تعبیر خواب سگ
اگر در خواب خود سگی دیدید که مطیع و رام است و به دنبالتان می آید، دوستی از شما حمایت می کند. سگ آشنا و مطیع و رام دوست وفادار است. سگ اگر آشنا و رام باشد و بانگ و صدا راه بیندازد فحش و ناسزا است و خواب شما می گوید با یک نفر برخوردی نا مطلوب خواهید داشت که او نسبت به شما سخنان زشت می گوید و دشنام می دهد.
تعبیر خواب حمله سگ

تعبیر دیدن سگ ناآشنا و وحشی که قصد حمله به او را دارد، وجود دشمنی است که فرومایه و پست است. اگر حمله سگ را دفع کرد، بر دشمن غلبه می کند. اگر سگ بیماری هاری داشت، دشمن وی نیز بیماری روحی دارد. اگر کسی ببیند که سگ لباس او را پاره کرد، دشمن او باعث می شود تا دوستی او و دیگران بوسیله بدگویی هایی که انجام می دهد به دشمنی تبدیل شود. اگر کسی دید که گوشت سگ می خورد، حرام خوار و ربا خوار است.
اگر سگی ماده به خانه اش وارد شد، و بیننده خواب مردی مجرد باشد، زنی پست با خصایص زشت به ازدواج وی درمی آید. اگر سگ شکاری داشت، دشمن بیننده خواب، دشمنی اش را آشکار می کند. اگر کسی خواب دید که سگی در جایی پنهان شده بود و پارس می کرد، دشمن وی در پنهانی از او غیبت می کند و دیگران را علیه او می شوراند. اگر بیننده خواب، سگی را دید که سگ دیگر را در مشاجره و پارس کردن و منازعه از پای درآورد، و یکی از آنها فرار کرد، یکی از دشمنانش از میدان خارج می شود.
اگر کسی سگ نگهبان به او هدیه داد، او به محافظت از شخص پلیدی روی می آورد که از او منفعت ببرد. اگر دید که سگ شکاری، شکاری را آورد و جلوی او انداخت، دلیل که ارثیه ای به او می رسد که از مال حرام بدست آمده است.
تعبیر خواب گاز گرفتن سگ
اگر سگی لباس او را گاز گرفت و قسمتی از بدنش نیز آزرده شد، از دشمن زیان سخت می بیند.
-
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن سگ درخواب بر چهار وجه است:
- دشمن،
- پادشاه طامع،
- دانشمند و خادم بدکار،
- مردمان غماز (سخن چین).
محمد ابن سیرین می گوید: سگ در خواب دیدن، دشمن پست فرومایه است و سگ ماده در خواب زن فرومایه است. تعبیر خواب سگ سیاه دشمنی است از عرب، و سگ سفید ، دشمنی است از عجم. اگر ببیند که سگ بر وی بانگ می کرد، دلیل که از دشمنی سخنی زشت شنود. اگر ببیند که سگ او را بگزید، دلیل که او را از دشمن گزند رسد. اگر دید جامه او به آب دهان سگ آلوده شد، دلیل است از دشمنی خسته شود. اگر دید جامه او بدرید، دلیل که در مالش نقصان پدید آید.
اگر ببیند که گوشت سگ می خورد، دلیل که دشمن را به دشمنی دیگر دفع کند. اگر ببیند سگی را نان می داد، دلیل است که روزی بر وی فراخ شود. اگر ببیند سگ با وی نزدیکی نمود، دلیل که دشمن در وی طمع کند. اگر ببیند که سگ بر وی تکیه کرده بود، دلیل است بر دشمنی فرومایه اعتماد کند و کار او را نصرت دهد. اگر دید که شیر سگ می خورد، دلیل که ترس و بیم سخت به وی رسد و باشد که با دشمن او را خصومت افتد.
اگر ببیند که سگ از وی می گریخت، دلیل است دشمن از وی برحذر باشد. اگر ببیند که سگی ماده درخانه او درآمد، دلیل که زنی فرومایه را به زنی کند. اگر دید که سگی جامه او را به دندان بگزید، دلیل است مکروهی بر وی رسد.
