تعبیر خواب سیگار
دیدن سیگار روشن و کشیدن آن در خواب، کوتاه شدن عمر و تلخکامی است. اگر کسی که سیگاری نیست، سیگار خاموش ببیند، موردی پیش می آید که باعث آزردگی خاطر او می شود.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
آسمان : سلام علیکم.
ممنون میشم تعبیر بفر مایید.
فریبا هراتی
: سلام. شما شروعی تازه خواهید داشت و شما و خانواده تان زندگی مثبتی خواهید داشت که اتفاقات مثبتی برای شما می افتد. این آقا با دختری که انتخاب کرده خوشبخت نخواهد شد و جواب خوبی که او به آن دختر خواهد کرد را با بدی از آن دختر دریافت می کند. او حسرت شما را می خورد! اما جرات هم ندارد که دوباره بیاید سمت شما. ضمن اینکه لیاقت شما بیشتر از این است که آدم کم عقل و کوته فکری مثل او به خواستگاری تان بیاید! تشکر از همراهیتون.
b : سلام خانم هراتی .
من خواب دیدم برادر مرحوممو که روی یه جاده ایی هستیم که دوطرف نرده آهنی داره و دوطرف هم یا رودخونه یا دریاچه بزرگ هستو هوای آفتابی و مطلوب و بدون هیچ باد مزاحم شاید نسیم دلچسبی ، تو خواب باهم حرف میزنیم بصورت دوستانه و جدی و با حس خوب و توام با حرف زدن باهم سیگار میکشیدیم . متوجه نشدم در آخر برادرم بستع سیگار رو کاملا له کرده و گفت فایده نداره یا همچین چیزی . انگار آخرین سیگار زندگی بوده برای هردومون یا خودش . تو خواب برادرم پیرن سفید تنش بود بهمراه شلوار پارچه ایی شیری متمایل به قهوه ایی خیلی کمرنگ . من چیزی از خودم و حرفاشو خاطرم نیس اصلا . اینکه راجب چی حرف میزدیم اصلا خاطرم نمیاد .
برادر من ده سالی میشه فوت شده و قبلش هم هفت سال بود باهم حرف نمیزدیم بنا به دشمنی انداختن یکی از اعضای نزدیک خونواده بین ما . و اینکه من هفت سال بعد از مرگش عذاب وجدان داشتم بی تردید حرفی توش نیس . ولی خیلی وقته دیگه راجب این مسئله فک نکردم و نمیکنم .
ماهیچوقتی تو واقعیت باهم سیگار نکشیدیم یا اصلا اطلاع از سیگار کشیدن هم نداشتیم .
میشه لطفا راهنمایی کنید تعبیرشو؟
فریبا هراتی
: سلام. روحشان شاد. برادر شما می خواهد که شما در زندگیتان تصمیم مهمی بگیرید که این تصمیم باعث خواهد شد که تغییر مثبتی در زندگی تان به وجود بیاید. او می خواهد که شما یک دوره احساسی منفی را پشت سر بگذارید و به دوره ی جدید و مثبتی وارد شوید. او می خواهد که شما مسائل تلخ گذشته در رابطه با خودش را که باعث ناراحتی هر دوی شما شده است را فراموش کنید و از این به بعد دو برادر مهربان با هم باشید. هر چند که او فوت شده ولی روحش زنده است و ارتباط او با شما منبعد دوستانه است. او می خواهد که شما هم این خاطرات تلخ قدیمی را دور بریزید و مثبت اندیش باشید چون غصه خوردن و عذاب وجدان و ناراحتی کردن هیچ فایده ای ندارد. برادرتان هم الان فکرش راحت است و روحش شاد و آمرزیده شده است. سیگار همان غصه ای است که می کشیدید!! تشکر از همراهیتون.
