تعبیر خواب شراب
شراب در اصل حرام است و نوشیدن آن در خواب خوردن مال حرام تعبیر می شود و اگر در حال نوشیدن، مقداری از شراب به روی لباس نوشنده هم ریخت، به بیماری مبتلا می شود. اگر کسی در خواب شراب را نه برای مستی بلکه برای انبساط خاطر نوشید، تعبیر آن، اقدام برای به دست آوردن مال حلال است.
مجلسی رحمه الله علیه تعبیر خوردن شراب را کسب مال حرام دانسته است.
محمد ابن سیرین می گوید: شراب هایی که به طعم تلخ و ترش و به بوی ناخوش باشند غم و اندوه می آورند و نیکو نیستند.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
علی : سلام.خواب دیدم تو خونه ام مقدار زیادی شراب قرمز درست کردن ولی اونقدر زیاده که نمیدونم چکارش کنم و با خودم میگم کاش بفروشمش چون خیلی زیادتر از حده خودم بود
فریبا هراتی
: سلام. شما به ثروت بسیار زیاد و شادی و موفقیت و شور و نشاط و خوشی زیاد خواهید رسید و به دیگران هم نظرات مثبت خودتان را در باره ی موفقیت بیان خواهید کرد. عشق و شادی به زندگی تان راه می یابد و توانایی شما برای درک بهتری از زندگی بالاتر خواهد رفت. تشکر از همراهیتون.
b : سلام و روزتون بخیر .
خواب دیدم بهمراه خواهرزادم و با ماشینش دم دمه های غروب که هوا گرگ و میشه داریم میریم سمت روستایی که در بیداری هم آشناست و جادش هم اسفالته .یه چنتا از آهالی روستا رو که در واقعیت هم میشناختم ،دیدیم تو مسیر که به ما نگاه میکردن و من هی به خواهرزادم میگفتم که نره و کجا داری میری و هوا دیگه تاریک شده و اون گوشش بدهکار نبوود. وقتی رسیدیم دیدم خواهرزادم رفته تو اتاقی و چهار پنج نفر پسر جوون توشون نشسته بودن و داشتن شراب قرمز رنگ میخوردن . فامیلم عجله ایی و با اجازه ی خودش یه لیوان شراب برای خودش ریخت و خورد. منم پیاده شدم و یک لیوان با اجازه ی صاجب مجلش تست کردم که خیلی خوشم اومد . چنتا دیگم خوردم . رفتم آخری رو بخورم دیدم یکی از بچه ها اومده توش قرصی انداخته و داشتت بهمش میزد ولی من نخوردمش. یکی دیگه برای خودم ریختمش و خوردم . پشتش خواستم سیگاری روشن کنم . از بچه های تو اتاق پرسیدم کسی سیگار داره؟ که صلحب مجلس بهم با حالت سوالی و اینکه خوب نیس گفت: سیگار میکشی؟
سپاس از وقتی که میزارید.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما با شرایط و موقعیتی قدیمی که به آن عادت دارید روبرو می شوید. پایان یک چرخه و شرایطی و دوره ی تفکر و استراحت و ارزیابی برای شما فرا رسیده و مسیر زندگی شما صاف و همواراست. خواهر زاده ی شما افراطی فکر می کند و هیجانی شده و در موقعیتی قرار می گیرد که تحت تاثیر هیجانات جوانی خود، زود تحریک به انجام کاری می شود. شما هم خودتان احساساتی رفتار می کنید و شور و شوق زیادی از خودتان برای ابراز احساسات یکسان و مشابه دیگران نشان می دهید. شما البته سعی می کنید که عقلانیت را به خرج دهید و از روی حس تشویق و تحریک دیگران اقدام به انجام کاری نکنید. شما کمی هم ناراحت هستید ولی به شما می گویند که غصه خوردن فایده ای ندارد و باید هیجانات درونی تان را در جهتی مثبت به کار ببرید نه با افکار منفی. تشکر از همراهیتون.
امین : سلام وقت بخیر
این خواب رو همسرم دیده و از من خواست برای شما بفرستم. متن خواب از زبان همسرم خطاب به من نوشته شده:
دیشب خواب دیدم دوست پسر عموم تو کار شراب و عرق و اینجور چیزاس.
تو هم از این موضوع خبر داشتی و انگار قبلاً از محصولاتش استفاده کرده بودی و خوشت اومده بود. خلاصه من یهو متوجه شدم که از طریق پسر عموم سفارش داده بودی واست شراب بیاره. من رفتم سر کوچه که تحویل بگیرم. دوست پسر عموم یه پلاستیک بهم داد که ۵ یا ۶ تا بطری شیشه ای داخلش بود.