اسماعیل بن اشعث می گوید: سگ شکاری در خواب، دشمن است. اگر ببیند که به سگی شکار می کرد، دلیل که از دشمنی دعوی دانش کند و خیر و منفعت یابد. اگر ببیند گوشت شکار می خورد، دلیل که میراث یابد. اگر ببیند که سگ شکاری از خود دور نمود، دلیل است از دشمنی با منفعت جدا شود.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
هستی : سلام خسته نباشی من مرد مجردی هستم ک با خانمی مطلقه با دو فرزند پسر آشنا شدم و باهم ازدواج موقت ولی بلند مدت و توافقی داشتیم چند وقتی هست خانم با اینکه زن خیلی خوب و مومن و باحجاب و مقیدی هستن بهانه های مختلف گرفت و ب خواست ایشون حدود یک هفته هست جدا شدیم ولی هر دو ناراحت هستیم از این کار خواب دیدم برای ورود ب مکانی باید از دوتا سگ عبور میکردم ک صاحبانشان آنها رو گرفتن ک من رد بشم ولی چون کفشهایم جا مونده بود نرفتم و همونجا گیر افتادم و یکیشون ک کمتر خطر داشت صاحبش برای مزاح رها کرد و ب من حمله کرد و روی دستم رو ی گاز کوچک گرفت و بالاخره از اونجا گذشتم ولی همینطور چند مرحله دیگه سگ تو مسیر بودن ک صاحبا یکی بکی اونها رو مهار میکردن تا من عبور کنم و بالاخره از همه مراحل با سختی فراوون گذشتم ک رسیدم ب بالای ساختمانی ک چند تا از دوستان و حتی مادر و خواهرم اونجا هستن
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. سگ در خواب شما به وفاداری و صداقت، درستی و راستی و بینشی قوی اشاره می کند و این اشاره به شما و این خانم دارد که شما علیرغم عشق و محبت و وفاداری تان نسبت به همدیگر، کنترل اعصاب و اخلاقتان را از دست داده اید و گاهی با توقعات و نق زدن های زیاد نسبت به همدیگر، ارتباط شما با همدیگر مختل شده و احساس آسیب پذیری از نظر فیزیکی، روحی یا مالی نسبت به همدیگر را دارید. شما دلتان پیش اوست و دوست دارید که با او زندگی کنید ولی این احساس متوقع بودن، یا احساس اینکه دارد از شما سو استفاده می شود، باعث می شود که شما مشکلاتتان را تدریجا با دوستان یا اشخاص دیگری که در زندگی شما وجود دارند مطرح کنید، و آنها شما را ترغیب می کنند که خودتان را به اوج موفقیت برسانید و با مادر و خواهرتان همفکر باشید. اما به صورت کلی یک مسئله هست که من دوست دارم شما آن را هم مد نظر بگیرید ( به عنوان یک یادآوری دوستانه). ما مسلمانان، خودمان را مریدان رسول خدا می دانیم و رسول خدا، 1400 سال پیش، که فرهنگ مردم نسبت به امروز بسیار پایین تر بود، و امروزه مردم خودشان را متمدن تر می دانند، با خانمی که بیوه بود، چند فرزند داشت و از خودش هم 15-20 سال بزرگتر بود، ازدواج کرد، به او افتخار کرد، هرگز تا زمان حیات او به او خیانت نکرد، و حضرت فاطمه س دختر چنین زنی است!! که اگر مشابه او در جامعه ی امروز ما بخواهد ازدواج مجدد کند، انگ مطلقه بودن، یا دست دوم بودن، یا بدردنخور بودن را به او می زنند. شما به عنوان یک آقا، پسر نیستید... مجرب هستید ولی می توانید با یک دختر 20 سال کوچکتر از خودتان هم ازدواج کنید و شما را شاه داماد خطاب کنند. اما اگر زنی در زندگی اش بد بیاورد، با همسرش سازش نکند و طلاق بگیرد، به عنوان یک موجود درجه ی دوم در جامعه حساب می شود و انگار مردی که با این گونه زن بخواهد زندگی کند، به او لطف کرده است. من نمی دانم اسم ما مسلمان است؟ ما مریدان رسول خدا هستیم؟ شاید زمان آن رسیده که خودمان را اصلاح کنیم. تشکر از همراهیتون.
