تعبیر خواب شمع
اگر کسی در خواب دید خانه اش خاموش است و با شمع خانه را روشن کرد، منفعت به او نزدیک است و اگر دید به خانه که آمد کسی در خانه اش شمع روشن کرده و کسی هم در خانه نیست، و روشن کننده شمع را هم نمی شناسد، خداوند متعال به او عنایت دارد و به او خیر و برکت و منفعت خواهد رسید. اگر شمع ها تمام خانه را روشن کرده بودند و جای تاریکی دیده نمی شد، خیر و نعمت فراوان است.
اگر کسی شمع روشنی را در شمعدان نقره به او داد، زنش صالحه است و یا زنی که می گیرد پرهیزکار است. تعبیر شمع، هم می تواند فرزند خوب و صالح باشد و هم عزت و جلال و هم علم و دانش. اگر زنی در خواب ببیند که شمعی روشن در دست یا در خانه دارد، صاحب دختری برگزیده و ممتاز می شود. اگر بیماری ببیند،شفا حاصل می کند و اگر وامداری ببیند،ادای دین خواهد کرد.
اگر کسی شمع روشن به شما بدهد، شما را به عزت و نعمت می رساند. برای دختران و پسران جوان، شمع روشن جفت است. اگر شمعی روشن داشتید و خودتان فوت کردید خوب نیست و در این مورد بعضی معبران نوشته اند که بیننده خواب اگر زن داشته باشد همسرش را از دست می دهد، اگر همسر نداشته باشد وضع او بد می شود. اگر شمع افروخته ای داشته باشید و دیگری آن را خاموش کند، نشان آن است که کسی بر شما حسد می برد و نفاق می کند و بر شما چیره می گردد.
محمد ابن سیرین می گوید: شمع دولت و عز و نعمت است. اگر ببیند که شمع به دست خود افروخته داشت، دلیل که عز و دولت و نعمتش زیاده گردد. اگر شمع افروخته دید در خانه خود، که خانه از نور آن روشن شد، دلیل که در آن سال نعمت بر وی فراخ گردد.
بعضی از معبران می گویند: داشتن شمع روشن دلیل است که وی را عیال موافق باشد. اگر ببیند که شمع افروخته کسی به وی داد، دلیل که از قبیله بزرگ زنی بخواهد بر قدر و قیمت آن. اگر شمعدان آن سیمین بود، از اصل گوهری و با صلاح است. اگر زرین باشد، آن زن از مردم قوی و دلیر باشد. اگر از سرب بود آن زن از مردمِ ملازاده است، اگر از سفال بود آن زن از مردمانِ عامه خواهد بود.
-
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن شمع در خواب ، بر چهارده وجه است:
- پادشاه،
- قاضی،
- فرزند،
- عروسی،
- فرمانروایی،
- مهتری،
- سرای،
- شادی،
- علم،
- توانگری،
- عیش،
- کنیزک،
- زن،
- چنانکه بیننده ببیند.
تعبیر خواب شمعدان
شمعدان خانه و خانواده ما است که روشنایی های ما از آنجا مایه می گیرد. اگر شمعدان مجلل و با شکوه باشد خانه و خانواده ای خوب و دل خواه خواهیم داشت و نشان آن است که وضع مالی ما بهبود می یابد و از جهت همسر و فرزند نیز خیالی آسوده خواهیم داشت و چنان چه شمعدان شکسته و حقیر باشد تعبیر خلاف آن است.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Lara : سلام دیشب خواب دیدم با پسری که چند ساله با هم تورابطه هستیم و الان همدیگرو دوست داریم ولی بنا بر شرایط ناچار به دوری هستیم این آقا اومده دو تا دیس که تو هر کدوم چند تا شمع هستش ولی خاموش هستش شمعها یه دیس حدود ۵ ۶ تا شمع استوانه ای بزرگ سفید تو اندازه های مختلف و یک دیس دیگه پر از شمع وارمر هستش آورده داره به من میده و میزاره رو یه لبه ای تو خونه در ضمن تو این چند ماهه ما همش درگیر همین مسئله رفتن ایشون به کشور دیگه هستیم و درگیر ولی همدیگرم خیلی دوس داریم مرسی از پاسخگوییتون
فریبا هراتی
: سلام. او می خواهد که شما ایده ی او را پذیرا باشید ولی ناامید است که شما ایده ی او را بپذیرید و امیدوار است که شما بتوانید گرمی و آرامش داشته باشید هر چند امیدی ندارد که در ایران بتوانید به این گرمی و شادی که آرزویتان هست برسید. او می خواهد شما با او بروید ولی شما نمی خواهید با او بروید. تشکر از همراهیتون.