Behnaz : سلام خانم هراتی عزیزم
من خواب دیدم با کل خانوادم که الان کنار هم هستیم به جز خواهرم که امریکاست پشت میکنیم به خواهرم و یک مسیری رو هممون با هم میریم مثل خیابون بود و خواهرم داشت نگاه بهمون میکرد و یک مقنعه سر داشت(خواهرم متاهل هستن) در ادامه دیدم که مامانم خونه نزدیک خونه خواهرم برای من گرفتن و از توی پنجره خونه فضای سبز و دشت و تپه بود که من نگاه کردم،در واقع مثل خونه هایی که حاشیه شهر هستن و میشه بیرون فضای ازاد رو دیدم،در جایی دیدم خواهرم من رو سوار یک سرسره کرد که خیلی طولانی بود و نمیدونم انتهاش کجا ختم میشد ولی ندیدم که سر بخوردم ولی لحظه نشستنم برای سر خوردن رو دیدم ،در ادامه دوست پسرم رو دیدم که به دعوت من خونه من اومده بود و‌من مهمونی گرفته بودم ،دیدم که با یک دختر تقریبا هیکل پر روی یک تخت با هم در اغوش هم خوابیدن و من خیلی عصبانی شدم و بهشون گفتم من تو رو دعوت کردم و تو با یک دختر اومدی؟؟و دست دختره رو گرفتم گفتم این یار من و از جنس من هست و تو هستی که باید از ما دور بشی(بعنی دختره رو خواستم و پسره رو پس زدم) و یک جا دیدم که دوست پسرم داشت سیگار میکشید و من میخواستم با سیگارش خودش رو بسوزونم ولی این کارو نکردم و سیگار رو زیر پام خاموش کردم،با اون دختر که رقیبم بود مسیری رو دو نفره رفتیم و متوجه شدم سگم رو نیوردم(متاسفانه زیاد مثل این خواب میبینم،و در بیداری یک هاپو دارم که خیلی برام عزیزه)وقتی داشتم بر میگشتم میترسیدم در روی سگم باز شده باشه و گم شده باشه سر راه مامانم کلید رو برای من پرت کرد و من بهش گفتم چرا پرت کردی ،شما همیشه به ما میگید چیزی رو پرت نکنید ولی خودت الان پرت کردی!!!مامانم کلید رو در جهت دیگه از مسیر خونه انداخت و من مجبور شدم چند قدمی خلاف مسیر برم تا کلید رو بردارم و چون خیلی عجله داشتم بهش گفتم تو مسیرمو طولانی کردی..وقتی به خونه رسیدم سگم در حیاط بود و من با دیدنش خیالم راحت شد وقتی نزدیکش رفتم چهرش عوض شده بود و من از خواب پریدم و نفهمیدم سگ خودم بود یا اشتباه گرفتم
فریبا هراتی
: سلام. شما و خانواده تان خلاف نظر خواهرتان را که در امریکاست دارید و مادرتان ایده ی جدیدی به شما می دهد ولی این ایده خیلی هم جالب نیست و شما احساس عدم ثبات خواهید کرد و مثل اینکه اگر به کار خاصی دست بزنید کنترل زندگی تان دیگر دست خودتان نخواهد بود. دوست پسر شما بسیار ثروتمند می شود و شما می خواهید که خودتان ثروتمند باشید و البته به ثروت بیشتر هم خواهید رسید ولی مشکلی برای دوست پسرتان فراهم نمی کنید و کاری می کنید که نگرانی ها و شر بخوابد. مادر شما مجددا به شما راه حلی ارائه خواهد داد که مشکلاتتان حل شود هر چند که باعث می شود که زمان طولانی تری برای رسیدن به اهدافتان بگذارید. دوست جدیدی به زندگی شما می آید و شما ضرری نخواهید کرد. تشکر از همراهیتون.
Emirhossien : سلام... خسته نباشید...
من یه خواب چند قسمتی دیدم که بدین شرحه: قسمت اول خوابم دیدم که ؛ خونه ی قبلیمون هستیم و با همون همسایه های قدیمیمون...بعد یه کاری پیش میاد که من برای چک کردن یه چیزی میرم توی محوطه ی پشت خونه ی همسایمون که محل پمپ و لوله های آب هستش. بعد از چند دقیقه ، میبینم که زیر کولر همسایمون روی چمن های زمینش، داره یه جرقه هایی شکل میگیره و آتیش یهو بوجود میاد...بعد من بابامو صدا میزنم که میگم آتیش آتیش...بعد واسه اینکه علف های اونجا نسوزه (هنوز دو سه تا شاخه ی علف بیشتر در حال سوختن نبود چون آتیش کوچیک بود) با دست و پام بدون اینکه آسیبی ببینم اون آتیشو خاموش کردم اما دوباره جرقه زد و روشن شد و باز من خیلی سریع خاموشش کردم...بعد اینکه خاموشش کردم پشت به اون محل نشسته بودم و بخاطر استرسی که داشتم که نکنه دوباره روشن بشه میترسیدم و نمیتونستم راحت بزارمو برم...
