تعبیر خواب سگ
اگر در خواب خود سگی دیدید که مطیع و رام است و به دنبالتان می آید، دوستی از شما حمایت می کند. سگ آشنا و مطیع و رام دوست وفادار است. سگ اگر آشنا و رام باشد و بانگ و صدا راه بیندازد فحش و ناسزا است و خواب شما می گوید با یک نفر برخوردی نا مطلوب خواهید داشت که او نسبت به شما سخنان زشت می گوید و دشنام می دهد.
تعبیر خواب حمله سگ

تعبیر دیدن سگ ناآشنا و وحشی که قصد حمله به او را دارد، وجود دشمنی است که فرومایه و پست است. اگر حمله سگ را دفع کرد، بر دشمن غلبه می کند. اگر سگ بیماری هاری داشت، دشمن وی نیز بیماری روحی دارد. اگر کسی ببیند که سگ لباس او را پاره کرد، دشمن او باعث می شود تا دوستی او و دیگران بوسیله بدگویی هایی که انجام می دهد به دشمنی تبدیل شود. اگر کسی دید که گوشت سگ می خورد، حرام خوار و ربا خوار است.
اگر سگی ماده به خانه اش وارد شد، و بیننده خواب مردی مجرد باشد، زنی پست با خصایص زشت به ازدواج وی درمی آید. اگر سگ شکاری داشت، دشمن بیننده خواب، دشمنی اش را آشکار می کند. اگر کسی خواب دید که سگی در جایی پنهان شده بود و پارس می کرد، دشمن وی در پنهانی از او غیبت می کند و دیگران را علیه او می شوراند. اگر بیننده خواب، سگی را دید که سگ دیگر را در مشاجره و پارس کردن و منازعه از پای درآورد، و یکی از آنها فرار کرد، یکی از دشمنانش از میدان خارج می شود.
اگر کسی سگ نگهبان به او هدیه داد، او به محافظت از شخص پلیدی روی می آورد که از او منفعت ببرد. اگر دید که سگ شکاری، شکاری را آورد و جلوی او انداخت، دلیل که ارثیه ای به او می رسد که از مال حرام بدست آمده است.
تعبیر خواب گاز گرفتن سگ
اگر سگی لباس او را گاز گرفت و قسمتی از بدنش نیز آزرده شد، از دشمن زیان سخت می بیند.
-
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن سگ درخواب بر چهار وجه است:
- دشمن،
- پادشاه طامع،
- دانشمند و خادم بدکار،
- مردمان غماز (سخن چین).
محمد ابن سیرین می گوید: سگ در خواب دیدن، دشمن پست فرومایه است و سگ ماده در خواب زن فرومایه است. تعبیر خواب سگ سیاه دشمنی است از عرب، و سگ سفید ، دشمنی است از عجم. اگر ببیند که سگ بر وی بانگ می کرد، دلیل که از دشمنی سخنی زشت شنود. اگر ببیند که سگ او را بگزید، دلیل که او را از دشمن گزند رسد. اگر دید جامه او به آب دهان سگ آلوده شد، دلیل است از دشمنی خسته شود. اگر دید جامه او بدرید، دلیل که در مالش نقصان پدید آید.
اگر ببیند که گوشت سگ می خورد، دلیل که دشمن را به دشمنی دیگر دفع کند. اگر ببیند سگی را نان می داد، دلیل است که روزی بر وی فراخ شود. اگر ببیند سگ با وی نزدیکی نمود، دلیل که دشمن در وی طمع کند. اگر ببیند که سگ بر وی تکیه کرده بود، دلیل است بر دشمنی فرومایه اعتماد کند و کار او را نصرت دهد. اگر دید که شیر سگ می خورد، دلیل که ترس و بیم سخت به وی رسد و باشد که با دشمن او را خصومت افتد.
اگر ببیند که سگ از وی می گریخت، دلیل است دشمن از وی برحذر باشد. اگر ببیند که سگی ماده درخانه او درآمد، دلیل که زنی فرومایه را به زنی کند. اگر دید که سگی جامه او را به دندان بگزید، دلیل است مکروهی بر وی رسد.
