تعبیر خواب شعر گفتن
اگر کسی دید از مدح مقدسین شعر می گفت، دوستدار آنهاست و اگر در مدح فرمانروایی شعر می گفت، خواسته ای از وی دارد. اگر کسی را با شعر هجو می کرد، نسبت به مردم بی اعتناست و حرف های ناروا از وی شنیده می شود و دروغ گو و حراف است.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
neda : سلام وقت شما بخیر
من امروز وقتی از خواب بیدار شدم و چشمهام باز کردم بیت آخر این شعر حافظ را با خودم زمزمه می کردم .
دیدن و شنیدن این شعر و بخصوص همین مصراع آخر چه حرفی با من داری؟
با تشکر
ما درس سحر در ره میخانه نهادیم
محصول دعا در ره جانانه نهادیم
در خرمن صد زاهد عاقل زند آتش
این داغ که ما بر دل دیوانه نهادیم
سلطان ازل گنج غم عشق به ما داد
تا روی در این منزل ویرانه نهادیم
در دل ندهم ره پس از این مهر بتان را
مهر لب او بر در این خانه نهادیم
در خرقه از این بیش منافق نتوان بود
بنیاد از این شیوه رندانه نهادیم
چون میرود این کشتی سرگشته که آخر
جان در سر آن گوهر یک دانه نهادیم
المنه لله که چو ما بیدل و دین بود
آن را که لقب عاقل و فرزانه نهادیم
قانع به خیالی ز تو بودیم چو حافظ
یا رب چه گداهمت و بیگانه نهادیم
فریبا هراتی
: سلام. شما احساس می کنید برای کسی زحمت کشیده اید یا به کسی دل بسته اید که قدرتان را نمی داند و البته او لیاقت شما را ندارد. تشکر از همراهیتون.
Mehrsa : سلام وقتتون بخیر و خسته نباشید خواب دیدم مهمون داشتیم من یه دفتر داشتم که انگار یه پسر یه بیت شعر نوشته بود زندادشم شعر رو دید و گفت این یه علامت برای تو و سریع روی دفترم یه بیت شعر دیگه در جواب اون نوشت دوباره دفترمو نگاه کردم دیدم در جواب اون دو بیت شعر برام نوشته و همراش یه ساک کادو برام فرستاده تمام شعر ها هم با حرف ب شروع شده بود ساک رو باز کردم داخلش یه پالتوی قشنگ بود میخواستم بقیه چیزها رو نگاه کنم خواهرم اومد من هم سریع همه وسایلو گذاشتم زیر کرسی که اونجا بود تا خواهرم نبینه ممنون
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. برای شما خواستگار خواهد آمد. شما باید به احساسی و ابراز علاقه ای که به شما می شود، توجه کنید و متقابلا ابراز احساست مثبت به خواستگارتان داشته باشید. خانم برادرتان می خواهد که شما حتما به او بله بگویید. خواستگارتان از شما می خواهد که با او در زندگی به تعادل برسید و مشارکت و ازدواجتان با او باشد. او از شما حمایت خواهد کرد و به شما گرمی و عشق می بخشد. شاید شما نمی خواهید در شرایط حاضر کسی از این موضوع بداند. تشکر از همراهیتون.
زهرا : با سلام و احترام، نزدیک دوسال پیش دوست شاعرم را در خواب دیدم (چندسال قبل به رحمت خدا رفتهاند)، در حالیکه با ایشان از نزدیک گفتگو می کردم، بین صحبت ایشان انگار مطلبی به ذهنش رسیده باشد یکدفعه غمگین شد و موضوع صحبت را عوض کرد و با لحنی خیلی صمیمی، مثل اینکه دوستی خودش را برای دوستی لوس کند و با چنان لحنی برایش درددل کند، با غصه به من گفتند "من دوهفته است شعر نگفتهام"!
این خواب در اینمدت ذهنم را مشغول کرده،
آیا الهامات قلبی و مقامات معنوی شعرا در جهان دیگر هم ادامه پیدا میکند؟ یا این خواب کنایه از واقعیت دیگری است؟
ممنون اگر تعبیر را بفرمایید.
و باز هم سپاسگزار اگر متن خواب علنا منتشر نشود
در پناه خدا باشید خانم هراتی بزرگوار
فریبا هراتی
: سلام. احترام متقابل. روحشان شاد. شعر در خواب به الهام و گفته های ایده آل اشاره می کند. او می خواهد که خطوط ارتباطی خودش را با شما بهبود ببخشد و بیشتر با شما در ارتباط باشد. من دو هفته است شعر نگفته ام به این معنی است که احساسم را خیلی وقت است که با کسی مطرح نکرده ام. روح او و همه ی امواتی که شخصیت های مثبتی در دنیا دارند زنده است ولی مردم خیال می کنند که کسی که مرد، دیگر از هیچ چیزی با خبر نیست و تمام شده است. بنابراین کسی با یک مرده حرف نمی زند و حضور او را باور ندارد. در حالیکه این برای یک روح، یک امر لازم و یک خواسته ی قوی است که کسی او را دوست داشته باشد و با او حرف بزند و حضورش را باور کند. تشکر از همراهیتون.
