کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب سیب زمینی

تعبیر دیدن سیب زمینی در خواب، به وجود آمدن شرایط مطلوب است. اگر کسی خواب ببیند سیب زمینی را می کارد، یا سیب زمینی می خورد، در زندگی سود و موفقیت عایدش خواهد شد. دیدن سیب زمینی خراب و یا گندیده در خواب، آینده ای نا موفق را خبر می دهد.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

73 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

sami mt

sami mt : سلام خانم هراتی عزیزم،ممنونم از تعبیر خواب های دقیقتون.پریشب خواب دیدم که تو محل کارم پشت میز نشسته بودم که رئیسم اومد داخل اتاق و تو دستش 2 تا کیسه سیب زمینی بود کیسه زیری سیب زمینی های بیشتری داشت ولی رویه کمتر بود،مثل اینکه محصول های باغشون بود،من هم بلند شدم و ازش تشکر کردم. در واقعیت همکارام از این شرکت رفته اند و من تو اتاق تنهام اما توخواب انگار یه همکار داشتم.

پاسخ
لینک۱۴ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۰۹:۵۴:۴۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما شخصیتی ساده و خاکی دارید. از نظر مدیرتان شما کمی ساده لوحی به خرج می دهید و متوجه یک سری مسائل نیستید. شما سخت نمی گیرید و بنابر این روزیتان زیاد است و گشایش کار می یابید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۴ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۱۳:۳۶:۴۷
بهزاد

بهزاد : خواب دیدم که با پدر‌م در حال تماشای تلویزیون هستیم که مادرم میاد میگه کمک ش سیب زمینی رنده کنم که می خوام کمک کنم می بینم مادرم سیب زمینه ها رو نگینی خورد کرد و میگه رنده کن منم شروع می کنم به گریه میگم این جوری که نمیشه و روی زمین دراز می کشم و خواب ام می برد و وقت که بیدار میشم کسی نیست همجا تاریک

پاسخ
لینک۲۷ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۰۸:۴۷:۳۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. مادر شما می خواهد که شما مسائل را به خوبی درک و هضم کنید. سادگی و خامی را کنار بگذارید و به عمق مسائل فرو بروید. او خودش سعی کرده که مسائل را ریز ریز برای شما توضیح دهد تا درکش برایتان قابل فهمتر باشد ولی شما خودتان هم نیاز دارید که مسائل را پردازش کنید تا بعدا سردرگم نشوید و خیلی زیر بار فشار زندگی له نشوید. اما شما فکر می کنید که این کار سختی است که بخواهید خیلی روی همه چیز تعمق و فکر کنید و می خواهید فکرتان راحت باشد و بی خیال باشید. اما این خود را به خواب زدن شما را به جهالت و گمراهی می کشد و زمانی می فهمید اشتباه کرده اید که به مشکلات بسیار زیادی در زندگی دچار شده اید!!! لطفا خوابتان را جدی بگیرید و کمی فکرتان را بکار بیاندازید. اینقدر سطحی نگر نباشید در غیر اینصورت قطعا با مشکلات عدیده ای در زندگی مواجه می شوید. خامی و بی خیالی و زیادی خاکی و ساده لوح بودن را کنار بگذارید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۷ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۲۹:۵۰
فاطمه

فاطمه : سلام خسته نباشيد.من خواب ديدم مادر بزرگم مهمان دارد اما منزلشون كمي به هم ريخته با وسايل كهنه بود.و يخچال مارو بردند خانه شان براي اينكه مهمان داشتند وسايلشون رو بزارن تو اون.پدر بزرگمم كه مرحوم شده اند هم بودند.بعد داييم اينا به همراه خانواده شان اومدند منزل مادر بزرگم و زنداييم غذا درست كرده بود و سفره چيديم ،تو سفره غذا برنج ساده و خورشت بود كه من نميفهميدم خورشت چيه.من با خواهرم كنار پدر بزرگم سر سفره نشستيم من برنج و غذام رو خوردم اما كم بود و سير نشدم،كمي سيب زميني سرخ كرده برداشتم گفتم من برم از يخچال سس بيارم با سيب زميني بخورم،تو يخچال سس نبود و من رب برداشتم كه بيارم با سيب زميني بخورم.