این آتیشه دود خیلی کمی هم داشت...
قسمت دوم خوابمم که خودمو توی یه خیابون نسبتا شیک و تمیزی دیدم که دارم راه میرمو یه سیگار مصنوعی (غیر مضر و اسباب بازی) دارم میکشم که دودش عین بخار آب سفیده و دارم به خواهرم واسه اینکه نگران نشه میگم که این سیگار اسباب بازیه و واقعی نیست و داشتمم راستشو میگفتم...
ممنون میشم راهنماییم کنید...
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما به عقاید و سنت های قدیمی تان پایبند هستید ولی با اشخاصی هم در ارتباط هستید که فکر می کنند که این سنت های قدیمی کووول و خوش نیست و در تعارض با اهداف آنان است و تنش های عصبی به وجود می آورند و شما سعی می کنید که این تنش ها را از بین ببرید. بعد از تکرار این ماجرا شما ناراحت می شوید و غصه می خورید و دلتان شور می زند. به همین دلیل زمانی هم که هیچ کسی نمی خواهد شر و تنش عصبی به وجود بیاورد، شما سعی می کنید که خودتان را دست بالا بگیرید و وانمود کنید که عصبانی هستید تا از شما بترسند و آشوبی به پا نکنند. این سیاست شماست. اما نباید در این کار افراط کنید چون ممکن است اثر معکوس بدهد. از قدیم گفته اند جواب بدی را با بدی ندهید!! این کار اغتشاش را بیشتر می کند. تشکر از همراهیتون.
ایلیار : سلام و تبریک سال نو
هفته قبل خواب دیدم قراره برم یه هتل که جلو ورودی هتل که جنبه نظامی و مذهبی داشت ایستاده بودم و یه ورودی باریک داشت که کارکنان هتل هر کی وارد میشد بازرسی بدنی میکردن و میگفتن نباید سیگار داشته باشین. و منم در این فکر که چطور سیگارمو رد کنم داخل. البته بگم که سیگاری هستم.
و نکته جالب دیگه اینکه میگفتن برا هر نفر یه اتاق میدیم و ظرفیت اتاقها بیشتر از یه نفر نیست و میدیدم که واقعا اتاقها کوچیکن. و یه نفر هم که انگار منو میشناخت به متصدی هتل میگفت اینو بفرست فلان قسمت هتل که انگار یه خیابونه دیگه بود. اونجا براش بهتره.
ممنون میشم تعبیرشو بفرمایین
فریبا هراتی
: سلام. سال نوی شمام مبارک. زندگی شما متحول خواهد شد. حالت ذهنی تان عوض می شود و یا در هویت شخصی شما تغییراتی به وجود خواهد آمد. شما افکار و طرز فکر های قدیمی تان را رها می کنید و دیگر غصه و نگرانی را کنار می گذارید. برای شما سخت است که تحت فشار روحی قرار بگیرید و وادار به کاری شوید که دوست ندارید انجامش دهید. مسیر زندگی شما عوض خواهد شد. تشکر از همراهیتون.
لی لی من : سلام داداشم خواب دیده داریم باماشین میریم تو جاده،داداشمو خواهرم جلو نشسته بودن،داداشم رانندگی میکرد،منو وشوهرمم عقب نشسته بودیم ،خواهر گفت که کجابریم برادرم گفت هرجا که لیلا اینا میگن همونجا بریم(لیلا منم)یجایی وایسادیم داداشم دیده که شوهر من ناراحته،منو شوهرمم هردو لباس سفید پوشیده بودیم،یهو شوهر من سیگار دراورد خواست بکشه من گیر دادم بهش،گفتم مگه تو سیگار میکشی،بعد شوهرم جواب منو نداد،من قهر کردم وازماشین رفتم بیرون،وخواهرم اومد دنبالم،داداشم به شوهرم گفته تو مگه سیگار میکشی،گفت نه ناراحت بودم خواستم یدونه بکشم.
