تعبیر خواب سگ
اگر در خواب خود سگی دیدید که مطیع و رام است و به دنبالتان می آید، دوستی از شما حمایت می کند. سگ آشنا و مطیع و رام دوست وفادار است. سگ اگر آشنا و رام باشد و بانگ و صدا راه بیندازد فحش و ناسزا است و خواب شما می گوید با یک نفر برخوردی نا مطلوب خواهید داشت که او نسبت به شما سخنان زشت می گوید و دشنام می دهد.
تعبیر خواب حمله سگ

تعبیر دیدن سگ ناآشنا و وحشی که قصد حمله به او را دارد، وجود دشمنی است که فرومایه و پست است. اگر حمله سگ را دفع کرد، بر دشمن غلبه می کند. اگر سگ بیماری هاری داشت، دشمن وی نیز بیماری روحی دارد. اگر کسی ببیند که سگ لباس او را پاره کرد، دشمن او باعث می شود تا دوستی او و دیگران بوسیله بدگویی هایی که انجام می دهد به دشمنی تبدیل شود. اگر کسی دید که گوشت سگ می خورد، حرام خوار و ربا خوار است.
اگر سگی ماده به خانه اش وارد شد، و بیننده خواب مردی مجرد باشد، زنی پست با خصایص زشت به ازدواج وی درمی آید. اگر سگ شکاری داشت، دشمن بیننده خواب، دشمنی اش را آشکار می کند. اگر کسی خواب دید که سگی در جایی پنهان شده بود و پارس می کرد، دشمن وی در پنهانی از او غیبت می کند و دیگران را علیه او می شوراند. اگر بیننده خواب، سگی را دید که سگ دیگر را در مشاجره و پارس کردن و منازعه از پای درآورد، و یکی از آنها فرار کرد، یکی از دشمنانش از میدان خارج می شود.
اگر کسی سگ نگهبان به او هدیه داد، او به محافظت از شخص پلیدی روی می آورد که از او منفعت ببرد. اگر دید که سگ شکاری، شکاری را آورد و جلوی او انداخت، دلیل که ارثیه ای به او می رسد که از مال حرام بدست آمده است.
تعبیر خواب گاز گرفتن سگ
اگر سگی لباس او را گاز گرفت و قسمتی از بدنش نیز آزرده شد، از دشمن زیان سخت می بیند.
-
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن سگ درخواب بر چهار وجه است:
- دشمن،
- پادشاه طامع،
- دانشمند و خادم بدکار،
- مردمان غماز (سخن چین).
محمد ابن سیرین می گوید: سگ در خواب دیدن، دشمن پست فرومایه است و سگ ماده در خواب زن فرومایه است. تعبیر خواب سگ سیاه دشمنی است از عرب، و سگ سفید ، دشمنی است از عجم. اگر ببیند که سگ بر وی بانگ می کرد، دلیل که از دشمنی سخنی زشت شنود. اگر ببیند که سگ او را بگزید، دلیل که او را از دشمن گزند رسد. اگر دید جامه او به آب دهان سگ آلوده شد، دلیل است از دشمنی خسته شود. اگر دید جامه او بدرید، دلیل که در مالش نقصان پدید آید.
اگر ببیند که گوشت سگ می خورد، دلیل که دشمن را به دشمنی دیگر دفع کند. اگر ببیند سگی را نان می داد، دلیل است که روزی بر وی فراخ شود. اگر ببیند سگ با وی نزدیکی نمود، دلیل که دشمن در وی طمع کند. اگر ببیند که سگ بر وی تکیه کرده بود، دلیل است بر دشمنی فرومایه اعتماد کند و کار او را نصرت دهد. اگر دید که شیر سگ می خورد، دلیل که ترس و بیم سخت به وی رسد و باشد که با دشمن او را خصومت افتد.
اگر ببیند که سگ از وی می گریخت، دلیل است دشمن از وی برحذر باشد. اگر ببیند که سگی ماده درخانه او درآمد، دلیل که زنی فرومایه را به زنی کند. اگر دید که سگی جامه او را به دندان بگزید، دلیل است مکروهی بر وی رسد.