اسماعیل بن اشعث می گوید: سگ شکاری در خواب، دشمن است. اگر ببیند که به سگی شکار می کرد، دلیل که از دشمنی دعوی دانش کند و خیر و منفعت یابد. اگر ببیند گوشت شکار می خورد، دلیل که میراث یابد. اگر ببیند که سگ شکاری از خود دور نمود، دلیل است از دشمنی با منفعت جدا شود.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
ناز : وقتتون بخیر من خاب دیدم تو یه مسیری بودیم یه گله سگ داشتن رد میشدن ما سوار ماشین بودیم مامانم از دیدن سگا خیلی خوشحال شد رفت سمت سگا من خیلی نگران بودم که گاز نگیرن مامانمو اما انگار سگای خوبی بودن مامانم رفت کنار یکیشون و انگار یه چیزی خورد باهاشون خیلی هم خوشحال بود من همش حرص میخوردم و مامانمو دعوا میکردم اخه مگه با سگ کسی غذا میخوره ببین الان حالت بد میشه مریض میشی
فریبا هراتی
: سلام. مادر شما شخصیتی تابع و مطیع دارد. او دوست دارد با جمعیت پیش رفته و از آنان پیروی کند. او عاشق حس تعلق و داشتن خانواده است و به فامیل و خانواده اهمیت زیادی قائل است. تشکر از همراهیتون
Manley : با درود و احترام، یک سال هست که به خاطر مسائلی که پیش آمد دودخترهمسرم جدااز ما زندگی می کنند. خواب دیدم دربالکن خانه ایستادم غروب بود.دختردومی همسرم ازسرکوچه بایک سگ کوچک هم کنارش دارن میان. چون هوا نسبتا تاریک بود مونده بودم سگه یابچه که دیدم سگه، به درمنزل ما رسید با خودم گفتم هوا سرده و تا اینجا آمده بگم بیاد بالا و ساعتی را باشه و بره. به داخل خونه نگاه کردم دیدم کلی به خاطر خونه تکونی ریخت و پاشه پشیمون شدم که گفتم بیاد بالا گفتم الان کلی حرف در میاره. وقتی اومد بالا دیدم چهرش خیلی عوض شده صورتش کدروچاق وقدش کوتاه ترازحالت بیداری.صورتش لک ولوک داشت.با خودم میگفتم اینهادوست داشتن ازاین مدل آزادیها داشته باشندکه به آرزوشون رسیدن سگ داشته باشن در خانه مجزازندگی کنندبدون نظارت پدرومادر. از اینکه عمرمو بیهوده برای آنها صرف کردم پشیمان بودم.
فریبا هراتی
: سلام. احترام متقابل. درک شما نسبت به مسائل زندگی تان بالاتر می رود و خودتان را یک سرو گردن از دیگران بالاتر خواهید دانست. تحولی تازه در زندگی دختران همسرتان ایجاد شده. آنان با موانع و مشکلاتی مواجه هستند و شاید نیاز به کمک شما داشته باشند. شما دوست ندارید که آنان از نقشه ها و برنامه های زندگی تان یا از مشکلات معمول در زندگی تان با خبر باشند ولی دختر همسرتان از ارزش و اعتبارش کاسته شده و علیرغم اینکه شخصیتی مهربان و باوفا دارد ولی وجهه ی او خراب شده و مرتکب خطا و اشتباهی شده که ناشی از زندگی بدون نظارت پدرش و شما است. تشکر از همراهیتون
