را از دشمن گزند رسد. اگر دید جامه او به آب دهان سگ آلوده شد، دلیل است از دشمنی خسته شود. اگر دید جامه او بدرید، دلیل که در مالش نقصان پدید آید.
اگر ببیند که گوشت سگ می خورد، دلیل که دشمن را به دشمنی دیگر دفع کند. اگر ببیند سگی را نان می داد، دلیل است که روزی بر وی فراخ شود. اگر ببیند سگ با وی نزدیکی نمود، دلیل که دشمن در وی طمع کند. اگر ببیند که سگ بر وی تکیه کرده بود، دلیل است بر دشمنی فرومایه اعتماد کند و کار او را نصرت دهد. اگر دید که شیر سگ می خورد، دلیل که ترس و بیم سخت به وی رسد و باشد که با دشمن او را خصومت افتد.
اگر ببیند که سگ از وی می گریخت، دلیل است دشمن از وی برحذر باشد. اگر ببیند که سگی ماده درخانه او درآمد، دلیل که زنی فرومایه را به زنی کند. اگر دید که سگی جامه او را به دندان بگزید، دلیل است مکروهی بر وی رسد.
اسماعیل بن اشعث می گوید: سگ شکاری در خواب، دشمن است. اگر ببیند که به سگی شکار می کرد، دلیل که از دشمنی دعوی دانش کند و خیر و منفعت یابد. اگر ببیند گوشت شکار می خورد، دلیل که میراث یابد. اگر ببیند که سگ شکاری از خود دور نمود، دلیل است از دشمنی با منفعت جدا شود.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Dina : سلام.وقت بخیر،خاب دیدم بامادروخواهرم تو فروشگاه لباس بودیم امامتوجه شدم لباسها مخصوص حیواناته نه کودکان،مامانم گفت تو که میخای سگ بخری اگرخاستی یه لباس انتخاب کن (در واقعیت قصدخرید یا ب سرپرستی گرفتن گربه را دارم)همون موقع توذهنم سگ سفید پشمالو کوچک عروسکی اومد،بعدرفتم پیش دوست پسرم واون همون نوع سگ رابهم هدیه داد، رفتم خونه ک با خونه فعلیمون فرق داشت، سگ را نشون خواهر دیگه ام دادم خوشحال شد امایه گربه داشتیم ک ازسگ فرارکرداماخواهرم ب زور نگهش داشت ک من مانع شدم اما بعدش گربه هم از سگ نترسیددیگه،بعدش پدرم گفت سگ رو ببریم بگردونیم و بردیمش بیرون و پدرم سعی داشت درمورد سگ راهنمایی های به من بده حتی یه فیلم به من نشون داشت که یک لاک پشت یک سگ قهوه ای مظلوم را از دست یک سنحاب نجات میده و گفت ببین چقدر خوبه ک لاک پشت هم کمکش میکنه ( بیشتر منظورش خوب بودن سگ ها بود نه فقط اون سگ)و از همون ابتدا هم لباسی ک برای سگ خریده بودم رو تنش کرده بودم،بعدش با خانواده سفررفتیم اما تومقصد هم رو گم کردیم من وخاهرم وپدرم ازبقیه جدابودیم ک پدرم مسیرسخت و پرپیچ وخم و پر از پله و پستی بلندی رو انتخاب کرد و با ماشین ( که الان ماشین نداریم) تو این مسیر حرکت میکرد وماناراحت بودیم گفتیم بابا همیشه مسیر بد رو انتخاب میکنه وبعدش پدر رو هم گم کردیم به جمعیتی رسیدیم ک گوشی خاهرم رو دزدیدن و باتهدید تقاضای پول کردن ک گوشی رو پس بدن،و نتونستیم گوشی رو پس بگریم اما خانواده را پیدا کردیم و خانواده بخاطر گم شدن و سختی راه خسته بودن
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما می خواهید تصویر تازه ای از خودتان به دیگران ارائه کنید و مادرتان معتقد است که باید رفتاری داشته باشید که گویای احساسات درونی تان است و مطابق با شخصیت و غرایز واقعی تان رفتار کنید. شما دوستی با وفا و پاک و صادق محسوب می شویدو دوست پسرتان هم مانند شماست. اما شما در عین حال دوست دارید که تمایلات خودتان را بدست آورده و روحیه ای مستقل و زنانه هم دارید که دوست دارید خودمختاری و آزادی خودتان را حفظ کنید. پدرتان معتقد است که اگر یک زن بخواهد؛ قادر خواهد بود با آرامش و متانت خودش و حفظ حریم خصوصی خودش، و با صرفه جویی کاری کند که شوهرش مجبور نباشد مرتب کار کند و همه ی پولشان خرج شود و همچنان شرایط اقتصادی نامناسبی داشته باشند. خانواده ی شما می خواهند تحول تازه ای در زندگیشان ایجاد کنند. پدرتان سعی می کند که کنترل کارها را بدست بگیرد ولی موانع و مشکلات زیادی در زندگیتان بوجود می آید و شاید مادر و پدرتان نتوانند به درک مشترکی برای حل مشکلاتشان برسند و با هم اختلاف پیدا کنند. کسی به زندگی خواهرتان راه پیدا می کند که می خواهد به خواهرتان زور بگوید تا او را مجاب کند تا ارتباطشان را قویتر کنند و شاید خواهرتان مجبور شود ارتباطش را به کل با او قطع کند. دوباره بعد از مدتی خانواده تان با هم توافق و آشتی خواهند کرد ولی به خاطر وقایع گذشته فکرتان خسته می شود. برای دفع شر صدقه بدهید. تشکر از همراهیتون.
