تعبیر خواب سیل
اگر کسی در خواب ببیند که باران شدیدی بارید و سیل جاری شد، نشانه غضب خداوند بر آن سامان است که یا به صورت سیل و یا فتنه جنگ و جدال خواهد بود و اگر دید سیل بدون خسارت گذشت، فتنه ای با کمترین زیان در می گیرد ولی زود می گذرد. اگر سیل ویرانگر بود، زیان بسیار خواهد بود و جاری شدن سیل نسبت به محل وقوع نیز بی تاثیر نیست. اگر در محل کوچکی همچون دهی کوچک سیل آمد، زیان کمتر است و اگر در جایی وسیعتر سیل آمد، زیان بیشتر خواهد بود.
اگر کسی دید که میان سیل گرفتار شده، به مشکل دچار می شود و اگر به سلامت از محل سیل بیرون آمد، از آن مشکل رهایی می یابد و اگر سیل او را با خود برد، خطر مرگ در کمین او است. اگر در خواب ببینید سیل جاری است اما آب آن روشن است، حادثه بدی اتفاق می افتد اما نیک فرجام است. هرچه آب سیل گل آلود وکثیف باشد خطر بیشتر و غم و اندوه حاصله از وقوع حادثه زیادتر است.
جابر مغربی می گوید: اگر در خواب ببیند سیل درجائی خرابی کرد، دلیل که مردم آنجا را از پادشاه یا حاکم، منفعت رسد.
-
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن سیل در خواب بر چهار وجه است:
- دشمنی بزرگ،
- پادشاهی ستمگر،
- لشگر غالب،
- فتنه و بلا.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
الهه : سلام عزیزم.ایامتون بکام
در خواب دیدم که خونه مادر بزرگم که در یک دهات بود هستیم و ایشون فوت کردن در واقع من بچه بودم که ایشون فوت کرده بودن (چندین ساله که اونجا نمیریم و رفت و امد نداریم)ولی خودمو دیدم که بالغم و انگار نوه بزرگ ایشون بودم بعد داشتم حلوا و میوه و غذارو به مسجد برایه مراسمشون میبردم که دیدم تویه کوچه خونشون که باریک هم هست تا مچ پا ابگرفته ویکی از بچه های دخترعمم هم میخواد همراه من بیاد و قبل اینکه من این غذاهارو ببرم از خونه مامانبزرگم که پایین اومدم دیدم همه تویه حیاط جمعن(عموها عمه ها زن عمو...بابا مامانم)همه هم جوونن بعد من که از راه پله پایین اومدم از زیباییم تعریف میکنن و منم خجالت کشیده بودمو میخواستم زودتر وسایلو ببرم مسجد و اینها همچنان منو نگاه میکردنو متحیر مانند تعریف میکردند منم دامن بلند مشکلی و بولیز مشکی تنم بود این بچه دختر عمم اصرار کرد که باهام بیاد که رفتیم تو کوچه دیدیم ابگرفته بعد من هنوز به خیابون اصلی نرسیده بودم که این بچه هه نق نق کرد که من خیس شدمو اینا که یکهو یک اب با شدت از خیابون اصلی عبور کرد وهمه محلی ها دادو بیداد میکرد ولی از جلو کوچه رد شد ومنو اصلا خیس هم نکرد ولی بچه دختر عمم تو اب گم شد و من تا به خودم بیام دیدم اینو اب برده منم رفتم تو اب اینو پیدا کنم محلیا هم کمکم میکردن ولی هی سعی میکردن رو سرم چادر بکشن چون رفته بودم تو اب لباس بهم چسبیده بود.قبل اینکه برم تو اب اب خیلی موووج داشت ولی رفتم توش اروم شد و خیلی شفاف بود جوری که اب تا بالایه سینم بود و من انگشتایه پامو راحت میدیدم تو اب.خلاصه در حال گشتن بودم که بیدار شدم.انشالله که خیره ممنون ازتون بانو جان
فریبا هراتی
: سلام. روحشان شاد. لطفا برای دفع شر صدقه بدهید. این خواب هشداری است از اینکه کسی ممکن است در روستای شما فوت کند و یا مشکل احساسی شدیدی برایش رخ دهد. خصوصا این بچه که با شما آمده... چون بزرگترهای آنها بی توجهی می کنند و کم عقلی می کنند و خدای نکرده برای این بچه اتفاقی نیافتد. یک مرغ هم قربانی کنید انشالله دفع شر خواهد شد. تشکر از همراهیتون.