Eli : سلام خانم هراتی عزیز.امیدوارم دلتون خوش باشه.من مجرد هستم دیروز حدود ۳بعدازظهر خوابیدم و دیدم در همین خانه خودم هستم در پذیرایی بودم و دیدم از زیرجداره پنجره بسته یک سگ توله ولی نه خیلی کوچیک که رنگش قهوه ای خیلی کم رنگ مایل به کرم خیلی خوش رنگ است و خیلی خوشگل بود به آرامی صورتش را وارد کرد و یواش وارد شد و لبه پنجره نشست.بدنش پشمالو بود من خیلی متعجب بودم که چطور اینقدر بدنش انعطاف دارد از زیرپنجره داخل شد با این که سگ را دوست دارم و نمیترسم ولی نمیدانم چرا او را گرفتم پنجره را باز کردم و بیرونش گذاشتم دوباره صورتش را فشار داد و سرش را داخل آورد و من هم صورتش را فشار دادم به بیرون ولی بعد چند لحظه دوباره به همون روش داخل شد من اینبار او را از طبقه پنجم پرت کردم پایین و کمی هم نگران آسیب رسیدنش بودم و پنجره را بستم ولی دوباره وارد شد و من اینبار محکم تر او را پرت کردم و نگاه کردم دیدم صدمه ندید بعد دیدم در یک خانه ای هستم که مادر مرحومم به تازگی اسباب کشی کرده بود و دختر جوان خواهرم هم کمکش کرده بود در بردن اثاث.من رفتم پرده آبی پنجره را که کمی باز بود کنار زدم و حیاط را نگاه کردم باران ملایمی می آمد و حیاط باغچه وچند درخت داشت یک درخت نارنج پربار و فکر کنم یک درخت گردو را یادمه که باران بهشون میخورده من خیلی لذت میبردم هم از صدای باران و هم لطافت دیدن آن صحنه.سپاس از تعبیر های خوبتون.التماس دعا
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. کسی به شما توجه دارد و تمایل به دوستی با شما دارد که شخصیت او محافظه کار و مهربان است و تلاش می کند که در دل شما جا باز کند. اما شما زیاد به او علاقه ای نشان نمی دهید. روح مادرتان شاد. مادر شما به آرامش بیشتری رسیده و احساس مثبتی به زندگی او وارد شده است. شما برای او خیرات می دهید و مادرتان به اهداف نیمه تمامی که در دنیا دارد فکر می کند و دوست دارد که آرامش بیشتری به واسطه ی خوشبختی شما به او برسد. انشالله شما هم به آرامش و خوشی خواهید رسید. در پناه خدای بزرگ خوشبخت باشید و تشکر از همراهیتون
zahrawli : سلام خانم هراتی عزیز.من خواب دیدم که جایی خارج از شهرم ک پدرمیگه اون سگه از گشنگی برف میخورهومن خیلی ناراحت میشم و دلم میسوزه؛بعد انگا محیط عوض میشه ،جلو محیط کارم هستم که یه سگ لاغر با صورتی مظلون و رنگ قهوه ایی رو بغل کردم که خیابونیه و من تو خواب میگم مریضه میخام ببرمش دکتر ، سگه لاغره و من بغل میکنم ولی سویشرت طوسی پوشیده سرشم کلاه گذاشته!من از جلو محل کارم رد میشم که مدیرمم جلو در دفار هس منو و سگی ک بغلمه رو میبینه میگم خدا کنه کنه منو بینه ولی بعدش ب خودم میگ ببینه مهم نیس!سگ رو میبرم جایی نمدونم کجا ک کنارم مث ادم سگ میشینه و قیافه مظلوم و ناراحتی دارع سگ.
فریبا هراتی
: سلام. شما با کسی آشنا می شوید که می دانید با سردی روابط و احساسات سرد دیگران مواجه شده و از اینکه با دیگران اینطور تعامل کنید، ناراحت می شوید چون شما با احساس و با وجدان هستید. همینطور با کسی مواجه می شوید که در ظاهر بی خیال و راحت است و به نظر می رسد که حتی پولدار باشد ولی ناراحتی و نگرانی هایش را با کسی مطرح نمی کند؛ اما از درون، افسرده و ناراحت است. شما تلاش می کنید که زندگی تان را بخوبی مدیریت کنید ولی شاید حتی خودتان اینطور از درون ناراحت و افسرده ولی در واقع متمول و یا مرفه باشید و به ظاهر بی خیال و خونسرد و راحت به نظر برسید و دوست ندارید که مدیرتان از افکار واقعی تان با خبر شود. تشکر از همراهیتون.