وقتی پلاستیک رو دستم گرفتم نمیتونستم طوری حرکت کنم که شیشه ها به هم برخورد نکنه و همش تلق تلق میکرد. مردم با یه حالت عجیب بهم نگاه میکردن. متوجه شدم که یه مامور جوون حواسش به من هست و انگار کمین کرده بود. بعد یه نفر خیلی آروم که کس دیگه ای نشنوه بهم گفت حواست باشه مامورا اینجان، سعی کن طوری راه بری که شیشه ها صدا نده. منم سعی میکردم همین کارو بکنم و زودتر برسم درب خونه ولی وقتی وارد کوچه شدم، متوجه شدم یکی دوتا مامور از وسط کوچه دارن میان بالا (انگار منتظر من بودن).
وحشت کرده بودم و میدونستم به خونه نمیرسم. دیگه تقریبا مطمئن شده بودم که راهی ندارم. پلاستیک رو گذاشتم زمین که به سمت سر کوچه فرار کنم ولی دیدم از سر کوچه همون مأمور که اول همه دیده بودمش داره میاد پایین به سمت من. سعی کردم از در و دیوار کلانتری که روبروی خونمون بود برم بالا و یه جوری فرار کنم اما نتونستم و در نهایت دستگیر شدم. بهم دستبند زدن و بردن.
بعدش خودم رو تو کلانتری و دادگاه و این جور جاها میدیدم و انگار افراد دیگهای هم با من گرفته بودن. داشتن پرونده ها رو بررسی میکردن و انگار چند نفر قرار بود تصمیم گیری کنن. اولش حکم داده بودن که باید شلاق بخورم اما یکی دیگه از من دفاع میکرد و میگفت این بنده خدا که نخورده بوده. یکی دیگه هم میگفت نگران نباش چون نخوردی و تو خیابون ازت گرفتن، شلاق آروم بهت میزنن.
منم همش تو فکر این بودم که یه جوری از خودم دفاع کنم که نهایتا شلاق نخورم. تو همین حول و ولا بودم که بیدار شدم.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما احساس می کنید که با کمک امکاناتی که خانواده تان در اختیارتان قرار می دهند می توانید به ثروت برسید ولی نمی توانید در هنگام رسیدن به موفقیت و ثروت، خویشتندار باشید و خودتان را کنترل کنید و موفقیت هایتان را جار می زنید. به همین دلیل است که چیزی جلوی موفقیت شما را برای رسیدن به ثروت و خوشی می گیرد و شما احساس گناه خواهید کرد. اگر می خواهید که دیگران از شما سو استفاده نکنند باید نظم و دیسیپلین بیشتری در زندگی تان داشته باشید و چه در هنگام موفقیت و یا در هنگام سختی ها جار نزنید و خودتان را نبازید. تشکر از همراهیتون.
شروین : سلام در خواب دیدم در مجلسی زنان و مردان مختلط و آزاد همه مشروب می خورند و به من هم تعارف کردند شما هم بنوش ولی من ننوشیدم ولی آمدم آشپزخانه که تنها بوذم از یخچال یواشکی یه کم شراب برای خودم ریختم و نوشیدم تعبیر خواب آن چیست؟
فریبا هراتی
: سلام. شما اهل حرامخواری و مال مفت خوری نیستید و یا نمی خواهید که جلوی دیگران پز ثروتتان را بدهید و نمایش بدهید که لوکس و مرفه زندگی می کنید. اما شما هم به گرمی و رفاه زندگی تان فکر می کنید و می خواهید زندگی خوبی داشته باشید. شما هدف، برنامه یا موقعیتی دارید که می خواهید به آن برسید و منابع دست نخورده ای دارید که باعث نشاط و شادی شما در زندگی تان خواهد شد. شما خوشی هایتان را جلوی دیگران جار نمی زنید و در خلوت خودتان خوشحالیتان را اظهار می کنید. تشکر از همراهیتون.