Saafaa : سلام روزبخیر، تاریخ و روزی که خواب دیدم رو یادم نیست. حتی یادم نیست اون سگ چه رنگی بود (شاید مشکی)و یا به من حمله کرد یا نه. اما این خواب خیلی ذهنم رو مشغول کرده. من خواب دیدم که چادر نمازم به دور سگی پیچیده شده و من چادرنمازم رو به هر زوری بود از سگ جدا کردم و موهای سگ رو از چادرم جدا میکردم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. بینش و شهود در شما قویست و شخصیتی وفادار دارید ولی خیلی زیاد عصبانی می شوید و از همه متوقع هستید و به همه دستور می دهید. اینکار باعث می شود که نماز شما قبول نباشد!! باید از منفی بافی دست بردارید و مردم را با توقعات زیادتان و داد و بیداد کردن ناراحت نکنید. شما موفق خواهید شد که از بد اخلاقی دست بردارید و عبادتتان مورد قبول پروردگار قرار خواهد گرفت. تشکر از همراهیتون.
Saafaa : سلام روزبخیر، تاریخ و روزی که خواب دیدم رو یادم نیست. حتی یادم نیست اون سگ چه رنگی بود (شاید مشکی)و یا به من حمله کرد یا نه. اما این خواب خیلی ذهنم رو مشغول کرده. من خواب دیدم که چادر نمازم به دور سگی پیچیده شده و من چادرنمازم رو به هر زوری بود از سگ جدا کردم و موهای سگ رو از چادرم جدا میکردم
فریبا هراتی
: سلام. طبق قوانین سایت و به علت کثرت و ازدیاد کاربران عزیز و حجم بالای تعابیر، شما فقط مجاز به ثبت 1 خواب در 24 ساعت هستید و یک خواب شما برای تعبیر ثبت شد. ((در نوبت هستید)) و باید این خواب دومتان را یک روز دیگر ارسال کنید. این قوانین هنگام ثبت نام در سایت در جایی که علامت زده اید که با قوانین موافقم به شما اطلاع رسانی شده است. تشکر از همراهیتون.
Lili : خواب۶خرداد۹۹
سلام خانم هراتی عزیز.خداقوت گلم.
خوابهای من صحنه صحنه نیستن همیشه دقیقا مثل زندگی کردن پشت سرهم و مرتبط ودنباله دار هستن جوریکه بیدارمیشم گاهی خسته ام.
اول داشتمبافندک مثلا طرحی روی کفش چندنفرمینداختم. مایع فندکه تموم شد چون خیلی بش نیاز داشتم رفتم در سوپری اونجا پرش کردم یه پسره ک از قبل میشناختم و خصومتی داشتم اومد جلوم چرت وپرت گفت منم با مشت کوبیدم توصورتش یه چک هم باز زدم. کسی همراهم بود وسایلموکیفمو برداشتم باهم سوارموتور اون پسره شدیم ورفتیم بریم سمت کسیکه انگار آدم یاموجود خطرناکی بود انگار غول آخرش بود. از چندجا عبور کردیم مناطقی پشت سرهم که همشون دری باز میشد و وارد منطقه جدیدمیشدیم همینطور میرفتیم و درهای بعدی و بعدی. یهو اخراش یه دری باز که شد یه مرد چاقو بدست ایستاده بود یه سگ کوچولو هم جلو پاش یهو گلو سگ رو برید .مابادیدن این صحنه وحشت زده اومدیم فرار کنیم که یه خراشی رو دست چپ من انداخت. باهم با سرعت ازون منطقه ها و درها دونه بدونه فرار میکردم وفقط یکی مونده بود ک خارج بشم که یهو همه جا تاریک شد و دوتا چشم قرمز درومد وگفت کجا و منو کشوند سمت خودش.. همون موجود خطرناک بود....