اسماعیل بن اشعث می گوید: سگ شکاری در خواب، دشمن است. اگر ببیند که به سگی شکار می کرد، دلیل که از دشمنی دعوی دانش کند و خیر و منفعت یابد. اگر ببیند گوشت شکار می خورد، دلیل که میراث یابد. اگر ببیند که سگ شکاری از خود دور نمود، دلیل است از دشمنی با منفعت جدا شود.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Ali : سلام و درود
من الان از دانشگاه فارغ التحصیل شدم و سرکار هستم توی یک شهرستان دیگه
خواب دیدم توی شهری که دانشجو بودم از خونه زدم بیرون اول مهره انگار و دانشگاه ها همه باز شدن ، توی مسیر اول میخوام از خیابون رد شم یه اتوبوس میبینم به خودم میگم سریع رد بشم این راننده دیوونست میزنه بهم.
بعد توی خیابون دوتا از همکلاسیامو میبینم باهاشون حال و احوال میکنم ولی یهو توی خیابون شهری که الان سرکار هستم میاییم و دارن پشت سر منم دوستانم میان.
بعد یکی از دوستام میگه به همین زودیا گوشیت میسوزه خود به خود و وقتی دلیلش رو میپرسم میگه اونسری ساخت که گوشیه تو هم روش بوده اینجوریه و به چندتا خط باریک و سیاه روی صفحه گوشیم اشاره میکنه و میگه همیناباعث میشن یه دفعه کل صفحه گوشیت سیاه بشه و بسوزه.
بعد از این صحنه یه دفعه وارد صحنه ای میشم که با بهترین دوستام توی ماشین هستیم ولی دوستم ماشین پارک کرده بغل و متوجه میشم پلیس چندتا ماشین رو که ماشین ماهم جزوشون بود نگه داشته و یه سگ زرد رنگ مث نژاد ژرمن انداخته توی ماشینا که مواد پیدا کنه. من عصبانی میشم میرم سمت ماشین و به خودم میگم اگه چیزی پیدا نکنن تو ماشین ما پدرشونو درمیاریم که مار معطل کردن و دنبال چیزی توی ماشین بودم که روی شلوارم سس قرمز میریزه ولی شکل ریخته شدن سس یجوریه که انگار مثلا تیر خورده باشه توی پای ادم و خون زیادی ریخته باشع.
از اینکه شلوارمم کثیف شده عصبانیم که سگه دور دست و پای من میاد و افسره میگه حالا معلوم میشه وقتی سگ پیدا کنه مواد رو ، انگار همه حرفایی که پیش خودم زده بودم رو شنیده بود. بعد سگه همینطور که توی پروپاچه من میپیچید یهو بلند میشه دستاشو میذاره روی شونم وپوزش رویه روی صورت من قرار میگیره . چندبار میخوام بندازمش ولی پنجه هاش محکم توی لباسم گیر کردن. افسره میخنده میگه توی دماغش قایم کرده بود ولی من بازم پیش خودم میگم اخه مگه چقد میشه توی دماغ جاساز کرد چرا ایقد نفهمه این افسر ولی سگه ولکن من نیست. من از سگه میترسیدم صورتمو بگیره اما سگه میاورد پوزشو جلو و بوس میکرد روی بینیم رو ولی با هربار بوس نوک دندونش میخورد روی دماغم و من حس میکردم منظورش اینه همینجوری واستی و در نری کاریت ندارم ولی اگه بخوای فرار کنی با دندونای تیز من طرفی.
اینقدر خواب حالت ترسناکی داشت که وقتی از خواب پریدم چند ثانیه بدنم بی حس و حرکت بود.
