تعبیر خواب شمشیر
تعبیر دیدن شمشیر در خواب، قدرت و برندگی و کارآیی صاحب شمشیر است. اگر کسی در خواب دید شمشیری در غلاف و به کمر بسته، آدمی جوانمرد و با مروت است که با وجود قدرت بر کسی ظلم نمی کند. اگر شمشیر بدون غلاف بر کمر وی آویزان بود، آدمی شرور و ظالم است و با هر کسی که بتواند ستیزه می کند.
اگر کسی شمشیر را به دست راست گرفته بود و شمشیر برهنه بود، آماده جهاد در راه خداست و اگر به دست چپ شمشیر برهنه را گرفته بود،از جهاد در راه خدا روی گردان است. اگر بدون علت به کسی ضربه ای زد، در خطا کاری بی پرواست و اگر زورمندتر از او، او را خلع سلاح کرد و شمشیر از او گرفت، از هر عنوان و شغل و پستی که دارد، برکنار خواهد شد.
-
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن شمشیر درخواب بر پنج وجه است:
- فرزند،
- ولایت،
- محبت،
- منفعت،
- ظفر. دیدن شمشیر، دلیل بر مردی قوی و فصیح است.
بعضی معبران می گویند: شمشیر در غلاف، نشانه زنی است که برای بیننده خواب ناشناخته است و فقط او را به ظاهر و یا از روی اسم می شناسید اما از ذات و شخصیتش خبری ندارید و او می تواند در جهت تامین سود شما کارها و اقداماتی انجام دهد و شمشیر برهنه کلام و سخنی است که گفته شده است.
شمشیر حمایل و آویخته به گردن قدرت و شوکت است. اگر شمشیر به کسی بزنید و او را مجروح کنید خواب شما می گوید که سخنی ناصواب می گوئید و دیگران را می آزارید و اگر بزنید و او مجروح نشود زیان می رسانید یا دل کسی را می شکنید.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
احمد کریمی تبار : با سلام
امروز قراره من و پسر عموم خانوادگی بریم سفر . اینو میگم شاید به موضوع مرتبط باشه.
دیشب خواب دیدم که دوتا شمشیر پیدا کردم شمشیر بزرگ و سفید و بسیار بران و یک شمشیر کوچک و سیاه . دوتاشون فلز و فولاد بودند.و در خواب انگار میدونستم که امانت هستند و دوتاشون رو به دست صاحب اصلیشون برگردوندم البته مستقیما به دست این شخص ندادم. این شخص یعنی صاحب اصلی آشنا هست و میشناسم ایشون رو .پسر همسایه بنده هستن.
فریبا هراتی
: سلام. سفر به سلامت. شما شخصیتی با پرستیژ و صاحب اختیار دارید و نسبت به خیلی از مردم امتیاز بالاتری در قدرت کلام و عمل دارید. حرفتان حرف است و می توان روی شما حساب کرد. شما به پسر همسایه تان کمک خواهید کرد که قدرت خودش را دوباره پیدا کند و اعتماد به نفسش بالا برود. به او نصیحتی می کنید که احساس کند شخصیت قوی و قابل اعتماد دارد و احترام و عزت او را بالا می برید. تشکر از همراهیتون.
الياس : منو دوستام مدتيه دنبال فرصتي براي جشن گرفتن هستيم و كلا به هم خورده موقعيتش و از نظر زماني فرصتش نيست و يكي از دوستامم چن تا از دوستاش تو تصادف مردن مي خواستيم به بهانه ي عوض كردن حالش جشن بگيريم
خواب ديدم (چيزي نديدم اما شنيدم) پدرم مي گفت چيزي مثلا شمشير از جلوي گردن مامانم رد شده (و مامانم از مرگ جسته )
منم به خودم گفتم خُب اين فرصت خوبيه تا به خاطر نجات مادرم از مرگ جشن بگيريم
فریبا هراتی
: سلام. استفاده از قدرت و ماهیت رقابتی، جاه طلبی و قاطعیت مادرتان برای رسیدن به پرستیژ و اختیار و امتیاز بیشتر، نتیجه داده و زندگی مادرتان از افسردگی و ناامیدی بیرون آمده. شما برای این تحول جدید و دستاوردهای مثبت جشن خواهید گرفت. تشکر از همراهیتون.