الهه : سلام خانم هراتی عزیزم
من خواب دیدم که منو خواهرو مادر خدابیامرزم رفتیم کنار ساحل و خیلی شلوغ بودو هوای افتابی هم بود که من متوجه میشم که اب دریا داره جلو میاد و به خواهرمو مادرم میگم بیاین عقب اب داره بالا میاد و وسط ساحل میله زده بودن و میبینم انقدر اب دریا جلو اومده که رسیده به میله های وسط ساحل ولی مردم همچنان تویه اب موندن من میترسم خودمو به میله ها میچسبونم به مامانو خواهرمم میگم اگه موج اومد این میلرو بالا برین و هی به مردم میگم بیاین عقب هیچکی گوش نمیکنه که یک ان میبینم یه خانم با دوتاپسر بچش دارن تند تند خودشونو به این میله ها میرسونن که یک موجه خیلی بزرگ از پشت رویه اونا میوفته و دوتا پسر بچش غرق میشن و ابش پر از گلو لای بود که بچه هارفتن زیره گل و لای و من تند زنرو میکشم کناره خودم نگه میدارم موج نزدیک پایه من خیلی کوچولو شده بود با اینکه من با اون موج بزرگه فاصله چندانی نداشتم ولی وقتی به زیر پایه من رسید تا مچ پام تو اب بود هوا طوفانی شده بودو ابرهایه سیاه کل اسمونو گرفته بود بعد من کل مردمو راهنمایی میکنم میبرمشون تویه ساختمون و این خانمه مدام گریه میکرد و منم دلداریش میدادمو امید بهش میدادم که بچه هاتو پیدا میکنم هرکسی یکیشو تو اب از دست داده بود ولی خانواده من سالم بودنو هرکدوم یجا داشتیم کمک میکردیم.مچکرم ازتون
فریبا هراتی
: سلام. روحشان شاد. شما آدمی منطقی هستید و قدرت این را دارید که یک اساس سفت و سختی برای خودتان در زندگی بسازید و بر حسب آن با احساساتتان سرو کار داشته باشید. ولی خیلی از مردم صرفا احساسی فکر می کنند و دل به دریا می زنند و بدون هیچ منطقی و بدون توجه به آشوب ها و سختی های اجتماعی کارهای خودشان را انجام می دهند. برای این مردم سختی ها و مشکلات اقتصادی یا اجتماعی موجب می شود که متضرر شوند ولی شما خانواده تان و خیلی های دیگر را از این گونه اشتباهات برحذر می دارید و با روحیه قوی تان برای آنان پناه و امید دهنده می شوید. تشکر از همراهیتون.
حسین ب : سلام ،خواب دیدم کناار ی رودخونه وایستادم وداره سیل میاد البته اب رودخانه زیاد خروشان نبود
فریبا هراتی
: سلام. اگر سیل شدید نبود، مشکلاتی گذرا به وجود می آید که زود هم رفع می شود. سیل قوی، آشفتگی احساسی بزرگ و مشکلات غیر قابل انتظار است و هر چه آب تیره تر باشد مشکلات بیشتر است. آب روشن هم نشانه استرس و تنش هایی است که جای نگرانی ندارد و نتیجه مثبت به بار می آورد. تشکر از همراهیتون.