ببخشید اگه طولانی شد . ممنون
فریبا هراتی
: سلام. شما درک بالایی نسبت به مسائل پیدا کرده و شروعی تازه خواهید داشت. شما نمی خواهید از کسانی تبعیت کنید که فکرشان را به کار نمی اندازند و فقط از همدیگر تبعیت می کنند و خودشان را به تقدیر می سپارند. شما می خواهید در مسیر زندگی تان عاقلانه قدم بردارید. شما ارتباطتان را با چند نفر بهم خواهید زد و اینکار باعث می شود که شبکه ی اجتماعی دوستانتان را با خودتان قطع کنید. به عبارتی اگر سیاست نداشته باشید و ظاهر امر را حفظ نکنید، دشمنانتان از این موضوع استفاده می کنند و دیگران را علیه شما ترغیب می کنند. شما نباید جلوی دوستانتان بد اخلاقی یا ناراحتی کنید و از مسائل منفی صحبت کنید. اگر عصبانیت و منفی بافی به دوستانتان نشان دهید، آرامش آنها سلب می شود و دوستی تان بهم می خورد. شما دوست ندارید که دیگران شما را عصبی و بد اخلاق جلوه دهند و فکر کنند که با نبود آنها، شما استقلالتان را از دست می دهید. شما باید سعی کنید که جوری رفتار کنید و حرف بزنید که اصلا کسی حتی شک نکند که شما فکرتان هم ناراحت است!! به عبارتی به هیچ وجه نباید اضطراب ها و نگرانی هایتان را مطلقا برای کسی مطرح کنید چون کسی هست که می خواهد به همه ثابت کند که شما بد اخلاق و عصبی هستید. شما باید بسیار سیاستمدارانه، خونسرد و آرام رفتار کنید تا اوضاع به نفعتان پیش برود. تشکر از همراهیتون.
الياس : سلام خانم هراتی
من خواب دیدم با ماشین رفته بودم دم خودپرداز یه کاری کردم و گوشیمو گذاشتم همونجا یه دیقه برگشتم و فاصله گرفتم انگار آگاهانه بود، بعد یه نفر اومد برش داشت زود رفتمو گوشیمو که گرونم هست ازش گرفتم ترسیدم با ماشین برم آدما به خاطر شرایط بد ازم بهم آسیب بزنن یا بدزدنش، پیاده رفتم انگار باید میرفتم خونهی دوران کودکیم، یکم رفتم ناگهان سر از اون محله در آوردم ( عملا فقط از یه پیچ رد شدم و همه چیز کلا متفاوت شده بود) رفتم مسیرو دور زدم و مستقیم نرفتم از یه سری خرابه رد شدم یکی دوتا سگ دیدم( اونجا قبلا یه حسینیه و یه سری راه زیبا سازی به سمت یه مسجد بود که البته حسینیه رو خراب کردن)، خیلی ترسیده بودم رسیدم به محوطهی زیبا سازی شده ای که جلوی ساختمون ما بود فاصلهی بین منو اون ساختمون پر از گرگ یا سگای سیاه بود ازشون رد شدم چندان واکنشی نشون ندادن یا ترسوندمشون و... ولی آخر که داشتم از دیوار کوتاهی که ساختمونا رو از محوطه جدا میکرد رد میشدم یه سگ نترسید یه نصفه آجر پرت کردم سمتش و از بالای دیوار رفتم اونور تر سگ سنگو سعی کرد بیاره سمتم یه نصفه آجر پرت کردم با دهنش برش داشت و یه چیزایی گفت و شکل آدم شد شبیه یکی از هم مدرسه ایای راهنماییم شد انگار میگفت که دوتان و با بقیه فرق دارن یه چنین چیزایی درست یادم نیست ، با ترس و لرز زنگ واحد سابق خودمونو زدم نوشتهی روش عجیب بود گفتم حتما مال ساکنان جدیده و .... بیدار شدم نمیدونستم چرا رفتم اونجا و فقط حس میکنم خواهرم ازم خواسته بود برم
سگ ها سیاه بودن بعضیاشون حالت شبه مانند، من همیشه از سگا ترس داشتم
فریبا هراتی
: سلام. شما به نحوی دوست دارید که مردم نسبت به شما کنجکاو باشند و قدرت و اعتبارتان را بفهمند ولی نمی خواهید مستقیما راجع به این موضوع با کسی صحبت کنید. شما می خواهید به امنیت دوران کودکی تان برگردید که البته مدت طولانی هم از آن زمان نگذشته است.ولی با این وجود خیلی چیزها عوض شده. شما از آدمهای موذی و آبزیرکاه یا دوستانی که سایه وار دنبالتان می آیند ولی خلوص نیت ندارند بدتان می آید. شما مشکلاتتان را به راحتی حل می کنید و دوستان سابق به شما و موفقیت هایتان چشم دوخته اند. تشکر از همراهیتون.
