تعبیر خواب شنا کردن
اگر کسی در خواب خود را در حال شنا کردن در استخر بزرگ یا آبی پاک و زلال دید، درنعمت و شادی غوطه خواهد خورد ولی اگر آب گل آلود و کدر بود، معنی آن برعکس است. اگر در آب رودخانه شنا می کرد، خوشی زود گذری به او خواهد رسید و اگر در دریایی آرام شنا می کرد، زندگی اش در آرامش است. اگر در دریای مواج شنا می کرد و اسیر طوفان و موج دریا شد که نزدیک به غرق شدن بود، در کاری وارد می شود که سرتاسرآن کار زحمت و رنج و بدنامی است. شیرجه زدن در خواب نشان دهنده آن است که‌شما در تلاشید تا به کنه و عمق یک موقعیت موجود در زندگی‌تان پی ببرید.
ابراهیم کرمانی می گوید: اگر ببیند که در دریا شنا کرد و به کنار نتوانست آمد، دلیل که در بند بماند. اگر ببیند که در آب بِمُرد، دلیل که در دست خصمان هلاک گردد.
جابر مغربی می گوید: اگر ببیند که در آب غرق شده و بمرد، دلیل که در شغل دنیا غرق گردد. اگر ببیند که از دریا به شنا کردن بیرون آمد و جامه بپوشید، دلیل است که از شغل پادشاه خلاص گردد. اگر به خلاف این ببیند، دلیل است در کار دنیا بماند، یعنی در کار پادشاه.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
الهه : سلام خانم هراتی عزیزم.ساله نوتون مبارک باشه
خواب دیدم که منو خواهرو برادرم رفتیم کناره ساحل و من قصد نداشتم که داخله اب برم دیدم خواهرم رفت پاهاشو کرد تویه اب و منم از کناره ساحل نگاش میکردم خلاصه منم ترغیب شدم برم تویه اب پاهامو که داخله اب گذاشتم اول اب تا زیره زانوهام بود بعد کم کم همونجا که واستاده بودم دیدم انگار داره عمیقتر میشه منم نترسیدم گفتم حالا که اینجوره شنا میکنم رویه اب خوابیدم ولی هرکاری میکردم چندان شنا کردن محسوب نمیشد و سر جایه خودم ساکن مونده بودم ولی اب دریا خیلی شیشه ای و شفاف بود جوری که من پاهامو میدیدم بعد رفتیم خونه من اونجا کسی که دوسش دارمو دیدم که نشسته غذا میخوره بهش گفتم اینجا اومدی چیکار الان بابام اینام میان تورو میبینن من تنها نیستم بالا تنش هم لخت بود گفت بابات منو دید بهم ناهار تعارف کرد منم دارم میخورم که یهو داداشم اومد اصلا تعجب نکرد و اینم از داداشم سیگار درخواست کرد داداشم گفت ندارم میرم برات میخرم منم با تعجب نگاشون میکردم انگار همو میشناختن بعد من دیدم هیجکی نیس رفتم محکم بغلش کردم گفتم تو چیکار کردی که اینا هواتو دارن گفت مهره مار دارمو این حرفا همینجور حرف که میزدیم دیدم خواهرم انگار از حموم اومده و زیرشو حوله گرفته جوری اومد که انگار نمیدونست عشقم تو خونمونه بعد دیدم تکون نمیخورد همونجور حوله به کمر وسط هال مونده بودو منم اعصابم خورد شد گفتم برو اتاقت لباستو میارم اینجوری نگاه نکن.تویه خواب انگار من از خواهرم بزرگتر بودم و خواهرم خیلی بچگانه رفتار میکرد بعدش بابام اومد دید که ماهمو بغل کردیم گفت زودتر عقد کنین اینجور درست نیست بعد عشقم یه انگشتر که روش یه نگین بزرگ الماس مانند بود به بابام نشون داد گفت اینو خریدم بابام گفت نه عقد کنین بعد دستش کن بعد خوابم از اینجا رفت رو اینکه من تویه حیاط هستم تویه خونمون و شبانه دارم به گلها اب میدم درِ خونمونم نیمه بازه که یه پسره میبینم منو داره نگاه میکنه من تند تند میرم درو میبندمو بهش بدو بیراه میگم که چرا داری منو نگاه میکنی که از پشت میاد درو هل میده که من درو نبندم ولی من موفق شدم بستم یهو میبینم از بالایه در و دیوار داره میاد تویه خونه من جییغ میزنم که کمک کنین دزد.. هم داداشم هم خواهرم اصلا انگار کر شده بودن من میرم داداشمو بیدار میکنم با ارامش بلند میشه واروم میره تو حیاط که این پسررو میبینه که لایه گلا میچرخه من یادم میاد انگشترمو اونجا انداخته بودم تا به گلا اب بدم میگم این دنباله انگشترمه که داداشم باهاش گلاویز میشه ولی نمیره و هی پافشاری میکنه که مردم وقتی میریزن تویه خونمون میترسه و میره ولی یادمه من شاکی بودم از اینکه چرا شما منو باور ندارین وقتی میگم دزد بیدار نمیشین ببینین چه خبره انگار من دارم دروغ میگم و عصبانی بودم از دست خواهر برادرم.