Bahar : با سلام خدمت خانم هراتی گرامی
خوابی دیدم که داخل یک محوطه ای هستم که از سنگ مرمر پوشیده شده بود وساختمان بزرگی هم که از سنگ مرمر درست شده روبرویم هست دنبال درب آن می گشتم که یکباره دیدم درب سنگی بزرگی از ساختمان باز شد و خانمی به گرمی از من استقبال کرد و مرا با خود داخل خانه برد انگار مولودی بود طبقه بالا من هم از پله ها بالا رفتم چادر مشکی سرم بود خانه روشن و با صفایی بود همه جا سفید بود رفتم بالا تا به مجلس رسیدم آقایان و خانومها همه آراسته بود و متنظر من بودند که من داخل بشوم. بعد دیدم برگشتم به چندین سال قبل خانه مادر بزرگم بودم و نوه ها همه جمع بودند و خانه پر از شمع و شمعدان بود انگار مجلسی قرار بود آنجا باشد مثلا خواستگاری یا نامزدی دختر دایی ام داشت تدارک میدید (ایشان خیلی وقت است که ازدواج کرده و بچه دار هستند و از ایشان خبری نداریم) از من نظر می خواست که شمعدان ها را چه طور بچینیم همه جا پر از شمع و شمعدان صورتی و برنجی بود. آن طرف را دیدم که پدر بزرگم (البته ایشان فوت کردند ) میاید رفتم دستش راگرفتم که یکباره دست چپش کنده شد و داخل دستم آمد بالایش چوب بود پایینش کوشت انگار چوب و گوشت را یک طوری به هم وصل کرده بودند خاله ام دنبال دستش می گشت من گفتم دست من است از من گرفت و دوباره وصل شد رفتم توی اشپزخانه مامان بزرگم آشپزی می کرد (ایشان به ندرت آشپزی می کردند) با من خیلی بد حرف زد مامانم توی آشپزخانه آمد که به خاطر برادرم با مامانم دعوا کرد و تقریبا مارا داشت بیرون می انداخت (رابطه مادربزرگم با مامانم خوب نیست و اصلان ما را دوست ندارد) مامانم که خیلی ناراحت شده بود عقب عقبی داشت بیرون میرفتم که من از پشت مامانم را بغل کردم و بوسیدمش که ناراحت نباشه.
خانم هراتی گرامی من هر بار که خواب پدر بزرگم را میبینم ایشان حالت نالانی دارند و چندین نفر باید به ایشان کمک کند ما خانوادگی ایشان را حلال کردیم و چندین سال فوت شده اند و خیلی هم خیرات دادایم.
با تشکر
فریبا هراتی
: سلام. شما انشالله شرایط خوبی پیدا خواهید کرد و به مقام بالا می رسید و عاقبت به خیر خواهید بود و جشن و مولودی به پا می کنید. اما از نظر خانواده ی خودتان، شمعدان پدر و مادر ها و شمع ها فرزندان هستند که امید خانواده هستند و پدر و مادر ها از آنان نگهداری می کنند، از نظر خانواده ی خودتان مادر بزرگ شما که دست چپ پدربزرگ شما در خواب است و به او اشاره می کند، شخصیتی سرد و ساختگی و مصنوعی و حقه باز و سیاست مدار دارد که روابطی سرد با دیگران ایجاد می کند و شما اصلا قادر نیستید با او در ارتباط باشید. به همین دلیل فکرش ناراحت است و از کارهای زنش حرص می خورد که خوابش را می بینید که نگران است. تشکر از همراهیتون.