زهرا : سلام و احترام فراوان. دیشب خوابی دیدم نمیدونم تعبیر داره یا باطل هست.خواب دیدم یه جایی بودم مثل آرایشگاهی که گاهی موقع ها میرم و آرایشگر رو هم دیدم بعد دیدم چند نفری که من اصلا نمیشناختم مثل اینکه باهم با شمشیر در حال نزاع بودند و من چندین شمشیر که آغشته به خون بود رو دیدم و انگار میخواستم جلوی یک نفرشون رو هم بگیرم و با دست راستم یه دونه از شمشیر ها رو گرفتم و با خودم میگفتم الان کف دستم میبره ولی چیزی نشد بعد یکی از بازیگرهای مرد رو دیدم که انگار زخمی بود و داشت میمرد و یه حالتی مثل این که روی خودم احساسش میکردم و به من گفت میخوام ارثم رو بدم به تو منم گفتم نمیخوام.با تشکر از صبر و حوصله شما خانم عزیز وگرامی .
فریبا هراتی
: سلام. احترام متقابل. شما یاد می گیرید که سیاستمدارانه تر برخورد کنید و در زندگی تان در تقابل با کسی هستید و سعی می کنید که با قاطعیت و قدرت و چابکی، حرفتان را به پیش ببرید و اگر اراده کنید، بازیگر مرد، باید بیاید پیشتان لنگ بیاندازد!! چون در مقابل شما کم خواهد آورد. اما شما تمایلی ندارید که برای کسی فیلم بازی کنید. تشکر از همراهیتون.
zahra : سلام .امیدوارم سالی همراه با سلامت و آرامش قلبی سپری کنید.پری شب در خواب دیدم.من ومادرم در خیابانی شاهد نبرد دو مرد شمشیر زن بودیم.از نزدیک به آنها نگاه میکردیم.یکی سیاه پوش بود.و چهره ترسناکی داشت.و یکی لباس سفید و چاق هم بود.من ومادرم طرفدار لباس سفید بودیم.ولی لباس سفید در برابر سیاه کم آورده بود.فک کنم نفس نفس میزد.من از قیافش فهمیدم.ولی صدای نفسی نشنیدم.مادرم شکلات بزرگی را به لباس سفید رساند .تا مقاومت کند و کم نیاورد.و به محض خوردن شکلات نیرو گرفت و دوباره شروع به مبارزه کرد..من فکر میکنم شاید نبرد خیر و شر بود..قطعا شما بهتر میدانید..سال نو مبارک
فریبا هراتی
: سلام. تشکر عزیزم. همینطور برای شما. شما در مسیر زندگی تان با ناامیدی ها و مشکلات مواجه هستید و سعی می کنید که با مثبت اندیشی و رفتاری درست و با کرامت، با مشکلات مبارزه کنید. خیر و شر البته در زندگی همیشه با هم در تضاد و جنگ هستند و مادر شما می داند که با خوشدلی و شادی و خوشگذرانی و زنده دلیست که می توان مثبت اندیش بود و روحیه را حفظ کرد. وقتی که شما روحیه تان قوی باشد، قطعا بر مشکلات و مسائل سخت زندگی تان غلبه خواهید کرد و پیروز خواهید شد. سال نوی شما هم مبارک. تشکر از همراهیتون.
Mahsa : سلام و عرض ادب خدمت شما.من دیشب خواب دیدم تو حیاط خونمون بودم ویک آقای جوان وغریبه هم ایستاده بود و یک شمشیرکف حیاط تقریبا نزدیک این آقاافتاده بود.شمشیرغلاف نداشت ولخت بود.من شمشیروبرداشتم وازدیوارحیاط میخاستم برم روی پشت بوم بدون پله یعنی خودم ازدیواربالابرم که اون آقای غریبه پای من رو می گرفت ونمیزاشت برم بالا.من چندبارشمشیررو برداشتم که برم بالاکه اون آقانزاشت و پای منومیگرفت ولی شمشیردستم بودونمیدونم مال کی بودودرآخراحساس میکنم که یه خورده رفتم بالاواون آقا نبود.درضمن من مجردم. ممنون ازتعبیرتون
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. توانایی های شما و اراده تان بالاست و می خواهید که جاه طلبانه به مقام و قدرت و پرستیژ برسید ولی شرایط مانع رسیدن شما به خواسته هایتان می شود. شما در زندگی تان تا اندازه ای مقتدرانه، منطقی و قوی و رقابتی فکر می کنید اما در نهایت احساس می کنید که چیزی که مانع رسیدن شما به خواسته هایتان می شود این است که شما قدرت تصمیم گیری روی خودتان را ندارید و قوانین مردانه مانع یا حقوقی که به نفع مردان وضع می شود، مانع رسیدن شما به خواسته هایتان می شود. تشکر از همراهیتون.