زهرا : سلام و ارادت،مشتاقم تا مثل همیشه تعبیر عالی شما را بخوانم.
✪ در صورت امکان خواهش میکنم این متن مخفی بماند.
با درود و احترام فراوان
فریبا هراتی
: سلام. ارادت متقابل. روحشان شاد. مرحوم آقای دکتر کاملا شخصیت شما را می شناسد. شما شخصیتی شفاف و انعطاف پذیر دارید و گاهی تصمیم می گیرید که خلاف هنجارهای جامعه به پیش بروید و قوانین " بازی " را نقض می کنید. شما از خودتان خلاقیت های جدیدی نشان می دهید، بعضی چیزها را جدی نمی گیرید و می خواهید با واقعیت ها روبرو شوید. به همین دلیل شاید احترام و اعتبار شما جلوی عده ای از دست برود و یا با مشکلاتی مواجه شوید. البته شما دوست ندارید همه ی افکارتان را برای دیگران مطرح کنید. آقای وزیر از مرحوم دکتر الهام می گیرد و گفته های او به نظرش ایده ال می رسد. او می خواهد کاری را با قاطعیت انجام دهد و کاملا موافق نظر دکتر است. اینکه ایشان ار شما سوال می کردند بیانگر اطلاعات و دانشی است که شما باید با دیگران به اشتراک بپذارید. شما نباید خودتان را دست کم بگیرید و همینطور باید سعی کنید که با سیاست بیشتری رفتار کنید. دست شما جلوی کسانی که درکشان نسبت به افکار شما پایین است نباید رو شود! استدعا می کنم به هر جهت شما فقط یک حق خواب باقیمانده داشتید. :)))) تشکر از همراهیتون.
Mahy : سلام خانم هراتی عزیز. خسته نباشید. اگر خاطرتون باشه من و شوهرم اختلاف داریم و جدا از همیم :( خواب دیدم همسرم طبقه بالای منزل پدرم توی اتاق من ساکن شده و به نظر خوشحال میامد و اون شور و نشاط اوایل آشناییمون رو داشت. کتابهام دقیقا مثل الان که عصبی هستم و سرم شلوغه و خیلی مرتبشون نمیکنم وسط اتاق بود. همسرم مثل اینکه جایی کار داشته باشه رفت بیرون. دیدم روی کاغذی که وسط اتاق بود چند بیت شعر نوشته که دقیق یادم نیست که بخوام بیانشون کنم ولی می دونم معنای عرفانی خیلی خوبی راجع به خدا داشت و من توی خواب به همسرم حسادت کردم که این دید عرفانی بهتر از من رو داره. انگار من قبلا یه شعر نوشته بودم و اون یکی دیکه خیلی بهترشو نوشته بود، این کارش رو لجبازیش با خودم تلقی میکردم. به خانوادم میگفتم چرا شما بهش رو دادید که بیاد اینجا، ببینید این شعرو نوشته. معلوم بود خانوادم حساسیت منو نابجا می دونند و به حرفای من اعتنا نمی کردن. خیلی ممنونم
فریبا هراتی
: سلام عزیزم. تشکر. از نظر پدر شما، درک و فهم همسرتان بالا رفته و حالا او می داند معنای هارمونی و هماهنگی در زندگی چیست. شما ذهنتان به خاطر مسائلی که پیش آمده آشفته شده و هنوز نتوانسته اید افکارتان را منظم و مرتب کنید. اما همسرتان عقلش حالا بهتر کار می کند و درکش بالاتر رفته ولی خوب هنوز برنگشته است. انشالله خبرهای خوش بیاورید. تشکر از همراهیتون.
حمیده : با سلام من با پسر عمویم در ارتباط بودم و قرار ازدواج داشتیم ولی به دلیل مخالفت خانواده او این ازدواج به هم خورد. من خواب پسر عمویم را دیدم او به من نزدیک شد و یک کاغذ در دست داشت و در ان کاغذ یک شعری برای من نوشته بود.( پسرعمویم ان موقع که با هم ارتباط داشتیم گاهی مواقع برای من شعرهای عاشقانه از خودش می گفت) بعد انگار می خواست ان شعر را برای من بخواند اما من قبل از ان که او چیزی بگوید ان شعر را برایش خواندم. انگار می دانستم چه شعری گفته است. بعد بیشتر به من نزدیک شد و دست مرا گرفت. در ان لحظه احساس خوشبختی زیادی می کردم. او دست مرا گرفت و با خود به جایی دیگر برد. بعد مرا بغل کرد و شروع به بوسیدن گردن من کرد. بعد از خواب بیدار شدم.