فریبا هراتی
: سلام. سال نوی شما هم مبارک. شما و خواهرتان راجع به مسائل احساسی با هم صحبت خواهید کرد و شما کاملا شفاف و واضح راجع به موقعیت خودتان و عملکردتان با خواهرتان صحبت خواهید کرد. کسی که دوستش دارید احساس می کند که احتیاج به حمایت در زندگی دارد و از لحاظ روحی باید او را تقویت و حمایت کرد. پدر و برادر شما شخصیت دوست پسرتان یا عملکرد او را تصدیق خواهند کرد. خواهرتان اگر مجرد است به ازدواج فکر می کند و تمایلات جنسی و نیازهایش را برایتان تا اندازه ای مطرح خواهد کرد و سعی می کند که مثبت اندیش باشد و غمها را از وجودش دور کند. خواهرتان از نظر شما کم عقلی می کند و خودتان را داناتر از او می دانید. عشق شما نسبت به شما می خواهد متعهد باشد و پدرتان هم می خواهد که اول او با شما ازدواج کند و بعد شما نسبت به او تعهدتان را نشان دهید. شما به خواستگاران دیگرتان نه می گویید یا تمایل ندارید که کسی دیگر به خواستگاری تان بیاید. شما مهربان هستید و اخلاقتان خوب است برای همین نمی توانید مانع شوید که دیگران عاشقتان شوند و یا به خواستگاری تان نیایند. تشکراز همراهیتون.
elham : سلام و عرض ادب
خواب دیدم در دریا که با کشتی تفریحی رفته بودیم همراه تور..توی آب رفتم و در اعماق اون شنا‌کردم مثل غواصی و طنابی ضخیم که در ته اب بود با اشاره تور لیدرمون( تور لیدر که با ما داخل عمق اب بود) دادم دست کسی که همراه با من داخل اب بودویا نمیدونم به یکجا بندش کردم ..تور لیدر (جواد)را میشناسم اکثرا تور میریم ..عین مسابقه بود و من برنده شدم بعد ازینکه طنابو بلند کردم از کف اب .وقتی به سطح اب اومدم تشویقها بود از طرف کسانی که رو عرشه کشتی بودن و بعد تور لیدر منو در اب از عشق بوسید انگار معشوقه اش بودم و تو خواب با خودم گفتم براش علنی بودن دوست داشتنش مهم نیست جلو بقیه!
محبت میکنید تعبیرشو لطف کنید
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. شما با یک مسئله احساسی عمیق روبرو خواهید شد که حالات خوشایندی برایتان خواهد داشت. شما با احساسات واقعی و عمیقتان روبرو می شوید، به اعماق موقعیت فعلی تان فکر می کنید و ریشه ی مسائلتان را حل می کنید. یک رابطه احساسی را شروع می کنید و گشایش کار می یابید. مردم شاهد موفقیت شما در هدفتان خواهند بود. تشکر از همراهیتون.
فاطمه : سلام خانم هراتی ...من خواب دیدم تو یه آب خیلی تمیز دارم شنا میکنم تو یه دریاچه ای بود و روی آب پر گل بود و خیلی قشنگ بود من گلا رو میزدم کنار و میرفتم جلو گلا هم صورتی بود .بعد آخرای خوابم خیلی سخت شنا میکردم و نفس میگرفتم...شنا کردن برام سخت بود .ولی اولای خوابم خیلی اروم شنا میکردم و فکر میکنم یکی از گلارو هم گرفتم دستم بعد برگردوندم تو آب...جزییات دیگه ای از خواب یادم نمیاد
فریبا هراتی
: سلام. وجود شما سرشار از احساسات مثبت و مهربانی خواهد شد. عشق و رئوفت به زندگی تان می آید. بعد از مدتی احساس می کنید که کنار آمدن با مسائل احساسی برایتان سخت است. به عبارتی شما شاید خیلی راحت عاشق شوید ولی رموز عشقبازی و مسائل عاطفی برایتان سنگین و سخت به نظر می آید. شاید بهتر باشد در شرایط حاضر سراغ هیچ عشقی نروید تا روحتان قوی تر شود و آمادگی لازم را برای مسائل احساسی پیدا کنید. تشکر از همراهیتون.