پاسخ
لینک۱۸ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۱۵:۳۳:۲۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. مادر بزرگ شما نیاز به حمایت دارد و مشکلاتی در زندگی او وجود دارد و می خواهد که از منابع دست نخورده و امکانات شما استفاده کند تا خیالش راحت شود. شما نهایت سعیتان را می کنید که از هر جنبه ای که می توانید او را حمایت کنید. روح پدر بزرگتان شاد. او هم نگران مادر بزرگ شماست. مشکلات مالی مادر بزرگتان مانع از آن می شود که او بتواند به خوبی از نوه هایش حمایت کند. شما سعی می کنید در کنار ساده دلی و خاکی بودنتان از عقلانیت و سیاست و حرف خردمندانه زدن استفاده کنید و او را دلداری بدهید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۸ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۲۱:۰۴:۳۰
hana

hana : سلام خانم هراتي عزيز❤️ من ديشب يه خواب خيلي درهمي ديدم براتون مينويسم اگه تعبيري داشت راهنماييم كنيد تو خوابم يه هنر پيشه معروف هندي داشت با دختر كوچيكش ميرقصيد اون هنرپيشه تو خوابم چاقتر از الانش بود تو خواب من حواسم به شكمشه كه از زير ساري معلوم بود واينكه پاهاش رو مثل رقص تركي بالا ميبرد دور تا دورش چند نفر ديگه هم بودن مثل مراسمي بود واون خانم از دخترش كه حدودا هشت يا نه ساله بود هي گله ميكرد كه چرا باهاش هماهنگ نميرقصه واينكه وقتي خودشون دوتا هستن خيلي خوب ميرقصه البته اون هنر پيشه تو واقعيت توهمين سن يه دختر داره البته من يادم نمياد صداي اهنگي ميشنيدم يا نه البته اين قسمت از خوابم رو كه الان نوشتم نميدونم اول خوابم ديدم يا اخر همه خوابم چون با صداي زنگ در كه از خواب پريدم فقط هرچي از خوابم رو يادم هست دارم مينويسم بعد ديدم انگار خواهرم جايي مشغول كار شده تعداد زيادي سيب زميني رو به يه طناب بلند مثل بند رخت بسته بودن از بلندي وخواهرم بايد مراقب انها ميشد تا كباب بشن خواهرم چند تا بچه رو برد بيرون بگردونه بعدمن به خودم گفتم تا اين بياد من حواسم به سيب زميني ها باشه اتش نميديدم ولي احساس ميكردم گرما به سيب زمينيها ميخوره مثل سيخ كباب طناب رو ميكشيدم كه اون رو سيب زميني هاهم بپزه انگار جايي كه خواهرم توش كار ميكرد مطب ماما بود بعد ديدم انگار همون خانم دكتر با چند نفر ديگه انگار تو كارشون خلافي كرده باشن مثل احتكار نميدونم ميخوان فرار كنن وارد يه اسانسور ميشن اسانسور با شدت به طرف پايين ميرفت بعد تو اسانسور شروع كردن به كشتن همديگه بعد يه هنرپيشه( ارژنگ امير فضلي) با اونا داخل اسانسور بود وكاملا لخت بود ولي تمام بدنش از خون بقيه خوني شده بود وداد ميزد ميخواييد منو بكشيد بياييد ولي من مثل شما نيستم اگه منو بكشيد من كس ديگه رو بكشم بعد انگار يكي از اون بالا طناب اسانسور رو بريد ولي من سقوط اسانسور رو نديدم من تو تمام اين قسمت از خوابم فقط بيننده بودم وهيچ حسي نداشتم بعد ديدم پشت يك در با همسرم ايستاديم پشت در شلوغ بود وخيليها يا ايستادن يا نشسته بودن بعد ديدم دختر جاريم كه نسبتا همسن خودم هست اونورتر نشسته بعد به خودم گفتم من چرا اينجا ايستادم الان جاريم مياد بيرون( فكر ميكنم تو اين قسمت خواب احساس ميكنم جاريم از اون اسانسور داره مياد بيرون ) دلم نميخواست فكر كنه من پشت در منتظرش بودم (من با خانواده شوهرم قهر هستم) ميام اينطرفتر كنار دختر جاريم بشينم روبروش حا بود ولي من خواستم دو نفركه كنارش هستن جابجا بشن تا من جا بشم وبشينم بعد ديدم خونه قديمي مادرم هستيم ومن كنار برادر شوهرم نشستم و از بديهايي كه زنش در حقم كرده ميگم و اينكه با اين وجود من چقدر خوب بودم با گريه صحبت ميكردم بعد يه لحظه از خودم ناراحت شدم كه چرا اين حرفها رو ميزنم با خودم گفتم حق با منم كه باشه زنش طرف اونو كه به من نميده بعد خواهرم اومد در گوشم گفت زيپ شلوارت بازه بعد من نگاه به خودم انداختم ديدن دامن تنم هست ببخشيد كه طولاني شد.