شروین : تعارف را یک خانم آزاد کرد و مشروبی که من از یخچال خوردم شراب قرمز بود
Mahsa : سلام و عرض خسته نباشیدخدمت شما.چندشب پیش خواب دیدم توی یک کافه بایک آقای جوانی کار میکنیم. در خواب دوست بودیم ودرواقعیت تابحال این آقاروندیده بودم.این آقاچشمان سبزی داشت وانگارشریک هم بودیم.درکافه مشروب هم داشتیم وافرادتقریبازیادی میومدن داخل مغازه ودورمیزهای مختلف مینشستن ومشروب میخوردن.منم دوریکی ازمیزهانشستم و شریکم همون آقای چشم سبزهم کنارم بودوباهم مشروب می خوردیم ومن خیلی خوردم ولی مست نشدم وحسابی خوشم اومده بودوبلندشدم وبااینکه حالم بدنبودالکی به بقیه گفتم حالم بده و معدم دردگرفته وبااون آقارفتم دستشویی.۲تادستشویی بودواون آقامیخاس بامن وارددستشویی بشه که من گفتم برو اون یکی دستشویی وهرکدام جداگانه رفتیم توش ومن ادرارکردم واون آقاازپشت دربهم گفت که یک ژل بهداشتی گرفتم که بوش عالیه واستفاده میکنم ومنم گفتم منم ژل بهداشتی دارم واستفاده میکردم وهرجامیرفتم این آقاکنارم بود.. درضمن من مجردم..ممنون ازتعبیرتون
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما شخصیتی اجتماعی و مادیگرا و تا اندازه ای حسود دارید که سعی می کنید که کارهایتان را به بهترین وجه ممکن انجام دهید. می خواهید به دیگران شور و نشاط برسانید و به ثروت زیاد برسید. شما شخصیتی قاطع و مصمم دارید و آن آقا هم گشایش کار شماست که کارهایتان را به بهترین صورت انجام می دهید و هم بعد مردانه و قوی و مسلط و قاطع شماست. شما یک خانم قوی هستید که از مرد چیزی کم ندارید. مستقل و موفق . تشکر از همراهیتون.
Mahsa : سلام و عرض ادب.دیشب خواب دیدم توی باغ هستم (منظورم باغ شهری هست که خونه توش میسازن وبرای تفریح میرن اونجا)وبااقوام اونجابودیم و شلوغ بودیم وجلوی ساختمون یه میزوچندتاصندلی بودکه من وچندتا ازاقوام نشسته بودیم ولی یادم نیس کیا بودن.ومشروب روی میزبودکه یکی ازاقوام مشروب ریخت توی لیوانا ومنم یکی ازمشروب وبرداشتم ویکم ازش خوردم ولی مست نشدم وشیرین بودبعدش دیدم چندتاپلیس ازدرو دیوارباغ دارن میان داخل که همه ترسیدیم وفرارکردیم داخل ومن همش باخودم میگفتم اگه منوبگیرن چیکارکنم چون مشروب خوردم وممکنه دستگاه بندازن ودهنم بو مشروب میده وممکنه شلاغم بزنن.رفتم داخل اتاق ومیخاستم زیرپتو قایم بشم وبه یکی ازفامیل میگفتم تشک وپتوبندازروی من تاپیدام نکنن بعددیدم ۲تامامورپلیس اومدن نشستن باچندتاازمردفامیل حرف زدن وپول گرفتن انگاربه عنوان رشوه که کاری بامهمانی مانداشته باشن ورفتن ویادم نمیادکه ازمشروب ماخبردارشدن یانه. ممنون ازتعبیرتون درضمن من نذری کردم واسه حاجتم که این خوابودیدم . درضمن من مجردم.ممنون ازشما
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. شما به شادی و لذت و امنیت خاطر خواهید رسید و زندگی تان خوش می شود. نگرانی و ناراحتی و دلشوره از شما دور خواهد شد و نباید نگران باشید که اتفاق بدی بیافتد. تشکر از همراهیتون.
Najme : سلام،خواب دیدم تو ماشین کنار ی عاقا که همسرم هسن و من تا اون لحظه ندیده بودمشون حتی نشسته بودم،به ایشون گفتم من مسروب میخام،خندیدن و منو بردن به جایی از ی خانم که فروشنده بود خریدن و خودشون واسم ریختن و بهم دادن.گفتن این شراب ۷ساله است .وقتی خوردم بسیار خوشمزه بود.و حالت ژاله ای داشت و شیرین بود.بهم خیلی حالت خوبی داد و بیشتر بهم ندادن گفتن حالت بد میشه و خود عاقا نخوردن گفتن من باید رانندگی کنم و برسونمت خونه.شبیه این خواب بازم دیدم با آدمای دیگه که شراب خوشمزه میخورم و حال بسیار خوبی دارم
فریبا هراتی
: سلام. آقایی که در خوابتان دیده اید در واقع گشایش کار شماست. شما در انجام کاری که به آن متعهد شده اید موفق خواهید شد و نتایج خیلی مثبتی ار کارتان می گیرید و به ثروتی می رسید که زندگی تان را شاد و شیرین می کند و روحیه ای سرمست و مثبت به شما می دهد. آقا با الف است و نه با ع. تشکر از همراهیتون.
