تعبیر خواب سینه
اگر کسی در خواب سینه خود را صاف و روشن دید، از طرف خداوند علم و دانشی به او می رسد و اگر سینه خود را سیاه دید، نسبت به امور دینی بد کردار است. اگر علامت سبزی بر سینه خود دید، معارف دینی را فرا می گیرد. اگر سینه خود را پر مو دید، قرضدار می شود و اگر دید موهای سینه اش را می تراشد، قرضش را ادا می کند.
اگر در سینه خود خلط احساس کرد و بیرون نیامد، آدمی بخیل است که از او خیری به کسی نمی رسد. اگر ببینیم که سینه ای فراخ داریم زندگی ما گشاده می شود و وسعت می یابد و روزی مان زیاد می شود.
اگر سینه ما کوچک شده باشد، تعبیر بر عکس است. اگر ببینیم سینه ما چنان شده باشد که چون زنان سینه آویخته داشته باشیم، غم و اندوهی را تحمل می کنیم که بر سینه ما سنگینی خواهد کرد. اگر زنی ببیند سینه اش مثل مردان صاف شده و برجستگی آن از بین رفته نیکو نیست.
-
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن سینه به خواب بر هفت وجه است:
- علم،
- سخاوت،
- ایمان،
- کفر،
- حکمت،
- مرگ،
- بُخل.
محمد ابن سیرین می گوید: دیدن سینه به خواب، دلیل بر شریعت باشد. اگر در خواب ببیند که سینه او فراخ شد، دلیل که کارهای او ساخته شود. اگر ببیند سینه او تنگ شد، دلیل که در دینش خلل افتد. اگر ببیند بر سینه او خطی سبز نوشته بود، دلیل که حق تعالی با وی کرامت کند. اگر خط سیاه ببیند، دلیل که بی شهامت از دنیا برود.
ابراهیم کرمانی می گوید: اگر ببیند بر سینه او موی رسته بود، دلیل که وام دار شود. اگر ببیند موی از سینه بسترد، دلیل که وام بگذارد، اگر ببیند سینه او گرفته بود، چنانکه حرف زدن نتوانست، دلیل که کار دین بر وی بسته شود.
تعبیر خواب سینه ریز
اگر زنی خواب ببیند سینه ریزی بر گردن آویخته است، همسری وفادار و خانه ای زیبا خواهد داشت. گم کردن سینه ریز نشانه خبر بد و یا ناکامی است.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
maryam : باسلام،پدرم چهارشنبه شب خواب دیدن که پدر عروسمان که چند ماه پیش فوت شدن در منزل پدرم کفن پوش شده وسط منزل پدری من هستند وانگار که تازه فوت شده ان و خانواده منتظر هستند که باقی اقوام بیان و ببرن مرحوم رو خاک کن.لطفا تعبیر این خواب رو بفرمایید.متشکرم
فریبا هراتی
: سلام. روحشان شاد. خانواده عروستان کم کم با مرگ پدرشان کنار آمده اند و رابطه قدیمی با او را دفن می کنند یا جنبه هایی از خاطرات او را دفن می کنند. مسئله ای در مورد پدر عروستان وجود داشته که تازه تمام شده و کم کم با آن کنار آمده اند. تشکر از همراهیتون.
ارام : درود بانو
دوشب بعد ديدم خارج از كشور هستم و چند دختر جوان در مغازه اي كوچك با لباس ها و ارايش هاي خاص مشغول خودنمايي هستند، يك اقاي جوون ازشون عكس ميگرفت و به ويژه بخش سينه هاي دخترها نمايان بود؛ سينه هاي پُر و درشت.
من هم اونجا بودم لباسم دكولته مشكي بود و مدام ميكشيدمش بالا كه سينه هام معلوم نشه، نوبت عكاسي از من شد. خيلي لاغر بودم، باسينه هاي كوچك و موهاي كوتاه تا روي گوش! اصلا شباهتي به خود واقعيم نداشتم!!! حتا ازنظر چهره!