mahsa9923 : سلام عزیزم، روز و روزگارتون همواره شاد و پر از خیر و برکت، چند شب پیش خواب دیدم یه سگ بزرگ و سفید و اهلی و دارم نوازش میکنم، خیلی دوست داشتنی بود، او هم میخواست دستهای منو لیس بزنه و گاز آروم بگیره اما من نمیذاشتم و فقط با علاقه نوازشش میکردم، بعد بغلش کردم و رفتم ب خونه مون، ممنون از شما،پیشاپیش متشکرم بابت تعبیرخوابم، شاد، سلامت و پرروزی و برقرار باشین مهربانو.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما یک دوست واقعی و به تمام معنا محسوب می شوید. شخصیتی اصیل و مهربان، با وفا و نیکوکار دارید و بینش و شهود و آگاهی درونی شما قویست. قبل از اینکه بخواهید وارد کاری شوید، خوب روی آن فکر می کنید و دقت عمل شما زیاد است. از خودتان رضایت دارید و اگر اشتباه کنید، خودتان خودتان را سرزنش می کنید. تعبیر دوم این است که دوستی با همین مشخصات دارید که ارتباطش را با شما تقویت خواهد کرد. تشکر از همراهیتون
mahsa9923 : سلام خانم هراتی عزیزم، وقتتون بخیر، خدا قوت،
امروز خواب دیدم مامانم دوتا سگ نسبتا بزرگ خریدن و من خیلی خوشحال شدم، یکیشون سفید و دیگری تقریبا طوسی کمرنگ بود، من سفیده رو بغل کردم و بردم داخل خونه و خیلی دوستش داشتم، یه قسمت از خوابم سگه خوابیده بود، در جای دیگه عروس برادر کسیکه دوستش دارم و همسایه ایم، در جبران خوراکی که براشون بردم چندتا چیز که یادم نمیاد بهم داد و من با دیدن سگمون خیلی ذوق کردم و بعضی ازونچه داده بود و نتونستم بیارم داخل خونه، در واقعیت همسایه ایم و خان محترمیه و جز سلام و احوالپرسی ارتباطی نداریم، درجای دیگه مادر شوهرش با یه دختر قدبلند که مثلا دختر خودش بود وارد حیاطمون شد و دختره از دیدن سگا خیلی ذوق کرد و یهو مثل حامد بهداد یه دیالوگی گفت که دقیقا یادم نیست، خانوادم از داشتن سگها خوشحال بودن،
سپاس از شما عزیز دل.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما دوستان و روابط تازه ای خواهید داشت و شخصیتی با وفا و مهربان که یک دوست خالص و درست و حسابی محسوب می شود به زندگی تان راه می یابد. مادرتان او را تصدیق می کند و با کسی وصلت می کنید که پولدار هم هست. همینطور شخصیتی که مغرور و با پرستیژ و کم حرف هست وارد زندگی تان می شود. تعبیر دوم این است که شما و مادرتان شخصیت هایی با وقار و بینشی قوی دارید که با وفا و درستکار و خالص هستید و کسی که دوستش دارید از اینکه شما چنین شخصیتی دارید خوشحال است و احتمالا از شما خواستگاری خواهد کرد. تشکر از همراهیتون.
Maryam : سلام،خداقوت، دوشب پیش سگم (رنگ نسکافه ای وکوچک هستش)دراثربازیگوشی فرارکرد وگرفتیمش وشب همموقع خواب پارس میکرد من برای ساکت کردنش حسابی دعواش کردم و زدمش(گاها برای تربیتش اینکارو میکنم و بعدش پشیمون هم میشم)،بعد خواب سگم رو دید که به رنگ سفید شده بودوناراحت و بیمار و زخمی و خونین و بیحال یه گوشه افتاده بود(فکر کنم یه چشمشم از دست داده بود) من خیلی ناراحت بودم و دنبال این بودم که حالشو خوب کنم و درمانش کنم، منم خیلی ناراحت بودم که خدایی نکرده نمیره، ممنون از تعابیرعالیتون