پاسخ
لینک۲۹ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۳۵:۴۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما عصبانی هستید که چرا دنیا ظالم است و این همه رفتار تند و زننده برای چه؟ خواهر شما و خود شما شخصیتی ساده و بی آلایش دارید و روزیتان را هم خداوند برایتان می فرستد. به دل ساده شما نگاه می کند و خودش روزی تان را برایتان می فرستد. خواهر شما با کسانی کار می کند که اختلاص می کنند و خرام خوار هستند و تظاهر می کنند که آدمهای خوبی هستند. اینها هم تقاص کارشان را خواهند چشید. شما هم باید سعی کنید که رازدار خودتان باشید و مشکلاتی را که در رابطه با جاری تان دارید بین خانواده شوهرتان مطرح نکنید. فکر نکنید که اگر کسی حرفهای شما را می شنود دلسوز شماست. اگر شما خودتان نتوانید راز خودتان را حفظ کنید از دیگران نمی توانید انتظار داشته باشید که رازتان را حفظ کنند و اگر از این به آن بگویید همه پشتتان حرف خواهند زد. خواهرتان می گوید که برای اینکه زندگی خانوادگی با همسرتان را حفظ کنید باید کمتر حرف بزنید و درد دل نکنید. از نظر خودتان، شما احترامتان بالاست و رازدار هم هستید و حرف اضافه هم نمی زنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۹ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۱۵:۲۶:۵۷
meysam

meysam : سلام وقتتون بخیر
یه رستورانی رفتم، تبلیغ کردم به دوستم که سیب زمینی و.. خیلی خوبه، ایشون هم رفتند اونجا سیب زمینش رو با سس سفارش دادن گفتن خوب بود ولی حجمش کن بود
منم چند روز بعدش خواب دیدم که رفتم همون رستوران دارم سیب زمینی با سس میخورم که پیش خودم میگم دوستم راست میگفت حجم این سیب زمینیش کمه

پاسخ
لینک۱۰ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۱۳:۴۶:۴۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. خواب شما منطبق با صحبت هایی است که در بیداری با دوستتان کرده اید و بازتاب افکار خود شماست و به احتمال قوی باطل است ولی اگر تعبیر داشته باشد شما می خواهید نسبت به مسئله ای راهنماییتان کنند و از شما حمایت روحی کنند چون فکرتان ناراحت است ولی یک آدمی که ساده لوح و بی تجربه است نظراتش را با آب و تاب برایتان تعریف م یکند و شما هیچ فایده ای از نظرات او نمی برید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۰ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۱۹:۱۶:۲۸
Pardis

Pardis : با سلام و عرض ادب، خواب ديدم استادم پشت در خونه مون اومده و برام يه پيتزاي خيلي خيلي بزرگ كه گرم و تازه بود به همراه دوتا بسته چيپس بزرگ و يه بسته سيب زميني مثل پوتيتوز هاي مك دونالد آورده. ممنون مي شم تعبير بفرمايين

پاسخ
لینک۴ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۱۶:۰۵:۲۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. عرض ادب متقابل. استاد شما به شما حق انتخاب زیادی می دهد و به فراوانی و برکت و آرامش خواهید رسید. او می خواهد به شما بگوید که به کمال رسیده اید و عالی هستید. شما گاهی باید سعی کنید که خودتان را بیشتر کنترل کنید و در دلشوره داشتن افراط نکنید! شما شخصیتی ساده دل و بی شیله پیله ولی در عین حال مجرب و پخته دارید و او از شما حمایت خواهد کرد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۴ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۲۱:۱۱:۲۶
Marzie

Marzie : سلام خانم هراتی..خواب دیدم روز عشقه و همه دخترا جمع شدن که دوست پسرشون براشون کادو بیارن یا تبریک بگن..ولی من هرچقدر منتظر موندم کسی نیومد، عشق قبلیم(که باهم کات کردیم) رو داشتم صداش میزدم که چرا نمیاد و عشق الانم رو هم. کلی سیب زمینی سرخ کرده بود سر سفره که همه میخوردن ولی من اولش حوصله نداشتم بخورم ولی منم شروع کردم به خوردن و خیلی خوشمزه بود.البته بگم همش جنگ هم میدیدم که سرخپوستا حمله میکنن و اینا.