فاطمه : من قبلا با نامزدم خوب بودم خیلی بعد تو رابطمون بحثای بدی پیش اومد الان میگه دیگه نمیخوام با هم باشیم چون بحثامون تمومی نداره...میتونه معنیش این باشه که رابطم خوب بوده و تموم شده؟
فریبا هراتی
: بله رابطه شما تمام شده است.
mastan :
mastan : سلام...من خواب دیدم که خونه ی یکی از فامیلهای دورمون هستم که حیاط خیلی بزرگ و باصفایی داشت دورش باغچه و گل و درخت و وسط حیاط یه استخر نسبتا بزرگ پر آب تمیز و خیلی عمیق که چون تازه پرش کرده بودن قسمتی از شلنگ آب خیلی قطوری هم یه قسمت از استخر توی آب افتاده بود...فکر کنم مایو تنم بود..توی خونه هم انگار ما سه تا بودیم من و یه خانم و دخترش..بعد از ایوون خواستم شیرجه بزنم که دیدم نمیشه جلوم نرده ی سنگی کوتاه هست آسیب میبینم برای همین رفتم لبه ی استخر و شیرجه زدم..تصمیم داشتم کرال سینه برم اما عرض استخر رو زیر آبی رفتم بدون اینکه نفس کم بیارم و رسیدم و دستمو گرفتم به لبه ی استخر روسرمو آورذم بیرون از آب...اون مادرو دختر هم هی تشویقم مرذن مه چقدر خوب پریدمو و شنا کردم..خواستم بیان بیرون و دوباره شیرجه بزنم که اینکارو نکردم و از همون قسمتی که بودم دوباره زیر آبی شنا کردم ایندفعه طول استخر...درر ضمن من با این خانواده چند ساله که ارتباطی ندارم و بعد چند سال پارسال دیدمشون ...کلا دوست ندارم باهاشون در تماس باشم.
فریبا هراتی
: سلام. زندگی شما در راحتی و آرامش قرار دارد و اعتماد به نفستان بالاست. اما احساس می کنید که در معرض نمایش هستید و می توانید به خوبی از پس خودتان در زندگی بربیایید. کسانی که شما را تشویق می کردند، نسبت به شما صحبت می کنند و دورادور برایشان مهم هستید و شما هم ترجیح می دهید که مسائل زندگی تان را از آنان مخفی کنید و کاری نکنید که از کارهای شما با خبر شوند . احساسات مثبت خودتان را پنهانی و زیرآبی طی خواهید کرد. تشکر از همراهیتون.
mastan : سلام...من دیشب خواب دیدم که خونه ی یکی از فامیلهای دورمون هستم که حیاط خیلی بزرگ و باصفایی داشت دورش باغچه و گل و درخت و وسط حیاط یه استخر نسبتا بزرگ پر آب تمیز و خیلی عمیق که چون تازه پرش کرده بودن قسمتی از شلنگ آب خیلی قطوری هم یه قسمت از استخر توی آب افتاده بود...فکر کنم مایو تنم بود..توی خونه هم انگار ما سه تا بودیم من و یه خانم و دخترش..بعد از ایوون خواستم شیرجه بزنم که دیدم نمیشه جلوم نرده ی سنگی کوتاه هست آسیب میبینم برای همین رفتم لبه ی استخر و شیرجه زدم..تصمیم داشتم کرال سینه برم اما عرض استخر رو زیر آبی رفتم بدون اینکه نفس کم بیارم و رسیدم و دستمو گرفتم به لبه ی استخر روسرمو آورذم بیرون از آب...اون مادرو دختر هم هی تشویقم مرذن مه چقدر خوب پریدمو و شنا کردم..خواستم بیان بیرون و دوباره شیرجه بزنم که اینکارو نکردم و از همون قسمتی که بودم دوباره زیر آبی شنا کردم ایندفعه طول استخر...درر ضمن من با این خانواده چند ساله که ارتباطی ندارم و بعد چند سال پارسال دیدمشون ...کلا دوست ندارم باهاشون در تماس باشم.