Haghi : سلام خانم هراتی عزیز ببخشید زیاد مزاحمتون میشم. من دیشب خواب دیدم که با دوستان دوران مدرسه و دانشگاهم یک جایی مثل مدرسه هستیم و قرار یک آرم به عنوان تکلیف کلاسی طراحی کنیم برای کتابخوانی بعد من یک طراحی کردم که خیلی خودمم ازش راضی نبودم و وقتی تمام شد معلم و بچه ها هم گفتن خیلی به موضوع مربوط نمیشه و من یکم واسشون توضیح دادم و بعد گفتم که آره چون ذهنم درگیر بود اینجور شده بی حوصله انجام دادم بعد انگار مدرسه تعطیل شد و با دوستهام رفتیم بیرون و من مدام دنبال دوست صمیمیم مریم میگشتم که بهش بگم باهم بریم یک دوری بزنیم و تو جمعیت پیداش کردم و وقتی از مدرسه بیرون رفتیم یک دفعه دیدم از پشت کوها سیل و حجم اب خیلی زیاد امد و همه فرار میکردن و منو دوستهامم خیلی ترسیده بودیم و فرار میکردیم و از هر طرف آب میومد و ما فرار میکردیم و بالاخره یک ساختمون بزرگ بود که میگفتن بریم اونجا در امان باشیم اما من میکفتم اگه بریم اونجا ممکن اب بیاد تو ساختمون و کار فرار سختتر کنه و تو همین وسطها نامزدم بهم زنگ زد که من میخوام بیام منم بهش میگفتم که نه نیا میترسم تو راه مشکلی واست پیش بیاد و التماسش میکردم که نیاد چون میترسیدم که سیل بهش اسیب بزنه و خلاصه با یک عده از دوستها و ادمها و مادرو خواهرم که باهاش قهرم رفتیم یک جایی مثل پارک گفتن که اینجا برای شما اماده شده که تا زمانی که خطر سیل ازبین بره اینجا بمونید و من تو نگرانی اینکه نامزدم این راه رو نیومده باشه بودم و میخواستم با تلفن مامانم خواهرم باهاش تماس بگیرم اما نمیشد و با خودم گفتم که از تلفن این پارک حتما باهاش تماس میگیرم که دیگه از خواب پریدم.
جالب اینه که با اون یکی خواهرم خواب مشترک بود اما قسمت سیل بودن دوستان و یک جاهای دیگه اش!!!
فریبا هراتی
: سلام. شما درسهای زیادی هست که باید از زندگی بگیرید و باید سعی کنید از خودتان خلاقیت نشان دهید و ذهنتان را روشن کنید و برای یادگیری روش درست زندگی تلاش کنید. انرژی و احساسات منفی شدیدی در زندگی شما وجود دارد و شما نیاز به آرامش دارید. شما باید سعی کنید درگیری های ذهنی تان را به نامزدتان زیاد انتقال ندهید چون روحیه او هم خراب می شود و تاثیر بدی روی زندگی شما خواهد گذاشت!! خواهرتان هم تا اندازه ای منفی باف و مضطرب است. تشکر از همراهیتون.
مهسان صادقی : سلام خانم هراتی بزرگوار دخترداییم خواب دیده من و اون تو یه خونه ای زندگی میکردیم که توش سیل جمع میشه و بعد ما یه کاری میکنیم سیل تو خونه جاری شه و کم کم از بین میره . دخترداییم داشت رو یه پروژه ای کار میکرد که یارو چاق و خسیس بود و دستمزد کمی بهش میداد ۳۱۰-۳۲۰ هزار تومان و خیلی ناراحت بود و هر چی میگه یارو قبول نمیکنه اونم ناراحت میشه و گریه میکنه . من یه ماشین اتومات قدیمی می خرم که هیچ امشنی غیر اتومات بودن و دنده و فرمون نداشت حتی ضبط هم نداشت ولی با قیمت خیلی پایینی ۱۰-۱۱ میلیون خریده بودم انگار شانسی از نت پیدا کرده بودم .میرم دنبال دختر داییم و اون میگه ماشین راحتی بوده و سوار میشه .
فریبا هراتی
: سلام. دختر داییتان و شما روی یک مشکل خاص با هم همفکری می کنید و می خواهید که مشکلات را از بین ببرید. دختر دایی تان تا اندازه ای تنبل است و احساس بی حسی و کرختی می کند و سعی می کند که زرنگ باشد ولی نمی شود و کارهایش را خیلی کند انجام می دهد. شما با استفاده از شهود و روشنگری تان با تسلط روی کاری که انجام می دهید به موفقیت می رسید و موفقیت تان را می گذارند پای شانستان. شما دیدگاه خلاقی دارید و او از شما حمایت می کند. تشکر از همراهیتون.