مریم محقق : سلام دوست فرهیخته ی خودم سرکارخانم هراتی
فریبای عزیزم من به توصیه ی تعبیر قشنگتون دیروز به دیدن آقایی که همسرشو از دست داده رفتم وچقدر ازتون سپاسگذارم برا راهنمایی قشنگتون بعد که جریان تعبیر خوابمو براشون تعریف کردم ازم خواستن که خوابی که خودشون در نوجوانی دیدن رو براتون بفرستم تا زحمت تعبیرش رو بکشید
ایشون گفتن خواب دیدن که یه دشت وسیع هست و ایشون و پدرشون در اون دشت هستن که از پشت کوه مثل طلوع خورشید نور میبینند و بعد میبینن که حضرت علی و امام حسین سوار بر اسبشون اومدن و این روشنایی مربوط به هاله ی نور دور سرشون بوده و از اسبشون پیاده میشن امام حسین لباس سبز عبای سفید و چکمه های قرمز دارن و حضرت علی که حدودا چهار انگشت قدشون کوتاهتراز امام حسین بوده ولی سینه ی فراخ و پهنی داشتن لباس سرتاپا مشکی داشتن و شمشیر دو لبه ی ذولفقار دستشون بوده این اقا میگفتن من محو هیبت این دو عزیز بودم که امام حسین اشاره کردن ببین او اسب رو و من تا برگشتم اسب رو ببینم دیدم ایشان هردو ناپدید شدن
ممنونم ازتون دوست عزیزم
فریبا هراتی
: سلام عزیزم. حضور امام حسین و حضرت علی ع در زندگی دوستتان مشهود است و باعث روشنی بخشی و امید دهی به زندگی او و پدرشان است. ضمن اینکه به دوستتان گفته اند که به اسب که مظهر اصالت و غرور و قدرت و تحمل، و شانس است نگاه کند چون دوست شما باید اینگونه شخصیتی آزاده داشته باشد و با خواسته ی خودش و با آزادی و قدرت و غرور و به دور از سرشکستگی، در دنیا زندگی کند و در خدمت اهداف والای امام حسین ع و حضرت علی ع حرکت کند. حضرت علی و امام حسین ع محب دوست شما هستند و در زندگی به او نظر کرده اند و دوستتان باید برای حاجت روایی به ایشان متوسل شوند. تشکر از همراهیتون.
سیمین : با عرض سلام و خسته نباشید خدمت خانم هراتی عزیز.
برادرم خواب دیدن با مادر خدابیامرزم در حال شمشیربازی هستن. مادرم شمشیرو اول در سر ایشان بعد روی سینه اشون میزارن.روی سینه رو فشار میدن ک داخل سینه فرو میره و برادرم میگه با اینکار گفتم ک من خواهم مرد و در حال گفتن اشهد شدم.برادرم با همسرشون بشدت اختلاف دارن و این زن ده ساله ک ایشونو اذیت و آزار میدن و نصف مهریه و خونه و ماشین ایشونو گرفتن.ممنونم بابت راهنماییتون.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. روحشان شاد. شمشیر بازی به این اشاره می کند که شما در زندگی بیداریتان در تقابل با کسی هستید و اینکه دیده اید که با مادرتان در تقابل هستید 2 تعبیر متفاوت می تواند داشته باشد که تشخیص آن منوط به سوابق و روابط شما با مادرتان دارد. اول اینکه اگر مادر شما مخالف ازدواج شما بوده، این شمشیر بازی او الان یعنی دیدی من برای چه مخالفت می کردم!؟ مزه اش را چشیدی؟ فکرت دیگر به جایی قد نمی دهد و قلبت را شکسته است. اما اگر مادرتان مخالف ازدواج شما نبوده و با همسرتان هم مشکلی نداشته این شمشیر بازی او یعنی شما وظیفه دارید که حق خانمتان را بدهید و نباید خودتان را مدیون او کنید. در هر دو صورت شمشیر زدن شما اشاره به این می کند که برای رسیدن به موفقیت باید سرعت عمل داشته باشید و با قاطعیت و قدرت برای رسیدن به حقوقتان تلاش کنید. دل شما شکسته است و دارید افسردگی می گیرید. تشکر از همراهیتون.
تیرداد : سلام خواب دیدم مهمان داشتم . مهمانم حواسش نبود زد به شیر اب باز شد فرش و موکت داخل خونه خیس شد و من دستپاچه شده شده بودم که چکار کنم که دیدم در اپارتمان بازه همسایه نشسته داره نگاه میکنه گفت که شنیدم هرچی گفتید به صاحب خانه میگم من میخاستم برم باهاش حرف بزنم ولی مهمان ها من رو گرفته بودن میگفتن دعوا نکن من میگفتم میخام حرف بزنم بعد دیدم رفتم خونه اش حرف بزنم که زنش با شمشیر اومد من رو بزنه شاید بهم زد ضربه ای ولی چون دستش جون نداشت و با بغل شمشیر زد درد نداشت
فریبا هراتی
: سلام. موردی احساسی پیش می آید که کسی برای شما درددل می کند و شاید با صدای بلند صحبت کند و همسایه شما متوجه این مورد خواهد شد و کار شما با ایشان منجر به اختلاف و تنش عصبی می شود. خانم همسایه شما سعی می کند که ماهیت رقابتی و بهتر بودن در رفتارش از خودش نشان دهد و با پرستیژ و جاه طلبانه و با قاطعیت با شما صحبت کند که این رفتار او اصلا به نظر شما نمی آید و برایتان از اهمیت خاصی برخوردار نیست. تشکر از همراهیتون.