سپاس و شب بر شما خوش
فریبا هراتی
: سلام. چقدر تناقض!! رویای خارج از کشور بودن به عدم تعادل و هرج و مرج در زندگی اشاره دارد و اینکه تصویر ذهنی شما این است که دنیای خارج از کشور لوکس و مرفه است و پر مایه. اما بالاتنه روی احساسات شما، غرور و اعتماد به نفستان تاکید می کند و شما در چنین شرایطی دکولته تنتان بوده و احساس می کنید که حمایت کافی ندارید و سینه های لاغرتان به کمبود قدرت و اقتدار در چنان شرایطی ( خارج ار کشور) اشاره می کند همینطور موی کوتاه یعنی تنهایی و غربت. اینکه با اشخاص زیادی هم رفت و امد نخواهید داشت و وجهه تان عوض می شود. خارج از کشور زندگی کردن کار راحتی نیست! با توریست بودن خیلی متفاوت است از هر جهت. تشکر از همراهیتون.
ارام : سلام مجدد و سپاس از پاسخ هاي صبورانه شما
من دو شب خواب سينه ديدم، يك بار سينه هاي خودم خييييلي بزرگ شده بود و برهنه بودند. (گويا عمل كرده بودم) خانومي غريبه داشت سينه هاي من رو در اينه به خودم نشون ميداد كه من متوجه شدم پسري اون نزديكي مشغول تماشاست. گفتم: زشته. و سريع خودمو پوشوندم. اما خانوم مذكور كه پشت من نشسته بود مانع شد
خواب دوم هم در متن ديگه اي خدمتتون عرض خواهم كرد.
فقط اين رو بگم كه من نميدونم منشا اين دو خواب چي هست؟ يعني تعبير داره يا علتش مشاهداتِ روزمره است يا (ميبخشيد) دليل جنسي داره. تو باشگاه ما تعداد زيادي از خانوما سينه هاي بزرگ و عملي دارن( من از اندامم راضي ام و هرگز به جراحي فكر نكردم)
نميدونم دليلش وجود اين افراد دور و برمه، يا حس جنسي در خواب داشتم؟! يا واقعا تعبير داره. متاسفانه نميتونم تشخيص بدم
ميلاد عيسي مسيح رو هم بهتون تبريك ميگم.
بازهم ممنون
فریبا هراتی
: سلام. خواهش می کنم. سینه های بزرگ شما به قدرت و اقتدار و شرایط عالی زندگی شما اشاره می کند و اینکه از لحاظ مالی اوضاعتان بهتر شده است. البته شاید تفکرات مربوط به سینه های هم باشگاهیان شما هم در شکل گیری این رویا نقش داشته باشد. کریسمس شمام مبارک .
حبیبه : سلام
خواب دیدم یه سرویس طلا زرد خریدم به مادرم نشون می دم مامانم دست بند توی دستش می گیره ظاهر طلا نگاه می کردم طلای سنگینی بود ولی تو خالی بود در عالم خواب یادم افتاد سرویس خواهرم (در عالم واقعیت) توپر بود ولی سرویس دختر خاله ام (در عالم واقعیت)همین طور تو خالی بود تو خوابم گفتم سرویسم حلبه بعد با خودم گفتم همین که مردم ببینن یه دختر یه سرویس طلا از خودش داره خیلیه.بعد من یه سینه ریزپهن تو گردنم بود که طرح ترمه رو داشت و ورق های طلا توی ترمه پر بود من دست زدم دیدم ورق هاش محکم نیست یه لحظه فکر کردم دست دومه و قبلا کسی استفاده کرده بعد یادم افتاد خودم از یه طلافروشی دست اول خریدم بعد دیدم سرویس طلای زن داداشم فکر کنم طلای سفید بود با طرح ترمه و ظریف اما محکم بود که توی طرحش نگین آبی بود دقیق یادم نیست فیروزه بود یا نگین معمولی من به سرویسش نگاه کردم گفتم ولی سرویس طلای من دو برابر قیمت سرویسش هست انگار کسی که قبلا بهم علاقمند بودیم برام خریده بود در عالم خواب دیدم با اون شخص ازدواج کردم.