hani : سلام من خواب دیدم که داخل جنگل بلوط بودم چون جایی که من زندگی میکنم کلا درخت بلوط زیاد هست بعد یه سگ بزرگ قهوه ای اونجا بود که صاحبش خیلی پولدار بود یک ماشین شاسی بلند مشکی داشت وبعد اون سگ رو باقیمت گرون فروخت واون سگ خیلی ازکارصاحبش ناراحت شد ورفت زیر سایه یک درخت خیلی بزرگ نمیدونم که بلوط بود یانه که خیلی سبزبود رنگش ازحدطبیعی سبزتربود وسایه خیلی غلیظی داشت وچمن خیلی سرسبزی زیرش داشت نشست وچهرش ناراحت بود وساکت بودولی انگار زبون من رو میفهمیدباهاش حرف میزدم وجفت درخت هم عمم رو دیدم که داشت با یک زنی که سید هست حرف میزد این خانم چندوقتیه تو خوابای من هست
فریبا هراتی
: سلام. شما شخصیتی قوی دارید و پتانسیل رشد در شما بالاست. کسی در زندگی شماست که بسیار مرفه و متمول است و با پرستیژ زیادی زندگی اش را کنترل می کند ولی شخصیتی کینه توز و دلی سیاه دارد و قدر شما را ندانسته است. شما می دانید که همه چیز در دنیا به مادیات خلاصه نمی شود. شاید شما از نظر مالی کاملا پولدار باشید، اما نیاز شما به عشق بیشتر از نیاز شما به پول است و بینش شما بسیار قویست و شخصیتی فداکار و مهربان و وفادار و تاثیر گذار دارید. شما آرمانها و آرزوهایی دارید که به فکر آنها، دلخوش کرده اید و منتظرید تا به خواسته هایتان برسید و زندگی تان متحول شود. شما بیشتر سکوت و کمتر اعتراض می کنید. عمه ی شما هم به آرزوهایش فکر می کند و به حضرت فاطمه س متوسل می شود تا خواسته هایش براورده شوند. تشکر از همراهیتون.
لادن : سلام خانم هراتی عزیز،خواب دیدم دریک فضای باز هستم حالمم خیلی خوب بود در فاصله چندمتریم یه سگ به نسبت بزرگ به رنگ قهوه ای روشن دیدم یه دفعه دوید سمتم منم دویدم خیلی نترسیده بودم ولی با سرعت داشتم در میرفتم،رفتم داخل یه توالت عمومی درو بستم دیدم یه جای توالت شیشه نداره و سگه نزدیک شد داشت میومد داخل خیلی بهم نزدیک بود میدونستم اگه بهم برسه چون ازش فرار کرده بودم گازم میگیره دوباره شروع کردم در رفتن،رفتم داخل یه اتاق چندتا مرد داشتن اونجا کار میکردن درو بستم گفتم سگه الان میرسه اونام کمکم کردن همه درو پنجره هارو بستن گفتن تافردا دیگه بی خیال میشه پرسیدم یعنی فردا یادش میره؟
سپاس فراوان
فریبا هراتی
: سلام. اگر سگ با آرامش دنبالتان می کرده و قصد بازی داشته، یک دوست ثروتمند و متمول پیدا می کنید که از شما خوشش خواهد آمد. اما اگر سگ وحشی بوده و می خواسته گازتان بگیرد، شما نگران هستید که مشکلات مالی برایتان پیش بیاید و ترجیح می دهید که به جای غر زدن و گله و شکایت کردن، با قدرت و استقامت و قاطعانه و منطقی روی پای خودتان بایستید و فعالیت کنید تا مشکلات مالی تان حل شود. شما سعی می کنید که در زندگی تان تعادل به وجود بیاورید و به سمت اهدافتان پیش بروید. تشکر از همراهیتون.