فریبا هراتی
: سلام. شما در شرایط حاضر بیشتر از همیشه می دانید که چه چیزی در ذهن پسر عمویتان می گذرد و ذهنیت او را می خوانید. او از اینکه شما او را درک می کنید احساس رضایت دارد و می خواهد ارتباطش را با شما قویتر کند. او طرز فکر شما را می پسندد و منطق و احساس شما برای او همزمان خوشایند است. تشکر از همراهیتون.
سمانه : مجددا سلام عرض میکنم خدمتتون خانم هراتی
ممنون از اینکه وقت گذاشتید و سپاس
سمانه : سلام خانم هراتی روزتون بخیر
من این روزها به خصوص که فکرم مشغول موردی هست زیاد حافظ میخوانم اما ساعت 7 تا 8 صبح بود که بین خواب و بیداری دیدم یک مصرع رو خوندم که یادم نیست ولی مصرع دوم رو البته درست یادم نیست ولی فکر کنم طرف مقابلم خوند که این بود
گفتا باکس نوشته بود قرار ما خدای ما
فریبا هراتی
: سلام تشکر. مصرعی که نوشته ای از حافظ نیست و احتمال قوی خوابتان هم باطل است چون هم ساعت خواب دلالت بر احتمال قوی باطل بودن خواب دارد هم مصرعی که اصلا وجود ندارد. خوابتان بازتاب افکارتان در بیداریست. اما اگر تعبیر داشته باشد طرف مقابلتان می گوید خدای ما شاهد رفتار من و تو نسبت به دیگران است و انگار او حساس است که شما با دیگران چطور رفتار کنید. تشکر از همراهیتون.
روژان : سلام روز و روزگارتون بخیر و شادی. من در خواب دیدم که دارم پاره های کاغذی رو جمع میکنم که روش چیزی نوشته شده بود نمیدونم متن کاغذ چی بود و البته پاره شده بود ک داشتم جمعشون میکردم و در همون زمان صدایی این بیت حافظ رو خوند. شبی خوش است بدین قصه اش دراز کنید... ممنون بابت وقتتون
فریبا هراتی
: سلام. تشکر . شما گذشته های از بین رفته و منحط را از زندگی تان جمع می کنید و شروعی تازه را برای خودتان رقم می زنید. معاشران گره از زلف یار باز کنید/ شبی خوش است بدین قصه اش دراز کنید/ حضور خلوت انس است و دوستان جمعند/ و ان یکاد بخوانید و در فراز کنید. انشالله باقی زندگی شما سرشار از شادی و سلامتی خواهد بود و برای دفع چشم زخم ان یکاد بخوانید. تشکر از همراهیتون.
روژان : ممنون. ان شاءالله. کاغذهای پاره که جمع کردم ممکنه به این معنی باشه که چیزی که از دست داده بودم رو بدست میارم؟
فریبا هراتی
: به معنای شروعی تازه است. چیزی که پاره شده اگر قابل ترمیم باشد... شاید به تعبیری که فرمودید باشد.
روژان : ممنون از شما و خداروشکر بابت بشارتی که بهم داده.
سروناز : سلام خانم هراتي جان، خواب ديدم يكي از همكاراي آقا كه از من رتبه ش بالاتره ولي الان داريم باهم پروژه رو پيش ميبريم، يه بيت شعر با دو مصرع برام پيامك كرده بود، مضمونشم رمانتيك و اينچيزا نبود و بيشتر حالت پند و نصيحت و سخن بزرگان داشت. و تو يه صحنه ديگه (همين خواب) ديدم از توي دهنم وقتي حرف ميزدم مورچه هاي درشت مشكي رنگ و براق و زنده بيرون ميومد . اين خواب مربوط به يك هفته پيشه مرسي از تعبيراي خوبتون❤️
فریبا هراتی
: سلام. شما در مورد موضوعات آزار دهنده ی زندگی یا سختی کار ها صحبت می کنید، از اینکه مثلا نادیده گرفته شده اید یا سخت تلاش می کنید و بار زیادی را به دوش می کشید یا کم طاقت شده اید و همکارتان دوست دارد که شما را نصیحت کند که منفی بافی را کنار بگذارید و به جنبه های مثبت زندگی فکر کنید. تشکر از همراهیتون.