Ghoncheh : سلام من خواب دیدم مادرم سگ قهوه ای کوچکی گفت می خواهم بیارم خانه و نگهداری اش کنم من گفتم قرار بودسگ نیاریم خانه و من راضی نبودم
فریبا هراتی
: سلام. مادر شما احساس خوبی نسبت به کسی دارد که بینشی قوی؛ شخصیتی وفادار و یک دوست محافظه کار محسوب می شود دارد و می خواهد دوستی خودش را با او گسترش دهد. شاید شما خلاف نظر او فکر می کنید. تشکر از همراهیتون
حمیده : سلام وقت بخیر یکشنبه ظهر ۳وم ربیع الاول خواب دیدم به یه سفر رفتم که انگار روستایی و جنگلی بود و کلبه هم داشت.ادمای مختلفی رو هم میدیدم ولی نمیشناختمشون.توی کلبه بودم که چن نفر باهام بودن و انگار تفاوت عقیده زیاد داشتیم و همش با من مخالفت میکردن.تا اینک یهو اونا رفتن و فقط خودم موندم و هر طرف میرفتم سگ های کوچیک ولی وحشی که به سمت پاهام حمله میکردن بودن.پشت در باز میکردم بودن حتی وقتی میرفتم روی مبل اونا میپریدن روی مبل(قبلا هم سگ دوستم پامو خیلی کوچیک خراش داده بود و از این کوچیکا بود.)توی خواب همچین حس آشنایی داشتم.من همش در حال فرار بودم چنتاشونو زدم ولی تمام پاهام از مچ به پایین جای گازشون بود.قبل دیدن این خواب ذهنم درگیر زدن واکسن بود چون اصلا دوست ندارم بزنم ولی صبحش فهمیدم ک مجبورم و انگار راه فرار نیست و اینو یه تهدید به حساب اوردم.
فریبا هراتی
: سلام. تعبیر خوابتان دقیقا به ذهنیت شما در باره ی واکسن مربوط است. شما می خواهید چشم انداز تازه ای در زندگی تان داشته باشید و به آرامش برسید ولی با افرادی مواجه می شوید که ذهنیت آنان با شما هماهنگ نیست. آنها به خاطر خود شما و بنا به حمایت از شما می خواهند نظراتشان را به شما تحمیل کنند و شما زورتان به آنها نمی رسد. عملکرد شما در زندگی بیداری تان منوط به دخالت های دیگران، تحت تاثیر قرار می گیرد و استقلال عمل شما را در پیشبرد بعضی از اهدافتان، از شما می گیرند. احساس می کنید که توانایی متعادل کردن جنبه هایی از زندگی تان را ندارید و در مورد واکسن زدن دچار تردید شده اید یا تمایل ندارید که اصلا واکسن بزنید چون فکر می کنید که اینکار اشتباه است. تشکر از همراهیتون
Ommolbanin : سلام.خدا قوت.هوشنگ هستم.تو خونه ایی هستم،موجودی که ابتدا به نظرم بچه کوچولو است،بعد یک سگ کوچولوی که بالا تنه اش خوشگل نیست و لحظه ایی شبیه میمون است،اما رنگش همانند پوست آدمیزاد،مایل به زرد و کرم است. بعد انگاری اون در بغلم است و من دارم با اون بازی می کنم و شروع می کنم اون را بوسیدن.اون هم خوشش می آد و من را می بوسه.بعد من شروع می کنم به بوسیدن و مالیدن پائین تنه اش که شبیه به پاهای بچه آدمیزاد ، قدری توپول و بدون مو بود،انگاری این بوسیدن از روی لذت جنسی است و وقتی که احساس لذتم بیشتر می شه،لحظه ایی یکی از برادرانم با حالت تعجب وارد می شه و من از خواب می پرم.خواب نیمه شب همین امروز است.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شیطان سعی می کند که شما را وسوسه کند که از احساسات پاکتان بر علیه شما استفاده کند. او می خواهد شما را بفریبد تا به بهانه ی لذت جویی، کاری کنید که ناراحتی و سختی به زندگی تان راه پیدا کند. شما باید خردمند باشید و احساسات و تمایلاتتان را کنترل کنید. برای دفع شیاطین از زندگی تان شبها قبل از خواب آیت الکرسی بخوانید و ذکر نام حضرت فاطمه س را به اینصورت 7 بار تکرار کنید: یا فاطمت بنت محمد رسول الله. ممکن است اگر جدا از خانواده تان زندگی می کنید، تمایلات بدنی شما از کنترل تان خارج شده باشد و این می تواند دلیل دومی برای دیدن خوابهای شیطانی باشد. تشکر از همراهیتون.