فریبا هراتی
: سلام. شما فکر می کنید که عزت و احترام شما نسبت به خواهرتان توخالی و پوچ است. تعهدی که شما در دلتان به عشقتان دارید تا حدی فریبکارانه به نظر می آید که انگار شما گول خورده اید . زن برادرتان ظاهری غیر قابل نفوذ و جدی دارد، اراده و انگیزه اش بالاست و موفق است هر چند که او هم تعهدی سیاستمدارانه دارد ولی او شدیدا متعهد به برادرتان است. شما از داشته های خود به خودتان می بالید و عشقتان برایتان ارزشمند است. تمایل به ازدواج با او دارید و فکر می کنید در کنار هم موفق خواهید بود. تشکر از همراهیتون.
حدیثه : سلام خواب دیدم سینه ام یکی کوچیک و یکی بزرگتره بعد یه هو دقت کردم دیدم اون کوچیک کلا صاف شده نگاه کردم دیدم حجمش اومده پایین تر از سینه ام ترسیدم به مامانم نشون دادم با ناراحتی گفتم من سرطان سینه دارم بعد با دستم اون حجم پایین تر رو به سمت بالا یعنی جای اصلی سینه ام کشیدم اومد بالا و درست شد مامانم میگفت نه دیونه اشتباه میکنی ولی من باورنمیکردم
فریبا هراتی
: سلام. شما از زندگی تان راضی نیستید و خیلی در زندگی تان تعادل وجود ندارد. بیشتر از اینکه خدمت بگیرید و برایتان کار کنند، خدمت ارائه می کنید و برای دیگران کار می کنید و بازدهی زندگی تان کم است از این جهت شما دلتان به حال خودتان می سوزد، افکار منفی دارید و خودخوری می کنید. باید سعی کنید حساسیت زیادی را کنار بگذارید و به هر چیزی گیر ندهید و مثبت اندیش باشید. تشکر از همراهیتون.
Leyla : سلام و خسته نباشید خانوم هراتی عزیز
خواب دیدم در یڪ سیمینار یا همایشے بودم ڪ فقط خانوما بودن و همه متاهل بودن تنها مجردشون من بودم و سخنور اون مجلس ڪ اونم خانوم متاهل بود، میگفت ک سینه هاشو پروتز کرده و پروتزشم آلت مردانست یعنے داخل سینه اون خانوم، آلته مردانه بود و بخییه وسط سینش و بغل سینش دیده میشد از رو لباس(لباسش یقش باز بود و حلقه آستین بود)سینه هاے خیلے برجسته اے نداش و کلن لباس پوشیده بود و سینه هاش دیده نمیشد، و همه زنهای اون جمع گفتن آره ما هم پروتز کردیم و آلته مردانه داخله سینه هامون گذاشتیم، و من تعجب کردم، من از رو لباس سینه خیلے برجسته اے داشتم ڪ خانوم سخنوره به من گف سینه هاتو نشون بده و منم با افتخار لباسمو دادم بالا و سینه هامو ب همه نشون دادم و همه محو سینه هایه من شدن،سینه هاے خیلے درشت و بزرگ و برجسته خیلی خوش فرم با پوست صاف و خیلے خوشگل(در واقعیت سینه بزرگی ندارم) ڪ ازم پرسیدن سینه هاتو عمل کردے گفتم نه من سینه هام طبیعیه و یکبار با دستم سینهام دادم داخل و دو باره اومد بیرون ک نشون بدم ک چ سینه های منعطف خوش ایستی دارم و همه شگفت زده شده بودن، من تنها کسی بودم ک سینه هاش طبیعی بود و بد لباسمو دادم پایین.ت اون جمع دخترے ڪ حس کردم ب من حسادت کرده به من گف مردمڪ چشات یکم سفید شده منم حس کردم از حسادت میگه چون همه محو من بودن آینه برداشتم نگاه کردم اما مردمک چشام سفید نشده بود و از خواب بیدار شدم
پیشاپیش سپاس از تعبییر خوابتون
فریبا هراتی
: سلام تشکر. شما فمینیست نیستید و خودبزرگ بینی کاذب هم ندارید. عزت و احترامتان بالا خواهد رفت و شخصیت واقعی خودتان قوی خواهد شد. شما اشتباه نمی کنید و موفق می شوید و شاید کسی بعدا بخواهد به شما بقبولاند که موفق نیستید ولی اهمیت نخواهید داد. تشکر از همراهیتون.