Nasim : سلام.خواب میدیدم که دم در همسایه ما سگ نرسفید بزرگی ایستاده و هی پارس میکنه. پاچه پدر و برادر و مادرم و گرفت بزور برد داخل حیاط.دیدیم که ماده اش ۳-۴تا زایمان کرده.اونارو میخاست نشون بده.من ترسیدم که حمله کنه کشیدمشون بیرون و سوار ماشین شدیم رفتیم سریع. که تو راه دندانهای بالای من سمت چپ همه چرک کردند و یهو طاول زدند که تصمیمگرفتم برم درمانگاه سریع.
فریبا هراتی
: سلام. یکی از دوستان خوب و با وفای شما که بینشی قوی دارد از شما ناراحت است و مرتب تقاضاهای زیادی را از شما مطرح می کند و انتظارات بالایی از شما دارد. با و جودی که آدم خوبیست ولی شما دوست ندارید که زیاد در کار او دخالت کنید. او اهداف زیادی دارد و می خواهد راجع به پروژه های خودش با شما صحبت کند. اما این بی محلی شما نسبت به او باعث می شود که از نظر احساسی، رابطه ی بین شما دونفر خراب شود و سعی می کنید که راجع به صداقت و یا عدم صداقت او بیشتر تحقیق کنید و رابطه بینتان را ترمیم کنید. نیت دوست شما خالص و درست است!! تشکر از همراهیتون.
Neda : خانم هراتی این به احساساتش و مسائل احساسی هم بر میگرده؟چون دختر عموم مسائل احساسی دارن با کسی مربوط به اون هم میشه؟باز هم ممنونم از شما و اینکه زحمت کشیدید
فریبا هراتی
: کوجه خاکی شرایط بغرنجی است که او در آن قرار دارد و این شرایط می تواند عاطفی هم باشد.
Neda : ای وای خاک بر سرم چقد خجالت کشیدم.چی نوشتم من:(((((((((((.خیلی خیلی معذرت میخوام گلم.اینقد که این روزها درگیریه فکری دارم.ببخشید این خواب رو دختر عموم دیده و اینکه چند بار خوابهاشو به من گفته بود و من برای شما تعریف کردم و شما زحمت تعبیر کشیدید و همش درست بوده تعبیراتون الانم از من خواسته بود به شما برای تعبیر زحمت بدم گلم.ایشون خواب دیدن توی یککوچه ی خاکی راه میرن انتهای کوچه خاکی دو تا مزرعه و زمین کشاورزی روبروی هم بود.و دختردعموم از دور میدید.توی همون کوچه دختر عموم وارد ی خونه ویلایی شدن و با یکدختر خانم همراه بودن ایشون .که باغچه داشت باغچه کوچکی داشت خونه ویلایی و چمنهای کمی بلندی داشت ولی چمنها بسیار زیبا بود و یک رنگ سبز خاص زیبایی داشت فوق العاده بود.دوست دخترعموم همراهش بود.(البته در واقعیت همچین کسی رو نمیشناسن)به دختر عموم میگه توی ساختمان سگ هست الان میخوان بیانبیرون.دختر عموم میترسه کمی ولی وقتی سگها رو مبینه خوشش میاد و ترسش میریزه.البته یکی از سگها رو یادشه چون یکی از سگها کوچلو و خوشکل بود و صورت بیضی شکل داشت و خیلی بامزه بود و میاد روبروی دختر عموم میاسته و نگاهش میکنه.توی خواب دختر عموم میگه شبیه ماهی هست صورتش. همش همین طور نگاه دختر عموم میکنه اون سگ دختر عموم هم دست روی سرش میکشه و به اون سگ غذا میده.میگه نمیدونم غذا بهش دادم یا نون ولی میگه غذا یا نون میذاشتم توی دهن سگ که بخوره و بهش غذا یا نون میدادم.ممنونم از تعابیرتون و زحماتتون و باز هم عذرخواهی بابت اینکه دیروز اذیت شدید
فریبا هراتی
: سلام. استدعا می کنم. دوست شما در مسیر زندگی اش با مشکلاتی ( احتمالا اقتصادی) روبروست و به این فکر می کند که دیگران چه امکاناتی دارند. از جمله دخترعمویتان زندگی آرام و راحتی دارد و شرایط اقتصادی او خوب است و امیدها و آرزوهایی دارد که می تواند براورده شان سازد. سرمایه ای بالاخره به دست آورده که اگر خیلی زیاد نیست ولی بالاخره سرمایه است و باعث شده که زندگی او شادتر شود و او امیدوار تر و مثبت اندیش تر از دوستتان باشد. دختر عمویتان با دوستان جدیدی هم آشنا می شود که بینش و وفاداری آنها زیاد است و البته دختر عموی شما شخصیتی احساساتی دارد و نگرش های تازه ای هم به ذهنش می رسد و سعی می کند که از دوستان جدیدیش حمایت کند و به آنها مشاوره یا کمک مالی بدهد. تشکر از همراهیتون.