مینا : سلام خواب دیدم باشوهرم تو یه پراید سفید بودم داخل جاده ای بیرون شهر توراه بودیم که جاده شلوغتر شد قبل از یه زیر گذر من از ماشین پیاده شدم که جاده پراز اب شد انگار داشت سیل میومد ازدحام ماشینا انقدر زیاد شد که من شوهرم و گم کردم انگار دنبال ماشینای دیگه رفت نگران بودم اب به سمتم که میومد برای اینکه خیسم نکنه روی یه بلندی وایساده بودم با یه تعدادی از مردم که نمی شناختمشون وبه زیر گذر که پراز ماشین بود نگاه می کردم باخودم می گفتم اگه واقعا سیل بیاد اول زیرگذرو میگیره
فریبا هراتی
: سلام. مشکلات غیر قابل انتظار یا آشفتگی احساسی بزرگ همگانی در جریان است و شما نگران این مسئله هستید که با همسرتان سر موضوعی به توافق در کار و عملی خاص نرسید. تنش و اضطراب به عامه مردم راحت تر خواهد رسید. تشکر از همراهیتون.
Raha : سلام. خواب دیدم خونه ای هستیم اما خونه ی خودم نبوده بعد دیدم که از پشت خونه یک دیوار بوده گل و لای دیدم. توی خواب شیشرو شکستم که گل و ولای خفه نکنمون بعد بهم گفتن اینکارو نکن بعد تو خواب بهم گفتن گل و لای هنوز راه نیفتاده انگار کسایی داشتن میریختن بعد تو خواب بهم گفتن که گفتن رفتیم گفتیم اینکار و نمیکنن.
فریبا هراتی
: سلام. شما به عقاید و حرفها و ایده های دیگران عمل می کنید و کاری را انجام می دهید که از اول فکر خودتان نبوده است و برای خودتان کلی دردسر می خرید. برای خطراتی که سر راه شما به وجود می آید نا امید می شوید و تغییرات منفی در زندگی تان به وجود می آورید اما شاید دشمنی بین شما و عده ای که حرف آنان را گوش داده اید یا ایده آنان را برای خودتان کرده اید، ازبین برود. تشکر از همراهیتون.
ريحانه : سلام
خسته نباشيد
خواب ديدم يه جايي خارج از شهر در يك منطقه خشم و كويري هستيم،شب هم بود،يه جايي بودنه يك خانواده وبسط بيابان زندگي ميكردن،ما انجا پياده شديم،كنارش انگار يك رودخانه بزرگ بود،ديدم حدود ١٠ درخت و همينجوري سالم با خاك و سنگ اينا ارو اورد جلو باخودش،يعني انگار قدرت اب اينقدر بود كه درختارو از جاشون كند و آورد جلو اما همه سالم و ايستاده و فقط ريششون ديگه كامل تو خاك نبود و اب هم يه جوري به خاطر خاكي كه جا به جا شده بود مثل گل بود.اما اصلا جوري نبود كه به هيچ كس اسيبي برسد
فریبا هراتی
: سلام. جریان زندگی از جایی که انتظارش را ندارید به شما ثروت و امید و ارزوهای بالا و موفقیت و خوشبختی خواهد رساند. ایده هایی مثبت و تازه به زندگی تان می رسد و احساس می کنید که مشکلی نیست که نتوانید به راحتی آن را حل و فصل کنید. تشکر از همراهیتون.
Seyamak : با سلام وعرض احترام.
دیشب حوالی ساعت 2/30درخوابم وارد مغازه تعمیرات الکتریکی شدم. تعمیرکار مسئولی محترمی در اداره قبلی ام بود که درخواست یک دستگاه ویدئو قدیمی و ضبط صوت کارکرده را نمودم. شخصی دیگر از خرید آن نفی می کرد..