فریبا هراتی
: سلام. شما ار برادرتان حرف شنوایی دارید و به نصایح او گوش می دهید و او سعی می کند به شما راهنمایی های لازم را بکند و شما را به راه درست هدایت کند. همسر شما به خاطر مسئله ای فکرش ناراحت است و شما باید سعی کنید با آرامش با هم صحبت کنید و مشکلاتتان را حل کنید. گیر دادن فقط باعث می شود که ذهنیت شما از هم دورتر شود و از همه از لحاظ احساسی فاصله بگیرید. تشکر از همراهتیون.
مریم : سلام ،بعد از نماز صبح خواب دیدم که با خانواده و همسرم جایی بودم دقیقا یادم نیست چه اتفاقایی افتاد ولی یادمه همسرم در واقعیت سیگار نمیکشه ولی داشت سیگار میکشید ..همسرم رفت سینما و من و مادرم در این فرصت رفتیم خرید پارچه ....و دنبال پارچه چادری نماز میگشتیم و پارچه‌مورد نظرمون پیدا نکردیم وبعد همسرم و برادرم به ما ملحق شد همسرم انگار عصبانی بود و همش سیگار روشن دستش بود و سیگار میکشید و من نگران شدم و کشیدم کنار ایشون و بغلش کردم گفتم تو ناراحتیت چیه؟ من پشت تو هستم و بیا آروم باش و حس گرمی بینمون ایجاد شد که یهو از خواب بیدارم کردن....
فریبا هراتی
: سلام. همسر شما به خاطر مسئله ای ناراحت و نگران است و غصه می خورد. او سعی می کند به روی خودش نیاورد و حواسش را پرت کند و شما و مادرتان دنبال مولفه ها و تکه هایی می گردید که بتوانید مشکلات او را حل کنید. شما حامی او هستید. تشکر از همراهیتون.
ناری : با سلام و خسته نباشید
خواب دیدم در حال تدریس هستم. یکی از همکارا اقا پیشم نشسته بود از کنارم بلند شد دیدم در حال سیگار کشیدن هستن(در واقعیت سیگاری نیستن). در ادامه خواب, داخل پنجره خونه مون یه سیگار روشن دیدم با دستم ان را خاموش کردم.
با سپاس از شما
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. همکار شما به خاطر مسئله ای ناراحت است و غصه می خورد و ممکن است حرفهایی بزند که شما را بدبین کند ولی شما اهمیتی به این حرفها نمی دهید و اجازه نمی دهید که افکار منفی ذهنیت شما را نسبت به مسائل پیش رو خراب کند. تشکر از همراهیتون.
Azadi : وقت بخیر خواب دیدم هم اتاقیم پشت چولباسی بود چولباسی رفت کنار دیدم خط چشم بالا و پایین چشمشو کشیده و بعدش سیگار کشید (سیگاری نیس در واقعیت)
بعد دیدم همه تو ی صف داشتیم میرقصیدیم ی پسره اومد اموزش بده(خوشگل بود و جذاب) من ازش فاصله گرفتم دستش بهم نخوره
فریبا هراتی
: سلام. هم اتاقی شما سعی می کند که فکر خودش را پشت نوعی رفتار حفظ کند و احساسش را بروز ندهد. او توجه کامل خودش را به موضوعی تمرکز داده و نگران است و غصه می خورد. همه شما نگران موضوعی هستید ( اگر رقص تند بود) وگرنه سعی می کنید به هارمونی و هماهنگی در زندگی برسید. شما نمی خواهید برای خودتان دردسر بخرید. تشکر از همراهیتون.
سمیه جهادی : سلام وقت به خیر. خواب دیدم روی پشت بام در حال کشیدن سیگار برگ هستم به آخرشم که رسیدم گذاشتمش یه گوشه که برم یه کاری انجام بدم برگشتم دیدم سیگار نیست و جاش یه مقدار شکلات تاثیر بود که خوردم و خوشمزه بود. ممنون
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما به اوج موفقیت می رسید و نگرانی ها و مشکلاتتان را کنار می گذارید. ناراحتی های شما تبدیل می شود به خوشی و کامیابی. دلشوره های شما بی مورد است . تشکر از همراهیتون.