xanum : سلام مجدد و ظهر بخیر ممنون از تعبیرهای خوبتون خانم هراتی عزیز...خوشحالم که چنین سایتی در نت موجود هست تا مارو راهنمایی کنه...بنده اواخر ماه محرم امسال بود تو خواب دیدم پیامبر ص شمشیرشونو دادن دست راستم که ذکر نوشته شده بود روش و دوشاخ بود و من رو اسب سفید نشسته بودم و یه لشکر بزرگ روبروم وایستاده و نبرد تن به تن همانند فیلم مختار که ساخته بودن و شبیه عاشورا قرار بود بشه تو دلم دلهره داشتم بعد لشکر مقابل دونه دونه که میومدن جلو خودشونو میزدن به شمشیر منم یه دستی تکون میدادم میوفتادن زمین و فرار میکردن بعد شمشیر صاف شد یعنی از دو شاخ بودن خارج شد دلیلشم این بود که انگار تو خواب انرژیم داشت تموم میشد که بیدار شدم.بنده خانوم هستم و همچین شخص مذهبی نما وچادری نیستم فقط سعی میکنم تا حد امکان اعمالمو درست انجام بدم.
فریبا هراتی
: سلام تشکر. شما با قدرت و قاطعیتی مضاعف به دنبال بالا بردن پرستیژ یک شخص مسلمان هستید. رفتار شما فاقد هر گونه دوگانگی، تزویر و تضاد رفتاری و اخلاقی است. شما با قدرت به دنبال حفظ تعادل و انصاف در زندگی تان هستید و در تقابل با نیروهای منفی و شیطانی اقدام می کنید. ایمان شما قوی است و ایمان نه ربطی به مذهبی نما بودن دارد نه ربطی به چادر دارد و نه ربطی به اظهار فضل و خود نشان دادن دارد. ایمان یک مسئله قلبی است و حقانیت آن را هم فقط خدای بزرگ می تواند تشخیص دهد و بس. رسول خدا از شما راضی هستند و در دعاهایتان متوسل به ایشان شوید. انصاف و درستکاری شما در زندگی همان شمشیری است که بدبینی را نسبت به مسلمین از بین می برد. رفتار رئوف و روی خوش و قلبی پاک همان شمشیری است که دیگران را جذب دین می کند. شما در راه درست قدم گذاشته اید و خدای مهربان با شماست. در نهایت شما اصالت و اعتماد به نفس و استقلال فکری دارید. تشکر از همراهیتون.
xanum : سلام مجدد و شب بخیر ممنون از تعبیرهای خوبتون خانم هراتی عزیز...خوشحالم که چنین سایتی در نت موجود هست تا مارو راهنمایی کنه...بنده اواخر ماه محرم امسال بود تو خواب دیدم پیامبر ص شمشیرشونو دادن دست راستم که ذکر نوشته شده بود روش و دوشاخ بود و من رو اسب سفید نشسته بودم و یه لشکر بزرگ روبروم وایستاده و نبرد تن به تن همانند فیلم مختار که ساخته بودن و شبیه عاشورا قرار بود بشه تو دلم دلهره داشتم بعد لشکر مقابل دونه دونه که میومدن جلو خودشونو میزدن به شمشیر منم یه دستی تکون میدادم میوفتادن زمین و فرار میکردن بعد شمشیر صاف شد یعنی از دو شاخ بودن خارج شد دلیلشم این بود که انگار تو خواب انرژیم داشت تموم میشد که بیدار شدم.بنده خانومم و تابحال به نبرد با شمشیر فکر نکردم
فریبا هراتی
:
سلام. طبق قوانین سایت که شما آن را هنگام ثبت نام در سایت اخیرا مشاهده فرمودید، و به علت کثرت و ازدیاد کاربران عزیز و حجم بسیار بالای تعابیری که فرستاده می شود، هر کاربر فقط مجاز به ثبت یک خواب در 24 ساعت است. در صفحه پرداخت قسمتی که که تیک می زنید قوانین رو قبول دارم بالای اون قسمت قوانین نوشته شده. و یک خواب شما امروز برای تعبیر ثبت شد. لطفا مجددا خواب خود را فردا ارسال کنید . تشکر از همراهیتون.