مریم : سلام .من خواب دیدم که (یکی از اساتید رشته مون اومده خونمون و کنار من نشسته بود. و کسی هم خونمون نبود من دراز کشیده بودم تقریبا و سینه سمت راستم مشخص بود و دست گزاشتم و به استادم گفتم چیزی نیست بعد خودش دست گزاشت و با انگشتش اروم فشار داد و گفت چرا بقیه میگن صدا داره !)................من خیلی وقت پیش این خوابو دیدم .(راستی بعدش مهمون اومد و استاد رفت تویکی از اتاقهامون و من رفتم تو یکی دیگ از اتاق های خونمون و میخواستم صداش کنم نمیگفتم استاد میگفتم دکتر!))دکترای رشته مون رو رو داره ولی من استاد همیشه صداش میکنم
فریبا هراتی
: سلام. شما احترام و عزت و توانایی های مالی تان بالاست و قدرت و نعمت های زیادی در زندگی تان به وجود می آید. خیلی ها از شما تعریف می کنند و اوازه ی موفقیت تان در بین مردم پیچیده. شما احساس می کنید که او می تواند مشکل گشای یک سری احتیاجات و خواسته های شما باشد. تشکر از همراهیتون.
مریم : فراموش کردم بگم سینه هام بزرگ شده بودن مثل افرادیکه به بچه شیر میدن....
مریم : سلام .من خواب دیدم خونه طبقه پایینمون که الان یکی از داداشیام با زن و بچش میشینه..توی خواب یکی دیگ از داداشیام نشسته بود ..وبچه ای اونجا بود که 2یا3 ماهش بود (فکرکنم بچه داداشم بود.زن همون داداشم که در خواب دیدم اونا نشستن اونجا)ولی اصلا به بچه داداشم نمیخورد قیافش.......گفتم بده من تا شیرش بدم.....توی نشیمن نشسته بودیم ....زن داداشم بچه را بهم داد تا شیر بدم ..تو سینه هام احساس سنگینی میکردم...انگار خیلی پر بودن....اونجا خجالت میکشیدم جلو بقیه لباسمو بزنم بالا رفتیم توی اتاق ...و زن داداشم گفت اینطوری بگیر تا بخوره(اموزش میداد!)شیری که از سینه م میومد رو دیدم زن داداشم گفت خودش جذب میشه(اصلا به این فکرنکردم که شیررو باید بچه بخوره نه این ک به سینهم جذب بشه )هرچند میدیدم گاهی بچه سینمو میمکید....بعدش دوباره رفتیم نشستیم توی حال شلوغ بود مثل مهمونی ..من نشسته بودم بین داداشیام .پسرداییم گفت بده بچه رو به من(میخواست باهاش حرف بزنه بازی کنه)بهش گفتم خراب کاری کرده و رفتم دادمش به زن داداشم.بعد که برگشتم بشینم سرجام دیدم داداشم جامو گرفته و طوری نشسته ک من نشینم بهش گفتم یکم برو تا منم بشینم گفت برو جای دیگ......خجالت کشیدم جلو بقیه...رفتم تو حیاط اونجا دختر داییم و چند نفر دیگ داشتن مرغ کباب میکردن برگشتم رفتم توی اتاق کوچیکی که دارن...دیدم داداشمو با پسر داییم و یه نفر دیگ ...تا رفتم داخل به من گفت کجا؟!باز هم ناراحت شدم و اومدم بیرون. (به خودم گفتم من روسری چیزی سرم نیست جلو پسر داییم..)خودشون هم اومدن بیرون از اتاق که برن بیرون از خونه....انگار اونجا برای من غریب بود
فریبا هراتی
: سلام. برادر شما به کار یا هدفی جدید مشغول است و در صدد هستند که این کار را با موفقیت پیش ببرند. شما می دانید که برای کمک به آنها و یا همکاری با آنها بسیار آمادگی دارید و توانایی هایتان بالاست اما برادرتان از اینکه شما به آنها همکاری کنید، راضی نیست و نظریات شما را نادیده می گیرد در حالی که شما می دانید که خیلی عقلتان می رسد و توانایی های خودتان را بسیار زیاد می دانید. تشکر از همراهیتون.