فریبا هراتی
:
سلام. طبق قوانین سایت که شما آن را هنگام ثبت نام در سایت اخیرا مشاهده فرمودید، و به علت کثرت و ازدیاد کاربران عزیز و حجم بسیار بالای تعابیری که فرستاده می شود، هر کاربر فقط مجاز به ثبت یک خواب در 24 ساعت است. در صفحه پرداخت قسمتی که که تیک می زنید قوانین رو قبول دارم بالای اون قسمت قوانین نوشته شده. و یک خواب شما امروز تعبیر شد. لطفا مجددا خواب خود را فردا ارسال کنید . تشکر از همراهیتون.
مهتاب : سلام وقت بخیر. خواب دیدم من و خواهرم و پدرم در شب در کوچه هایی تاریک در حال راه رفتن بودیم که صدای حیواناتی میومد و از کنارمون هم رد میشدن ولی یکدفعه پدرم ناپدید شدن و یک دسته سگ وحشی بزرگ قهوه ای و سیاه به ما حمله کردن. صورت یک سگ قهوه ای بزرگ یادم هست که مقابل صورت من قرار گرفته بود و پارس میکرد وقصد حمله به من را داشت و من پوزش را محکم با دستم گرفته بودم و بعد بیدار شدم. لطف کنید تعبیرش کنید ممنونم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. دوست عزیز خوابتان را در صفحه مرتبط با خودش ثبت کنید . این صفحه تعبیر خواب شنا است و شما از سگ و کوچه خواب دیده اید که ربطی به این صفحه ندارد. چنانچه در ادامه خوابتان در صفحه غیر مرتبط با آن ثبت شود، از سایت حذف خواهد شد و تعبیر نمی شود. شما و پدر و خواهرتان احساس می کنید که در شرایط بغرنجی قرار گرفته اید و امکانات شما محدود است و مشکلات مالی یا نگرانی هایی دارید که باعث می شود خاطرتان مکدر شود. شما بیشتر از هر کسی در خانواده تان به خاطر این مشکلات مالی فکرتان ناراحت می شود و با سختی ها رودر رو می شوید. برای دفع شر کمی صدقه بدهید خداوند روزیتان را به یمن صدقه زیاد خواهد کرد. تشکر از همراهیتون.
مهتاب : سلام و عرض ادب. خواب دیدم خواهرم دراستخری درخانه ما درحال شناکردن دراستخری در منزل ماست و مادر خواستگاردخترش میله ای رااز آب بیرون کشید و بلافاصله بعد آب خواهرم را برد ومن به مادر خواستگارش میگفتم تقصیر شماست که میله را برداشتی. لطفا تعبیرش را بیان کنید باتشكر
فریبا هراتی
:
سلام. طبق قوانین سایت و به علت کثرت و ازدیاد کاربران عزیز و حجم بالای تعابیر، شما فقط مجاز به ثبت 1 خواب در 24 ساعت هستید و یک خواب شما برای تعبیر ثبت شد. در نوبت هستید و باید خواب دومتان را یک روز دیگر ارسال کنید. این قوانین هنگام ثبت نام در سایت در جایی که علامت زده اید که با قوانین موافقم به شما اطلاع رسانی شده است. تشکر از همراهیتون.
مهتاب : تعبیر این خوابی که ثبت شد چیست؟
فریبا هراتی
: در نوبت هستید.
مهتاب : سلام وعرض ادب. خواب دیدم خواهرم که خواستگاری برای دخترش ازطرف من معرفی شده دراستخری درخانه ی ماباخوشحالی درحال شناکردن دراستخر است و داماد قبلی من که دخترم طلاق گرفتن در منزل ماست. و من به خواهرم میگفتم بیا ازآب بالا فایده نداره. لطفا تعبیر کنید باتشكر
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. خواهر شما با احساسات مثبتی سر و کار دارد و از اینکه شما برای دخترش خواستگار فرستاده اید، خوشحال است. اما شما که الان ناراحتی دخترتان را می بینید، احساس می کنید که ذوق کردن زیاد خواهرتان به خاطر ازدواج دخترش بی فایده است و ممکن است این ناراحتی سر دختر او هم بیاید و فکرش را ناراحت کند. بنابر این حس می کنید که خوشحالی و احساساتی شدن خواهرتان بی مورد است. تشکر از همراهیتون.