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما شخصیتی مهربان و وفادار دارید و یک دوست تمام عیار محسوب می شوید ولی از اینکه مجبور شده اید سگ تان را تنبیه کنید، فکرتان ناراحت است و روحیه تان زخمی و خسته شده و فکر می کنید که بینش تان قوی نیست و از بُعد و نقطه نظر یک سگ، شرایط را درک نمی کنید و دوست دارید که او مثل انسانها، رفتار کند. داشتن حیوانات بیشتر از هر چیز، صبوری و آرامش لازم دارد چون انسانها را علیرغم شعورشان، سالها طول می کشد که بتوانید درست تربیت شان کنید چه برسد به حیوان زبان بسته. حیوانات هم مثل انسانها عواطف و شخصیت های خاص خودشان را دارند و آنها هم سعی می کنند که متقابلا صاحبانشان را تربیت کنند. ولی سگ سفیدی که دیده اید در تعبیر به شخصیت مهربان و بی گناه خودتان تعبیر می شود که احساس می کنید از آگاهی و بینش کافی برخوردار نیستید و از دست خودتان برای تنبیه سگتان، عصبانی هستید. تشکر از همراهیتون
milad miro : سلام ودرود.خواب دیدم شب در ماشین در جاده هستم و پنجره را نگاه میکنم.در دشت کنار سگان زیادی که بیشتر به رنگ کرم و قهوه ای هستند زوزه میکشند ولی من فقط زوزه کشیدن را دیدم و نه بشنوم و همه ی سگ ها زوزه نمیکشیدند فقط عده ای از آنها.ممنون
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما سعی می کنید که کنترل زندگی تان را بدست بگیرید ولی نمی دانید که زندگی تان به کجا می رسد و عاقبت کار چه خواهد شد. اگر سگها مانند گرگها زوزه می کشیدند، با اشخاصی مواجه خواهید شد که برای حفظ منافع خودشان و رسیدن به رفاه و امنیت بیشتر، از هم درخواست کمک می کنند. ولی اگر زوزه نمی کشیدند و پارس می کردند، عده ای تلاش می کنند که به دیگران دستور بدهند و انتظار دارند که دیگران هم طبق دستورات آنان رفتار کنند. تشکر از همراهیتون
parisa : سلام خواب ديدم توي يه انباري چند تا حيوون ترسناك و يه سگ زندوني كرده بوديم ك وحشي و خطرناك بودن بعد ديديم انگار سيم برق اتصالي كرده و سيم برق بدن سگ رو از وسط نصف كرده بود سگ داشت جون ميداد و در حال جون دادن حمله هم ميخواست بكنه و دهنشو باز ميكرد و بدنش دو تكه جدا بود از كمر ...به داداشم گفتم اون لحظه اي ك اين سگ نصف شده چقدر زوره كشيده ولي صداشو ما نفهميديم. يه حيوون ترسناك هم بود ك اونم در اثر آسيب داشت ميميرد اومد سمت دخترداييم با دهن باز .اما وسط راه مرد.اون سگ هم مرد..من دلم براي سگه ميسوخت .انگار هم ترس داشتم هم با اطمينان يه گوشه نگاهشون ميكردم ميدونستم ك نميتونن اسيبي به من بزنن و دارن ميميرن...و مردن.. .بعد انگار از پشت بوم ميخواستم بيام پايين پله نبود ميترسيدم يه نفر يه طناب بهم رسوند و خيلي آروم اومدم پايين .صحنه عوض شد كنار ساحل قدم ميزدم نميدونم با كي شايد با عشقم( مدت زياديه ك مشكل داريم) بودم ديدم يه مار رنگي تقريبا زرد از لابلاي قلوه سنگهاي ساحل بيرون اومده بود.انگار اومدم بزنم تو سر ماره.ولي فقط در حد ترسوندن ماره ديگه دستمو تو سرش نزدم و نكشتمش ولش كردم گفتم اين ك نميتونه آسيبي به من برسونه بعد ماره رفت سمت دريا . چند تا ماركوچيك تر هم لابلاي شنهاي ساحل بودن ك برام بي اهميت تر بودن و فكر ميكردم ك اينا مهم نيستن و نميتونن اسيبي به من بزنن.بی توجه به مارها کنار ساحل قدم زدیم و از مارها دور شدیم.دوباره صحنه عوض شد يه دختر يكي دوساله بسيار زيبا با چشمهاي درشت آبي تو چشامم نگاه ميكرد انگار من و ميشناسه يا نسبتي باهاش داشتم اومد سمت من ك بغلش كنم منم بغلمو با همه وجود و لذت باز كردم .يه صحنه ديگه هم يه دختر بچه زيباي6 يا 7 ساله خيلي تپل اونم چشم درشت آبي تو بغلم بود توي يه جمع بوديم به دختر داييم گفتم اين بچه من از دختر تو تپل تره بعد روناي بچه رو نگاه كردم ك خيلي تپل بود يهو نگاه كردم ديدم لباس بچه كثيفه و رد غذا روشه..توي يه صحنه ديگه يه دختر زيباي ديگه موهاي بور با بدن ظريف كنار آتيش نشسته بود حدود 12 ساله