Par : سلام
روزتون بخير
من ديشب خواب ديدم خودم و خواهرام توي يه مكان تاريخي و مذهبي هستيم
مثل يه مسجد تاريخي
بعدش كه مسجد گشتيم يه جايي براي استراحت نشستيم يه دفعه متوجه شديم همه مردم به صف نشستن و دارن دعا ميكنن مثل شب شام غريبان بود
من و خواهرام كنارشون نشستيم و از توي صف دوتا آقا به ما شمع دادن و ما هم هر كدوم با توجه به حاجتي كه داشتيم نيت كرديم و شمع هامون رو روشن كرديم يكي دوبار باد اومد و شمع هامون خاموش شد ولي من و خواهرام به هم كمك كرديم و شمع هاي همديگر رو روشن نگه داشتيم
من خودم دوتا شمع داشتم و دوتا نيت كردم و روشنشون كردم يكي از شمع ها كامل از اول روشن بود يكي ديگه از شمع ها كه براي نيت اصليم بود يه بار خاموش شد ولي مجدد روشنش كردم و تا آخر روشن موند
ممنون ميشم تعبير كنيد
فریبا هراتی
: سلام. شما به اصالت و تاریخ دینتان باور عمیق دارید و سعی می کنید که دین را نه از روی ارث بلکه از روی شناخت درک کنید. شما می خواهید به خواسته هایتان برسید و متوسل به امام حسین ع و حضرت عباس ع خواهید شد و آرزوهایتان را مطرح می کنید. یکی از آرزوهایتان زود برآورده می شود و دومی بنابر شرایط زمانی و اتفاقاتی که در جریان است، یک بار با شکست مواجه خواهد شد ولی شما ناامید نمی شوید و آرزوی دومتان را هم مجددا به خدای بزرگ خواهید گفت و به ائمه متوسل می شوید که برایتان دعا کنند تا به خواسته هایتان برسید. انشالله حاجت روا خواهید شد. تشکر از همراهیتون.
Farzaneh : سلام ،من خواب دیدم که خونه مادر شوهرمم،اما خونشون عوض شده بود انگار،ومن بلیز شلوار زردم تنم بود رفتم سر یخچالشون وجیبمو پر کردم ویک گوجه سبز هم داشتم میخوردم و داشتم آروم اروم میرفتم که خواهرشوهرم گفت چرا اینجوری راه میری که مادر شوهرم گفت به خاطر اینکه جیباشو پر کرده من ناراحت شدم رفتم تو اتاقم وگفتم حالا مگه من چی برداشتم وشروع کردم به خالی کردن جیبم که گوجه سبز بود ویک شکلات بزرگ بود ویک شمع سفید نو با کارتنش بود که من به شوخی گفتم میرم بهش میگم این شمعو به نیت پسرت میخوام روشن کنم.،ودر حال حاظر درحال طلاقیم
فریبا هراتی
: سلام. مادر شوهر شما افکار جدیدی در ذهنش دارد که برای شما خیلی آشنا نیست. آنها باعث نگرانی شما شده اند و با شما سرد و بی روح برخورد کرده اند. عملکرد شما به نظر خواهر شوهرتان مشکوک است و او و مادرش سعی می کنند شما را تحلیل و بررسی کنند. شما شخصیتی خردمند، با انرژی، زیرک و عاقل دارید. اما احساس می کنید که فریب خورده اید، و با رسوایی، خیانت یا نامردی مواجه شده اید. شما از تصمیم گرفتن یا عمل کردن می ترسید یا ناتوانید. دلتان می خواست می توانستید زندگی تان را دوباره روشن کنید و خاطرات شیرین گذشته را در ذهنتان نگه داشته اید. تشکر از همراهیتون.
Maryam : سلام وقتتون بخیر
خواهرم خواب دیده عمه شوهرش که شاید تو بچگی فقط ۱ بار من دیدمش یه شمع روشن دستشه و دنبال من میگرده که بهم بده یکی میاد ازش بگیره ولی نمیده بهش و آخر منو پیدا میکنه میده به من منم میگیرم و خوشحال میشم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. عمه ی شوهر او در خوابتان به پشتوانه و ارزش خانوادگی شما اشاره می کند و نه شخص او. شما به خاطر اصالت و شخصیتی که دارید به آرزوی خودتان خواهید رسید. شما شخصیتی روشنفکر دارید و به دنبال حقیقت می روید. تشکر از همراهیتون.