آهنگ : سلام وعرض ادب بانوی بزرگوار،خدا قوت برای خودتون وهمکاراتون،برادرم خواب دیدن چند تا مرد دوتا سگ رو گرفتن وعقب(کابین) یک سایپا گذاشتن سگها در حال جفت گیری بودن پشت سایپا که سگ‌ماده رو به برادرم‌کرده و مثل آدمها به حرف اومده وبه برادرم‌گفته خفه ت میکنم، بعد داداشم خودشو تو یک خونه دیده ۴۰الی۵۰گربه توش بودن با یک لگد به یکی از گربه ها میزنه وگربه کوچیک میشه اندازه یک نخود واز بین‌میره وبا ترس از خواب بیدار میشه.با تشکر از زحمت تعبیر خواب ممنون
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. تشکر از محبت شما. برادر شما بینشی قوی دارد. او شاهد این خواهد بود که عده ای به بهانه ی "اضافه کاری" در محلی جمع می شوند و به فحشا مشغول می شوند و برادرتان از این مسئله ناراحت می شود ولی نمی تواند حرفش را جایی بزند و مجبور است این راز را در سینه حبس کند. برادر شما با اشخاصی که بخواهند به بهانه ی لذت و خوشی به فحشا رو بیاورند، بدرفتاری می کند و آنها را اصلا به حساب نمی آورد و ارزشی برای زنان فاسد قائل نخواهد بود. تشکر از همراهیتون.
رویا : سلام وقت بخیر جمعه قبلیکه گذشت صبح زود بعد ساعت ۶ خواب دیدم تو پیاده رو یه خیابون دارم راه میرم شب بود و پیاده روبا چراغای مغازه ها روشن شده بود البته اینا تو خوابم خیلی مهم نبود فقط خواستم بدونین که تاریکی نبود با اینکه شب بود یهو یه خانوم با دوتا سگ از روبروم میومدن دوتاشون بسمتم پارس کردن و دوییدن ولی یکیشون قلاده داشت که خانومه با مهربونی کنترلش کرد ولی یکی دیگشون انگار قلاده نداشت بسمت دویید و منم که بشدت از حیوونا میترسم اول یه جیغ ضعیف کشیدم و حالت فرار گرفتم ولی بعدش بخودم مسلط شدم و دستمو بردم سمت سرش و نوازشش کردم سرشو اورد بالا صورتش عین یه مرد بود با موهای کم پشت ، من یجوری شدم . بعد سرشو برد پایین و اروم شد و منتظر نوازش من . تو بیداری دستم به هیچ حیوونی نخورده ولی تو خواب با اینکه ترسیده بودم اما انگار قبلا هم اینکارو کرده بودم "تو فکرم این بود" . انقدر این فکر قوی بود که بیدار هم که شدم فک میکردم تو بیداری هم قبلا یه سگو ناز کردم . دوتا سگا بزرگ (ولی نه اونقدر بزرگ ) لباس تنشون بود یه پلیور . دستمو بردم سمت راست شکمش دستم یهو داغ داغ شد از گرما . به صاحبشون گفتم هوا هنوز سرد نشده این لباس براشون مناسب نیست . یجای دیگه دیدم همین دوتا سگا رو که داشتم باهاشون خداحافظی میکردم اونا هم نشسته بودن یوری و دستشونو با همون حالت سم مانند کوچولو که دارن بسمتم دراز کردن و باهاشون دست دادم و هیچ ترسی نداشتم ازشون . بااینکه یه هفته گذشته ولی ذهنم درگیرشه هنوز . ممنونم ازتون خانم هراتی .