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما سعی می کنید که جرقه یا ایده ای جدید در ذهن بعضی ها به وجود بیاورید و نگرش های آنها را نسبت به مسائل عوض کنید. از اینکه از شما قدردانی نشود عصبانی هستید و می خواهید که بازور و عصبانیت هم که شده به خواسته هایتان برسد و نظرتان را ابراز کنید. شما می خواهید که آزادانه و سریع به اهدافتان برسید و اختیار عمل داشته باشید؛ با موانع زندگی تان بجنگید. دوست ندارید که به شما خیانت کنند یا اجازه ندهند که حرفتان را بزنید یا بخواهند که احساساتتان را سرکوب کنند. دوست ندارید که از نظر احساسی به شما بی توجهی شود. شما در کشمکش با دشمنان و مخالفانتان به شدت عصبانی می شوید و کنترل خودتان را از دست می دهید و رفتار تند و بدی از خودتان بروز می دهید. تشکر از همراهیتون.
زهرا کاظمی : سلام خانم هراتی خواب دیدم تو خونه دارز کشیده بودم خونه الان که هستم نبود ولی انگار خونه خودم بود چند تا سگ رنگا وارنگ داشتم اون سگا با هم حرف میزدن گفتن بریم تو حیاط بازی کنیم ولی یکیشون که از این سگای بزرگ بود وخیلی مهربون بود گفت میخوام برم خانوم رو ببینم آمد گفت خانم دوست دارم کلی صورتشو به صورت من مالید ومنم کلی ذوقشو کردم نازش کردم بعد اون سگا بهش میگفتن بیا بریم بابا ولکن میگفت نه بزار یکم پیش خانوم باشم چند نفر هم کنار من بودن که من نمیشناختم که اونا هم از حرکت من و اون سگه خوششون نمی آمد ومیگفتن لوسش نکن بعدم رفتن که بازی کننن همین
فریبا هراتی
: سلام. فدرت بینش و درک، وفاداری، سخاوت و درستی در شخصیت شما بالاست. شما به ارزش های قوی و مثبتی پای بند هستید که باعث می شود که دیگران شما را دوست داشته باشند و بتوانید با موفقیت در دنیا به پیش بروید. دوستان خوب و درستکاری هم دوروبر شما را پر می کنند. شما به دنبال حس تعلق و داشتن خانواده هستید. به دوستانتان اعتماد می کنید و به آنها اهمیت می دهید. تشکر از همراهیتون.
مسعود : سلام و خسته نباشد: خواب دیدم یک سگ سیاه داشت راه میرفت ( نه پارس میکرد نه وحشی بود ...) یکدفعه یک گراز سیاه بزرگ وحشی جلوش سبز شد و من که نظاره گر بودم گفتم الان دعوا میشه ولی سگه رفت جلو و خوابید تو دهنه گرازه! و گراز هم اروم دهنش بست و در همین حال که میخواست بخورش میگفت خودش اومد تو دهنم و تا سگه خواست به خودش بیاد خوردش ( من تو خواب نه میدونستم گرازه چی هست و از کجا اومد نه سگه برای کیه؟ )
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما به خاطر مسئله ای احساس افسردگی و ناراحتی می کنید و خیلی هم مقید به این نیستید که گناه نکنید. اما توقعی از کسی ندارید و به کسی هم آزاری نمی رسانید. شخصی سودجو و طماع به قصد رساندن شما به ثروت، برایتان دام پهن کرده و به بهانه ی حمایت از شما می خواهد از شما سو استفاده کند. وقتی هم که اعتراض کنید می گوید می خواستی عاقل باشی و خودت گناه و اشتباه نکنی. خواب شما هشداری به شماست که شخصیت قوی و بینش بالا و صداقت خودتان را نادیده می گیرید و راحت طعمه ی کسی می شوید که اصلا جز سو استفاده از شما هیچ هدفی ندارد. تعبیر دوم این است که شما به خاطر مسئله ای علیرغم بینش قوی خودتان ناراحتید ولی باید به خودتان بیایید تا دیر نشده! و اسیر هوی و هوس و زیاده خواهی ها نشوید. تشکر از همراهیتون.