Neda : سلام خانم هراتی گلم این خواب رو تقریبا یکی دو هفته پیش دختر عموم برای خودش دیده بود.که من از طرف ایشون تعریف میکنم.دوستموخواب دیدن انگار در یک خیابان داشتن راه میرفتن انتهای اونوخیابان که حالت خاکی داشت به یک مزرعه ختم میشد که دیدن دو تا زمین کشاورزی روبروی همن انگار زمینها واسه کسانی بود توی همونوخیابان که داشتن نگاه میکردن سمت چپ وارد یک خانه ی ویلایی شدن انگار خونه ی در کوتاه داشت از این درهای اهنی کوچیکخونه ویلایهاکه از بالا وارد شدن با کسی هم بودن با یک خانم انگار منزل اون خانم یا یکاشنا بود اینو یادشون نیست یعنی با زور وارد نشده بودن اطلاع داشتن که میخواستن برن توی اون خونه.توی باغچه خونه فقط چمن بود چمنهای کمی بلند و زیبا بود خیلی خوشرنگ و زیبا سبز خاصی بود سبز روشن زیبا.یک دفعه دیدن از داخل ساختمان سه تا سگ اومد بیرون اول دوستم ترسید که میخواد سگ بیاد ولی تا سگها رو ترسش ریخت البته میگه یکی از سگها رو یادمه یک سگ زیبا و کوچلو بودبا صورت مدل بیضی کوچلو که دوستم میگه نگاه کردم و فوری اومد روبرو ایستاد.گفتموای صورتش مثل ماهیه چقد نازه این سگ .زود با هم با اون سگ جور شدن اون سگ هم داشت نگاه دوستم میکرد سگ ارومی بود میگه فقط نگاهم میکرد که دوستم دست به سر سگ کشید.و میگه به سگ غذا دادم یادش نیست غذا داد یا نون میگه انگار غذا یا نون میدادم و میزاشتم توی دهن اون سگ و میخورد
فریبا هراتی
: سلام عزیزم. این خوابی که شما نوشته اید به قدری نامفهوم است که من چند بار خواندم نفهمیدم چه نوشته اید! اول می گویید دختر عموم خواب دیده !! بعد می گویید که من از طرف ایشون تعریف می کنم. بعد نوشته اید دوستمو خواب دیدن!! که حتما منظورتان این است که دختر عمویتان دوستشان را خواب دیده!! و بعد از این داشتن راه می رفتن معلوم نیست منظورتان کیست. دوست دختر عمویتان راه می رفته یا دختر عمویتان و دوستش! معلوم نیست این می رفتن از روی ادب است و به دوست دختر عمویتان اشاره می کند یا فعل جمع است و به دختر عمویتان و دوستش اشاره می کند. ضمن اینکه تا اخر خواب هر چه فعل بوده مثل دیدن وارد شدن بیرون امدن باکسی هم بودن ( که این دیگه از همه افتضاح تر توضیح داده شده - تاحالا معلوم نبود دوست دختر عمویتان در خواب موضوع اصلی است یا دختر عمویتان حالا کسی هم با او بوده که اصلا معلوم نیست کی!! من اینطوری نمی توانم خوابتان را تعبیر کنم. از زبان دختر عمویتان ننویسید و اگر از زبان او می نویسید افعال را درست بنویسید. مثلا بنویسید دختر عموی من خواب دوستش را دیده که دوست او در حال راه رفتن بوده.... دیوانه شدم از این نگارش شما! :)))) تشکر از همراهیتون!!