Mb : ببخشید عزیزم، من در مورد پسری که دوستش دارم خیلی تلاش کردم که برام بمونه و اینطور نبوده که زود تمومش کنم و اون پسر بود که منو نخواست، اینکه شما فرمودید یعنی برای رفتار من در مورد بقیه ی پسرا غیر از اون هست؟ و میتونه این معنیو بده که اون برمیگرده؟ چون من شب قبلش دعا کرده بودم برای بازگشت پسری که دوستش دارم و صبح این خوابو دیدم
فریبا هراتی
: چیزی که عرض کردم در واقع تعبیر شمع قرمز است. اگر شما اینطور نبوده اید، تعبیر آن به او بر میگردد که زود رابطه را تمام کرده. شما امیدوار هستید که او برگردد ولی خوابتان گویای این نیست که او قطعا بر می گردد.
Mb : و شمع قرمز بود
Mb : با سلام، خواب دیدم توی اتاق خوابم یه شمع روشن بود که خودم روشن کرده بودم و فکر میکردم چرا یه دونه روشن کردم؟ (چون من توی قسمتی از اتاق خوابم که از نظر فنگ شویی مربوط میشه به نقطه ی عشق و گفته شده که توی این نقطه باید دوتا شمع روشن بشه برای جذب عشق، گاهی اوقات دوتا شمع توی این قسمت روشن میکنم ولی توی خواب میدیدم که یه شمع توی این قسمت روشنه) من یه دختر مجردم که تازگی با پسری که دوستش داشتم تموم کردم، میتونه خوابم به معنی برگشتن اون پسر باشه؟ پیشاپیش ممنونم از تعبیرتون
فریبا هراتی
: سلام. شما امیدوار هستید که رابطه ی صمیمانه و رمانتیکی در زندگی تان شکل بگیرد. ولی احتمالا شانس عادلانه ای به این رابطه نمی دهید و قبل از اینکه زمان کافی صرف کنید تا طرفتان را بیشتر بشناسید، رابطه تان را تمام می کنید. با این وجود تا جایی که به خودتان مربوط است نسبت به آینده خوشبین هستید و اگر او برگردد دوباره او را خواهید پذیرفت. تشکر از همراهیتون.
نرجس : سلام خانم هراتی.خسته نباشید.
خواب دیدم در پذیرایی خونمون نشستم .ناراحت و غمگین از دست عشقم.فضای خونه کاملا تاریک بود.مامانم هم کنارم اما کمی عقب تر نشسته بود.انگار تازه از حمام اومده بودم.لباس تنم بود اما حولهم دور پاهام پیچیده بودم و چون حوله خیس بود شلوارم رو خیس کرده بود. وسط پذیرایی یه شمع سفید نسبتا قطور روی زمین روشن بود. اندازه شمع و نوع شمع از نظر من از همین بسته ای های کوچک و معمولی بود اما در خواب بزرگتر و قطورتر و بلند تر میدیدمش با شعله ای کاملا جوندار. من تمام نگاهم به شعله بود و انگار میترسیدم خاموش بشه و با نگاه فقط ازش مواظبت میکردم.حدود یک متر فاصله داشتم با شمع.مامانم یهو پا شد و از پذیرایی رفت بیرون(مثلا رفت آشپزخونه) و چون موقع رفتن از کنار شمع رد شد، من ترسیدم شمع خاموش شه اما حرفی نزدم و البته شعله شمع حتی تکون هم نخورد از بس قوی بود.خواب کوتاه بود اما تمام مدت این خواب که نگاهم به شعله بود این بیت شعر از آهنگ غمگین عربی رو توی ذهنم مرور میکردم با خودم، که میگه:« عشقم، گلی رو که برات اورده بودم به زمین انداختم و شمع رو خاموش کردم».