mohamad : سلام ، دو شبی میشه که یه مدل خواب رو میبینم و اینه که یه مرداب بزرگ رو میبینم که تو یه شهر هست جوری که انگار جزیی از شهر هست ، یه سری حیوون میبینم که مثل سگ سیاه هستن ولی راه رفتنشون عین خفاش هست و مدام ازین مرداب بزرگ دارن به یه مرداب دیگه نقل مکان میکنن انگار که دیگه مرداب قبل جایی ندارن ، و در حین عبور باید از جایی رد بشن که مسیر عبور آدمهاست و همه میبیننشون و اینکه با سگ های معمولی درگیر میشن و حتی یه سگ ماده رو که انگار سر یه زن خوش سیما داشت رو تو مرداب کشیدن و همه به تعداد زیاد بهش تجاوز کردن و یک نفر که همراه ما بود با گلوله بهشون شلیک کرد و کشتشون اما سگ ماده هم مرد . این وسط یه زن هست که تو خواب خواهر من هست ولی شکلش خواهرم نیست انگار به چیزی پیدا کرده که الان دردسر شده واسم و چندتا مرد بخاطر این چیزی که اون پیدا کرده همش واسه من خط و نشون میکشن و من همه چیزو تقصیر بوجود اومدن این مرداب انداختم .
فریبا هراتی
: سلام. در خواب شما مرداب و آب گندیده به احساسات منفی، قضاوت غلط و بی عقلی مردمانی اشاره می کند که باعث ایجاد غصه و اندوه و بیماری و ابتلای دیگران به زحمت و امور دست و پا گیر می شوند و برای مردم دردسرآفرینی می کنند و اینها تمام صفات تاریکی مانند کوته فکری، بد دلی، بد بینی، شک و تردید، وابستگی به ظلم و ستم را در وجودشان تقویت کرده اند و کورکورانه و بدون اینکه فکرشان را به کار بیاندازند، فقط کاری را می کنند که مسبب آن جهالت و بی خردی ایشان است. اینها هر روز برای مردم به گونه ای جدید مشکل آفرینی می کنند و حقوق دیگران را پایمال می کنند و شما شخصیتی احساساتی دارید که جنبه ای از وجودتان را تشکیل می دهد ( در وجود هر زنی، بخش هایی مردانه مثل حس قدرت طلبی و در وجود هر مردی بخش هایی زنانه و مونت مثل احساسات شدید وجود دارد). شما این جنبه های احساسی خودتان را در غالب خواهر خودتان مشاهده کرده اید و خواب شما به شما هشدار می دهد که اطراف شما آدمهای غیر قابل اعتمادی وجود دارند و نباید هر حرفی را هر جایی بزنید و یا افکارتان را با هر کسی در میان بگذارید چون شما نمی توانید جلوی جهالت اشخاص کوته فکر را بگیرید ولی می توانید خودتان را با رفتاری خردمندانه از طعمه ی این جور اشخاص شدن نجات دهید. تشکر از همراهیتون.
mohamad : این سگ های سیاه چه نشانه ای دارند چون همه ی ترس من در خواب ازین سگ ها بود
فریبا هراتی
: عرض کردم....تمام صفات تاریکی مانند کوته فکری، بد دلی، بد بینی، شک و تردید، وابستگی به ظلم و ستم را در وجودشان تقویت کرده اند و کورکورانه و بدون اینکه فکرشان را به کار بیاندازند، فقط کاری را می کنند که مسبب آن جهالت و بی خردی ایشان است.