Sara83 : با عرض سلام و خسته نباشید خدمت شما
من خواب دیدم که تو کوچه قدیمی که الان دیگه اونجا ساکن نیستیم یه سگ با رنگ روشن و خیلی هم بزرگ نبود دنبالم کرده و من تو خواب بدون اینکه فریاد برنم فرار می کنم و همش از خودم می پرسم که چرا این دنبالم کرده ، تا به خونه قدیمی مون رسیدم و از نرده حیاط بالا رفتم و وقتی داخل حیاط دیدم ، دیدم بابام که فوت کرده از داخل حیاط به سمت بیرون می یومدن که با صدای بلند گفتم بابا مواظب سگ باش داره می یاد تو حیاط، سگی که دنبال من بود تا بابامو دید رفت سمتش و شروع کردن به لوس کردن خودش تو خواب به نظرم می یومد ظاهرش سگ ولی مثل یه ادم داره با بابام حرف می زنه که یه دفعه دیدم بابام که بسیار ادم ارومی بود همیشه ، با لگد شروع کرد به زدن سگ و از خونه بیرونش کرد به بدترین شکل، بعد بابام اومد سمت من که همچنان روی نرده ایستاده بودم و شاهد این اتفاق بودم و دیدم بابام یه پوتین قهوه ای بسیار خوشرنگ نو پاشه که من در حین حرف زدن با بابا توجهم به پوتین رفت و تعجب کرده بودم که پوتین با این شکل بیشتر برای پسرای جوان و بسیار شیک پا کرده
ممنون می شم تعبیر خوابمو بگین
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. کسی از شما خواستگاری می کند یا به شما ابراز عشق می کند که اگر پدرتان زنده بود ( روحش شاد) حاضر نمی شد که شما را به او بدهد و با ازدواج شما مخالفت می کرد. دوست داشتن این شخص از نظر پدر شما، برای ازدواج با شما کافی نیست. پدرتان می خواهد شما با کسی ازدواج کنید که به خوبی بتواند از لحاظ مالی از شما حمایت کنید و مجبور نباشد که در شرایط سخت و بغرنج و همراه با محدودیت های زیاد، زندگی کنید. تشکر از همراهیتون.
Sepidesamimi : سلام خدا قوت شما
سال نو بر شما مبارک با ارزوی سلامتی
همسرم خواب دیده که یه توله سگ سفید رنگی دستشه که خوب و رامه ولی وقتی برای ناز دادنش بلندش کرد و دستشو زیر دستای سگ گرفته و بلندش کرده یهو توله سگ ادرار کرد در واقع به سمت همسرم و رو به صورتش دین کار انجام شد....و اتفاقا چند شب قبل هم خواب سگ دیده بود که داشت ازش فرار میکرد یعنی همسرم از سگ فرار میکرده
ممنونم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. سال نوی شما هم مبارک. توانایی پرورش در همسرتان قوی است و او شخصیتی حمایتگرایانه دارد. همسر شما سعی می کند که از کسی که خیلی دوستش دارد و آن شخص هم نیاز به حمایت دارد، مثل فرزند یا خواهر و برادر کوچکتر ... حمایت کند و با او ارتباط خوبی داشته باشد ولی او در مقابل، به همسرتان بی احترامی می کند و شاید نادانسته همسرتان را ناراحت می کند. فرار از سگ اینطور که شما توصیف کرده اید قابل تعبیر صحیح نیست مگر اینکه بنویسید که در چه شرایطی بوده و سگ چه رنگی داشته و ده ها تعبیر می توان در این رابطه نوشت ... ضمن اینکه ثبت دو خواب در یک خواب تحت عنوان خوابهای مرتبط با هم خلاف مقررات سایت است . تشکر از همراهیتون.