محمد : خواب از زبان یه خانم:
خوابیده بودم رو یه تختی به پهلو چپ و یه آقای از آشنایان دور (بدون نسبت فامیلی) هم پشت سرم به پهلوی چپ خوابیده با فاصله حدودا ٢۰ سانت از من. بعد تو خواب یه لحظه چشمم رو باز می کنم متوجه می شم با این که یخورده اون آقا از من فاصله دارد مقداری از لباس منو بالا زده و سینه های منو گرفته (یه تاب قهوه ای رنگ پوشیده بودم) منم انگار با این که این آقا هم تختی من هست مشکلی ندارم ولی تعجب می کنم و ناراحتم از این که چرا این کار کرده و حسم می کنم می خواد من بیدار شم ، منم واسه اینکه دستش برداره. پهلومو عوض می کنم به پهلوی راست به سمت اون اقا میچرخم و خواب آلود می گم ولم کن بذار بخوابم ولی با کمال تعجب می بینم بازم سینه های منو گرفته و ول نمی کنه برای همین یه نگاه بهش می ندازم (با چرخی هم که زدم سرم بالاتر از سر اون اقا قرار گرفته) می بینم چشماش بسته است لبخند به لب دارد. کتف ایشان نیز یه خورده لاغر و ضعیفه و لباس ندارد. البته من تا کتف اون اقا رو بیشتر ندیدم . دیگه بلند می شیم می ریم تو راهرویی که دو تا در دستشویی هست من پشت یه در می ایستم و اون اقا هم پشت یه در دیگه منتظریم بریم داخل . بعد یه صحنه من تو فضای بازم صدای روضه های فاطمیه رو می شنوم انگار دارم می شمرم هر شعری که به عنوان روضه خونده می شه و شعر سوم و چهارمش به متن و زبان عربی بود و هفت تا شعر برای روضه انگار خونده شد و شنیدم.
فریبا هراتی
: سلام. شما و آن آقا از بعضی جهات هم فکر هستید و احساس صمیمیت دارید. او هم می خواهد پشتیبان شما باشد هم به امکانات شما وابسته است و قدرت و اقتدار شما از لحاظ مالی برای او خیلی مهم است در حالی که خودش احساس می کند که حمایتی ندارد و شاید امکانات مالی او ضعیف هم باشد. شما خودتان را از او یک سرو گردن بالاتر می بینید و او را هم تراز خود نمی دانید. هر دو می خواهید از غم فارغ شوید و مشکلات خودتان را حل کیند. شما احساس سرزندگی و نشاط ندارید و برایتان سخت است در کارهای سخت و مشکل، مقاومت کنید. از خیلی مسائل در زندگی ناراحت هستید و باید خودتان را به کمال ذهنی برسانید و درکتان را بالا ببرید تا مشکلات در مقابل شما کوچک باشند. تشکر از همراهیتون.