فریبا هراتی
: سلام. شما سعی می کنید که در مسیر زندگی تان به آرامی پیشرفت مستمری داشته باشید و بر موانع و مشکلات زندگی تان غلبه کنید. شما در مورد یک موقعیتی بینش و شفافیت بیشتری بدست می آورید و دوستان جدیدی پیدا خواهید کرد. خصلت های خوب شما مانند بینش قوی، درستکاری، سخاوت و وفاداری شما موجب می شود که بتوانید در زندگی تان پیشرفت کنید. شما به کسی اعتماد خواهید کرد که معمولا سعی می کند که شخصیت و عادات خودش را از دیگران بپوشاند و به این فکر می کنید که وقتی با او صمیمی هستید برای چه باید از سردی روابط با شما نگران باشد. تشکر از همراهیتون.
رسول : سلام صبح پنجشنبه حدود ساعت خواب دیدم بهمراه همسر ودوفرزند پسرم بایک ماشین لوکس خارجی رفته بودیم سفریک جایی مثل روستا بود یکنفر اومدگفت ماشینت جای خوبی نیست بیابزارتوخونه ما منم ماشینو بردم خونش منتها موقعبیرون اومدن سردرگم شدم ودوتا سگ ودوتاکفتاربه من حمله کردن با دادوفریاد وگازگرفتن گوش یکی از سگا ازاونجافرارکردم ولی تومسیرم رسیدم به جایی که پر استخون بود وحدود200یابیشترسگ دنبال من تمام بدنم رو گازگرفتن ولی فقط جای دندونش ن سوراخ شده بود زخمی بودم ولی خونی نبود دو سه نفرمامورمانندکه یکیشون چاق بود اومدن منو نجات دادن ومن بهشون میگفتم آمپول کزاز وهاری به من بزنید اونها هم میگفتن باشه باشه خیلی شانس آوردی مارسیدیم من نگران خانوادم بودم یکیشون گفت یکی ازمامورا خونوادت با ماشینت نجات دادن تو نگران نشو.ممنون بابت تعبیر
فریبا هراتی
: سلام. شما و خانواده تان می خواهید برای زندگی تان تصمیمات تازه ای بگیرید تا شرایط متنوع تری را در زندگی تان تجربه کنید. شما سعی می کنید که با پرستیژ و قدرت و اقتدار ، کنترل زندگی تان را به دست بگیرید ولی در شرایطی قرار می گیرید که مجبور هستید محدودیت های تازه تری را تحمل کنید!! شما مجبور می شوید که قوانین سنت گرایانه و فرهنگ اجتماع ساده ای را دنبال کنید که با افکار شما در تضاد است. به کسی اعتماد می کنید که دوست واقعی تان نیست. اشخاص زیادی از اینکه شما را تنها و ایزوله گیر آورده اند، سو استفاده می کنند و می خواهند کاری کنند که نتوانید تعادل را در زندگی تان حفظ کنید و به شما خیانت می کنند، به اموالتان چشم دارند و می خواهند شما را به بیراهه بکشند. شما قدرت دارید که متقابلا از خودتان دفاع کنید. بخاطر قانونمند بودن و وجدانیت شما، مشکلات از شما دور خواهند شد ولی خوابتان هشدار می دهد که به هر کسی اعتماد نکنید. برای دفع شر به اندازه ی وسعتان گوسفند و یا مرغ قربانی کنید و گوشتش را به فقرا ببخشید. تشکر از همراهیتون.