Asayesh : سلام اول صبح خواب دیدم یک جایی هستم انگار یه خانمی هست که میشناسمش باهم نشستیم میگم چای بریز برام .چای میریزه ولی برای خودش مشروب قرمز میریزه ..یک دفعه من میگم من هم میخوام .برای من هم میریزه تو همون لیوانش از این یک بار مصرفا..تا نصفه میریزه میگم کامل پر کن..میگه مطمینی میگم اره..بعد تو دل خودم میگم من دلستر هم نمیخورم الان چه جور این رو بخورم.ولی یه هو سرش میکشم و خیلی برعکس تصورم خوش طعم هست .اون برای خودش دوباره ریخت و خورد گفتم دوباره بریزه..تقریبا سه بار همینجور لیوان پر خوردم و داشتم میخوردم از خواب بیدار شدم..فقط هی میگفتم بهش بریز خیلی خوشمزه اس میخوام بخورم ببینم مست میشم یا نه
فریبا هراتی
: سلام. دنیا به شما رو می آورد و روابط دوستانه خوبی خواهید داشت مضافا به اینکه ثروت و شادی و خوشی و شور و شوق زیاد به زندگی تان راه می یابد و پولدار می شوید. تشکر از همراهیتون.
Seyamak : با سلام و فرض ادب
در خوابم عده ای از اهالی کردستان را دیدم که برای اقامت به منزلم دعوت کردم(جزئیات خواب یادم نیست فقط می دانم روز قبل میمهان یکی از دوستانم دوران سربازی ام به نام یادگاری بودند و من برای اثبات میهمان نوازی آنها را دعوت می کردم) در ادامه با وانت نیسان یکی از میهمانان حرکت کردیم و در جلوی منزلی که دخترم در آنجا میهمان بود ایستاد . مرد میهمان از صاحب خانه (در خواب یکی از دوستانم بود که در کار املاک هست)از منزل خارج می شود و یک قوطی پلاستیکی که داخل آن شراب سفید بود به او داد. من با تعجب و نگرانی با او بسمت خانه حرکت کردم.
باتشکراز تقبل تعبیرخواب
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. شما عصبانی هستید یا خواهید شد. شما زحمت زیاد کشیده اید و سخت می کوشید تا دخترتان بر پایه و اصولی که شما او را تربیت کردید رفتار کند. شما تجاربی دارید که آنها را بیاد می آورید و می خواهید در زندگی تان بکار ببرید. شما نمی خواهید که دخترتان با کسانی که وانمود می کنند که دوست هستند ولی انعطاف پذیری و دوستی آنها قلابی است و حرامخوار هستند در ارتباط باشد. شاید احساس می کنید که کسی می خواهد دخترتان را گول بزند. تشکر از همراهیتون.
ساناز : سلام وقت بخیر،خواب دیدم در یک باغ زیبا هستم که درون باغ یک گلخانه است.به باغبان گفتم کاش میشد گلدانها را از گلخانه بیرون بیاورم.باغبان گفت این اجازه را داری.من هم یک عالمه گلدان زیبا که گل داشتند از گلخانه بیرون آوردم و دور تا دور گلخانه بیرون درون باغ چیدم.بعد پسری که دوستش دارم را دیدم که داشت مشروب میخورد.دو تا لیوان شراب داشت یکی از لیوانها را به من داد.منم شرابش خوردم هیچ مزه ای نداشت.گفتم اصلا مست نشدم.بعد یک مقدار از لیوان او را هم خوردم. بعد گفتم باید برم اما دلم خیلی می خواست که او هم(همان پسر)با من بیاید.یک دفعه دیدم که آن پسر هم با من همراه شد اما صورتش عوض شده بود کس دیگری بود. من و او از جلوی چندین دستفروش رد شدیم.او بهم گفت که برایت یک انگشتر نقره دیدم می خواهم برایت بخرم.خیلی خوشحال شدم دائم انگشتر نقره نگین دار را در ذهنم میدیدم.چندین دستفروش را دیدیم اما انگشتر نداشتند و پیدا نکردیم. یکی از دستفروش ها وسایل چوبی ملاقه چوبی و چندین ساعت دیواری چوبی داشت.بعد تصمیم گرفتیم که سینما بریم.سر در یک بیمارستان عکس سه تا فیلم زده بودند.رفتیم داخل بیمارستان تا یکی از فیلمها را ببینیم.پرستار گفت به دلیل هزینه های زیاد مجبور شدیم داخل بیمارستان فیلم نمایش بدهیم.اما امروز این کار را نمی کنیم. باتشکر
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما محبت و عشق زیادی در وجودتان دارید که می خواهید در زندگی تان به کار ببرید و این فرصت را هم خواهید داشت که عشقتان را اثبات کنید. شما می خواهید نظر و احساس و عشق کسی را که دوستش دارید را حس کنید ولی متاسفانه احساس او نسبت به شما برایتان کافی نیست. او به شما وعده می دهد که برایتان می ماند و به شما وفادار است ولی رفتار او نسبت به شما ماشینی است و نه عشقش واقعی است و نه قادر است احساس واقعی به شما نشان دهد نه دوستی او واقعی است. ادامه ی روابط او و شما برخلاف انتظارتان برای شما شفابخش و سالم نیست. تشکر از همراهیتون.