نرجس : سلام بانو جان. خواب دیدم خاله م اومده خونمون و یک سگ بزرگ زرد رنگ با خودش آورده. سگ بی حال و انگار مریض بود. خاله م نوازشش میکرد و از من هم خواست نازش کنم، سرش رو با تردید ناز کردم که خود سگ آروم دست کشید روی گونه ش که یعنی اینجا رو ناز کن! با ترس بیشتری صورتشو ناز کردم. خیلی خوشحال نبودم از حضور سگ اما دلم براش میسوخت. انگار یه کچلی سکه ای هم روی پوزه یا کنار صورتش داشت. خاله م چادر نماز مامانمو انداخته بود سرش و همینطور اطراف سگ میپلکید و من نگران نجس شدن چادر بودم و به صحت وضوی خودم فکر میکردم. وقتی سگو ناز میکردم اینطور یادمه که با بیحالی سعی میکرد دندون بزنه اما یادم نمیاد که موفق شد یا نه. اگه هم گاز گرفت در حدی نبود که بترسم یا درد بکشم.در ادامه دیدم که اقوام (ناشناس بودن) اومدن خونمون و موقع رفتن شب بود نگرانشون بودیم، خانم که سوار ماشین شده بود گفت نگران نباشید از زیر قرآن رد میشیم و همشون دوباره پیاده شدن قرآنو بوسیدن و از زیرش رد شدن. منم قرآنو بوسیدم و از زیرش رد شدم.ولی قرار نبود جایی برم. بسیار متشکرم ازتون.
فریبا هراتی
: سلام. خاله ی شما روحیه اش خراب شده و در حالی که او بینشی قوی دارد و مهربان و وفادار است ولی فکرش ناراحت است. او می خواهد که شما دلسوز او باشید و به او احترام بگذارید. او از اینکه دیگران به او بی احترامی کنند دلخور است. او احساس تنهایی می کند. خاله ی شما افکارش را با مادرتان هم در میان می گذارد و شما نمی خواهید که مادرتان فکرش ناراحت شود. شما تا اندازه ای تحت تاثیر افکار منفی خاله تان فکرتان ناراحت می شود. فکر می کنید که آیا بی تفاوتی شما و اهمیت ندادن شما به خاله تان اشتباه و گناه است یا خیر. چون نمی خواهید با بی توجهی به او، مرتکب گناه شوید. انشالله گشایش کار پیدا می کنید و باید در سختی ها خودتان و خانواده ی تان را به خدای بزرگ بسپارید. خود زندگی، یک سفر است. تشکر از همراهیتون.
ساسان : عرض سلام
من خواب دیدم در شبی با پسرخاله ام و دختر خردشالش در بغلش در خانه ی مجلل نا آشنایی در اتاقی از آن ایستاده ایم و منظره ی طبیعت بیرون را تماشا می کنیم ناگهان طوفان شدیدی شروع می شود و من بلافاصله شروع به بستن پنجره ها می کنم.بچه اش می ترسد و گریه می کند پسرخاله ام شتابان و هراس زده به سمت اتاقی برای آرام کردن او و خواباندنش حرکت می کند من هم پس از بستن پنجره ها به دنبال او نزد او می روم و او دارد بچه را می خواباند که با من برخورد می کند که نزدیک نیایم که بچه بیدار نشود.من هم اتاق را ترک می کنم ناگهان از پشت پنجره ای دیگر سگهایی را می بینم که خود را به پنجره های دیگر خانه می کوبند و از ترس طوفان می خواهند به داخل بیایند.ناگهان خود را در یک طویله می بینم که کسی در را باز می کند و سگ ها شتابان به داخل می آیند و آن شخص هم که انگار آشناست و دوست من است با چهره ای آرام و لبخندی بر لب به داخل می آید و مشغول کاری می شود و انگار طوفان بند آمده ولی سگها شروع به گاز گرفتن دم خود از گرسنگی می کنند و دم خود را به طرز ترسناکی می خورند و هی به من نگاه می کنند
شخص دیگری انگار کنار من ایستاده و من از دیدن این صحنه به خشم می آیم و به او می گویم:که فلانی عجب کاری می کنه چرا به اینها غذا نمیده. و حرکت می کنم که بروم و برایشان غذا بیارم،که نزدیک به اذان بود که هراسان بیدار شدم.