فریبا هراتی
: سلام. تعبیر خوابتان این است که شما در ذهنتان افکار و یا خصلت هایی را مخفی کرده اید که دوست ندارید راجع به آن افکار صحبت کنید و یا این خصلت ها را در وجودتان بروز دهید. شما تلاش می کنید که خویشتندار باشید. می دانید که اگر بخواهید بر حسب غرایز ذاتی تان عصبانی شوید و یا بد رفتاری کنید یا تندخویی کنید، نمی توانید به خوبی و در آرامش زندگی کنید. اما به دلائلی عصبانی می شوید و این عصبانیت شما موجب می شود که یا به خودتان آسیب برسانید و یا موجب آزار کسی شوید که مرتب به شما امر و نهی کرده و با حالت امری و دستوری صحبت می کند. دختر دایی تان هم بشدت عصبانی می شود ولی سعی می کند که خودش را کنترل کند تا از کوره در نرود. شما می خواهید زندگی تان را عوض کنید و بدون اینکه یکی یکی مراحل ضروری را پشت سر بگذارید، تلاش دارید که میانبر زده و یکباره همه ی گذشته را پشت سر بگذارید. اما با کمک یک دوست قادر خواهید بود تحول تازه ای در زندگی تان ایجاد کنید. شما سعی می کنید که آرامشتان را حفظ کنید و منطقی باشید هر چند که شخصیتی احساساتی دارید. به گذشته ها و ناراحتی هایی که متحمل شده اید و آزارهایی که دیده اید فکر می کنید ولی بعد تصمیم می گیرید که از تفکر راجع به مسائل منفی گذشته، دست بردارید. شما بعدا به ثروت و سرمایه ای می رسید که به کمک آن می توانید رویاهایتان را عملی کنید. تدریجا امکانات مالی بهتری بدست خواهید آورد و به سعادت خانوادگی و شادی و تکامل و تعادل در زندگی تان خواهید رسید. شما سعی می کنید که رفتار بدی نداشته باشید و اشتباهات گذشته تان را تکرار نکنید. شادی و امنیت زیاد به لطف خداوند به زندگی تان راه خواهد یافت. تشکر از همراهیتون
Mehri : سلام.یه نفر به منو آقایxپیشنهاد پروژه داد ولی قبول نکردیم.خواب دیدم منو آقایxرفتیم خونه این شخص.آقایx یه داربست درست کرد.بهم گفت مهری برو بالای داربست یه چیزی رو که تو سقف هست از پایین با انگشت نشون بدم پیدا کن کجا رو میگم.چند تا دختر داربست رو محکم نگه داشته بودن که من نیفتم.رفتم بالا ولی میترسیدم.دستم به سقف نرسید.آقایxگفت زیر پات یه چیزی بزار دستت برسه . گفتم نمیشه.میخواستیم در سقف نقاشی کار کنیم . بعد در منزل این شخص کلی سگ بود.من یه سگ بزرگ برا خودم انتخاب کردم.آقایxهم یه سگ کوچولو مثل نوزاد برداشت بغلش کرد.ولی سگ من داشت با دندوناش دست منو اذیت میکرد که اقایxرو سگ عصبانی شد و سگ دیگه اذیتم نکرد و من فهمیدم که هر موقع رو سگ عصبانی بشم با آدم مهربون میشه. در خواب هم کلا حس خوبی نداشتم.
فریبا هراتی
: سلام. آقای ایکس می خواهد که شما درکتان را بالاتر ببرید تا بتواند روی نقطه نظرات شما حساب باز کند. او می خواهد که شما به قضاوت او اعتماد کنید ولی برای شما سخت است که بینشی قوی داشته باشید چون تمام مدت از سقوط و شکست رابطه تان با او می ترسید. او به سختی عصبانی می شود و همیشه خونسرد و آرام است ولی شما وقتی عصبانی می شوید می خواهید مرتب با بدرفتاری با دیگران اعصابشان را خورد کنید. ولی وقتی که آقای ایکس عصبانی شود، شما یاد می گیرید که باید آرام باشید!! پس قبل از اینکه شرایطی پیش بیاید که او بخواهد شما را کنترل کند، خودتان یاد بگیرید که خودتان را کنترل کنید تا رابطه تان خوب باشد. تشکر از همراهیتون