ممنونم بابت زمانی که میذارین
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما طبیعتا از اینکه عشقتان تنهایتان بگذارد و برود ناراحتید. با خودتان عهد کردید که شروعی تازه داشته باشید و عاقلانه فکر کنید ولی نگرش و عملکرد شما نشان دهنده ی احساسات شماست. مادر شما غمخوار شماست و می خواهد که شما به گرمی و امنیت برسید ولی شما می ترسید که او حرفی بزند یا کاری کند که رابطه شما با عشقتان خراب شود. شما فکر می کنید که این همه محبت کرده اید اما محبتتان را نادیده گرفته اند و نسبت به شما سردی و بی تفاوتی نشان داده اند. نگرانی های شما بی مورد است. در شرایط حاضر عشق شما پابرجاست. تشکر از همراهیتون.
Raha : سلام خدمت خانم هراتی عزیز در حال انجام یه نذر قرانی هستم بعد از نماز صبح خواب دیدم یکی از دوستانم ازم جواهرات که دوست پسرم (ازش جدا شدم)واسم خریده ببرم ببینه میخواست همش رو ببره از روش بسازه انگار بهش اعتماد نداشتم یه گردنبند دادم گفتم برو از روش بساز انگار یواشکی یه انگشتر برداشت که اونو دوست پسرم نخریده بود و نقره بود و بدرد نخور توی خواب از خواب پریدم دیدم ویلا توی بچگیم هستیم دویدم به مادرم خواب بگم دیدم چقدر درختای بلند چه هوایی یه جوری بود یه عالمه خبرنگار از در خونه که چوبی بود داشتن بیرون میرفتن گفتن امام زمان اومده ۱۲شمع اورده و خاموش کرده که انگار هنوز اونجا حضور داشت همه میدونستن واسه من اومده ولی همه خودشونو مثلا خاله کوچیکم خودشو زده بود به مریضی خاله بزرگم که مومن اصلا میگفت مهم نیست ولی هیچ کس خوشش نیومده بود خودم هنوز شمع ها رو ندیده بودم خودم رفتم به دوست پسر قبلیم زنگ زدم گفتم بیا دوباره با هم باشیم اونم قبول کرد ولی نه خیلی اهمیت داد رفتم گفتم مامان به دوستم زنگ زدم نذرم قبول شد خندید رفتم دم حوض دیدم ماهی توی حوض حال مرده دارن حرکت میکنن به مامان بزرگم گفتم اینا دارن میمیرن گفت تو دخالت نکن یه حالت بدی منم اونم کنار همه حسودی کرده بودن
فریبا هراتی
: سلام. دوست شما به زندگی شما کنجکاوی می کند و می خواهد ببیند که آیا او اگر جای شما بود می توانست دوست پسرتان را نگه دارد یا خیر. برای او این مهم نیست که دو نفر به هم می خورند یا نه ( اصلا به این چیزها فکر نمی کند و درکش نمی رسد) برای او صرفا مهم این است که داشته باشد!! یکی را داشته باشد که برایش بماند. حالا این شخص به او خورد نخورد مهم نیست. شما به این مسئله آگاهی خواهید یافت و برایتان روشنگری می شود که تنها مادرتان دوستتان دارد و باقی فامیل فقط می خواهند خبرچینی کنند و از شما و شرایطتان سر دربیاورند. اما مادر شما برای شما آرزوها و امیدهای بلند و بالایی دارد. شما باید ایمانتان را قوی نگه دارید و دعای توسل را بخوانید و به 12 امام متوسل شوید و همینطور دعای فرج امام زمان ع را بخوانید. برای شما نباید مهم باشد که دیگران راجع به شما چه فکر می کنند یا به فکر شما هستند یا خیر. شما نباید ناامید شوید و فکر نکنید که آرزوهایتان برآورده نمی شوند. ضمن اینکه برای خداوند هم تعیین تکلیف نکنید که خدایا این را بده آن را نده. به خداوند بگویید خدایا چنانچه به صلاح من است و خوشبختی من در این است که فلان چیز را داشته باشم، این چیز را به من بده و خودتان را دربست به خداوند بسپارید و صلاحتان را از او بجویید. تشکر از همراهیتون.