انتهای مغازه اتاقی بود که محل استراحت و دارای رخت خواب بود که با همسر. و فرزندم برای خواب بصورت قرض یا اجاره رفتم.
بیرون از اتاق رفتم صدای باران شدید و ریزش شدید آب از ناودان ساختمان را می دیدم به صاحب مغازه گفتم خانه در مقایل زلزله وباران مقاوم هست. گفت نگران نباش. باران شدیدی می آمد ِیکباره کل محوطه اطراف در خیابان تا سینه ام پر از آب شد.عده ای نگران و درحال فرار بودند که یک جسد غرق شده شناور را که ظاهرا خبرنگاری آشنا بود دیدم. و به کناری جسدش شناورش را کشیدم.
با نگرانی به سمت اتاق رفتم که فرزند و دخترم را خفه شده و شناور دیدم.
وحشت زده و با عجله سعی می کردم فضایی پیدا کنم که با تنفس مصنوعی و یا احیا خانواده ام را نجات بدهم که همه جا آب بودو کار سخت شده بود که از خواب بیدار شدم.
فریبا هراتی
: سلام . احترام متقابل. شما می خواهید روی موقعیت ها و روابط قدیمتان در زندگی دوباره فکر کنید و آن را ارزیابی کنید و فکر می کنید که آن مسئول محترم می تواند با درد دل کردن شما و شنیدن صحبت های او، به شما آرامش روحی دهد. هر چند که به شما می گویند که گذشته را فراموش کنید و حرفها و رفتارها را به یاد نیاورید. شما راجع به مشکلاتتان کمی با همسر و فرزندتان درددل کرده اید و به این وسیله دخالت دادن آنان در ذهنتان، به خودتان آرامش بخشیده اید. شما می دانید که موج احساسات شدیدی نسبت به شما در جریان است و همکار سابق شما به شما می گوید که حرفهای شما پیش او امن است و هرگز شما را در معرض تکان های شدید روحی حاصله از اتفاقات بد و منفی که ممکن است با آن مواجه باشید، قرار نمی دهد. شما احساستان این است که کلا خبر بردن و آوردن خیلی کار استرس زایی است و اینکه خانواده تان مظلوم واقع شده و تحت فشار عصبی شرایط منفی که شما با آن مواجه بوده اید قرار گرفته اند و هضم موقعیت شما برایشان سخت بوده است. تشکر از همراهیتون.
Soodabeh : سلام خدمت حضورتون من خولب سیل که نه سونامیه میبینم چند بارم دیدم دیشب خواب دیدم کنار دریا هستم با مامانمو داداشم ولی اونا فاصله داشتن از من،همینجوری نشسته بودم که دیدم یک سونامه بزرگ چند متری داره میاد همه فرار کردن منم فرار کردم ولی برادر و مامانمو ندیدم بعد توی راه که داشتم فرار میکردم یکی گفت خدا بیامرزه مادرتو خیلی زن فداکاری بود بعد من گفتم مگه مامانم چی شده و شروع کردم به گریه کردن یه برج بلند دیدم ازش رفتم بالا که اب بهم صدمه نزنه ولی همینجوری داشتم گریه میکردم واسه مامانم تعبیرش چی میشه ممنونم
فریبا هراتی
: سلام. شما و مادر و برادرتان با احساسات سرکوب شده زیادی مواجه هستید و طرز فکر شما با برادر و مادرتان منطبق و یکی نیست. شما احساس می کنید که زیر بار احساسات منفی دارید له می شوید و می خواهید منطفی فکر کنید ولی مادر و برادرتان احساس می کنند که این ناراحتی ها و بی ثباتی های عاطفی دارد آنها را خفه می کند. زندگی مادرتان متحول می شود و این به معنای مرگ او نیست بلکه او انسانی کاملا جدید خواهد شد که با وجود سختی هایی که کشیده، شخصیتی کاملا متفاوت از خودش نشان می دهد که به موفقیت او منجر می شود و شما خوشحال می شوید. شما هم دید و درکتان وسیع خواهد شد و به مقام بالا می رسید. تشکر از همراهیتون.