سارا : باسلام وعرض ادب خدمت خانم هراتی عزیز
خواب دیدم کنار یه دریاجه هستم وروی یه صخره صاف وایسادم وانگار که داشتم شکه یه کوسه روکه بصورت عمودی به صخره تکیه داده شده بود و باز میکردم با یه چاقوی بزرگ ولی انگار به لاشه گاو یا گوسفند شبیه بود درست وقتی چاقو به قسمت ایین شکم یا دم ماهی رسید دیدم پسرخالم دقیقا روبروی منه و شلوار نازکش به نوک جاقو گیر کرده ترسیدم بمن می گفت شلوارم وپاره کن تا بپرم تو اب گفتم میترسم بعد یه دفه پرید تو اب و شلوارش که به چاقو گیر کرده بود در امد ومنم دنبالش پریدم تواب ودنبدلش شنا کردم بعد دیدم بین چندتا الاچیق سنگی و تمیز هستم ودر الاچیقها از حصیر وپارچه سنتی بود وخیلی قشنگ وتمیز بود وصدای شادی وخنده که انگار از طرف خانواده خالم بود به گوش می رسید ممنون از شما
فریبا هراتی
: سلام. شما از دست کسی که احساس می کنید می توانسته برای شما تهدید عاطفی محسوب شود، عصبانی هستید و می خواهید ته و توی ماجرا را در آورید و از احساسات قدیمی که با آن درگیر بودید پرده بردارید. اما متوجه می شوید که باید از ثروتی که در دنیا دارید استفاده کنید و ناراحتی را کنار بگذارید. پسرخاله شما توجه اش دنبال شماست و به خاطر شما احساسات زیاد به خرج می دهد و شما هم حاضر نیستید که به کار و زندگی او لطمه ای وارد شود. شما به آرامش احساسی خواهید رسید و مولفه های مختلف زندگی را با هم بررسی می کنید و حس خوبی خواهید داشت. احتمال دارد که ایشان از شما خواستگاری کند و شما هم پاسخ مثبت بدهید. تشکر از همراهیتون.
سونیتا : خواب دیدم با فامیل رفتیم کنار دریا که شنا کنیم ولی اون قسمت که میخواستیم شنا کنیم خیلی گل آلود بود و من لباس یکسره خلبان جنگی خاکی رنگ رو پوشیده بودم من یکم توی اب راه رفتم دیدم نمیشه شنا کرد خوشم نیومد و دیدم تعدادی افراد نظامی با اسلحه اومدن و میگفتن نباید کسی اینجا شنا کنه و ممنوع هست من میگفتم کاری به من ندارن و توجهی نکردم بعدش از اب اومدم بیرون انگار مثل مردها شده بودم و بلند قد تر و احساس خوبی نسبت به خودم داشتم بعدش ی بطری آب تمیز برداشتم و رفتم توی حمام باز البته سرم اصلا خیس نبود و فقط روی لباسم آب میریختم که گل و لای بره انگار توی محل کار قبلی ام بودم و اونجا همکار سابقم رو دیدم اومد سمتم و همه اش به لباسم نگاه میکرد و ی کیف دستش بود گفت این مهریه از طرف خانمم هست (که انگار قبلا طلاق گرفته بوده و از زن داداشم مهریه اش رو گرفته بوده) بده به زن داداشت و من هم قبول نمیکردم. دیگه نمیدونم گرفتم یا نه.ممنون.
فریبا هراتی
: سلام. شما با فامیلتان راجع به مسائل احساسی دردناکی صحبت می کنید و خیلی حرفهای منفی هست که تحمل گفتن یا شنیدنشان را ندارید. شما سعی می کنید که قوی باشید و روی پای خودتان بایستید. دیسیپلین داشته باشید و بر مشکلاتتان غلبه کنید. سعی می کنید که مثبت اندیش باشید و تمام ناراحتی ها و نگرانی هایتان را بشویید برود. سعی می کنید که لااقل ظاهر امر بی خیال باشید و خودتان را مضطرب و ناراحت نشان ندهید. همکار شما فکر می کند که زن برادر شما همان کاری را با برادرتان می کند که خانم او با او کرد. ولی از نظر شما اینطور نیست. تشکر از همراهیتون.