فریبا هراتی
: سلام. شما و پسرخاله تان راجع به مسائل اقتصادی و بهبود شرایط مالی تان ایده های تازه ای به ذهنتان می رسد و فکر می کنید که توانایی های شما بالا رفته و یا خواهد رفت و می توانید ثروتتان را افزایش دهید و ایده هایتان را عملی کنید. پسرخاله تان سرمایه ی اندکی دارد که نگران است که با این اخبار اقتصادی بد و نابسامانی که در جریان است، کسب و کار شما هم دستخوش این نابسامانی ها بشود و می خواهد که سرمایه اش را فعلا مسکوت نگه دارد و بخواباند و اصلا به کار نیاندازد و حتی به شما هم اجازه نمی دهد که فکر کنید که با استفاده از سرمایه ی او می توانید کوچکترین فعالیتی داشته باشید. شما سعی می کنید که ذهنتان را نسبت به اخبار بد اقتصادی که می شنوید ببندید و اهمیتی به این جریانات اجتماعی خارج از حیطه ی زندگی و کار خودتان، ندهید. اما شما خواسته ناخواسته شاهد دوستانی هستید که زندگی شان متاثر از این اخبار بد اقتصادی قرار گرفته و نیاز به کمک دارند. خواب شما به شما می گوید که اگر فکر می کنید که خونسرد باشید و اخبار بد اقتصادی را جدی نگیرید، اشتباه می کنید و کم کم شاهد خواهید بود که دوستانتان مجبور می شوند که با عوارض این نابسامانی ها کنار بیایند و از سرمایه ها و داشته های خودشان بخورند تا تمام شود! شما باید به فکر حمایت از خودتان و کمک به دوستانتان باشید. تشکر از همراهیتون.
shirin : سلام برادر من در شرف ازدواج هستند کمی بر سر مهریه و شروط عقد مثل حق طلاق و غیره باهم اختلاف پیدا کردند ایشون قصد داشتند حق طلاق و حضانت و خروج کشور و غیره را بگیرند و برادرم قبول نکردند و ظاهرا خانم پذیرفته اما هنوز عقد نکردند چند شب پیش خواب دیده که پسر همسایمون که سگ داره با سگش تو کوچه راه میره که کنار سگش یک سگ سیاه بزرگ هم هست به برادرم حمله کرد دست چپ راگاز گرفت اما خون نیامد
فریبا هراتی
: سلام. کسی در همسایگی شما هست که از لحاظ بینش بسیار قویست ولی جنبه های سیاه و منفی هم بعنوان یک دوست، در خودش حفظ کرده و شما نمی توانید به راحتی به او اعتماد کنید. او از نظر احساسی برادرتان را تهدید می کند و ممکن است روابط برادرتان را با کسی به صورت منفی تحت تاثیر قرار دهد. او به برادرتان می گوید که از نظر فیریکی و یا مالی ممکن است برادرتان آسیبی ببیند ولی حرفهای او موجب احساس استرس و نگرانی در برادر شما نخواهد شد. اگر یک زن بخواهد کاملا آزاد و برابر با یک مرد باشد، هر وقت خواست حق طلاق داشته باشد، حق مسافرت به خارح داشته باشد و حضانت فرزندش را هم به عهده بگیرد، ( مثل یک زن غربی) باید بپذیرد که پا به پای یک مرد کار کند، مهریه نخواهد، انتظار نداشته باشد که بنشیند و شوهرش خرجش را بدهد و مثل یک زن غربی شریک و پا به پای شوهرش در زندگی اش فعالیت کند. نه اینکه وقتی صحبت مهریه می شود او بشود یک زن مسلمان و تمام عیار که وظیفه ی همسرش باشد که به او پول بپردازد و خرجش را بدهد و بنا به شئونات خانوادگی و اجتماعی اش برایش کلفت و نوکر هم بگیرد و وقت که صحبت حق طلاق می شود؛ تبدیل شود به یک زن غربی آزادیخواه. جایی که صرف دارد، مسلمان بودن و جایی که صرف دارد غربی بودن که صحیح نیست بلکه مضحک است! یا رومی روم، یا زنگی زنگ. تشکر از همراهیتون.