پاسخ
لینک۱۱ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۳۱:۵۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما احساس می کنید که بهره ای از عشق نسبت به دوست دختر قبلی و یا فعلی تان ندارید و شما سعی می کنید که مثل گذشته خیلی سادگی به خرج ندهید و کمی بیشتر مراقب دلتان باشید که گول این و آن را نخورید. شما از این تنش های عصبی ناشی از عدم تفاهم و اضطراب هایی که در این دوستی ها داشته اید خسته و ناراحت هستید و دلتان نمی خواهد که تمام مدت حرص بخورید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۱ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۱۸:۴۸:۴۷
رعنا

رعنا : سلام و خسته نباشيد. من خواب ديدم دارم كوكو سيب زميني درست ميكنم. داشتم موادشو مخلوط ميكردم و دنبال زعفرون ميگشتم بريزم داخلش. (من در واقعيت به ندرت اشپزي ميكنم) ممنونم

پاسخ
لینک۲ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۶:۱۵:۵۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما بسیار بی شیله پیله و ساده دل هستید و دلتان را سوزانده اند. در وجود شما عشق و شورو شوق فراوان و تواضع و فروتنی وجود دارد ولی ناراحت هم هستید. در واقع در کوکو سیب زمینی زعفران نباید زد. به سایت آشپزی یوتاب مراجعه کنید بیشتر دستورات آن را از تجارب خودم نوشته ام و تعدادیشان را هم ترجمه کرده ام. :))) تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۲۰:۱۷:۲۵
سمانه

سمانه : سلام.صبحتون به خیر.من خواب دیدم که میخوام سیب زمینی بخرم.سیب زمینیا نه بزرگ بودن و نه خیلی کوجیک.متوسط بودن و چنگی هم به دل نمیزدن و بی کیفیت بودن و بیشترشون سیاه و با ظاهرِ نسبتا خراب. من یه کیسه پلاستیکی دستم بود و سعی میکردم از بینشون برای خودم سالماشو جدا کنم.قصد داشتم زیاد بخرم چون انگار تو شرایطی بود که سیب زمینی کمیاب بود.مثل همین شرایطِ الانِ کمبود گوجه فرنگی و قیمت بالاش.دیگه داشتم همینجور میریختم تو کیسه پلاستیکیم و بعدش یادم نیست چی شد و چقدر خریدم و چه اتفاقی بعدش افتاد دیگه.ممنونم

پاسخ
لینک۲۶ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۰۹:۲۲:۲۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما شخصیتی خاکی و ساده دارید. خیلی به عمق مطالب نفوذ نمی کنید و متوجه بعضی مسائل نیستید و ساده لوحی به خرج می دهید. وقتی که با سختی ها مواجه شوید، به جای اینکه با مشکلات رودررو شده و آنها را به خوبی مدیریت کنید، به سادگی از آنها می گذرید و بارها و مسئولیت های زیادی را به دوش می کشید و نهایت سعیتان را می کنید که با مشکل مواجه نشده و به دردسر نیافتید. سعی می کنید در آرامش و رفاه زندگی کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۶ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۱۵:۴۳:۲۳
sara

sara : سلام من خواب ديدم توي جاي ضرفا قاشق هايي از جنس سيبزميني پخته بود ولي خيلي سفت بود منم اونا رو دور ميريختم و بقيه ظرفا رو دوباره مي شستم بين اون ظرفا غذا هاي ديگه هم بود ك اونا رو هم تميز ميكردم

پاسخ
لینک۲۲ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۱۵:۵۰:۰۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما (و احتمالا خانواده تان) می خواهید که نگرش هایی تمیز در باره ی مسائل داشته باشید و از اینکه به دیگران محبت کنید و از آنها حمایت کنید ولی آنها شما را ساده و هالو و بی رگ فرض کنند خوشتان نمی آید. شما تجارب زیادی دارید ولی نمی خواهید که خاکی بودنتان را بگذارند پای سادگی تان و از شما سو استفاده کنند. شما برای آینده برنامه ریزی می کنید که از اشخاص درست، و به صورتی درست، حمایت کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۲ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۲۱:۲۱:۵۱
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.