رعنا : با درود و مهر. دیشب دیدم با همسرم در جایی پر ازدحام گویی بازار تهران هستیم. سگی بی پناه و گرسنه رسید و دنبال غذا می گشت. من با مهربانی صداش زدم تا بیاد نازش کنم و بهش خوراک بدم. نگاهم کرد ولی بی تفاوت بود. مردی جوان از یک کبابی بیرون اومد و یه کباب کوبیده رو از سیخ جدا کرد و انداخت جلوی سگ. هنگام پرتاب، کباب نخست به پای من خورد. با حالت چندش پام رو کشیدم عقب(چون همه حیوانات رو به یک اندازه دوست دارم و هیچ حیوانی رو نمی خورم، جنازه حیوانات در غالب غذا برام دردناک و چندش آوره) همسرم از دور داشت تماشا می کرد. از مهر مرد جوان لذت بردم. سگ داشت کباب رو می خورد که ناگهان مردی جوان اومد و باقی کباب رو برداشت و در حین خوردن گریخت (مطمئن نیستم خود اون مرد کبابی بود یا یک مرد دیگر که نیازمند می نمود) من به دیده اعتراض نگاهش کردم و خواستم دنبالش برم تا خوراک سگ رو پس بده و بهش بگم این دزدی و ضعیف کشیه. بقیه اش رو یادم نیست. سپاس
فریبا هراتی
: سلام. تعبیر خوابتان این است که شما شخصیتی متمول دارید و در رفاه زندگی می کنید و در عین حال که دلسوز و مهربان و حامی حیوانات هستید؛ گویا از حال مردم اینجا زیاد خبر ندارید. فقر در جامعه به اندازه ای گسترش پیدا کرده که وفاداری و رئوفت سگ ها هم زیر سوال می رود چه برسد به انسانها!!! خیلی از مردم برای بقای خودشان به پست ترین کارها دست می زنند و غیر منصفانه است که مثل سگ های گرسنه از داخل زباله ها دنبال غذا می گردند. از ضعیف کشی و دزدی می گویید؟ ضعیف کشی این است که فقرا مطلقا چیزی برای خوردن نداشته باشند و هیچ راهی برای حفظ ارزش ها و شئونات انسانی شان پیدا نکنند. تشکر از همراهیتون.
صبا راد : سلام و احترام . دخترم پریشب موقع اذان صبح خواب دیده که من و خودش تو کوچه ایستاده بودیم بعد یه سگ کوچیک کِرِم رنگ بوده ولی دندونای بزرگی داشته .بعد من با حالتی که بخوام با سگ بازی کنم اونو صدا میکنم سمت خودم .ولی سگ به من وحشیانه حمله میکنه و دندوناش رو تو گردنم فرومیکنه و من میفتم میمیرم .دخترم که اینو میبینه با خشم و گریه سگ رو میگیره یکی از دندونای بزرگش رو میکشه بیرون.
فریبا هراتی
: سلام. احترام متقابل. شما با کسی در ارتباط هستید که بسیار مهربان و وفادار است ( احتمالا خود دخترتان) ولی او یا کسی که مانند دخترتان از شما کوچکتر است و یک دوست واقعی برایتان محسوب می شود، عادت دارد که زیاد قُرقُر کند و به حالت دستوری صحبت کند و یا حرفهای نیشدار به شما بزند و اینکار او، موجب می شود که شما دلتان بشکند و روحتان افسرده شود. بعد از این، دختر شما یا دوستی که در زندگی تان است و جوان و کم تجربه است، از رفتار خودش بشدت پشیمان می شود و روش صحبت کردنش را عوض می کند و دیگر حرف زشت به شما یا به هیچ کسی نخواهد زد. تشکر از همراهیتون
Tara : سلام.میدیدم با مادر وخواهرم به شهر دیگری رفتیم وبه دنبال جایی برای اسکان بودیم.دوست قدیمیمان لطف کردند و اپارتمانشان را به ما موقت دادند.ما ساکن شدیم وبعد چند روز دوستمان گفتن میخوان خانه رو بفروشن و مشتری میارن.ما ناراحت شدیم چون جا نداشتیم ووسایلمان رو جمع کردیم.دوستمان با خانوادش امدند و دخترشان یک سگ کوچک داشت.مادر من از سگ متنفر است وبرای اینکه عصبی نشود من رفتم دم در نشستم و سگ رو روی پام نگه داشتم که نره.سگ کوچک و سفید رنگ بود ولی از دستم در رفت وشروع کرد چرخ زدن در خونه پیش دختردوستمان رفت.
فریبا هراتی
: سلام. شما می خواهید شرایط زندگی تان را عوض کنید و دوست شما در این رابطه به شما کمک خواهد کرد. شما موقتا" می توانید روی حرف او حساب باز کنید ولی باید سعی کنید که برای عوض کردن زندگی تان بر داشته ها و ایده ها و عقلانیت خودتان حساب کنید. دوست شما شخصیتی مهربان و باوفا دارد و یک دوست واقعی و بی آزار برای شما محسوب می شود ولی نمی تواند مسئولیت حمایت از شما را برای همیشه تقبل کند. تشکر از همراهیتون.